رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

سلام سلام:hapydancsmil:

 

خب اين فكر كه يه تاپيك بزنم به اسمامروز خيلي وقت بود كه تو ذهنم شكل گرفته بود!ولي به دليل مشغله زياد اصلا فراموشش كرده بودم!تا اينكه حرف يكي از دوستان تو تاپيك امشب،اين فكرو دوباره به ذهنم برگردوند! :w16:

 

تاپيك امروز ميتونه مكمل تاپيكامشب باشه! هر چيزي در اين جهان زوج خلق شده...حتي تاپيك ها!!!:ws3:

حالا جايي هست كه امروزتو توش بنويسي دوست من!:ws37:

 

امروز،اولين روز از بقيه عمر من است!!:icon_gol:

  • Like 30
  • پاسخ 121
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

اولین پست بعد از استارتر :w02:

 

امروز تصمیم دارم یکم بیشتر از دیروز به کارام برسم :hanghead: اگه ارادم قوی باشه :4564: یه کتاب رو حتما باید تموم کنم :icon_pf (34):+ مقاله ها :icon_pf (34):+ زبان :icon_pf (34):

  • Like 18
ارسال شده در

دیروز اگه این تاپیکو میدیدم کلی حرف داشتم !!:sigh:

 

امروز و فردا پر استرس ترین زمان برای منه ..... برام دعا کنین که مشکلم حل بشه :hanghead:

  • Like 21
ارسال شده در

امروز کلی کار دارم اول اینکه باید حجم بزنم بعدشم اینکه باید برم بنایی که استادم واسه معماری اسلامیم داده عکس بندازم،دم درش هم پر زنبوره icon_pf%20(34).gif

  • Like 15
ارسال شده در

و امروز هوا 20 20 20

 

خدا وکیلی

 

اصن یک هوایی / دیشب بارون اومده صبح بلند شدم دیدم کوه رو مه گرفته / تیکه تیکه مه و برف روی کوه ، جوووووووووووووون حال کردم

 

و امروز به علت بارندگی ساختمان سازی متوقف شد / ناراحتم یکم چون کار عقب افتاده ... کارگرهای باغ دیگه کار نمکنند چون همه جا گل شده با بارون :دی

 

 

و امروز مامان داره آش نذری می پزه ..........

 

و امروز .................

  • Like 14
ارسال شده در

:ws3:

 

دوست عزیز شما باید رئیس جمهور میشدید و ما مملکت بهتری داشتیم... :ws3:

 

بنده دیروز همینطوری چند ساعتی رو زیر بارون سپری کردم و در نتیجه سرمای سختی خوردم...

اینطور که معلوم هست امروز کاری خیلی خاصی از من بر نمیاد... :banel_smiley_4:

  • Like 16
ارسال شده در

خب اینم از امروز

 

دیشب کلی حرف داشتم بزنم موند برای امروز :ws3:

 

امروز هم که این انجمن دیگه حالی برای حرف زدن نزاشت :w000:

 

ناشناخته ترین اررورهارو میداد :vahidrk:

 

بماند شب تو همون تاپیک خودمون بزنیم :w02:

  • Like 11
ارسال شده در

کلی درس خوندم اومدم واسه یه مشکلی کمک بخوام ، بعد کلی تایپ پرید :w000::whistles:

  • Like 10
ارسال شده در

امروز دیدم که آسمون کمی نزدیک تر اومد....

 

ولی یک عده می گن آسمون همون جاست....

 

امروز شنیدم که کسی گفت که او نیست!

 

وقتی او نیست،پس من و تو از کجا آمده ایم؟!

.

.

.

مشکل از چشمان منه یا اونا...نمی دونم....

 

مشکل هیچ کدوم نیست...عینک هامون فرق می کنه....

 

امروز فهمیدم عینک من با دیگری فرق می کنه...من نزدیک بینم..اون اصلا نمی بینه!:icon_redface:

  • Like 14
ارسال شده در
امروز دیدم که آسمون کمی نزدیک تر اومد....

 

ولی یک عده می گن آسمون همون جاست....

 

امروز شنیدم که کسی گفت که او نیست!

 

وقتی او نیست،پس من و تو از کجا آمده ایم؟!

.

.

.

مشکل از چشمان منه یا اونا...نمی دونم....

 

مشکل هیچ کدوم نیست...عینک هامون فرق می کنه....

 

امروز فهمیدم عینک من با دیگری فرق می کنه...من نزدیک بینم..اون اصلا نمی بینه!:icon_redface:

من نزدیک بینم واون اصلا نمیبینه

همینطوره:w16:

  • Like 7
ارسال شده در

امروز قصد دارم یه کم درس بخونم

  • Like 7
ارسال شده در

امروز روز خیلی بدی برام بود!مدام درحال بحث کردن بادیگران بودم!واقعاخسته شدم!

  • Like 6
ارسال شده در

امروز رفتم روستای "شُنبه" یه جای پرت و دور افتاده. واقعا مردم اونجا دارن روزهای بدی را سپری می کنن تصور کن یه جایی با جمعیت چند هزار نفری، خونه ها همه تّلی از آوار و مردم تو چادر ، اونم تو گرما و گرد و خاک های بوشهر ...آمار کشته شدها معلوم نیست ولی به مراتب بیشتر از اون امار رسمی هست که خبرگزاری های داخلی گفتن. استرس و نگرانی را میشد تو چهره تک تک مردم دید. همه چی سردگم و نامعلوم بود .

  • Like 8
ارسال شده در

امروز با خنده بیدار شدم.................روز خوبیه پس:ws37:من همیشه خوشبینم.............

 

(مرسی ریحانه جون ک این تاپیکو زدی:icon_gol:)

  • Like 8
ارسال شده در

یه امروز تصمیم گرفتم درس بخونم امتحانه لغو شد. انگار واقعا قسمت نیست بفهمم تو جزوم چی نوشته.:ws47::ws47::ws47:

  • Like 10
ارسال شده در

امروز خونه مادر بزرگم یه کتاب در مورد رمل و اسطولاب از ملاحبیب الله کاشانی پیدا کردم خیلی قدیمی و درب و داغون هست

  • Like 9
ارسال شده در

ترسیدم

 

  • :sad0:
     
    هنوزم سرم گیج میره
    • :sad0:
       

     

     

     

  • Like 9
ارسال شده در

امروز استادمون همگی بچه های کلاس رو شست گذاشت کنار

چند دقیقه گذشت دلش نیومد ما به حال خودمون باشیم

دوباره شست گذاشت رو بند رخت الان داریم خشک میشیم:banel_smiley_4:

همچین استاد خونه داری داریم ما

 

  • :whistle:

  • Like 8
ارسال شده در

امروز خیلی خوب شروع شد

داشتم میرفتم دانشگاه که یه خانوم مسن یه آدرسی رو پرسید که بلد نبودم... ولی اونقدر شاداب بود و پرانرژی و که با اون لبخندش منم انرژی گرفتم

همیشه که نباید از طبیعت و دار و درخت انرژی گرفت یه وقتایی هم باید خودمون منبع انرژی باشیم :w16:

  • Like 10
ارسال شده در

امروز...

واژه اي كه يه تفاوت بزرگ با ديروز داره!

هنوز زنده ام و قد 24 ساعت فرصت براي ادامه زندگي دارم...:ws37:

  • Like 10

×
×
  • اضافه کردن...