واقع بینی یا خود کم بینی نظر شما چیست؟؟

[Lean 56968]

مطلب زیر شامل واقعیاتی است که شاید کمتر به اونها فکر کرده باشیم ، حالا نظر شما چیست ملت ما داشته های بیشتر داره یا نداشته های بیشتری؟؟؟

 

[h=5]تو ژاپن قورباغه و هشت پا و بعضی دیگه از آبزی ها رو زنده زنده تو رستورانها پوست میکنن میخورن، !!!!

تو چین سگ و گربه و به قول خودشون هر موجود زنده ای رو میخورن.

ماهی رو زنده زنده میندازن تو روغن سرخ میکنن و لذت میبرن.

تو جنوب شرق آسیا تو بعضی رستوران ها میمون رو زنده زنده میخورن و کلی لذت میبرن.

تو هند گاو رو نمیخورن چون میگن مقدسه بلکه پهن گاو رو میخورن.

کره ای ها میان ایران فوتبال ببین بازی که تموم میشه جلو دوربین آشغال ها رو جمع میکنن بگن ما خیلی با فرهنگیم و ما هم میایم(از جمله خود من) هی تو فیسبوک شیر میکنیم اما تو کشور خودشون وقتی میبازن و نمیتونن فیلم بازی کنن بطری و آشغال سمت تیم میهمان پرت میکنن و کسی اینا رو تو فیسبوک شیر نمیکنه.

تو برزیل سر داور رو وسط زمین میبرن.

تو آمریکا یارو اسلحه بر میداره 20 تا دانش آموز رو میکشه.

تو اروپا 2 تا مرد خیلی رسمی باهم ازدواج میکنن.

تو عربستان زنها حتی حق رانندگی هم ندارن!

 

و 1000 بی فرهنگی و کار عجیب غریبه دیگه..

 

اونوقت تو کل دنیا میان میگن ایرانیها بی فرهنگن، خودمون هم تیریپ روشن فکری بر میداریم میگیم ما بی فرهنگیم.

 

خداییش اگه تو ایران داور رو میکشتن هم مارو از جام جهانی محروم میکردن هم فوتبالمون تعلیق میشد!!

 

ما خیلی با فرهنگیم بخدا، خیلی خونگرم و دوست داشتنی هستیم، مشکل ما اینه که شخصیت بین المللی کشورمون خیلی ضعیفه، مشکل ما اینه که نژادمون آریاییه، مشکل ما اینه که فرهنگ 2500 ساله داریم، آره دوستان، اونا نمیخوان و نمیذارن ما تو دنیا همونجوری که هستیم معرفی بشیم.

 

بی فرهنگیم؟؟؟

[/h]

 

 

 

 

 

 

یا با فرهنگیم؟؟

 

 

 

 

 

 

 

[سنا سادات 2449]

واقعا جالب بود مرسییییییییییییی امیدوار شدم

[Fo.Roo.GH 24356]

واقع بینی اینه که با چند تا مصداق بی فرهنگی و بی شعوری تو جوامع دیگه به خاطر اینکه تو اون زمینه ها به این شکل رفتار نمیکنیم(که خیلی مواقع هم میکنیم و البته توجیه هم مال همین موقع هاست!) توهم انسانیت و فرهنگمون نزنه بالا!

[Lean 56968]

واقع بینی اینه که با چند تا مصداق بی فرهنگی و بی شعوری تو جوامع دیگه به خاطر اینکه تو اون زمینه ها به این شکل رفتار نمیکنیم(که خیلی مواقع هم میکنیم و البته توجیه هم مال همین موقع هاست!) توهم انسانیت و فرهنگمون نزنه بالا!

 

یعنی از نظر تو ملت ایران جزو بی فرهنگ ترین هاست؟

[victoria_r 7682]

واقع بینی اینه که ما مشکلات و نقطه ضعفهامونو بدونیم و بررسی کنیم ببینیم چجوری میشه درستشون کرد و خوبی ها و نقاط قوتمونم بدونیم و ببینیم چجوری میشه قوی ترشون کنیم.

 

متاسفانه ما یا فقط مشکلات و نقطه ضعفهامونو میبینیم و بعد هم برای درست کردنش کاری نمیکنیم که این میشه خود کم بینی و یا اینکه فقط خوبی هامونو میبینیم و باز هم کاری نمیکنیم که قوی تر بشن که اینم نوعی اعتماد به نفس کاذبه یا خودبزرگ بینی الکی که هر دوشون مانع پیشرفت میشن.

باید بتونیم هردوشونو در کنار هم انجام بدیم اینجوری میتونیم پیشرفت کنیم.

این در مورد یک انسان هم صدق میکنه.

 

ما نقاط قوت زیادی داریم ولی چون همش داریم روی نقاط ضعفمون مانور میدیم اونم بدون پیدا کردن راه حل و تلاش برای درست شدنشون،کم کم داریم نقاط قوتمونم از دست میدیم.

[Lean 56968]

مطلب زیر گرچه بیشتر بار طنز داره اما مطمئنم همگی کم و بیش با این نوع به اصطلاح تیکه پراکنی مواجه شدید این خصلت در جوامع غربی هم هست به نظر شما ؟ این خصلت از کجا نشأ میگیره ؟ از فرهنگ پایین یا روحیه طنازی ما ایرانی ها

 

امروز صبح بعد از مدتها تصمیم گرفتم برم ورزش کنم!

تیشرت نارنجی‌ مو پوشیدم و زدم بیرون.

و حالا توجه شما رو به تیکه‌های ملت غیور جلب می‌کنم:

نارنگی! کجا میری؟

پرتقال! بدو تا نخوردمت!

هویج!مگه خرگوش دنبالت کرده؟

ته ‌سیگار!

رفتگر!برو ۹ شب بیا بابا!

چی‌توز موتوری!

سن ایچ و دیگر هیچ!

لینا توپی!!انقدر جون نده بابا!

اسمارتیز!بقیه دوستات کجان؟

بچه‌ها! بچه ها! گارفیلد!………….

 

[victoria_r 7682]

بعضی از ماها هنوز فرق طنز و شوخی و تمسخرو نمیدونیم.

[Lean 56968]

بعضی از ماها هنوز فرق طنز و شوخی و تمسخرو نمیدونیم.

 

خیلی از ما ها هنوز نمیدونیم هر سخن جایی و هر نکته مکانی داره و این یکی از نمود های بی فرهنگیه که بیشتر از اینکه فکر کنیم حرف می زنیم

[Lean 56968]

این ها یاد داشت هایی است از یک ایرانی مقیم غرب ، دکتر علی مهر آسا

 

من به غلط گمان میکردم که ایرانیان فراری و کوچیده به برون مرز، از نظر درک مطالب و میزان آگاهی و نوع برخورد با وقایع و اتفاقات، باید با عوام درون ایران متفاوت باشند و یا دستکم در این مدت تغییر عادت داده و خود را همرنگ جماعت کرده اند. من تصور میکردم کسانی که تاب پذیرش استبداد دینی و سیاسی را نیاورده و رنج هجرت را بر ماندن در خانه و کاشانه ی وطن ترجیح داده اند، باید به گونه ای دیگر به مسائل و محیط بنگرند و راه حلهای تازه و بهتری برای مبارزه با مشکلات پیداکنند. اما متاسفانه چنین نیست و ما همان فرهنگ ناقص و درمانده را با خود به کول گرفته و به بیرون کشیده و با همان طرز اندیشه ی عتیق به زندگی و پدیده های زندگی می نگریم. به عنوان مثال:

 

 

1- در این بیست و چند سال،صالحان و دلسوزان ایرانی مقیم جنوب کالیفرنیا، بارها کوشیده اند تا تشکلی، گروهی و دسته ای، زیر نام « کانون ایرانیان- انجمن ایرانیان و هر اسم دیگر...» برای کمک به هموطنان درست کنند و حتی تا حد انتخاب هیئت مدیره نیز پیش رفته اند، اما در اندک مدتی زحمات به هدر رفته و جمعیّت، دولت مستعجل بوده و بیش از چند ماه دوام نداشته است.

چرا...؟ چون در فرهنگ ما کار جمعی محلی از اعراب ندارد. ما تکرویم و این را از افتخارات می دانیم. ما سرسازگاری نداریم و اهل مسامحه و مدارا نیستیم؛ درنتیجه از کار گروهی گریزانیم. بارها شنیده ایم که فلان کس، از اینکه هرگز جزو دسته و حزبی نشده و نبوده است، برای خود تشخص و والائی قائل است و با تفاخر می فرماید:«خوشبختانه من جزو هیچ گروه و دسته و حزبی نیستم...»

ما به عنوان پدر یا مادر خانواده، همیشه در فاز رئیس و آمر جلوه میکنیم، نه همراه و رفیق خانواده؛ ما از انجام وظیفه ی جمعی عاجزیم؛ به هنگام درست کردن حزب و تشکل، منتظریم تا جایگاهمان معلوم شود؛ و اگر درهیئت رئیسه جای نگیریم، باقهر و بدون خداحافظی همراهان و جلسه را ترک میکنیم. اگر ما را به شرکت و نامنویسی در حزبی و دسته ای دعوت کنند، نه تنها رد می کنیم، بلکه اگر راغب به کار باشیم، به جای شرکت، یکی نظیر همان تشکل را علم میکنیم تا ریاستش را خود به عهده گیریم.

 

2- دختر خانمها و آقا پسرهایمان، فرهنگ غرب را پسندیده و با رغبت پذیرایش شده اند؛ و دوست پسر و دوست دختر را لازمه ی زندگی می دانند، اما به هنگام ازدواج، پسر«بکارت» را فراموش نمیکند؛ و دختر از«مهریه سنگین و انگشتر الماس و دیگر مراسم سنتی» نمیگذرد و ذره ای کوتاه نمی آید.

 

3- قانون گریز و قانون شکنیم و حرمت قانون را نداریم. درهمین دیار، به نسبت تحصیلات و جاه و مقام مان، بیشتر از هرقوم و ملیّت دیگر جریمه ی رانندگی می پردازیم. با همین «کمیونیتی» کوچک که حداکثر تحصیلکرده را هم داریم، چندین قاتل به زندانهای کالیفرنیا تحویل داده ایم. پزشک مشهورمان در اثر قانونشکنی و فریبکاری در زندان است. حقوقدان وکیل مدافع مان به سبب نقض قانون و خلافکاری دربند و حبس است و...

 

4- از کار اجتماعی و کمک به همنوعان، گریزانیم، اما در رفتن به زیارت کربلا و انداختن سفره عباس و زینب و پرداخت پول برای ساختن مسجد و حسینیّه در امریکا، تردید به دل راه نمی دهیم.

در یک آگهی که پیش من محفوظ است، هیئت امنای یک مسجد اعلام کرده اند که: 1,400,000 (یک میلیون و چهارصد هزار) دلار پول جمع آوری کرده و زمین مسجد را خریده اند و از مؤمنان خواسته اند پول بیشتری برای ساختن بنای مسجد تقدیم کنند. البته این آگهی مربوط به دو سال پیش است و بی گمان تاکنون هزینه ی این مسجد تأمین شده و مسجد اکنون آماده است. در مقابل، صدها خانوار ایرانی در خارج کشور برای هزینه ی غذا و مکان در تنگدستی می سوزند و می گدازند؛ و بسیار پدران و مادران ایرانی در این دیار برای تأمین مخارج زندگی درمانده اند!

 

5- در رعایت وقت و زمان، تابع هیچ قانون و مقرراتی نیستیم. تئاتر و کنسرت و... را یک ساعت دیرتر از موعد تعیین شده دربلیط و آگهی، شروع میکنیم. زیرا نه تماشچی به موقع آمده است و نه هنرمندان حاضر و آماده اند. در پاسخ به دعوتها نیز، رسیدن به خانه ی میزبان، تابع هوس است نه عرف و اخلاق. تأخیر در رسیدن به وعده گاه، بخش لاینفک فرهنگ ماست!

[Hanaaneh 28168]

ما یه ایراد های کوچیک داریم خودمون بیخودی بزرگشون میکنیم والا

[Lean 56968]

احمدی نژاد در مراسم افتتاح طرح های شرکت پالایش نفت لاوان:

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

• ورود
• یا
• ثبت نام

[Hanaaneh 28168]

احمدی نژاد در مراسم افتتاح طرح های شرکت پالایش نفت لاوان:

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

• ورود
• یا
• ثبت نام

الان چه ربطی داشت؟

[Lean 56968]

به قول ویکی ما دچار خود بزرگ بینی و یا خود کم بی هستیم ، جناب محمود خان نماد یک خود بزرگ بینه حالا باید دید واقع بینی و اعتدال جایگاهش کجاست

[Sophist 808]

راجع به تمدن های سال های دور ایران دو نکته دارم بگم

اولا زمانی که ما داشتیم پادشاهی می کردیم و به نام پادشاه و اهورامزدا (که کار پادشاه یعنی کار خدا چون فره ایزدی داشتند )چه کارها که نمیکردیم در یونان مجلس سنا بوده .عینا دموکراسی برقرار بوده ..فلسفه غرب مدیون افلاطون ارسطو سقراط و پروتاگورس مدیون نو افلاطونی ها رواقی ها کلبی ها و حتی دین مسحیت بوده.ادامه راه یونان راه روم و ادامه راه روم دوران رشد هزار ساله (مسیحیت و قرون وسطی) و ادامه اون راه دوران رنسانس و اصلاحات دینی الان بوده و ادامه راه پادشاهان ایرانی دولت های ضعیفی بوده که اعراب دست به تسخیر ایران میزنن و حتی بعد از تسخیر اعراب باز تمدن ما بوده راه رو برای گند کاری های زده شده باز کرده

دوما فرض کنید هرچی گفتم چرت بود .اما گیرم پدر تو را بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل؟الان ما چی هستیم ؟چه استفاده ای از تمدن با شکوه خودمون کردیم؟

 

نکته بعدی اینه که جهان ایده ال نیست ولی باید دید کجا بدتره و کجا بدترینه ؟ قاعدتا فرهنگ یک ملت فقط با عادات غذایی اون ها دیده نمیشه اره کار بدیه یه حیوون رو زنده خوردن ولی در مجموع کجا بدتره؟یا یک مورد دو مورد که نمیشه راجع به فرهنگ یک ملت حکم داد.ما معذرت می خوام این حباب زیبا رو میشکونم خونگرم نیستیم دروغ گو هستیم .یک خارجی میاد ایران به دروغ بهش تعارف میکنیم که نه شما پول نده شما حساب نکن .تعارف رو من خونگرمی نمیبینم دروغ میبینم. تو امریکا اگر این اتفاق میفته بده ولی امار جرم و جنایت کجا بالاتره ؟خداییش شما میری سفر خارج میری اروپا همون بازخورد رو داری که اینجا داری؟همون احترامی رو مردم برای من و شما قائل هستند که این جا هستند؟

 

خلاصه کنم ما متوهم هستیم .تمدن با شکوه فرهنگ بالای ایرانی .شونصد تا مدال طلا اوردیم در جهان و و و .....امار مقاله بالاست .این ها همه حبابه و باید بترکه. این قدم اوله برای با فرهنگ بودن .

[Fo.Roo.GH 24356]

یعنی از نظر تو ملت ایران جزو بی فرهنگ ترین هاست؟

 

من اصولا از مقایسه و استفاده از صفتهای تفضیلی ( ترین، بدترین، بیشترین کمترین و....) خوشم نمیاد چون مسائل باید هم تراز و هم راستا باشند تا بشه وارد بحث قیاس شد و چون همه چی نسبیه، این شکل بررسی معمولا درست نیست من فقط مطمئنم که ما ایرانیا به شدت بی فرهنگ هستیم.

[Hossein.T 22596]

نه اتفاقا "خونِ خود ، رنگین تر" بینی داریم !

فرهنگ چیز واحدی نیست که بشه تصمیم گرفت آیا مردم فلان کشور با فرهنگ هستند یا خیر. فرهنگ بصورت یه مجموعه ای از عقاید و قوانین هست.

من به عنوان یه شهروند بخشی از این فرهنگ رو میبینم که در کشور خودم نهادینه نشده اما در کشورهای دیگه بعنوان اصل پذیرفته شده.

ژاپنیا قورباغه و سگ و گربه رو میکشن میخورن ما هم گاو و گوسفند و سایر موجودات زنده رو میخوریم و لذت میبریم! اونا عادت غذاییشون اینجوریه ما جور دیگه.

هندیا گاو میپرستن دمشون گرم ! اونا یه چیزو میبینن میپرستن! ما چیزی رو که نمیبینیم داریم میپرستیم ! مربوط میشه به عقاید مذهبی هر جامعه و فرد.

توو آمریکا یه بچه 20 نفرو با تفنگ میکشه. توو ایران یه پسر بچه با قمه نسخه ی دیگرانو میپیچه ! مربوط میشه اولا به مشکلات روانی و روحی طرف و ثانیا به آموزش های خانواده و روش تربیت فرزند . که البته مربوط میشه به حوزه ی جرائم فردی و قانون و در کل هر کشوری از این نخاله ها داره.

ولی فرقی که جامعه ی ما با اونا در یکی از حوزه های فرهنگ داره و به شدت در حال آسیب زدن هست اینه که در سایر کشور ها " کسی پیدا نمیشه که با عقایدش به سایر مردم آسیب بزنه و در عین حال به عقایدش افتخار کنه و مورد پذیرش بخش وسیعی از جامعه قرار بگیره "

بهتر بگم : در سایر کشور ها حقوق شهروندی برای همه وجود داره و هیچ کس حق نداره با تفکراتش ، حقوق سایرین رو پایمال کنه . همه در دایره ی شخصی و قانونی خودشون رفتار میکنن و اگه شخصی پیدا بشه که به حقوق کسی تجاوز کنه - اگه به فرض محال برخورد قانونی با فرد خاطی صورت نگیره - قریب به اتفاق جامعه فرد خاطی رو طرد و سرزنش خواهند کرد!

اما در ایران چی!؟

حقوق شهروندی خیلی خوبه ! اما فقط برای من ! حتی ساده ترینشون رو هم در برابر همدیگه رعایت نمیکنیم!

از داخل خونه ی خودمون گرفته تا سطح شهر و در برابر مردم ، یعنی تمام کارامون مصداق بارز نقض حقوق شهروندیه!

شادی کردنامون ! ناراحتیمون ! شکست و پیروزیامون ! برخوردمون با متخلفین ! رانندگی کردنمون ! از خیابون رد شدنمون ! توو صف ایستادنمون ! رابطه های دوستی و عشقی و جنسیمون ! هر کاریمون که فکرش رو بکنید تووش نقض حقوق شهروندی موج میزنه ! بیشعوری و بی قانونی و عدم درک متقابل موج میزنه ! اصلا از وقتی واژه ی نامانوس "به من چه" رو زبون ما چرخید ما به این روز افتادیم !

ما همینیم !

از صد ها سال پیش همین شاهکاری بودیم که الان هستیم !

ما واقعا بی فرهنگیم !

[Lean 56968]

 

 

 

 

[Lean 56968]

 

 

[سنا سادات 2449]

واقعا که مردامون خیلی بی فرهنگند

[Hesaam 38]

با واقع بینیه که کشور پیشرفت می تواند بکند

با شعار و دروغ فقط سر خودمان را شیره می مالیم