mani24 29665 ارسال شده در 13 اسفند، 2012 آبـــــا ن و بــ ــــا ران و... مــــ ـــن و ... این بار هــ م ، این قـافیـ ـه با نام تو... کامـل نشـ ـد! . . . 4
mani24 29665 ارسال شده در 13 اسفند، 2012 هر چی فکر میکنم میبینم تنها کسی که هیچ وقت بهم دروغ نگفته، حسم بوده!!! 2
mani24 29665 ارسال شده در 13 اسفند، 2012 از وقتی چشم هایت دیگر نمی درخشند ... قلب بی قرارم را هر شب به روی این آسمان و ستاره های چشمک زنش میبندم ... آخر جز تـــــــــو ، ستاره ای نمی خواهم ! 4
mani24 29665 ارسال شده در 13 اسفند، 2012 شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهیه.اما معنیش رو شاید سالها طول بکشه تا بفهمی ! تو این کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شیر می خواد! تنهایی،چشم براه بودن،غم،غصه،نا امیدی،شکنجه روحی،دلتنگی،صبوری،اشک بیصدا، هق هق شبونه،افسردگی،پشیمونی،بی خبری و دلواپسی و .... ! برای هر کدوم از این کلمات چند حرفی که خیلی راحت به زبون میاد و خیلی راحت روی کاغذ نوشته میشه باید زجر و سختی هایی رو تحمل کرد تا معانی شون رو فهمید و درست درک شون کرد !!! متنفرم از هر چیزی که زمان را به یاد من میاورد... و قبل از همه ی اینها متنفرم از انتظار ... از انتــــــــــــــــــــــ ـــــــــظار متــــــنـــــفــــــرم __________________ 4
mani24 29665 ارسال شده در 13 اسفند، 2012 چه بی رحمانه بی قــرارم امشــب .. ! نمــی دانــم چــه حالیـــ ســت ... ! اما هر چــه که هـست ... از دوری ِ دســـتان اوست ... از نشـــنیدن صـــدای گرمــش .. ! 4
آریودخت 43941 مالک ارسال شده در 16 اسفند، 2012 خداحافظ گل لادن .تموم عاشقا باختن ببين هم گريه هام از عشق .چه زندوني برام ساختن خداحافظ گل پونه .گل تنهاي بي خونه لالايي ها ديگه خوابي به چشمونم نمي شونه يكي با چشماي نازش دل كوچيكمو لرزوند يكي با دست ناپاكش گلاي باغچمو سوزوند تو اين شب هاي تو در تو . خداحافظ گل شب بو هنوز آوار تنهايي داره مي باره از هر سو خداحافظ گل مريم .گل مظلوم پر دردم نشد با اين تن زخمي به آغوش تو برگردم نشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارم از اين فصل سكوت و شب غم بارونو بردارم نمي دوني چه دلتنگم از اين خواب زمستوني تو كه بيدار بيداري بگو از شب چي مي دوني تو اين روياي سر دم گم .خداحافظ گل گندم تو هم بازيچه اي بودي . تو دست سرد اين مردم خداحافظ گل پونه . كه باروني نمي توني ...طلسم بغضو برداره .از اين پاييز ديوونه خداحافظ .....! [FLASH=width = 350 height = 25] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام [/FLASH] 1
آریودخت 43941 مالک ارسال شده در 17 اسفند، 2012 اگه حالا که فرصت هس دارم از پیش تو میرم اگه با هر قدم دارم ازت فاصله میگیرم حواسم هس با دستایی که تو دستای من سرده به لبخندیی که کوتاهه ، به احساسی که یخ کرده هنوز این سمت تنهایی از حرفای تو دلگیرم نمیخوام شک کنم حتی به تصمیمی که میگیرم تو رو با حسی میشناسم که نشونیشو نفهمیدی تو رو به زور میبینم که دستاتو تکون میدی هنوز هنوز این سمت تنهایی از این احساس دلگیرم که هستمو بدون تو دیگه اروم نمیگیرم 2
آریودخت 43941 مالک ارسال شده در 21 اسفند، 2012 یه جای دور یکی هنوز مث قدیم برات میمیره روزی هزاربار از نبودت گریش میگیره تمام روز تمام شب به یاد خاطرات خوب منتظر اومدنت تا نزدیکای غروب منم اون که بی تو تنهام از غمت پر درد میشم بی تو از همه دارم دلسرد میشم چقد انتظار روزی رو بکشم، که بر گردی میدونم منو فراموش نکردی به زندگی، به این دنیا، بعد تو، هیچ حسی ندارم همه رویاهامو به باد میسپارم تو میدونی حال منو هر ثانیه بدتر میشم من از ارزوهام دلسرد میشم 1
آریودخت 43941 مالک ارسال شده در 21 اسفند، 2012 وقت رفتنم رسیده ، دیگه اینجا جای من نیس اون صدای گرمت انگار، دیگه هم صدای من نیس کوله بارم روی دوشم ، غصه هام توشه ی راهم بی تو رفتن خیلی سخته، اما چاره ای ندارم عزیزم خدا نگهدار، اگه بد بودم ببخشید هر کسی حالمو پرسید ، بگو رفته یار تبعید میدونم فرقی ندلره، واسه تو بود و نبودم حیف اون همه ترانه ، که من از عشق تو خوندم اخر قصه رسیدم ، راه بر گشتی ندارم سرنوشت من همینه، که همیشه بد بیارم چشمامو به جاده دوختم، تو نیگام پر از گلایس قلبم از حادثه زخمی، تو دلم پر از بهانس بدجوری دلم گرفته، قطره های اشک رو گونم اما باید باورش کرد، که دیگه بی تو بمونم وقت رفتنم رسیده دیگه اینجا جای من نیس اون صدای گرمت انگار، دیگه هم صدای من نیس کوله بارم روی دوشم ،غصه هام توشه ی راهم بی تو رفتن خیلی سخته، اما چاره ای ندارم عزیزم خدا نگهدار، اگه بد بودم ببخشید هر کسی حالمو پرسید ، بگو رفته یار تبعید میدونم فرقی ندلره، واسه تو بود و نبودم حیف اون همه ترانه ، که من از عشق تو خوندم 1
S a d e n a 11333 ارسال شده در 21 اسفند، 2012 [h=1]امروز ، چرکنویس ِ یکی از نامه های قدیمی را پیدا کردم! کاغذش هنوز، از آواز ِ آن همه واژه بی دریغ سنگین بود! از باران ِ آن همه دریا! از اشتیاق ِ آن همه اشک چقدر ساده برایت ترانه می خواندم! چقدر لبهای تو در رعایت ِ تبسم بی ریا بودند! چقدر جوانه رؤیا در باغچه ی بیداریمان سبز می شد! هنوز هم سرحال که باشم، کسی را پیدا می کنم و از آن روزهای بی برگشت برایش می گویم! نمی دانی مرور دیدارهای پشتِ سر چه کیفی دارد! به خاطر آوردن ِ خوابهای هر دم ِ رؤیا... همیشه قدمهای تو را تا حوالی همان شمشادهای سبز ِ سر ِ کوچه می شمردم، بعد بر می گشتم و به یاد ترانه ی تازه این می افتادم! حالا، بعضی از آن ترانه ها، دیگر همسن و سال ِ با توبودنند! می بینی؟ عزیز! برگِ تانخورده ِ آن چرکنویس قدیمی, دوباره از شکستن ِ شیشه ی بغض ِ من تر شد! می بینی... [/h] 2
S a d e n a 11333 ارسال شده در 21 اسفند، 2012 مهربانم ای خوب ! یاد قلبت باشد ، یک نفر هست که اینجا بین آدمهایی ، که همه سرد و غریبند باتو تک و تنها به تو می اندیشد و کمی دلش از دوری تو دلگیر است .... مهربانم ای خوب! یاد قلبت باشد،یک نفر هست که چشمش به رهت دوخته بر در مانده و شب و روز دعایش این است ، زیر این سقف بلند، هر کجایی هستی ، به سلامت باشی و دلت همواره ،محو شادی و تبسم باشد ... مهربانم ای خوب ! یاد قلبت باشد ، یک نفر هست که دنیایش را همه ی هستی و رویایش را، به شکوفایی احساس تو پیوند زده و دلش می خواهد، لحظه ها را با تو ، به خدا بسپارد ... مهربانم ای خوب ! یک نفر هست که با تو تک و تنها ، با تو پر اندیشه و شعر است و شعور ! پر احساس و خیال است و سرور ! ... مهربانم ! این بار ، یاد قلبت باشد یک نفر هست که با تو به خداوند جهان نزدیک است و به یادت هر صبح ، گونه سبز اقاقی ها را از ته قلب و دلش می بوسد و دعا می کند این بار که تو با دلی سبز و پر از آرامش ، راهی خانه خورشید شوی و پر از عاطفه و عشق و امید به شب معجزه و آبی فردا برسی 6
آریودخت 43941 مالک ارسال شده در 21 اسفند، 2012 هر چي دلت خواست بگو اما نگو كه ميري،نگو هواي عشق رو از نفسهام ميگيري،هر چي دلت خواست بگو خونه خرابم نكن من خود انتظارم نقش بر ابم نكن [FLASH=width=200 heigh=1] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام [/FLASH] 5
آریودخت 43941 مالک ارسال شده در 22 اسفند، 2012 خاطراتت صف کشیده اند ! یکی پس از دیگری ... حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند !! و من ... فرار می کنم از فکر کردن به تو مثل رد کردن آهنگی که ... خیلی دوستش دارم خیلی !!! 5
آریودخت 43941 مالک ارسال شده در 22 اسفند، 2012 یار کجا و من کجا فاصله از زمین تا اسمان است میدانم رویایی بیش نیست میدانم بیهوده امید دادن است یار در دیدارت جان میدهم 6
S a d e n a 11333 ارسال شده در 23 اسفند، 2012 من نه چتر دارم نه یار از این به بعد تنها ادامه می دهم ، تنها در زیر باران . . . حتی به درخواست چتر هم جواب رد می دهم و گوشه ای می اندازمش ! میخواهم تنهایی ام را به رخ این هوای دو نفره بکشم ! باران نبار من نه چتر دارم نه یار ! با تو هوس عاشقی کردم معنی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و تجربه کردم بی تو برای تو گریه کردم من قلبم و به تو هدیه کردم نمیدانی چطور گیج می شوم ! وقتی هرچه می گردم معنی نگاهت را در هیچ فرهنگ لغتی پیدا نمی کنم. . . 6
آریودخت 43941 مالک ارسال شده در 23 اسفند، 2012 وقتی عاشقی یا بایدجرات خودکشی داشته باشی یا قدرت زجر کشیدن 5
آریودخت 43941 مالک ارسال شده در 24 اسفند، 2012 وقتی که تو نیستی با سبد سبد دلتنگی چه کنم؟ انگار با نبودنت نام رنگ می بازد 4
آریودخت 43941 مالک ارسال شده در 24 اسفند، 2012 آن گاه خود را کلمه ای می یابی که معنایت منم و مرا صدفی که مرواریدم تویی و خود را اندامی که روحت منم و مرا سینه ای که دلم تویی و خود را معبدی که راهبش تویی و مرا قلبی که عشقش تویی و مرا شبی که مهتابش تویی و مرا شمعی که پروانه اش تویی و خود را انتظاری که موعودش منم 3
ارسال های توصیه شده