رفتن به مطلب

مشاعره با حروف پیشنهادی


armstrong

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

يک جام شراب صد دل و دين ارزد

يک جرعه مي مملکت چين ارزد

جز باده لعل نيست در روي زمين

تلخي که هزار جان شيرين ارزد

 

د...

  • Like 4
  • پاسخ 2.4k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

وندر ان ظلمت شب اب حیاتم دادند

 

و

  • Like 4
ارسال شده در

وز هیچ کسی نیز دو گوشم نشنود

کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود

 

س ...

  • Like 3
ارسال شده در

ساقی بيار باده که ماه صيام رفت

درده قدح که موسم ناموس و نام رفت

ف...

  • Like 3
ارسال شده در

فریب عشق به دعوی اشگ و آه مخور

که درد و داغ بود عاشقان شیدا را

 

م ...

  • Like 3
ارسال شده در
فریب عشق به دعوی اشگ و آه مخور

که درد و داغ بود عاشقان شیدا را

 

م ...

 

 

ما ز خرابات عشق مست الست آمدیم

نام بلی چون بریم چون همه مست آمدیم

عطار:icon_gol:

پ...

  • Like 3
ارسال شده در

پنهان اگر چه داری چون من هزار مونس

 

من جز تو کس ندارم پنهان و آشکارا

 

 

دلخواه...

  • Like 3
ارسال شده در

ز دست دیده و دل هر دو فریاد

که هرچه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش ز پولاد

زنم بر دیده تا دل گردد آزاد

 

ب...

  • Like 2
ارسال شده در

باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم

وز جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم

ت

  • Like 2
ارسال شده در

تو را من چشم در راهم شباهنگام

که میگیرند سایه ها رنگ سیاهی...

 

م

  • Like 1
ارسال شده در
تو را من چشم در راهم شباهنگام

که میگیرند سایه ها رنگ سیاهی...

 

م

 

من مست و تو ديوانه ما را که برد خانه

صد بار تو را گفتم کم خور دو سه پيمانه

در شهر يکی کس را هشيار نمی بينم

هر يک بتر از ديگر شوريده و ديوانه

مولوی :icon_gol:

ش...

  • Like 2
ارسال شده در

شاهنشهی که شیشه جانها به دست اوست

گر بشکند به سنگ فقط مزد شست اوست

 

ا ...

  • Like 2
ارسال شده در
شاهنشهی که شیشه جانها به دست اوست

گر بشکند به سنگ فقط مزد شست اوست

 

ا ...

 

 

 

امروز باز شکل دگر گشت یار من

 

یادی نکرد از من و از روزگار من

 

دهلوی

:icon_gol:

 

ر...

  • Like 1
ارسال شده در

روزگاری است سخت بی‌بنياد

کس گرفتار روزگار مباد ...

"س"

  • Like 1
ارسال شده در
روزگاری است سخت بی‌بنياد

کس گرفتار روزگار مباد ...

 

"س"

 

 

 

سحر کجاست که فراش جلوگاه توام

نشسته بر سر ره دیده‌بان راه توام

وحشی :icon_gol:

ش...

  • Like 1
ارسال شده در

شبی ار به دستم افتد سر زلف یار با من

همه مو به مو شمارم غم بی شمار خود را

 

ن ...

  • Like 2
ارسال شده در

شبی همچون سواد ديده پر نور

هوا عنبر فشان چون طره حور...

"ه"

  • Like 2
ارسال شده در
شبی ار به دستم افتد سر زلف یار با من

همه مو به مو شمارم غم بی شمار خود را

 

ن ...

 

نشايد عاشقان را مي پرستی

کزان ديوانگی خيزد نه مستی ...

 

"ک"

  • Like 2
ارسال شده در

کار از حنا و شانه زدنها گذشته است

زلفی که سوخت دگر گرهش وا نمی شود

 

ا ...

  • Like 1
ارسال شده در

استخوانم نیز خاکستر کند گر سوز هجران

 

چون غبار آرزو بر طاق ایوانت نشینم

 

 

چ...

  • Like 1

×
×
  • اضافه کردن...