رفتن به مطلب

عشق ورزیدن خردمندانه و تنفر ورزیدن ابلهانه است.


a.namdar

ارسال های توصیه شده

فیلمی کوتاه از آخرین مصاحبه‌ با >.

متن مصاحبه در ادامه آورده شده است:

 

 

جناب «لُرد راسل»؛ تصور کنید این گفت و گو مانند طومارهای دریای مرده توسط نوادگان ما در هزاران سال آینده پیدا شود! فکر می کنید ارزشمندترین پیامی که می توانید به آنها در مورد زندگی خودتان و آنچه از آن اموخته اید بدهید، چیست؟

 

مایلم به دو نکته در پاسخ اشاره کنم: یک نکته فکری و دیگری اخلاقی است.

پیام فکری که مایلم به آنها بدهم این است که وقتی موضوعی را بررسی می کنید یا توجه شما به فلسفه ای جلب می شود؛ تنها چیزی که باید از خودتان بپرسید این است که واقعیت ها در این فلسفه و موضوع چه هستند؟ و چه حقایقی در آنها وجود دارد؟ هرگز به خودتان اجازه ندهید که آنچه را که دوست دارید، حقیقت داشته باشد یا هر آنچه را که فکر می کنید حقیقت بودنش برای بشر مفید است شما را از حقیقت منحرف سازد. فقط و فقط به اینکه واقعیت ها چه هستند بنگرید.

این مسئله فکری بود که مایل بودم آن را مطرح کنم.

 

اما مسئله اخلاقی که می خواهم به آن اشاره کنم بسیار ساده است:

باید بگویم عشق ورزیدن خردمندانه و تنفر ورزیدن ابلهانه است. در این دنیایی که در آن ما هر روز بیشتر و بیشتر به یکدیگر نزدیک می شویم، بایستی بیاموزیم که یکدیگر را تحمل کنیم. باید بیاموزیم تا با این واقعیت که دیگران ممکن است حرف هایی بزنند که به مزاج ما خوش نیاید، کنار بیاییم. ما تنها در این صورت می توانیم باهم زندگی کنیم.

اگر قرار باشد که با یکدیگر زندگی کنیم نه اینکه با یکدیگر بمیریم، آموختن این نوع بزرگ منشی و تمحل یکدیگر برای تداوم حیات بشر روی این کره خاکی مطلقاً ضروری است.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • 2 سال بعد...
فیلمی کوتاه از آخرین مصاحبه‌ با >.

متن مصاحبه در ادامه آورده شده است:

 

 

جناب «لُرد راسل»؛ تصور کنید این گفت و گو مانند طومارهای دریای مرده توسط نوادگان ما در هزاران سال آینده پیدا شود! فکر می کنید ارزشمندترین پیامی که می توانید به آنها در مورد زندگی خودتان و آنچه از آن اموخته اید بدهید، چیست؟

 

مایلم به دو نکته در پاسخ اشاره کنم: یک نکته فکری و دیگری اخلاقی است.

پیام فکری که مایلم به آنها بدهم این است که وقتی موضوعی را بررسی می کنید یا توجه شما به فلسفه ای جلب می شود؛ تنها چیزی که باید از خودتان بپرسید این است که واقعیت ها در این فلسفه و موضوع چه هستند؟ و چه حقایقی در آنها وجود دارد؟ هرگز به خودتان اجازه ندهید که آنچه را که دوست دارید، حقیقت داشته باشد یا هر آنچه را که فکر می کنید حقیقت بودنش برای بشر مفید است شما را از حقیقت منحرف سازد. فقط و فقط به اینکه واقعیت ها چه هستند بنگرید.

این مسئله فکری بود که مایل بودم آن را مطرح کنم.

 

اما مسئله اخلاقی که می خواهم به آن اشاره کنم بسیار ساده است:

باید بگویم عشق ورزیدن خردمندانه و تنفر ورزیدن ابلهانه است. در این دنیایی که در آن ما هر روز بیشتر و بیشتر به یکدیگر نزدیک می شویم، بایستی بیاموزیم که یکدیگر را تحمل کنیم. باید بیاموزیم تا با این واقعیت که دیگران ممکن است حرف هایی بزنند که به مزاج ما خوش نیاید، کنار بیاییم. ما تنها در این صورت می توانیم باهم زندگی کنیم.

اگر قرار باشد که با یکدیگر زندگی کنیم نه اینکه با یکدیگر بمیریم، آموختن این نوع بزرگ منشی و تمحل یکدیگر برای تداوم حیات بشر روی این کره خاکی مطلقاً ضروری است.

 

اولین کسی ک در جهان ما ب نام علامه معروف شد(داونچی)، سالها قبل نقل قول جالبی از خودش گذاشته:

[h=1]Realize that everything connects to everything else

[/h]جالب اینجاست ک هایزنبرگ، یکی از پیشگامان ریز شدن در فیزیک؛ اخرمسیر ب این نتیجه رسیده بود ک "ریز نشیم دیگه. بسه!"

ب نظرم ما با ریز شدن (اگر پتانسیل کافی نداشته باشیم) فقط از تصویر حقیقت(واقعیت) دور و دور تر میشیم. و عملا میشه افسانه ای ک میگن" علم مثل حوضچه ای ک اگر ازون جرعه ای بخوری از خدا دور و دور تر میشی و اگر از حوض سیراب بشی ب خدا نزدیکتر!" جدا ازینکه این داستانه و "معنی اندر قصه ب سان دانه است!"

 

بارها و بارها این توصیه عشق ورزیدن رو چ در ادبیات خودمون و چ در این موسیقی بزرگ کیهانی می بینیم و می شنویم! اما انگار روی دلهای ما( عضو تشیخص) قفل خورده!!

 

درود بر راسل و تمامی کسانی ک قدرت زیبا بودن رو کشف کردن:icon_gol: لذت بردم. مرسی

:icon_gol:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • 5 سال بعد...
×
×
  • اضافه کردن...