رفتن به مطلب

کتابخوری شماره 4: می خوانم تا بدانم 1 (مقدمه ای بر مبانی برنامه ریزی شهری)


ارسال های توصیه شده

سلام دوستان ?
از اونجایی که تصمیم گرفتم شروع کنم به مطالعه ی کتابهای شهرسازی برای ارتقای سطح علمی خودم (الان که اینو مینویسم 3 روز دیگه ترم 5 کارشناسی شهرسازی برا من شروع میشه و دوست دارم برای ارشد برنامه ریزی رو ادامه بدم :ws33: )میخوام یه نوع تعهدی( :vahidrk:) هم واسه خودم ایجاد کنم که خلاصه های روزانه ی( تمام سعی این هست که روزانه باشه ولی اگرم مشکلی بود نهایت تلاشم اینه که زیاد وقفه نیوفته:hanghead:) کتابی رو که میخونم اینجا هم بنویسم! البته نمیخوام خودم رو فقط به کتابای برنامه ریزی کنم :hapydancsmil:

این کار از سه جهت برام مهمه:

1. هم انگیزه ای برای خودم و کسانی مثل خودم باشه که میخوان وارد دنیای حرفه ای شهرسازی بشن و هم یه نوع تمرین ترویج علم به تازه واردان علم شهرسازی!:ws41:

2. از اونجایی که بدون دانستن چیزایی که بزرگان هر شاخه ای از علم به دست آوردند ، هرگز نمیشه که تو هم جزیی از متخصصان اون شاخه از علم بشی؛ پس مطالعه ی کتابها مسلما بیس و پایه ی پیشرفت هر دانشجویی خواهد بود! و من نیز اگر خواهان پیشرفت هستم مستثنا از این قانون نیستم! پس میخوانم تا بدانم!

3. حضور شهرسازای با تجربه ای که در تالار حضور دارند و البته سایر دوستان شهرساز هم باعث خواهد شد که انگیزه مطالعه بالا بره و هم در سوالاتی که پیش خواهد اومد با دوستان هم فکری داشته باشم و از ایشون راهنمایی و کمک بگیرم! پس لطفا لطفا هر پند و نصیحت و راهنمایی و نقد رو از من دریغ نکنید:w16:

امیدوارم که این پست شروع کننده ی یه کار دنباله دار باشه!

کتاب شماره ی 1:

مقدمه ای بر مبانی برنامه ریزی شهری (تالیف دکتر اسماعیل شیعه)


پ.ن 1: این پست به عبارتی میشه پست شماره صفر! فردا با پست شماره ی 1 که حاوی اولین خلاصه هم خواهد بود در خدمتم:w16::icon_gol:
پ.ن 2: ایشالا بعد از خوندن هر کتابی خلاصه ی کامل اون هم در قالب پاور پوینت در تالار گذاشته میشه!

  • Like 7
لینک به دیدگاه

خیلی خیلی حرکت خوبی زدی

من که پایه هستم تا جایی که بتونم:w16:

فقط یه سوال روزی چند صفحه میخونی و خلاصه میکنی؟

به نظرت بهتر نیست یه کم فاصله‌اش بیش‌تر بشه مثلا چند روز یا یه هفته چون وقتی که دانشگاه شروع بشه این که هر روز بخونی و همزمان خلاصه کنی خیلی سخت میشه:hanghead:

صرفاً یه پیشنهاده:icon_redface::a030:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

خیلی خیلی حرکت خوبی زدی


من که پایه هستم تا جایی که بتونم:w16:
فقط یه سوال روزی چند صفحه میخونی و خلاصه میکنی؟
به نظرت بهتر نیست یه کم فاصله‌اش بیش‌تر بشه مثلا چند روز یا یه هفته چون وقتی که دانشگاه شروع بشه این که هر روز بخونی و همزمان خلاصه کنی خیلی سخت میشه:hanghead:
صرفاً یه پیشنهاده:icon_redface::a030:



اول اینکه مرسی که نظرت رو گفتی:w16::icon_gol:
آره خب با شروع ترم خیلی باید با برنامه کار رو جلو ببرم ولی بازم به قول شما وقت کم میاد و نمیدونم کارای پیش بینی نشده ایجاد میشن و کار جوری که دلت میخواد پیش نمیره:hanghead: ولی خب حالا تلاش میکنم که بشه روزانه نشد میشه دو روز در میون فوق فوقش هفتگی مهم روال کار هستش که نمیذارم از دستم در بره، ولی جدای اینا من که امیدوارم یه پروژه ی خوب درآد نهایتا:texc5lhcbtrocnmvtp8
اما اینکه روزانه چقدر مطالعه میکنم ، بسته به روزش هست، هر چه قدر سرم خلوت تر باشه بیشتر میخونم:hapydancsmil:ولی سعی ام میکنم که دیگه زیاده روی هم نکنم:ws28:
  • Like 5
لینک به دیدگاه

خلاصه ی فصل 1 ( ص 1 تا ص 8)

 

* شهر و شهرسازی و تمام آنچه از این محیط می شناسیم، در مفهوم محیط زیست جای می گیرد.

 

* نحوه ی زندگی بشر و سیر سکونت او در گذر زمان:

1. کوچ نشینی برمبنای صید و شکار

2. کوچ نشینی برمبنای زندگی شبانی

3. کوچ نشینی برمبنای ییلاق و قشلاق

4. کوچ نشینی برمبنای مهاجرت شبانی

5. کوچ نشینی برمبنای کشاورزی ابتدایی

6. یکجا نشینی برمبنای کشاورزی و بهگزینی مواد کشاورزی

* انواع مساکن: متحرک - نیمه متحرک – ساکن

 

* کشاورزی به ایجاد ده و زندگی ثابت انجامید؛ و ایجاد روستاها و پراکندگی آنها به پیدایش شهرها منجر شد.

 

* ده: واحدی جغرافیایی است که مرکز تجمع انسانی با انواع گوناگون بر مبنای تولید محصولات کشاورزی است.

 

* بدون وجود روستاها و یا توجه کم به آنها، شهر نشینی نا ممکن خواهد بود.

 

* حوزه های نفوذ متقابل بین شهر و روستا در هر برنامه ریزی منطقه ای الویت و اهمیت خاصی دارد.

 

* لازم است با نوسازی و بهسازی روستاها و تدوین برنامه های صحیح جهت استفاده از امکانات و استعدادهای طبیعی و انسانی روستاها و انحصاری نکردن تمامی امتیازات و اعتبارات به شهر ها از مهاجرت غیر ضروری روستاییان به شهر صرفا به دلیل عدم امکانات مناسب در روستا و بالطبع مشکلات ناشی از این گونه مهاجرت ها( خالی از سکنه شدن روستا، گسترش ناموزون شهر، پایین رفتن سطح تولیدات کشاوزی و دامی) پیشگیری کرد.

 

* شهر به معنای کامل یک نظام - System- باز است. یعنی نمی تواند از هر لحاظ خودکفا باشد؛ مثلا برای تولید انرژی و غذا وابسته به روستا است.

 

* اگر چه نمی توان یک مفهوم کامل و کلی از شهر ارائه داد اما از زمان گذشته تا به امروز جمعیت نسبتا متراکم، وجود خیابان ها و مراکز کار و تجارت شهر را از روستا مشخص می کند. رومیان لغت Urbs را به مناطقی نسبت می دادند که شکل زندگی و مشاغل آن با روستا متفاوت بود. اگر چه باز هم این تعاریف کامل نیستند؛ چه بسیار مناطقی که در فصلی از سال دارای جمعیت و در غیر آن فصول خالی از سکنه هستند.

 

* تعریف های مختلف از شهر:

1. تعریف عددی شهر: منطقه ی شهری مرکزی از اجتماع نفوس است که در محیطی گرد آمده اند و تراکم و انبوهی جمعیت از حد معینی پایین تر نیست.در زیر حداقل جمعیت برای تمایز شهر از روستا در کشورهای مختلف آورده شده است:

1500 نفر در ایرلند

2000 نفر در فرانسه، آلمان و ترکیه

2500 نفر در ایالات متحده آمریکا و مکزیک

5000 نفر در هلند و یونان

10000 نفر در ایران

2. تعریف تاریخی: مراکزی که از قدیم به آنها شهر می گفتند به افتخار قدمتشان همیشه شهر نامیده می شوند.

3. تعریف حقوقی : این تعریف اشاره به امتیازاتی است که شهر نسبت به روستا دارد.

4. تعاریف دیگر:

- شکل غالب شغل در شهر کشاورزی نیست.

- وجود سیمای شهر و مساکن متمایز حد فاصل شهر و روستاست

- شهر جایی است که نوع مسکن، رفتار، درآمد، سیمای شهر و پوشاک مردم با روستا متفاوت است.

* شهرسازی اگرچه علمی جدید به شمار می رود، اما هنر شهرسازی به پیدایش انسان بر می گردد؛ چه بسیار شهرها که بدون طرح و نقشه ی قبلی، مشخصات کامل شهر را دارا هستند.

 

* به بیان ساده شهرسازی(علم تنسیق شهرها) مجموعه ی روش ها و تدابیری است که متخصّصین امور شهری با در نظر گرفتن احتیاجات اجتماعی و اقتصادی از مشکلات شهرها می کاهند و به نیاز های عمومی جمعیت شهر مانند بسط روابط اجتماعی و اقتصادی، ایجاد محیط های راحت وسالم و نزدیک تر شدن به طبیعت پاسخ می گویند. ماموریت این علم مهم تر از آن است که تنها با تعیین نیازهای وابسته به مسکن مشکلات را حل کند.

 

* شهرسازی که رسته مستقلی از علوم است در عین حال یک کار گروهی و تلاش جمعی است که با توجه به فرهنگ و آداب و رسوم به کارگیری دانش های فنی به همراه علوم اجتماعی و علوم اقتصادی و علوم طبیعی می تواند راه کارهایی ارائه دهد که علاوه بر توسعه و بهبود وضع شهرها، پدیده ی طراحی شده ی شهر را به صورت یک پدیده ی هنری نمایش دهد.

* برای برنامه ریزی یک شهر گاهی نه تنها ارتباط یک شهر با روستا بلکه ارتباط آن با شهر های دیگر، مناطق دیگر و حتی فراتر از سطح یک کشور و قاره نیز اهمیت می یابد.

 

* یک شهرساز به ایجاد ارتباط منطقی بین انسان و محیط زیست مبادرت می کند.

 

* متخصصان شهری در دو رشته ی اصلی برنامه ریزی شهری و طراحی شهری به ایفای نقش می پردازند.

 

* برنامه ریزی شهری به ایجاد محیطی راحت تر، بهتر، آسانتر و موثرتر برای شهرنشینان می پردازد.

 

* طراحی شهری با مطالعه ی کیفیت فضاها و طرح های کالبدی در جستجوی کم و کیف زیبایی بهتری از شکل های بصری شهری است که بر اساس مصرف اراضی قرار دارد.

 

 

پ.ن: خب این اولین خلاصه که متاسفانه به دلیل تنبلی:4564: تاخیر داشت. امیدوارم دیگه رو روال بیفتم:hapydancsmil:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

خلاصه ی فصل 2: تحولات شهرنشینی (ص 10 تا ص 28)

 

* از مهم ترین عوامل ایجاد شهر می توان موارد زیر را نام برد:

1. مازاد تولید محصولات کشاورزی

2. گسترش شبکه ی راه ها ( عادی ترین و قدیمی ترین عامل؛ برای مثال ایجاد کاروانسرها در راه ها نطفه ی ایجاد شهرهایی در ایران بودند.)

3. تمایل بشر برای ایجاد یک زندگی دسته جمعی

4. عوامل طبیعی ( وجود آب، مساعدت زمین و خاک و ...)

5. دفاع در برابر حملات خارجی باعث میشد تا مردم بیشتری به این خاطر نیز کنار یکدیگر زندگی کنند.

6. گسترش مبادلات کالا . پیشرفت تجاری وایجاد بازارهای مکاره، شنبه بازار ها، چهارشنبه بازار ها ( این عامل از سوی مورخین و اقتصاد دانان مطرح است)

7. عامل افراد بشری ( ایجاد تخصص ها)

 

* اولین جوامع کشاورزی مختلط در 5500 ق.م در خاورمیانه تشکیل شدند و طی پیشرفتی 1500 ساله از تپه ها و نواحی کوهستانی به دره ی رودخانه های بزرگ خاورمیانه کشیده شدند.

2500 تا 3000 ق.م نیز شکفتگی کامل حوزه های مستقل شهری را شاهد بوده ایم که شهرهایی همچون اوروک با 50000 نفر و بابل با 80000 نفر ساکنین خود را داشتند.

 

* به طور کلی تاریخ شهرنشینی در ناحیه ی بین النهرین و در تمدن سومری به 3000 سال قبل از میلاد مسیح می رسد. شهرهای اور،اکد،آشور،نینوا،اربیل از جمله شهرهای آن دوران هستند.

علاوه بر بین النهرین دره ی رود نیل و رود سند نیز خاستگاه تمدن های اولیه بودند.

 

* شهرهایی چون آتن، اسپارت روم چنان توسعه یافته بودند که به صورت کشور شهر در آمده بودند.

 

* اساس شهرنشینی و بسط شهرها از قرن 18 م و شروع عصر انقلاب صنعتی آغاز شد.

 

* مهم ترین عواملی که به رواج شهرنشینی و پیدایش شهرهای بزرگ انجامید: (عوامل انقلاب در شهرنشینی در پی انقلاب صنعتی)

1. دگرگونی در حمل و نقل و سرعت مبادلات ( اختراع قطار، اتومبیل، هواپیما و ...)

2. پیدایش تخصص و تقسیم کار ( دگرگونی صنعت نیاز به تخصص داشت)

3. افزایش جمعیت (مواردی همچون پیشرفت علم طب منجر به افزایش سریع جمعیت شد)

4. گسترش مهاجرت ها

5. تمرکز صنعت و تجارت ( ایجاد کارخانه ها در حوزه هایی که دارای شرایط بهتری بودند مانند دسترسی به مواد اولیه، جمعیت متخصص و ...)

6. گسترش مراودات اقتصادی ( که حاصل رقابت کارخانجات و افزایش تولید آنها برای کسب بازاهای خرید و فروش بزرگتر بودند.)

7. بالا رفتن سطح درآمد

8. تنوع در مشاغل

9. پیدایش و گسترش وسایل ارتباط جمعی ( اختراع ماشین چاپ و سایر وسایل ارتباط جمعی همچون رادیو، تلویزیون، تلفن و اینترنت و ...)

10. در کل عواملی که دنیای متمدن امروزی را به وجود آوردند.

 

* ویژگی های جوامع ماقبل صنعت :

1. نسبت جمعیت شهرنشین نسبت به روستا کم بود ( در مواردی شاید 10% از کل جمعیت شهرنشین بودند.)

2. مازاد محصولات غذایی کم بود. ( عدم وجود کشاورزی صنعتی )

3. بافت اقتصادی و اجتماعی تعیین کننده ی ترتیب و نظم داخلی شهرها بودند.

4. خیابان ها و معابر تنها مختص پیادگان و چارپایان بودند.

5. حالت شلوغ و در هم انباشته ی خانه ها و مردم عامل خطرات و مسایل بهداشتی بودند.

6. وجود محله های مختلف به دلیل جدایی اجتماعی ساکنین شهر. ( برای مثال می توان به طبقه ی خواص اشاره کرد که وسایل زندگی آنان را اکثریت جامعه تامین می کرد و واجد مقامی حکومتی بودند. در این نوع شهرها تحرک اجتماعی وجود نداشت مگر این که این طبقات اجتماعی توسط دشمنی خارجی در خطر بودند. خارجیان و افرادی که به طبقات خاص تعلق نداشتند از نظام اجتماعی شهر به حساب نمی آمدند و اگر ساکن شهر بودند در مشاغل بسیار پایین کار می کردند. اقلیت های مذهبی و نژادی نیز جدا از گروه های مختلف شهر بودند. مسئله ی افتخار به نسب خانوادگی شایع بود و فرزندان ارشد پسر از مزیت بیشتری برخوردار بودند.)

 

* تفاوت اقتصاد شهرهای ماقبل صنعت با عصر حاضر:

1. شهرها فاقد منابع تولید بودند و میزان تولید کالا و فعالیت های اقتصادی وابسته به انسان و حیوان بود.( نیروی برق و بخار در شهر صنعتی جایگزین انسان و حیوان شد.)

2. نبودن تخصص و یا تقسیم کار

3. عدم و جود واسطه ها (سازنده خود نیز فروشنده بود و اتحادیه ای اگر وجود داشت آن اتحادیه تنها مختص به آن شهر به خصوص بود.)

4. عدم وجود معیار و Standard برای تولید کالا (تفاوت اوزان و اندازه ها به گونه ای بود که شاید از محله ای به محله ی دیگر این اوزان متغییر بودند.)

5. ثابت نبودن قیمت کالاها

6. به تعلیم و تربیت عمومی نیازی دیده نمی شد. (تعلیم و تربیت مختص پسران طبقه ی خواص و مواردی نیز پسران ارشد خانواده ها)

 

* روند افزایش جمعیت در کشور ایران:

 

[TABLE=class: grid, width: 500, align: center]

[TR]

[TD=align: center]تاریخ به سال

[/TD]

[TD=align: center]درصد جمعیت شهری به کل جمعیت

[/TD]

[TD=align: center]توضیحات

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: center]1260خورشیدی(1881م)

[/TD]

[TD=align: center]25/7

[/TD]

[TD=align: center]-

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: center]1335خورشیدی(1956م)

[/TD]

[TD=align: center]31/4

[/TD]

[TD=align: center]اولین سرشماری عمومی نفوس و مسکن به صورت علمی در ایران

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: center]1355خورشیدی(1976م)

[/TD]

[TD=align: center]46/9

[/TD]

[TD=align: center]-

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: center]1385خورشیدی(2006م)

[/TD]

[TD=align: center]68/4

[/TD]

[TD=align: center]از این به بعد تصمیم گرفته شد تا سرشماری در دوره های 5 ساله انجام گیرد.

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: center]1390خورشیدی(2011م)

[/TD]

[TD=align: center]71

[/TD]

[TD=align: center]-

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

* روند افزایش جمعیت در سایر کشورها:

 

آمریکا

[TABLE=class: grid, width: 500, align: center]

[TR]

[TD=align: center]تاریخ به سال

[/TD]

[TD=align: center]درصد جمعیت شهری به کل جمعیت

[/TD]

[TD=align: center]توضیحات

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: center]1790م(1169خورشیدی)

[/TD]

[TD=align: center]5

[/TD]

[TD=align: center]مقایسه ی آمارها از نظر زمانی با ایران جالب میباشد(به سال ها و اعداد دقت کنید.)

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: center]1890م

[/TD]

[TD=align: center]35/1

[/TD]

[TD=align: center]-

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: center]1960م(1339خورشیدی)

[/TD]

[TD=align: center]70

[/TD]

[TD=align: center]-

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

فرانسه

[TABLE=class: grid, width: 642, align: center]

[TR]

[TD=align: center]تاریخ به سال

[/TD]

[TD=align: center]درصد جمعیت شهری به کل جمعیت

[/TD]

[TD=align: center]توضیحات

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: center]1900م(1279خورشیدی)

[/TD]

[TD=align: center]41

[/TD]

[TD=align: center]-

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: center]1960م

[/TD]

[TD=align: center]60

[/TD]

[TD=align: center]-

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

 

آلمان (غربی)

[TABLE=class: grid, width: 641, align: center]

[TR]

[TD=align: center]تاریخ به سال

[/TD]

[TD=align: center]درصد جمعیت شهری به کل جمعیت

[/TD]

[TD=align: center]توضیحات

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: center]1900م

[/TD]

[TD=align: center]56/1

[/TD]

[TD=align: center]-

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: center]1960م

[/TD]

[TD=align: center]76

[/TD]

[TD=align: center]-

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

- آمار هایی که برای کشورهای پایین خواهد آمد درصد جمعیت شهری به کل جمعیت در سال 1960م است:

کانادا:70%

ژاپن: 64%

شوروی: 53%

انگلستان: 80%

استرالیا: 82%

 

* مشکلات شهرنشینی در عصر حاضر:

1. فقر و عدم وجود عدالت (در کتاب به جای عدالت تساوی به کار رفته است که به نظر من اشتباه است.)

2. تزلزل اقتصادی و بیکاری ( حتی با وجود مشاغل گوناگون )

3. امکان مخاطرات بیشتر ( حوادث طبیعی چون سیل و زلزله بسیار تاثیر گذارند.)

4. اتّکا و وابستگی ( بر خلاف روستاییان که نسبتا مستقل هستند.)

5. از هم گسیختگی قوام و اساس خانواده ( کاهش پدر سالاری )

6. آلودگی صدا و فشارهای عصبی

7. مشکلات اجتماعی

8. آلودگی هوا

9. کمبود وسایل تفریحی ( برای جمعیت انبوه شهر کافی نیستند.)

10. تراکم بیش از اندازه (تراکم و ایجاد ساختمان های بلند - که سبب فقدان نور و تهویه در شهر نیز هستند- در مرکز شهر بی آنکه شریان های شهری پاسخگوی آن تراکم باشند.)

- از نظر جامعه شناسی تراکم شهری دو خصیصه دارد:

خصیصه ی اول که به اثرات مثبت اشاره دارد همچون تراکم سرمایه و جمعیت، صرفه جویی در ایجاد شبکه های برق و آب، عمران و آبادی و ... . خصیصه ی دوم که اثرات منفی را بر می شمارد همچون روابط غیر صمیمی افراد، غریبه بودن مردم با هم، سر و صدا و عدم آرامش فکری، گرانی زمین و اجاره خانه، تفاوت های فرهنگی، بزهکاری و ... .

11. گسترش نا اندیشیده ی شهرها ( این پدیده تابع میزان سود بورس بازان و زمین خواران است که با حفظ منافع شخصی، اراضی وسیع می خرند و آنها را نادرست تفکیک می کنند که حومه نشینی را دامن می زند.)

12. مشکلات مسکن ( زاغه نشینی، درآمد نارضایت بخش خانوارها در مقابل بهای مسکن که در اثر تراکم جمعیت و گسترش شهرها و قیمت زمین رو به افزایش است،

- توضیحی در مورد پدیده ی زاغه نشینی:

مشکلات مسکن که منجر به زاغه نشینی می شود بسیاری از کشورها را دچار خود کرده است. این محلات فقیر نشین که تراکم جمعیتی بالایی نیز دارند مشکلات زیادی را با خود به همراه دارند. بیماری ها، انحرافات شدید اخلاقی، بیکاری، جنایت، دزدی، اعتیاد، بیسوادی تنها بخشی از مشکلات زاغه نشینان هستند که با وجود این مشکلات هنوز راه حل اساسی برای غلبه بر زاغه نشینی پیاده نشده است.

برای مثال در بمبئی تنها 1 نفر از هر 66 نفر صاحب مسکن هستند. در قاره های آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین تقریبا نیمی از مردم فاقد مساکن سالم هستند. در سال 1963م تنها در هنگ کنگ 200000 نفر بر روی قایق ها زندگی می کردند. در سال 1960م در پرو 1 میلیون زاغه نشین وجود داست. در شهر اکرا (پایتخت غنا) به طور متوسط در هر واحد مسکونی 19 نفر زندگی می کنند. 35 درصد از جمعیت شهر های کاراکاس (پایتخت ونزوئلا) و سانتیاگو (پایتخت آرژانتین) زاغه نشین هستند. شهری همچون ژوهانسبورگ 25 درصد از جمعیتش را زاغه نشینان تشکیل می دهند. زاغه های 5 طبقه ی ناپل معروف هستند. همچنین زاغه نشینی در شهرهای پیشرفته نیز وجود دارد. بخش طبقات کم درآمد لندن، محله های هیوم و موس ساید در منچستر و محله ی هارلم در نیویورک.

اما برای مهار شدنی بودن (اگر چه بسیار سخت و مشکل باشد.) این پدیده مقایسه ی آمارهایی که از محله ی هارلم نیویورک (که در اویل قرن 20 پایگاهی محکم برای مافیای ایتالیایی بود) در سال های متفاوت استخراج شده اند می تواند مفید باشد.

در سال 1981 سالیانه 6500 سرقت (به جز سرقت منازل) در این محله رخ می داد که این رقم در سال 2010 به 1100 فقره سرقت کاهش یافت. در سال 1940 سالیانه 100 قتل در این محله رخ میداد که در سال 2008 این تعداد 80% کم شد. از سال های 1990 تا 2008 کاهش 58% تجاوز، 73% سرقت ها( به جز سرقت منازل)، 86% سرقت از منازل و به طور کلی کاهش 73% جرایم بسیار قابل توجه می باشد.

متاسفانه آمارهای رسمی از تعداد زاغه نشینان در ایران و میزان جرایم در آنها منتشر نشده است.

13. جا به جایی صنایع (اقتصاد اگر چه در منطقه ای بهبود می یابد اما اقتصاد سایر مناطق افت پیدا می کند.)

14. آلودگی محیط زیست :

مشکلی جدی که با استفاده ی بی حد و مرز انسان از طبیعت در سالیان نه چندان دور به بحرانی بزرگ تبدیل خواهد شد.

 

- هدف اصلی شهرسازان و برنامه ریزان شهری پیدا نمودن راه حل هایی است که بتوان بر این مشکلات فائق آمد و با پیشرفت فناوری و مظاهر جدید رفاه و آسایش، بهبود هرچه بیشتر و بهتر زندگی شهری را انتظار داشت.

 

* متروپل یا مادر شهر (کلان شهر):

مادر شهرها نقش های مختلف شهری – تجاری، اداری، سیاسی، دانشگاهی و خدماتی – در سطوح ناحیه ای و کشوری را به خوبی ایفا می کنند و از اهمیت سیاسی، اقتصادی،بازرگانی و فرهنگی زیادی برخوردارند. در این گونه شهرها بخش واحد های مسکونی و سایر فعالیت های شهری، توسط مرزهای معینی از هم جدا می شوند. جذب صنایع سبک ناحیه ای و به موازات صنایع سنگین، فروشگاه های بزرگ، تئاترها، زمین های گسترده ی ورزشی از دیگر خصوصیات مادر شهرها می باشد. معمولا شهری که بیشتر از یک میلیون جمعیت نداشته باشد مادر شهر خوانده نمی شود.

طبق نظر هنس بلومنفلد(1988-1892 معمار و برنامه ریز شهری آلمانی-کاندایی تبار) 2 راه برای شناخت مادر شهر ارائه شده است:

الف – شعاع ناحيه اي را كه شهر مورد بحث در آن قرار دارد مي توان با وسايلي مانند قطار شهري يا اتومبيل به طور متوسط در مدت 40 دقيقه طي كرد .

ب – متوسط صرف وقت براي رسيدن به محل كار مي تواند در تعيين مرزهاي متروپليس عامل موثر به شمار آيد . مثلا در اغلب شهرهاي بزرگ دنيا ، حد متوسط اين نوع مسافرتها ، در حود 30 دقيقه است .

 

* مگالوپلیس ( مهتر شهر - در کتاب از واژه ی کلان شهر استفاده شده که به نظر من کلان شهر برای متروپل مناسب تر است.-)

مگالوپلیس یک ناحیه ی شهری است که از چند متروپل تشکیل می شود. مهتر شهر ها هنگامی به وجود می آیند که شهر های حومه یک شهر، با شهرها و مناطق حومه ی شهری دیگر تماس پیدا کند و به این ترتیب زنجیره ای از شهرهای متصل به هم ایجاد شود.

برای مثال مناطق بین بستن و واشنگتن ، مناطق بین توکیو و اوزاکا و مناطق بین لس آنجلس تا سانفرانسیسکو از جمله مگاپولیس ها می باشند.

اگر چه در ایران هنوز مهتر شهر وجود ندارد اما پیش بینی می شود درآینده مهتر شهرهایی همچون رودهن-تهران-کرج-قزوین و یا قم-سلفچگان و یا اصفهان-خمینی شهر-نجف آباد در ایران تشکیل شوند.

 

 

پ.ن: خب این فصلم تموم شد. از یه جهاتی هم تایپ طول کشید و هم اینکه یه سری جاهای کتاب به نظرم درست نمیومد و یا گنگ بود واسه خاطر همین کمی هم وقت گذاشتم جهت مثال یابی و تحقیق راجع به یه سری موارد همچون زاغه نشینی.

به هر حال خستگی از تنم در رفت موقعی که نقطه ی آخر رو گذاشتم :hapydancsmil::icon_gol: .

 

  • Like 5
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...