m.reza62 445 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آذر، ۱۳۹۲ وای خاک بر سرم، مردم چی می گن؟ مردم چه می گویند ؟؟ می خواستم به دنیا بیایم، در زایشگاه عمومی، پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. مادرم گفت: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!... می خواستم به مدرسه بروم، مدرسه ی سر کوچه ی مان. مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی! پدرم گفت: چرا؟...مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!... به رشته ی انسانی علاقه داشتم. پدرم گفت: ... فقط ریاضی! گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!... با دختری روستایی می خواستم ازدواج کنم. خواهرم گفت: مگر من بمیرم. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!... می خواستم پول مراسم عروسی را سرمایه ی زندگی ام کنم. پدر و مادرم گفتند: مگر از روی نعش ما رد شوی. گفتم: چرا؟...گفتند: مردم چه می گویند؟!... می خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای در پایین شهر اجاره کنم. مادرم گفت: وای بر من. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!... اولین مهمانی بعد از عروسیمان بود. می خواستم ساده باشد و صمیمی. همسرم گفت: شکست، به همین زودی؟!...گفتم: چرا؟... گفت:مردم چه می گویند؟!... می خواستم یک ماشین مدل پایین بخرم، در حد وسعم، تا عصای دستم باشد. زنم گفت: خدا مرگم دهد. گفتم: چرا؟... گفت: مردم چه می گویند؟!... بچه ام می خواست به دنیا بیاید، در زایشگاه عمومی. پدرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!... بچه ام می خواست به مدرسه برود، رشته ی تحصیلی اش را برگزیند، ازدواج کند... می خواستم بمیرم. بر سر قبرم بحث شد. پسرم گفت: پایین قبرستان. زنم جیغ کشید. دخترم گفت: چه شده؟...گفت: مردم چه می گویند؟!... مُردم. برادرم برای مراسم ترحیمم مسجد ساده ای در نظر گرفت. خواهرم اشک ریخت و گفت: مردم چه می گویند؟!... از طرف قبرستان سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند. اما برادرم گفت: مردم چه می گویند؟!... خودش سنگ قبری برایم سفارش داد که عکسم را رویش حک کردند. حالا من در اینجا در حفره ای تنگ خانه کرده ام و تمام سرمایه ام برای ادامه ی زندگی جمله ای بیش نیست: مردم چه می گویند؟!... مردمی که عمری نگران حرفهایشان بودم، لحظه ای نگران من نیستند 34 لینک به دیدگاه
mahyar4 280 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۹۲ اصلا میخوام ببینم زندگی کسی به مردم چه مربوطه 6 لینک به دیدگاه
ستاره193 4133 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۹۲ متاسفانه خيلي از ماها با اينكه ادعا ميكنيم كه زندگي ما ربطي به مردم و حرفاي مردم و.... نداره اما تو عمل دقيقا بخاطر حرف مردم خيلي از كارهارو انجام ميديم. نميدونم چرا؟؟؟؟؟؟؟؟ (مرسي از دعوتت) 11 لینک به دیدگاه
Javid Maleki 11668 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۹۲ میخوام برم یه گله گوسفند بخرم برم چوپانی!...ای وای مردم چه می گویند؟؟. واقعاً جالب بود آرزو جان مرسی از دعوتت... 6 لینک به دیدگاه
mahyar_hematpoor 118 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۹۲ مردم مسیر زندگی کسی رو تعیین نمی کنند فقط تماشاگر هستند مواظب این تماشاچی های بی خود باشید زندگی تو دستای خودتونه لطفا خرابش نکنید 6 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۹۲ خيلي خوب بود كاش واقعا دست از سر زندگي ديگران برداريم!بذاريم هركس هرطور كه خودش دوست داره زندگي كنه!...اول از همه روي صحبتم با خودم بود... ممنون بابت دعوتت 6 لینک به دیدگاه
خانوم اسفندیاری 465 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۲ هیچوقت نگران حرفهای مردم نیستم همیشه همونجوری که دوس دارم و عقلم بهم میگه زندگی میکنم. چون هیچوقت نمیشه همه رو راضی نگه داشت.پس سعی میکنم خودم باشم و خودمو راضی نگه دارم 3 لینک به دیدگاه
m.reza62 445 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آذر، ۱۳۹۲ آفرین به شما! بعضی ها هرچی ما میگیم یه چیز دیگه میگنا! مواظب باش کم نیارین! 1 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آذر، ۱۳۹۲ میخوایم سرمون رو بذاریم بمیریم،ای وای مردم چی میگن خو مردم به درک 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده