*Polaris* 19606 ارسال شده در 27 شهریور، 2010 روزها بگذشت و تنها مانده ایم در فراغ عشق او جامانده ایم زانکه او گشته حکیم و هم مدیر کسر شان او شده و مانده ایم :icon_pf (34): من در این سو تنهای تنهایم من در این سو از غصه می میرم تو در آن سو آزاد آزادی تو در آن سو شاداب و خندانی 3
royan aria 2423 ارسال شده در 27 شهریور، 2010 ایلیا شاعر, سخنور ,نیکنام شعرهایش ,فی البداهه ,نقره فام مینهد درشعر ,جان خویش را تا کند خوش ,ذهن نواندیش را ایلیا ،خائن ،دروغگو بی ادب شعرهایش هم چو شعری بی طرب :icon_pf (34): مینهد اندر آواتار عکس نیک لیک خود مردی است بی حسن و ادب :167: اینو در جواب بالایی گفتم یه وقت روت زیاد نشه 2
Doctor_Shovan مهمان ارسال شده در 27 شهریور، 2010 ایلیا ،خائن ،دروغگو بی ادب شعرهایش هم چو شعری بی طرب :icon_pf (34): مینهد اندر آواتار عکس نیک لیک خود مردی است بی حسن و ادب :167: اینو در جواب بالایی گفتم یه وقت روت زیاد نشه باید اینجا چند شلاقت زنم تازیانه بر تن وجانت زنم ایلیا خوب است حال او نگیر خرده بر اشعار و حال او نگیر :guntootsmiley2:
royan aria 2423 ارسال شده در 27 شهریور، 2010 باید اینجا چند شلاقت زنم تازیانه بر تن وجانت زنم ایلیا خوب است حال او نگیر خرده بر اشعار و حال او نگیر :guntootsmiley2: راستی آیا تو هرگز دیده ای؟ این بلای جان ما این ایلیا :w00: تو ندیدی بی مرامی های او نیستی اندر میان کار ما :w00: یک پدیده دارد اینجا انجمن وان پدیده هست اینجا ایلیا :icon_pf (34): منظورم از پدیده همون آتیش پاره زیرآب زن خودمونه 4
Doctor_Shovan مهمان ارسال شده در 27 شهریور، 2010 راستی آیا تو هرگز دیده ای؟ این بلای جان ما این ایلیا :w00: تو ندیدی بی مرامی های او نیستی اندر میان کار ما :w00: یک پدیده دارد اینجا انجمن وان پدیده هست اینجا ایلیا :icon_pf (34): منظورم از پدیده همون آتیش پاره زیرآب زن خودمونه این که گفتی علتش در اسمان یا در اعماق زمین است ای جوان ؟ این پدیده بهر ما سودش بگو یا که از اقوال موعودش بگو
*Polaris* 19606 ارسال شده در 28 شهریور، 2010 این که گفتی علتش در اسمان یا در اعماق زمین است ای جوان ؟ این پدیده بهر ما سودش بگو یا که از اقوال موعودش بگو وای،چه دردی ست دوریت دیگر،تاب و توانم نیست بیا،ای آرام جان من بیا و درد را بگیر از من 5
ترنج 209 ارسال شده در 28 شهریور، 2010 وای،چه دردی ست دوریتدیگر،تاب و توانم نیست بیا،ای آرام جان من بیا و درد را بگیر از من نه همین خیالت راحت از بابت درس خوانیست از روی اساتید شرمنده ابدا حوصله ی خواندن نیست 4
royan aria 2423 ارسال شده در 29 شهریور، 2010 این که گفتی علتش در اسمان یا در اعماق زمین است ای جوان ؟ این پدیده بهر ما سودش بگو یا که از اقوال موعودش بگو وین که گفتی نیست اندر آسمان نه در اعماق زمین و نه زمان این پدیده هست نامش ایلیا آدمی پر خاصیت در این مکان نه همین خیالت راحتاز بابت درس خوانیست از روی اساتید شرمنده ابدا حوصله ی خواندن نیست تو ندانی که در این عصر یخی(دانشگاه) هیچ کس در شرف ماندن نیست نه کتاب و نه مداد و نه حساب ابدا حوصله ی خواندن نیست 5
Doctor_Shovan مهمان ارسال شده در 6 مهر، 2010 وین که گفتی نیست اندر آسمان نه در اعماق زمین و نه زمان این پدیده هست نامش ایلیا آدمی پر خاصیت در این مکان تو ندانی که در این عصر یخی(دانشگاه) هیچ کس در شرف ماندن نیست نه کتاب و نه مداد و نه حساب ابدا حوصله ی خواندن نیست تو ازتبریز یا تهران هستی ؟ که راه ما به ت و ,ت ببستی ؟ تو با تار ت و پودی هم از, ت به راه قافیه صد دام بستی
pejman.pna 297 ارسال شده در 12 مهر، 2010 یگانه دختری در انجمن ها یگانه دلبری در هرگذرگاه تو را با آب و جارو باید شستن تو را با سایت یاهو باید جستن 5
marjan17 4150 ارسال شده در 14 مهر، 2010 یگانه دختری در انجمن هایگانه دلبری در هرگذرگاه تو را با آب و جارو باید شستن تو را با سایت یاهو باید جستن ندانم در زمین و در زمان است فقط دانم که سلطان جهان است سری چون گل دلی دروازه دارد نگویم من که چت اندازه دارد میان دختران او بهترین است میان عاشقان عاشقترین است برای شادی روحت تو پژمان بکش جارو که هم اب است و هم نان 7
قاصدکــــــــ 20162 مالک ارسال شده در 18 مهر، 2010 ديري است كه از سلسه گيسوي رفيقان خبري نيست كه نيست از آن همه عشاق و مريدان و نجيبان نفري نيست كه نيست در دل بشكست شيشه ي پيمانه و پيمان شراب گويي كه از آن آتش پنهان شرري نيست كه نيست پ.ن : ... 5
amirgb 8546 ارسال شده در 18 مهر، 2010 تو که رفتی آسمون رنگش رو باخت قناری لونش روی غم ها ساخت تو که رفتی انگاری دنیا شکست غم عالم همه تو دلم نشست تو که رفتی دیگه بلبل نمی خوند دیگه گل تو باغچه آواز نمی خوند تو که رفتی دیگه نبضم نمی زد نفسم تو سینه بر در نمی زد تو که رفتی عمر من هم دیگه رفت همه امید و تلاشم دیگه رفت تو که رفتی من هم از دنیا می رم تا شاید بگی آخیش گداشت و رفت 7
piton 429 ارسال شده در 18 مهر، 2010 به کجا روی تو اخر همه جا رو غم گرفته من از ان دنیا گرفتم خبری که نم گرفته همه گونه های عاشق ز فراق و درد و دوری تو بمان کنارم امشب که دلم رو غم گرفته 5
قاصدکــــــــ 20162 مالک ارسال شده در 18 مهر، 2010 تو که رفتی آسمون رنگش رو باختقناری لونش روی غم ها ساخت تو که رفتی انگاری دنیا شکست غم عالم همه تو دلم نشست تو که رفتی دیگه بلبل نمی خوند دیگه گل تو باغچه آواز نمی خوند تو که رفتی دیگه نبضم نمی زد نفسم تو سینه بر در نمی زد تو که رفتی عمر من هم دیگه رفت همه امید و تلاشم دیگه رفت تو که رفتی من هم از دنیا می رم تا شاید بگی آخیش گداشت و رفت چو وصال شد ميسر همه نامه ها بسوزد همه جامه ها بريزد همه وعده ها بپوسد چو وصال شد ميسر دگر از قفس خبر نيست چو رها شد اين قناري دگر از هوس خبر نيست چو كه آرزو رسيدت دگر اين نفس چه خواهي ؟ شب خاموشي و صيحه دگر از جرس چه خواهي ؟ همه لحظه بر جبينم فقط اين سخن بببينم به خداي آسمان ها همه آرزويم آن است كه به آرزو بميرم 10
pejman.pna 297 ارسال شده در 19 مهر، 2010 مرا گر بود چراغی که در آن کنم نگاهی با نگاه خود ببینم شور و حال آن جوانی آن جوان که در کم و بیش می کند دل خود را ریش که رسد به آن نگارش که کند همی نگاهش 7
pejman.pna 297 ارسال شده در 22 مهر، 2010 مرا گر بود چراغی که در آن کنم نگاهیبا نگاه خود ببینم شور و حال آن جوانی آن جوان که در کم و بیش می کند دل خود را ریش که رسد به آن نگارش که کند همی نگاهش مثل اینکه کسی نمی خواد ادامه بده! شعر و شاعر، اشک و چشم شهر و منزل، نور چشم می کند بر من اشاره می کشد مرا به خویش ای ز دست داده عنان بازگرد بر اصل خویش 3
mehdi_61 141 ارسال شده در 25 آذر، 2010 امشب گرفتارم به درد آشنایی دردی که غمخوار من عزلت نشین است در این دچار ممتد بی همنشینی آیا کسی در یادش این مطرود شب هست؟ 2
pejman.pna 297 ارسال شده در 26 آذر، 2010 تیر غم بر قلب من باز هم نشست قلب غم دار مرا بار دگر در هم شکست 1
mehdi_61 141 ارسال شده در 26 آذر، 2010 مرا سرمای سختی بر تنم رفت سرم سنگین و خود افتاده بر تخت تبم میسوزد و گوشم زند زنگ یونی و کار نمیروم تا آخر هفت(هفته) 3
ارسال های توصیه شده