- Nahal - 47858 ارسال شده در 1 بهمن، 2013 هر چه انسان ها را بیشتر بشناسیم دوست داشتنٍ آنها مشکل تر می شود. یک مرد 3
- Nahal - 47858 ارسال شده در 1 بهمن، 2013 دوره امتحانات و سختی های بزرگ طولانیترین دوره هاست و شاید هم سخت ترین آنها. یک مرد 3
- Nahal - 47858 ارسال شده در 1 بهمن، 2013 عادت ناجوانمردانه ترین بیماری است، زیرا هر بداقبالی را به ما می قبولاند، هر دردی را، و هر مرگی را. در اثر عادت در کنار افراد نفرت انگیز زندگی می کنیم، به تحمل زنجیرها رضا می دهیم، بی عدالتی ها و رنج ها را تحمل می کنیم، به درد، به تنهایی و به همه چیز تسلیم می شویم. یک مرد 3
- Nahal - 47858 ارسال شده در 1 بهمن، 2013 عادت بی رحم ترین زهر زندگی است، زیرا آهسته وارد می شود-در سکوت- کم کم رشد می کند و از بی خبری ما سیراب می شود، و وقتی کشف می کنیم که چطور مسموم آن شده ایم، می بینیم که هر ذره بدن ما با آن عجین شده است، می بینیم که هر حرکت ما تابع شرایط اوست و هیچ دارویی هم دوا و درمانش نمی کند. یک مرد 4
- Nahal - 47858 ارسال شده در 1 بهمن، 2013 از آنجایی که از دست دادن خوشبختی اغلب افکار ما را روشن می سازد و ذهن مه گرفته ی ما را از خواب بیدار می کند و قدرت قضاوت را به ما بازمی گرداند، فهمیدم که از این پس دوست داشتن تو برای من رنجی مرگبار خواهد بود. یک مرد 3
- Nahal - 47858 ارسال شده در 1 بهمن، 2013 عشق رفیقه ای است که آدم با او تخت خواب خود را تقسیم می کند و همینطور آرزوها و تعهدات خود را. یک مرد 2
- Nahal - 47858 ارسال شده در 10 بهمن، 2013 جوونی بدترین جای قصه ی زندگیه!تو جوونی کم کم دنیا رو می فهمی و می بینی آدما بی ارزشن!میفهمی حقیقت و آزادی و عدالت واسه هیچ کس ارزش نداره!اینا چیزای ناجوری ان و آدما با بردگی و دروغ و بی عدالتی راحت تر کنار میان!مث خوک تو این کثافتا می لولن!من از وقتی قاطی سیاست شدم این چیزا رو فهمیدم!باید قاطی سیاست بشی تا بفهمی آدما هیچ ارزشی ندارن!همین دلقکای شارلاتان به درد حکومت به این آدما میخورن!با یه عالمه امید وارد سیاست می شی و به خودت میگی سیاست یه وظیفست تا باهاش دنیای بهتری واسه ی آدما بسازی ولی وقتی جلو میری میبینی هیچی به اندازه ی سیاست آدما رو به لجن نمیکشه! یک مرد 3
- Nahal - 47858 ارسال شده در 15 اسفند، 2013 آیا حاضری بفهمی که همه فرداها همان دیروز لعنتی است؟! نامه به کودکی که هرگز زاده نشد _ اوریانا فالاچی 2
- Nahal - 47858 ارسال شده در 15 اسفند، 2013 اگر تو ثروتمند باشی، سرما یک نوع تفریح می شود تا پالتو پوست بخری، خودت را گرم کنی و به اسکی بروی ... اگر فقیر باشی، برعکس، سرما بدبختی می شود و آن وقت یاد می گیری که حتی از زیبایی یک منظره زیر برف متنفر باشی... کودک من! تساوی تنها در آن جایی که تو هستی وجود دارد، مثل آزادی... ما تنها توی رحِم برابر هستیم! نامه به کودکی که هرگز زاده نشد/ اوریانا فالاچی
- Nahal - 47858 ارسال شده در 17 اسفند، 2013 درست در مــواقعـی کـه بـه کسی احتیــاج داریــم پیش مـا نیست . 4
spow 44198 مالک ارسال شده در 29 خرداد، 2014 با اشتیاق ازم استقبال کردن! انگار از بستر مریضی اومدم بیرونُ حالا داران نقاهتُ میگذرونم! به خاطر کاری که با وجود تمام مشکلات از عهده اش براومدم بهم تبریک می گفتن! برای شام دعوتم کردنُ هیچ حرفی از تو نبود ! حتا وقتی حرف به تو میکشوندم ، اخماشونُ می بردن تو هم بِهم میفهموندن که دیگه فکرشو نکن! کاریِ که شده! بعش دوستم منُ یه کنار کشیدُ انگار که بخواد یه قرار ملاقات رُ یادم بندازه ، گفت با دکتر حرف زده و اون بهش گفته که بچه خودبخود دفع نمیشه وُ اگه زود از شکمم بیرونش نیارم از عفونت می میرم! ... " نامه به کودکی که هرگز زاده نشد _ اوریانا فالاچی - صفحه 52 " 5
spow 44198 مالک ارسال شده در 30 خرداد، 2014 دوسِش داشتم؟ یه روز باید منُ تو دربارهی این دوست داشتن با هم گَپ بزنیم! راستشُ بخوای من هنوز نفهمیدم منظور از عشق چیه! بهنَظَرَم میاد عشق یه حقّهی گُندهس که واسه سرگرم کردنِ مَردُم ساخته شُده! هَر کیُ میبینی داره ازعشق حرف میزنه: کشیشا، آگهیهایتبلیغاتی، نویسندهها، آدمای سیاسیُ بالاخره اونایی که راس راسی عشق میکنن! من از این کلمهی لعنتی که همهجا وُ تو تمومِ زبونا وردِ دهنِآدماس، متنفّرم! راه رفتنُ دوس دارم! نوشیدن و دوس دارم! سیگار کشیدنُ دوس دارم! آزادیُ دوس دارم! رفیقمُ دوس دارم! بچّهمُ دوس دارم! سعی میکنم هیچ وقت کلمهی دوستت دارمُ به کار نَبَرَمُ هیچ وقت به خودم نگم این چیزی که قلبُ روحمُ داغون میکنه عشقه! نمیدونم تو رُدوس دارم یا نه! من به تو فقط با حسِ عاطفهی زندگی نگاه میکنم، نه با عشق! هَر چی فکر میکنم میبینم پدرت رُ هَم هیچ وقت دوستنداشتم! نامه به کودکی که هرگز زاده نشد 6
black banner 9103 ارسال شده در 30 خرداد، 2014 wow اين زن فوق العاده است ! من نميشناختمش ... افكار جالبي داره ... در نوع خودش خيلي متفاوته 4
Hanaaneh 28168 ارسال شده در 23 تیر، 2014 قلبُ مغزِ آدما جنسیت نداره. هیچ وقت به زور از تو نمی خوام که چون مردی یا زنی باید فلان کارو داشته باشی! فقط دوتا چیز از تو می خوام! یکی اینکه از معجزه ی به دنیا اومدن تموم استفاده رُ ببری و دومی اینکه هیچ وقت تن به پَستی نَدی! 7
- Nahal - 47858 ارسال شده در 16 مرداد، 2014 انسان ممکن است با یک نفر بیست سال زندگی کند و آن شخص برایش یک غریبه باشد ، می تواند با یک نفر بیست دقیقه وقت بگذراند و تا آخر عمر فراموشش نکند … 1
- Nahal - 47858 ارسال شده در 16 مرداد، 2014 اگر ادم بخواهد به تمام خطراتی که متوجه ما هستند فکر کند باید اصلا پای خود را از خانه بیرون گذارد . وقتی هم در خانه ماند باید از جایش تکان نخورد . چون در انجا هم ممکن است بلایی بر سرش بیاید . چه بسا کسانی که در حمام برق می گیردشان . یا اینکه پایشان روی پله ها لیز می خورد و می شکند یا موقع بریدن کالباس انگشتشان را می برند . اگر بخواهیم به این چیزها فکر کنیم باید از جایمان تکان نخوریم . همان جا روی اولین پله بنشینیم . مثل کرم های حشره ای وحشت زده که فقط به یک چیز فکر می کنند : انواع مرگ . 3
- Nahal - 47858 ارسال شده در 26 آذر، 2014 بدترین حالت ماجرا این است که طاقتمان تمام شود و به روی خودمان نیاوریم و تا زمان مرگ ادامه دهیم ... خیلی ها اینطور زندگی می کنند . دست اندازِ کم طاقتی را رد کرده اند و افتاده اند توی سرازیری عادت ... 2
ارسال های توصیه شده