Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۱ سلام به همه ی خوبان: بی زحمت اگه می شه این سئوالات رو بخونید و فکر کنید دارید به عنوان به دانشجو برای یه استاد اینا رو توضیح می دید و فضا 120% آکادمیک هست نه توی مهمونی برای دختر خالتون! و همش مربوط به شخص خودتون هست " من" نه اینکه ما بچه های معماری هممون اینجوری هستیم و...... ممنون می شم اگه برسش ها رو دقیق بخونید و منطقی جواب بدی. برای هر سئوال حدود 2-3 خط توضیح می خوام. من اول از همه یه چیزی رو بگم: دلایل نباید فضایی و غیر واقع بینانه باشه...دلایلی مثل "میخوام دنیا رو عوض کنم"، " از بچگی خواب ریسرچ میدیدم" "همیشه دوست داشتم تا نهایت مرزهای علم و دانش برم":w58: یه داستان رو بگید و فرآیند تغییر و تکامل علایق تحصیلی رو که در نهایت مرتبطتشون میکنه به زمان حال و علاقه به خواندن رشته ی معماری... 1. به چه دلایل شخصی به این رشته علاقمند شدید؟ 2. در رشته مورد علاقه خود میخواهید چه کاره شوید و چرا؟ 3.دلایل خانوادگی برای انتخاب رشته و یا دید آتی به کار ارائه کنید. که خیلی هم میتونه دلایل درست و کلیدی در شکل دادن علاقه های اولیه ما بخصوص در دبیرستان باشه. اما ارائه این دلیل باید با ظرافت انجام بشه.( به نقش پدر/مادر در معرفی و آشنایی با مبحث اشاره میکنه اما نقش اصلی رو به اونا نمیده و نشون میده این شما هستید که خواندید، فکر کردید و علاقمند شدید اینجوری نباشه که : بابا و ننه ما ختم علم و دانش بودند و قطره ای از علم رو چکوندند تو حلق ما و ما شدیم علامه ی دهر!) 4.دلایل اتفاقی! یعنی مثلا در بازدید از جایی، صحبت با کسی و مانند این شما علاقمند به ادامه تحصیل در یک رشته شدید.دلایل رو به صورت غیر مستقیم بیان کنید. 5.دلایل مساله-محور یا مشکل-محور هست. یعنی مثال بزنید که "در فلان پروژه ها کار کردم و به فلان مشکل در اجرای پروژه ها برخوردم. فلان کتابها و مقالات رو هم خوندم و علیرغم کسب دید بهتر به مساله همچنان مشکل حل نشد. لذا مساله رو پیچیده یافتم و تصمیم گرفتم در این زمینه بیشتر کار کنم " به خدا تشکر و امتیاز نمی خوام...جواب می خوام 9 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۱ سلام به همه ی خوبان: بی زحمت اگه می شه این سئوالات رو بخونید و فکر کنید دارید به عنوان به دانشجو برای یه استاد اینا رو توضیح می دید و فضا 120% آکادمیک هست نه توی مهمونی برای دختر خالتون! و همش مربوط به شخص خودتون هست " من" نه اینکه ما بچه های معماری هممون اینجوری هستیم و...... ممنون می شم اگه برسش ها رو دقیق بخونید و منطقی جواب بدی. برای هر سئوال حدود 2-3 خط توضیح می خوام. من اول از همه یه چیزی رو بگم: دلایل نباید فضایی و غیر واقع بینانه باشه...دلایلی مثل "میخوام دنیا رو عوض کنم"، " از بچگی خواب ریسرچ میدیدم" "همیشه دوست داشتم تا نهایت مرزهای علم و دانش برم":w58: یه داستان رو بگید و فرآیند تغییر و تکامل علایق تحصیلی رو که در نهایت مرتبطتشون میکنه به زمان حال و علاقه به خواندن رشته ی معماری... 1. به چه دلایل شخصی به این رشته علاقمند شدید؟ 2. در رشته مورد علاقه خود میخواهید چه کاره شوید و چرا؟ 3.دلایل خانوادگی برای انتخاب رشته و یا دید آتی به کار ارائه کنید. که خیلی هم میتونه دلایل درست و کلیدی در شکل دادن علاقه های اولیه ما بخصوص در دبیرستان باشه. اما ارائه این دلیل باید با ظرافت انجام بشه.( به نقش پدر/مادر در معرفی و آشنایی با مبحث اشاره میکنه اما نقش اصلی رو به اونا نمیده و نشون میده این شما هستید که خواندید، فکر کردید و علاقمند شدید اینجوری نباشه که : بابا و ننه ما ختم علم و دانش بودند و قطره ای از علم رو چکوندند تو حلق ما و ما شدیم علامه ی دهر!) 4.دلایل اتفاقی! یعنی مثلا در بازدید از جایی، صحبت با کسی و مانند این شما علاقمند به ادامه تحصیل در یک رشته شدید.دلایل رو به صورت غیر مستقیم بیان کنید. 5.دلایل مساله-محور یا مشکل-محور هست. یعنی مثال بزنید که "در فلان پروژه ها کار کردم و به فلان مشکل در اجرای پروژه ها برخوردم. فلان کتابها و مقالات رو هم خوندم و علیرغم کسب دید بهتر به مساله همچنان مشکل حل نشد. لذا مساله رو پیچیده یافتم و تصمیم گرفتم در این زمینه بیشتر کار کنم " به خدا تشکر و امتیاز نمی خوام...جواب می خوام 1.من اگه بخوام صادقانه جواب بدم اوایل به خاطر اینکه پدرم خودش پیمانکار بود و به خواست و توصیه ایشون معماری خوندم ،چون خودم بیشتر درس خوندن یعنی حفظیات و ریاضیاتم خوب بود و زیاد از هنر سررشته نداشتم و صد البته به علت داشتن یه سری استاد در سال اول دانشجویی که واقعا از معماری فقط افه هاش رو بلد بودن و کاری چز تحقیر دانشجو نداشتن به شدت از رشتم زده شدم به طوری که گاهی فک میکردم انصراف بدم اما خب بعد ها اساتید خوبی نصیبم شد که واقعا استاد بودن اگرچه تعدادشون اندک بود ولی باعث شد که علاقم به رشتم برگرده و الان واقعا به رشتم علاقه دارم 2.بازم میگم به علت فضای دانشگاهی در ایران که ادم زیاد نمیتونه یاد بگیره و به علت دانشگاه ازادی بودن شاید اونقدا فرصت خوب برا کار در ابتدا نداشته باشم اما من خودم یه تصمیماتی دارم من به شذت به گرایشات معماری مثل داخلی و مرمت از بنای تاریخی علاقه دارم این شاید ناشی از علاقم به باستان شناسی و فرهنگ تاریخی ممالک باشه میخوام عکاسی رو به صورت حرفه ای یاد بگیرم یه شانسی که اوردم پدرم پیمانکاره برا همین از الان براش شروع به کار کردم و دیگه این که میخوام برا تثبیت خودم و یادگیری بیشتر بعد پایان نامم کارای دانشجویی انجام بدم پس من تو اینده ی نزدیک رشتم میخوام به هنر ها و دانسته هام اضافه کنم و برا خودم کار کنم ترجیحا بهتره کسایی که میخوان این رشته رو دنبال کنن تحصیلات دبیرستانیشون هم تو همین زمینه باشه تا خیلی دید فضایی و ارمانی نداشته باشن و با دید باز وارد این رشته شن 7 لینک به دیدگاه
memmar 6829 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۱ 1. به چه دلایل شخصی به این رشته علاقمند شدید؟ والا من اول آشنایی چندانی نداشتم ولی دورا دور خوشم میمومداینکه باید ازهمه چی اطلاع داشته باشیم.خلاصه کنکوردولتی وآزاد زد و معماری قبول شدم:دی ولی نرفتم شهرادور بود!بعدش برای دوری ازبیکاری چون حس درس نداشتم و دیگه فقط آزاد میتونستم بشرکتم رفتم کلاس نقشه کشی و بعد استعداداشکوفا شد وعلاقه بیشتربعدشم که دانشگاه ادامه دادم:دی 2. در رشته مورد علاقه خود میخواهید چه کاره شوید و چرا؟ والا همه میگن برو توکارطراحی داخلی دوستم دارم..ولی طراحی ونقشه کشی هم دوست میدارم...حالا تابستون بهتون میگم..:دی 3.دلایل خانوادگی برای انتخاب رشته و یا دید آتی به کار ارائه کنید. که خیلی هم میتونه دلایل درست و کلیدی در شکل دادن علاقه های اولیه ما بخصوص در دبیرستان باشه. اما ارائه این دلیل باید با ظرافت انجام بشه.( به نقش پدر/مادر در معرفی و آشنایی با مبحث اشاره میکنه اما نقش اصلی رو به اونا نمیده و نشون میده این شما هستید که خواندید، فکر کردید و علاقمند شدید اینجوری نباشه که : بابا و ننه ما ختم علم و دانش بودند و قطره ای از علم رو چکوندند تو حلق ما و ما شدیم علامه ی دهر!) پدرم تو کار دکوراسیون هست...من خواستم بیام تشویق کردن:دی 4.دلایل اتفاقی! یعنی مثلا در بازدید از جایی، صحبت با کسی و مانند این شما علاقمند به ادامه تحصیل در یک رشته شدید.دلایل رو به صورت غیر مستقیم بیان کنید. یه فیلمی دیدم سالهای دور که خوشم از شخصیت دختره اومد اونم میشه گفت جرقه بود 5.دلایل مساله-محور یا مشکل-محور هست. یعنی مثال بزنید که "در فلان پروژه ها کار کردم و به فلان مشکل در اجرای پروژه ها برخوردم. فلان کتابها و مقالات رو هم خوندم و علیرغم کسب دید بهتر به مساله همچنان مشکل حل نشد. لذا مساله رو پیچیده یافتم و تصمیم گرفتم در این زمینه بیشتر کار کنم " به خدا تشکر و امتیاز نمی خوام...جواب می خوام یه جایی بود پله هاش خیلی افتضاح بود شیب افتضا خلاصه اونجا همش غر زدم چه معماری داشته و از این حرفا بعدش بهم گفتن فکر کردی آسونه راست میگی برو دیگه چی؟ 8 لینک به دیدگاه
Brightness 762 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۱ 1. به چه دلایل شخصی به این رشته علاقمند شدید؟ من درابتدا علاقه مند نبودم،چون اصلاً با این رشته زیاد آشنا نبودم. زمان انتخاب رشته ی دانشگاه فرارسید و منم با کمال ناامیدی در انتهای لیست انتخاب رشته،مهندسی معماری رو زدم و شد آنچه که باید می شد و شدیم مهندس. بعداز قبولی در دانشگاه،با بیشتر آشنا شدن با معمار و معماری، جذابیت رشته برام بیشتر شد و بهش علاقمند شدم و الآن هم با هم رابطه ی خوبی داریم. این رشته باعث شد که خیلی نگرشم نسبت به مسائل پیرامون، باز تر بشه. باعث این شد که به محیط پیرامونیم بواسطه ی تأثیری که روی من و شخصیت و هویتم میذاره، اهمیت بیشتری بدم. به خاطر این چیزای زیباست که بهش علاقمندم. 2. در رشته مورد علاقه خود میخواهید چه کاره شوید و چرا؟ نمیگم از کوچیکی آرزوم این بود که به جامعه بشری خدمت کنم! اما آرزوم اینه که فضایی خلق کنم که روح و روان آدومو درگیر خودش کنه و باعث متعالی شدن و اوج گرفتن بشه! همین 7 لینک به دیدگاه
R.Irankhah 25490 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۱ 1. به چه دلایل شخصی به این رشته علاقمند شدید؟ من از پنجم دبستان دوست داشتم مهندس بشم ، رشته اش برام مهم نبود ، تا اینکه اول دبیرستان ، تصمیم گرفتم برم هنرستان و رشته نقاشی بخونم نظرم عوض شده بود ، چون واقعا به نقاشی علاقه زیادی داشتم ولی خانوادم و مشاور، چون درسم خوب بود بهم اجازه ندادن و گفتن یه رشته دیگه انتخاب کن و نقاشی رو در کنارش ادامه بده ، که همین طور هم شد . گرافیک هم اولویت دومم بود ولی الان دوست داشتم گرافیک خونده بود ، چون این روزا بازار کار معماری تعریفی نداره 2. در رشته مورد علاقه خود میخواهید چه کاره شوید و چرا؟ طراحی داخلی رو خیلی دوست دارم ، البته بخشی از این علاقه به نرم افزارهای مورد استفاده هم برمیگرده مثل تری دی مکس که من عاشقشم در حال حاضر هم بیشتر کارای دانشجویی انجام میدم ، راضی هم هستم ، چون هر کار یه تجربه جدیده 3.دلایل خانوادگی برای انتخاب رشته و یا دید آتی به کار ارائه کنید. که خیلی هم میتونه دلایل درست و کلیدی در شکل دادن علاقه های اولیه ما بخصوص در دبیرستان باشه. اما ارائه این دلیل باید با ظرافت انجام بشه.( به نقش پدر/مادر در معرفی و آشنایی با مبحث اشاره میکنه اما نقش اصلی رو به اونا نمیده و نشون میده این شما هستید که خواندید، فکر کردید و علاقمند شدید اینجوری نباشه که : بابا و ننه ما ختم علم و دانش بودند و قطره ای از علم رو چکوندند تو حلق ما و ما شدیم علامه ی دهر!) بیشتر مامانم در این زمینه نقش داشت ، دوست داشت من معماری بخونم چون اون زمان که میخواستم برم هنرستان بازار کار خوبی داشت ولی بابام راضی نبود ، همین الان هم خیلی راضی نیست ، دوست داشت برم دانشکده افسری و یا اینکه حقوق بخونم 4.دلایل اتفاقی! یعنی مثلا در بازدید از جایی، صحبت با کسی و مانند این شما علاقمند به ادامه تحصیل در یک رشته شدید.دلایل رو به صورت غیر مستقیم بیان کنید. طی صحبت با شوهر عمه ام در سال اول دبیرستان به رشته معماری علاقه مند شدم و دوست داشتم بیشتر در موردش بدونم ولی هنوز نقاشی رو ترجیح میدادم ، که دیگه معماری رو انتخاب کردم و در کنارش نقاشی رو هم یاد گرفتم ، الان هم از این تصمیمی که باکمک مامانم و مشاور گرفتم خوشحال هستم . 7 لینک به دیدگاه
faezeh mzk 19231 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۱ 1. به چه دلایل شخصی به این رشته علاقمند شدید؟ حب من از بچگی که مادرم توی هنرستان کار میکردن به جو هنرستان علاقه داشتم،از دبستان هم نقاشی میکشیدم و تصمیم داشتم حتما این رشته رو ادامه بدم. ولی سالی که میخواستم برم هنرستان ثبت نام کنم مشاور مدرسه که دوست قدیمی مادرم بود باهام حرف زد و کارای بچه های معماری رو نشونم داد، بهم گفت رشته نقاشی اون اینده کاری ای که میخوامو نداره و بیشتر فکر کنم. بعد از اون استاد نقاشیم هم گفت که من خودم بچه هام این رشته رو خوندن و بهت پیشنهاد میکنم همین کارو بکنی! اینطوری بود که من رفتم رشته معماری و به این شرط که اگه خوشم نیومد هفته اول تغییر رشته بدم! اما همون هفته اول متوجه شدم که معماری اون رشته ایه که میتونم توش موفق باشم 2. در رشته مورد علاقه خود میخواهید چه کاره شوید و چرا؟ راستش من نمیخوام شعار بدم اما دوست دارم در حد خودم مفید باشم! از اینکه استاد دانشگاه باشم خوشم نمیاد اصلا!!! از طراحی های کلیشه ای و ماجرای تکراری طراحی های بدون هدف خیلی بیذارم!امیدوارم بتونم یه سری از معیارهای معماری اصیل که برام مهمه رو یه روزی اجرا کنم؛ بازم توکل به خدا امیدوارم در حد خودم مفید باشم 3.دلایل خانوادگی برای انتخاب رشته و یا دید آتی به کار ارائه کنید. که خیلی هم میتونه دلایل درست و کلیدی در شکل دادن علاقه های اولیه ما بخصوص در دبیرستان باشه. اما ارائه این دلیل باید با ظرافت انجام بشه.( به نقش پدر/مادر در معرفی و آشنایی با مبحث اشاره میکنه اما نقش اصلی رو به اونا نمیده و نشون میده این شما هستید که خواندید، فکر کردید و علاقمند شدید اینجوری نباشه که : بابا و ننه ما ختم علم و دانش بودند و قطره ای از علم رو چکوندند تو حلق ما و ما شدیم علامه ی دهر!) من همیشه از بچگیم مادر و پدرم اجازه دادن خودم تصمیم بگیرم راستش برای اینکه برم هنرستان شدیدا همه باهام مخالف بودن؛ هنوز هم بعد از اینکه کاردانی رو تموم کردم و دارم کارشناسی رو شروع میکنم دارم برای هنرستانی که رفتم طعنه میشنوم و اگه پدر و مادرم اجازه نمیدادن اون راهی که اراده کرده بودم رو ادامه بدم مطمئنا امکان رفتن به هنرستان رو نداشتم و نمیدونم سرنوشتم برای انتخاب رشته چی میشد! در کل همیشه از خانواده ام برای اینکه بهم قدرت تصمیم گیری دادن متشکرم، واقعا از راهی که رفتم خیلی خیلی راضی ام 4.دلایل اتفاقی! یعنی مثلا در بازدید از جایی، صحبت با کسی و مانند این شما علاقمند به ادامه تحصیل در یک رشته شدید.دلایل رو به صورت غیر مستقیم بیان کنید. والا نمیدونم چطوری غیر مستقیم بگم! من اول از همه همونطور که توی سوال اول گفتم انتخاب خوبمو مدیون مشاور مدرسه امون بودم بعد از اون هم یکی از معلم های بینظیرم که توی هنرستان و بعد از اون برای انتخابهای تحصیلی خیلی خوبی که داشتم کمکم کردن متشکرم (البته امسال بعد از 2 سال دوباره دانشجوی خودشون شدم) 5.دلایل مساله-محور یا مشکل-محور هست. یعنی مثال بزنید که "در فلان پروژه ها کار کردم و به فلان مشکل در اجرای پروژه ها برخوردم. فلان کتابها و مقالات رو هم خوندم و علیرغم کسب دید بهتر به مساله همچنان مشکل حل نشد. لذا مساله رو پیچیده یافتم و تصمیم گرفتم در این زمینه بیشتر کار کنم " خب من به تنظیم شرایط محیطی علاقه داشتم،مدتی روی طراحی های متمرکز بر توانایی های اقلیمی و منطقه ای کار کردم. مطالعه خیلی زیادی هم توی این زمینه داشتم تا اینکه توی درس روستا با راهنمایی استادمون نظرم جلب سازه های بومی منطقه ای شد. الان هم دارم روی مقاله ای درباره کپرها و سازه های بومی کار میکنم. در کل از مطالعه خیلی خوشم میاد سعی میکنم مطالعه خوبی داشته باشم. امیدوارم جوابهام همونی که در نظرت بود باشن خانومی 6 لینک به دیدگاه
ShaMoh 3002 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۱ 1 شاید به خاطر اینکه تلفیقی از هنر و مهندسی هست . 2 دوست دارم یه معمار بزرگ بشم مثل معمارای معاصر غرب شرکت های بزرگ و ... مثلا تا حدی ادامه بدم که ، بگن فلان معمار استاد فلان چیز هست ... (استاد آهن و شیشه ) چرا : به خاطر سطح رفاه خوب کسب درآمد خوب بعد به خاطر اینکه خلق کردن آثار و بناها و هر چیزی برا م حس خوبی داره و داشته . 3 و 4 خانواده کاری به کار من نداشت و خودم رشته ام رو انتخاب کردم ، دو تا هم کلاسی و دوست بودیم سر کلاس برنامه ریزی بودیم و داشتیم تست های شناخت شغل و رشته رو میزدیم و در آخر نگاهی به جواب میکردیم و صفحه ای رو که رشته های تحصیلی بود رو میدیدیم ، پیش معلم برنامه ریزی رفتیم و گفتیم معاری چطور رشته ای هست و عمران چطور : در مورد هر کدوم مختصری توضیح داد و من معاری رو انتخاب کردم و دوستم عمران رو و ... البته تست ها جور بودن چون واقعا این رشته با روحیات من جوره . 5 جوابی ندارم یا شاید اینطور نبود . البته چون من ذاتا یه خورده افسرده ام جوابای خوبی رو ندادم ... موفق و پیروز باشید 5 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۱ . به چه دلایل شخصی به این رشته علاقمند شدید؟ من از دوران راهنمایی عاشق هندسه و رسم فنی بودم مخصوصا رسم فنی و یجورهای طراحی و نقاشی.. توی دوران هنرستان بخاطر اینکه نمره ام کم بود توی درس فیزیک نتونستم برم رشته نقشه کشی ( دوره ما معماری نبود توی کاردانش منم لج کردم نرفتم دبیرستان اصلا) و رشتم شد فرش و بعد از کاردانی و چندین سال که از مدرک گرفتنم گذشت با دیدن نقشه کشی و کارهای داانشگاهی آبجیم تصمیم گرفتم برم تغییر رشته از دیپلم بدم و برم معماری بخونم که با رفتن به کلاسهای آزاد نقشه کشی درست در لحظه تطبیق رشته دادن دیپلمم متوجه شدم کاردانی به کارشناسی ناپیوسته با انتخاب رشته به غیر از رشته قبل اومده و با شرکت در کنکورش همون سال قبول شدم و وارد این عرصه شدم..خداییش تصوری آنچنانی از معماری نداشتم تا اینکه توسط استادهای گرامیم آشنا شدم و خیلی هم راضی هستم چون علاقه دارشتم به این رشته . و پدرم قبلا توی کار ساخت و ساز خونه هم بوده شاید اینم یک دلیلی ژنتیکی باشه .. 2. در رشته مورد علاقه خود میخواهید چه کاره شوید و چرا؟ دلم میخواد بتونم ادامه بدم تا مدارج بالاتر البته شاید معماری نه طراحی شهرسازی چون فکر میکنم اول باید شهرمون درست طراحی بشه بعد ساخته بشه ...مشاور یا طراح پروژه باشم..فکر میکنم قابلیتشو داشته باشم .. 3.دلایل خانوادگی برای انتخاب رشته و یا دید آتی به کار ارائه کنید. که خیلی هم میتونه دلایل درست و کلیدی در شکل دادن علاقه های اولیه ما بخصوص در دبیرستان باشه. اما ارائه این دلیل باید با ظرافت انجام بشه.( به نقش پدر/مادر در معرفی و آشنایی با مبحث اشاره میکنه اما نقش اصلی رو به اونا نمیده و نشون میده این شما هستید که خواندید، فکر کردید و علاقمند شدید اینجوری نباشه که : بابا و ننه ما ختم علم و دانش بودند و قطره ای از علم رو چکوندند تو حلق ما و ما شدیم علامه ی دهر!) میخواستم مهندس بشم و یجورهای ثابت کنم قابلیتهامو به خانواده ام. تلاشم و بیشتر مدیون اراده و پشتکار خودم میدونم. 4.دلایل اتفاقی! یعنی مثلا در بازدید از جایی، صحبت با کسی و مانند این شما علاقمند به ادامه تحصیل در یک رشته شدید.دلایل رو به صورت غیر مستقیم بیان کنید. دلایلمو در سوال اول و دوم گفتم ولی خب یجورهای دلم میخواست سر در بیارم از روش ساخت خانه و کلا کارهای سازه ای و عمرانی .. 5.دلایل مساله-محور یا مشکل-محور هست. یعنی مثال بزنید که "در فلان پروژه ها کار کردم و به فلان مشکل در اجرای پروژه ها برخوردم. فلان کتابها و مقالات رو هم خوندم و علیرغم کسب دید بهتر به مساله همچنان مشکل حل نشد. لذا مساله رو پیچیده یافتم و تصمیم گرفتم در این زمینه بیشتر کار کنم " متأسفانه هنوز وارد بازار کار نشدم ولی خب در همون دوران دانشجویی مسلما مسائل و مشکلاتی هست که حس میشه و دیده میشه دوست دارم به جایی برسم که بتونم مشاور باشم برای حل مشکلات پیش اومده در پروژه ها.. 3 لینک به دیدگاه
Dark Shadow 290 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اردیبهشت، ۱۳۹۲ 1.نمی دونم شاید چون معماری یعنی تجلی هنر در مقیاسی واقعی و مرتبط ساختن آن(هنر) با فرهنگ،تمدن مردم یک کشور ... 2.فعلاً که قصد دارم رشتمو تا تهش ادامه بدم.... 3.من از دبیرستان عاشق طراحی و در کل رشته های مربوط به هنر بودم....البته من زیاد اطلاعات نداشتم از معماری... ولی وقتی اومدم معماری تازه فهمیدم که خدا چه حالی میکنه وقتی یه چیزیو خلق می کنه....تازه می فهمم چرا خدا به خودش گفته:فتبارک الله و احسن الخالقین... 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده