ms13 1488 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۲ خیلی حس بدیه ... میگن وقتی یه آدم از هیچ چیز دیگه لذت نمیبره یعنی پیر شده ... ما از زندگیمون هیچی نفهمیدیم توی جوونمیون پیر شدیم توی مملکت ما هم که تفریح وجود نداره ... مثلا الان اگه یه بار سر همین چهارراه میبود خیلی حال میداد یا اگه امشب داریوش کنسرت میداشت ! چیکار کنم بنظر شما ؟ از چی لذت ببرم ؟ سرگرم چیا بشم ؟ الان یه جوری شدم که مثلا همین اینترنت اومدن رو دیگه عین قدیما دوست ندارم یا فیلم دیدن یا خیلی چیزای دیگه که در گذشته جزو سرگرمیها و علایقم بوده ... اصلا اینا به کنار دیگه حوصله ی هیچی رو ندارم ... به کارای شخصیم هم نمیرسم (کارهایی مثل مسواک زدن ، حموم رفتن و...) همه چیز برام حال به هم زنه ... 15 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۲ خیلی حس بدیه ... میگن وقتی یه آدم از هیچ چیز دیگه لذت نمیبره یعنی پیر شده ... ما از زندگیمون هیچی نفهمیدیم توی جوونمیون پیر شدیم توی مملکت ما هم که تفریح وجود نداره ... مثلا الان اگه یه بار سر همین چهارراه میبود خیلی حال میداد یا اگه امشب داریوش کنسرت میداشت ! چیکار کنم بنظر شما ؟ از چی لذت ببرم ؟ سرگرم چیا بشم ؟ الان یه جوری شدم که مثلا همین اینترنت اومدن رو دیگه عین قدیما دوست ندارم یا فیلم دیدن یا خیلی چیزای دیگه که در گذشته جزو سرگرمیها و علایقم بوده ... اصلا اینا به کنار دیگه حوصله ی هیچی رو ندارم ... به کارای شخصیم هم نمیرسم (کارهایی مثل مسواک زدن ، حموم رفتن و...) همه چیز برام حال به هم زنه ... سلام دوست عزیز برای اینکه از زندگی لذت ببری باید تعریفت رو از لذت عوض کنی توی زندگی ما خیلی چیزها هست که میشه ازش به سادگی لذت برد فقط کافیه که زاویه دیدتو عوض کنی تا چیزهای جدید رو ببینی یه نگاه به این تاپیک بزن ازلذتهای کوچک زندگیت بگو........ میبینی میشه از چیزهای خیلی ساده هم لذت برد مشکل اشخاصی مثل شما اینه که واسه لذت بردن از زندگی باید همه چی براشون مهیا باشه واقعا لذت رو در لذات شهوانی میبینی؟اینکه بری توی یه بار و کلی خانومهای خوشگل ببینی یا یه گیلاس مشروب رو یه نفس بری بالا؟واقعا یعنی دنیای یه آدم میتونه تا این حد کوچیک باشه؟که تا اینها رو نداه بگه دیگه زندگی بی معنیه؟نه عزیز دل برادر ......گاهی خیلی حرفها کلیشه شده اما خوبه حتما شنیدی که میگن چشم دل باز کن که جان بینی.......آنچه نادیدنیست آن بینی یا اینکه آدمهای موفق یا راهی خواهند یافت یا راهی خواهند ساخت خلاصه بگم برای لذت بردن از زندگی کار خاصی نباید کرد فقط باید موقعیت لذت بردن رو برای خودت مهیا کنی 9 لینک به دیدگاه
R@M!N 2978 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۲ دوست عزیز این احساست نتیجه ی افسردگی هست ......و هیچ چیز جز تغییر وضعیت موجود بهتون کمک نمی کنه و مقصر اصلی خودتون هستید نه اینکه تفریح نیست.....اونهایی که از این تفریحات رو در کشورهای دیگر دارند آمار افسردگیشون بیشتره.....پس خودتون باید شرایط رو تغییر بدید 10 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۲ شما افسرده هستید یا در شُرُف افسرده شدن هستید. که من حدس میزنم در نتیجه بیکاری و یکنواختیِ زندگی اتان هست. فقط خودتان میتوانید به خودتان کمک کنید. اگر در انجام دادن کارهای شخصی اتان دچار مشکل شدید بهتره هرچه زودتر به یک روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنید. 10 لینک به دیدگاه
ms13 1488 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۹۲ از کوچکترین چیزها هم نمیتونم لذت ببرم... مث لذت خوردن یک غذای خوشمزه... الان چند وقته غذا که میخورم برام فرقی نمیکنه سرد باشه یا گرم با نمک باشه یا بی نمک... فقط برای گرسنه نبودن غذا میخورم 3 لینک به دیدگاه
ms13 1488 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 شهریور، ۱۳۹۲ هر روز مضخرفتر از دیروزحالم از این زندگیم بهم میخوره 2 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 شهریور، ۱۳۹۲ هر روز مضخرفتر از دیروزحالم از این زندگی بهم میخوره مهندس جان مثل داداشم میدونمت حتما برو دنبال یه شغل خوب اگه شاغل نیستی... شاغلی؟ 2 لینک به دیدگاه
yase moattar 27 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 شهریور، ۱۳۹۲ به نظر من باید روی مسایل معنوی خودت کار کنی. من خودمم به خاطر یه اتفاق بد تو زندگیم این دوران رو کمی تجربه کردم و تنها چیزی که منو نجات داد پناه بردن به خدا بود همیشه ازش میخوام نذاره به اون حال و هوا برگردم خداد کمکم کرد که نتونم تمرکز کنم و درس بخونم منتظر نتایج ازمون ارشد هستم اگه برم دانشگاه بهتم میشم. خدا خیلی مهربونه فقط کافیه واقعا صداش کنی... 4 لینک به دیدگاه
مجید بهره مند 43111 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 شهریور، ۱۳۹۲ فقط به خدا توکل کن همه تفکرات منفی رو بریز دور از اول شروع کن تو می تونی 3 لینک به دیدگاه
behe 2545 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 شهریور، ۱۳۹۲ تازه شدیم مثل هم ... حتی حوصله ی انجام تمرینات بدنسازی رو هم ندارم .!! خدایـــــــــــــــــــــــــــــا 3 لینک به دیدگاه
Ashkan_ad72 1891 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 شهریور، ۱۳۹۲ میتونی شرایط زندگی تو عوض کنی یه نصیحت کوچولو هم بهت بکنم واقعا تاثیر گذره آهنگ غمگین گوش نده واقعا تاثیر گذره آهنگ میخوای گوش بدی شادو بترکون گوش بده یه ماهه معجزه میکنه دیگه اینکه تو واسه خودت برنامه ریزی نداری یا اگه هم داری تفرییح در اولویت قرار داره میتونی یه برنامه واسه خودت بریزی که مثلا از فردا میخوام فلان کارو بکنم یا برم سره کار ، کاراییی که قبلان انجام نمیدادی بیکاری زیاد آدمو کسل میکنه خود من هم چند وقتیه که خونه موندم دیگه دارم دیوونه میشم موفق باشی دوستم 4 لینک به دیدگاه
ala. 30 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 شهریور، ۱۳۹۲ خیلی حس بدیه ... میگن وقتی یه آدم از هیچ چیز دیگه لذت نمیبره یعنی پیر شده ... ما از زندگیمون هیچی نفهمیدیم توی جوونمیون پیر شدیم توی مملکت ما هم که تفریح وجود نداره ... مثلا الان اگه یه بار سر همین چهارراه میبود خیلی حال میداد یا اگه امشب داریوش کنسرت میداشت ! چیکار کنم بنظر شما ؟ از چی لذت ببرم ؟ سرگرم چیا بشم ؟ الان یه جوری شدم که مثلا همین اینترنت اومدن رو دیگه عین قدیما دوست ندارم یا فیلم دیدن یا خیلی چیزای دیگه که در گذشته جزو سرگرمیها و علایقم بوده ... اصلا اینا به کنار دیگه حوصله ی هیچی رو ندارم ... به کارای شخصیم هم نمیرسم (کارهایی مثل مسواک زدن ، حموم رفتن و...) همه چیز برام حال به هم زنه ... به نظرم شما باید عاشق شی و یه همراه خوب برا خودت پیدا کنی 3 لینک به دیدگاه
ژارسین 4579 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 شهریور، ۱۳۹۲ چند روز پیش یه نفری را دیدم که به خاطر مریضیش پاش را میخواستند قطع کنند اینقدر ناراحت بود ک انگار هیچ چیزی مهم تر از پاش توی زندگیش نداشته شاید قبلا مثل من وتو براش مهم نبوده اما حالا که داره از دستش میده فهمیده قدر داشته هات را بدونی و ازشون خوب استفاده کن تا یه روز اگه از دستش دادی حسرتشا نخوری حسرت نداشته هات را نخور اگه فکر میکنی نداشته هات ارزشمند هستند سعی کن به دستشون بیاری 4 لینک به دیدگاه
ms13 1488 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 شهریور، ۱۳۹۲ به نظرم شما باید عاشق شی و یه همراه خوب برا خودت پیدا کنی دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشه ی بامی که پریدیم پریدیم 1 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۲ راستش منم یه مدتی تو زندگیم ناامید بودمیعنی افتضاح تا بدترین حدش هم پیش رفتم یعنی دیگه زندگی نمیکردم یه مرده متحرک بودم اما دیدم زندگیم همینطور داره میره ومن علافم بهترین کار برامن این بود که اول اینو قبول کردم که خدا حواسش بهم هست وهمه جوره پایمه بعد رابطه مو با دوستای قدیمیم بیشتر کردماونا که منو فراموش کرده بودن اما من رفتم طرفشون باهاشون رفتم بیرون خوش گذروندم چه جوری؟ حتی با خوردن یه بستنی در کنارشون هم لذت بردم داد کشیدم یه جای خلوت داد کشیدم از ته دلم گریه کردم اونم از ته دل خندیدم اونم بی دلیل وازت ه دل یعنی مینشستم جوک میخوندم واز ته دل میخندیدم تمام آهنگای غمگین گوشیم رو پاک کردم واصلا گوش ندادم صبح ها رفتم بیرون صبح زود بیدار شدم دویدم اینا مه لذت داره اما اما اما اگر نخوای اگر به خودت تلقین کنی که از هیچی نمیشه لذت برد،وا میمونی ومیبری 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده