pari.v 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 شهریور، ۱۳۹۲ سلام به دوستای گل شهرسازم :wavesmile: با توجه به انتقاد آقا مدیر (محمد) از بعضی از قسمت های کتاب در تاپیک خلاصه کتاب تاریخ شکل شهر، بر آن شدیم تا این تاپیکو بزنیم. روند کار تاپیک به این صورته که هر هفته یک موضوع (که طراحی در ایجاد اون نقش داره) انتخاب میشه و بعد از توضیح درباره اون موضوع و عوامل موثر در تقویت یا تضعیف اون، دوره های مختلف شهرسازی رو مورد بررسی قرار میدیم تا ببینیم اون عامل چقد تو طراحی شهر های اون دوره تاریخی دیده میشه وطراحی شهر در دوره های مختلف چه تاثیری در زندگی مردم داشته. دوره های مختلفو با هم مقایسه می کنیم تا به یک نتیجه کلی برسیم. بعد از بررسی کامل دوره های مربوط به شهرسازی جهان، میریم سراغ سبک های ایرانی خودمون... تا ببینیم کجای کاریم!! :gnugghender: از همه دوستای گلم می خوام همکاری کنن تا تاپیکو طوری پیش ببریم که بتونه مفید باشه. :girl_yes2: ممنون از توجهتون پ.ن : زحمت عکسایی که میذارمو دوست خیلی خیلی خوبم افسانه کشیده 17 لینک به دیدگاه
pari.v 10304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۲ کیفیتی است که موجبات قابل درک شدن یک محیط را فراهم می آورد. در حقیقت خوانایی می تواند بر چکونگی و سهولت درک مردم از فرصتها و موقعیتهایی که محیط به آنان عرضه می دارد تأثیر بگذارد. خوانایی در دو سطح اهمیت پیدا می کند : فرم کالبدی و الگوهای فعالیت. برای بهره گیری کامل از امکانات بالقوه یک مکان باید آگاهی از فرم کالبدی و الگوهای فعالیت به تکمیل یکدیگر بپردازند . لینچ جنبه های کالبدی ذکر شده را در پنج عنصر کلیدی پیشنهاد کرد که عبارتند از: راه، گره، لبه، نشانه و حوزه کوین لینچ نشانههای شهری را عواملی معرفی میکند که بیرون آنها به دیده ناظر میآید و مقیاس آنها ممکن است بسیار متفاوت باشد. وی یکی از خصوصیت بارز نشانهها را بی نظیر بودن آنها میداند؛ عاملی که منحصر به فرد باشد و در ذهن خاطرهای بگذارد (لینچ، 1385: 144) در تعریفی دیگر، ماتین و همکارانش نیز نشانه شهری را به عنوان یک عنصر و یا گروهی از عناصر یکسان تعریف میکنند که میتواند خود را از یک زمینه بصری با جزئیات تکراری جدا نماید (Moughtin, Oc and Tiesdell, 1999: 103). اما آن چه که در تمامی تعاریف مطرح شده در مورد نشانههای شهری مشترک به نظر میرسد این که، تمامی آنها نشانههای شهری را عناصر، بنا یا قسمتی از بنا میدانند که یک مکان را علامت گذاری میکند و به عنوان یک نقطه مرجع مورد استفاده قرار میگیرد. این مفهوم الزام برجستگی یا تمایز عارضهای در یک مکان یا یک منظر را جهت نشانه بودن مطرح مینماید.در واقع یک نشانه شهری جزئی از محیط است که برای شخص ناظر پدیدار میگردد و به وی کمک میکند تا موقعیت دیگر اجزاء محیط و دیگر مکانها را تعیین کند. 15 لینک به دیدگاه
pari.v 10304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۲ لینچ در توصیف نشانههای شهری دو ویژگی اصلی برای آنها معرفی میدارد؛ منحصربفردی و برجستگی. - منحصربفردی: یا تقابل شدید با محیط. این ویژگی نشانه را از نظر بصری در محیط خود برجسته میسازد. - برجستگی: برجستگی میتواند هنگامی رخ دهد که یک ساختمان از مکانهای مختلفی قابل ملاحظه باشد و یا به صورت قابل توجهی در محل تقاطع چند مسیر مستقر شده باشد. البته لینچ ویژگیهای دیگری را نیز در میزان نشانه شدن نشانههای شهری مؤثر میداند و آن فاصله و قابلیت رؤیت آنها از جهات مختلف است. به عنوان نمونه لینچ اعتقاد دارد که نشانههایی که در فواصل دور قرار گرفتهاند برای جهت یابیهای کلی در شهر و یا به عنوان نمادی که جهتی را مشخص میکند مورد استفاده قرار میگیرند (لینچ، 1385: 149).برخی دیگر از مهمترین ویژگیهای که طی دهههای اخیر توسط محققین برای نشانههای شهری مطرح گشتهاند، میتوان به میزان در دسترس بودن نشانهها (به عنوان نمونه قرارگرفتن در محل تقاطع چهار راه و یا تنها دور راه)، محتوا و عملکرد نشانهها (نشانههای فرهنگی و یا عملکردهای خاص دیگر) اشاره نمود. 14 لینک به دیدگاه
pari.v 10304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۲ خب.. حالا باید ببینیم هر دوره تاریخی چه ویژگی هایی داشته که باعث تقویت یا تضعیف خوانایی شهر در دوره خودش میشده.. 10 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120454 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 شهریور، ۱۳۹۲ خب از یونان شروع کنیم؟ شهرهای یونانی به نظر خوانایی مناسبی رو داشتن. به خاطر شرایط اعتقادی و مذهبی که داشتن، توجه خاصی رو به معابد داشتن و معمولاً معابد رو جاهایی می ساختن که از داخل محلات و جاهای مختلف قابل رویت باشن که این مسئله خودش خیلی به خوانایی شهر کمک میکنه. نشانه های شهری که از جاهای مختلف قابل رویت هستن. با توجه به اینکه زندگی یونانی ها بیشتر تو فضای عمومی جریان داشت تا تو فضاهای خصوصی، باعث شده بود توجه ویژه به این فضاهای عمومی و بناهای عمومی بشه. آگوراها و میادین مرکزی به عنوان گره هایی بودن که باز تو خوانایی بیشتر شهر تأثیرگذار بودن. مسیر اصلی شهرم مسیر مشخصی بود (یه مسیر یا نهایتاً دو مسیر عمود برهم بود) که باز به عنوان یکی از نقاط قوت واسه افزایش خوانایی به حساب میومد. اما خب تو دل خود محلات اگه به اون محلات به عنوان نشانه هایی که از جاهای مختلف شهر قابل رویت هستن توجهی نشه، شاید اون خوانایی زیادی که تو جاهای دیگه شهر به ویژه مرکز شهر هست دیده نشه به خاطر اینکه اونجاها خونه های مسکونی هستن که ساختشون زیاد مورد توجه نبود که بخوان کالبد خاصی رو داشته باشن. البته این قیاس با توجه به سایر نقاط شهر هستا. وگرنه در مجموع نسبت به خیلی از دوره ها خوانایی زیادی رو داشتن. 11 لینک به دیدگاه
Miladt 3681 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 شهریور، ۱۳۹۲ یونانی ها کلا مردم مادی گرایی بودن. از همین نظر به جنبه های ظاهری شهر خیلی توجه داشتن...این مادی گرا بودن و همچنین نگاه قدرت گرایانه دولت مردان به شهر و مردمش به نظر من دو عامل اساسی هستند که معماری فاخر و برجسته به شهر یونانی وارد میشه.. اما نه در همه جا...این معماری تحت تاثیر قدرت و برای نمایش قدرت هستش.. خوانایی رو تو شهر یونانی همونطور که محمد هم گفت میشه تو دوبخش دید: یکی خوانایی کل که به علت معماری باشکوه معابد و.. وجود داشت و دیگر در مقیاس زیر بخش های شهر که محل سکونت طبقه های مختلف مردمه که هم به علت زندگی عمومی بیشتر از زندگی خصوصی یونانیان و هم به علت وجود نظام قدرت خوانایی در اون مقیاس مفهومی نداره ...اما در کل شهر یونانی رو میشه شهری به نسبت خوانا تصور کرد.. 9 لینک به دیدگاه
pari.v 10304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 شهریور، ۱۳۹۲ در ادامه بحث دوستامون می تونم بگم که با وجود بی توجهی یونانی ها به مناطق مسکونی، مگارون ها (خانه های مسکونی) خودشون با معماری خاصی که داشتن (سیستم حیاط مرکزی و رواق هایی دور تا دور خانه ها) به طور مجزا شاید دارای خوانایی بودن. ولی درکل مناطق مسکونی نسبت به مناطق عمومی هیچ خوانایی خاصی نداشتن. حصار اطراف شهر که تابع خطوط توپوگرافی ساخته میشده به عنوان یک لبه شهری عمل می کرده و خوانایی شهرو بالا می برده. مسیرهای اصلی که نقش مسیر تجاری رو هم داشتن به عنوان راه خوانایی شهر رو تقویت می کرده و محل تلاقی راه ها به عنوان گره موثر بوده. از نظر بررسی شبکه شطرنجی، به نظر من دو حالتو می تونیم بررسی کنیم، اول اینکه شبکه شطرنجی باعث تقویت خوانایی شهر میشه و دوم اینکه می تونیم بگیم چون در شبکه شطرنجی یونان، همه دموس ها با هم برابر بودن و تفاوتی در دموس های هر منطقه مسکونی دیده نمیشه باعث کاهش خوانایی می شده. 12 لینک به دیدگاه
raypuor 1027 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، ۱۳۹۲ به نظر من فضاهای عمومی شهرهای یونانی، خواناترین بخش این گونه شهرهاست. اغلب محققان و نویسندگان هم به هنگام بحث درباره ریخت و مورفولوژِ شهرهای یونانی، عمدتا به تفسیر آگورا می پردازند که وجه مشخصه شهرهای یونان هست و آنها را از دیگر شهرها متمایز میکنه. شناخت ما از دیگر بخشهای شهرهای یونانی (در قیاس با آگورا و فضاهای عمومی) بسیار اندک هست. آکروپلیس هم به عنوان یک نشانه قوی، می تواند تا حدود زیادی به این خوانایی کمک نماید. 10 لینک به دیدگاه
macmilan 47 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 شهریور، ۱۳۹۲ خب با توجه به این که همه دوستان به مواردی اشاره کردن بد نیست که در مورد دوره ی بعد از برده داری نیز اشاره بشه :yes: خب این دوره منوط به دوره ی فئودالی میشه فئودال ( به معنای زمین دار ) به گونه ای بوده که زمین داران بخشی یا کل زمین را به رعیت واگذار میکردن و آن ها بر روی زمین کار میکردن ( تنها تفاوت با دوره ی برده داری این بود که بخشی کمی از سود حاصله به رعیت می رسید و از آن جا که رعیت ها نسل های آینده برده ها بودن با اشتیاق دو چندان سعی می کردن که به طور مداوم روی زمین کار کنند که سود بیش تری بدست بیارن گرچه بخش اعظم سود زمین به فئودال می رسید) نکته : در زمان فئودالیسم سیستم نظامی شهر ها به شکل های گوناگونی بود مثلا کشور های اروپایی بیش تر از برج و بارو استفاده می کردن و کمتر ادیان و فرهنگ و اعتقاد مردم تاثیر در سیستم نظامی و دفاعی شهر ها داشت لکن در کشور هایی مثل چین سعی می کردن به مردم تلقین کنن که یه شخصی به عنوان خدا است و دارای قدرت زیاد است و توانایی هر کاری دارد و بقیه همه زیر دست او هستند و برای تثبیت این کار به عنوان مثال مجسمه ای از امپراطور در مرکز شهر قرار میدادند یا اینکه شهر ها را به طور قطاعی می ساختن و در مرکز شهر امپراطور قرار داشت و طبقات پایینی بیش تر در قطاع های دور و فاصله ی بسیاری با مرکز شهر داشتن کشور های اروپایی پس از نظام فئودالی به رشد قابل توجهی در تولیدات دست یافتند ولی اون چیزی که باعث نگرانی می شد این بود که فئودال ها در این کشور ها بسیار بود ( زمین داران فراوانی بود ) لذا باعث می شد فئودالی که قدرت بیش تری دارد به فئودالی که دارای قدرت کم تری است حمله ور بشه و زمین های اون رو تصاحب کنه به همین خاطر فئوال ها قبل از هرچیز مرز زمین های خود را با برج و بارو پوشش میدادند و نمای کلی به شکل بخش های کوچک یا متوسط نظامی شکل گرفته بود و اما در چین در چین بر خلاف اروپا دیگه زمین داران ترس از این نداشتن که کسی بهشون حمله ور بشه (چون با توجه به چیزی که قبل گفتیم تو اونجا فقط یه قدرت مطلق بود اونم امپراطور بود ) لذا بیش فرصت این رو داشتن که سود حاصل از زمین رو صرف کار های دیگه ای بکنن نخست وزیر اون زمان کین شی هو انگ ( اگه اشتباه نکنم درست اسمش یادم نیست ) یکی از افرادی بود که بیش تر از همه تلاش میکرد خدایی بودن امپراطور رو به مردم تلقین کنه این حج آقا ( همون نخست وزیره ) اومد و سود حاصل از این زمین ها رو که ملت بدبخت شبانه روز بهر امدی روش کار میکردن رو تو نظام و تربیت سرباز و کلا خرید سلاح و ... صرف کرد هر از گاهی هم میومد یه مجسمه ای چیزی یه چیزی که چش این ملت رو بگیره و بگن وااااااااای امپراطورمونه چقدر خفنه ;-) میذاشت تو مرکز شهر که بگن امپراطور خداست آقا این یارو با همین کاری که کرد تونس بر تمامی قبایل و شهر مناطقی که اطراف بودن سلطه پیدا کنه و تمامی اون ها رو شکست بده و نظام فئودالی که تو کشور خودش بود تو اونجاها پیاده کنه حالا موقعی شده بود که دیگه هیچ تهدیدی اطراف منطقه نبود ( دیگه همه یکی شده بودن پس از جنگ های پی در پی کی شی هو انگ ) بنابر این سود حاصل از زمین ها این بار به طور قابل توجهی صرف ساخت مجسه و معبد و ... که نشون بدن امپراطور دارای قدرت خدایی است ؛ می شد . دیوار چین در همین موقع ساخته شد! به طور خلاصه می تونیم بگیم نظام فئودالی در کشور های اروپایی و چین به وجود اومد و باعث تغییر شکل شهر و سیمای کلی شهر شد ولی باتوجه به فرهنگی که در چین بود شهر ها به صورت برج و بارو و منطقه های نظامی کوچک تبدیل نشد(بر خلاف اروپا). دوستان عزیز ببخشید که سرتون رو درد آوردم و زیاده گویی کردم ! اگه تو نوشته هام از لحن عامیانه استفاده کردم صمیمانه از تمامی عزیزان و بزرگوارن عذر خواهی میکنم منبع : تاریخ علم برنامه ریزی شهر دکتر رستم صابری فر 10 لینک به دیدگاه
pari.v 10304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 شهریور، ۱۳۹۲ شهرهای این تمدن که اکثرا دولت شهر بودند، دارای شبکه شطرنجی و آبرسانی بوده که نشون دهنده یک نظام تقریبا هندسی تو این شهرهاست. عناصر خاص شهری شامل: حصار (به عنوان لبه شهر) ، کاخ (به عنوان نشانه) ، معبد (به عنوان نشانه) ، بندرگاه و راه های تجاری قسمت مسکونی شهر که به صورت ارگانیک ساخته میشده فاقد خوانایی نسبت به منطقه تموس یا مذهبی شهر بوده. از دیگر نشانه های شهری وجود زیگورات ها بوده که نقش معبد داشته. من فکر می کنم قرار گیری این تمدن در کنار رودهای دجله و فرات به عنوان نشانه و جهت یابی بر حس خوانایی شهرها می افزوده. 8 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120454 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۲ تمدن بین النهرین فرم شهری رو به اون شکل نداشتن و بافت اصلی شهر خوانایی چندانی نداشت. تنها عنصری که باعث ایجاد خوانایی میشد کاخ اصلی و معبد بود حتی مسیرهای مشخصی هم واسه ارتباط بین اونا با محل سکونت نبود. در کل ویژگی های خاص به اون شکل نبوده که خوانایی که شهرای یونانی داشتن، شهرای تمدن بین النهرین هم داشته باشن. 6 لینک به دیدگاه
pari.v 10304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۲ اول از همه یه عذر خواهی بابت تاخیر.. خیلی درگیر درسامم واسه همین کم وقت می کنم بیام :5c6ipag2mnshmsf5ju3 خب بریم سراغ تمدن مصر در کل شهرهای تمدن مصر به علت زندگی فرعون اون شهر در نزدیکی مقبره خودش عمر زیادی نداشتن و هر فرعون در نزدیکی مکانی که مقبره خودشو می ساخته زندگی می کرده. این نوع جهان بینی خاص که فقط به آخرت خودشون اهمیت میدادن باعث میشده به خونه های شخصی اهمیت ندن و اونارو با مصالح کم دوام بسازن. شهر ها حصاری نداشته و در نتیجه نقش خوانایی به دلیل نداشتن لبه شهری کمرنگ میشه. تنها نشانه های شهری در تمدن مصر میتونه همون مقبره هایی باشه که فرعون ها واسه خودشون می ساختن. 6 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120454 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مهر، ۱۳۹۲ اول از همه یه عذر خواهی بابت تاخیر.. خیلی درگیر درسامم :sigh: واسه همین کم وقت می کنم بیام :5c6ipag2mnshmsf5ju3 خب بریم سراغ تمدن مصر در کل شهرهای تمدن مصر به علت زندگی فرعون اون شهر در نزدیکی مقبره خودش عمر زیادی نداشتن و هر فرعون در نزدیکی مکانی که مقبره خودشو می ساخته زندگی می کرده. این نوع جهان بینی خاص که فقط به آخرت خودشون اهمیت میدادن باعث میشده به خونه های شخصی اهمیت ندن و اونارو با مصالح کم دوام بسازن. شهر ها حصاری نداشته و در نتیجه نقش خوانایی به دلیل نداشتن لبه شهری کمرنگ میشه. تنها نشانه های شهری در تمدن مصر میتونه همون مقبره هایی باشه که فرعون ها واسه خودشون می ساختن. چیزی اضافه برای شهرای مصری ندارم که بگم. چون واقعاً چه تو فرم، چه حتی جنس و رنگ مصالح بناهاش و کلاً تو همه چیش خوانایی مانایی تعطیل. دلیل اصلیشم که خودت گفتی فقط همون مقبره ها و معبدشونه که حالت نشانه کمک میکنه به خوانایی شهر 5 لینک به دیدگاه
pari.v 10304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۲ منتظرم نقش شهرسازی در خوانایی شهرهای تمدن هندو یکی دیگه از دوستامون بگه 5 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۲ منتظرم نقش شهرسازی در خوانایی شهرهای تمدن هندو یکی دیگه از دوستامون بگه :ws37: از لحاظ خوانایی شاید بشه گفت این شهر ها کاملا راست گوشه و شطرنجی بودن و چیز عجیبی که در مورد یکی از شهرهای این تمدنه اینه (اسمش رو مطمئن نیستم) که هیچ محل یادمانی و نشانه درش یافت نشده:hanghead: البته من اینو تو جزوه ی تاریخ شهرم پیدا کردم. منبع کدوم کتابه؟:ws52: 3 لینک به دیدگاه
pari.v 10304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۲ از لحاظ خوانایی شاید بشه گفت این شهر ها کاملا راست گوشه و شطرنجی بودن و چیز عجیبی که در مورد یکی از شهرهای این تمدنه اینه (اسمش رو مطمئن نیستم) که هیچ محل یادمانی و نشانه درش یافت نشده:hanghead: البته من اینو تو جزوه ی تاریخ شهرم پیدا کردم. منبع کدوم کتابه؟:ws52: پست اولو بخون مریم جونم.. تاریخ شکل شهر :a030: 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده