black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۳ یادم یه جا میخوندم که یه حقوقدان موفق در مورد خودش گفته بود: فهمیده بودم که نباید به دیگران کوچکترین فرصتی برای عرض اندام و موفقیت داد و هرگز هم ندادم _____________ پس میتونیم بگیم مردمش با عرضه بودن؟؟ به نظرت فرق آلمان با ایران چیه؟؟ والا نميدونم ... من يك جامعه شناس نيستم كه بخوام اين دوتا جامعه رو مقايسه كنم ! شايد اتحاد بيشتر ! يا شايد بشه گفت پشتكار داشتن و بيشتر اهل عمل بودنشون ... ! ما ايراني ها يك سنت غلط بهمون تحميل كردن كه فقط بلديم حرف بزنيم ... ( ديگه بيشتر ريشه يابي نميكنم كه از كجا اومده ) كلا يك عده حرف بزنند يك عده هم سر تكون بدن و تاييد كنند ! احسنت احسنت كنند ... بعد هيچكس مرد عمل پيدا نشه ! 3 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۳ آدولف هيتلر رهبر آلمان ها و آغازگر جنگ جهاني دوم رو که میشناسید، كسي كه باعث شد كشورهاي دنيا در حدود چهار سال با هم به جنگ بپردازند و خسارات جاني و مالي بي شماري برجاي گذارند. برخي اعتقاد دارند اين كار هيتلر باعث شد كه آلمان اكنون يكي از بزرگترين قدرت هاي نظامي و اقتصادي دنيا گردد و به يكي از كشورهاي پيشرفته دنيا تبديل گردد. شما با آدولف هيتلر موافق هستيد يا مخالف وي مي باشيد؟ سلام اول اینکه یه سری اشکالات ریزی وجود داره که بهتره بهشون اشاره بشه اغاز جنگ جهانی دوم به دو دلیل اجتناب ناپذیر بود و بود ونبود هیتلر فقط نقش سرعت بخشنده به این مسئله داشت مهمترین دلیل وقوع جنگ در همه تاریخ اقتصاد و محدودیت منابع اقتصادی بوده حالا کافیه یخوره به تاریخ و وضعیت اقتصادی اون روز جهان مراجعه کنیم تا ببینیم چرا این جنگ اجتناب ناپذیر بوده دومین مسئله مسئله فکری جنگ هست ریشه های فکری و فلسفی اعتقادات و جریانات حاکم بر دانشگاه ها و مردم اون روز اروپا زمینه ساز ظهور و پاگرفتن سه نوع اندیشه در برابر اندیشه های کلاسیک فلسفی و اجتماعی شدند که شاید امروزه منفور به نظر برسند ولی هیچکس نمیتونه منشا انسانی و کاربردهای انسانی اون ها رو کتمان کنه فاشیسم در ایتالیا و اسپانیا ، نازیسم در المان و کمونیسم در شوروی یه ذره اگر به عقب برگردیم و به قراردادهای تحمیل شده به المان توجه کنیم زمینه ظهور یک مکتب ناسیونالیستی که نازیسم بزرگترین قدرتش رو از اون میگرفت به راحتی اشکار میشه یک ملت اگر خودشونو باور داشته باشند هنگامی که هویتشون زیر سوال میره به دنبال بازیابی هویت خودشون میرن و پس از سقوط رایش در جنگ جهانی اول هیتلر این هویت رو به اونا بازگرداند هیتلر باعث نشد فقط این تلاشش برای بازیابی هویت همراه با قدرت گرفتن ناسیونالیسم و پاگرفتن اقتصاد فروپاشیده المان ها قدرت ها رو دربرابر هم قرار داد پس این جنگ برای به دست اوردن منابع محدود اجتناب ناپذیر بود ومنشا همه اینها زیاده خواهی های انسانی است جنگ جهانی دوم حدود شش سال طول کشید از 1939 تا 1945 و بزرگترین کشتار در ارامترین منطقه جهان به وقوع پیوست تا ایده ها به کل عوض بشن به نظرم کار هیتلر فقط ادامه خواست ملتش بوده همونطوری که در جنگ جهانی اول به صفر رسیدن و ظرف 5 سال بزرگترین قدرت اقتصادی دنیا بودند و همین مسئله رو در زمان بعد از جنگ جهانی دوم هم ادامه دادند حتی انشقاق این ملت هم در برابر توان و خواست اونا نتونست خللی وارد کنه و با فروپاشی دیوار برلین بازهم بزرگتری ملت خواهنده دنیا ظهور کردند و سربراوردند المان ها ملتی هستند که از تاریخشون به خوبی درس میگیرن درست مثل ما ایرانی ها!! 4 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۳ از حکومت های دیکتاتوری بیزارم چه در گذشته چه حال چه آینده 5 لینک به دیدگاه
seyed mehdi hoseyni 27119 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۳ قبلا هیتلر رو دوست داشتم وقتی که نژاد پرست بودم!جنگ خوبه؟ فرض کن بری بیرون برگزدی ببینی نه خونه داری نه خانواده ای! پیشرفت تکنولوژی ربطی به جنگ نداره جنگ موجب عقب افتادگی میشه همونطور که انقلاب موجب عقب ماندگی میشه این جو حاکم بعد از جنگه که یشرفت رو مشخص میکنه پیشرفت به نحوه ی زندگی و فرهنگ برمی گرده از سال 57 به بعد پیشرفت تبریز و اصفهان در مقایسه با شیراز بسیار زیاده بوده که دلیل اون هم پر تلاشی مردم این دو شهره اگر این دو شهر تقریبا هم نابود بشند باز بعد از مدتی از شیراز جلو می زنن چون شیوه ی زندگیشون به این شکله کلا با دیدن این شعار که جنگ موجب پیشرفت میشه یاد اون جمله ی معروف می افتم که تحر یم ها موجب پیشرفت می شوند! چیشد که دست از نژاد پرستی برداشتی؟؟ من خودمم متاسفانه آدم نژاد پرستی هستم....شایدم بشه به جای واژه نژاد پرست بگم خیلی متعصبم تبریزو نمیدونم ولی با اصفهانت موافقم...اکثر موفقیتاشونم به دست آدمای خودشون بوده -------------------- به نظر منم تحریما موجب پیشرفت میشه به شرطی که اشخاصی که بالا هستن دست از سود جویی و منافع خودشون بردارن و به فکر کشورشون باشن..... دستگاه های زیادی رو دیدم که بعد از تحریما به دست مهندسان ایرانی ساخته شده ولی هیچ وقت بهشون بها داده نشده متاسفانه 2 لینک به دیدگاه
seyed mehdi hoseyni 27119 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۳ من خودم به شخصه آدم جنگ طلبیم....یعنی در بعضی موارد اگه لازم باشه ترجیح میدم جنگ شه...با بعضی ها نمیشه تعامل داشت با بعضیا موقع شطرنج بازی کردن باید برره ای وار شطرنج بازی کرد...(این نظر شخصی من در مورد جنگ و ممکن در آینده نظرم عوض شه) سید؟جنگ؟ کشتار ؟ بیخانمانی بدهکاری؟ فشار برمردم درقبال؟ راستی؟ اکنون که دیگر جنگی در میان نیست که سربازی و جانبازی، معیار دینداری باشد، چگونه میتوان دینداران را از غیر آنها تشخیص داد دینداری چیه؟؟؟ چندتا آدم رو در نظر بگیر که دین واحدی دارن و به قرآن و خدا معتقدن...اما وقتی دینداریشون رو میبینی چندتا دینداری متفاوت خواهند داشت.... 2 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۳ دینداری چیه؟؟؟ چندتا آدم رو در نظر بگیر که دین واحدی دارن و به قرآن و خدا معتقدن...اما وقتی دینداریشون رو میبینی چندتا دینداری متفاوت خواهند داشت.... ببین دین واحده تعریفی که ازش میشه متفاوته حالا اینو مطرح کردم که بعضیا از دین نون میخورن بعضیا اونو چراغ هدف زندگیشون قرار میدن حالا بحث بعد از جنگ جنگ نرم یا مقابله فرهنگی پیش می اد که الان هست ولی خوب خیلی بودجه هایی که برای مقابله با این جنگ نرم در اختیار میگیرند چه پولهای کلانی به جیب میزنند وتولید ثروت برای خود میکنند حلا شناسائی خوب از بد خیلی سخت شده 1 لینک به دیدگاه
seyed mehdi hoseyni 27119 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۳ جون تو حال ندارم ولی در مورد ژاپن هم بعد از حمله خوفشون توی جنگ جهانی دوم به آمریکا که آمریکا به خاطر تلافی اون حمله حاضر شد بمب اتم بندازه روشون و نذاشت که ژاپن دیگه ارتش نداشته باشه هم همین اتفاق افتاد! ولی فک کنم بمب اتم رو به خاطر اینکه ژاپن تسلیم نمیشد انداخت....بعد خودکشی هیتلر و تسلیم آلمان،فقط ژاپن بود که مقاومت میکرد... در مورد وضعیت ژاپن قبل جنگ چیزی نمیدونم ولی یه مستند که نگا میکردم در مورد جنگ بین ژاپن و آمریکا،ژاپنم ارتش نسبتا قوی ای داشت..... تو جنگ هوایی آمریکا خیلی قویتر بود و از یه سیستم پیشرفته تر استفاده میکرد.... که تو یکی از حمله ها کل سیستم دریایی و هوایی ژاپن رو بهم ریختن و وقتی آمریکایی ها برگشتن بر ریکاوری که حدود یه ماه طول کشید،ژاپن دوباره تو یه ماه خودشو ساخت و به همون حالت قبلی برگشت....که آمریکا آخرش مجبور شد از بمب اتم استفاده کنه (البته فک کنم اینجوری بود) که بعد اون قضیه ژاپن از نظر اقتصادی و اینا تونست خودشو بسازه و از موقعیتا استفاده کنه و الان جزو فک میکنم سه کشور برتر جهان باشه... 2 لینک به دیدگاه
seyed mehdi hoseyni 27119 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۳ والا نميدونم ... من يك جامعه شناس نيستم كه بخوام اين دوتا جامعه رو مقايسه كنم ! شايد اتحاد بيشتر ! يا شايد بشه گفت پشتكار داشتن و بيشتر اهل عمل بودنشون ... ! ما ايراني ها يك سنت غلط بهمون تحميل كردن كه فقط بلديم حرف بزنيم ... ( ديگه بيشتر ريشه يابي نميكنم كه از كجا اومده ) كلا يك عده حرف بزنند يك عده هم سر تكون بدن و تاييد كنند ! احسنت احسنت كنند ... بعد هيچكس مرد عمل پيدا نشه ! کشورایی مثل آلمان و زاپن بعد از جنگ جهانی تونستن خود کفا بشن یا همون بومی سازی رو داشته باشن که که توسعه علم و فناورشون به موازات توسعه اقتصاد و فرهنگ بوده... یکی از عوامل پیشرفت هر کشوری میتونه فرهنگ اون کشور باشه....به قول یکی از بزرگا که میگه فرهنگ هم از نسلی به نسل دیگه منتقل میشه و حتی نسل جدید بهتر و برتر از نسل گذشتش خواهد بود... و یکی دیگه از بزرگان در مورد ایران میگه: قناعت در زندگی، پرت نکردن آب دهان در کوچه و بازار،پاک نکردن بینی با پوشش خود در جامعه و... همگی از نشان های خاص مردم ایران است ولی حالا! کارکرد مفید کارمندا تو ایران 22 دقیقه س! 2 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۳ ولی فک کنم بمب اتم رو به خاطر اینکه ژاپن تسلیم نمیشد انداخت....بعد خودکشی هیتلر و تسلیم آلمان،فقط ژاپن بود که مقاومت میکرد... در مورد وضعیت ژاپن قبل جنگ چیزی نمیدونم ولی یه مستند که نگا میکردم در مورد جنگ بین ژاپن و آمریکا،ژاپنم ارتش نسبتا قوی ای داشت..... تو جنگ هوایی آمریکا خیلی قویتر بود و از یه سیستم پیشرفته تر استفاده میکرد.... که تو یکی از حمله ها کل سیستم دریایی و هوایی ژاپن رو بهم ریختن و وقتی آمریکایی ها برگشتن بر ریکاوری که حدود یه ماه طول کشید،ژاپن دوباره تو یه ماه خودشو ساخت و به همون حالت قبلی برگشت....که آمریکا آخرش مجبور شد از بمب اتم استفاده کنه (البته فک کنم اینجوری بود) که بعد اون قضیه ژاپن از نظر اقتصادی و اینا تونست خودشو بسازه و از موقعیتا استفاده کنه و الان جزو فک میکنم سه کشور برتر جهان باشه... البته اون موقع 1900 و خوردهای بود الان 2014 خیلی باید تلاش کرد خیلی تا به جایگاه ژاپنی ها رسید 1 لینک به دیدگاه
seyed mehdi hoseyni 27119 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۳ سلاماول اینکه یه سری اشکالات ریزی وجود داره که بهتره بهشون اشاره بشه اغاز جنگ جهانی دوم به دو دلیل اجتناب ناپذیر بود و بود ونبود هیتلر فقط نقش سرعت بخشنده به این مسئله داشت مهمترین دلیل وقوع جنگ در همه تاریخ اقتصاد و محدودیت منابع اقتصادی بوده حالا کافیه یخوره به تاریخ و وضعیت اقتصادی اون روز جهان مراجعه کنیم تا ببینیم چرا این جنگ اجتناب ناپذیر بوده دومین مسئله مسئله فکری جنگ هست ریشه های فکری و فلسفی اعتقادات و جریانات حاکم بر دانشگاه ها و مردم اون روز اروپا زمینه ساز ظهور و پاگرفتن سه نوع اندیشه در برابر اندیشه های کلاسیک فلسفی و اجتماعی شدند که شاید امروزه منفور به نظر برسند ولی هیچکس نمیتونه منشا انسانی و کاربردهای انسانی اون ها رو کتمان کنه فاشیسم در ایتالیا و اسپانیا ، نازیسم در المان و کمونیسم در شوروی یه ذره اگر به عقب برگردیم و به قراردادهای تحمیل شده به المان توجه کنیم زمینه ظهور یک مکتب ناسیونالیستی که نازیسم بزرگترین قدرتش رو از اون میگرفت به راحتی اشکار میشه یک ملت اگر خودشونو باور داشته باشند هنگامی که هویتشون زیر سوال میره به دنبال بازیابی هویت خودشون میرن و پس از سقوط رایش در جنگ جهانی اول هیتلر این هویت رو به اونا بازگرداند هیتلر باعث نشد فقط این تلاشش برای بازیابی هویت همراه با قدرت گرفتن ناسیونالیسم و پاگرفتن اقتصاد فروپاشیده المان ها قدرت ها رو دربرابر هم قرار داد پس این جنگ برای به دست اوردن منابع محدود اجتناب ناپذیر بود ومنشا همه اینها زیاده خواهی های انسانی است جنگ جهانی دوم حدود شش سال طول کشید از 1939 تا 1945 و بزرگترین کشتار در ارامترین منطقه جهان به وقوع پیوست تا ایده ها به کل عوض بشن به نظرم کار هیتلر فقط ادامه خواست ملتش بوده همونطوری که در جنگ جهانی اول به صفر رسیدن و ظرف 5 سال بزرگترین قدرت اقتصادی دنیا بودند و همین مسئله رو در زمان بعد از جنگ جهانی دوم هم ادامه دادند حتی انشقاق این ملت هم در برابر توان و خواست اونا نتونست خللی وارد کنه و با فروپاشی دیوار برلین بازهم بزرگتری ملت خواهنده دنیا ظهور کردند و سربراوردند المان ها ملتی هستند که از تاریخشون به خوبی درس میگیرن درست مثل ما ایرانی ها!! تمام ایرادا واردِ ممنون از گوشزد و شرمنده بابت این بیتوجهی حرفاتون خوب و کامل....کاملا موافقم مخصوصا با خط آخر 2 لینک به دیدگاه
afshin18 11175 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۳ چیشد که دست از نژاد پرستی برداشتی؟؟ من خودمم متاسفانه آدم نژاد پرستی هستم....شایدم بشه به جای واژه نژاد پرست بگم خیلی متعصبم تبریزو نمیدونم ولی با اصفهانت موافقم...اکثر موفقیتاشونم به دست آدمای خودشون بوده -------------------- به نظر منم تحریما موجب پیشرفت میشه به شرطی که اشخاصی که بالا هستن دست از سود جویی و منافع خودشون بردارن و به فکر کشورشون باشن..... دستگاه های زیادی رو دیدم که بعد از تحریما به دست مهندسان ایرانی ساخته شده ولی هیچ وقت بهشون بها داده نشده متاسفانه این که چرا الان نژاد پرست نیستم جریانش طولانیه و مخالف با قوانین سایت ! ولی یکی از دلایل قابل بیانش این بوده که فرض کن تو یک نفر دیگر با هم به دنیا می آیید و دقیقا به یک شکل و به یک خصوصیت تربیت می شوید الان چون تو نژادت رو برتر از اون می دونه خود رو برتر می دونی؟ به احمقانه بودن این رفتار موجب میشه این حس کم کم از بین بره فیلم های american history x و novecento این موضوع رو خوب بیان کردن(موجب درک واضح تر میشه) فقط اول american history x رو ببین بعد novecento چون دومی به موضوع دیگری اشاره داره ولی این موضوع هم درش نهفته است اگر مشکل حل نشد مشکل از درونه و از نداشتن چیزی برای افتخاره اکثر نژاد پرست ها چون چیزی برای افتخار ندارن به نژادشون افتخار می کنن تحریم موجب پیشرفت میشه؟ تحریم مسیر پیشرفت رو کند می کنه اون دستگاها اگر تحریم ها نبود باز ساخته میشدند همانند دارو هایی که تحریم نیستیم ولی تونستیم بسازیمشون هیچ نقطه ی خاص از جهان قابلیت تولید همه چیز رو نداره وقتی یک تکه از جهان جدا بیافته مطمئنا نمی تونه پیشرفت داشته باشه(کره ی شمالی نمونه ی خیلی واضح این مورد) عده ای میگن در زمان شاه ملعون فقط می ساختن ولی انتقال دانش نداشتیم ولی سوال اساسی اینه که در ان زمان که دانشگاه های ما در سطح جهانی جزو بهترین ها بودن و بسیاری از اساتید آن از سرزمین های کفر بوده این انتقال دانش نبوده؟؟؟؟؟؟ این بهونه که اگر تحریم باشند خودشون می سازن یک توهمه برای توجیه رفتار هاشونه وگرنه پیشرفت همیشه هست ولی این سرعت پیشرفته که مهمه !!!! در ساختن بسیاری از کالا ها ما مواد اولیه رو نداریم (مثلا قطعات الکترونیکی) و غیر از این بسیاری از قطعات جهان رو یک کشور تنها نمی تونه بسازه چون در هر مرحله جایی از جهان پیشرفت بیشتری داشته! 4 لینک به دیدگاه
seyed mehdi hoseyni 27119 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 فروردین، ۱۳۹۳ این که چرا الان نژاد پرست نیستم جریانش طولانیه و مخالف با قوانین سایت !ولی یکی از دلایل قابل بیانش این بوده که فرض کن تو یک نفر دیگر با هم به دنیا می آیید و دقیقا به یک شکل و به یک خصوصیت تربیت می شوید الان چون تو نژادت رو برتر از اون می دونه خود رو برتر می دونی؟ به احمقانه بودن این رفتار موجب میشه این حس کم کم از بین بره فیلم های american history x و novecento این موضوع رو خوب بیان کردن(موجب درک واضح تر میشه) فقط اول american history x رو ببین بعد novecento چون دومی به موضوع دیگری اشاره داره ولی این موضوع هم درش نهفته است اگر مشکل حل نشد مشکل از درونه و از نداشتن چیزی برای افتخاره اکثر نژاد پرست ها چون چیزی برای افتخار ندارن به نژادشون افتخار می کنن تحریم موجب پیشرفت میشه؟ تحریم مسیر پیشرفت رو کند می کنه اون دستگاها اگر تحریم ها نبود باز ساخته میشدند همانند دارو هایی که تحریم نیستیم ولی تونستیم بسازیمشون هیچ نقطه ی خاص از جهان قابلیت تولید همه چیز رو نداره وقتی یک تکه از جهان جدا بیافته مطمئنا نمی تونه پیشرفت داشته باشه(کره ی شمالی نمونه ی خیلی واضح این مورد) عده ای میگن در زمان شاه ملعون فقط می ساختن ولی انتقال دانش نداشتیم ولی سوال اساسی اینه که در ان زمان که دانشگاه های ما در سطح جهانی جزو بهترین ها بودن و بسیاری از اساتید آن از سرزمین های کفر بوده این انتقال دانش نبوده؟؟؟؟؟؟ این بهونه که اگر تحریم باشند خودشون می سازن یک توهمه برای توجیه رفتار هاشونه وگرنه پیشرفت همیشه هست ولی این سرعت پیشرفته که مهمه !!!! در ساختن بسیاری از کالا ها ما مواد اولیه رو نداریم (مثلا قطعات الکترونیکی) و غیر از این بسیاری از قطعات جهان رو یک کشور تنها نمی تونه بسازه چون در هر مرحله جایی از جهان پیشرفت بیشتری داشته! بحث افتخار کردن نیست....حس تنفر نسبت به یه نزاد دیگه دارم ----------------------- باعث پیشرقت نه ولی میتونه یه تلنگر باشه... با حرفات کاملا موافقم....خیلی قانع کننده بود....مرسی زاپنم بعد جنگ جهانی تونست از آمریکا استفاده کنه و سرمایه و اینا جذب کنه و الان به اینی که هست برسه ولی خب ایران به خاطر یه سری شرایط و وجود خط قرمزها با بعضی کشورها نمیتونه تعامل داشته باشه و اگرم بخواد ارتباط برقرار کنه باید زرنگ و باهوش باشه که بعید میدونم!مگر اینکه اتفاق خاصی بیوفته 3 لینک به دیدگاه
Sophist 808 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 فروردین، ۱۳۹۳ من باورم نمیشه بعضی از دوستان میگن با افکار هیتلر موافقن یعنی با اردوگاه های بوخن (عکس ها از بوخن هست) ایشویتز یا داخاوو موافقن پس یعنی با کشتار مردم بی گناه ...... هیتلر افکار نژاد پرستیش افکار کشتارش و همه تفکرات منحطش رو اگر نمیشناسید پیشنهاد می کنم کتاب خودش رو بخونید (نبرد من ) یا اگه نه اثرات کار هاش رو مشاهده کنید . بعد کی ادعا کرده هیتلر دلیل پیشرفت المان ها بوده یعنی کل فلاسفه المانی کل تاریخشون . رمانتیسم المانی هگل فیخته .... اینا همه یعنی هیچی ؟؟؟درسته نازیسم یه نوع انحراف از رمانتیسم المانی بود در واقع نوعی واکنش و سر خوردگی المان ها بوده به برتری فرانسوی ها .اگر المانی ها به جایی رسیدن نه رایش سوم نه هیچ تک شخص دیگه اون ها رو رسونده .یک جریان فکری بوده و کوشا بودن المان ها ببینم اگه یه کدوم شما خانوادش از قربانیان جنایت هیتلر بود باز همین حرفو می زدید؟محاکمه نورنبرگ رو بخونید لااقل وقتی به ردولف هوس (هس نه ها ) میگن در مرگ ۳.۵ میلیون دخیل بوده اینه جوابش : No. Only two and one half million—the rest died from disease and starvation. اینم منبع Applebome, Peter (14 March 2007). برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . The New York Times. Retrieved 15 March 2007. یعنی مرگ یک نفر نفرت انگیزه چه برسه به این تعداد نمیشه بگیم با این حرف هیتلر موافقیم ولی با کارش نه . تاریخ نشون داده افراد به بهانه نژاد پرستی دست به چه جنایت های کثیفی زدن چه این اقا چه کشتار ارامنه چه برده داری چه کشتار سربرنیسا 5 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 فروردین، ۱۳۹۳ من باورم نمیشه بعضی از دوستان میگن با افکار هیتلر موافقن یعنی با اردوگاه های بوخن (عکس ها از بوخن هست) ایشویتز یا داخاوو موافقن پس یعنی با کشتار مردم بی گناه ...... هیتلر افکار نژاد پرستیش افکار کشتارش و همه تفکرات منحطش رو اگر نمیشناسید پیشنهاد می کنم کتاب خودش رو بخونید (نبرد من ) یا اگه نه اثرات کار هاش رو مشاهده کنید . بعد کی ادعا کرده هیتلر دلیل پیشرفت المان ها بوده یعنی کل فلاسفه المانی کل تاریخشون . رمانتیسم المانی هگل فیخته .... اینا همه یعنی هیچی ؟؟؟درسته نازیسم یه نوع انحراف از رمانتیسم المانی بود در واقع نوعی واکنش و سر خوردگی المان ها بوده به برتری فرانسوی ها .اگر المانی ها به جایی رسیدن نه رایش سوم نه هیچ تک شخص دیگه اون ها رو رسونده .یک جریان فکری بوده و کوشا بودن المان ها ببینم اگه یه کدوم شما خانوادش از قربانیان جنایت هیتلر بود باز همین حرفو می زدید؟محاکمه نورنبرگ رو بخونید لااقل وقتی به ردولف هوس (هس نه ها ) میگن در مرگ ۳.۵ میلیون دخیل بوده اینه جوابش : No. Only two and one half million—the rest died from disease and starvation. اینم منبع Applebome, Peter (14 March 2007). برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . The New York Times. Retrieved 15 March 2007. مرسي دوست خوبم من موافق با هيتلر نبودم ! اما گفتم كه هيتلر به نوعي باعث پيشرفت آلمان شد / نه اينكه همه پيشرفت رو هيتلر طرح ريخت نه ! اما نازيسم ها ! انديشه ناسيوناليسمي رو به شدت بيدار كردند توي جامعه آلمان ! حالا من زياد از اين ئيسم ها سر در نميارم ! در كل يك حس ملي گرايي ، كشور دوستي و از اين دست رو توي ملت آلمان تشديد كرد ! شايد اين چيزها يكي ، يكي از علت هاي پيشرفت بود ! ساير مكتب ها و شخص ها مطمئن موثر بودند ! چنين پيشرفت هاي بزرگ و سريع الوقوعي ، مطمئنن حاصل يك خط فكري خاص نيست ! قطعا تجمع افكار و انديشه ها باعث چنين پيشرفت هاي ميشه ! تجمع افكار ... يك تجمع سازنده ... 6 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۳ با من باشید : " یک آزمایش تاریخی از ران جونز " این آزمایش را «ران جونز» که یک نویسنده و آموزگار اهل پالو آلتو است، انجام داده است، در واقع عمده شهرت این شخص به خاطر همین آزمایش است که در سال ۱۹۶۷ به انجام رسید. در آن سال ران جونز، آموزگار تاریخ دبیرستان «کلابرلی» در پالو آلتوی کالیفرنیا بود، یکی از کلاسهای او، کلاس تاریخ معاصر برای دانشآموزان کلاس دوم دبیرستان بود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در آوریل سال ۱۹۶۷، در هنگام تدریس، یکی از دانشآموزان دختر سؤالی از جونز پرسید، که چگونه است که همه اقشار جامعه آلمان در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم، ادعا میکنند که در زمان هیتلر چیزی در مورد جنایات نازیهای نمیدانستند تنها کاری را که به آنها محول شده بود، انجام میدادند و در اعمال جنایتکارانه سهیم نبودهاند. بالاخره آن ماشین عظیم جنگی به خودی خود و بدون نیروی مردم، نمیتوانست وجود داشته باشد. آقای جونز تصمیم گرفت که یک هفته در این مورد تفکر کند و با شیوهای متفاوت و تأثیرگذار، پاسخگو باشد. برای همین جونز در کلاس گفت که برای بهبود سطح کلاس و کارایی دانشآموزان قصد دارد که جنبشی به نام موج سوم به راه بیندازد. روز اول آزمایش: جونز دانشآموزان را تشویق کرد که هنگام نشستن روی صندلیها درست بنشینند و شکل خاصی را به عنوان شکل استاندارد نشستن به آنها معرفی کرد، جونز به آنها گفت که با این کار تمرکزشان بیشتر میشود و انگیزهشان فزونی مییابد. در اقدامی دیگر او دانشآموزان را آموزش داد که در کمتر از ۳۰ ثانیه به شکلی منظم از بیرون کلاس به داخل کلاس بیایند و روی صندلیهای خود به درستی بنشینند. در دومین روز جونز سلام ویژهای برای اعضای گروه درست کرد و اعضای گروه را ملزم کرد که وقتی بیرون کلاس همدیگر را میبینند از این سلام استفاده کنند. کلاس او در حال پیشرفت بود! در روز سوم اعضای گروه از ۳۰ نفر به ۴۳ نفر رسید. همه تحت تأثیر قرار گرفته بودند، حتی آشپز دبیرستان از جونز پرسید که فکر میکند که چه چیزی مناسب جنبش موج سوم باشد و جونز به او کیک شکلاتی را پیشنهاد داد. کتابدار هم از جونز تشکر کرد که بنری مربوط به جنبش را در ورودی کتابخانه نصب کرده است. جونز دانشآموزان را راهنمایی کرد که چگونه اعضای جدید را جذب کنند، در پایان روز سوم تعداد اعضای گروه به بیش از ۲۰۰ نفر رسید. جونز شگفتزده شد که در همین زمان اندک، کسانی پیدا شده بودند که به او تخلف اعضا را از قوانین گزارش میدادند.جنبش سوم برای اولین بار توانسته بود به یک دانشآموز مهجور بیاستعداد جایگاهی بدهد. او دیگر برای خودش کسی شده بود. او با خواهش و تمنا از جونز میخواست که کارهای دیگری به او محول کند، او میخواست محافظ جونز شود و او را از حملات احتمالی محافظت کند. اما در روز چهارم جونز داشت با خودش فکر میکرد که آیا این شبیه همان چیزی نیست که برای بیشتر مردم در جوامع دیکتاتوری پیش میآید، آنها تصمیم میگیرند که بنا با مصلحتی در نقشی فرو روند و زندگی خود را با این تصویر خارجی تطبیق بدهند، اما این تصویر به زودی بر هویت افراد سایه میاندازد و جزئی از آنها میشود. تصمیم مهم این بود که قرار شد که ظهر روز جمعه یک برنامه راهپیمایی اجرا شود. در ادامه جونز گفت که ظهر روز جمعه یکی از نامزدهای انتخابات تشکیل حنبش سوم را به صورت رسمی اعلام خواهد کرد. و همزمان با این اعلام، ۱۰۰ گروه از جوانان از سراسر کشور حمایت خود را از جنبش اعلام خواهند کرد. هیچ کس نخندید، هیچ زمزمهای از مقاومت شنیده نشد، همه ساکت بودند. در عوض هیجان کلاس را در بر گرفته بود و این حرفهای شنیده میشد: ما میتوانیم! آیا باید تیشرت سفید بپوشیم؟ آیا میتوانیم دوستانمان را بیاوریم؟ سرانجام روز جمعه و روز آخر آزمایش فرارسید، دویست نفر از دانشاموزان مصمم با سکوت کامل و نظم در یکی ازکلاسهای درس در برابر تلویزیون ایستاده بودند تا خبر شروع رسمی جنبش سوم را از تلویزیون ببینند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بعد از چند دقیقه کسی پیدا شد و گفت: «هیچ رهبر جنبشی در کار نیست، مگر نه؟»جونز به آنها گفت که: «شما مورد بهرهبرداری قرار گرفته بودید، ذهنتان دستکاری شده بود. تمایلات خودتان شما را به جایی سوق داد که هم اکنون هستید. شما بهتر یا بدتر از مردم آلمان نازی که ما در حال مطالعهشان بودیم، نیستید. با این حرفها جونز پروژکتوری را روشن کرد، تصویر اول، یک شمارش معکوس بود. سپس راهپیمایی نورنبرگ در حمایت از هیتلر به نمایش درآمد. قلب جونز به شدت در حال طپش بود، تصاویر مبهمی از دوران رایش سوم به نمایش درآمد: نظم و انضباط، دروغهای بزرگ، تکبر، خشونت، وحشت، مردمانی که به داخل خودروها برده میشدند، ارودگاههای مرگ، صورتهای بدون چشم، آزمایشهایی غیرانسانی. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در صحنهای از فیلم مربوط به دوران بعد از جنگ کسی نشان داده میشد که میگفت: «آن فقط شغلم بود، من فقط کارم را انجام میدادم.» تصاویر روی این جمله متوقف شدند: «هر کسی باید بپذیرد که مقصر است، هیچ کس نمیتواند خود را از مسیری که دیگران رفتهاند، مبرا بداند.» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام «با آزمایش هفته قبل همه ما زندگی و کار در آلمان نازی را تجربه کردیم. ما آموختیم که چگونه میشود یک جامعه مطیع و منضبط ایجاد کرد. ما فهمیدیم که چطور میشود قوانین را جایگزین سؤالها و منطق کرد. همه ما آلمانیهای خوبی شده بودیم، یونیفرم پوشیده بودیم، درها را بسته بودیم و ایدهها را سوزانده بودیم. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام هر یک ما، در یک هفته اخیر کاری کردهایم که مایل به اعتراف آن هستیم. ما فاشیسم را نه در نزد دیگران و جاهای دیگر، بلکه در همین جا دیدیم. اما شما هم به مانند آلمانها، کارهایی را که در این هفته خواهید کرد، مخفی خواهید کرد و به آنها اعتراف نخواهید کرد. شما نخواهید گفت که در این دیوانگی شرکت کردید و آزادی شخصی و عقل و نیروی خود را در اختیار دیکتاتوری مثل من قرار دادید. شما این را به مانند رازی پیش خود حفظ خواهید کرد.» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در چهار سالی که جونز در دبیرستان بود، هیچ کس به عضویت در جنبش سوم اعتراف نکرد، اما این آزمایش چیزی نبود که قابل فراموش شدن باشد. دو سال بعد از انجام این آزمایش، آقای جونز از دبیرستان اخراج شد. مسئولان در مورد اینکه این آزمایش علت اخراج آقای جونز بوده یا نه، ابراز نظری نکردند. از روی این آزمایش در سال ۱۹۸۱ یک فیلم تلویزیونی به نام «موج» ساخته شد که جونز به خاطر آن برنده جایزه امی شد. در سال ۲۰۰۸، یک فیلم آلمانی با عنوان برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و در سال ۲۰۱۰ مستندی به نام طرح درس یا Lesson Plan ساخته شد، در این مستند با دانشآموزان مصاحبه شده بود و یکی از آنها تهیهکنندگی مستند را برعهده داشت. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام جونز کتابهای دیگری هم نوشته است که از روی دو تا از آنها درامهای تلویزیونی تهیه شده است، جونز مدتهاست که مشغول یاریرسانی به ناتوانان ذهنی است. اما فلسفه این آزمایش چه بود؟ در روانشناسی در توضیح رفتار اعضای گروههای جنابتکار و مکانیسم همراهی تودهها مردم با روندهای نادرست، اصطلاحی وجود دارد به نام peer pressure با فشار همگروهها. این امر را میتوان به صورت مختصر و مفید در ضربالمثل «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو» خلاصه کرد! در دهه ۱۹۵۰ « برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام » -روانشناس اجتماعی- آزمایشهایی را برای نشان دادن قدرت همنوایی در گروه طراحی کرد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام با وجود انگیزههای متفاوت، همواره آدمها در شرایطی که گروه دست به انتخاب نادرست میزند در مواردی همرنگ و همنوا با اکثریت میشوند. 5 لینک به دیدگاه
parichehr.. 207 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۳ به نظر من تو تاریخ باید یه سری اتفاقا می افتاد که اگه می افتاد شرایط الان خیلی ها این نبود من نژادپرست نیستم ولی فکر میکنم اگه کورش کبیر یهودیارو از بابلیان در امان نگه نمیداشت اگه هیتلر به قتل ها و کشتارهاش ادامه میداد الان خیلی از افرادی که به خاظر این نژاد الان نیستن بودن وشاید در جهان اوضاع بهتری بود و البته با این وجود فکر میکنم هیتلر به هیچ وجه در شرایط عقلانی نرمالی قرار نداشت چون به شدت کارهای وحشت ناکی انجامداد کارهایی که دنبالشون بعد از جنگ جهانی دوم تبدیل به جنگ نرم شد منظورم بمب های اتم هستن که درحال حاضر ما سالهاست کهبه خاطر این انژی و این موضوع دچار مشکلات بیشماری هستیم 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده