رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

روزی پیرزنی خواهم شد

 

و هر روز هــــــــزار بار

داستان یک عمــــــر روزمرگی ام را

 

با سکوت

 

برای پرستارها خواهم گفت ....

 

مثل همیشه سکوت و سکوت و سکوت....

  • Like 5
ارسال شده در

هــــــرشب روی تخت من دختـــــری تنهـــا می خوابد

 

و من تا صبح به آرامی

 

اشک هایش را پاک می کنم...hanghead.gif

  • Like 6
ارسال شده در

9e1e6b0f7aa971511.jpg

 

آقای مجری:

واسه چی در ُ باز گذاشتی؟

 

فامیل دور:

واسه بهار .از در بسته دزد رد می‌شه ولی از در باز رد نمی‌شه. وقتی یه در ُ باز بذاری که دزد نمیاد توش. فکر می‌کنه یکی هست که در ُباز گذاشتی دیگه. ولی وقتی در بسته باشه، فکر می‌کنه کسی نیست ُ یه عالمه چیز خوب اون ‌تو هست ُ می‌ره سراغ‌شون دیگه. در باز ُ کسی نمی‌زنه. ولی در بسته رو همه می‌زنند. خود شما به خاطر این‌که بدونی توی این پسته دربسته چیه، می‌شکنیدش. شکسته می‌شه اون در. دل آدم هم مثل همین پسته می‌مونه. یه سری از دل‌ها درشون بازه. می‌فهمی تو دلش چیه. ولی یه سری از دل‌ها هست که درش بسته ‌اس. این‌قدر بسته نگهش می‌دارند که بالاخره یه روز مجبور می‌شند بشکنند و همه‌چی خراب می‌شه.

 

آقای مجری:

در دل آدم چه‌جوری باز می‌شه؟

 

 

فامیل دور:

در دل آدم با درد دله که باز می‌شه...!

 

 

کــــاش منم می تونستم درد و دل کنم....اما نمی دونم چرا با درد دل ، درد روی دلم سنگین تر و دلم مدام تنگ تر میشه...!hanghead.gif

  • Like 4
ارسال شده در

بدون شــــــــرح!hanghead.gif

1zkxnrue65yrkdme5h2.gif

 

  • Like 2
ارسال شده در

6fm37zzh0wezb5pwq8x.jpg

  • Like 3
ارسال شده در

کاش اونایی که رفتن پیش خـــــدا ، می تونستن بعضی وقتا بیان پیش ماها...

 

لااقل سالی یه بار...

لااقل برای یکی دو ساعت....

لااقل در حد بغل کردن و بوئیدن و بوسیدنشون....

 

کــــــــاش....

 

 

عزیزترینم یه هفته ی دیگه هم گذشت...اینیار جمعه اومدم پیشت...

 

از این به بعد جمعه ها میام...روزای دیگه ی هفته هم میام ولی قرار همیشگی مون جمعه ها...

 

می دونی چیه؟

پنج شنبه ها شلوغی اونجا نمیذاره یه دل سیر باهات حرف بزنم ...بس ک مدام میرم زیر نگاه سنگین بعضیا ...و غرغر کردن پیرزنا که دخترم بسه دیگه پاشو برو خونه...تو اینجوری کنی ک برنمی گرده...sigh.gif

 

می دونم بخاطر خودم میگن ...حتی بارها بین گریه هام اشکاشونو دیدم...اما جمعه ها میام که راحت تر بتونم کنارت بشینم و حرف بزنم...

 

امروز دلم بیشتر از همیشه گرفت...واسه کوچولویی ک قراره بیاد تو خونه و نیستی ک ببینیش....sigh.gif

 

خواهش می کنم تو خوابمون بیا...sigh.gif

 

جمعه 29-6-1392

  • Like 2
ارسال شده در

وقتی چوب توی فنجان چــای می افتاد

 

مامانم می گفت: نشونه ی اینه که بزودی مهمون میاد!

 

نمی دونم اینکه تازگیا کسی به مهمونی کسی نمیره از مهمون نوازی بد آدمای الآنه یا از چـــای کیسه ای احمــد؟!hanghead.gif

  • Like 2
×
×
  • اضافه کردن...