مشاعره با حروف پیشنهادی

[sanaz.goli 3471]

چندانم گرستم که هر کس که برگذشت

در اشک من چه دید گفت این دیوانه کیست

ع....

[ermia_rooz 4760]

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

که به ماسوا فکندی همه سایه خدا را

ش

[ermia_rooz 4760]

شبی یاد دارم که چشمم نخفت

شنیدم که پروانه با شمع گفت

که من عاشقم گر بسوزم رواست

تو را گریه و سوز باری چراست

ح

[surgun 729]

حدیث حسن تو هر جا که در میان آمد

 

ز ذوق هر که دلی داشت در میان انداخت

 

 

ج...

[ermia_rooz 4760]

جام جهان نماست ضمیر منیر دوست

اظهار احتیاج خود آن جا چه حاجت است

ق

[کتایون 15176]

قیامت باشد آن قامت در آغوش

شراب سلسبیل از چشمه نوش

غلام کیست آن لعبت که ما را

غلام خویش کرد و حلقه در گوش...

"ح"

[Eng HVAC 4139]

حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست

که آشنا سخن آشنا نگه دارد

 

ل

[ermia_rooz 4760]

لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است

وز پی دیدن او دادن جان کار من است

ب

[Eng HVAC 4139]

باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم

وز جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم

 

س

[نیمه ماه 2908]

ساقیا امشب صدایم با صدایت ساز نیست

یا که من بیمار و مستم یا که سازت ساز نیست

[ermia_rooz 4760]

ساقیا امشب صدایم با صدایت ساز نیست

یا که من بیمار و مستم یا که سازت ساز نیست

 

عزیز دلم

پس کو حرف پیشنهادی :Ghelyon:

 

سنگ و گل را کند از یمن نظر لعل و عقیق

هر که قدر نفس باد یمانی دانست

 

ج

[نیمه ماه 2908]

جایی که بود خاک به سد عزت سرمه

بیقدر تر از خاک رهم، عزتم اینست

"ب"

[ermia_rooz 4760]

به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است

بکش به غمزه که اینش سزای خویشتن است

 

ل

[Eng HVAC 4139]

لیک چراغ ذوق هم این همه کشته داشتن

چشمه به گل گرفتن و ماه به چاه کردنست

 

ك

[کتایون 15176]

کمان سخت که داد آن لطیف بازو را

که تیر غمزه تمامست صید آهو را...

"ت"

[ermia_rooz 4760]

تو پنداری که بدگو رفت و جان برد

حسابش با کرام الکاتبین است

 

ر

[surgun 729]

رندیم و دگر مستیم تا باد چنین بادا

 

توبه همه بشکستیم تا باد چنین بادا

 

 

ن...

[نیمه ماه 2908]

نشانم پیش تیرش کاش تیرش بر نشان آید

که پیشم از پی تیر خود آن ابرو کمان آید

 

"ز"

[مرید 1252]

زدست دیده ودل هر دو فریاد

 

که هر چه دیده بیند دل کند یاد

 

ل...

[Eng HVAC 4139]

لذت اندر ترك لذت بود اي آزادگان

ما گدايان ترك اين لذت نمي دانسته ايم

 

خ