kiarash 382 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۸۹ چرا؟؟؟(لطفا تمام دوستانی که میخونن نظر بدن) چرا با اينكه هم نظر قران رو ميدونيم و احكام هم خونديم هنوز قوانين آن رو رعايت نميكنيم از هر لحاظ ,مثلا درباره خوردن حق ديگران با روشهاي گوناگون يا غيبت يا نماز يا حجاب يا ... آيا ادعاي مسلمان بودن و رعايت نكردن كافيست ؟! چرا جوان هاي ما هر روز از اسلام بيشتر فاصله ميگيرن در حالي كه در دنيا به سوي اسلام گرايش بيشتري پيدا ميكنن ؟! چرا قدر شنيدن صداي اذان رو نمي دونيم ؟! چرا در طول روز براي خواندن قران وقت نداريم و راجع به اون فكر نمي كنيم ؟! چرا همش ميخواهيم همديگر رو ارشاد كنيم در حالي كه هر كسي بنا به فرمايش امام صادق ع كفايت اين كار رو ندارد!؟ چرا ارزشهاي اسلامي كم رنگ و زوركي شده؟! چرا تا بحث از مسائل ديني ميشه بدون اينكه بهش توجه كنيم ازش مي گذريم؟! چرا تو چت روم هاي ما همش مسائل روابط جنسی به جاي مطالب علمي يا حتي آشنايي مطرح ميشه؟! چرا پوششهاي پسرا و دخترا اينقدر .................. ؟!چرا؟؟؟؟ ممنون میشم دوستان بگن چه راه حلهايي براي پاسخ به اين سوالات پيشنهاد ميدن 3 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۸۹ شما يه هفته پشت سر هم فقط و فقط ماکاروني بخور ديگه حالت از ماکاروني بهم ميخوره!! يک سال فقط يه بلوز و شلوار رو بپوش با يه رنگ و مدل اونوقت ديگه حالت از اون لباس بهم ميخوره!! چندين سال يه عده يه سري چيزارو که خودشونم نميدونن چيه تو گوشت بخونن و هي تکرارش بکنن اونوقت بازم حالت بهم ميخوره!!! تو يه کشوري زندگي کن که هي توش از اسلام و پيامبر و... صحبت کنن ولي در واقع اثري از کوچکترين مباني اسلام نبيني باز.... اشتب ميزنم؟؟ 10 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۸۹ استادى در شروع کلاس درس، ليوانى پر از آب به دست گرفت. آن را بالا نگاه داشت که همه ببينند. بعد از شاگردان پرسيد: به نظر شما وزن اين ليوان چقدر است؟ شاگردان جواب دادند 50 گرم، 100 گرم، 150 گرم. استاد گفت: من هم بدون وزن کردن، نمي دانم دقيقاً وزنش چقدر است. اما سوال من اين است: اگر من اين ليوان آب را چند دقيقه همين طور نگه دارم، چه اتفاقى خواهد افتاد. شاگردان گفتند: هيچ اتفاقى نمي افتد. استاد پرسيد: خوب، اگر يک ساعت همين طور نگه دارم، چه اتفاقى مي افتد؟ يکى از شاگردان گفت: دست تان کم کم درد مي گيرد. حق با توست. حالا اگر يک روز تمام آن را نگه دارم چه؟ شاگرد ديگرى جسارتاً گفت: دست تان بي حس مي شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار مي گيرند و فلج مي شوند. و مطمئناً کارتان به بيمارستان خواهد کشيد و همه شاگردان خنديدند. استاد گفت: خيلى خوب است. ولى آيا در اين مدت وزن ليوان تغيير کرده است؟ شاگردان جواب دادند: نه پس چه چيز باعث درد و فشار روى عضلات مي شود؟ من چه بايد بکنم؟شاگردان گيج شدند: يکى از آنها گفت: ليوان را زمين بگذاريد. استاد گفت: دقيقاً . مشکلات زندگى هم مثل همين است. اگر آنها را چند دقيقه در ذهن تان نگه داريد، اشکالى ندارد. اگر مدت طولاني ترى به آنها فکر کنيد، به درد خواهند آمد. اگر بيشتر از آن نگه شان داريد، فلج تان مي کنند و ديگر قادر به انجام کارى نخواهيد بود. فکر کردن به مشکلات زندگى مهم است. اما مهم تر آن است که در پايان هر روز و پيش از خواب، آنها را زمين بگذاريد. به اين ترتيب تحت فشار قرار نمي گيريد، هر روز صبح سرحال و قوى بيدار مي شويد و قادر خواهيد بود از عهده هر مسئله و چالشى که برايتان پيش مي آيد، برآييد! دوست من، يادت باشد که ليوان آب را همين امروز زمين بگذار. زندگى همين است! مگه اینکه واقعآ جواب سئوالاتت رو ندونی که در آنصورت کارت سخت میشه. علم با عمل برابر نباشه وضعمون همینه که میبینی. قضیه ما مصداق اون شعره : چون به خلوت میروند آن کار دیگر . . . 5 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۸۹ یاد یه سری حرف افتادم تو کشورهای یوگسلاوی سابق و شوروی سابق ملت هر روز و هر روز ناامیدتر و افسرده تر میشدند از درون تهی میشدند و خودکشی و پوچی یه دوره ای بین اونا زیاد میشد در اون بین عده ای بودن که زیر زمینی و مخفیانه در حریم خود به خدا و دین پناه آورده بودن و خب زندگی شادتری داشتند هرچند دنیای بیرون از خونه و درون خونه اصلا باهم نمی خوند تناقض زیاد بود این حال و هوا بود تا اینکه این نوع جو در هم شکست کم کم جامعه شناسا و سیاستمدارا به این نتیجه رسیدند دین هم جزو ملزومات زندگی هس عبادت دعا و پرستش موجودی برتر و والاتر از خود دقیقا همین حالت ولی برعکسش داره تو کشور ما اتفاق می افته اونجا به زور مردم رو از دین محروم کرده بودن اینجا به زور دین رو به خورد جز جز زندگی مردم میدن رمز این مسئله همون ایه کوتاه و بسیار طلایی قرانه لا اکراه فی الدین انسانها باید از درون توجیه شده و به سراغ دین و معنویات برن با پای خودشون نه به زور مثلا تو همین تلویزیون خودمون یادتون بیارین تو بچگی تو زمستون که روزا کوتاهتر و هوا زود تاریک میشد و در نتیجه وخت اذان می افتاد درست وسط کارتون مورد علاقه مون چیکار می کردن درست تو اوج لذت از کارتون برنامه رو قطع می کردن و اذان پخش می کردن البته این یه مثال خیلی ساده بود و اگرم کسی بیاد ودر مورد اهمیت توجه به نماز اول وخت حرف بزنه در واقع داره به عنوان تاپیک بی توجهی می کنه 5 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۸۹ نمیدونم واسه خودمم مطرحست وقتی میدونم یه کار بده چرا انجامش میدم 3 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۸۹ استادى در شروع کلاس درس، ليوانى پر از آب به دست گرفت. آن را بالا نگاه داشت که همه ببينند. بعد از شاگردان پرسيد: به نظر شما وزن اين ليوان چقدر است؟ شاگردان جواب دادند 50 گرم، 100 گرم، 150 گرم. استاد گفت: من هم بدون وزن کردن، نمي دانم دقيقاً وزنش چقدر است. اما سوال من اين است: اگر من اين ليوان آب را چند دقيقه همين طور نگه دارم، چه اتفاقى خواهد افتاد. شاگردان گفتند: هيچ اتفاقى نمي افتد. استاد پرسيد: خوب، اگر يک ساعت همين طور نگه دارم، چه اتفاقى مي افتد؟ يکى از شاگردان گفت: دست تان کم کم درد مي گيرد. حق با توست. حالا اگر يک روز تمام آن را نگه دارم چه؟ شاگرد ديگرى جسارتاً گفت: دست تان بي حس مي شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار مي گيرند و فلج مي شوند. و مطمئناً کارتان به بيمارستان خواهد کشيد و همه شاگردان خنديدند. استاد گفت: خيلى خوب است. ولى آيا در اين مدت وزن ليوان تغيير کرده است؟ شاگردان جواب دادند: نه پس چه چيز باعث درد و فشار روى عضلات مي شود؟ من چه بايد بکنم؟شاگردان گيج شدند: يکى از آنها گفت: ليوان را زمين بگذاريد. استاد گفت: دقيقاً . مشکلات زندگى هم مثل همين است. اگر آنها را چند دقيقه در ذهن تان نگه داريد، اشکالى ندارد. اگر مدت طولاني ترى به آنها فکر کنيد، به درد خواهند آمد. اگر بيشتر از آن نگه شان داريد، فلج تان مي کنند و ديگر قادر به انجام کارى نخواهيد بود. فکر کردن به مشکلات زندگى مهم است. اما مهم تر آن است که در پايان هر روز و پيش از خواب، آنها را زمين بگذاريد. به اين ترتيب تحت فشار قرار نمي گيريد، هر روز صبح سرحال و قوى بيدار مي شويد و قادر خواهيد بود از عهده هر مسئله و چالشى که برايتان پيش مي آيد، برآييد! دوست من، يادت باشد که ليوان آب را همين امروز زمين بگذار. زندگى همين است! مگه اینکه واقعآ جواب سئوالاتت رو ندونی که در آنصورت کارت سخت میشه. علم با عمل برابر نباشه وضعمون همینه که میبینی. قضیه ما مصداق اون شعره : چون به خلوت میروند آن کار دیگر . . . 3 لینک به دیدگاه
*--T--* 1699 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۸۹ نمیدونم واسه خودمم مطرحست وقتی میدونم یه کار بده چرا انجامش میدم پستهای بقیه رو خوندی!!؟ 4 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۸۹ پستهای بقیه رو خوندی!!؟ اره اما ربط اینا هم نفهمیدم:ws52: 1 لینک به دیدگاه
kiarash 382 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۸۹ شما يه هفته پشت سر هم فقط و فقط ماکاروني بخور ديگه حالت از ماکاروني بهم ميخوره!!يک سال فقط يه بلوز و شلوار رو بپوش با يه رنگ و مدل اونوقت ديگه حالت از اون لباس بهم ميخوره!! چندين سال يه عده يه سري چيزارو که خودشونم نميدونن چيه تو گوشت بخونن و هي تکرارش بکنن اونوقت بازم حالت بهم ميخوره!!! تو يه کشوري زندگي کن که هي توش از اسلام و پيامبر و... صحبت کنن ولي در واقع اثري از کوچکترين مباني اسلام نبيني باز.... اشتب ميزنم؟؟ نه شما درست ميگيد ولي ما ميتونيم يه سري از مسايل را براي خودمون متعادل كنيم ميتونيم تحقيق كنيم تنوع ايجاد كنيم وآنچه كه فكر ميكنيم درسته از طريق استدلال قبول كنيم ما در برخي مواقع براي اينكه مسئلهاي را حل كنيم صورت مسئله را پاك ميكنيم 1 لینک به دیدگاه
kiarash 382 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۸۹ استادى در شروع کلاس درس، ليوانى پر از آب به دست گرفت. آن را بالا نگاه داشت که همه ببينند. بعد از شاگردان پرسيد: به نظر شما وزن اين ليوان چقدر است؟ شاگردان جواب دادند 50 گرم، 100 گرم، 150 گرم. استاد گفت: من هم بدون وزن کردن، نمي دانم دقيقاً وزنش چقدر است. اما سوال من اين است: اگر من اين ليوان آب را چند دقيقه همين طور نگه دارم، چه اتفاقى خواهد افتاد. شاگردان گفتند: هيچ اتفاقى نمي افتد. استاد پرسيد: خوب، اگر يک ساعت همين طور نگه دارم، چه اتفاقى مي افتد؟ يکى از شاگردان گفت: دست تان کم کم درد مي گيرد. حق با توست. حالا اگر يک روز تمام آن را نگه دارم چه؟ شاگرد ديگرى جسارتاً گفت: دست تان بي حس مي شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار مي گيرند و فلج مي شوند. و مطمئناً کارتان به بيمارستان خواهد کشيد و همه شاگردان خنديدند. استاد گفت: خيلى خوب است. ولى آيا در اين مدت وزن ليوان تغيير کرده است؟ شاگردان جواب دادند: نه پس چه چيز باعث درد و فشار روى عضلات مي شود؟ من چه بايد بکنم؟شاگردان گيج شدند: يکى از آنها گفت: ليوان را زمين بگذاريد. استاد گفت: دقيقاً . مشکلات زندگى هم مثل همين است. اگر آنها را چند دقيقه در ذهن تان نگه داريد، اشکالى ندارد. اگر مدت طولاني ترى به آنها فکر کنيد، به درد خواهند آمد. اگر بيشتر از آن نگه شان داريد، فلج تان مي کنند و ديگر قادر به انجام کارى نخواهيد بود. فکر کردن به مشکلات زندگى مهم است. اما مهم تر آن است که در پايان هر روز و پيش از خواب، آنها را زمين بگذاريد. به اين ترتيب تحت فشار قرار نمي گيريد، هر روز صبح سرحال و قوى بيدار مي شويد و قادر خواهيد بود از عهده هر مسئله و چالشى که برايتان پيش مي آيد، برآييد! دوست من، يادت باشد که ليوان آب را همين امروز زمين بگذار. زندگى همين است! مگه اینکه واقعآ جواب سئوالاتت رو ندونی که در آنصورت کارت سخت میشه. علم با عمل برابر نباشه وضعمون همینه که میبینی. قضیه ما مصداق اون شعره : چون به خلوت میروند آن کار دیگر . . . پس شما ميگيد اگر علم با عمل يكي باشه كارها درست ميشه البته من صد در صد با حرف شما موافقم اگه ما در موردي كه در باره اون اطلاعات كافي نداريم اظهار نظر نكنيم ودر موردي هم كه در باره اون اطلاعات داريم وبحث ميكنيم به اون هم عمل كنيم يعني حرف وعمل هم يكي باشه بيشتر مشكلات حل شدني هستند 1 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۸۹ نمیدونم واسه خودمم مطرحست وقتی میدونم یه کار بده چرا انجامش میدم منم همین طور...... 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده