m.reza62 445 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۲ روزی شاه عباس در اصفهان به خدمت عالم زمانه "شیخ بهائی" رسید پس از سلام و احوالپرسی از شیخ پرسید: در برخورد با افراد اجتماع " اصالت ذاتیِ آنها بهتر است یا تربیت خانوادگی شان؟ شیخ گفت : هر چه نظر حضرت اشرف باشد همان است ولی به نظر من "اصالت" ارجح است. و شاه بر خلاف او گفت : شک نکنید که "تربیت" مهم تر است. بحث میان آن دو بالا گرفت و هیچیک نتوانستند یکدیگر را قانع کنند. بناچار شاه برای اثبات حقانیت خود او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی نشاند. فردای آن روز هنگام غروب شیخ به کاخ رسید بعد از تشریفات اولیه وقت شام فرا رسید سفره ای بلند پهن کردند ولی چون چراغ و برقی نبود مهمانخانه سخت تاریک بود در این لحظه پادشاه دستی به کف زد و با اشاره او چهار گربه شمع به دست حاضر شدند و آنجا را روشن کردند. در هنگام شام، شاه دستی پشت شیخ زد و گفت دیدی گفتم "تربیت" از "اصالت" مهم تر است ما این گربه های نااهل را اهل و رام کردیم که این نتیجه اهمیت "تربیت" است. شیخ در عین اینکه هاج و واج مانده بود گفت من فقط به یک شرط حرف شما را می پذیرم و آن اینکه فردا هم گربه ها مثل امروز چنین کنند. شاه که از حرف شیخ سخت تعجب کرده بود گفت: این چه حرفیست فردا مثل امروز و امروز هم مثل دیروز! کار آنها اکتسابی است که با تربیت و ممارست و تمرین یاد انجام می شود ولی شیخ دست بردار نبود که نبود تا جایی که شاه عباس را مجبور کرد تا این کار را فردا تکرار کند. لذا شیخ فکورانه به خانه رفت. او وقتی از کاخ برگشت بی درنگ دست به کار شد چهار جوراب برداشت و چهار موش در آن نهاد. فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت تشریفات همان و سفره همان و گربه های بازیگر همان. شاه که مغرورانه تکرار مراسم دیروز را تاکیدی بر صحت حرفهایش می دید زیر لب برای شیخ رجز می خواند که در این زمان شیخ موشها را رها کرد. در آن هنگام هنگامه ای به پا شد یک گربه به شرق دیگری به غرب آن یکی شمال و این یکی جنوب ... این بار شیخ دستی بر پشت شاه زد و گفت: شهریارا ! یادت باشد اصالت گربه موش گرفتن است گرچه "تربیت" هم بسیار مهم است ولی"اصالت" مهم تر. یادت باشد با "تربیت" می توان گربه اهلی را رام و آرام كرد ولی هرگاه گربه موش را دید به اصل و "اصالت" خود بر می گردد. 7 لینک به دیدگاه
wat 1607 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۲ ولی من با نظر شاه موافقم....... تربیت مهمتره.......... اون اصالت گربه نیست که باعث موش گرفتنش میشه خصلت حیوانیشه........ 2 لینک به دیدگاه
mese 677 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اسفند، ۱۳۹۳ هرکه دور ماند از اصل خویش..بازجوید روزگار وصل خویش.........اصالت مهمتره اینو همه بزرگان گفتندی:vahidrk: لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اسفند، ۱۳۹۳ با صحت و سقم داستان کاری ندارم چون از قیاس مع الفارق برای اثبات حرفشون استفاده کردن اگر به صورت منطقی به بحث می پرداختند حرف شاده درسته و تربیت مهم تر از اصالت هست لینک به دیدگاه
mese 677 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اسفند، ۱۳۹۳ با صحت و سقم داستان کاری ندارم چون از قیاس مع الفارق برای اثبات حرفشون استفاده کردن اگر به صورت منطقی به بحث می پرداختند حرف شاده درسته و تربیت مهم تر از اصالت هست مثلا تربیت شدیم که صبر داشته باشیم اما وقتی صبرمون لبریز بشه اصالت خودمونو نشون می دیم......یعنی همون چهره واقعی خودمونو....آیا این طور نیست؟؟ 1 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اسفند، ۱۳۹۳ مثلا تربیت شدیم که صبر داشته باشیم اما وقتی صبرمون لبریز بشه اصالت خودمونو نشون می دیم......یعنی همون چهره واقعی خودمونو....آیا این طور نیست؟؟ نه ،گیرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل ، اصالت میراث هست اما تربیت اکتسابی و آمیخته با شخصیت انسان ، میراث فناپذیر و اما آنچه با شخصیت انسان آمیخته شده همواره پابرجاست ، به جامعه هم نگاه کنی میبینی افرادی رو که از خانواده های اصیلی هستند اما چه عاقبتی داشتند 1 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اسفند، ۱۳۹۳ فک کنم منظور از اصالت غریزه بود نه خانواده اصیل و ارث و اینا ک خوب، در این محل دعوا بوده همیشه ک مهار غریزه اساسا درست هست یا نه و غیره و غیره ک این داستان ب درازا میکشه و خارج از حوصله در هر صورت بحث خوبی ه. افرین لینک به دیدگاه
Sepandarmaz 1327 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اسفند، ۱۳۹۳ اصل بد نيكو نگردد زانكه بنيادش بد است تربيت نا اهل را چون گردكان بر گنبد است لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده