رفتن به مطلب

گوزن زرد ايراني در محاصره مگس هاي قاتل


ارسال های توصیه شده

زيباست، آن قدر که هر بينند ه اي با هر سليقه اي زيبايي اش را تحسين مي کند. اگرچه وزني بين ۱۰۰ تا ۱۵۰ کيلوگرم دارد ولي با بدني کشيده به طول ۱۵۰ تا ۲۵۰ سانتي متر، به حق يکي از زيبايي هاي آفرينش را رقم زده است.

n00240239-b.jpg

 

به گزارش

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
او بسيار مقاوم است و در شرايط مختلف توان سازگاري بالايي دارد. اين موجود دوست داشتني يکي از منحصر به فردترين موجودات زنده دنيا در ايران است. هنگام غذا خوردنش صبح زود يا غروب است، چشماني تيزبين دارد، شبگرد است و شناگر خوبي به شمار مي رود.

 

طول عمرش حداکثر به ۲۰ سال مي رسد. با اين همه زيبايي حيف است اگر روزي برسد که ديگر او را نداشته باشيم. بسياري در سراسر دنيا او را به نام «ايران» مي شناسند: «گوزن زرد ايراني» گونه اي نادر، جذاب و منحصر به فرد است که از شاخ و برگ گياهان و علف ها و گاهي از سرشاخه هاي درختان يا از پوست ساقه آن ها تغذيه مي کند.

 

زنگ هشدار خطر انقراض اين گونه جذاب ديرگاهي است به صدا درآمده است. بر همين اساس تلاش هايي براي حفظ و بقاي آن انجام شده است که به اختصار به آن ها اشاره اي مي کنيم. سال ۱۳۴۳، ۳ راس گوزن زرد ايراني به پناهگاه حيات وحش دشت نازي ساري منتقل شد، سال ۵۶، محوطه ۶ هکتاري در «سمسکده» ساري براي تکثير و زادآوري اين گونه محصور شد. طي سال هاي ۵۶ تا ۶۲ نيز ۲۲ راس از اين گونه جانوري، به جزيره «اشک» اروميه برده شد.

 

سال ۶۸ به مناطقي مانند «رزدلان» در استان کرمانشاه، جزيره کيش، جزيره سيري، حاشيه رود کرخه و جزيره کبودان در آذربايجان شرقي انتقال يافتند، همه اين کارها براي اين بود که گوزن خوش رنگ آفرينش نميرد، بماند، زادآوري کند و نسل او در نقاط مطلوب زادگاهش ايران بدود و هستي طبيعت را شاداب تر کند؛ اما اين پروژه ها نتايج دلخواه را در پي نداشت، سال ۸۲، تعدادي از اين گوزن ها به «ميان کتل» استان فارس و سال ۸۴ به باغ شادي منتقل شدند؛ مناطق مربوطه فنس کشي مي شد و اين حيوانات با دست تغذيه مي شدند. علت اين انتقال ها، نداشتن قدرت تطبيق با محيط جديد، وجود دشمنان و شکارچيان طبيعي و انساني بود که خطر مرگ را براي گوزن زرد ايراني به همراه داشت.

 

بد نيست بدانيد مناطقي مانند «ميان کتل» و «بيجار» بدون درخت است؛ اين در حالي است که اين جانور زيبا متعلق به مناطق جنگلي است! پروژ ه هاي ناموفق سوال شفاف و پررنگي برذهن هر کسي ايجاد مي کرد که آيا پيش از انجام اين کارها، کارشناسي هاي لازم و ضروري و مطالعات مورد نياز انجام نشده است؟ انتقال موجودات به مناطق خاص به منظور بقاي آن ها هزينه هاي گزافي در پي دارد و با اين آزمون و خطاها و آزمايش هاي پياپي در طول اين همه سال در مناطق مختلف زيستي، آيا نتيجه اي در اختيار کارشناسان و مسئولان قرار نداده است که دست از چنين هزينه هايي بردارند و به راه حلي اساسي بينديشند؟

 

متاسفانه مدتي است خبرهايي تلخ ونگران کننده درباره شيوع مرگ وميري نامعمول، بين اين گونه زنده منحصر به فرد ايراني منتشر مي شود. براي دريافت اطلاعات و تحليل دقيق تر به سراغ مهندس محمد درويش؛ عضو هيئت علمي و مسئول گروه اقتصادي اجتماعي موسسه تحقيقات جنگل ها و مراتع کشور رفتيم. وي در اين باره گفت: ۱۶ خرداد امسال گزارش هايي منتشر شد که حکايت از مرگ و مير غيرعادي در جامعه گوزن ايراني در منطقه کرخه داشت که در حقيقت شکل اين منطقه زيستگاه طبيعي آنها نيست.

 

وي ادامه داد: هرچند در گذشته زيستگاه طبيعي گوزن زرد منطقه کرخه بوده است ولي شکار بي رويه و تخريب محيط زيست، آن ها را در معرض خطر نابودي قرار داده است. وي يادآور شد: سازمان محيط زيست تلاش کرد با استقرار گونه هاي گوزن زرد در منطقه، وضعيت محيط طبيعي او را اصلاح کند. خوشبختانه آن ها هم سازگاري خوبي با محيط نشان دادند و به طرز قابل قبولي در حال افزايش بودند. ولي متاسفانه از ۱۶خرداد، روند مرگ و مير نسبتاً نگران کننده اي در جامعه آن ها ديده شد. درويش درباره نتيجه بررسي هاي انجام شده در مورد اين واقعه گفت: بررسي ها نشان داد نوعي مگس به نام «مياز» گوزن ها را نيش مي زند و بعد از نيش زدن، در بدن آن ها تخم ريزي مي کند، بعد از شکل گيري «لارو»ها، متاسفانه گوزن ها در فاصله کوتاه ۳ تا ۵ روز از بين مي روند.

 

تاکنون ۳۵ رأس گوزن از بين رفته است. مسئول تهيه برنامه کلان پژوهش بخش تحقيقات بيابان در چشم انداز ۲۰ساله کشور افزود: دام پزشکان، دارويي را که موجب درمان اين بيماري مي شود، در اختيار دارند. زيرا اين مگس ها و آسيب هايي که به همراه دارند پيش از اين نيز به سراغ دام هاي اهلي آمده بود و دام ها با اين دارو، درمان شدند. از اين رو دارو را به آبشخور گوزن ها افزودند و ۵ رأس آن ها نجات پيدا کرد ولي براي نجات قطعي، بايد دارو را به بدن آن ها تزريق کرد و شست و شو داد تا بار ديگر اين مشکل پيش نيايد ولي اين کار مستلزم زنده گيري گوزن هاست که کاري بسيار دشوار است و متأسفانه اسلحه هاي بيهوشي کافي نيز در اختيار سازمان محيط زيست قرار ندارد و دارو نيز به اندازه موردنياز فراهم نيست.

 

اين فعال محيط زيست با تأکيد بر اين پرسش اصلي که چرا چنين اتفاقي رخ داده است، ادامه داد: علت اين رخداد ناراحت کننده اين است که ارديبهشت ماه با بارندگي نامعمولي و در پي آن افزايش رطوبت که سبب طغيان اين مگس ها در هواي گرم مي شود، رو به رو بوديم، البته بايد به ياد داشته باشيم که اين گونه ها در طول تاريخ بارها با اين مشکل رو به رو بوده اند ولي آن ها مي توانستند با اين شرايط دشوار اقليمي، سازگاري پيدا کنند. زيرا اين منطقه سرشار از تالاب ها و رودخانه هاي متعدد بوده است که در چنين شرايطي، گوزن ها خود را در آب مي انداختند و بدن شان را به گل هاي اطراف تالاب مي ماليدند و لاروها و حشرات و جراحت هاي شان را به حداقل مي رساندند و خود را از مرگ نجات مي دادند.

 

ولي با وجود سد کرخه و سيمره و تغيير نظام آب شناختي در بالادست اين منطقه، تالاب ها خشک شدند و آب چنداني وجود ندارد و آن ها با آبشخورهاي مصنوعي به حيات شان ادامه مي دهند. در حال حاضر آن ها بعد از چندين مرحله در حصار بودن، رها شده اند و در واقع موجوداتي نيمه اهلي هستند و نمي توانند مثل اجدادشان در برابر شرايط طبيعي منطقه مقاومت کنند و به طور مرتب به تيمار نياز دارند.

 

به عبارتي آن ها در محيط طبيعي شان قرار ندارند بلکه در با غ وحشي بزرگ تر نگهداري مي شوند، بنابراين آسيب پذيري بيشتري دارند. کارشناس محيط زيست در برابر اين سوال که آيا هنوز هم مي توان براي احياي شرايط اقليمي طبيعي زيستگاه اين گنجينه ملي کاري کرد يا خير؟ پاسخ داد: اگر حقابه محيط زيست منطقه را رعايت کنيم و اگر وزارت نيرو را مجاب کنيم اين حقابه را در اختيار منطقه قرار دهد و به سمت بهبود شرايط زيستگاه حرکت کنيم چه از نظر پوشش گياهي و چه از نظر منابع آبي، مي توانيم اين شرايط را ايجاد کنيم به گونه اي که ديگر از آبشخورهاي مصنوعي تغذيه نکنند. در حال حاضر يا بايد شرايط طبيعي را احيا کنيم يا مراقبت هاي پزشکي و محيط بانان را افزايش دهيم.

 

نه اين که بعد از مرگ ۳۵رأس از آن ها تازه متوجه شويم چه اتفاقي افتاده است بلکه با مرگ اولين گوزن بايد موضوع را مي فهميديم و پيش بيني مي کرديم. حال اگر قدرت انساني، امکانات نرم افزاري لازم و شرايط بهبود زيستگاه طبيعي را نداريم از خير پرورش و استقرار آن ها در محيط هايي مثل کرخه بگذريم! نماينده موسسه تحقيقات جنگل ها و مراتع کشور در دفتر پژوهش هاي محيط زيست و توسعه پايدار کشاورزي تات با اشاره به تأثير منفي سد کرخه و سيمره در فضاي منطقه افزود: بزرگ ترين خسارتي که احداث اين سدها وارد کرد اين بود که تالاب «هورالعظيم» به کانون گرد و خاک و افزايش ريزگردها تبديل شد.

 

اين تالاب را ۳رودخانه دجله، فرات و کرخه حفظ مي کردند. دجله و فرات توسط ترکيه و سوريه به محاق رفت و کرخه را ما از دسترس خارج کرديم. وي خاطرنشان کرد: حتي اين ادعا که با احداث اين سد ۳۰۰هزار هکتار اراضي زير کشت مي رود نيز محقق نشد و با توجه به اين که سد پشتيبان هم ساخته نشده ميزان رسوبات چندين برابر شده است و نيروگاه برق آبي هم نتوانست به اهدافش برسد و ...

 

بر اساس خبرهاي منتشر شده تنها ۱۱۰ رأس گوزن زرد در جنگل هاي دز و کرخه زندگي مي کنند که با احتساب تلف شدن ۳۵رأس از اين تعداد، تنها ۷۵رأس باقي مانده است. يادمان نرود هر آفريده اي گوشه اي از تجلي خداوندي است و هر موجودي تسبيح گوي خداوند ... اين روزها حال گوزن زرد ايراني، اين گونه زيباي کمياب خوب نيست. ما براي زنده ماندنش چه کاري مي توانيم انجام دهيم تا حيات او نيز ادامه يابد؟

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

ازدواج فاميلي براي گوزن زرد نيز دردسرساز شد

ايرن- ازدواج هاي فاميلي اين روزها يکي از تهديدات مهم گوزن زرد ايراني در استان فارس به شمار مي رود که درآينده احتمال بروز بيماريهاي ژنتيکي را در آنها افزايش خواهد داد.

 

IMAGE634777085384707031.jpg

 

به گزارش خبرنگار مهر در شيراز، وقتي از ازدواج هاي فاميلي و خانوادگي صحبت مي شود همگان در ابتدا به ازدواج انسانها فکر مي کنند که همواره پزشکان تاکيد دارند که احتمال اختلالات ژنتيکي را در فرزندان اين زوجها بيشتر مي کند.

 

اما اين روزها گوزنهاي زرد ايراني نيز با خطر ازدواج فاميلي مواجه هستند، خطري که از محدوديت زيستگاه آنها نشات گرفته است.

 

محدوديت زيستگاه و نگهداري آنها در شرايط اسارت به عقيده کارشناسان امر باعث ايجاد مشکلاتي ازجمله احتمال بيماريهاي ژنتيکي در نسلهاي آينده اين گونه محافظت شده خواهد شد ضمن اينکه اين مناطق به خاطر اينکه پوشش گياهي متنوعي ندارند براي تغذيه گوزنها نيز چندان مناسب نيست.

 

يک کارشناس حوزه محيط زيست در استان فارس در گفتگو با خبرنگار مهر با بيان اينکه گوزن زرد ايراني از گونه هاي در خطر انقراض اين استان است، گفت: اين گونه از گونه هاي منحصر به فرد ايران است که در زيستگاه هاي محدودي که محصور شده وجود دارد.

 

علمدار علمداري گفت: تا حدود يک قرن پيش گوزن زرد پراکندگي زيادي در حوزه زاگرس در ايران، عراق، سوريه و فلسطين داشت اما در حال حاضر شرايط تغيير کرده و اين گونه از جمله گونه هاي در خطر انقراض به شمار مي رود.

 

وي ادامه داد: شرايط از بين رفتن گوزن زرد ايراني به گونه اي پيش رفت که حدود 60 سال قبل احساس مي شد که اين گونه کاملا از بين رفته اما ناگهان در جنگلهاي دز کرخه خوزستان مشاهده شد.

 

اين کارشناس حوزه محيط زيست استان فارس اظهار داشت: پس از مشاهده اين گونه در خوزستان براي حفاظت و نگهداري از آن تعدادي از آنها را زنده گيري کرده و به جنگلي در ساري منتقل کردند و بعد از آن از ساري به عنوان مخزن حفظ گونه ياد مي شود.

 

وي بيان کرد: پس از بهبود شرايط افزايش اين گونه، تعدادي از گوزنهاي زرد ايراني در ساري زنده گيري و به جزيره اي اطراف درياچه اروميه منتقل شدند در اين ميان در سال 72 نيز تعداد 16 راس گوزن از ساري نيز به منطقه ميانکتل فسا انتقال يافت.

 

علمداري با بيان اينکه اين گوزنها در منطقه ميانکتل فسا در حدود 100 هکتار فنس کشي نگهداري شده اند، افزود: با توجه به تنوع زيستي بسيار بالا در منطقه ميانکتل فسا حفاظت و نگهداري از گوزن زرد در اين منطقه مطلوب بود اما آن مسئله اي که هم اکنون از اهميت زيادي برخوردار است مربوط به اين است که در هيچ کجاي دنيا اين گونه ها در منطقه محصور که بيشتر به باغ وحش شبيه است نگهداري نمي شود.

 

وي با تاکيد بر اينکه بايد به منظور نگهداري اين گونه منحصر به فرد در يک زيستگاه بزرگ اقدام شود، اظهار داشت: در حال حاضر شرايط به گونه اي است که احساس مي شود که اين گونه ها در حال اسارت هستند از اين رو بايد محيط بزرگ و امني براي گوزن زرد ايراني در نظر گرفته شود.

 

وي با بيان اينکه بايد با ايجاد يک زيستگاه امن بزرگ اقدام شود، اظهار داشت: مي توان با ايجاد و احياي يک زيستگاه بزرگ در زاگرس براي گونه گوزن زرد ايراني اقدام کرد زيرا اين گونه يک سرمايه بزرگ ملي است.

 

 

اين کارشناس حوزه محيط زيست در استان فارس با اشاره به اينکه بايد از اين سرمايه براي جذب گردشگر نيز استفاده کرد، گفت: نگهداري اين گونه در محيطي محصور و در اسارت مي تواند در از بين رفتن آنها موثر باشد که در اين راستا بايد اقداماتي انجام شود.

 

علمداري به گوشه اي از مشکلات اين گونه در منطقه اي محصور اشاره کرد و افزود: يکي از مسائل مورد توجه اين است که با توجه به اينکه گوزن زرد ايراني ميانکتل در منطقه اي محصور نگهداري مي شود تنوع گونه هاي گياهي در منطقه محدود است که در اين راستا تغذيه آن را با مشکل روبه رو مي کند.

 

وي با بيان اينکه امکان خروج از منطقه براي اين گونه در ميانکتل وجود ندارد، ادامه داد: يکي ديگر از مشکلات مربوط به جفت گيري آنهاست زيرا ازدواجهاي اين گونه ها فاميلي مي شود و اين امر سبب مي شود که نسلهاي آينده در مقابل بيماريها از جمله بيماريهاي ژنتيکي آسيب پذير باشند.

 

اين کارشناس حوزه محيط زيست در استان فارس ادامه داد: در اين راستا تداخل جنسي براي اينگونه ها به وجود مي آيد که در آينده مي تواند مشکل آفرين باشد.

 

وي با اشاره به اينکه اين گونه ها نسبت به بيماريها و حوادث مقاوم نيستند، گفت: در اين خصوص بايد يک زيستگاه بالاي 100 هکتار براي انتقال اين گونه هاي امن شود تا گوزنها به آن منطقه منتقل شوند که اين امر در شادابي و سلامت نسلهاي آينده تاثيرگذار است.

 

علمداري با بيان اينکه تعدادي از اين گونه ازميانکتل به منطقه ارسنجان منتقل شده اند، افزود: با توجه به اينکه اين گونه در منطقه محصور شده هستند، امکان افزايش جمعيت آن نيز با مشکلاتي روبه روست در صورتيکه مي توان با اينگونه اقدامات نسبت به نگهداري و حفاظت از اين گونه اقدام کرد.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...