laden 4758 مالک ارسال شده در 13 اردیبهشت، 2013 دلم پر از یه عالمه حرف نگفته س اما دیگه میذارم تو این دل بمونه نمیدونم چرا باز اومدم خط خطی کنم اینم در نوع خودش یه بیماریه واسه من نمیدونم چی شد اومدم اینجا اصلا نمیدونم روز بود یا شب بود عضو شدم حتی یادم نیست اولین دوستم کی بود خب لابد از بالا رفتن سنه دیگه .بیخیال لادن باز داری یه جوری اونی که تو دلته ماست مالی میکنی اهان یادم اومد چرا اومدم باز یه چرت و پرتی بذارم و برم ولی خب حداقل میخوام کمی سبک شم و هیچ دلی رو نیازرده باشم اقایون .خانوما از تک تک کسانی که وارد پروفایلشون شدم و عکس و نوشته ای گذاشتم عذر خواهی میکنم این حماقتم رو به بزرگی و روشنفکریتون ببخشید راستی دوست گلم بخصوص از شما معذرت میخوام که با گذاشتن یک شاخه گل تو پروفتون نوشته ها زدی حریم خصوصیم چرا وارد میشین همینجا بازم عذر خواهی میکنم مرا ببخشید مادام...... از تمام مدیرایی که حس غرور و دارن و با ما کاربر جماعت حال گپ و گفتگو ندارن باز عذر میخوایم قول شرف که دیگه حماقت را وتکرار نکنیم راستی نمیدونم زمانی که ما تو پرشین دان مدیر بودیم چرا اینقدر با همه راحت بودم شاید همین حماقته بوده ؟بیخیال دختر ... میگم چرا من خنگ اهل کلاس گذاشتن نیستم میگم مدیر فنی سایت چرا ای پی ها رو نمیخونه که بعضیا از کجاها انلاین میشن اصلا مگه میشه یکی اینقده بیکار باشه از انور دنیا بخواد بیاد یه جایی که ایش و اوشش کنن.نه دختر باز حماقت ......مگه ممکنه؟ همیشه گفتن همدلی از همزبانی خوشتر است اینم باز برمیگرده این مغز معیوب من که فک میکنم همزبانی از همدلی خوشتره هموطن یعنی چی ؟ به ولا اگه پاسخ صحیح رو بیابم بیخیال دختر هموطن بی تعارف یعنی کشک...... اما اینو میدونم خیلیا را نمیشناسم و بعضیا را چرا...ولی اعتراف میکنم همه رو تک به تک اعضا را دوست دارم و هر کسی رنجشی ازم به دل داره حلالم کنه اینم یه خط خطی دیگه لادن..13 فوریه 2013 12
laden 4758 مالک ارسال شده در 13 اردیبهشت، 2013 سرگردان: روزهای مدیدی است که سرگردانم در کار خویش و روزگارم از بودنم !؟؟ از چگونه بودنم !؟؟ وز برای چه بودنم !؟؟ وباز بدان نقطه رسیدمی که ندانستمی آیا باز هم می توانم بنویسم یا نه ... 10
laden 4758 مالک ارسال شده در 13 اردیبهشت، 2013 هر چند شیشه های دلم را شکسته اند این جا هنوز پنجره ها را نبسته اند امشب تمام آینه ها در حضور دل در خویشتن نشسته و از خود گسسته اند دیگر چه اعتماد به دستان دوستان وقتی عصای معجزه ها را شکسته اند این جا، کبوتران حرم ریا، تنگ هر غروب بر برج های خیس نگاهم نشسته اند من از نگاه ساده ی این کفش های کوچ احساس می کنم که از این کوچه خسته اند........ 10
laden 4758 مالک ارسال شده در 14 اردیبهشت، 2013 مدتها ست از یادم رفتی یعنی خیال میکنم رفتی .مهربانیت .حس مردانگیت .حساسیتهایت همه حس پرواز روی ابرها را بهم میداد هیچوقت گمان نمیکردم روزی برایم خاطره شوی استادی که قانون را با عشق برایم تفسیر کرد و عشق را با قانون ما بودن .گریز ، هجران، جدایی در تدریس استاد ممنوع بود ... چه شد که به اینجا رسیدیم؟ اس ام اس هایت مینویسی شاگرد حرف گوش کنی نبو دم نا ندارم بگویم استاد .من درس صداقت را خوب فرا گرفته بودم و تو هرگز این مقوله را برایم نگفته بودی نوشتی باشی یا نباشم در خاطرت میمانم .در ذهن آشفته ام برایت می نویسم باشمی در کار نیست مدتهاست که من در گرداب نباشم ها افتاده ام به احترامت ........ 11
laden 4758 مالک ارسال شده در 18 اردیبهشت، 2013 درجلسه امتحان عشق....... من ماندم ویک برگه سفید! یک دنیا حرف ناگفتنی ویک بغل تنهائی ودلتنگی درد دل من در این کاغدکوچک جا نمیشود دراین سکوت بغض آلود قطره کوچکی هوس سرسره بازی میکند وبرگه سفیدم .....! عاشقانه قطره ها را به آغوش میکشد عشق تو نوشتنی نیست ! باتو ...... دربرگه ام کنار کناره آن قطره اشک یک قلب میکشم وقت تمام است برگه ها بالا ! 7
laden 4758 مالک ارسال شده در 24 اردیبهشت، 2013 برای دلم، گاهی مادری مهربان میشوم، دست نوازش بر سرش میکشم، میگویم: «غصه نخور، میگذرد …» برای دلم، گاهی پدر میشوم، خشمگین میگویم: «بس کن دیگر بزرگ شدی ….» گاهی هم دوستی میشوم مهربان، دستش را میگیرم، میبرمش به باغ رویا … .... دلم ، از دست من خسته است . 6
laden 4758 مالک ارسال شده در 28 اردیبهشت، 2013 تقدیم به دوستی که در اوج نگرانیها و تلخیهایم همراهم بود و سنگ صبور........داداشی محبتهایت را بخاطر خواهم داشت........ا آنقدر شاعرم امشب که فقط سایه مهر تو را کم دارم با تو هستم ای سراپا احساس .................. جنس ما جنس بلد بودن کانون گل است نازنین..... زندگی جای هدر دادن فرصتها نیست ما مطهر شده ایم پیش رو راه رسیدن به خداست مهربان....... مهربان...... 3
laden 4758 مالک ارسال شده در 1 خرداد، 2013 دلتنگی وقتی دل شکسته ام از خاطرات خوش گذشته لبریز می شود،تمام دارایی ام اشکهای من است بر روی گونه های پر از حسرتم که نوازشگر لحظات تلخ تنهایی ام می شود و آن وقت است که می بینی دلتنگی دلم به اندازه هفت آسمان است. 9
laden 4758 مالک ارسال شده در 1 خرداد، 2013 در شبی از شبهای دلتنگی از تو می نویسم ... شبي از پشت يك تنهايي نمناك و باراني تو را با لهجه ي گل هاي نيلوفر صدا كردم. تمام شب براي باطراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهايت دعا كردم. پس ازِ يك جستجوي نقره اي در كوچه هاي آبي احساس تو را از بين گل هايي كه در تنهايي ام روييد با حسرت جدا كردم و تو در پاسخ آبي ترين موج تمناي دلم گفتي دلم حيران و سرگردان چشماني ست رويايي و من تنها براي ديدن زيبايي آن چشم تو را در دشتي از تنهايي وحسرت رها كردم همين بود آخرين حرفت و من بعد از عبور تلخ و غمگينت حريم چشمهايم را به روي اشكي از جنس غروب ساكت و نارنجي خورشيد وا كردم نمي دانم چرا رفتي؟ نمي دانم چرا ، شايد خطا كردم و تو بي آن كه فكر غربت چشمان من باشي نمي دانم كجا ، تا كي ، براي چه ، ولي رفتي و بعد از رفتنت باران چه معصومانه مي باريد نمي دانم چرا ؟ شايد به رسم و عادت پروانگي مان باز براي شادي و خوشبختي باغ قشنگ آرزوهايت دعا كردم...!!. 8
laden 4758 مالک ارسال شده در 1 خرداد، 2013 آری همیشه قصه این چنین بوده است گفتی از دلتنگی هایم دیگر سخنی نگویم من امشب دلتنگی هایم را به دست باد سپردم تا این باد با دلتنگی هایم چه کند آیا دلتنگی های مرا به دریا خواهد برد؟ و فریادش را با فریاد موج های بیتاب یکی خواهد کرد؟ یا در این شب بارانی ... بر سنگفرش کوچه ی خلوت جاریش می کند یا شاید در شبی مهتاب آن را به نگاه یک غریبه که به ماه خیره شده بسپارد! یا شاید در پگاهی سرد در گوش دو پیکر خسته در خواب زمزمه اش کند! آیا کسی دلتنگی های مرا خواهد شنید؟ دلتنگی هایم را به باد سپرده ام... شاید این باد دلتنگی مرا در گوش تو ای ناب تر از غزل هایم زمرمه کند! بگذار برایت بگویم که امشب سخت دلتنگت هستم.... 10
laden 4758 مالک ارسال شده در 23 خرداد، 2013 دلم برای این خط خطی هام تنگ شده بود ،گرچه اومدم به رسم ادب سلامی دهم و سال نو را تبریک بگم به کسانی که بفکرم بودند و بیادم و تندی برگردم به دنیایی که هر چند بیگانه اند اما حداقل زخم زبون ندارند بی ریا هستند اهل تملق و چاپلوسی نیستند دیگران رو پشت سر خرد نمیکنند و تهمت بی روا نمیزنند آنها از نظر ما اجنبی هستند اما همین اجنبی ها معرفتشون بیشتر از ماست به قول قیصر این نیز بگذرد... نوروز باستانی را به دوستان گلم تبریک و تهنیت عرض میکنم باشد که در پناه ایزد منان سال خوب و خوشی را پیش رو داشته باشید 7
laden 4758 مالک ارسال شده در 23 خرداد، 2013 من برای متنفر بودن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم. زیرا من درگیر دوست داشتن کسانی هستم که مرا دوست دارند. 6
laden 4758 مالک ارسال شده در 1 تیر، 2013 آموختم هر کسی شایسته محبت نیست مهربانی را خود اموختم نامهربانی را دیگران بهم هدیه دادند 5
laden 4758 مالک ارسال شده در 2 تیر، 2013 برای من مدتهاست مرده به حساب می ایی مرحمتی کن تو هم مرا مرده به حساب بیار 5
laden 4758 مالک ارسال شده در 4 تیر، 2013 من نام کوچه های بسیاری را از یـــاد برده ام نشانی خانه های بسیاری را از یاد برده ام و اسامی آسان نزدیکترین کسان ِ دریا را .. راستی آیا به همین دلیل ِ ساده نیست که دیگر هیــــچ نامه ای به مقصد نمی رسد ؟!.. 2
laden 4758 مالک ارسال شده در 10 تیر، 2013 دلم برای سکوت،دلم برای بودنهای بی دلیل،ماندن های بی حساب،رفتن های ناگریز،تنگ میشود،دلم گاهی..گاهی نه،همیشه برای خودم تنگ میشود 3
ارسال های توصیه شده