mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۱ من در برهوت تنها نیستم برهوت با من است گلوله که خوردم تو به پریدن ِ آن پرنده نگاه کن از تو مدد نمیخواهیم – تو را میخواهیم در بر عاشقانت بستی که در زدن بیاموزند؟ آمدن ِ كسي را انتظار نميكشم به خودت نگاه ميكنم اي تاريكي به خود نميگيرد شاخهاي كه در روشناي ِ چراغت افتاده است تو به دنبال ِ پرندهاي هستي 3 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۱ دلم گوزن تیر خوردهای که در پنهانجای دره ماغ میکشد دیگران میشنوند من اما جان میکنم 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۱ دلتنگي خيابان شلوغي ستکه تو در ميانه اش ايستاده باشيببيني مي آيندببيني مي روندو تو همچنان ايستاده باشي 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۱ تابوت اگر دو مرده را جا میداشتمن آنجا می بودم کنار تو افسوسما بنده گان ناگزیریماماحالا که هجران پیشانی نوشت مقدر آدمی استاین درخت که اینک تکیه گاه توستامروز منماین درخت که امروز منمفردا تابوتتبمانی درختت می شومبمیری تابوتت ... لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۱ من به در ِ خانه ات تکيه داده امعابران مي گويند نيستبه خانه ي متروکش نگاه کننيسترفته استمي گويند و مي روندسي سال است مي گويندنيسترفته استگفته اند و رفته اندمن امابه درِ خانه ات تکيه داده ام [*=right] لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۹۱ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام مرا به رد شعرم دنبال کن من رد پا ندارم رد درد را بگیر و به من برس * ما آب را برای گریستن نوشیده ایم * چه کند شیشه در آماجِ سنگ جز شکستن؟ * به ظاهر شعر نوشتن به واقع به مرگ نزدیک شدن * در فراق یار بی قراری عینِ صبر است * دلم گوزنِ تیرخورده ای که در پنهان جایِ دره ماغ می کشد دیگران می شنوند من اما جان می کنم * خلال آخر کبریت را باد بگذار سیگارم را روشن کند من آرزو به دلم تو دیگر آزارم نده * من از دست دادن را به دست آورده ام * از درها دری را می کوبم که به رویم باز نمی شود * درد یکی است بیمار بسیار * پلنگ خال خال نیست داغِ صدهزار هلالِ سوخته بر تن دارد در فراقِ ماه * صبر هم نکنی می رسیم * باد می خواهم باشم در مویِ یار بادم اینک لابه لای ِ خار * از من نشانی نپرس من خودم گم شده ام * احساسِ مسافری را دارم که باید برود و نمی داند به کجا بلیتِ سفر به ناکجا را من سالهاست در مشتم می فشرم کجاست راننده ... فریادم بزند که جا نمانی کجاست؟ * از من جایِ خالیِ من می ماند * کفتار را چه به خیز خیز و نشاطِ تو ای آهو او مرگ می خواهد * در من دیوانه ای ست که سیگار می خواهد * تو که قصدت پا شستن بود لبِ دریا چرا آمدی * پرنده از همان شاخه ای می پرد که بر آن نشسته است کسی که می آید حتما می رود * دو خط موازی به هم نرسند شاید به یکجا می روند اما * آهوی شکسته پا را که لنگ لنگان می پرید گرفتند درمان کردند و به قفس انداختند آنک پای سالم و آنک دو پایِ در قفس * وارستگی پذیرفتن است و آرام بودن * تو فروغِ عجولِ زیباییِ یک کوهی آری در درخششِ ناگهانیِ صاعقه * عشق از رفتنت آغاز شد * شگفتی من همه از باد است که به گیسوی تو می پیچد اما ابله است و ماندگار نمی شود * زیبایی تو مانند ماه است برایِ دیدنت باید شب را زنده داشت 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 شهریور، ۱۳۹۲ کار شاعر کار ِ شعر کار شاعر شعر است کار گندمکار درودن کار نانوا نان دریغ گندم قحطی است دریغ نانوا گرسنگی دریغ گزمه گان کشتار دریغ شاعر … چه بگویم؟! آزادی اگر نیست از شعر نیست به خاطر شاعر نیست گندم اگر نیست از شعر نیست به خاطر شاعر نیست نان اگر نیست از شعر نیست به خاطر شاعر نیست گندمزار در آتش است گندمکار در محاصره ی ِ غروب شاعر در بند حکومت گزمه گان به خاطر شاعر نیست 3 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۲ در شعرهایِ من ممكن است ماه راه شود و كوه دريا اما درد كماكان همان است كه بود... 1 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 بهمن، ۱۳۹۲ تا باد را ببینند تکانتکان ِ پرده را نشان میدهم تا تو را ببینند جان ِ فرسودهام را 1 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 بهمن، ۱۳۹۲ ما شعر می گوییم ما که نمی توانیم زندگی کنیم ما شعر می گوییم ... 1 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۳ ﮔﻔﺖ : « ﭘﻠﮏ ﺑﺮ ﭘﻠﮏ ﮐﻪ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﻣﯽﺁﯾﻢ » ﺍﻭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻣﻦ ﭘﻠﮏ ﺑﺮ ﭘﻠﮏ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪﺍﻡ ﻭ ﻧﻤﯽﺑﯿﻨﻢ .. لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۵ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺭﻭﺑﻪﺭﻭﯼ ِ ﺁﯾﻨﻪ ﻣﯽﻧﺸﺎﻧﻢ ﻣﻮﻫﺎﺵ ﺭﺍ ﺷﺎﻧﻪ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﭘﻠﮏﻫﺎ ﻭ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺭﺍ ﻣﺎﺳﺎﮊ ﻣﯽﺩﻫﻢ ﮐﻪ ﺧﻨﺪﻩﺭﻭ ﺷﻮﺩ ﻣﯽﺯﻧﻢ ﺭﻭﯼ ﺩﻭﺷﺶ ﻣﯽﮔﻮﯾﻢ ﯾﮏ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺭﺍ ﺁﺩﻡ ﺑﺎﺵ / ﺷﺎﺩ ﺑﺎﺵ لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده