saghar... 6666 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۹۳ این چیزی که مینویسم نمیدونم جاش اینجاست یا نه ولی مینویسم اگه نبود انتقالش بدین/ممنون:icon_gol: خواهش میکنم دوستان عزیزم به خاطر طولانی بودن از خوندنش صرف نظر نکنید و بخونینش امروز رفته بودم مطب دکتر نشسته بودم که دیدم یه خانومی با یه دختر حدودا 10 ساله وارد شد.دختره یه ناله هایی میکرد که دل سنگ هم اب میشد. کنار من نشستن و دختره هم به شدت حالش بد بود مامانم از خانومه پرسید دخترتون چش هست؟گفت:سنگ کلیه داره و از لحاظ مالی مشکل داریم باید قبل از هر کاری بریم ازمایش که قیمت ازمایش هم 150هزارتومان میشه که فقط تونستم 50تومان از کمیته امداد بگیرم و لنگ 100تومانم شوهرم هم قند داشته و پاشو قطع کردن و الان هیچ جا قبول نمیکنن ازمایش بگیرن اومدم از دکترش بخوام واسش قرص بده که اروم شه دردش ولی میگه بدون انجام ازمایش نمیشه.میگفت از یکی از شهرستانای اطراف مشهد اومدن و دیشب هم تو حرم خوابیدن. من فقط تونستم به اندازه ای که کار ازمایشش راه بیفته بهش کمک کنم اندازه وسع خودم چند مورد دیگه هم دیدم که مشکلاتی از این قبیل داشتم فقط دلم میخواست بشینم زار زار گریه کنم مامانم میگفت خدا کنه زود نوبتمون بشه بریم تحمل بودن در این فضا رو ندارم. از اون طرف چندشب پیش مراسم عقیقه بچه یکی از اشناهامون دعوت بودم واسه بچه 20 روزه چه مراسمی گرفته بودن. یه خونواده بسیار متمول و پول دار که مهموناشون پولدار تر و شکم گنده تر از خودشون بودن.آخر مهمونیم عکس بچشون رو زده بودن رو شاسی و به مهموناشون میدادن عکسایی که اصلا به دردمون نمیخوره.ینی یه مهمونی بسیار پرهزینه و پراسراف که باپولش میتونستن درد افراد زیادی رو دوا کنن ولی نکردن. یکی اینطرف باید شاهد زجه ها و ناله های جگرگوشش باشه و کاری از دستش برنیاد یکی هم اونطرف باید اینجور مهمونی بگیره کسایی که خیلی ادعای دین و ایمان میکنن.این واقعا ایمان هست؟ واقعا چرا؟ اونوقت ما میایم اینجا تو سر و کله هم میزنیم واسه چیزای کم اهمیت و میخوایم درباره ی موضوعاتی که خودتون هم میدونید فرهنگ سازی کنیم؟نمیخوام اسم اون تایپیک ها رو بیارم اونا مهمترن یا این مسئله؟ نمیخوام اینجا بحث بیخود پیش بیاد و دلگیری و این جور چیزا فقط میخوام چند ثانیه فکر کنین و اون چیزی که تو دلتون هست رو بنویسین. یه نفر نمیتونه دردی رو دوا کنه اما شاید با هم فکری هم بتونیم کاری کنیم هرچند که این مدل افراد بی بضاعت اونقد زیادن که نمیشه عملا کاری کرد. حالا ما میایم هی واسه بچه های غزه اشک میریزیم شده یبار واسه بچه های هم وطن خودمون اشک بریزیم؟ واقعا از بعد از ظهر حالم بده و همش دارم فکر میکنم چرا؟واقعا چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 40 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۹۳ منظورت کدوم تاپیکهاست که هم عنوان میکنی و هم اسمشونو نمیاری ؟ اینکه شما میخوای در این مورد تاپیک بزنی مختاری . ولی چرا وسط تاپیکت به تاپیک دیگران انگ بی ارزشی میزنی؟ و اما در مورد موضوع باید بگم : نظری ندارم. 8 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۹۳ دوست خوبم من واقعا حرفت رو قبول دارم پیش از این هم در یه پست تقریبا طولانی،در گاهنوشته ها،به همین موضوع اعتراض کرده بودم ماها کلا آدمای جو گیری هستیم یادته چند وقت پیش که کیلومتر ها اونورتر از کشورمون جنگ بود،مردممون چه میکردن بعد چند روز بعدش ایلام زلزله اومد و هیشکی ککش هم نمیگزید؟ ترم قبل هم بچه ها یه میزی گذاشته بودن و یه قواره پارچه سفید اعلامیه ای آورده بودن و هی داشتن از بچه ها امضا میگرفتن گفتم چه خبره؟ گفتن داریم واسه دفاع از عراق و کشورهایی که داعش بهشون حمله کرده امضا میگیریم گفتم خب که ی؟ بهشون برخورد اما من برام مهم نبود ایستادم و بهشون گفتم براتون متاسفم واقعا که هنوز نمیدونید چی درسته و چی غلط شما تو همین دانشگاه همین مسوولا که هم زوبنتون هم هستن،حرفتون رو میفهمن که میخواید امضاتون رو بفرستید تا آتش بس بشه؟ یه عده تو همین دانشگاه دارن از نداری،از دست میرن اونوقت شما این بساط رو راه انداختین؟ چرا انقدر شما جو گیرید آخه؟ اونا به من میگن تو مزدوری اما اتفاقا به نظر من این لایق خودشونه نمیشه کاری کرد واقعا نمیشه کاری کرد فقط باید غصه بخوریم و صبر کنیم و اگر کاری از دست خودمون به شخصه برومد،انجام بدیم 16 لینک به دیدگاه
a.namdar 5908 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۹۳ سپاس ز دعوت حرفاتون درسته... اما خب اين بي عدالتي نبايد باعث شه از موضوعات ديگه هم غافل بشيم. نبايد به آدماي ضعيف بي اعتنا بود. باس دغدغه مون باشن. اما همه دغدغه مون نباس باشن. دنيا تا بوده همين بوده...اگه يه جا يه گشنه و بيمار باشه قطعا در طرف مقابل هم يه مرفه بيدرد پيدا شه. داري تو خيابون راه ميري با چشم باز به رهگذرا نگاه كن... خيابون پر اين آدماست... قيافه هاشون داد ميزنه فشار زندگي رو. 12 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۹۳ یه مورد دیدی اینطور بهم ریختی؟ اگه جای من بودی هر روز ازین موارد و مشابهش رو میدیدی که خودتو میکشتی 14 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۹۳ دقیقا همینه. اونقدر که ما فکر دیگران و ملتهای دیگه هستیم فکر ملت خودمون نیستیم. مردم نون شب ندارن بخورن بعد ما پولا رو ملیارد ملیارد چجوری میریزیم تو جوب اب!!! ببین در مورد راه حل چیزی که به نظرم میرسه اینه که هر کسی باید تا حدی که توانش میرسه اقدام کنه. یکی پول داره میده. یکی مثه من فعلا از خودش درآمدی نداره وقتشو صرف میکنه مثلا تو مراکزی که هست واسه آموزش و آگاهی بخشی. یکی از موقعیتش استفاده میکنه مثلا مراکزی هست تو تهران که به زنان و دخترای در معرض آسیب کمک میکنه. یا مراکزی که به بچههای بد سرپرست و کودکان کار کمک میکنه اینا مسلما فقط به کمک مالی نیاز ندارن. نیروی انسانی داوطلب هم میخوان. و نکته ی مهم اینه که کار کردن تو همچین محیطایی شخصیت خود آدم رو هم پرورش میده.گرچه خیلی سخته! و مهمتر از همه این که اگه به توصیه قران هرکسی در درجهی اول خویشاوندای خودشو حمایت کنه این چیزا پیش نمیاد. باید مطمين باشیم که فامیلای خودمون و همسایههامون کمکون شامل حالشون شده.چون اینها در درجه اول اولویتن. کلا میگن به کسی ماهی نده بهش یاد بده خودش ماهیگیری کنه 12 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۳ عزیزم این موضوع همیشه بوده... در کنار مرفه ها این افراد هم هستن دیگه به نظر من هم این عدالت نیس 2-3 سال پیش یکی از استادامون دیر اومد سر کلاس... وقتی اومد عذرخواهی کرد و بعد گفت که داشتم با یکی از بچه ها خدافظی میکردم... به خاطر مشکل مالی ترم آخر داره انصراف میده...اونم دانشجویی که همیشه معدل الف بوده... اونروز سر کلاس خیلی صحبت شده در این باره آخرشم بی نتیجه موند یا اون قضیه جشن رمضان که هر شب 1 چهره میومد و یه آرزو یه کودک رو برآورده میکرد درسته این کار ، کار پسنیده ای بود... اینکه دل یه بچه شاد بشه خیلی خوبه ....اما چه فایده... اینکه فقط یه آرزوی کودک این قشر برآورده بشه همه چی حل میشه؟؟ حالا این بچه عروسک نداشتشم براش گرفتن... حالا گرسنگیش یادش رفت؟؟سقف بالا سر نداشتش درست شد؟؟ خیلی بهتر بود که واسه سرپرستش یه فکر اساسی میشد که به فرض اون عروسکشم سرپرستش براش میگرفت کاش سرپرستش میتونس آرزوشو بگه....مطمئنن اگه آرزوی اون حل میشد... آرزوی اون کودکم حل میشد 9 لینک به دیدگاه
saghar... 6666 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۳ منظورت کدوم تاپیکهاست که هم عنوان میکنی و هم اسمشونو نمیاری ؟ اینکه شما میخوای در این مورد تاپیک بزنی مختاری . ولی چرا وسط تاپیکت به تاپیک دیگران انگ بی ارزشی میزنی؟ و اما در مورد موضوع باید بگم : نظری ندارم. دوست عزیز من نه اینجا به کسی بی احترامی کردم و نه تو تایپیای دیگه.دلیلی هم نداره که اسم بیارم انگ بی ارزشی هم نزدم فقط فکر میکنم واسه بعضی تایپیک ها و بحث در موردشون زیاد انرژی مصرف میشه که اصلا لازم نیست. خب شما مختارین که نظری نداشته باشین 9 لینک به دیدگاه
saghar... 6666 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۳ یه مورد دیدی اینطور بهم ریختی؟ اگه جای من بودی هر روز ازین موارد و مشابهش رو میدیدی که خودتو میکشتی نه زیاد دیدم ولی امروز ناله های یه بچه که هیچ گناهیم نداره خیلی تحت تاثیر قرارم داد. به قول دوستان هیچ کاری نمیشه کرد. فقط این تایپیکو زدم که یه جوری خودمو خالی کنم و حرفمو زده باشم 4 لینک به دیدگاه
pary naz 2414 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۳ من میگم بیایید از خودمون شروع کنیم هرکدوممون که توان مالی داریم با پول بقیمون هم با کمکهای فکری واجتماعی ای که میتونیم کمک کنیم.من خودم چندوقت پیش به اقا محمد(ادمین) پیشنهاد دادم که ترتیب یه بازدید ازشیرخوارگاه امنه رو بده تا هممون بریم واز نزدیک ببینیم که چه طورمیتونیم کمک کنیم.فقط همین نیست موسسه محک یا خیلی مراکز دیگه. یا هرکی که شرایط کمک مالی داره اعلام امادگی کنه بچه هایی هم که خانواده نیازمندی رو میشناسن مخفیانه پول رو به دست اون افراد نیازمندبرسانن :w16: 6 لینک به دیدگاه
saghar... 6666 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۳ من میگم بیایید از خودمون شروع کنیم هرکدوممون که توان مالی داریم با پول بقیمون هم با کمکهای فکری واجتماعی ای که میتونیم کمک کنیم.من خودم چندوقت پیش به اقا محمد(ادمین) پیشنهاد دادم که ترتیب یه بازدید ازشیرخوارگاه امنه رو بده تا هممون بریم واز نزدیک ببینیم که چه طورمیتونیم کمک کنیم.فقط همین نیست موسسه محک یا خیلی مراکز دیگه. یا هرکی که شرایط کمک مالی داره اعلام امادگی کنه بچه هایی هم که خانواده نیازمندی رو میشناسن مخفیانه پول رو به دست اون افراد نیازمندبرسانن:w16: حرفت کاملا درسته عزیزم کمک حتما نباید مالی باشه میتونه فکری هم باشه مثلا به قول یکی از دوستان اموزش هر مهارتی که داریم به کودکان نیازمند و ساکن اسایشگاه ها یا خیلی چیزای دیگه 5 لینک به دیدگاه
مجید بهره مند 43111 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۳ فقط میتونم بگم شرمندم چون همه مقصریم فقط به فکر منافع خودمونیم این کار فقط به دست خود جامعه حل میشه چون خیلی از ماها فقط میگن من 8 لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۳ یه مثلی هست که میگه: هرچه بگندد نمکش میزنند...وای به روزی که بگندد نمک! الان وضعیت اجتماعی ما شد عین این مثال...نهاد هایی که مسئول رسیدگی به مردم هستن خودشون شدن دزد و جانی... اون رئیس بانک مرکزی که در جواب اعتماد مردم اون پول هنگفت رو ورداشت رفت کانادا اون معاون اول رئیس جمهور قبلی که با شناسنامه های افراد فوت شده میرفت از شرکت های بیمه دیه میگرفت اون از خود رئیس جمهور که کل مملکت رو به سیاست های اشتباهش فروخت...دریای مازندران رو به روسها فروخت...دریاچه ارومیه و رودخانه زاینده رود رو به غرور کاذب فروخت...درآمد های میلیاردی حاصل از نفت بشکه ای 145دلار رو بابت دور زدن تحریم ها و خرید اجناس چینی فروخت!! میدونستی درآمد سالانه آستان قدرس رضوی چیزی بالای 200میلیارد تومنه؟...میدونید سالانه از صندوقهای صدقات حدود 150میلیارد تومان پول جمع میشه؟...با این پولها چکار میکنن؟...چقدرش واسه ایجاد زیرساختهای جامعه خرج میشه؟ (نمونش این) راهکار میخوای؟ راهکارش اینه که نفتمون تموم شه و دولت و سازمانها بجای اتکا به نفت به مردمشون متکی باشن و خرجشون رو از مالیات و صدقاتی که مردم میدن تامین کنن...شرکت های خصوصی اقتصاد مملکت رو بگردونن. لینک به دیدگاه
ali jaafari 1206 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۳ اول از همه از اينكه من هم دعوت شدم تشكر ميكنم. البته دوستان همه از ديدگاه خودشون به قضيه نگاه ميكنن. ديدگاه منم اينه: بايد از افراد نزديك شروع كرد ، البته اولويت رو بايد به افرادي داد كه از نظر اخلاقي و فرهنگي بهتر هستن چون بعدا امكان داره پشيمونتون كنن ، بايد به جز كمك مالي به فكر كار يابي براي اين افراد بود . ولي نميشه ريشه اي عمل كرد چون من و شما تصميم گيرنده نيستيم اونايي بايد برنامه ريزي كنن كه تو راس هستن . همين رو بگم كه بعضي از خود ماها هم اگه يه اتفاقي تو زندگيمون بيفته به كمك نياز داريم . البته من خودم به يه كسي كمك مالي ماهانه ميكردم تا اينكه يه روز ديدم طرف انتظار داره ديگه نياز هاي غير ضروريش هم من كمك مالي كنم البته هنوز كمك ميكنم بهش ولي به صورت مالي نه . 7 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۳ چند وقت پیش خونواده ای اومده بودن بلکه بشه کمکشون کرد ، خانوادگی دچار دیابت بودن ، پای مرد خانواده که کاملا از بین رفته بود ، پسرشون حدود 5-6 سال بیشتر نداشت و بالغ بر 50 کیلو وزن داشت و دچار دیابت بود مادرش هم به همین شکل و دریغ از یک ریال توان برای درمان ، اینجور مواقع هیچ راه قانونی جلوی پامون نیست ، تنها کار نامه دادن به بانک برای پرداخت وامه که معمولا بانک چنین کاری نمیکنه و معرفی به کمیته امداد و نکته مضحک ماجرا اینجاست که کمیته امداد با منت حداکثر 500 تومن کف دست اینجور افراد میذاره در حالی که در حال حاضر با همکاری بسیج در حال جمع آوری کمک برای بازسازی غزه هستند. من هر روز با این موارد مواجه میشم ، فقر متاسفانه در کشور ما بیداد میکنه بخشی ناشی از عدم آگاهی و بخش عمده ای مربوط به بی عدالتی اجتماعی در مورد عدم اگاهی و بی سوادی مثالی بزنم ، تقریبا هر روز با افرادی مواجهم که برای مشکلات یارانه ای مراجعه می کنن ، طرف با یارانه زندگیشو میچرخونه و یک دوجین بچه به همراه داره بچه هایی با وضعیت اسف بار ، بعد ازش میپرسی عزیز من وقتی نمیتونی از پس زندگی بربیای و چشمت به این چندرغاز هست چرا این همه بچه و جواب میشنوی دستور آقاست باید جمعیت زیاد بشه متاسفانه همه عواملی که منجر به سقوط یک جامعه میشه تو کشور همسو شده نمیخوام بدبین باشم ولی نجات از این وضعیت نیاز به یک معجزه داره 7 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۳ حرفا درسته و متأسفانه بی عدالتی و اینجور مسائل زیاده تو جامعه و تقریباً شاید همه مشابه این اتفاقا رو دیده باشن. ولی خب مگه با غصه خوردن یا با این چرا گفتن تغییری تو وضعیت اون افراد حاصل میشه؟ اغلب ما از جمله از خود من بیشتر از اینکه بخوایم کاری کنیم، افسوس می خوریم و غصه میخوریم و ... بیشتر هم دوس داریم دسته جمعی دور هم غصه بخوریم و همدیگه هم تأیید کنیم به جای اینکه دسته جمعی بشینیم ببینیم چیکار می تونیم بکنیم. جامعه اطراف ما، آشناها و فامیل ماها فقط شامل این افراد نمیشن. قطعاً بخشی از دغدغه فکری ماها باید این افراد باشه. اما نه همش. ببخشید این چیزی که میگم یه وقت باعث ناراحتی نشه یه سری از بچه های انجمن شاید جز دوستات باشن دیگه. الان مثلاً همچین تاپیکی چه کمکی به اون دوستات یا بقیه میکنه؟ جز اینکه باعث همون غصه خوردن دسته جمعیه میشه البته چون اواخر این نوع پستا از بچه ها زیاد شده بود میگم. پستایی که فقط احساسات بچه ها رو نشونه میگیره و باعث ناراحتیشون میشه، ولی راهکاری چیزی توشون نیست. یه جورایی بیشتر باعث تازه شدن داغ دل بقیه میشه :icon_pf (34): به نظرم بهتره موضوعیت تاپیک به سمتی بره که حالا تو عمل چه کارایی می تونیم بکنیم واسه این افراد؟ وگرنه اشک ریختن ما واسشون و دربارشون حرف زدن و فکر کردن چه تأثیری تو حال اونا داره. 9 لینک به دیدگاه
Valentina 13664 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۳ محمد تو قانونات لطفا تابيكهاي غم و غصه رو هم ممنوع كن.. با تشكر :| 6 لینک به دیدگاه
saghar... 6666 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۳ حرفا درسته و متأسفانه بی عدالتی و اینجور مسائل زیاده تو جامعه و تقریباً شاید همه مشابه این اتفاقا رو دیده باشن.ولی خب مگه با غصه خوردن یا با این چرا گفتن تغییری تو وضعیت اون افراد حاصل میشه؟ اغلب ما از جمله از خود من بیشتر از اینکه بخوایم کاری کنیم، افسوس می خوریم و غصه میخوریم و ... بیشتر هم دوس داریم دسته جمعی دور هم غصه بخوریم و همدیگه هم تأیید کنیم به جای اینکه دسته جمعی بشینیم ببینیم چیکار می تونیم بکنیم. جامعه اطراف ما، آشناها و فامیل ماها فقط شامل این افراد نمیشن. قطعاً بخشی از دغدغه فکری ماها باید این افراد باشه. اما نه همش. ببخشید این چیزی که میگم یه وقت باعث ناراحتی نشه یه سری از بچه های انجمن شاید جز دوستات باشن دیگه. الان مثلاً همچین تاپیکی چه کمکی به اون دوستات یا بقیه میکنه؟ جز اینکه باعث همون غصه خوردن دسته جمعیه میشه البته چون اواخر این نوع پستا از بچه ها زیاد شده بود میگم. پستایی که فقط احساسات بچه ها رو نشونه میگیره و باعث ناراحتیشون میشه، ولی راهکاری چیزی توشون نیست. یه جورایی بیشتر باعث تازه شدن داغ دل بقیه میشه :icon_pf (34): به نظرم بهتره موضوعیت تاپیک به سمتی بره که حالا تو عمل چه کارایی می تونیم بکنیم واسه این افراد؟ وگرنه اشک ریختن ما واسشون و دربارشون حرف زدن و فکر کردن چه تأثیری تو حال اونا داره. حرف شما کاملا متین جناب مدیر اما ما هر روز و هر روز واسه خیلی چیزا در حال غصه خوردنیم و نمیتونیم کاری کنیم چون ما مسئولیت بالایی نداریم من ابدا قصدم این نبود که بچه ها بیان و فقط غصه بخورن. عده ای راهکار های خوبی ارایه میدن که از دست هممون هم برمیاد انجامش.بالاخره به قول سعدی :بنی ادم اعضای یکدیگرند. ما همه در قبال هم مسئولیم درسته با غصه خوردن چیزی حل نمیشه اما حداقل در مورد خودم میگم که شاید بتونه یه تلنگر باشه واسه انجام کاری که در توانم هست یکی از مهمترین دلایلم مقایسه اون دو خوانواده بود نه اینکه بیایم فکر کنیم که چطور میشه مملکتو کاملا نجات داد چون غیر ممکنه. 7 لینک به دیدگاه
Eng.KouRosH 9176 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۳ نمیخوام بحثشو کنم اخرش میکشه به سیاست نمیشه بحث کرد ولی هرکی به اندازه توانایی خودش بتونه کمک کنه یا این پول هایی که بعنوان خمس و زکات یا کمک به فقرا میدن رو بدن به کسایی که واقعا احتیاج دارن نه اینکه بدی به کسی و منتظر بشینی اون آیا بده به نیازمندش یا بذاره جیبش!!!!!!!!!!!!!!!!!!!دیگه از اینجور مشکلات پیش نمیاد.......یه چیز دیگه هم بگم اینجور آدما که از قشر واقعا ضعیف هستند باید حمایت بشن چه پزشکی چه از نظر مسکن و..............هرچند اینارو فقط میگیم کیه که گوش بده :icon_pf (34):حالا تا اینجاش گفتم یه اشاره هم به قراداد های میلیاردی مستطیل سبز کنم ................دیگه تا تهشو برید:icon_pf (34): 6 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۳ از این ماجرا ها خیلییییییی زیاد دیدم.تو سن و سال ها و موقعیت های مختلف. کار زیادی از دست من برنمیاد.جز یه کمک کوچیک و نگرانی ها و ناراحتی هایی که ممکنه چند ساعت یا چند روز ذهنمو به خودش مشغول کنه. 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده