رفتن به مطلب

عباس معروفی


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

دنیا

 

پر از آدم‌هایی‌ست

 

که هم‌دیگر را گم کرده‌اند

  • Like 5
  • پاسخ 45
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

وقتـی آدم یک نفر را دوســـت داشته باشد بیش‌تر تنـهاست. چون نمی‌تواند به هیچ کس جز به همان آدم بگوید که چه احساسی دارد. و اگر آن آدم کسی باشد که تو را به سکوت تشویق می‌کند، تنهایی تو کامل می‌شود...! اورهان تا زانو در برف فرو می‌رفت. لبه‌ی دامن پالتوش در برف بود. چه تنهایی عجیبی! پدر خیال می‌کرد آدم وقتی در حجره‌ی خودش تنها باشد، تنهاست. نمی‌دانست که تنهایی را فقط در شلوغی می‌شود حس کرد...! آدم ها هر کار بخواهند می توانند بکنند به شرطی که طبیعت سر جنگ نداشته باشد...!

سمفونی مردگان

  • Like 5
ارسال شده در
aeb3ef09ae1194e15f3c9401c916abce-425
  • Like 5
ارسال شده در

من ِ مسلمان

 

به امید دیدنت درکلیسا شمع روشن میکنم...

همین را میخواستی!؟

 

 

 

 

+ عباس معروفی

  • Like 3
ارسال شده در

دلم می خواست

 

 

با تو

 

 

باز در راه

 

 

در گوشه ای از قدمگاه

 

 

بستنی می خوردم

 

 

و قاشق قاشق

 

 

تو را مزه مزه می کردم!

 

 

می دانی؟

 

 

خستگی ندارد با تو راه

 

 

حتا اگر کفش پایم را زده باشد

 

 

نمی فهمم

 

 

نارنجی من!

 

 

بدی جهنم این است

 

 

که بستنی ندارند.

 

 

 

+ عباس معروفی

  • Like 4
ارسال شده در

کریستال می شوم که مثل نور از من عبور کنی،

گمت می کنم مدام.

  • Like 4
ارسال شده در

آن که رفتنی ست به هیچ قیمتی نمی ماند.

نمی توانی به چهارمیخش بکشی. بگذار برود. اصرار نکن،

پیش از آن که غرورت را به باد بدهی از فکرت بیرونش بینداز، و تا حد کافری انکارش کن.

حتا اگر خدا باشد!

  • Like 5
ارسال شده در

در آيه هاي من

چشم هاي زيباي تو

ناپيداست

در آيه هاي من

پيچ و تاب اندامت ناپيداست

در آيه هاي من

صداي مهربانت

با پرنده ها به تابستان کوچ کرده

و برف

اين برف و اين آسمان شگرف

روي خاطره هاي تو را

سفيد مي کنند

 

  • Like 4
ارسال شده در

تو به دست‌هاي من فکر کن

من به تنت

هرجا که باشم

دست‌هام گُر مي‌گيرد

شعله‌ور مي‌شود

 

تو به چشم‌هاي من فکر کن

من به راه رفتنت

هرجاي اين دنيا باشي

مي‌آيي

نارنجي من

سراسيمه و خندان مي‌آيي

 

تو به خورشيد فکر کن

من به ماه

زماني مي‌رسد که هر دو در يک آسمان ايستاده‌اند

روبروي هم

 

به شبي فکر کن

که نه ماه دارد ، نه خورشيد

تو را دارد...

  • Like 4
  • 2 ماه بعد...
ارسال شده در

تا بودنت

 

خدا هم هست

 

و زمين مي‌چرخد به دور خورشيدي

 

که تويي.

 

تصوير مرا ديده بودي؟

 

دارم کف دستت را مي‌خوانم

 

در جاده‌اي

 

که مرا به تو مي‌رساند

 

يا دارم کنار قلبت نفس مي‌کشم

 

فرقي دارد کجا باشم؟

 

خندان در آينه

 

يا منتظر کنار پنجره

 

تصوير مرا ديده بودي؟

 

دارم به اين فکر مي‌کنم چرا انگشت کوچک تو

 

از همه کوچک‌تر است.

 

مي‌آيي

 

همه‌ي دنيا را خاموش کنم

 

بعد تو همه‌اش را روشن کني؟

 

دوستت دارم

 

تا ابد مال تو

 

باهاش نان بخر

 

باهاش دور بزن در ميدان شهر

 

مثل پلاک بينداز به گردنت

 

پلاک جنگ؟

 

جنگ

 

مي‌داني چيست؟

 

هشت سال به گردنت بياويزم

 

از من خسته مي‌شوي؟

 

پلاک جنگ نه

 

برگ زيتون

 

گوشه‌ي موهات ...

 

دوستت دارم

 

تا ابد مال تو

 

باهاش ستاره رصد کن

 

باهاش برام نامه بنويس.

 

اصلاً مي‌آيي خورشيد را

 

پس بفرستم براي خدا

 

و تو ببيني که حضورت کافي‌ست؟

 

هر جا باشي

 

براي ديدن تو

 

شهر به شهر خواهم آمد

 

آنقدر که از پرتگاه زندگي بيفتم.

 

دست‌هات!

 

دست‌هات را از من نگير.

 

وقتي شيفته در روياهام

 

دنبال تو مي‌گردم

 

چيزي ته دلم زير و زبر مي‌شود

 

سرم را توي بغلم مي‌گيرم

حيف که نيستي

 

حيف که براي من

 

شمع هم نمي‌تواني روشن کني!

 

مثل پاگاني‌ني

 

پاي پنجره‌ات رباب بزنم؟

 

يا با موهات چنگ بنوازم؟

 

  • Like 4
  • 3 هفته بعد...
ارسال شده در

دیگر چیزی نمانده طاقت من ...

یک کبریت بکشَم

 

تمام می شود .

  • Like 6
  • 4 هفته بعد...
ارسال شده در

این دنیای کوچک و هفت میلیارد آدم!

یعنی تو باور می کنی؟

شمرده ای؟

کی شمرده است؟

جز سیاستمدارها

دیده ای کسی آدم بشمرد؟

باور نکن

نارنجی!

باور نکن

سبز آبی کبود من!

باور کن

همه ی دنیا فقط تویی

و برخی دوستان

بقیه هم تکراری اند

  • Like 6
  • 2 ماه بعد...
ارسال شده در

انتظار...که چیز بدی نیست،

روزنه امیدی ست در نا امیدی مطلق.

 

من انتظار را از خبر بد،بیشتر دوست دارم...

  • Like 3
ارسال شده در

وقتی خدا می خواست تو را بسازد، چه حال خوشی داشت،

چه حوصله ای !

اين موها، اين چشم ها ....

خودت می فهمی؟

من همه اين ها را دوست دارم...

  • Like 3
ارسال شده در

ما نسل بدبختی هستيم ,دست مان به مقصر اصلی نمی رسد ،

از همديگر انتقام می گيريم !

  • Like 5
ارسال شده در

می‌شود وقتی از کنارم می‌گذری

موهایم را بهم بريزی

بعد مرتب‌شان کنی؟

.

.

.

خب بوسم هم بکن...!!!!

  • Like 4
  • 1 ماه بعد...
ارسال شده در

تو ﻣﯽﺩﺍﻧﯽ

 

ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻧﻤﯽﺗﺮﺳﻢ،

 

ﻓﻘﻂ،

 

ﺣﻴﻒ ﺍﺳﺖ،

 

ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ

 

ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺒﻴﻨﻢ...:ws37:

  • Like 3
ارسال شده در

گفته بودم...

 

چنان دوستت خواهم داشت ،

 

که معنـــــــــــی دوست داشتن را عوض کنند...!

  • Like 5
  • 1 ماه بعد...
ارسال شده در

" خـــوشبختی "

تعریف های گونه گون دارد ؛

به تعـــداد آدم های دنیا !

عمــــر من یکی

به خوشبختی قد نمی دهــد گل قشنگم !!

 

 

مــــی دانم

در انتـــظار تو

فـــــرو می شکند !

و " تــــو "

خــــوب مــــیدانی ...

که مــــن خوشبختی نمــــی خواهم !

مـــــن

" تــــو " را مــــی خواهم !

 

 

  • Like 3
ارسال شده در

چرا هرکس که به های و هوی دنیا دل نمی‌دهد می‌شود بی سر و پا؟

  • Like 2

×
×
  • اضافه کردن...