Mahdi Eng 22940 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 شهریور، ۱۳۹۳ دكتر حسن وطن دوست دانشكده بهداشت، دانشگاه علوم پزشكي تهران مقدمه بندپايان يكي از مهمترين شاخه جانوري هستند كه تا كنون حدود يك ميليون گونه از آنها شناسايي شده است. اكثر بندپايان جزء موجودات مفيد بوده و فقط تعداد محدودي از آنها بعنوان آفات كشاورزي و ناقل بيماري ها شناخته شدهاند. از مهمترين بيماري هائي كه توسط بندپايان به انسان منتقل ميشود ميتوان از مالاريا, فيلاريازيس, ليشمانيازيس, تريپانوزوميازس, تب زرد, تب دانگ, طاعون, تيفوس و بيماري هاي آربوويروسی نام برد و لذا با توجّه به نقش بندپايان در انتقال بسياري از بيماري هاي نوپديد و بازپديد و اقدامات كنترلي مربوطه، اقدام به نگارش اين گفتار، گرديد. تاريخچه استفاده از سموم در طول تاريخ بعضي از بندپايان بعنوان دشمن انسان در جهت كاهش محصولات كشاورزي و ناقل بيماري ها شناخته شدهاند و انسان از بدو پيدايش و بويژه از آغاز متمدّن شدن، همواره بدنبال روش هاي مقابله با اين دشمنان بوده است. در زمان هاي قديم انسان از مواد طبيعي موجود مانند مواد معدني و گياهي براي مبارزه استفاده مينمود، لازم به ذكر است كه تا قبل از شروع جنگ جهاني دوّم اكثر مواد شيميايي استفاده شده بر عليه آفات از مواد معدني چون آرسنيك و گوگرد بودند, و به طور همزمان، استفاده از گياهاني همچون گل پيرتروم, نيكوتين و روتنون نيز مرسوم بود. دهة 1940 آغازي بود كه در آن انقلاب حشرهكش ها بوقوع پيوست. در آن زماني سم DDT در سطح وسيعي بعنوان حشرهكش مورد استفاده قرار گرفت. خاصيت حشرهكشي اين ماده توسط Paul Muller در سال 1939 كشف شد و بخاطر اين كشف و استفاده از آن در كنترل بسياري از بيماري ها جايزه صلح نوبل در سال 1948 را از آن خود ساخت و متعاقباً سم DDT در سطح وسيعتري توليد و مصرف گرديد و توليد صنعتي ساير سموم نيز ادامه يافت. با كشف سم DDT و استفاده از آن در از بين بردن حشرات, سازمان جهاني بهداشت اين ماده را بنام (گلولة سحرآميز) , ناميد و ادعا نمود با در دست داشتن آن قادر به ريشهكني بسياري از بيماري ها و ازجمله بيماري مالاريا خواهد بود.كه اين موضوع با بروز مقاومت به سموم در حشرات با شكست مواجه شد. طبقهبندي سموم سموم را بر اساس منشأ و مواد شيميايي موجود ميتوان به گروه هاي زير طبقه بندي نمود: 1 ـ سموم كلره (Organochlorine compounds) اين گروه از سموم در طيف وسيعي بر عليه آفات و حشرات موذي، مورد استفاده قرار گرفته است. از مهمترين سمومي كه در اين گروه قرار دارد ميتوان به سموم ذيل اشاره نمود : ددت, ديلدرين, BHC, ديكوفول, آلدرين, كلردان, هپتاكلر و اندوسولفان. از مهمترين خصوصيات اين سموم ميشود به پايداري طولاني آنها در محيط و طيف وسيع حشرهكشي آنها اشاره نمود. 2 ـ سموم فسفره (Organophosphate insecticides) حشره كش هاي فسفره مصنوعي، مولكول هاي آلي حاوي فسفر ميباشند. همزمان با جنگ جهاني دوّم اين گروه از سموم بعنوان گازهاي جنگي توسط آلمانيها سنتز شدند و سپس به خاصيت حشرهكشي آنها پي برده شد. تا كنون بيش از 100 تركيب از اين سموم به بازار آمده است و از راه هاي مختلف بر روي حشرات اثر ميگذارند. از مهمترين سموم در اين گروه ميتوان به مالاتيون, پاراتيون, ديازينون, سيستوكس, متاسيستوكس, تمفوس, كلروپيروفوس متيل , پيريميفوس متيل, فنتيون و فنيتروتيون اشاره نمود. خاصيت ابقايي اين سموم در مقايسه با سموم كلره كمتر ميباشد. 3 ـ كارباماتها (Carbamates) اين گروه از سموم از نظر مكانيسم عمل بر روي حشرات شبيه سموم فسفره هستند. از مهمترين سمومي كه در اين گروه قرار دارند ميتوان كارباريل, پروپوكسور, فورادان آلديكارپ را نام برد. 4 ـ سموم پايروتروئيد (Pyrethroid insecticides) اين گروه از سموم نسل جديدي از حشرهكش ها را بوجود آورده است. منشاء اين گروه از سموم از گل پيرتر بوده است كه مبدأ آن ايران ميباشد. از نظر ساختمان شيميايي, استر يك اسيد و الكل ميباشند. در دهة 1950 اين گروه بصورت مصنوعي سنتز شدند. اوّلين گروه از اين سموم كه به بازار عرضه شدند در مقابل نور سريعاً تجزيه ميشدند. متعاقباً بر روي فرمول شيميايي آنها كارهاي فراواني انجام پذيرفت و سمومي به بازار عرضه گرديد كه خاصيت ابقائي بيشتري در طبيعت داشتند. هم اكنون بيشترين استفاده را در كنترل حشرات خانگي و آفات كشاورزي به خود اختصاص دادهاند. مهمترين پايروتروئيدها عبارتند از : آلترين, بيوآلترين, رزمترين, بيورزمترين, پرمترين, سايفلوترين, دلتامترين, سايپرمترين, لمبداسيهالوترين و فنترين. هماكنون سموم فوق را در كنترل ناقلين مالاريا به صورت هاي سمپاشي ابقايي داخل منازل, سمپاشي فضايي و استفاده از پشهبندهاي آغشته به سموم، به كار ميبرند. 5 ـ ساير سموم جديد علاوه بر چهار گروه اصلي كه قبلاً توضيح داده شد, هم اكنون انواع و اقسام سموم از گروه هاي مختلف به بازار عرضه شده است كه مكانيسم عمل آنها ممكن است با گروه هاي قبلي متفاوت باشد. ازجمله ميتوان به Biopesticides اشاره نمود كه از سم حاصل از باكتري Bacillus thuringiensis بر عليه آفات استفاده ميشود. گروه ديگري بنام هاي تنظيم كننده رشد حشرات (ICRs) به بازار عرضه شده است كه مكانيسم عمل آنها بر روي حشرات همانند هورمون هاي جلداندازي و جواني حشرات است. از مهمترين نمونههاي اين گوه ميتوان به متوپرن و ديفلوبنزورون اشاره نمود. تركيبات جلب كننده حشرات, تركيبات دوركننده حشرات, عقيم كنندههاي شيميايي و فرمونهاي حشرات نيز جهت كنترل به بازار عرضه شدهاند كه تا كنون مقدمات انجام طرح هاي تحقيقاتي خود را پشت سر ميگذارند. مكانيسم عمل سموم بر روي حشرات (Mode of action of insecticides) اكثر سموم، كه در چهار گروه اصلي توضيح داده شد بر روي سلول و سيستم عصبي اثر ميگذارند. (Cytotoxic and neurotoxic)، بطور كلي ميتوان گفت كه سموم كلره و پايروتروئيد از گروه Axonic هستند و بر روي كانال هاي يوني سيستم عصبي (K+ و Na+) اثر سوء داشته و باعث اختلالات در ورود و خروج اين يون ها به داخل و خارج سيستم عصبي ميشوند, سموم فسفره و كاربامات از گروهSynaptic بوده و بر روي آنزيم استيل كولين استراز، اثر ميگذارند. لازم به توضيح است كه براساس اطلاعات جديد، اين قاعده كلي نبوده و ممكن است مكانيسم هاي اثر جديدی نيز روي حشرات اعمال گردد. مفهوم مقاومت به سموم در حشرات قدمت حشرات به 350 ميليون سال بر ميگردد. در طول اين قرون متمادي حشرات با طبيعت بصورت Coevolution زندگي ميكردند. از زماني كه انسان در صدد مقابله با حشرات برآمد از اسلحهاي بنام سموم استفاده نمود. تا كنون بيش از هزاران تركيب شيميايي، توليد و بر عليه حشرات بكار برده شده است. بديهي است حشرات نيز براي مقابله با اين فشار طبيعي كه بوسيله انسان هدايت شده است مكانيسم هايي را براي بقاء خود و نسلهاي آينده خود بكار برده اند. انتخاب طبيعي بصورت بطئي در طول تاريخ بين حشرات و محيط اتفاق ميافتد. با كشف سموم و استفاده از آن در كنترل حشرات در حقيقت روند انتخاب طبيعي (Natural selection) توسط انسان با شتاب فوق العادهاي به پيش رفته است. تعريف مقاومت از نظر سازمان جهاني بهداشت بدين صورت است: توانايي بقاء يك حشره به غلظتي از سم كه قبلاً توسط آن غلظت كاملاً از بين ميرفت. اين توانايي بقا بصورت ارثي به نتايج بعدي انتقال مييابد. تاكنون گزارش هاي متعددي از مقاومت به سموم در انواع و اقسام حشرات ارائه شده است. مشكلات مقاومت به سموم در حشرات 1 ـ مقاومت به سموم در حشرات باعث بقاي حشره در طبيعت و در نهايت ادامه خسارت اقتصادي و بهداشتي خواهد بود 2 ـ مقاومت در حشرات باعث افزايش غلظت سم براي كنترل بهتر حشرات شده در نتيجه از نظر اقتصادي، بار مالي بيشتري براي انسان داشته و آلودگي محيط زيست را نيز افزايش ميدهد 3 ـ استفاده بيشتر از سموم باعث آلودگي محيط زيست شده و موجودات غيرهدف مثل حشرات مفيد و موجوداتي كه در سير تكاملي جانوران و طبيعت نقش اساسي دارند را از بين ميبرد 4 ـ سموم استفاده شده، وارد چرخه تغذيه انسان و حيوانات شده و ناهنجاري هاي متفاوتي را باعث ميگردد. 5 ـ مقاومت به سموم، انسان را وادار به سرمايهگذاري در جهت كشف سموم جديد مينمايد كه اين مسئله كاملاً مقرون به صرفه نميباشد 6 ـ مقاومت به سموم در حشرات باعث بازپديدي بيماري هاي مختلفي كه توسط حشرات به انسان منتقل ميشوند گرديده است. بطور مثال بازپديدي و تداوم مالاريا يكي از نمونههاي بارز مقاومت پشه آنوفل به سموم است. مكانيسم هاي مقاومت به سموم در حشرات استفاده مداوم از سموم بر عليه حشرات در طي سال هاي متمادي باعث انتخاب طبيعي و مقاومت به حشرات به سموم شده است. انسان با انواع و اقسام سموم به جنگ با حشرات پرداخته است و حشرات براي مقابله و فرار از اين هجوم انسان سپرهائي را در جهت بقاء بكار برده اند كه در جاي خود قابل بحث خواهد بود. بطور كلي مكانيسم هاي مقاومت به سموم بطور اختصار به شرح ذيل ميباشند: 1 ـ كاهش نفوذ سم (Reduced penetration) در اين نوع مقاومت, تغييراتي در جلد حشره بوجود ميآيد كه از نفوذ سم بداخل بدن آن ممانعت مينمايد. ممانعت از ورود سريع سم به داخل بدن حشره فرصت كافي براي ساير مكانيسم هاي مقاومت را فراهم ميآورد. مثالهاي متعددي از اين نوع مقاومت و همچنين ژن هاي مسئول، در مگس خانگي گزارش شده است. 2 ـ مقاومت از طريق شكست سم توسط آنزيم هاي حشره (Metabolic resistance) در اين نوع مقاومت , آنزيم هاي موجود در بدن حشره و يا آنزيم هائي كه در اثر تماس با سم در بدن موجود افزايش يافته و تغيير كمّي و كيفي مييابند باعث شكسته شدن سم شده و اثرات آنها را خنثي مينمايند. سه گروه از آنزيم ها در مقاومت به انواع و اقسام سموم دخيلند كه به اجمال ميتوان به آنزيم هاي ذيل اشاره نمود: Glutathione S-transferases Mixed, funtion oxidases و Esterases. اين گروه از آنزيم ها در فعل و انفعالات مهم شيميايي كه باعث شكسته شدن سموم ميشوند مشاركت دارند. 3 ـ تغيير در سيستم هدف در حشرات (Target site insensitivity) همانگونه كه قبلاً اشاره شد مكانيسم عمل سموم بر روي حشرات اكثراً بر روي سيستم عصبي است. در اين نوع مقاومت كه از بدترين مكانيسم هاي مقاومت در حشرات ميباشد, حشره با تغيير در ساختمان اهداف سموم كه اكثراً كانال هاي يوني هستند باعث عدم اثربخشي سموم ميباشد. بطور مثال حشره با تغيير در تعداد كانال هاي يوني سديم و پتاسيم و كاهش آنها باعث مقاومت ميگردد. علاوه بر اين تغييرات شيميايي در واحدهاي ساختماني و مولكولي حشرات باعث كاهش affinity سم در محل هدف شده و مقاومت را باعث ميشود. مقاومت به سموم فسفره باعث تغيير ساختماني در آنزيم استيل كولين استراز شده و لذا سم به آنزيم نچسبيده و در نهايت باعث عدم انتقال پيامهاي عصبي نخواهد شد. 4 ـ تغييرات رفتاری (Behavior change) تحريك پذيري خيلي از سموم باعث شده است كه حشره از تماس با سم دوري نمايد و يا به مكانهائي كه سمپاشي شده است وارد نشود. اين نوع مكانيسم مقاومت در حقيقت حاصل تغييرات فيزيولوژيكي در بدن است. تغييرات رفتاري در حشرات باعث عدم تأثيرپذيري سم بر روي حشره شده و باعث شكست كنترل بيماريهاي منتقله توسط حشرات در دنيا شده است. 5 ـ دفع سم (excretion) دفع سم يكي از مكانيسم هاي مقاومت به سموم در حشرات است. بدين معني كه سم بدون جذب شدن از طريق مقعد حشره دفع ميشود. فاكتورهائي كه در مقاومت به سموم نقش دارند مقاومت حشرات به سموم در طبيعت يك مسئلة چندبعدي است و بستگي به اثرات متقابل فاكتورهاي مختلف دارد . اين فاكتورها عبارتند از: 1 ـ فاكتورهاي ژنتيكي مانند جهش , فراواني ژنهاي غالب مقاومت 2 ـ فاكتورهاي توليد مثلي مانند تعداد نسل در سال, اندازه جمعيت حشرات, تعداد جفتگيري, بكرزائي و غيره 3 ـ فاكتورهاي رفتاري اكولوژيكي مانند مهاجرت حشرات, فرار از حشرهكش, اثر مواد طبيعي و آنزيمهاي شكنندة سم, عادات درون خواري و برونخواري 4 ـ فاكتورهاي سمپاشي مثل سابقه استفاده از سموم, قسمتي از جمعيت كه تحت تأثير سم قرار ميگيرند, غلظت حشرهكش استفاده شده, خاصيت ابقائي سم, راه تماس, مرحلهاي از رشد حشره كه در تماس با سم قرار ميگيرد. اثرات متقابل سموم با عوامل كنترل كننده محيطي, استفاده از مخلوط دو سم, الگوي سمپاشي, رهاسازي حشرات نر عقيم. راههاي مقابله با مقاومت در حشرات به منظور استفاه بهينه از سموم و براي مقابله با مقاومت، لازم است كه قبل از بروز مقاومت به سموم راهكارهاي مناسبي در جهت مقابله با اين مسئله ارائه گردد. سازمان جهاني بهداشت اقدامات ذيل را بدين منظور پيشنهاد نموده است: 1 ـ تغيير دادن غلظت حشره كش و دفعات سمپاشي 2 ـ استفاده از سموم در مواقع ضروري و بصورت منطقهاي 3 ـ استفاده از سموم در جائي كه اپيدمي حاصل ميشود 4 ـ استفاده از سموم با خاصيت ابقائي كمتر 5 ـ استفاده از سموم براي كنترل بخشي از سيكل زندگي حشره مثل لارو و يا حشره كامل 6 ـ استفاده از مخلوط دو سم 7 ـ جايگزيني سموم 8 ـ استفاده از سموم بصورت rotation 9 ـ استفاده از فرمولاسيون هاي مناسب سموم 10 ـ استفاده از سينرژيستها 11 ـ عدم استفاده از سموم کندرها 12 ـ كشف سم جديد با مكانيسم عمل متفاوت 13 ـ استفاده از روش هاي كنترل غيرشيميايی منابع : : 1) Becker, N. & Ludwig, H.W.(1993). Investigations on possible resistance in Aedes vexans field populations after a 10-year application of Bacillus thuringiensis . J.Am.Mosq.Control Assoc. 9: 221-224. 2) Bloomquist, J.R. (1996). Ion channels as targets for insecticides. Annu. Rev. Entoml.41: 163-190. 3) Corbett, J.R. Wright, K., & Ballie, A.C. (1984). The biochemical mode of action of pesticides. Academic Press, London, pp. 382. 4) Curtis C.F , Hill, N., & Kasim, S.H.(1993). Are there effective resistance management strategies for vectors of human diseases? Biol. J. Linn. Soc. 48:3-18. 5) Elliot, M. (1989). The pyrethroids: Early discovery, recent advantages and the future. Pesticide Science. 27: 337-351. 6) Matsumura, F. (1975). Toxicology of insecticides. Plenum Press. New York. Pp. 503. 7) Najera, J.A. & Zaim, M. ( 2002). Malaria Vector control. Decision making criteria and procedures for judicious use of insecticides. WHO/CDS/WHOPES/2002.5. 8) WHO (1958). Treating mosquito nets for better protection from bites and mosquito-borne disease. WHO/VBC/85.914. 9) WHO (1984). Prevention, diagnosis and treatment of insecticide poisoning. WHO/VBC/84.889. 10) WHO (1992a).Vector resistance to pesticides. 15th report of the expert committee on Vector biology and control. WHO.Tech.Rep.Ser.818. 11) WHO (1995). Vector Control for malaria and other mosquito-borne diseases . Technical Report Series 857. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده