رفتن به مطلب

چگونه میتوان یک محیط صنعتی را نابود کرد؟


spow

ارسال های توصیه شده

من در مورد کارخانه خودمون میگم ... خیلی راه هست واسه نابودییی اماااا ما هستیم که نمی زاریم ... حالا بخاطر شمااا .... خوب تو کارخانه مااا گاز پروپان هستش ..خوب کافیه فقط پروپان .... بشه و تا یک کیلومتر خلع ایجاد میکنه ... راه دوم اینکه دور توربین هااا رو ببریم بالا تا نابود بشه ... و یا اینکه جلوی خروج گاز مایع رو بگیریم

 

ولی در کل ما که اونجااا شبانه روزی واقعاااا میجنگیم تا با این قطعاتی که دیگه مثل اون نیست چرخ کارخونه رو بچرخونیم .. حزب هایی بودن که میخواستن نابود کنن کارخونه رو ولی بچه های حراست به دادمون رسیدن

 

خوش باشین یا حق

 

اخه عزیز دل برادر کارگر که نمیخواد محیط رو به باد فنا بده منظورم اینه اگه مدیر یه واحد صنعتی باشی چجوری اونجارو به تعطیلی و ورشکستگی میرسونی

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 62
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

اخه عزیز دل برادر کارگر که نمیخواد محیط رو به باد فنا بده منظورم اینه اگه مدیر یه واحد صنعتی باشی چجوری اونجارو به تعطیلی و ورشکستگی میرسونی

 

 

اخه ما اونجاا کارگر نیستیم ... باشه پس من میتونم بگمممم که تعمیرات روتین رو سر وقت انجام ندن که این مهم ترین کار هستش

لینک به دیدگاه

اصلا مگه میشه ی نفر (مدیریت) ی صنعت را نابود کنه؟

بنظرم همونطوری که برای ایجاد ی صنعت حرکت گروهی لازمه برای نابودیش هم همینطوره، اما گروه نیاز به ی تلنگر داره

مثلا حتی کافیه کارای کوچکی که قبلا درست انجام میشدن را اشتباه انجام داد یا حذفشون کرد همین کار باعث میشه در دراز مدت تمام رویه ها تغییر کنن و قوانین کم کم محو شن و به امید خدا به نابودی کامل اون صنعت برسیم

لینک به دیدگاه
اصلا مگه میشه ی نفر (مدیریت) ی صنعت را نابود کنه؟

بنظرم همونطوری که برای ایجاد ی صنعت حرکت گروهی لازمه برای نابودیش هم همینطوره، اما گروه نیاز به ی تلنگر داره

مثلا حتی کافیه کارای کوچکی که قبلا درست انجام میشدن را اشتباه انجام داد یا حذفشون کرد همین کار باعث میشه در دراز مدت تمام رویه ها تغییر کنن و قوانین کم کم محو شن و به امید خدا به نابودی کامل اون صنعت برسیم

 

علی جان تو ایران تاثیر شخص برسازمان چیز غریبی نیست ومتاسفانه به شدت هم حالت اجرایی داره

اشکال کار ما بیشتر تو ساختار سازمانیمون هست که به جای تسطیح سازمان هنوز از حالت هرمی ومرتفع استفاده میکنیم

محیط کارخودتو در نظر بگیر خیلی چیزا مشخص میشه عزیز

لینک به دیدگاه
ندادن حقوق چن ماهه کارکنان

خودش یه جور تخریب هست که باعث یه سری شورش ها هم ممکنه بشه :whistle:

 

عذرخواهی از سجاد عزیز ...

این تنها موردی هست که جواب نخواهد داد ... من تولیدی ای میشناسم که در مورد حقوق دادن بشدت بی رحمی میکنن در حق کارگرها ... بارها به یکی از کارگر ها که از نزدیکام هست گفتم بابا جمع شید و چندتا از کارگرا برید همین اداره کار (که الان اداره کار و اداره تعاون یکی شده) و شکایت کنید بلکه اتفاقی بیوفته! (شاید)

اما همه سفت چسبیدن که نکنه از کار بیکار بشن.

نمیدونم ملت ما فقط اینطوریه یا نه!

بچه که بودیم 40 نفری هماهنگ میشدیم که یک کار غلط مثل تعطیل کردن کلاس درس رو از 4 اسفندماه به اجرا در بیاریم اما بزرگ که شدیم نمیتونیم با یک همدلی ساده حقمون رو بگیریم!!!

خلاصه اینکه ندادن حقوق تاثیر چندانی نداره خصوصا توی این اوضاع که همه گرسنه نگه داشته میشن که خدایی نکرده اعتراضی نکنن!

لینک به دیدگاه
عذرخواهی از سجاد عزیز ...

این تنها موردی هست که جواب نخواهد داد ... من تولیدی ای میشناسم که در مورد حقوق دادن بشدت بی رحمی میکنن در حق کارگرها ... بارها به یکی از کارگر ها که از نزدیکام هست گفتم بابا جمع شید و چندتا از کارگرا برید همین اداره کار (که الان اداره کار و اداره تعاون یکی شده) و شکایت کنید بلکه اتفاقی بیوفته! (شاید)

اما همه سفت چسبیدن که نکنه از کار بیکار بشن.

نمیدونم ملت ما فقط اینطوریه یا نه!

بچه که بودیم 40 نفری هماهنگ میشدیم که یک کار غلط مثل تعطیل کردن کلاس درس رو از 4 اسفندماه به اجرا در بیاریم اما بزرگ که شدیم نمیتونیم با یک همدلی ساده حقمون رو بگیریم!!!

خلاصه اینکه ندادن حقوق تاثیر چندانی نداره خصوصا توی این اوضاع که همه گرسنه نگه داشته میشن که خدایی نکرده اعتراضی نکنن!

 

ممنون حمید جان

مهمترین دلیل این مسئله امنیت شغلی وترس از اینده هست

اغلب افراد جامعه کارگری زندگیشون درگیر وام واقساط هست واب باریکه حقوق رو تنها مفر این مسئله میدونن

ریشه این مسائل هم به ترس برمیگرده ترسهای گنگی که چنگ به روح وروان کارگروکارمند انداخته تا از هرگونه اعتراضی مستاصل باشن

مثال خیلی خوبی زدی

تو مدرسه نهایت ترس ما این بود که والدینمون رو میخوان یا دونمره از انضباطمون کم میکنن در حالی که این مسائل باعث شهرت ما میشد ولی الان تو فضای کار میبینیم که هرکسی اعتراض میکنه اولین سیبل حذف از همه مراتب شغلی واجتماعی وحتی زندگی هست وبارها هممون به کرات اینو دیدیم وشنیدیم وهمینم باعث میشه ترس به صورت خزنده ای در افکار جامعه ریشه کنه وقدرت تغییر واصلاح رو بگیره

تو تاپیک بعدی که با موضوع بازاریابی وفروش میزنم میخوام رو همین موضوع قدرت انعطاف افراد کاری مانور بدم

حالا ایشالا تو اون تاپیک وبه وقتش

لینک به دیدگاه

درود

من در کارخانه ای کار میکردم و بنا به ادامه تحصیل انصراف زدم

ندادن حقوق نمیتونه باعث این مشکل بشه حداقلش تو محیطی که من بودم

 

مدیر نالایق درسته مشکل ساز میشه ولی به نظر من باعث پیشرفت نمیشه مثلا فردی که کارش 15 ساله تولید یک قطعه خاص هست حالا رئیسش بشه اوباما:ws3: یا عمه اوباما:ws3: به نظرتون قطعه را کج تولید میکنه؟؟؟!!!!! در اینده به نظر من تو تغییرات میتونه مشکل ساز بشه تو طرح جدید که مدیر جدید نتونه خوب از اب درش بیاره

 

بحث بازاریابی مهمه نتونی بازاریابی داشته باشی محصول تولیدی را میخای چیکار کنی!!

و همینطور تولید خلاقانه و نیاز روز درسته بعضی تولیدات لازمه که همونطور بمونه همونطور که از اول تولید میشد اما منظورم تو محل کار سابقم شرکت تولیدی لوازم خانگی بوود

خوب این اگه نتونه با تکنولوژی روز کنار بیاد و اپدیت باشه و محصولات تنوع قیمت و امکانات داشته باشه بعید میدونم دوام زیادی بیاره یا نهایتش دوام هم بیاره پیشرفت کنه

 

بحث تهیه مواد اولیه هم که جای بحث نداره من وقتی نتونم به قسمت خوب و سر موقع مواد اولیه تهیه کنم چه طور میتونم کارخونه را بچرخونم

 

راضی نگه نداشتن نیروی کار (حقوق - امنیت شغلی - محیط مناسب - و....)تو محل کار سابقم هیچ مشکلی پیش نیاورد!!

لینک به دیدگاه

روابط رو بر ضوابط ارجعیت میدم و کاری میکنم که دیگه توی هیچکاری قانون حکم نکنه و مسائل و مشکلات بر اساس سلایق و صلاحدید افراد حل و فصل بشه نه منطق و راهکارهای تایید شده.

 

راههای زیادی هست ، تنها چیزی که بذهنم رسید این بود

لینک به دیدگاه

در هر مجموعه ای سه تا پارامتر تعیین کنندس

نیروی مولد

توان مالی

مدیریت

در گرید بندی نرمال این مدیریته که تاثیر بیشتری نسبت به بقیه داره

لذا مهمترین ضربه ای که هر کارخونه میتونه بخوره از مدیریت نالایقه

بحث توان مالی باز به مدیریت برمیگرده ....هر واحد صنعتی این قابلیت رو داره که زایش مالی داشته باشه...از اجاره دادن دستگاه های نالازم تا انباری هاو خیلی کارهای دیگه تعدیل مخارج مالی و استفاده از روش های بهینه در تولید که چندین روش داره ...از حوصله بحث خارجه وووو ....در کل هر شرکتی یه پتانسیل اولیه مالی داره که با کمی درایت میشه بهبودش داد

نیروی انسانی دو تا ورودی داره : حقوق مالی - انگیزه کاری

حقوق مالی محرک اولیه و انگیزه کاری که باید مدیریت ایجاد کنه شکل دهنده و موتور تحوله

لینک به دیدگاه

من که تو محیط کارخونه ای کار نکردم ولی خب یه چند نمونه دیدم

یکی از کارخونه ها رو میشناسم که مدیر کارخونه از جاهای مختلف اومده وام گرفته یا قرض کرده ولی خب اونقدر ذهنش درگیر کارای اصلی و سفارشات بوده مسائل مالی رو در کل فراموش میکنه و این قرض و قوله ها و چک ها رو جایی ثبت نمیکنه فقط سفارش قبول می کرد و سفارشات رو آماده می کرد و می فرستاد یهو به خودش اومد و طی حساب کتابهای دوستان دید ای دل غافل یه میلیاردی بدهی داره. لاصه اینکه کلا باهاس جمع می کردن

ولی خوشبختانه با پیگیری دوستان و 2 سال زحمت مداوم اونم تو این شرایط اقتصادی همه چی روبراه شده

لینک به دیدگاه
عذرخواهی از سجاد عزیز ...

این تنها موردی هست که جواب نخواهد داد ... من تولیدی ای میشناسم که در مورد حقوق دادن بشدت بی رحمی میکنن در حق کارگرها ... بارها به یکی از کارگر ها که از نزدیکام هست گفتم بابا جمع شید و چندتا از کارگرا برید همین اداره کار (که الان اداره کار و اداره تعاون یکی شده) و شکایت کنید بلکه اتفاقی بیوفته! (شاید)

اما همه سفت چسبیدن که نکنه از کار بیکار بشن.

نمیدونم ملت ما فقط اینطوریه یا نه!

بچه که بودیم 40 نفری هماهنگ میشدیم که یک کار غلط مثل تعطیل کردن کلاس درس رو از 4 اسفندماه به اجرا در بیاریم اما بزرگ که شدیم نمیتونیم با یک همدلی ساده حقمون رو بگیریم!!!

خلاصه اینکه ندادن حقوق تاثیر چندانی نداره خصوصا توی این اوضاع که همه گرسنه نگه داشته میشن که خدایی نکرده اعتراضی نکنن!

 

ممنون حمید جان

مهمترین دلیل این مسئله امنیت شغلی وترس از اینده هست

اغلب افراد جامعه کارگری زندگیشون درگیر وام واقساط هست واب باریکه حقوق رو تنها مفر این مسئله میدونن

ریشه این مسائل هم به ترس برمیگرده ترسهای گنگی که چنگ به روح وروان کارگروکارمند انداخته تا از هرگونه اعتراضی مستاصل باشن

مثال خیلی خوبی زدی

تو مدرسه نهایت ترس ما این بود که والدینمون رو میخوان یا دونمره از انضباطمون کم میکنن در حالی که این مسائل باعث شهرت ما میشد ولی الان تو فضای کار میبینیم که هرکسی اعتراض میکنه اولین سیبل حذف از همه مراتب شغلی واجتماعی وحتی زندگی هست وبارها هممون به کرات اینو دیدیم وشنیدیم وهمینم باعث میشه ترس به صورت خزنده ای در افکار جامعه ریشه کنه وقدرت تغییر واصلاح رو بگیره

تو تاپیک بعدی که با موضوع بازاریابی وفروش میزنم میخوام رو همین موضوع قدرت انعطاف افراد کاری مانور بدم

حالا ایشالا تو اون تاپیک وبه وقتش

 

درود

من در کارخانه ای کار میکردم و بنا به ادامه تحصیل انصراف زدم

ندادن حقوق نمیتونه باعث این مشکل بشه حداقلش تو محیطی که من بودم

 

 

راضی نگه نداشتن نیروی کار (حقوق - امنیت شغلی - محیط مناسب - و....)تو محل کار سابقم هیچ مشکلی پیش نیاورد!!

 

دقیقا منم موافقم

اون کارخانه که منم کار میکردم 9 ماه حقوق نداده بود و به جاش مساعده میداد:icon_pf (34): ولی خب نه کسی می رفت نه کارخونه تعطیل میشد فقط غر میزدن منم واسه مسئله مالیش نموندم خب اقا کار نیست:w000: بیکاری یه جور فشار میاره بیگاریم یه جور:sigh: هرکی به من میگفت چرا نموندی حالا بهتر بیکاری نبود میگفتم من نیتونم بذارم استثمار بشم نه بیشتر از این ...

 

پ.ن : علت این موضوع نبودن کار هست نه ترس این حرفا... تازه کارخونه خصوصیم در نظر بگیرین که بابایی یه سرمایه گذاری کرده شغل ایجاد کرده بخاطر عدم ثبات اقتصادی و مدیریت غلط کلان کشوری اکثرا ورشکسته میشن مردم میدونن 80 درصد دولت مقصره این بابا کارخونه دار خودش ضرر کرده و فکر میکنن اوضاع بهتر میشه ...

لینک به دیدگاه

نابودی در حد چی میخوای داداش؟ اینجانب با تجربه کافی در امور نابودسازی کلیه واحدهای صنعتی و غیره در خدمتتون هستم. :ws3:

 

اولین کاری که میکنم اینه که یه مینی بوس یا اتوبوس (با توجه به قد و قواره واحد صنعتی) از فک و فامیل رو جمع میکنم و میارم تو واحد صنعتی مورد نظر که تحت مدیریت اینجانب میباشد بدون توجه به توانایی ها و مهارتهاشون مشغول به کار میکنم. اگر بخوایم خیلی نابودش کنم همه افراد متخصص مشغول به کار رو هم تعدیل میکنم. اما اگر بخوام نابودی در حد افزایش بار مالی جهت پرداخت حقوق و مزایا باشه افراد متخصص رو هم نگه میدارم که کار انجام بشه اما بهره وری اقتصادی پائین بیاد و واحد با بحران مالی صرفا مواجه بشه.

 

همین یه راهکار برای نابودسازی هرگونه واحد صنعتی کفایت میکنه. اما حالا یه راه دیگه هم میگم که خالی از عریضه باشه.

 

ارتباط واحد صنعتی رو از تولید کننده مواد اولیه مرغوب به بهانه های واهی قطع میکنم میگردم دنبال جذب سرمایه و میگم فلانی بیا پولتو بریز تو این کار فلان چیزو تولید کن بده من ازت میخرم. دیگه دنبال کیفیت و اینا نیستم. این وسط یه سودی گیر خودم میاد یه سودی هم اون طرف میکنه.

 

به هر آنکس که زیرآب دیگری را بزنه پاداش میدم.

 

انگیزه رو با روش های خاص خودم از پرسنل میگیرم.

 

قوانین فنی مربوط به تولید محصول رو هرجا که سودی در کار باشه زیر پا میزارم.

 

همینا فعلا واسه نابودی یه مملکت کافیه.

لینک به دیدگاه

با تشکر از استارتر عزیز بابت بحث بسیار خوبی که شروع کردن...

تکنیک از عرش به فرش آوردن به نظرم کارایی بالایی داشته باشه....نظرات همه دوستان رو خوندم فکر میکنم روش هایی رو که اکثر دوستان بهش اشاره کرده بودن بیشتر بتونه ساختار یک واحد صنعتی رو بهم بریزه و خوب هم به هم بریزه...ولی اگر اصولی بخواهیم کن فیکون بشود فکر میکنم تکنیکی که گفتم بازدهی خوبی داشته باشه...

 

در همه موارد فقط کافیه این اصل رو پیاده سازی کرده و تطبیق بدید....در مدتی کوتاه ، دیگر سازمانی وجود نخواهد داشت....:w16: (تضمینی:w58:)

لینک به دیدگاه
با تشکر از استارتر عزیز بابت بحث بسیار خوبی که شروع کردن...

تکنیک از عرش به فرش آوردن به نظرم کارایی بالایی داشته باشه....نظرات همه دوستان رو خوندم فکر میکنم روش هایی رو که اکثر دوستان بهش اشاره کرده بودن بیشتر بتونه ساختار یک واحد صنعتی رو بهم بریزه و خوب هم به هم بریزه...ولی اگر اصولی بخواهیم کن فیکون بشود فکر میکنم تکنیکی که گفتم بازدهی خوبی داشته باشه...

 

در همه موارد فقط کافیه این اصل رو پیاده سازی کرده و تطبیق بدید....در مدتی کوتاه ، دیگر سازمانی وجود نخواهد داشت....:w16: (تضمینی:w58:)

 

هستی جان اگر براتون زحمتی نیست خودتون توضیح بدین تا بحث رو با همین مسئله جمع بندی کنیم

اره تضمینی هست:ws37:

لینک به دیدگاه
هستی جان اگر براتون زحمتی نیست خودتون توضیح بدین تا بحث رو با همین مسئله جمع بندی کنیم

اره تضمینی هست:ws37:

 

حتما...هر کجا احساس کردین توضیح بیشتری میطلبه خودتون اضافه کنید....

به نظرم کافیه این تکنیک رو در همه ابعاد پیاده سازی کرد مثلا در بحث نیروی انسانی ،میتونیم به پرسنل بال و پر بدیم و به نوعی مدیریت از نوع دموکراتیک رو برقرار کنیم و درست زمانی که فکر میکنیم حالا زمان بهره برداری فرا رسیده با یک چرخش زاویه در حد 180 درجه همه توانایی ها و تلاش های اونها رو ضایع کرده و مدیریت استبدادی رو در پیش بگیریم ....اینطوری کارخونه مجازی برای حرکت معکوس در برابر رشد و پیشرفت رو ساختیم و خود به خود همه چیز به سوی ویرانی پیش خواهد رفت....در این روش همه چیز رو از پرسنلمون میگیریم و بهشون القا میکنیم که تلاش های اونها واقعا هیچ ارزشی نداشته ،خودباوری اونها را میشکنیم و همینطور خیلی خصوصیات دیگه بهشون هدیه میدهیم که برای به زود نتیجه رسیدن هدفمون ضروری هست....هر چند این امر به تنهایی کافی هست ولی بعنوان اشانتیون میتوانیم به یک بعد دیگر هم نگاهی بیاندازیم و اینبار محصولات را خواهیم دید ،در ابتدا کیفیت مواد اولیه،طراحی و.... رو در سطح عالی انتخاب میکنیم و بعد از مدت زمان بسیار کوتاهی پس از شناخته شدن محصول ، به کم کردن هزینه ها میپردازیم چون به پیشرفت فکر نمیکنیم پس محصول جدیدی برای عرضه معرفی نخواهیم کرد و بهترین و در دسترس ترین راه محصولی با مواد اولیه نامرغوب تولید میکنیم و خیلی کارهای دیگه....

لینک به دیدگاه

دستكاهها رو يه مدت نزاريم روغن كاري شه....عملا بعد يه مدت همشون يا ساييده ميشه يا ضايعات ميده..

دستگاههايي كه مشكل برقي داره با كلي كاغذ بازي تعميرشون به تعويق بندازيم ...

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...