رفتن به مطلب

سرابی بنام عصر ارتباطات


ارسال های توصیه شده

ما معتقدیم که " عصرِ ارتباطات" نام ِ دروغینی بیش نیست

مثل ِ همان پدر و مادرهایی که دخترهای سبزه خود را سپیده مینامند و پسرهای کچل خود را زلف علی

سیاستمداران و مدیران و بزرگان ِ بشریت هم به دروغ این عصر را " عصر ِ ارتباطات " مینامند

این عصر ، عصر ِ " تنهایی و در خود فرو رفتن " است

اینکه در جیب ِ همه ، از پیرمرد ِ 80 ساله ی محله ی ما تا بچه های 5 ساله مهد کودکی یک تلفن ِ همراه است ، دلیلی بر با هم بودن ِ آدم ها نیست

هیچ کس یک ظهر ِ دلگیرِ جمعه که دلت دارد از سینه در می آید و خفه شدی از بی هم صحبتی ، زنگ نمیزند و نمیپرسد حالت خوب است ؟

هیچ کس تو را به پیاده روی یک عصر ِ بهاری دعوت نمیکند. هیچ کس حتی تنهایی اش را با تو سهیم نمیشود

وقتی زنگ می زنند با خودت شرط می بندی که الان می گوید چه کاری را از تو توقع دارد یا دو دقیقه دیگر؟

و بدتر از آن شرط می بندی برای پرسیدن حالت زنگ زده است یا کاری دارد و همیشه می بازی

و تماشایی است تعجب دوستان و اقوام وقتی فقط بخاطر دیدنشان بهشان سر می زنی یا تماس می گیری

سهم ِ ما از ارتباطات ،گسترش ِدردسرها و گرفتاریهایمان است.

عصر ِ ارتباطات فقط یک فریب است

ما وسایل ِ ارتباطی را گسترش داده ایم که مادرها هر زمان دلشان خواست به فرزندان ِ بخت برگشته زنگ بزنند که کدوم گوری هستی ؟

و زن ها به شوهرهایشان زنگ بزنند کجایی؟ چرا دیر کردی؟

و شوهرها زنگ بزنند که به مامانم زنگ بزن حالش را بپرس

و فرزندها به پدرهایشان بگویند سر ِ راه برای من سی دی جدید ِ بِن 10 هم بخر با چیپس ِ فلفلی و ماست ِ موسیر

ما هی هر روز تنها تر شدیم

هی هر روز منزوی تر شدیم

هی هر روز مجازی تر شدیم

ما در دنیای مجازی غرق شدیم

ما یادمان رفت به پدربزرگ و مادر بزرگ هایمان سر بزنیم ، چون هر بار که میخواهیم از خانه بیرون برویم چراغ ِ اسم یک عالمه از دوستان ِ مجازی ِ ما روشن است و دلمان نمی آید بدون ِ " گپ زدن " با آنها برویم و وقتی " گپ " ِ ما تمام میشود دیگر دیر شده و خسته شده ایم از بس با کی بورد حرف زده ایم این گونه است که وب کم ها زیاد میشود و اِسکایپ و اوووو ! (همین است دیگر؟ ) همه گیر تر میشوند

و اینگونه است که ما مجازا عاشق ِ " ع " میشویم و "ع " مجازا عاشق ِ " الف " و " واو" میشود و آنها مجازا عاشق ِ دیگرانی که خود مجازا عاشق ِ دیگران اند

اینگونه است که ما دلمان نمیخواهد از پشت ِ صفحه بلند شویم مبادا " ع " بیاید و برود و ما نبینیمش

اینگونه است که هی آدم ها تنها تر میشوند. اینگونه است که ما خواهرمان را دو هفته است ندیده ایم و حرف نزده ایم و فقط سه باری مجازا گپ زده ایم

ولی میدانیم که دختر ِ فلان دوست ِ ندیده ، دیروز عروسکی خریده است که وقتی دلش را فشار دهی " آی لاو یو " میگوید

و پسر ِ فلان بلاگر تازگی ها نقاشی میکند و عکس نقاشی اش را هم دیده ایم ، اما سه هفته است که برادرمان را ندیده ایم

اینگونه است که دیگر همسایه از همسایه خبر ندارد

کبری خانم دارد از فلان سایت ِ خانه داری دستور ِ تهیه ِ دسری که هفته ء پیش در "بفرمایید شام" خیلی مورد استقبال واقع شد را میخواند

و اصغر آقا دارد برای سفر به کرمان بجای علی آقا همسایه کرمانی مان از سفرتور دات کام مشورت می گیرد

اینگونه است که مردها درمحل ِ کارشان با زنان ِ خانه دار ِ بیکاری که از تنهایی مینالند چت میکنند

و آنها را دلداری میدهند و میگویند زندگی همین است دیگر

در حالی که زن هایشان در خانه با مردهای دیگری از تنهایی و بی توجهی ِ همسران مینالند و دلداری داده میشوند

عصرِ ارتباطات فریبی بیش نیست

 

باورکنید

 

(دانشجویان مکانیک ورودی 85 شریف)

  • Like 10
لینک به دیدگاه

متن نوشته زیبا بود، ولی نویسنده هم خودش رو فریب داده و ضعف شخصی خود رو به "عصر ارتباطات" ربط داده

 

اینکه ما، افراد این جامعه، "شعور ِ استفاده" از امکانات رو نداریم، چرا باید اون رو مشکل اون امکانات بزاریم ؟

 

یارو اینترنت گرفته، شب تا صبح میزاره رو دانلود و بعد دانلودهاش رو پاک میکنه از نو میزاره دانلود، و تنها دلیلش اینه که پول دادم، بزار مصرف کنم، چه اسمی میزاره برای این شخص گذاشت؟

کسی که قدم زدن با دوستش رو، به یه صحبت مجازی ترجیح میده چی؟ یا همین دو شخص مجازی که تا بحث سر این میشه که بزار با هم بریم بیرون قدمی بزنیم، طرف مقابل یا میگه وقت ندارم و یا به هر دلیل دیگه، رد میکنه، چی میشه گفت

 

قبول کنیم فهم و درک ما در استفاده از امکاناتی که جلو رومون هست، خیلی پایین هست، خیلی نقص داریم، قبول کنیم فرسنگ‌ها با مردم کشورهای پیشرفته فاصله داریم

 

مشکل عصر ارتباطات نیست، مشکل، خود ماییم

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • 9 ماه بعد...

متن خیلی جالبی بود

و جالب تر و تاسف بار که گاهی وقتا‌ لابلای جمله‌ها خودمو می‌دیدم!!!

واقعا موافقم با این که جز فریب چیزی نیست

تو این فضا بحث می‌کنیم

روشنفکر و فرهیخته میشیم

مجازاً عاشق میشم

مجازا فارغ

 

و در جواب دوست بالایی:

این فقط مردم کشور ما نیستن که درگیر این موج تعاملات مجازی شدن، هر کشور دیگه‌ای رو هم ببینید به همین وضعیت دچارن! یعنی تمام کشورهایی که سطح بالایی از تکنولوژی رو دارن روابط انسانی شون رو به کمرنگ تر شدنه.

 

یادمه بچه‌تر که بودم وقتی روز جهانی شات داون یا یه همچین چیزی بود (که تو این روز اصلا از نت بوک و اینترنت و .. استفاده نمیشه) فکر نمی‌کردم که ترک لپ تاپ فقط برای یه روز انقدر سخت باشه. ولی الان می‌بینم که نه! واقعا مسئله‌ی جدی‌ای شده!

 

شخصا فکر می‌کنم مشکل ما از اینه که نمی‌خوایم واقعا باور کنیم که چیزی که دچارش هستیم نوعی اعتیاده. در صورتی که اعتیاد به هر چیز دیگری رو جدی می گیریم ولی این یکی رو که هر روز باعث منزوی تر شدنمون میشه جدی نمی‌گیریم. وقتی که برای مبارزه با این اعتیاد چند ساعتی دوریم، با خودمون میگیم من که اعتیاد ندارم صرفا نوعی تفریحه واسم و اینجوری خودمونو توجیه می‌کنیم.

فکر می‌کنم باید کمی محکم‌تر با خودمون برخورد کنیم و گاهی از دور یه نگاهی به خودمون بندازیم و ببینیم که چقدر تمام این تلاش‌ها گاهی مضحک به نظر می‌رسه

 

یاد فیلم her افتادم!

  • Like 3
لینک به دیدگاه

چندوقت پیش داشتم درمورد برند تحقیق میکردم به یه مطلب جالب برخورد کردم ...توی کشور چین یه رستوران کافی شاپ هست که سردر اون نوشته دراین مکان اجازه استفاده از نت وجود ندارد ..لدفن با یکدیگر صحبت کنید ...

وهمین شعارش برای خودش باعث ایجاد یه برند شده ..حالا ببینید تو چین چه خبره که مردم دنبال یه بهونه هستند که سرشونو از تو این گوشها وتبلتها بیرون بیارن ..:w16:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

عصر ارتباطات به مفهوم اینه که اگر اراده کنی با کسی اونور دنیا تماس برقرار کنی بلافاصله به خواستت برسی، برداشت نویسنده از عصر ارتباطات کاملا اشتباهه

  • Like 4
لینک به دیدگاه
عصر ارتباطات به مفهوم اینه که اگر اراده کنی با کسی اونور دنیا تماس برقرار کنی بلافاصله به خواستت برسی، برداشت نویسنده از عصر ارتباطات کاملا اشتباهه

با درود!

ولی چیزی که در عمل رخ میده اکثرا فقط به این مساله مربوط نیست!

قضیه همون رستورانه هستش و اینکه همه جا اکثرا یا کلا سرها پایین و تو گوشیهای موبایل هستن یا با یه دوره یکی دو دقیقه ای هی میرن بالا میان پایین! کاش ارتباطات فقط واسه کارهای ضروری باشه نه یه ابزار تفریحی که روابط واقعی آدمارو تحت شعاع قرار بده. که متاسفانه اینطور نیست!

یه مثال از تحت شعاع قرار گرفتن روابط واقعی بزنم؟ نمیدونم چرا اکثر آدما (نه همه!) دوست دارن خودشون رو گول بزنن! دیدید اکثرا وقتی یکی تو دنیای مجازی خیلی شلوغ پلوغ میکنه تو دنیای واقعی یکم بیش از حد ساکته؟ خب این یعنی چی؟ آیا غیر از اینه که اگه این ابزار نبود مجبور میشد تا یاد بگیره توی دنیای واقعی برقراری ارتباط رو اونطور که میخواد تجربه کنه؟ کاری با اوضاع مملکت که باعث شده یه دیوار بلند بین دو جنس کشیده بشه ندارم؛ در ارتباط آدمای هم جنس هم این مساله رو من دیدم! و این یعنی تاثیر گذاشتن در روابط واقعی!

کاش عصر ارتباطات فقط در مورد کارهای ضروری بود! اسمش روشه دیگه! Short Message Service! منی که دارم این حرفو میزنم مستثنی نیستم شده خودم یک ساعت اس ام اس بازی کنم!

حالا این فقط در مورد ارتباطات هستش!

 

من آینده تاریک تری رو واسه پیشرفت تکنولوژی پیشبینی میکنم! بنظرم سطح هوش توی 100 سال آینده قطعا نسبت به الان کاهش پیدا میکنه! انیمیشن Wall-E رو دیدید؟ دیدید آدما چقدر کودن و احمق جلوه میکنن توی اون سطح از تکنولوژی؟ همین الانش اکثرمون (نه همه!) مصرف گرا هستیم! بدون اینکه بدونیم چیو چرا داریم مصرف میکنیم! چه برسه به 100 سال دیگه! داستانش مفصله کاش فقط به ارتباطات مربوط میشد... من وقتی فیلم Fight Club رو دیدم خیلی خوشحال شدم که توی این طوفان تبلیغات و مصرف گرایی یه فیلم اومد نقد کرد این مساله رو...بگذریم مطالبی که گفتم همش جواب به دوست عزیز Lean نبود. چون یه بخشیش جواب ایشون بود دیگه حوصله نداشتم بقیشو تو یه بخش جدید بنویسم همینجا نوشتم:ws3:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

به نظرم این عالیه که علم انقدر پیشرفت کرده

اما باعث تاسفه که خیلی از ما آدما فرهنگ استفاده درست از اون رو یاد نگرفتیم

حکایت ما مث همون تلگرافه که تازه توی ایران اومده بود

اولش همه اعتراض کردن بعد یه مدتی رایگانش کردن همه اومدن سمتش و کلی هم زیاده روی کردن

یعد که دوباره پولیش کردن،مردم عادت کردن و نه مثل زمان رایگان بودنش،اما بیشتر از سابق ازش استفاده کردن

  • Like 4
لینک به دیدگاه
به نظرم این عالیه که علم انقدر پیشرفت کرده

اما باعث تاسفه که خیلی از ما آدما فرهنگ استفاده درست از اون رو یاد نگرفتیم

حکایت ما مث همون تلگرافه که تازه توی ایران اومده بود

اولش همه اعتراض کردن بعد یه مدتی رایگانش کردن همه اومدن سمتش و کلی هم زیاده روی کردن

یعد که دوباره پولیش کردن،مردم عادت کردن و نه مثل زمان رایگان بودنش،اما بیشتر از سابق ازش استفاده کردن

 

ببخشید اگه اسپم میشه

فقط یه نکته جالبی به نظرم رسید گفتم بگم بقیه هم بدونن

میدونستی این اصطلاح حرف مفت زدن از همین موقع رایج میشه؟

وقتی که مردم هی مجانی میومدن با تلگراف صحبت می‌کردن. آخر سر پولی میشه و پشت اتاق تلگراف مینویسن حرف مفت ممنوع!!!

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • 2 ماه بعد...

ما در عصر ارتباطات زندگی می کنیم مثل چاقوی در لبه است میشه مثبت و منفی استفاده کرد زمانی تو کشور ما دی وی دی ممنوع بود ولی حالا نه .میشد اون زمان از همون دی وی دی تو دانشگاه و سایر مراکز دولتی بهره برد

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...