hadigm47 16 ارسال شده در 3 آذر، 2013 برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام پس می توان گفت كسی كه خدا را احساس و درك نمی كند و به تنھائی و بی جائی او در جھان ایمان نمی آورد و با وی ھمنشین و ھمدرد و دوست نمی شود و مقام او را در روی زمین بر ای خود تقاضا نمی كند انسان بی دردی است . ولذا دردھا ئی كه به سراغش می آید ھمه از درد بی دردی است تا شاید درد انسان بودن پیدا كند یعنی درد خدا را در خود بیابد . و مرگ یعنی رسیدن جبری به مقام بیكسی و بی جائی . و انسان مجبور می شود كه در عرصۀ فنا برای خود بقا ئی بیابد بی ھیچ واسطه ای . این بقا ھمان خداست . از کتاب " درد خدا " استاد علی اکبر خانجانی -------------------------------------------------- بیماری،طنین کلام خدا در بدن مبارزۀ فیزیكی بر علیه بیماری احمقانه ترین مبارزۀ بشر است . ھر درد ی ، سخن خداوند با صاحب درد می باشد از درب وجود و ھیكل بیمار . و این نزدیك ترین و بیواسطه ترین رابطۀ خدا با بشر است . لذا نبرد برعلیه ھر دردی نبرد بر علیه خدا در خویشتن است . بلكه بایستی به درد گوش داد و ھوش داد و آنرا شنید و فھمید و پاسخ گفت . یعنی ھر دردی ھمانا وحی تن است : طنین كلام خدا در بدن است . از کتاب " درد خدا " استاد علی اکبر خانجانی ------------------------------------------------------------------- علل بیماریها آنچه كه در قلمرو دانش پزشكی بیماری نامیده می شود عموماً یا علائم بیماری است و . یا میوه ھای دردناك آن و نه خود بیماری . و كل دانش و فن پزشكی فقط تلاش می كند كه این علائم را محو و منھدم سازد و عوارض آزار دھنده اش را فقط تسكین دھد كه این تسكین در موفق ترین حالتش نیز موقتی است . در جریان این تلاش تنھا چیزی كه عملاً رخ می دھد پیچیده تر شدن و مزمن تر شدن بیماری است و از دست رفتن سرنخ ھای اولیه اش . و آنچه كه به لحاظ روانی برای بیمار در جریان این نوع معالجات رخ می دھد فرار از علل بیماری و تأمل و اندیشه نكردن دربارۀ ماھیت و معنا و عملكرد بیماری در خویشتن است . از کتاب " درد خدا " استاد علی اکبر خانجانی ------------------------------------------------------------ علت بیماریها بیماریھای بشر محصول ناكامیھای وی در امیال و آرزوھای آگا ه و ناآگاه وی است . این یك تعریف بشر ی از علّت امراض است چه جسما نی ، روانی ، عاطفی و چه متافیزیكی . و كلاً امراض و ناھنجاریھا و رنجهای بشر ی را می توان به ھمین چھار دسته تقسیم بندی نمود : سر درد ، پریشانی فكر ، نفرت و ترس، چھار نمونه از این چھار دسته بیماری ھستند . در واقع این چھار دستۀ كلّی از رنج و بیمار ی را می توان به این گونه ھم بترتیب عنوان كرد: امراض جسمی ، امراض ذھنی ، امراض قلبی و امراض وجودی . از کتاب " درد خدا " استاد علی اکبر خانجانی ---------------------------- فلسفه طب - ریشه بیماریها ترس از فقر، ترس از تنھائي، ترس از بي آبروئي، ترس از سرزنش و... جملگي معلول ترس از نابود شدن و احساس نابودي است كه بشر را به ھراس و جدال و حرص و اعمال تبھكارانه ميكشد و رنجور و دیوانه ميكند. و لذا حكیم مؤمني كه اصولاً اسوة فقر با فخر و عزّت و تنھائي با ھویت و شرافت است و آبرو و حیثیت او در گرو اتھامات مردمان جاھل نیست منشأ صدور سلامتي در مردم است. درقرآن كریم نیز آمده است كه ترفند شیطان اینست كه انسان را از فقر و تنھائي و مرگ مي ھراساند و سپس بسوي گناھان وسوسه ميكند و به دوزخ مي كشاند. از کتاب " فلسفه طب " استاد خانجانی ------------------------------------------------------- تظاهر ، ریشه بیماری ها " تظاهر " ریشه ھمه امراض و رنجھاي ناخواسته بشر است : تظاھر به بدبخت و ناتوان و مظلوم بودن، تظاھر به عاشق و مسئول و خردمند ومتدین بودن، تظاھر به قدرتمند و توانا بودن و.... و این به معناي دروغ ھمان ام الفساد تن و روان و دل بشر است. بیماريھا فسادھاي وجود بشرند و معلول ریاكاریھاي وي. تظاھر به چیزي كه نیستي ھمانا تظاھر به نیستي است. و این ابتلاء به نیستي است و علت العلل تباھيھا و بیماريھا و زجرھا كه فرد را نھایتا ًمشتاق بمرگ و نیستي ميكند و این حق نادانسته و جبري ھرتظاھر و تمارضي است كه انسان بطرزي جادوئي به آن مبتلا ميشود. براستي كه امراض و رنجھاي بشري جادوئي ترین وقایع در زندگي بشر ھستند كه بر حكمت و علمي فوق منطقي استوارند. قسمتی از کتاب " درد خدا" استاد علی اکبر خانجانی
ارسال های توصیه شده