خانواده من

[ENG.SAHAND 31,645]

من اول دبستان اولین نمره ای که از املائ گرفتم 11 بود

[آرتاش 33,340]

ماشالله استعدادا داره شکوفا میشه یکی یکی

انصافا من از همون اول ابتدایی ریاضی رو دوس داشتم اما اونقدر بهمون مشق میدادن شبیه مشق میشدیم نامردا الان میگن بگردید تو متن ت پیدا کنید مام میشستیم 3بار متن 3صفحه ای رو مینوشتیم

[masi eng 47,044]

سهند يه تاپيك بزن به نام نمره هاي املاي شما چند بود.. تاپيك پرطرفداري ميشه.. همه بيان رو كنن.. چند شدن...

[آتیه معماری 7,543]

فک کن با اون نمره های درخشانمون

من فقط یه بار کم گرفتم اونم7 جزء نوادر نمره های کمم بود بابا من بچه زرنگ بودم ولی شلوغ

[masi eng 47,044]

پ ن پ مامگه تنبل بودیم...

[دختر باران 18,625]

من اول دبستان اولین نمره ای که از املائ گرفتم 11 بود

 

:icon_pf (34):

 

لاقل جلو بچه ها نگو زشته یاد میگیرن

 

من یه دفه تو دبستان 19 گرفتم فک میکردم تجدید شدم روم نمیشد به کسی نمره مو بگم

[زفسنجانی 7,100]

حالا که همه دارن استعدادهای دوران مدرسه اشونو اینجا به نمایش میزارن منم خو میگم ..من همیشه تو ریاضی سال پنجم مساحت رو با محیط اشتباه میگرفتم ...اصلن یعنی بزرگترین معضل بود براماااا ....فک میکردم اگه اینو دیگه بلد بشم در حد یه ریاضیدان اطلاعات دارم .

[masi eng 47,044]

[h=1]راسته حسيني نمره املات چند بوده؟[/h]

[masi eng 47,044]

خانواده من كجاهستن؟عايا..

دلم براي تك تكشون واقعا تنگ شده.. خواهشا بيايد...

[ENG.SAHAND 31,645]

خانواده من كجاهستن؟عايا..

دلم براي تك تكشون واقعا تنگ شده.. خواهشا بيايد...

جانم مصی من اومدم بگو جونم بگو هرچه میخواهد دل تنگت

[ENG.SAHAND 31,645]

:icon_pf (34):

 

لاقل جلو بچه ها نگو زشته یاد میگیرن

 

من یه دفه تو دبستان 19 گرفتم فک میکردم تجدید شدم روم نمیشد به کسی نمره مو بگم

خوب گفتم نمره اولین املام بعدش همش بیست بودم

[masi eng 47,044]

جانم مصی من اومدم بگو جونم بگو هرچه میخواهد دل تنگت

 

سلام بابا بزرگ سهند جونممممممممممممممممممممممممممممممممممممم

اينجا چرا انقدر خلوته بابايي.....

من كلا امروز رفتم تو كار مردم ازاري در تالارها انقدر حال ميده.

بقيه كجا بيدن..

من واقعن واقعي دلم براتون تنگ شده ..هااااااااا به خداراست ميگم..بغضم گرفت

[ENG.SAHAND 31,645]

سلام بابا بزرگ سهند جونممممممممممممممممممممممممممممممممممممم

اينجا چرا انقدر خلوته بابايي.....

من كلا امروز رفتم تو كار مردم ازاري در تالارها انقدر حال ميده.

بقيه كجا بيدن..

من واقعن واقعي دلم براتون تنگ شده ..هااااااااا به خداراست ميگم..بغضم گرفت

آخی قلبون دل مهربونت چرا آخه خونواده میان الان من که همیشه هستم

خوب حالا این بستنی تمشک رو بوخور

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

• ورود
• یا
• ثبت نام

[masi eng 47,044]

آخی قلبون دل مهربونت چرا آخه خونواده میان الان من که همیشه هستم

خوب حالا این بستنی تمشک رو بوخور

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

• ورود
• یا
• ثبت نام

 

خدانكنه بابايي سلامت باشي صد سال.. مثل من

 

واي يعني منو با اين بستني كشتي.. چقدر خوشمزه اس بابايي واي يعني ها مزشو دارم حس ميكنم..

چرا نيومدي نمايشگاه.. مامان گندمم نيومد..

[ENG.SAHAND 31,645]

خدانكنه بابايي سلامت باشي صد سال.. مثل من

 

واي يعني منو با اين بستني كشتي.. چقدر خوشمزه اس بابايي واي يعني ها مزشو دارم حس ميكنم..

چرا نيومدي نمايشگاه.. مامان گندمم نيومد..

وقتم خیلی پره مصی جون گندم هم اومده بود نمایشگاه ولی میتینگ نیومد ..دلمون اونجا بود

نوش جونتتتتتتتتتتت

[masi eng 47,044]

وقتم خیلی پره مصی جون گندم هم اومده بود نمایشگاه ولی میتینگ نیومد ..دلمون اونجا بود

نوش جونتتتتتتتتتتت

 

اره ميدونم گندمو..

يه ذره به خودت استراحت بده..

كي به كي ميگه..

راست ميگي اين كار مگه ميزاره حالا اينا به كنار دوري راههه..

چه شود...

ولي او.مديد خبر كنيد.. يه ميتينگ سوري راه بندازيم.. تو شركت نوانديشان...

[ENG.SAHAND 31,645]

اره ميدونم گندمو..

يه ذره به خودت استراحت بده..

كي به كي ميگه..

راست ميگي اين كار مگه ميزاره حالا اينا به كنار دوري راههه..

چه شود...

ولي او.مديد خبر كنيد.. يه ميتينگ سوري راه بندازيم.. تو شركت نوانديشان...

باشه تبریز اومدید تو شرکت نواندیشان صنعت تبریز میتینگ میزاریم

[masi eng 47,044]

باشه تبریز اومدید تو شرکت نواندیشان صنعت تبریز میتینگ میزاریم

 

اتفاقا احتمال زياد بيام تبريز

[ENG.SAHAND 31,645]

اتفاقا احتمال زياد بيام تبريز

بیا تبریز که تبت بریزه

[masi eng 47,044]

من تبريز بدنيا اومدماااا