Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 خرداد، ۱۳۸۹ نمی دانم چند نفر از شما قصه " دن كیشوت " را خوانده اید دن كیشوت قهرمان اصلی رمان سروانتس . این قهرمان قصه در اصل یك ضد قهرمان است زیرا دچار نوع شیزوفرنی و یا به عبارتی چند شخصیتی بوده و توهم دارد و از مطالعه زیاد كتب اسطوره ای كه مربوط به شوالیه ها و مبارزین است ناگهان حس می كند كه خود او نیز تبدیل به شوالیه شده و باید به جنگ اژدها كه در اصل آسیابهای بادی است مشتاقانه می رود و خدمتكاری را پرنسس رویاها می پندارد و هزاران ماجرای عجیب برای او پیش می آید كه ازسوی نگاه دن كیشوت به گونه ای و از بعد خوانندگان و ناظران او نوع دیگری به نظر می رسد . نمی دانم تا به حال چند بار این قضه دن كیشوتها و یا دائی جان ناپلئونهای وطنی را دیده اید كسانی كه بعلت توهم اصرار دارند كه جهان را به گونه ای سخت غیر واقعی نظاره كنند مردان و زنانی كه معتقدند كه جهان آن گونه هست كه آنها می بینند و یا از آن تحلیل می كنند . پیش خودم اندیشیدم براستی تا به كی دن كیشوتها وجود خواهد داشت صحبت از دنیای معنوی می كرد مدعی است به كلاس خود شناسی ها و خداشناسی ها و روان شناسی رنگها و اختر نگاری و...رفته است اما وقتی به رفتارهایش می نگری متعجب می شوی كه دوگانگی ها را چه آسان نمایان دارد از مولانا و حافظ و اشو و... ایراد می گیرد اما خودش گرفتار دو كلمه حرف حساب است از عشق الهی می گوید اما حتی دوستی زمینی را با چه مشقتی تحمل می كندو بعد هم راحت تر از پرتاب گلی به جوی روان رها یش می كند گوئی معنوی زیستن را فقط در میان كلاسها و كتابهائی می بیند كه با این محصولی كه من نظاره گرش هستند به طور حتم قلابی است او را می نگرم چنان صحبت می كند كه گوئی دنیا را در مشت خود دارد مشتی كه حالا همگان دانند در میانش چه توخالی است اما رجز می خواند و دعوت به نبرد می كند براستی جای فردوسی خالی است كه او را گوید " كوچك مغز ! ترا با نبرد دلیران چه كار " اما همچنان باد می كند و مخمور چشمان نه چندان فتانش را به دنیا می دوزد و گوئی همان حكایت قدیمی را تكرار می كند "اینجا كه من نزول اجلاس كرده ام وسط دنیا است اگر شك دارید این متر و این هم شما "و.. و این قصه دن كیشوتها همچنان ادامه دارد. شما چند تا شخصیت دارید؟ 8 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 خرداد، ۱۳۸۹ میدونی فکور جان من خودم به شخصه هزار جور شخصیت دارم .....دلیلشو نمیدونم ولی......جلو دوستم یه جوری هستم جلو مادرم ....جلو داداشم .پیش استادم ....واسه همه باید یه جور رفتار کنم یه جور متفاوت حرف بزنم ......حتی وقتی به خودم هم رجوع میکنم میبینم با خودم هم بیگانه هستم ....... چرت پرت گفتم شرمنده 7 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 خرداد، ۱۳۸۹ میدونی فکور جان من خودم به شخصه هزار جور شخصیت دارم .....دلیلشو نمیدونم ولی......جلو دوستم یه جوری هستم جلو مادرم ....جلو داداشم .پیش استادم ....واسه همه باید یه جور رفتار کنم یه جور متفاوت حرف بزنم ......حتی وقتی به خودم هم رجوع میکنم میبینم با خودم هم بیگانه هستم .......چرت پرت گفتم شرمنده من اسم اینایی رو که گفتی , تنوع رفتار میذارم. شخصیت با رفتار فرق داره. یعنی تو همه اون شرایط مثلآ شما نمیتونی دروغگو باشی . اینکه دروغ نمیگی , مربوط به شخصیت شماست. اما اینکه با هر کسی بشکل متفاوت رفتار میکنی در واقع شاید برای دفاع از شخصیت باشه. منم چرت و پرت گفتم . شرمنده تر 3 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 خرداد، ۱۳۸۹ من اسم اینایی رو که گفتی , تنوع رفتار میذارم. شخصیت با رفتار فرق داره. یعنی تو همه اون شرایط مثلآ شما نمیتونی دروغگو باشی . اینکه دروغ نمیگی , مربوط به شخصیت شماست. اما اینکه با هر کسی بشکل متفاوت رفتار میکنی در واقع شاید برای دفاع از شخصیت باشه. منم چرت و پرت گفتم . شرمنده تر نه اتفاقا من جلو دوستم بدون دروغی حرف میزنم ولی پیش مادرم گاهی لازمه دروغ بگم ... بیا یه تعریف از شخصیت بگو یاد بگیریم:w00: 3 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 خرداد، ۱۳۸۹ نه اتفاقا من جلو دوستم بدون دروغی حرف میزنم ولی پیش مادرم گاهی لازمه دروغ بگم ...بیا یه تعریف از شخصیت بگو یاد بگیریم:w00: از این نظر میگم که درسمو تحویل بدم. يكي از مسائل مهم در روانشناسي، بحث شخصيت و نظريههاي مربوط به آن است. به جرأت ميتوان گفت آنچه مطالعات پراكنده روانشناسي را انسجام ميبخشد، تفسير اين يافتهها و مطالعات در قالب يك نظرية منسجمي است كه بتواند رفتار انسان را در تمامي ابعادشخصيتي توجيه و تبيين نمايد. شخصيت از واژه لاتين پرسونا (Persona) گرفته شده و به نقابي اشاره دارد كه هنرپيشهها در نمايش به صورت خود ميزدند. پي بردن به اينكه چگونه پرسونا به ظاهر بيروني اشاره دارد، يعني چهره علني كه به اطرافيانمان نشان ميدهيم، آسان است. بنابراين، بر اساس ريشة اين كلمه ممكن است نتيجه بگيريم كه شخصيت به ويژگيهاي بيروني و قابل مشاهدة فرد اشاره دارد، جنبههايي كه ديگران ميتوانند آنها را ببينند پس شخصيت فرد در قالب تأثيري كه بر ديگران ميگذارد يعني آنچه كه به نظر ميرسد باشد، تعريف ميشود. 3 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 خرداد، ۱۳۸۹ شخصيت جنبة آشكار منش فرد است به گونهاي كه بر ديگران تأثير ميگذارد ولي مطمئناً هنگامي كه واژه شخصيت به كار برده ميشود منظور همين نيست. مقصود در نظر داشتن بسياري از ويژگيهاي فرد است، كليت يا مجموعهاي از ويژگيهاي مختلف كه از ويژگيهاي جسماني و سطحي فراتر ميرود. اين واژه تعداد زيادي از ويژگيهاي ذهني، اجتماعي و هيجاني را نيز در بر ميگيرد، ويژگيهايي كه ممكن است نتوانيم به طور مستقيم ببينيم، كه هر شخص امكان دارد آنها را از ديگران مخفي نگه دارد. 2 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اردیبهشت، ۱۳۹۰ شما چند تا شخصیت دارید؟ سوال سختیه. سختیش بیشتر از این نظره که شاید این سوال رو مستقیم نمی شه از کسی پرسید. از اون دسته از سوالایی که باید با نشست و برخواست و هم کلامی و ....... جوابشو پیدا کرد. ولی خوب خوب هرچند جواب مستقیم نمی شه بهش داد ولی می شه بهش فکر رد:JC_thinking: 4 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اردیبهشت، ۱۳۹۰ مرسی مریم عزیز اولا بابت بالااوردن تاپیک خاک خورده ای که خاطرات جالبی رو تداعی میکنه مخصوصا فکوربا اون شخصیت جالب وتهاجمی وعجیبش(با همه مباحثات تندی که با اکثردوستان داشت وبدی وخوبیش رو من اینجا نمیتونم به قضاوت بشینم) دوست ارزشمندی برای من بود دوم اینکه مطلب بسیار عمیقی درتاپیک نهفته هست که امیدوارم دوستداران این مباحث توجه واهتمام بیشتری بهش نشون بدن شاد باشید 5 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اردیبهشت، ۱۳۹۰ چند تا؟ به قول مریم خانم نمیشه راحت جواب داد. حالا فکور من موندم چطوری فهمیدی 6 تا شخصیت داری. :jawdrop: اگه فرمولی چیزی داره خوب به ما هم میگفتی قبل رفتن. :w00: ولی فکر میکنم 2 تا شخصیت دارم. یعنی تونستم این 2 تا رو در خودم شناسایی کنم. ولی چون خودت نگفتی اون 6 تای خودت چیه منم نمیگم. 7 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اردیبهشت، ۱۳۹۰ میگن خردادیا دوشخصیتین در حالی که میتونن خوب باشن بد هم میشن منظمو نامنظمم حتما منم اینطورم دیگه 5 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۰ تو این مملکت نمیتونی خودت باشی یه شخصیت داشته باشی و اون خودت باشی مجبورت میکنن نقاب بزنی و خودتو به هزار رنگ در بیاری چادر دوس نداری ولی به خاطر کارت مجبور میشی به زورو تبدیل بشی... مجبورت میکنن عقایدت رو جور دیگری بروز بدی تو اماکن عمومی چون در غیر این صورت ملت میخوان جونتو میگیرن ... سنت گرایی های بی مورد :مثلا دختر شادی هستی دوس داری بلند بخندی تو دانشگاه مجبوری جلو پسرا مثل برج زهر مار برخورد کنی و الا میگن جلفی و میخندی که... من خودم هزار چهره ام میخوام خودم باشم ولی نمیذارن!!!اصلا دیگه نمیدونم خود واقعیم کدومه!!! ولی تا جایی که میتونم رو عقایدم هستم و دلم میخواد خودم باشم تو این مملکت از آدم میخوان که بوقلمون صفت باشی ولی من نمیخوام 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده