چکامه. 665 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۹۱ ویژگی اصلی اختلال شخصیت اجتنابی عبارت است از : احساس ناشایستگی ، حساسیت شدید به ارزیابی منفی دیگران ، ناتوانی در مهار رفتارهای اجتماعی و لذت نبردن از زندگی . از آنجا که این افراد دچار ترس شدید از خرده گیری ، عدم پذیرش یا طرد از سوی دیگران هستند ، از هر فعالیتی که متضمن تماس و ارتباط با دیگران باشد ، اجتناب می کنند . این فعالیت ها ممکن است ، شغلی ، تحصیلی ، ورزشی ، تفریحی و یا هر نوع دیگر باشد . از ازدواج خودداری می کنند ، زیرا می ترسند که از عهده خواسته های همسر برنیایند و مورد انتقاد قرار گیرند . پیشنهاد ارتقاء مقام را رد می کنند ، زیرا بار مسئولیت های جدید ممکن است توام با انتظاراتی از سوی مافوق و همکاران باشد و منجر به خرده گیری از سوی آنان شود . آنها همیشه گوش به زنگ و مراقب حرکات و حالات چهره دیگران هستند و در جست و جوی نشانه های تمسخر و استهزاء و رنجش و نفرت از سوی دیگران نسبت به خود هستند . دیگران این افراد را به عنوان خجالتی ، ترسو ، تنها و منزوی توصیف می کنند . روانشناسی - اختلالات روانی - اختلال شخصیت اجتنابی چگونه است _ در این افراد اختلالات اضطرابی و افسردگی شایع است . وجود توام اختلال شخصیت اجتنابی با اختلال شخصیت وابسته زیاد ملاحظه می شود زیرا افرادی با شخصیت اجتنابی به آن عده افراد معدودی که با ایشان دوستی دارند ، خیلی پیوسته و وابسته می شوند . رفتار اجتنابی اغلب از دوره شیرخوارگی یا کودکی با خجالت ، انزوا و ترس از بیگانگان و موقعیت های تازه آغاز می شود . هنگامی که روابط اجتماعی با مردم ناآشنا اهمیت بیشتر پیدا می کند یعنی در دوره نوجوانی و ابتدای جوانی ، فرد به نحوی فزاینده خجالتی تر و رفتارهای او اجتنابی تر می شود . درمان در درجه نخست عبارت است از روان درمانی . درمانگر ضمن اینکه رفتارهای اجتنابی بیمار را در ابتدا می پذیرد و نسبت به آن تفاهم نشان می دهد به تدریج بیمار را تشویق می کند که به سوی جهان بیرون برود و آنچه را به عنوان خطرات بزرگ، تحقیر ، طرد و شکست تلقی میکند ، بپذیرد . درمان گروهی و آموزش جرات که نوعی رفتار درمانی است هر دو می تواند مفید باشد . داروهای ضد اضطراب و ضدافسردگی قابل استفاده است 4 نقل قول لینک به دیدگاه
Dreamy Girl 6,672 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۳ اختلال شخصیت اجتنابی ●چشم انداز بیماری راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات ذهنی چاپ چهارم تجدید نظر شده DSM-IV-TR اختلال شخصیت اجتنابی را این گونه شرح داده است: الگوی فراگیر بازداری اجتماعی، احساس های نابسندگی و حساسیت زیاد نسبت به ارزیابی منفی که از اوایل بزررگسالی آغاز شده و در زمینه های گوناگون وجود دارد و باچهار یا بیشتر از موارد زیر مشخص می شود... برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام روانشناسی شخصیت-اختلال شخصیت اجتنابی ▪ مایل نیست با دیگران برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ارتباط باشد مگر مطمئن شود که مورد محبت قرار می گیرد. ▪ در روابط صمیمانه به علت ترس از شرمساری یا مسخره شدن محدودیت نشان می دهد. ▪ خواستار رابطه و برخورد با افراد نباشد، مگر با برخی از کسانی که دوستشان دارد. ▪ نسبت به مورد انتقاد قرار گرفتن و یا طرد شدن در موقعیتهای اجتماعی اشتغال ذهنی دارد. ▪ به دلیل ترس از بی کفایتی، در موقعیتهای بین فردی جدید کمرو است. ▪ از لحاظ اجتماعی خود را نالایق و از لحاظ شخصی خود را فاقد جاذبه می پندارد. یا نسبت به دیگران احساس حقارت می کند. ▪به طوری غیرعادی نسبت به خطرکردنهای شخصی و یا درگیر شدن در فعالیتهای جدید بی میل است. زیرا ممکن است دچار دست پاچگی شود. ●چشم انداز ابعادی در اینجا مدل پنج عاملی شخصیت برای اختلال شخصیت اجتنابی یک نیمرخ فرضی ایجاد کرده است (مک کری ،۱۹۹۴) : الف ـ نوروزگرایی بالا: عواطف منفی مزمن که شامل اضطراب ، ترسویی ، تنش ، تحریک پذیریی، خشم، اندوهگینی، گناه، شرم، دشواری کنترل تکانه (برای مثال در خوردن، نوشیدن یا خرج کردن پول) باورهای نامعقول (برای مثال: انتظارات غیرواقع گرایانه طوری که خود را مجبور کند که همیشه کامل عمل کند)، بدبینی ، اضطراب بدنی بیمورد ، درماندگی و وابستگی به دیگران برای حمایت هیجانی وتصمیم گیری. ب ـ برونگرایی پایین: انزوای اجتماعی، کناره گیری میان فردی، و فقدان شبکه های حمایتی، حالت عاطفی سطحی فقدان لذت و ذوق برای زندگی،اکراه نشان دادن قاطعانه خود یا فرض کردن نقشهای رهبری برای خود؛ حتی زمانی که شرایط فراهم باشد ، بازداری اجتماعی و کمرویی. ج ـ گشودگی بالا: اشتغال ذهنی با خیالپردازی و رویاهای روزانه، سودمندی، تفکر غیرعادی(برای مثال اعتقاد به شبح ) هویت پراکنده و اهداف متغییر برای مثال مستعد بودن برای دیدن کابوسها و حالات هشیاری متغییر، ناهمرنگی و سرکشی اجتماعی که می تواند فرد را در تعارض با جامعه قرار دهد یا مانع از پیشرفت شغلی او باشد . د ـ توافق بالا: زودباوری، اعتماد بیش از اندازه به دیگران، صداقت زیاد و فراوان، عدم تمایز بین خود و دیگران، قدرت تشخیص علائق شخصی، ناتوانی در مقابله با دیگران و تلافی کردن، به راحتی از چیزی سود بردن. ه ـ وظیفه شناسی بالا : شیفتگی به کار، معتاد بودن به کار تا اندازه ای که باعث محرومیت از خانواده می شود. دوباره کاری: مشتمل بر نظافت، پاکیزگی افراطی و توجه به جزئیات ، خودانظباطی انعطاف ناپذیر. ●چشم انداز رفتاری در افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی حساسیت مفرطی به طرد دیده می شود که ممکن است باعث گوشه گیری و انزوای آنها از جامعه گردد. هرچند این افراد خجالتی هستند، غیرمعاشرتی نیستند و حتی تمایل فراوانی به داشتن رابطه با دیگران دارند؛ ولی دلشان می خواهد که دیگران تضمینهای بسیار محکم و غیر معمولی به آنها بدهند مبنی بر اینکه بدون هیچ گونه خرده گیری و انتقادی آنها را می پذیرند. اغلب آنها را مبتلا به عقدهٔ حقارت می خوانند( کاپلان – سادوک ۲۰۰۳). ●خصوصیات ویژه : حساسیت مفرط به طرد شدن از سوی دیگران، خصیصه بالینی محوری اختلال شخصیت اجتنابی است، و صفت شخصیتی عمده آنها کمرویی است (کاپلان – سادوک ۲۰۰۳). نداشتن دوستان صمیمی، حساسیت زیاد به انتقاد، خجالتی بودن بیش از حد، توداری و کم حرفی، خودآگاهی بالا، اجتناب از انجام وظایف اجتماعی، مبالغه کردن در مشکلات. نقل قول لینک به دیدگاه
Dreamy Girl 6,672 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۳ اختلال شخصیت دوری گزین خصوصیات عمده این اختلال شخصیت عبارت است از حساسیت زیاد به طرد، تحقیر یا شرمنده بودن. با وجود میل شدید به محبت و پذیرش، احساس خود کمبینی شدید، باعث ترس از برقراری رابطه عاطفی و اجتماعی آنها با دیگران میشود؛ مگر این که به نتیجه رسیده باشند که بدون قید و شرط مورد قبول و پذیرش قرار میگیرند. این افراد نسبت به طرد شدن بسیار حساس هستند و این هسته علائم این اختلال است. این بیماران نه خجالتی هستند و نه غیر اجتماعی ، برعکس علاقه شدیدی به روابط اجتماعی دارند. ولی ترس از طرد شدن مانع اصلی دوری کردن آنها از روابط اجتماعی است. هر نوع ارتباط با دیگران آنان را به شدت مضطرب میکند و همیشه این سوال را در ذهن خود دارند که: آیا مرا میپذیرد؟ فقدان اعتماد به نفس ، عدم اطمینان و دست کم گرفتن خود ، لحن متواضعانه ، ترس از انتقاد و طرد شدن در رفتار و روابطشان مشخص است و معمولا مشاغلی حاشیهای را انتخاب کرده ، سالهای سال بدون پیشرفت و موفقیت بکار خود ادمه میدهند. این بیماران زمانی روابط اجتماعی با کسی برقرار میکنند که تضمین قوی از بابت پذیرش بدون انتقاد به آنها داده شود. بطور کلی این بیماران ترسو هستند. یک مثال "دختر خانمی 27 ساله و مجرد برای اولین بار به درمانگاه مراجعه کرده است. پس از ورود به داخل اتاق مشاور در حالی که سرش را به پایین انداخته بود به آرامی روی صندلی نشست و دستهایش را روی زانوانش گذاشت. حتی به درمانگر هم نگاه نکرد). در رفتارش تنش (tension) و نگرانی قابل مشاهده بود. پس از مدتی مشاور پرسید: م: سلام. فکر میکنید من چه کمکی میتوانم به شما بکنم؟ ب: نمیدانم. م: چه چیزی شما را ناراحت کرده؟ ب: (در حالی که سرش رو به پایین است دستهایش را تکان میدهد و میگوید) مردم ، حدس میزنم. م: مردم ، چطور؟ ب: نمیتوانم دقیقا بگویم (دامنش را نگاه میکند.) م : به نظر از مردم وحشت دارید؟ ب: (سرش را به علامت تایید تکان میدهد.) م: فکر می کنید آنها (مردم) میخواهند به شما صدمه بزنند؟ ب: نه اینکه واقعا بخواهند اذیتم بکنند. آنها خیلی بد اخلاق و پرخاشگر هستند. آنها من را ساکت میکنند. م: باید خیلی عذاب کشیده باشید؟ ب: (آه میکشد) آره ... آره. (برای اولین بار به مشاور نگاه میکند، چون کمی احساس اطمینان از طرد نشدن در او بوجود میآید.) افراد عادی به شنیدن نظر و ارزیابی دیگران علاقه دارند، اما این بیماران، با کوچکترین اشاره منفی از سوی مردم، مستأصل و بشدت متزلزل میشوند؛ بنابراین از برقراری ارتباط سالم و صمیمی با دیگران دوری میجویند و در ارتباطات محدودی که دارند نیز دائما منتظرند دیگران آنها را تحقیر و تمسخر کنند. آنها ممکن است با یک یا دو دوست رابطه نزدیک برقرار کنند، اما تداوم این دوستی، بستگی به پذیرش بلاشرط آنان از سوی دوستان دارد. این افراد، غالباً افسرده و مضطرب هستند و از عدم کفایت خود در برقراری روابط اجتماعی، خشمگین میشوند. در روابط خانوادگی، شغلی، اجتماعی و زناشویی دچار مشکلات زیادی میشوند. شیوع این اختلال در مردان و زنان تقریبا به طور یکسان متداول است. علت اصلی ایجاد کننده این مشکل، اختلالاتی است که در دوران کودکی و نوجوانی بین افراد مهم خانواده در رابطه با کودک و همچنین در برقراری روابط اجتماعی و عاطفی او پیش میآید. یعنی بی ارتباطی، تنهایی و نیاموختن روابط اجتماعی در خانواده سبب میشود زمینه این نوع اختلال شخصیت در بزرگسالی ایجاد شود. خانوادههایی که در ارتباط با کودکان خود بیتفاوت، بی علاقه، بیارتباط، گوشهگیر و بیاحساس هستند، اساس ایجاد این نوع اختلال را در کودک پیریزی میکنند. این اشخاص بسیار تشنه محبت و پذیرش دیگران هستند. یکی از ویژگیهای اصلی اختلال شخصیت دوری گزین، رویگردانی است، از مردم، از تجربیات جدید و حتی از تجربیات قدیمی. در این اختلال معمولاً ترس از احمق به نظر رسیدن با میل شدید به پذیرش و محبت ترکیب میشوند. افرادی که دچار این اختلال هستند بسیار علاقهمندند وارد روابط اجتماعی یا فعالیتهای جدید شوند، اما تا وقتی قول پذیرش غیرانتقادی به آنها داده نشده باشد دوست ندارند حتی به مخاطرات جزیی اقدام کنند. آنها خجالتی هستند. کوچکترین نشانه عدم تایید توسط دیگران و کوچکترین اثر شکست بالقوه موجب دوریگزینی آنها میشود. آنها رویدادهای آشکارا بیضرر را تمسخر تعبیر میکنند. افراد مبتلا به این اختلال از ناتوانی نسبیشان در برقراری رابطه بیدردسر با دیگران ناراحت هستند که این خود به عزت نفس کم آنها میافزاید و به نوبه خود آنها را نسبت به انتقاد و سرافکندگی حساستر میکند. این احتمال هم وجود داردکه افراد مبتلا به اختلال شخصیت دوری گزین در موقعیتهای اجتماعی مضطربترند و برای کنار آمدن با این موقعیتها از مهارتهای اجتماعی ضعیفتری برخوردارند. در بیماران دچار اختلال شخصیت دوری گزین (avoidant) حساسیت مفرطی به طرد (rejction) دیده می شود که ممکن است باعث گوشه گیری و انزوای آنها از جامعه گردد. هر چند این افراد خجالتی هستند؛ غیر معاشرتی (asocial) نیستند و حتی تمایل فراوانی به داشتن رابطه با دیگران دارند،ولی دلشان می خواهد که دیگران تضمینهای بسیار محکم و غیر معمولی به آنها بدهند مبنی بر اینکه بدون هیچ گونه خرده گیری و انتقادی آنها را می پذیرند. اغلب آنها را مبتلا به عقده حقارت می خوانند. در ICD-10از اصطلاح اختلال شخصیت مضطرب استفاده شده است. اختلال شخصیت دوری گزین با احساس بازداری اجتماعی افراطی ، بی کفایتی وحساسیت نسبت به انتقادو طرد شدن مشخص شده است . این اختلال باعث بروز مشکلات قابل توجهی می شود که توانایی تعامل با دیگران و روابط اساسی زندگی روزمره را تحت تاثیر قرار می دهد. حدود 1% از افراد عادی به این اختلال مبتلا هستند. نشانه های اختلال شخصیت اجتنابی نشانه های این اختلال شامل رفتارهای متفاوتی می شود که در زیر به آنها اشاره می کنیم: ü اجتناب از کار، گریز از اجتماع یا اجتناب از فعالیت های مدرسه بخاطر ترس از انتقاد و طرد شدن. ممکن است فکر کنید که بارها و بارها در موقعیت های اجتماعی مورد پذیرش نبوده و خوش آیند نیستید حتی وقتی که این گونه هم نبوده است. این به این دلیل است که این افراد سطح تحمل کمی برای انتقاد پذیری دارند و اغلب خودشان را زیاد مورد پسند دیگران نمی دانند. ü اعتماد به نفس پائین ü منزوی ساختن خود چنین شخصی در اجتماع ممکن است از صحبت کردن در جمع به خاطر تپق زدن ،خجالت ،لکنت زبان یا دست پاچه شدن بترسد. ممکن است ساعتها درباره نشانه های طردشدن یا مورد قبول واقع شدن از جانب اطرافیان مطالعه کنید.شخصی که دچار چنین اختلالی شده است از ناخوش آیند بودن در جمع آگاه است و اغلب احساس نالایق بودن می کند.ميگنا دات آي آر،با وجود این خود آگاهی و توضیح درباره شرم و احساس ناآرامی شما توسط دیگران ممکن است هنوز احساس طرد شدن و انتقاد ادامه داشته باشد.این حتی در حالت خوش خلقی و وضعیت خوب شما نیز درباره گریز از اجتماع صدق می کند. برخورد جامعه با اختلال شخصیت اجتنابی اختلال شخصیت دوری گزین باعث ترس از عدم پذیرشی می شود که درارتباط برقرار کردن با سایرین مشکل ساز خواهد بود. شما ممکن است که در دوست یابی مرددشوید مگر این که از دیگران متفاوت باشید و فکر کنید که دیگران شما را دوست دارند. وقتی شما ارتباط برقرار می کنید ممکن است اطلاعات شخصی خود را رو کنیدو یا درباره احساساتتان صحبت کنید. و این ممکن است مانع برقراریارتباط نزدیک یا دوستی صمیمی شود. مشخصات: اینافراد کلاً دارای سرشت ترسویی هستند. نسبت به ترک شدن بی نهایت حساسند. نه خجالتی هستند و نه غیر اجتماعی و علاقه شدیدی به همنشینی دارند اما به تضمین قوی برای پذیرفته شدن بدون انتقاد نیاز دارند. حساسیت نسبت به طرد شدن از طرف دیگران هسته مرکزی این اختلال را بوجود می آورد. همه گیر شناسی اختلال شخصیت دوری گزین شایع است: میزان شیوع آن یک تا ده درصد از جمعیت عمومی است. در مورد نسبت جنسی یا الگوی خانوادگی آن هیچ اطلاعی در دست نیست. نوزادانی که مبتلا به مزاج خجالتی تشخیص داده می شوند، ممکن است بیشتر از کسانی که امتیازهای بالایی در مقیاس های فعالیت روی آوری می گیرند، استعداد این اختلال را داشته باشند. تشخیص بارزترین نکته در مصاحبه بالينی با این بیماران، اضطرابی است که از صحبت کردن با مصاحبه گر دارند. بسته به اینکه مصاحبه گر را دوستدار خود بیابند یا نه، حرکات عصبی و پرتنش آنها کم و زیاد می شود. به نظر می رسد که در برابر القائات و اظهار نظرهای مصاحبه گر، آسیب پذیرند و هرگونه تبیین یا تفسیری را که از جانب او ارائه شود، ممکن است خرده گیری یا انتقاد تلقی کنند. ملاک های تشخیص : حداقل با چهار مورد از خصوصیات زیر مشخص می شود: 1- با انتقاد و عدم قبول دیگران به آسانی رنجیده خاطر می گردد. 2- غیر از بستگان درجه یک خود دوست نزدیک یا محرم ندارد (یا فقط یک نفر دازد) 3- بدون اطمینان از اینکه مورد صحبت قرار خواهد گرفت میل به معاشرت ندارد. 4-از مشاغل وفعالیت های اجتماعی که مستلزم تماس بین فردی مورد نیاز است دوری می کند، مثلا از قبول ارتقائی که توقعات اجتماعی را بالا می برد امتناع می ورزد. 5-در موقعیت های اجتماعی از ترس این که مبادا حرفی نامتناسب و احمقانه بزند، یا نتواند به سوالی پاسخ دهد خاموش می ماند. 6- می ترسد که به علت سرخ شدن ، گریه یا نشان دادن آثار اضطراب در پیش دیگران دچار شرمندگی شود. 7- مشکلات، خطرات فیزیکی یا خطرات مربوط به کاری معمول اما خارج از برنامه روزمره را پیش خود بزرگ می کند، مثلاً ممکن است برخوردهای اجتماعی را از ترس این که ممکن است رسیدن به محل مربوطه او را فرسوده سازد رد می کند. براساس راهنمای تشخیصی وآماری بیماری های روانی انجمن روان پزشکی آمریکاDSMIV) ) فرد مبتلا به این اختلال باید حداقل چهار نشانه زیرراداشته باشد: 1- اجتناب از فعالیت های حرفه ای که شامل تعاملات بین فردی خاص می شود چون از عدم رضایت ، طرد شدن و مورد انتقاد واقع شدنمی ترسند. 2- در برقراری ارتباط با افراد بی میل هستند مگر با افراد خاص . 3- در برقرای ارتباط صمیمی محدودیت قائل می شوند چون از شرمندگی و مورد تمسخر واقع شدن درهراس هستند. 4- هراس از طرد شدن و انتقاد در موقعیت های اجتماعی 5- از بودن در جمع های تازه ممانعت به عمل می آورند چون از نالایقی و بی کفایتی خود در وحشت هستند. 6- خودرا از نظر دیگران فردی نالایق ، نچسب و غیر منطقی می دانند. 7- از ریسک پذیری فردی و دخالت در هر فعالیت تازه ای به خاطر آشفته شدن به صورت غیر عادی پرهیز می کنند. رفتار اجتنابی ممکن است در هم بچه ها و هم در جوانی دیده شود ولی تشخیص اختلال شخصیت نمی تواند در کودکی به وجود آیدبه خاطراین که خجالت ،ترس از عجایب ، مداخلات و زشتی های جامعه یا حساس بودن نسبت به انتقاد اغلب بخشی از دوران کودکی وجوانی است . یک متخصص سلامت روان می تواند نشانه های شما را تشخیص داده و با تشخیص درست می تواند روش های درمانی مناسبی را نیز پیشنهاد دهد. خصایص بالینی حساسیت مفرط به طرد شدن از سوی دیگران، خصیصه بالینی محوری اختلال شخصیت دورین گزین است،و صفت شخصیتی عمده آنها کمرویی (timidity) است. افراد مبتلا به این اختلال از گرمی و امنیتی که در روابط انسانی وجود دارد،خوششان می آید، منتها پرهیز و گریز خود را از ایجاد رابطه با دیگران، با ترسی که ادعا می کنند از طرد شدن دارند، تویه می کنند. وقتی با کسی صحبت می کنند، عدم قطعیت و فقدان اطمینان به خود در آنها دیده می شود و با تواضع و شکسته نفسی حرف می زنند. از سخنرانی در جمع یا تقاضا کردن از دیگران می ترسند،چن به طرد بسیار حساس اند. خیلی وقت ها ممکن است اظهار نظر های دیگران را طوری تفسیر کنند که گویی تحقیر یا توهینی به آنها بوده است. وقتی از کسی تقاضایی می کنند و جواب رد می شنوند، از دیگران کناره می جویند و احساس رنجش و آزردگی به آنها دست می دهد. در محیط کار، این گونه بیماران اغلب به مشاغل حاشیه ای روی می آورند. آنها بیشتر پیشرفت چندانی در کار خود نمی کنند و به دنبال اقتدار بیشتر هم نمی روند، بلکه آدم های کمرویی به نظر می رسند که دلشان می خواهد همه از دستشان راضی باشند. عموماً تمایلی به ایجاد رابطه با دیگران ندارند، مگر آنگه تضمین بسیار مطمئن و غیر معمولی به آنها داده شده باشد که بی هیچ خرده گیری و انتقادی پذیرفته می شوند. در نتیجه ،اغلب هیچ دوست صمیمی یا قابل اعتمادی ندارند. تشخیص افتراقی بر خلاف بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزویید که خودشان دوست دارند تنها بمانند، بیماران دچار اختلال شخصیت دوری گزین تمایل به داشتن تعامل های اجتماعی دارند. فرق اینها با بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و نمایشی هم در این است که مثل آنها پرتوقع، تحریک پذیر، یا غیر قابل پیش بینی نیستند. دو اختلال شخصیت دوری گزین و وابسته، به هم شبیه اند و فرض بر این است که بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وابسته ترس بیشتری از ترک شد و مورد علاقه نبودن دارند؛ اما در عمل تصویر بالینی این دو ممکن است غیر قابل تمایز از یکدیگر باشد. سیر و پیش آگهی بسیاری از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت دوری گزین قادر به انجام کارکردهای خود هستند، به شرط آنکه در محیطی حمایت شده قرار داده شوند. برخی از آنها ازدواج می کنند، بچه دار می شوند، و زندگی محدودی را سر می کنند که تنها ارتباطش با اعضای خانواده است. اما همین که نظام حمایتی اشان از کار بیفتد، افسردگی، اضطراب و خشم ممکن است به سراغشان بیاید. اجتناب ناشی از هراس در اینها شایع است و سابقه جمعیت هراسی ممکن است در آنها وجود داشته باشد یا در سیر بیماریشان به آن هم دچار شوند. درمان درمان های اختلال شخصیت دوری گزین مانند سایر اختلالات شخصیت یک متخصص سلامت روان برنامه درمانی مناسبی را برای شما در نظر خواهد گرفت.درمان های این اختلال متفاوت هستند اما بیشتر شامل صحبت درمانی می باشند.اگر شرایطی مانند اضطراب و افسردگی تشخیص داده شده است ممکن است از دارودرمانی مناسب استفاده شود. اختلال شخصیت دوری گزین وحالات و موارد دیگر سایر بیماری های روحی می توانند با این اختلال به وجود آیند. در این گونه موارد درمانهای مناسب هر مشخصه به کار گرفته می شود. بعضی از مواردی که اغلب با این اختلال ایجاد می شوند شامل موارد زیر هستند: فوبی اجتماعی که در آن فرد به شدت احساس نگرانی و خود هشیاری در موقعیت های اجتماعی می کند. اختلال شخصیت وابسته که در این مورد افراد به صورت افراطی در تصمیم گیری به دیگران وابسته هستند. اختلال شخصیت مرزی که در این اختلال فرد در زمینه های بسیاری مانند روابط اجتماعی ،رفتار ، وضعیت روحی و خود تصوری دچار مشکل هستند. بسیاری از نشانه های این اختلال با سایر اختلالات به ویژه اختلال خاص هراس اجتماعی مشترک هستند. به همین دلیل اختلالات می توانند سردرگم کننده باشند. ممکن است تشخیص صحیح و انتخاب راه درمان مناسب آن برای متخصص به زمان زیادی نیاز داشته باشد. رواندرمانی این بیماران مشروط به آن است که نخست، ائتلاف محکمی با آنها تشکیل شود. همچنان که رابطه ای اعتماد آمیز اجیاد می شود،درمانگر باید در برابر ترسهای آنها، به ویژه ترسی که از طرد شدن دارند،موضعی پذیرا و تأیید کننده اتخاذ کند و در نهایت بیمار را تشویق کند که از لاک خود بیرون آید تا بر آنچه ازدید او تحقیر و طرد و شکست جلوه کرده، فایق شود. البته درمانگر این تکلیف را که بیمارع مهارتهای اجتماعی تازه اش را در خارج از جلسه درمان تمرین کند، باید با احتیاط به بیمار بدهد، چون شکست خوردن بیمار در انجام آن می تواند اعتماد به نفس او را که از قبل هم خراب بود، خرابتر کند. با کمک گروه درمانی، بیماران می فهمند که حساسیت آنها به طرد، چه اثراتی بر خود آنها و ر دیگران می نهد. جرأت آموزی هم یکی از اشکال رفتاردرمانی است که به بیمار می آموزد که نیازهای خود را با صراحت بیان کند و اعتماد به نفس خود را ارتقا دهد. دارودرمانی در تدبیر اضراب و افسردگی که گاه از خصایص همراه این اختلال می شوند،درمان دارویی را به کار برده اند. در برخی از بیماران،داروهای مسدود کننده B (بتابلوکرها) مثل آتنولول، برای تدبیر پرفعالیتی دستگاه عصبی خودکار مفید بوده است؛ به نظر می رسد فعالیت این دستگاه در بیماران مبتلا به اختلال شخصتی دوری گزین بالا باشد، خاصه در هنگام روی آوردن به موقعیتی که از آن می ترسند. داروهای سروتونرژیک هم می توانند حساسیت بیما به طرد را کم کنند. داروهای دوپامینرژیک به صورت نظری می توانند رفتار جستجوی تازگی رادر این بیماران ایجاد کنند؛ با این حال باید بیمار را از لحاظ روان شناختی برای هرگونه تجربه جدیدی که ممکن است رخ دهد آماده کرد. منبع : کتاب خلاصه روانپزشکی کاپلن و سادوک ترجمه دکتر فرزین رضایی نقل قول لینک به دیدگاه
Dreamy Girl 6,672 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۳ اخــتلال شــخصیت اجتنابــی آرزو دارم مرا دوست داشته باشی، اما میدانم از من متنفری! این افراد دوستان صمیمی کمی دارند، گاهی فقظ یک دوست دارند که شاید همسر یا یکی از اعضای خانوادهشان باشد. در مقابل هر تغییری که باعث شود بیشتر در موقعیتهای اجتماعی قرار گیرند، مقاومت میکنند. برای مثال از ترفیع شغلی میگریزند، زیرا میترسند در کار جدید بی کفایتی آنها نمایان شود.شخصیتهای اجتنابی معمولا در مورد خودشان با دیگران حرف نمیزنند و احساسات واقعی خود را بیان نمیکنند. اجازه نمیدهند دوستشان وارد زندگی خصوصی و درونیشان شود، مگر اینکه بارها و بارها آن فرد را آزمایش کرده باشند و بدانند که او فردی حمایتگر است. هرچند نیازمند و خواهان برقراری روابط صمیمی با دیگرانند اما چنان احساس شرم و حقارت میکنند که یک دنیای خصوصی و تنها برای خود میسازند و با احساس بیکفایفی در آن تنها میمانند.عدم برقراری ارتباط اجتماعی این افرد ناشی از احساس ببیکفایتی و ترس از کنار گذاشته شدن و طرد شدن است، برای آنها مشکل است که پیشبینی کنند دیگران چه فکری میکنند یا اینکه خودشان چگونه رفتار میکنند معمولا به ارزیابی منفی دیگران بسیار حساسند، به کسی توصیه یا پیشنهاد نمیکنند، از تعامل و برقراری روابط با افراد غریبه میترسند، اگر احساس کنند در معرض دید عمومی قرار دارند، بسیار وحشت میکنند. مداوم فکر میکنند اطرافیان آنها را مشاهده میکنند و در مورد چگونگی رفتار یا حتی طرز لباس پوشیدنشان با هم صحبت میکنند.برخی شخصیتها دوست دارند در مرکز توجه باشند، برعکس شخصیتهای اجتنابی ترجیح میدهند گمنام باشند، با اینکه گمنامی برایشان لذتی ندارد، اما آزارشان هم نمیدهد.ترس از ارزیابیهای منفی و مورد انتقاد قرار گرفتن باعث میشود این افراد فرصتهای شغلی خود را محدود کنند، زیرا میترسند عملکرد شغلیشان نامناسب و نادرست باشد. به همین دلیل تلاش میکنند مشاغلی را انتخاب کنند که سخت نباشد و در آن احساس کفایت کنند. انتخاب شغل سطح پایین، یک راه فرار از بیکفایتی است. اگر در حرفهشان احساس کنند خوب عمل نمیکنند به بهانههای مختلف کار خود را ترک میکنند یا موقعیت شغلی خود را تغییر میدهند.افرادمعمولی تلاش میکنند از نظرات و بازخوردهای خوب و بد دیگران برای تغییر خود استفاده کنند،اما شخصیتهای اجتنابی نمیتوانند از این بازخوردها استفاده کنند، زیرا آنها به نقص و اشکار دار بود خود، ایمان دارند. حتی اگر مدارک و شواهد با اعتقاد آنها همخوانی نداشته باشد باز هم در مورد واقعیتهای قطعی شک و تردید دارند. تصور این که فردی آنها را دوست دارد و به خاطر خودشان و آنچه هستند، آنان را میپذیرد برایشان امکان پذیر نیست، به همین دلیل برای ایجاد رابطه دوستی، باید مطمئن شوند که فرد مقابل از آنان حمایت میکند و برایشان امنیت لازم را فراهم میآوردو اگر با کوچکترین انتقاد از طرف مقبل روبهرو شوند، احساس وحشت میکنند و سریعا از او دور میشوند. احساس بیکفایتی، شرم، حقارت، و عدم تمایل به قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی از خصوصیات شخصیتهای اجتنابی است. احساس بیکفایتی در این افراد یک پیامد منفی دیگر دارد: این افراد از اینکه خودشان باشند یا خود واقعی خود را نشان دهند میترسند. میدانیم که برای ایجاد و استمرار یک رابطه، دو طرف باید در مورد خود صحبت کنند. شخصیت اجتنابی از طرفی میداند چه کسی است و میداند که نمیتواند از عهدهی خود برآید و از طرف دیگر اعتبار، تایید و تصدیق دیگران برایش مهم است، به همین دلیل برایش مشکل است که در مورد احساسات و امیال خود صحبت کند. این افراد حتی به اطرافیان نزدیک خود، مانند والدین، نمیتوانند بگویند چیزی را دوست دارند یا ندارند. این بازداریها ، مصاحبت و ارتباطات این افراد را مشکل یا حتی مختل میکنند. این ناامنیها موجب میشود مصاحبت ها به جایی نرسد و با تمام شدن رابطه، فرد دوباره احساس میکند کسی او را دوست ندارد، یا اینکه اگر کسی او را دوست دارد فقط به این دلیل است که او خودِ واقعیاش را نشان نداده،اگر خود واقعیاش را نشان دهد کسی او را دوست ندارد. او خود را به گونهای میبیند که پدر و مادرش او را دیدهاند: (کودکی که کسی او را نمیخواسته یا بیعرضه و بیکفایت بوده است). متاسفانه شخصیتهای اجتنابی این احساس را در بیشتر موقعیتهای اجتماعی مانند کار، مدرسه و روابط خود دارند. هرجایی که میروند فکر میکنند زیر نگاه منتقدانه دیگران هستند. برای آنها لازم نیست دیگران انتقاد خود را با صدای بلند بیان کنند، کافی است که فرد احساس کند که دیگران در ذهنشان در مورد او قضاوت میکنند و به همین دلیل از آنها اجتناب میکند. گونههای اختلال شخصیت اجتنابی: به طور کلی میتوان گفت شخصیتهای اجتنابی میخواهند از افکار واحوالات دیگران آگاه باشند، اما دیگران هرگز از آنها آگاهی نداشته باشند. شخصیت اجتنابی متعارض، حساس، فویبک و خود گریز از زیرگروه های این اختلال است.الف) شخصیت اجتنابی متعارض: این افراد بین تمایل به صمیمی شدن با دیگران و ترس از صمیمی شدن در تعارض هستند. گاهی دوستان صمیمی خود را بسیار ارزنده با ارزش میشماردن و زمانی که احساس کنند آزادیشان به خطر افتاده، آنها را حقیر میشمارند و از آنها کناره گیری میکنند. معمولا عبوس، ترشرو و کج خلق هستند. دیگران را برای اینکه نتوانستهاند نیازهای پیوندجویانه و صمیمیت آنها را تشخیص دهند، مورد حمله قرار میدهند، اما به محض اینکه دیگران به آنها توجه کنند و نزدیکشان شوند، برای حفظ استقلال خود از آنها کنارهگیری میکنند. این افراد اغلب احساس میکنند دیگران آنها را درک نمیکنند و در موردشان سوءتعبیر دارند، ولی هنگامی که استرس ندارند منکر این اجتنابها میشوند و مانند یک فرد معمولی رفتار میکنند. آرامش این افراد با کمی استرس و تحت فشار روانی، سریعا به خصومت و خشمهای انفجاری تبدیل میشود و نمیتوانند احساسات و افکار خود را به صورت منطقی بیان کنند. حتی گاهی به دنیای درونی خود فرو میروند و با دیگران بیگانه میشوند.ب) شخصیت اجتنابی حساس: این افرد به نقطه ضعفهای خود اگاهی دارند، اما آنها را بیشتر ناشی از تدابیر و دسیسههای دیگران میدانند تا خودشان، به نشانههای طرد و سوءاستفاده قرار گرفتن بسیار حساسند و در پی کشف انگیزههای دیگران درا ارتباط با خودشان هستند، خلق متغیر دارند و به طور دورهای دچار نگرانی میشوند و در این دورهها بسیار عصبی و خودکمبین هستند. نسبت به دیگران بسیار بدبینند و همیشه پیشبینی میکنند که دیگران آنها را کنار خواهند گذاشت. در این وضعیت راه حل متعارف آنها کنارهگیری و ایجاد یک فاصله هیجانی از دیگران است. این افراد اغلب حالت تدافعی به خود میگیرند، در مقابل دیگران محتاطانه عمل میکنند و از دیگران فاصله میگیرند و به این ترتیب از حمایت اجتماعی محروم میشوند. به دلیل اینکه نسبت به دیگران بدبین هستند و آنان را حمایت کننده نمیدانند، نمیتوانند خشم خود را به اطرافیانشان مهار کنند.داشتن افکار و عقاید ارجاعی از ویژگیهای دیگر این افراد است. یعنی فکر میکنند همهی رفتار و گفتار اطرافیان و هر چیزی که در محیط رخ میدهد تا اندازهای به آنان اشاره دارد. برای مثال، وقتی دو نفر با هم صحبت میکنند این فکر به ذهنشان میرسد که حتما در مورد او صحبت میکنند. این افراد معتقدند احساس رنجوری آنها نتیجهی اعمال و رفتار دیگران است، و باور دارند که دیگران مسئول بیکفایتی آنها هستند نه خودشان.پ) شخصیت اجتماعی فوبیک: این افراد، خواهان روابط شخصی با دیگران هستند اما به دیگران بسیار بیاعتمادند. وقتی احساس کنند که ممکن است دیگران آنها را ترک کنند، سمبل یا شئی را پیدا میکنند و خشم و ترس خود را از او نشان میدهند تا طرف مقابل از آنان حماین کند. با این کار ترس خود را از طرد اجتماعی، شرم و نگرانی را پشت ترس از اشیا و موقعیتها پنهان میکنند. بسیاری از این افراد با ابراز ترس از موقعیت و اشیا، احساس دلسوزی و شفقت دیگران را برمیانگیزند.ترس این افراد وسیلهای برای جلوگیری از طرد و رها شدن است. بنابراین با ترس بیمارگونه، موفق میشوند دیگران را در کنار خود نگه دارند. فردی را تصور کنید که از رانندگی در هنگام شب بسیار میترسد. به واسطهی این ترس اطرافیانش مسئولیتهای او را به عهده میگیرند، حتی در هنگام رانندگی در شب بیشتر مراقبش هستنند و او را برای چنین ترسی به تمسخر نمیگیرند. یا وقتی کسی از غرق شدن میترسد، از اینکه شغلی را در نزدیکی یک سد نمیپذیرد، او را مسخره نمیکنند.ت) شخصیت اجتنابی خودگریز: از آنجایی که روابط اجتماعی باعث ناراحتی این افراد میشود، آنان خود را از دیگران دور میکنند و بیش از پیش در خود فرو میروند، و یک زندگی تخیلی را جایگزین زندگی واقعی میکنند، البته با چنین کاری بیشتر و بیشتر از احساس بیکفایتی خود آگاه میشوند. تخیل تا اندازهای در کاهش نارحتیهای آنان موثر است، اما کمکم افکار فرد، حول محور بدبختیهای زندگی متمرکز و نشخوارهای فکری دردناک جایگزین رویاها میشود.(نشخوارهایی مانند: من آدم بدشانسی هستم، هرچه بلاست سر من میآید، انسانها و خانوادهام مهربان نیستند و...) این افکار و احساسات آنها را منزویتر میکند و در این وضعیت نمیتوانند خود را تحمل کنندو و تلاش میکنند از آگاهی در مورد خود اجتناب کنند و خود را نادیده بگیرند. در این شرایط احساس ناامیدی و دلتنگی بر آنها حاکم و باعث میشود مشکلات زندگی را بپذیرند و برای حل آنها هیچ کوششی نکنند. این احساس گاهی ممکن است باعث شود افراد خودکشی کنند یا حالت هیجانی پیدا کنند که در آن حالتها کاملا از دیگران جدا میشوند و یک زندگی تخیلی را آغاز میکنند. ملاکهای تشخیص اختلال شخصیت اجتنابی: بازداری اجتماعی در همهی موقعیتها، احساس بیکفایتی و حساسیت بیش از اندازه به ارزیابیهای منفی از ملاکهای تشخیص این اختلال است. این اختلال با چهار مورد از موارد زیر خود را نشان میدهد: اجتناب از فعالیتهایی که مستلزم برقراری روابط با دیگران است( به دلیل ترس از انتقاد، عدم تایید یا طرد شدن) عدم تمایل به برقراری روابط با دیگران (مگر اینکه فرد مطمئن شود دیگران دوستش دارند) بیان نکردن احساسات و افکار خود (به دلیل ترس از شرمنده شدن یا مسخره شدن). فکر کردن دایمی به موضوع طرد شدن و مورد انتقاد قرار گرفتن در روابط اجتماعی. احساس کمرویی و خجالت در موعیتهای اجتماعی جدید (به دلیل ترس از احساس بیکفایتی). خود را نالایق و پایین تر از دیگران دیدن (فرد احساس میکند جذابیت ندارد). امتناع از خطر کردن و انجام ندادن فعالیتهای جدید (به دلیل ترس از شرمنده شدن نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .