Place.Maker 4554 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اسفند، ۱۳۹۲ نه چرا بعیـــد باشه متخصص که نیستم مسئول اینجا هم نیسدم اگه شما نبودی که اسپم نمیشد !! اصن خونه خودمونه دلم اسپم خواسته اومدم اسپم کنم .. ایشششش :w888: متخصص طراحی شهریم اینقد مدیر ذلیل؟؟؟؟؟؟ :icon_pf (34): وااااااالا من بعدا اسپمامو پاک می کنم پستای شما می مونه ... خخخخ :evilsmile: :w58: :banel_smiley_4: از دسترسی مدیریتی سو استفاده می کنی شما اینا انجمن المال هست .... جواب کاربرای انجمن رو چطوری میخوایید بدید ها :icon_razz::vahidrk: 3 لینک به دیدگاه
pari.v 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اسفند، ۱۳۹۲ :w58: :banel_smiley_4: از دسترسی مدیریتی سو استفاده می کنی شما اینا انجمن المال هست .... جواب کاربرای انجمن رو چطوری میخوایید بدید ها :icon_razz::vahidrk: :ws28::ws28: کدوم دسترسی کدوم کشک؟؟؟ شما هم می تونی پستاتو پاک کنیاااااااا من فقط تو بخش تحصیلات تکمیلی دسترسی دارم استاد 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120454 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۲ خب منم بالاخره بیامدم :gnugghender: 1- چرا هنوز نمی تونی گرایش ارشدتو انتخاب کنی؟ چیا باعث میشه شک کنی طراحی بهتره واست یا برنامه ریزی یا مدیریت شهری؟ 2- بدترین نمره ای که تا حالا گرفتی چند بوده و چی بوده؟ 3- کدوم نظریه پرداز شهری؟ چرا؟ 4- از کدوم کتابای شهرسازی که تا حالا خوندی بیشتر خوشت میاد؟ 5- چه روشا و مدلایی تو شهرسازی بلدی؟ 6- کارهای عملی رو بیشتر دوست داری یا پژوهشی؟ 7- تا حالا شده دوستاتو تو دانشگاه دعوت کنی به انجمن؟ 3 لینک به دیدگاه
pari.v 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۲ خب منم بالاخره بیامدم :gnugghender:خوش اومدی عاغا مدیر 1- چرا هنوز نمی تونی گرایش ارشدتو انتخاب کنی؟ چیا باعث میشه شک کنی طراحی بهتره واست یا برنامه ریزی یا مدیریت شهری؟ خب چند تا دلیل داره.. واسه انتخاب گرایش یا رشته چند تا شرط لازمه: علاقه، استعداد، توانایی و شرایط این 4 تا با هم ساز مخالف می زنن :| اصلا دوس ندارم انتخابی داشته باشم که پشیمون شم از هر کسی راهنمایی می خوام یه چیزی میگه.. کاملا گیج شدم :| 2- بدترین نمره ای که تا حالا گرفتی چند بوده و چی بوده؟ تو جواب مریم گفتم.. از یه استاد خیلی افتضااااااح.. البته خود بیچارش نه اسیستش :| همه دخترارو انداخت یا مث من نمره بد داد بهشون 11.25 درک و بیان محیط شهری :icon_pf (34): 3- کدوم نظریه پرداز شهری؟ چرا؟ اول از همه علاقه زیادی به جیکوبز دارم. کلا خوشم میاد ازش چون شهرساز نبوده ولی علاقه داشته بعدش خیلی مثل پاتریک گدس که اونم اول شهرساز نبوده. دوسش دارم چون مرد عمل بوده :دی جامعه گرا بوده. ژرژبنوا له وی .. به خاطر اثر معروفش به نام باغ - شهر 4- از کدوم کتابای شهرسازی که تا حالا خوندی بیشتر خوشت میاد؟ اوممم.. همش!!!! حیات و مرگ شهرهای بزرگ آمریکا، شهرسازی تخیلات واقعیات، مبادی سواد بصری، جامعه شناسی شهری، شکل شهر خوب، ........ 5- چه روشا و مدلایی تو شهرسازی بلدی؟ منظورتونو خوب متوجه نشدم! روش که زیاد بلدم! ولی چه مدلی؟؟ درسی؟ غیر درسی؟ علمی؟ تجربی؟ دقیق تر بگین 6- کارهای عملی رو بیشتر دوست داری یا پژوهشی؟ هردووووش.. پنجاه پنجاه شاید یکی از دلایلی که نمی تونم گرایشمو انتخاب کنم همینه! :icon_pf (34): به همه چی علاقه دارم :| 7- تا حالا شده دوستاتو تو دانشگاه دعوت کنی به انجمن؟ از انجمن گفتم براشون ولی قبلش خودشون آشنایی داشتن و حتی قبل من عضو بودن :دی ولی اینجا رابطه ای نداریم زیاد وقت نمی کنن بیان ممنون از حضورت آقا مدیر 3 لینک به دیدگاه
pari.v 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۳ ریشه انگشتر از باب تاریخ واسطوره میدونی چیه؟باید بری پیداش کنی...راهنمایی میکنم به تایتان ها و زئوس ربط داره ودرنهایت انسان ها این درسته آیا؟؟؟ :5c6ipag2mnshmsf5ju3 http://www.noandishaan.com/forums/thread81723.html#post890259 2 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۳ این درسته آیا؟؟؟ :5c6ipag2mnshmsf5ju3 http://www.noandishaan.com/forums/thread81723.html#post890259 خب منظورم همین بود دقیقا ولی میتونه هزاران روایت معتبر و غیر معتبر دیگه هم وجود داشته باشه! 2 لینک به دیدگاه
pari.v 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۳ خب منظورم همین بود دقیقا ولی میتونه هزاران روایت معتبر و غیر معتبر دیگه هم وجود داشته باشه! نگفته تو کدوم انگشتش کرده انگشترو! دوس داشتم بدونم :دی منبع شما چیه؟ 3 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۳ نگفته تو کدوم انگشتش کرده انگشترو!دوس داشتم بدونم :دی منبع شما چیه؟ اینترنت و کتاب تاریخ اساطیر یونان نوشته شجاع الدین شفا تو سایت پایگاه حوزه اینو نوشته بودن بد نیست ولی اینکه کدوم انگشتش بود چیزی ندیدم! داستان انگشتر، تا اندازه ای شبیه خود انگشتر است؛ نه شروعی معین دارد و نه پایانی مشخص. هیچ کس نمی تواند به طور قطع بگوید که انگشتر، از چه زمانی مورد استفاده قرار گرفته است. به نظر می رسد که انگشتر، از مصر باستان، در پی تکامل «مُهر» سرچشمه گرفته باشد؛ چون مُهرها نشانه قدرت بودند، افرادی که مُهرهای برجسته و انگشتر خاتم «مُهر» داشتند، به عنوان اشخاص قدرتمند و بانفوذ، مورد احترام مردم قرار می گرفتند. مقامات بالای حکومت نیز با اعطای انگشترشان به نماینده هاشان، برای اجرای فرامینشان، اختیار تام می دادند که در تورات نیز به نمونه ای از این عمل، اشاره شده است: «سپس فراهه، انگشترش را درآورد و به جوزف داد».[1] به احتمال زیاد، تغییر و تحوّل انگشتر خاتم و تبدیل شدن آن به یکی از آلات زینتی نیز در مصر باستانْ رخ داده است. زنان ثروتمند مصری، انگشترهایی از طلا، دست می کردند و زنان طبقه پایین نیز از انگشترهایی با قیمت های ارزان تر، از جنس نقره، بُرنز، شیشه یا سفال های رنگی استفاده می کردند.[2] یونانیان و رومی ها در ساخت انگشترهای زینتی، بیش از دیگر تمدن ها دقت و ظریف کاری به خرج داده اند. بین سال های 31 تا 449 قبل از میلاد، در روم باستان، شهروندان، فقط از انگشترهای آهنی استفاده می کردند. استفاده از انگشتر، برای برده ها ممنوع بود. با شروع دوره امپراتوری (حدود 31 قبل از میلاد)، تمامی این قوانین تغییر کردند یا کنار گذاشته شدند. انگشترهای طلا نیز رواج یافتند و قانون، حق استفاده از انگشترهای طلا را که در درجه اوّل، محدود به سفیران کبیر می شد، تغییر داده، به اعضای رسمی مجلس سنا، کنسول ها و افسران ارشد دولت نیز داده شد.برای نظارت دقیق به استفاده از انگشتر، قوانین گوناگونی در روم باستان (بعد از سال 31 قبل از میلاد)، به تصویب رسید. پِلینی (pliny)، در کتاب «تاریخ طبیعی»[3] می گوید: «انگشتر، اوّلین بار در اساطیر یونانی، وارد شده است. وقتی که «پرومتئوس (پرومیته)» جرئت پیدا می کند تا آتش را برای استفاده زمینی ها از آسمان بدزدد. به خاطر این خطای عمدی، «زئوس»، خدای خدایان، او را به مدّت سی هزار سال، به قلّه کوه «کاوکازوس (قفقاز)»، می بندد. در این مدّت، کرکسی از جگرش او را غذا می داد. بعد از سال ها تلاش و کوشش، پرومتئوس، موفّق به کندن قسمتی از صخره ای که زنجیر به آن بسته شده بود می شود و خود را از اسارتْ نجات می دهد. سرانجام، زئوس نیز دلش نرم می شود و پرومتئوس را از زنجیرها رهایی می بخشد؛ ولی برای این که پرومتئوس دیگر بی حرمتی نکند، زئوس به او دستور می دهد که حلقه ای از زنجیر خود را در انگشتش فرو کند».با این که داستان پلینی، افسانه به نظر می رسد، ولی با وجود این، در آداب و رسوم، جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. جیمز مک کارگی می نویسد: «وقتی که یک برده رومی، آزاد می شد، همراه آزادی اش یک کلاه، یک جلیقه و یک انگشتر آهنی هدیه می گرفت. برده ها که با زنجیرهای قفقازی بسته می شدند، وقتی آزاد می شدند، مجبور بودند که به عنوان نشانه پرومتئوس، حلقه ای از آن زنجیر را در دست خود، حفظ کنند. برده ها هرگز مجاز به استفاده از انگشتر طلا نبودند».[4] رومی ها، تنها از انگشتر برای تعیین طبقه اجتماعی استفاده نمی کردند؛ بلکه از آن برای ازدواج نیز استفاده می کردند. طی مراسم نامزدی، داماد، یک انگشتر ساده آهنی به نشانه تعهّد و توانایی مالی برای حمایت از عروس، به خانواده عروس می داد. مراسم نامزدی که به طور ساده ای برگزار می شد، بسیار مهم تر از مراسم ازدواج قلمداد می شد و ارزش والایی داشت. ایین مسیحیت نیز بعدها این سنّت را به عنوان بخشی از مراسم ازدواج پذیرفت. در میان بت پرستان باستان نیز به هنگام ازدواج، داماد، ریسمانی را به مچ دست و مچ پای عروس، به نشانه در بند کشیدن روح عروس و کنترل روح او می بستند. در تاریخ، داستان های زیادی نیز از نیروی سحرآمیز انگشتر، نقل شده است. حضرت سلیمان، انگشتری داشت که او را هر روز ظهر به جایی در آسمان می برد که می توانست اسرار زمین را بشنود. همچنین در داستانی دیگر چنین آمده است که حضرت سلیمان، روی انگشترش، نگینی داشت که تصویر هر کسی و هر جایی را که می خواست ببیند، مثل ایینه، به او نشان می داد و از آن در قضاوت هایش بین مردم استفاده می کرد.[5] در داستان دیگری نیز آمده است که بعدها این انگشتر، به دست ساحران یهودی می افتد که به وسیله آن، شیطان را از بینی بیمارها بیرون می کشیدند.[6] درباره نیروی شفابخش انگشترها، از پزشک معروف یونانی، گالن که در قرن دوم بعد از میلاد می زیست نوشته هایی بر جای مانده است. وی از طلسم های سبز یشمی پادشاهان مصری نام می برد که طرحی از اژدهایی داشتند که به وسیله اشعه های نور، احاطه شده بود.گالن، بر این عقیده بود که این طلسم ها داروی بسیار مؤثر و شفابخشی برای بیماری های سوء هاضمه بودند و از چند انگشتر پزشکی نیز نام می برند، از جمله انگشترهای پادشاهی که به انگشترهای «عضله» معروف بودند و عقیده بر این داشتند که این انگشترها دردهای گرفتگی و ناراحتی های عضله را شفا می دهد.پادشاه انگلستان، ادوارد، در قرن یازدهم بعد از میلاد، انگشترهای شفادهنده را ترویج داد. داستان از این قرار است که روزی ادوارد، با مسافر پیری مواجه می شود که هیچ پولی نداشت. مسافر پیر، «آپوستین جان»، لباس مبدّل بر تن داشت. مسافر پیر، انگشتر پادشاه را گرفته، بعد از این که دعای خیر برای او می کند، انگشتر را به او برمی گرداند و به او می گوید که نیروی شفابخشی به انگشتر او داده است. از آن زمان، تا زمان ملکه «مری اوّل» که در قرن شانزدهم بعد از میلاد می زیست، در روز جمعه قبل از عید پاک، به راز و نیاز مشغول می شدند و انگشتر را بین مردم پخش می کردند و عقیده داشتند که با این کار، از شرّ بیماری ها رهایی پیدا می کنند.[7] ترویج انگشتر ازدواج از روم باستان آغاز شد. در حقیقت، امروزه داستان حلقه نامزدی در روم باستان، می تواند برای ما آموزنده باشد. همان گونه که پیش تر بحث شد، حلقه نامزدی در ابتدا، حلقه ای ساده از آهن بود که بعدها به حلقه های طلایی و زینتی تغییر یافت. در دائرة المعارف «بریتانیکا» آمده است: «بخشیدن یک حلقه برای برجسته کردن مراسم نامزدی یک سنّت رومی کهن است». حلقه، احتمالاً یک عهد و پیمانی بوده است که طرفین باید به آن وفادار می شدند و به آن عمل می کردند. در زمان پلینی (سال هفتادِ پیش از میلاد) هنوز حلقه، یک سنّت پسندیده و مثبت در بین مردم بوده و استفاده از حلقه های آهنی در این گونه مراسم ها، رایج بوده است، بویژه در مراسم ازدواج. این گونه استفاده از حلقه ازدواج که همراه با تعهّد طرفین بود، توسط کلیسا، از همان زمان، پذیرفته شد و از قرن یازدهم میلادی، دعای خیر و اوراد خاص آن نیز به مراسم اضافه گردید. -------------------- [1] تورات، سِفر پیدایش، فصل 41، بند 42. [2] The Encyclopedia Britanica [3] Pliny.Natural History [4] James Remington Mc Carthy, Rings Through The Ages [5] Paul Berdanier, How it Began [6] James Remington Mc Carthy, Rings Through The Ages [7] The Encyclopedia Americana/ 1994ed, s.v "Rings" 3 لینک به دیدگاه
ms13 1488 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۳ ببخشید یکم سوالم مربوط به گذشته ها میشه ... سراسری چه رشته ای قبول شدید که میگید دوسش داشتید ؟ 3 لینک به دیدگاه
pari.v 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۳ ببخشید یکم سوالم مربوط به گذشته ها میشه ... سراسری چه رشته ای قبول شدید که میگید دوسش داشتید ؟ این تاپیک هنوز بازه؟؟؟؟؟؟؟؟ :icon_pf (34): محمد خودت بیا ببندش :| قبلا دوسش داشتم ولی الان نه.. الان فقط شهرسازییییییی حسابداری 3 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۳ آیا؟نخیر نبندش محمد ما تازه رسیدیم این رسم مهمون نوازیه آیا؟؟؟ 2 لینک به دیدگاه
pari.v 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۳ آیا؟نخیر نبندش محمد ما تازه رسیدیم این رسم مهمون نوازیه آیا؟؟؟ :icon_pf (34): رحم کنید. بپرسید در خدمتم ولی زمان تاپیک تموم شده باید بسته میشد اگر کسی تمایل داره بشینه بره تو این تاپیک اعلام کنه http://www.noandishaan.com/forums/thread67726.html 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120454 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت، ۱۳۹۳ اا. هنوز بسته نشده؟ این صندلی داغم تموم شده دیگه. مرسی از pari.v عزیز که پاسخگوی سوالات دوستان بودن 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده