- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۸۹ شايد نتوان خاطرههاي بد را از بين برد، اما محققين مادهاي را پيدا كردهاند كه با تزريق آن به مغز، احساس ترس، اضطراب و عدم امنيت ناشي از خاطرات بد از بين ميرود و جاي خود را به احساس امنيت ميدهد. بهنوش خرمروز: ميتوان گفت همه افراد خاطراتي دارند كه ترجيح ميدهند فراموششان كنند. براي بعضي از ما، اين خاطرات ميتوانند مربوط به يك رابطه شكست خورده ، يا حتي خاطرات بد دوران كودكي يا دوران تحصيل باشند. براي بعضي ديگر، مثل سربازهايي كه از منطقه جنگي برميگردند، گاه اين خاطرات در حدي هستند كه آرزو ميكنند با فراموش كردن آنها بتوانند به زندگي طبيعي خود برگردند. اما چرا؟ يك دليل عمده اين است كه وقتي تجربيات بد خود را به ياد ميآوريم، ميترسيم. به گزارش پاپساينس، محققين دانشگاه پورتوريكو راهي پيدا كردهاند تا با تزريق مستقيم يك ماده به درون مغز، ترس همراه با خاطرات ما را كاهش بدهند و در واقع احساس اضطراب ناشي از يادآوري را به احساس امنيت تبديل نمايند. موش از صداي زنگ نميترسد البته اين روش هيچ ربطي به فيلمهاي علمي- تخيلي ندارد و كسي قرار نيست خاطرات بد را با خاطرات لذتبخش عوض كند. داستان مربوط به يك ماده شيميايي است كه به اصطلاح يادگيري خاموشي را تقليد ميكند. يادگيري خاموشي چيست؟ فرض كنيد كه در محيط آزمايشگاه، براي موشها صداي زنگي نواخته شود و همزمان با آن به موشها شوك الكتريكي خفيفي وارد شود. بعد از چند بار همراه شدن اين دو محرك، موش ياد ميگيرد كه صداي زنگ به معناي درد ناشي از شوك است. بنابراين هر بار صداي زنگ را ميشنود، ميترسد. اما اگر به اندازه كافي صداي زنگ را بشنود و هيچ شوكي دريافت نكند، ترسش از بين ميرود. به اين فرايند دوم، يادگيري خاموشي گفته ميشود. اما پژوهشگران نميخواهند با تكرار موقعيتها، ترس را از بين ببرند. براي همين از يك ماده شيميايي كه به طور طبيعي در بدن يافت ميشود استفاده كردند. اين ماده كه به نام BDNF شناخته ميشود، در انواع يادگيري، از جمله يادگيري خاموشي نقش مهمي را بازي ميكند. بنابراين پژوهشگران پوئترو ريكو تصميم گرفتند كه اين ماده شيميايي را در قشر خاكستري لوب پيشپيشاني مغز، بالا ببرند و تاثير اين اقدام بر ميزان ترس موشها از صداي زنگ را مورد بررسي قرار بدهند. آنها تا جايي صداي زنگ و شوك را همراه كردند كه ديگر موشها با شنيدن صداي زنگ از ترس خشكشان ميزد. روز بعد، به گروه آزمايشي مقداري BDNF تزريق كردند و كاري با گروه كنترل نداشتند. فرداي آن روز، صداي زنگ را مجددا پخش كردند. چنان كه انتظار ميرفت، گروه كنترل از ترس از جا پريدند اما براي گروه آزمايشي اين اتفاق نيافتاد. البته موشها خاطره تداعي درد با صداي زنگ را فراموش نميكنند، اما ديگر از آن نميترسند. نتايج اين گونه مطالعات اميدهاي بسياري را براي درمان بيماريهاي اضطرابي به خصوص اختلال استرس پس از سانحه به همراه دارد. مغز افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، نميتواند ترس بسيار شديد ناشي از سانحهاي كه تجربه شده را از بين ببرد. گفته ميشود تفاوت واكنش افراد در برابر سانحههاي مرگبار يا شوكآور، به تفاوت ميزان BDNF در مغزشان برميگردد. لينک خبر: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام منبع خبر: خبر آنلاين 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده