رفتن به مطلب

مشاعره با حروف پیشنهادی


armstrong

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

همه از دست غیر مینالند

سعدی از دست خویشتن فریاد

  • Like 3
  • پاسخ 2.4k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در
همه از دست غیر مینالند

سعدی از دست خویشتن فریاد

 

حرف پیشنهادی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

  • Like 1
ارسال شده در

فاش ميگويم و از گفته خود دلشادم

بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم

 

ه...

 

هیچ دستی نشود جز بر خوان تو دراز

کس نجوید به جهان جز اثر پای تو را

ق

 

  • Like 2
ارسال شده در

قد همه دلبران عالم

پيش الف قدت چو نون باد

هر دل كه ز عشق توست خالي

از حلقه وصل تو برون باد

 

ج....

  • Like 2
ارسال شده در

جزعشق تو، هیچ نیست اندر دل ما

عشق تو سرشته گشته اندر گلِ ما

ن

 

  • Like 3
* v e n o o s * مهمان
ارسال شده در

جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب

من فدای تو ؛به جای همه گل ها تو بخند

م

ارسال شده در

نازنينا ما به ناز تو جواني داده ايم

ديگر اكنون با جوانان ناز كن با ما چرا

 

ل...

  • Like 2
ارسال شده در

لب فرو بست هر آن کس رخ چون ماهش دید

آنکه مدحت کند از گفته خود مسرور است

ک

 

  • Like 2
ارسال شده در

کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد

یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد

"ز"

 

 

  • Like 3
ارسال شده در

زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت ... کانکه شد کشته او نیک سرانجام افتاد

هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است ... این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد

ث

  • Like 1
ارسال شده در

ثمره گر ندهد آن فغان خواهد داد اثری گر نکند ناله دعا خواهم کرد

 

"گ"

  • Like 3
ارسال شده در

گلشن کنید میکده را، ای قلندران

طیر بهشت می‏زده در گفتگوی ماست

و

 

  • Like 2
ارسال شده در

وصل تو بدین و دل خریدم

 

گر سود کنیم و گر زیانست

 

 

ع ...

  • Like 2
ارسال شده در

عطار اندرین ره اندوهگین فروشد

 

زیرا که او تمام است انده گسار ما را

ف..

  • Like 2
ارسال شده در

فاش میگویم و از گفته ی خود دلشادم ... بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم

طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق ... که در این دامگه حادثه چون افتادم

من ملک بودم و فردوس برین جایم بود .... آدم آورد در این دیر خراب آبادم

 

ژ

  • Like 1
ارسال شده در

ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد

آن تگرگ ناز افشان بارش عناب داد

ی

  • Like 3
ارسال شده در

یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناخت

حاش لله که روم من ز پی یار دگر

"خ"

 

 

  • Like 3
ارسال شده در

خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت

به قصد جان من زار ناتوان انداخت

و

 

  • Like 2
ارسال شده در

وفا مجوی ز کس ور سخن نمی‌شنوی

به هرزه طالب سیمرغ و کیمیا می‌باش

"د"

 

 

  • Like 3
ارسال شده در

دامن یار به دست آر و ره میکده گیر

 

نشناس اینکه به از میکده جائی باشد

 

 

ب ...

  • Like 2

×
×
  • اضافه کردن...