Moment 15228 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مهر، ۱۳۹۳ شاهین نجفی در مورد ترانه کوبانی: در راه کوبانی دیدی وقتی کسی از تو می میرد، آن لحظه که می شنوی گریه ات نمی آید؟ گمان می کنی از درون می سوزی و نفست سنگین می شود و تمام وجودت فریاد و نمی توانی. نمی دانم دیده ای یا نه. من دیده ام. صدایی از حنجره ات بیرون می زند، شبیه وقتی آدم خون بالا می آورد. خون، آرام و متین بیرون می جهد. این صدا آن صداست. صدای خفه ی زائو، وقتی درد بچه می کشد. کوبانی و این روزهایش اینطور است. حالا تصور کن با این حالی که داشتم چطور می توانستم چیزی بنویسم. کوبانی ما این بود. صدای ضجه های در خون خفه شده. این لالایی را با شعر و لهجه ای دیگر قبل ها شنیده بودم. مثل باقی لالایی های فولک ما، چیزی از آن چکه می کند که به زبان نمی آید. شاهو که تماس گرفت (کار برادر بر دار را یادت هست؟ این همان شاهوی فرزاد است) فکر نکردم و قرار گذاشتم و یک روز گذشت و با مجید هماهنگ کردیم و نه شعری درست بود و نه حتی ملودی وایده ای. مجید مهندسی کرد و ریفی را با گیتار زد و کمی آمبینس به آن افزود. گفت ساده باشد. آنقدر قبولش دارم که کم پیش می آید نظراتمان دور از هم شود. بعد مثل همیشه چریکی عمل کرد. بساط میکروفن ها را چید و نشستیم و همه با هم تمرین کردیم و خواندیم. شبیه یکی از این ویدئو های رزمنده های کوبانی، چشمانمان را بستیم و لباس کوردی به تن رفتیم کوبانی. انگار بوی باروت و صدای گلوله و خمپاره می آمد و خواندیم. امروز نیما، رفیقی ندیده، از ناکجای جهان با ما سهیم شد و طرحی زد و باقی دوستان هم هرکس در حد توان و حس و حالش کاری کرد در نت و من می بینم و می دانم. انسان تجسد وظیفه است مگر نه؟ پس ما تلاش می کنیم تا فرزندان خلف کسانی باشیم که هنر را در مقام شیپور و پتک به ما شناساندند. تنها اینگونه است که حتی از لالایی خون می چکد. ش.ن.ل.ع 2 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مهر، ۱۳۹۳ صدای ایران به گوش نمیرسه این بود اون همه هوار کردن اسلامی بودن کشور؟ پس کجان الان که صدای گلوله در کوبانی یک لحظه قطع نمیشه 4 لینک به دیدگاه
saghar... 6666 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مهر، ۱۳۹۳ مهم اینه در کدام سنگر و جبهه جانشان را از دست دادند اگر میشود نامشان رو بگویید تا بتوان فهمید در کدام جبهه جانشان رو از دست دادند .داعش یا قهرمانان کورد؟ اسمشون رو نمیدونم فقط میدونم رفتن واسه جنگ با داعش فک کنم رفتن کردستان عراق 3 لینک به دیدگاه
Ala Agrin 14476 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۳ ﯾﺎ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﻣﮑﺮﺍﺳﯽ . . . ﮔﺬﺍﺭﺕ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﻮﺭﺩﺳﺘﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺍﺯ ﺳﯿﻢ ﺧﺎﺭﺩﺍﺭﻫﺎ ﮐﻪ ﮔﺬﺷﺘﯽ ﻣﯿﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺭ ﺯﺩﯼ ﺍﺯ ﻓﺸﻨﮕﻬﺎﯼ ﺩﺍﻍ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺩﯼ ﺍﺯ ﺗﺸﻨﮕﯽ ﺟﺎﻥ ﻧﺒﺎﺧﺘﯽ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﺩ ﮐﺮﺩﯼ ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﺟﻮﺍﺏ ﺳﻼﻣﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﺷﺎﯾﺪ ﺳﻮﺍﺩ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﻣﺎ ﺷﺮﻑ ﻣﺎﺩﺭﯾﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﻔﻆ ﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﭼﻨﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﻟﻮﻟﻪ ﯼ ﺗﻔﻨﮕﺶ ﻧﺘﺮﺱ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺒﻮﺱ ﺳﺮﺗﻌﻈﯿﻢ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﺛﺒﺖ ﮐﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻧﺎﻣﺸﺮﻭﻉ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﻨﻮﯾﺲ : " ﺷﺮﺍﻓﺖ " ﺭﺍ ﻣﺎﺩﺭﺍﻧﯽ ﻣﯿﺴﺎﺯﻧﺪ ﮐﻪ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻐﺎﻝ ﻫﺎ ﺗﺮﮎ ﻧﮕﻔﺘﻨﺪ . . . ﯾﺎ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﻣﮑﺮﺍﺳﯽ ﺷﻐﺎﻝ ﻫﺎ ﺩﻭﺭ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﻣﺤﺎﺻﺮﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺷﻬﺮ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺎﺳﺖ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﻌﻠﻢ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻧﯿﺴﺖ ، ﺍﻭ ﻓﻘﻂ ﻣﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﭘﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺍﺯ ﻭﻃﻦ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﺍﻭ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ، ﻣﺒﺎﺩﺍ ﯾﺎﺩﻡ ﺑﺮﻭﺩ ﮐﻪ ﺷﻬﺮ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺎﺳﺖ 3 لینک به دیدگاه
Ala Agrin 14476 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۳ یک زن کورد فرماندهی نبرد کوبانی را بر عهده دارد.به گزارش خبرگزاری فرانسه،این زن گریلا که ٰنارین عفرینٰی نام دارد،کمتر مقابل دوربین ها ظاهر می شود،اما بسیاری از فعالان حاضر در کوبانی از جمله ناظران حقوق بشر ،حضور پر رنگ وی در نبرد علیه داعش را تایید کرده اند. گفته می شود نارین عفرینی مغز متفکر عملیات نیروهای کرد در کوبانی است و در کنار ٰمحمود برخودانٰ فرمانده ارشد نظامی نبرد را رهبری می کند. به گفته رامی عبدالرحمن ٰ سخنگوی دیده بان حقوق بشر سوریهٰ ،،بخش اعظم عملیات های نظامی علیه داعش در کوبانی توسط ٰنارین عفرین ٰطرح ریزی و با فرماندهی وی اجرا می شوند،،ٰ 3 لینک به دیدگاه
Ala Agrin 14476 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۳ [h=1] کمپانی عظیم H&M تصمیم به تصاحب زنان گریلا گرفته است ، وقتی ناتوان از درک آنان و عاجز از رقابت با قدرت تصاویرشان است ، این میل را به شکلی دیگر ارضاء می کند: کپی برداری از لباس هایشان و فروکاستن آن همه انگیزه و شعور مبارزه به مارکی پشت ویترین، به فروشی چند ده دلاری. میلی که ناکام می ماند. [/h] [h=1]کوبانی یک برند نیست، کوبانی زندگی است[/h][h=5]بیان عزیزی[/h] بیدارزنی: کمپانی H&M یا همان هنس اند ماوریتس در سال ١٩۴٧ در سوئد پایهگذاری شد.طبق آمارهای سال ٢٠١٣ اکنون در ۵٣ کشور جهان فعال و دارای ١١۶٠٠٠ کارمند است و بهعنوان «مد سریع» شناخته میشود. برندی آماده حضور در همه مکانها و زمانها. این کمپانی برای مد پائیزه امسال خود از لباسهای زنان مبارز کرد و بهخصوص گریلاهایی که اکنون در کوبانی مقاومت میکنند، الگوبرداری کرده است. شاید در نگاه اول این مسئله آزاردهنده نباشد و حتی لبخندی از رضایت به همراه بیاورد که یک کمپانی یونیورسال، لباس این دختران را جهانی کرده است. زمانی این اتفاق غیرقابل قبول میشود که بدانیم هویت این زنان گریلا و لباسهایشان و سبک زندگی آنان از پایه و اساس با این برندسازی ناهمگون است. در واقع انکار آن طرز نگاه و رفتاری است که کمپانیهای مختلف سرمایهداری از بدن زنان انتظار دارند. 2 لینک به دیدگاه
Ala Agrin 14476 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۳ چرا این کمپانی لباس گریلا را انتخاب کرده است؟ تصاویر زنان گریلا هزاران بار توسط رسانههای جمعی نشان داده شده و بودن و هویتشان تکثیر شده است. لباسهایشان، لبخندها و اندامشان در پشت خاکریزها و در میان کوهستانهای بلند. با اسلحه در دست و درحرکت و در مقابل آنان نیز یکی از خطرناکترین گروههای تروریستی جهان قرار دارد و چند کشور برای شکست آنهم پیمان شدهاند. این تصاویر چنان قدرتی دارند که حتی باوجود تمام سانسورهای موجود برای نادیده گرفتن فاجعهی در حال وقوع در خاورمیانه، بازهم رسانهها را تسخیر کردهاند. کمپانیهای چندملیتی آرزوی تبدیل کردن این زنان مبارز و لباس و بدنهایشان را به کالایی مصرفی دارند. حال که نگاه و رسانهها را تحت سلطه قرار دادهاند، باید آنها را مصرف کرد، باید از چنین بودنی استفاده ابزاری کرد و لباسی ساختگی را به فروش میلیون دلاری رساند. درواقع مبتذل کردن هر آنچه ستودنی و ناب است و کپیای ندارد. امر مبتذل فراوان است، کپی عرضهشده، آنقدر ساده گردیده که همگان با هر سطح شعور و درکی بتوانند آن را بفهمند و البته بخرند. رنج و درد انتخاب و یگانه بودن را ندارد و دشواری زندگی در موقعیتهای ضد انسانی را به همراه ندارد. قالبی و محصول عادت گرفتن و تقلید کردن است. پیشازاین هم سیگار برگ چه گوارا و صورت و نام مارکس و جملات ماندلا و مونالیزای داوینچی مبتذل شده بودند. ایدئولوژی مسلط همه را تبدیل به کالاهایی جذاب کرد و به فروش رساند. این بار کمپانی عظیم H&M تصمیم به تصاحب زنان گریلا گرفته است، وقتی ناتوان از درک آنان و عاجز از رقابت با قدرت تصاویرشان است، این میل را به شکلی دیگر ارضاء میکند: کپیبرداری از لباسهایشان و فروکاستن آنهمه انگیزه و شعور مبارزه به مارکی پشت ویترین، به فروشی چند دهدلاری.میلی که ناکام میماند. بدن و لباس و هویت یکی هستند«دوسرتو» و «فوکو» درباره بدن مطالعه کردهاند. فوکو در کتاب مراقبت و تنبیه خود به نقش، قدرت و کارکرد سیستمهای دینی، سیاسی و اجتماعی برای به بند کشیدن و تربیت بدن انسان در طی تاریخ اشاره کرده است. ساختن زندانها، بیمارستانها، تیمارستانها، پادگانها و مدارسی که با انضباطی خشن اداره میشوند همگی نهتنها برای ایجاد جامعه همگون از بیرون، بلکه برای رام کردن و تربیت کردن بدن است. هرکدام از نهادهای اجتماعی نیز سرمایه، کارکرد و اهداف و کارکنان خود را برای این به بند کشیدن در اختیاردارند. تربیتی که فوکو از آن سخن میگوید امروز در شکل و شمایلی دیگر بازتولید شده است. این انضباط خشن همواره بدن زن را نشانه گرفته است. در قالب مدلسازی و مصرف کردن همه اعضای بدن زنان. برای فروش هر چه بیشتر آنها. تفاوتی هم ندارد که این کالایی کردن بدن زن برای فروش ماشین مازراتی باشد یا یک لیتر روغن مایع. برای اشانتیون یک هتل لوکس باشد در سواحل ترکیه یا پذیرش دانشجو در آمریکا، در همه این موارد بدن جوان یک زن سفیدپوست، سالم و قدبلند و صورت او با لبخندی مطمئن تضمین بازگشت سرمایه است. زنان برای تبلیغ کالاهای مربوط به خود هم این بدن را مصرف میکنند، بدنی که بهدقت اندازهگیری میشود و بهشدت کنترل میشود. مانکنهای کمپانی H&M و دیگران، با قد ١٧۵ به بالا و وزنهای کمتر از ۵٩ کیلوگرم با نگاهی خیره، گیج و مسخشده بارها و بارها طول سالنهای مد را طی میکنند از استکهلم گرفته تا ابوظبی، از ونکور تا استانبول. همگی باسن و دور کمر و اندازه مچ دست و فرم صورتهایشان طبق سلیقه کمپانیهای مردسالار و سرمایهدار انتخاب شده یا تغییر کرده و جراحیشده است. کالایی موردپسند که قرار است خدمت کند و در همه نقاط دنیا بە نام «ایماژ بدنی» کپیبرداری شود. این ایماژ تثبیتشده این بار توسط یک اتفاق به نام کوبانی شکست خورد. تصاویر زنان گریلا در مقاومت چندماهه کوبانی، درنبرد با داعش و در دفاع از خود و خاک همه الگوسازیهای قبلی از بدن زنانه را به چالش کشیده است. این بدن زنانه چندین بعد دارد:بعد سیاسی: هویت این زنان هویتی آگاهانه و انتخابشده است. حرکت مداوم جمعی که در مقابل ارتش سوریه و نیروی داعش مبارزه و مقاومت کردهاند. بدن زنانه کالایی مصرفی توسط سیاستمداران نیست بلکه خود کنشگر، فعال و برابر است.بعد اجتماعی: تصاویر گزینشی از خاورمیانه پیشازاین همه بر خشونت علیه زنان و صورتها و بدنهای لهشده و سوخته متمرکز بود. این بار این کلیشهها در هم شکست. هویت اجتماعی آنان تحت سلطه پدرسالارانه نیست و بدن در این موقعیت نه سرکوب شده و نه به بند کشیده شده است. رها و درحرکت است.بعد فمینیستی: آنچه فمینیستها بسیار به آن اشاره کردهاند همان «کنترل بدن و ذهن زنانه» است توسط نظامهای مختلف و تقسیم فضاهای موجود به مردانه و زنانه. هدف ایدئولوژیهای مردانه سرکوب هرچه بیشتر و فروکاستن قابلیت و توانایی زنان است به همان سرنوشت و بدن محتوم. زنان گریلا با بدنهای طبیعی و فراتر از هر خط کشی، ابژهای تنها در اختیار خود و انتخاب خود هستند. سبک زندگی، هویت، لباس، ذهن و بدنهایشان تالی همان «خود بودن» است بدون اینکه جنسیت خود را انکار کنند یا در اختیار جراحی و اندازههای مردانه قرار دهند.لباس این زنان حتی اگر در این برند باقیمتی معلوم و زمانی مشخص و در هزاران هزار تعداد تکثیر شود، کالا شود و به مصرف برسد… هویت آنان قابل کپیبرداری نیست. بودنی است ناب که علیه وضعیت موجود با تمام مناسبات بینالمللی در یک منطقه ناامن به مبارزه برخاسته است. 4 لینک به دیدگاه
Ala Agrin 14476 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۳ فراخوان کانون وکلا برای تجمع اعتراضی علیه حکومت فاشیستی ترکیه و حمایت از کوبانی ................................................. زمان: فردا (چهارشنبه) ساعت 16 مکان: ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺷﺮﯾﻌﺘﯽ، ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻗﺒﺎ، ﺑﻠﻮﺍﺭ ﺷﻬﺮﺯﺍﺩ، پارك ﭘﺎﯾﺪﺭﯼ، مركز ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪلطفا اطلاع رسانی کنید 3 لینک به دیدگاه
Ala Agrin 14476 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۳ آتش زدن پرچم داعش در قلب شهر کابل آتش زدن پرچم داعش در قلب شهر کابل درود بر مردم افعانستان درود بر تظاهرکنندگان کابلی در پایان پس از سخنرانی یکی از اعضای حزب همبستگی ، معترضان پرچم داعش را به آتش کشیدند. 2 لینک به دیدگاه
Ala Agrin 14476 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۳ دکتر\کردی" بنام "آکرهای" جایزه صلح آمریکا را به "کوبانی" تقدیم کرد! فرات 14.10.2014 14:17:20 در آمریکا, جایزه صلح به «دکتر وداد آکرهای» اهدا شد. وی هم آن جایزه را به کوبانی و شنگال تقدیم کرد و گفت:«مبارزه آزادیخواهانه زنان کرد در کوبانی, کردها را به جهانیان شناساند». جایزه "Pfeffer Peace Award هر ساله در آمریکا به یک شخصیت جهانی که با گرسنگی, نجات جنگزدگان و تبعیض نژادی مبارزه میکند, اهدا میشود. امسال برای نخستینبار این جایزه به زنی کرد به نام «دکتر وداد آکرهای» رئیس سازمان دفاع بینالمللی اهداء شد. وی هم این جایزه را به کوبانی و شنگال تقدیم کرد. آکرهای طی اظهاراتی به خبرگزاری فرات, گفت:«روشنفکران غربی حیرتزده به دنبال شناخت مقاومتی میروند که در کوبانی در جریان است. به طرفدار آن مبارزه مبدل شدهاند.» وی افزود:« آن مبارزه توسط زنان کرد پیش میرود و من هم همچو یک زن کرد, بخاطر آن سربلندم». آکرهای در آن مورد گفت:«مبارزه زنان کرد در کوبانی کردها را به جهانیان شناساند. پروفسورها و روشنفکرانی که من میشناسم, میگفتند کاش زنان ما هم همانند زنان کرد در کوبانی مبارزه میکردند». آکرهای در خاتمه از احزاب کردستانی خواست که بیش از پیش برای تحقق اتحاد ملی تلاش کنند و برای آنهایی که در راه آزادی ملت کرد و کردستان مبارزه میکنند, آرزوی موفقیت کرد. فیرات نیوز 3 لینک به دیدگاه
Ala Agrin 14476 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۳ و اما خبر خوبی که منتظرش بودید!کوبانی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بطور کامل در اختیار نیروهای مبارز کورد برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام است و تروریست های داعش برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام از شهر بیرون رانده شدهاند، مبارزین با دل و جان در حال نبرد سنگینی هستند.تلفات سنگینی در جبهه های مختلف به داعش وارد شده است کوبانی هنوز در محاصره داعش است اما مقاومت افسانه ای مبارزین ادامه دارد ... اندکی صبرسحر نزدیک است 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده