Hanaaneh 28167 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۹۲ باد همان باد است باران همان باران غروب همان غروب خیابان همان خیابان اتاق همان اتاق عاشق که می شوی اما باد گیسوی دلبر می شود باران دیگر خیست نمی کند غروب به سرت می زند خودکشی کنی خیابان یکطرفه می شود و هیچوقت برنمی گردی و سقف اتافت منظره ای زیبا تا ساعتها مبهوت بنشینی و به آن خیره بمانی 16 نقل قول لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28167 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۹۲ برگ درخت انجیر دستی ست با چند انگشت باد که بیاید هزاران دست به من سلام می کنند یا خداحافظی 11 نقل قول لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28167 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۹۲ کبوتران زیادی بال بال می زنند برایت نامه ای بنویسم پشت کدام پنجره ایستاده ای که هیچ منظره ای نمی بینم تا چشم کار می کند دریاست شور این را دارم که بر نخواهی گشت! 10 نقل قول لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28167 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۲ ناپلئون این چندمین شکست من است! اما پلی که قولش را داده بودی پا نمی گیرد. از رودها می توان گذشت از دره ها می توان گذشت از نام معشوقه ام هرگز! 10 نقل قول لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28167 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۲ نه تنها دلم جوش تو را می زند این چشمه که از آبادی می رود... هم و رودخانه که به خود می پیجد چون ماری در گریز نام تو اقیانوس آرام را حتی پریشان خواهد کرد 9 نقل قول لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28167 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۲ گرمایی که تو به من می بخشی روزگار زمستان را سیاه خواهد کرد 10 نقل قول لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28167 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۲ پدرم عاشق باران است مردم آبادی هم آنها بخاطر گندمزارشان من برای خیس شدن موهایت به زردی کاه 10 نقل قول لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28167 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۲ لطفا موهایت را دم اسبی نبند! این خیابان چمنزار می شود سن وسالی از من گذشته کمی به فکر آبروی من هم باش نمی توانم برای رسیدن به تو شیهه بکشم. 9 نقل قول لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28167 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۲ باد همان باد است باران همان باران غروب همان غروب خیابان همان خیابان اتاق همان اتاق عاشق که می شوی اما باد گیسوی دلبر می شود باران دیگر خیست نمی کند غروب به سرت می زند خودکشی کنی خیابان یکطرفه می شود و هیچوقت برنمی گردی و سقف اتافت منظره ای زیبا تا ساعتها مبهوت بنشینی و به آن خیره بمانی 10 نقل قول لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28167 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۲ جیبش پر از سنگ اتاقش پر از سنگ تختش پر از سنگ قلبش پر از سنگ وقتی که فهمید فرسنگها از تو فاصله دارد! 10 نقل قول لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28167 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۲ نه کسی می آید نه کسی می رود تو نیستی اما گلوی در پیش تو گیر کرده است 8 نقل قول لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28167 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۲ هم...سرم باش هم شانه ام باش هم آیینه ای که دستی به موهایم کشیده باشی بامن بگو بامن بخند بامن پیر شو عزیز! زمستان سختی ست بگذار حرفهایم به کرسی بنشیند! 8 نقل قول لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28167 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۲ نگرانم باش مثلا بپرس: کی می رسم؟ مثلا من دیر کرده ام! مثلا جدی جدی دلت شور مرا بزند. 8 نقل قول لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28167 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۲ آه من روزی دامنت را می گیرد وقتی پنجره به پنجره اتوبوس به اتوبوس دهان به دهان در زمستان دلتنگ من شوی 8 نقل قول لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28167 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۲ بعد از خدا مولانا نبود سعدی نبود خیام نبود کاش بعد از خدا حافظ هم نمی آمد 8 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .