رفتن به مطلب

لامپ های CRT


Adel00

ارسال های توصیه شده

لامپ های CRT

 

kfqu05hjsp0ocrye1q7.jpg

 

یکی از روشهای تصویرسازی در لامپهای تکثیر کننده فوتونی ، استفاده از لامپ تصویر است. لامپ تصویر وسیله‌ای است که برای تصویرسازی مورد استفاده قرار می‌گیرد. سطح اول در یک لامپ تصویر درست مانند سطح اول در یک لامپ تکثیر کننده فوتونی است. تفاوتی که هست این است که

 

یکی از روشهای تصویرسازی در لامپهای تکثیر کننده فوتونی ، استفاده از لامپ تصویر است. لامپ تصویر وسیله‌ای است که برای تصویرسازی مورد استفاده قرار می‌گیرد. سطح اول در یک لامپ تصویر درست مانند سطح اول در یک لامپ تکثیر کننده فوتونی است. تفاوتی که هست این است که توزیع فضایی نقش نور که از سیستم اپتیکی تحویل می‌شود، برای کاربرد بعدی حفظ می‌شود.

 

 

انواع لامپ تصویر

دو نوع لامپ تصویر وجود دارد که یکی در تولید علائم الکترونیکی نظیر دوربين هاي تلويزيوني مورد استفاده قرار می‌گیرد که لامپ ذخیره نام دارد و دیگری لامپ مبدل یا تقویت کننده است که تولید تصویری از صحنه می‌کند که با چشم غیر مسطح دیده نمی‌شود.

 

لامپ ذخیره

یک لامپ ذخیره از دو قسمت تشکیل شده است:

قسمت خواندن و قسمت نوشتن، که قسمت نوشتن از یک سطح فوتوالکتریک و یک سطح ذخیره تشکیل شده است. با اعمال ميدان الكتريكيیا مغناطیسی بین این دو سطح فوتوالکترونهای گسیلیده از کاتد به سوی نقطه متناظرشان در سطح ذخیره هدایت می‌شوند. در سطح ذخیره این الكترونهاولید یک توزیع بار نایکنواختی که به مانند یک تصویر آینه‌ای توزیع نور در کاتد فوتوالکتریک است، می‌کنند.

 

 

این نقش بار بوسیله یک باریکه الکترون در روی سطح ذخیره به صورت مجموعه‌ای از خطوط نزدیک به هم و متوازی خوانده می‌شود. از آنجا که مقدار بار مورد لزوم برای تولید یک توزیع یکنواخت بستگی به تابندگی دارد که نایکنواختی را تولید کرده است، تغییرات بار علائمی را بوجود می‌آورد که می‌توان بعد از تقویت برای تولید یک تصویر تلویزیونی بازنمون کرد.

 

مبدل تصویر یا تقویت کننده

تقویت کننده‌ها و مبدلهای تصویر تولید تصویر مرئی می‌کنند. یک تقویت کننده تصویر از یک صفحه تاریک ، تصویری تولید می‌کند که به آسانی قابل مشاهده است. مقابل انتهای این لامپها نظیر لامپهای ذخیره یک فتوکاتد گسیلنده و یک عدسی الکتروستاتیک برای کانونی کردن توزیع الکترون روی صفحه مخصوص قرار دارد. در مبدلهای تصویر یک صفحه فسفری تصویر را دریافت می‌کند. با یک ولتا‍ژشتاب مناسب ، فوتوالکترون می‌تواند فسفر روی صفحه را تحریک کند و روشنایی تصویر را زیاد کند. در آن صورت تحریک فسفرهای مرئی ، تصویر روی فوتوکاتد را به تصویر مرئی تبدیل می‌کند.

 

تقویت تصویر

برای تقویت تصویر فوتوکاتد دوم در جلوی پرده فسفری اول قرار می‌گیرد و یک روش دیگر استفاده از صفحه میکروکانال درون لامپ تصویر است. این وسیله از تکثیرکن‌های کانالی کوتاه و طولی زیاد که کناد هم لوله شده و تولید یک صفحه گرد را داده‌اند، تشکیل شده است. فوتوالکترونها شتاب گرفته و وارد یک کانال می‌شوند و پیش از اینکه به پرده فسفری متصل و به روی صفحه میکروکانال برخورد کنند، تکثیر می‌شوند.

 

محدودیت لامپ ذخیره

اگر قسمتی از تصویر خیلی روشن باشد، منطقه اطراف را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اگر جسم تغییر نکند، تصویر به صورت یک تصویر بعدی نمایان می‌شود. این مورد از چارچوبی به چارچوب دیگر اتفاق می‌افتد. در موارد مشخص این تاثیر ناکامل قدرت تفکیک سیستم را به اندازه نقش تصویر تحت تاثیر قرار می‌دهد.

 

 

صفحه فسفري‌

هر ماده‌اي است كه در معرض تابش پرتو، (پرتو تابيده شده ممكن است فرابنفش يا پرتوالكتروني باشد)، نور مرئي تابش كند فسفر ناميده مي‌شود. رنگ‌هاي فلورسنت نيز نور فرابنفش نامرئي را جذب مي‌كنند و نور مرئي با يك رنگ خاص را تابش مي‌كنند.

 

در يك لامپ اشعه كاتدي نيز سطح داخلي صفحه تلويزيون با فسفر پوشيده شده است. وقتي الكترون‌ها با صفحه برخورد مي‌كنند، صفحه تابش مي‌كند. در تلويزيون‌هاي سياه و سفيد فقط يك نوع فسفر وجود دارد كه با برخورد الكترون به آن نور سفيد تابش مي‌كند؛ اما در تلويزيون رنگي 3نوع فسفر وجود دارد كه به صورت نقاط يا رديف‌هايي هستند كه نور قرمز، سبز و آبي تابش مي‌كند. اگر به صفحه تلويزيون نزديك شويد، مي‌توانيد اين نقاط رنگي را ببينيد. در مقابل 3 پرتو الكترون وجود دارد كه اين 3 رنگ را روشن مي‌كنند. رنگ‌هاي ديگر از تركيب اين رنگ‌ها به دست مي‌آيند. وقتي روي صفحه يك نقطه قرمز داريم، پرتو الكترون نور قرمز عمل مي‌كند و فسفر نور قرمز را روشن مي‌كند. وقتي يك نقطه سفيد داريم، هر سه رنگ با هم روشن مي‌شوند و تركيب آنها نور سفيد را تشكيل مي‌دهد. تا به حال هزاران فسفر مختلف براساس رنگي كه تابش مي‌كنند و مدت زماني كه تابش آنها طول مي‌كشد، فرمول‌بندي شده‌اند.

 

پرتو الكترون در واقع تصوير را روي صفحه نقاشي مي‌كند. مدارهاي الكتريكي درون تلويزيون به كمك سيم‌پيچ‌هاي مغناطيسي، پرتو الكترون را به صورت رفت و برگشتي و بالا و پايين روي صفحه حركت مي‌دهند. پرتو الكترون يك خط از تصوير را از چپ به راست نقاشي مي‌كند و سپس بسرعت برمي‌گردد، كمي پايين مي‌آيد و يك خط افقي ديگر را نقاشي مي‌كند و همين طور تا پايين ادامه مي‌يابد. زماني كه پرتو به ابتدا برمي‌گردد، خاموش است و اثري روي صفحه نمي‌گذارد. زماني كه پرتو روشن است و خطوط تصوير را نقاشي مي‌كند با تغيير شدت پرتو درجه‌هاي مختلف رنگ توليد مي‌شود و به اين ترتيب تصوير تشكيل مي‌شود، چون فاصله بين خطوط بسيار كم است، مغز ما همه آنها را مانند يك تصوير مي‌بيند. از بالا تا پايين صفحه تلويزيون به طور معمول 480 سطر وجود دارد كه تصوير را تشكيل مي‌دهد.

 

 

عملكرد يك سيستم تلويزيون

عملكرد فني يك سيستم تلويزيوني با كيفيت تصاوير توليد شده سنجيده مي‌شود و يك تصوير هنگامي با كيفيت بالا ارزيابي مي‌شود كه بازسازي نزديك به كامل يك صحنه واقعي باشد تغيير عمده‌اي در تصوير يك صحنه به دلايل هنري (به عنوان مثال محو و يا مات كردن بخش‌هايي از پس زمينه تصوير)ممكن است انجام شود اما هدف اصلي از تكنيك تلويزيون بازسازي مجدد و يا حتي‌المقدر مشابه تصوير صحنه اصلي مي‌باشد.

 

با توجه به مطالب فوق نتيجه مي‌شود كه ارزيابي شما تصاوير تلويزيوني در نهايت به صورت نظري خواهد بود و اين امر نمي‌تواند براي مهندسين و متخصصان تلويزيون مطلوب باشد زيرا آنها به معيارهاي عملي و كمي نياز دارند تا در طراحي و عملكرد تلويزيوني و توسعه محصولات جديد از آنها استفاده برده و نتيجه كار خود را به صورت كمي ارزيابي نمايند.

 

تعيين معيارهاي كيفي عيني براي تصاوير تلويزيون با توجه به لزوم مقايسه مابين اين تصاوير با سيستم عكاسي و فيلم پيچيده‌تر مي‌شود.

 

عكاسي مقدم بر تلويزيون بوده و كيفيت فيلم به طور سنتي مبنايي براي تعيين كيفيت تصاوير تلويزيون محسوب مي‌شود.

 

بارها عنوان شده كه هدف سيستم تلويزيون آنالوگ متداول، مشابه‌سازي كيفيت فيلم سينمايي 16 ميليمتري مي‌باشد و همچنين هدف سيستم HDTV (تلويزيون با وضوح بالا) رسيدن به كيفيت فيلم‌هاي سينمايي صفحه عريض مي‌باشد

 

مقايسه كيفيت تصاوير تلويزيون و فيلم مشكل است و نمي‌تواند دقيق باشد زيرا به طور ذاتي تفاوتهايي مابين فرايندهاي به كار رفته در عكاسي و تلويزيون وجود دارد كه اين امر را غيرممكن مي‌سازد. با وجود اين تفاوتها، متخصصان تلويزيون مي‌بايست استانداردهايي عملي براي تعيين كيفيت تصاوير به كاربرند كه مشابه استاندارهاي مربوط به فيلم باشد گرچه اين مقايسه نمي‌تواند دقيق باشد.

 

طي ساليان گذشته تحقيقات مفصلي توسط صنايع عكاسي و تلويزيون در اين خصوص به عمل آمده و تعاريف عملي از معيارهاي كيفي تصاوير تلويزيون به همراه روش‌هاي اندازه‌گيري و مشخصات فني مربوط از اين تحقيقات حاصل شده است. ليست جامع اين معيارها همراه با روش‌هاي اندازه‌گيري براي سيستم‌هاي رنگي و تك‌رنگ به طور مشترك توسط EIA (انجمن صنايع الكترونيك) و TIA (انجمن صنايع مخابرات) تحت استاندارد EIA-TIA-250-C تدوين و منتشر شده است. گرچه اين جزوات به منظور تدوين استانداردهاي سيستم ارسال سيگنال تدوين شده اما مبناي مناسبي براي ارزيابي عملكرد كل سيستم مي‌باشد.

 

 

از آنجايي كه خرابي و ضعف عملكرد در يك سيستم معمولاً تجمعي مي‌باشد، استانداردهاي انتقال نيز نسبت به سيستم كامل، شديدتر و داراي معيارهاي بالاتري مي‌باشد.

 

 

معيارهاي كيفيت تصوير

معيارهاي كيفيت تصوير را مي‌توان به دو گروه تقسيم كرد. معيارهاي اصلي كه در مورد كليه سيستم‌هاي تصوير كاربرد دارد و عيوب تصويري كه بعضي از آنها مختص تصاوير تلويزيوني مي‌باشد، معيارهاي اصلي شامل وضوح تصوير، مقياس خاكستري و نسبت سيگنال به نويز و رنگ‌سنجي مي‌باشند كه در اين نوشته به طور اجمال به آنها پرداخته مي‌شود.

 

 

 

 

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...