رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

قبلا در تاپیکی به معرفی بزرگان موسیقی ایرانی پرداختیم ، در این تاپیک قصد داریم ستارگان موسیقی پاپ ایران را نیز بتدریج معرفی کنیم.

 

در ایران و پیش از درخشش ویگن در اوایل دهه ۵۰ میلادی، بازار موسیقی ایران در انحصار خوانندگان موسیقی سنتی بود. سپس ویگن (که ملقب به سلطان جاز می‌باشد) با ارائه اثاری بدیع که متاثر از موسیقی غربی بود انقلابی در عرصه موسیقی به پا کرد .

توسعه موسیقی پاپ فارسی به دهه ۷۰ میلادی باز می‌گردد در این مقطع استفاده از سازها و شکل بومی موسیقی ایران به همراه گیتار برقی، درامز و دیگر مشخصه‌های موسیقی پاپ، سبک نوینی را در موسیقی فارسی رقم زد که آن را با عنوان "موسیقی پاپ ایرانی" میشناسند . اگر ترانه هایی همچون « تیرم تیرم آخ جون » را به جای ژانر پاپ ، در سبک موسیقی محلی یا فولکلور بگنجانیم ، شاید بتوان ترانه هایی همچون « آقا جان یکی یه پول خروس » با اجرای بدیع زادگان را از جمله پیشتازان موسیقی پاپ ایرانی برشمرد. اما با توجه به اهمیت جایگاه ویگن که پیشتر بیان شد بهتر است بنیانگذار واقعی سبک پاپ ایرانی را ویگن بنامیم و مبدا موسیقی پاپ ایرانی را همزمان با ظهور موسیقی او در نظر بگیریم.

لینک به دیدگاه

ویـــــگــــــــن

 

vigen-be-yad-tehrann.jpg

 

"ویگن دردریان" در 29 نوامبر سال 1929 میلادی برابر با 2 آذر سال 1308شمسی در همدان به دنیا آمد.وی از کودکی به موسیقی علاقه مند بود در همان دوران خردسالی اولین گیتارش را از یک سرباز روسی خرید وبا غلبه بر همه مشکلات در راه موسیقی استوارانه قدم نهاد و آنچنان پیشرفت کرد که به عنوان آغازگر موسیقی پاپ در ایران مطرح گشت و با لقب "سلطان جاز ایران" جاودانه گشت.

 

ویگن تحصیلات متوسطه را در سال ۱۳۳۰ ۱۹۵۱ (میلادی) تمام کرد. او که شغل نقشه‌برداری داشت در ابتدا با خواندن در کافه‌ها محبوب دوستداران موسیقی مردم‌پسند پاپ شد. اجرای آهنگ در رادیو تهران او را به شهرت رساند. صدای گرم او که با نواختن گیتارش همراه می‌شد، با شعرهایی با مضمون‌های تازه و ملودی‌های نو چهره تازه‌ای در صحنه موسیقی ایران عرضه کرد.

Vigen.jpg

 

نوع موسیقی او که از ملودی‌های ارمنی و ترکی و گاه اروپایی بهره می‌برد به «جاز ایرانی» معروف شد و به او لقب «سلطان جاز» ایران دادند، گرچه موسیقی او ارتباطی با موسیقی جاز نداشت .

 

او خود نیز چند آهنگ ساخت و در دهه ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ از محبوب‌ترین خواننده‌های مردم‌پسند ایران بود.

با چند تن از خواننده‌های محبوب دیگر مانند دلکش، پوران و هایده ترانه‌های دو صدایی اجرا کرد که هنوز با اشتیاق شنیده می‌شود.

ویگن علاوه بر خوانندگی بازیگر توانمندی بود و در فیلمهای معروفی مانند "آتش و خاکستر"، " آرامش قبل از طوفان "،"اعتراف"،"تپه عشق"،"خون و شرف"و ... بازی کرد . وی همچنین در فیلمهای زیادی به عنوان خواننده همکاری کرد مانند "آسمون جل "(همراه با پوران و نخست)،"بازی عشق"،"شب نشینی در جهنم"(همراه با دلکش)،"دنیای پول"(همراه با عارف پوران ایرج بهشته)"،بیوه های خندان"و ...

 

او در اوایل دهه ۵۰ به آمریکا رفت و در آنجا ازدواج کرد و در کاباره‌های ایرانی فعالیت هنری داشت.

ژاکلین (ترانه سرا و خواننده)و آیلین ( بازیگر و مجری تلویزیون) از فرزندان وی و کارو (شاعرمعاصر) برادر وی می‌باشند.

 

vigen%20family.jpg

 

آلبوم‌ها

 

[TABLE]

[TR]

[TD]سال انتشار[/TD]

[TD]نام آلبوم[/TD]

[TD]تعداد آهنگها[/TD]

[TD]ناشر[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم به یاد تهران[/TD]

[TD]۹[/TD]

[TD][/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم بازگشت دوباره[/TD]

[TD]۸[/TD]

[TD][/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم سلطان عشق[/TD]

[TD]۷[/TD]

[TD]ترانه[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم دیروز امروز[/TD]

[TD]۸[/TD]

[TD]ترانه[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم یکتا (به همراه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
)[/TD]

[TD]۶[/TD]

[TD]ترانه[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم بهترینهای عطاالله خرم[/TD]

[TD]۱۴[/TD]

[TD]ترانه[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم Duets[/TD]

[TD]۱۴[/TD]

[TD]ترانه[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم مهتاب[/TD]

[TD]۱۲[/TD]

[TD]ترانه[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم اسب سم طلا[/TD]

[TD]۱۲[/TD]

[TD]ترانه[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم بارون بارونه[/TD]

[TD]۱۲[/TD]

[TD]ترانه[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم دو کبوتر[/TD]

[TD]۱۲[/TD]

[TD]ترانه[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم خدا نگهدار[/TD]

[TD]۱۲[/TD]

[TD]ترانه[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD][/TD]

[TD][/TD]

[TD][/TD]

[TD][/TD]

[/TR]

[TR]

[TD][/TD]

[TD]آلبوم ساقی[/TD]

[TD]۸[/TD]

[TD]ترانه[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD][/TD]

[TD]آلبوم کوله بار[/TD]

[TD]۶[/TD]

[TD]ترانه[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم زن ایرونی[/TD]

[TD]۶[/TD]

[TD]پارس ویدیو[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم همخونه (به همراه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
)[/TD]

[TD]۶[/TD]

[TD]پارس ویدیو[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم دل دیوانه[/TD]

[TD]۱۶[/TD]

[TD][/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم آخ جون[/TD]

[TD]۱۴[/TD]

[TD]کاسپین[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم ترانه من[/TD]

[TD]۱۳[/TD]

[TD]کاسپین[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم ساری گلین[/TD]

[TD]۱۰[/TD]

[TD]کاسپین[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم فنجون طلا[/TD]

[TD]۱۶[/TD]

[TD]کاسپین[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم گل سرخ[/TD]

[TD]۱۵[/TD]

[TD]کاسپین[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم چوپان[/TD]

[TD]۱۴[/TD]

[TD]کاسپین[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[TD]آلبوم عروس[/TD]

[TD]۱۶[/TD]

[TD]کاسپین[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

 

درگذشت:

ویگن در روز یکشنبه ۴ آبان ماه سال ۱۳۸۲ در شهر لس‌آنجلس در ایالت کالیفرنیا در سن ۷۵ سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت.

ژاکلین دختر ویگن میگوید :" ویگن اینقدر فدائی مردم بود که بخاطر کنسرتهای اروپایش قرار جراحیشو عقب انداخت و به این خاطر سرطان پیشرفت کرد . بعد از اینکه مثانه اش رو برداشتن هم فایده ای نکرد و سرطان رسید به استخوانش "

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

عارف

 

aref.JPG

 

عارف عارف کیا در ۱۹ مرداد ۱۳۱۹ خورشیدی (۹ اگوست ۱۹۴۱ م) در نمین چشم به دنیا گشود، پدر و مادرش باهمدیگر نسبت خویشاوندی داشتند و پسرعمو و دختر عمو بودند. پدرش متولد نمین (از توابع استان اردبیل) و مادرش نیز در شهر باکو بدنیا آمده بود. بعدها پدر و مادرش از نمین به تهران مهاجرت و رحل اقامت کرده چندی بعد از هم جدا می شوندو عارف تنها فرزند خانواده تا سن دو سالگی نزد پدرش در جنوب شهر تهران می‌ماند و بعدها با مادرش که در خیابان نادری تهران سکونت می‌کرد تا اخذ مدرک دیپلم در انجا می‌ماند. مادرش بانویی تحصیلکرده و دندانپزشک بود و آشنایی عارف با دنیای خوانندگی و موسیقی از آنجا بود که مادرش علاقه مند موسیقی‌های فولکوریک و اصیل آذری بوده و عارف در زمان کودکی با گوش دادن به رادیو باکو به این هنر علاقه مند شد. رادیو باکو علاوه بر آهنگهای آذری و غربی گاهی اوقات اوپراهای معروف اروپایی را هم پخش می‌کردند.

 

در سالهای ۱۹۶۰ در حالیکه بیشتر آهنگها به صورت تصنیف بودند، عارف در آن زمان با ادغام کردن آهنگهای غربی با غرلهای رومنتیک (عاشقی) شیوه‌ای جدید از خوانندگی به ایران عرضه کرد. این سبک جدید آهنگهای عارف در بین جوانان کاملا مشهور بود، از اینجا بود که مراحل پیشرفت او شروع شد، تنها با سنی ۲۱ شروع به خوانندگی در تلویزیون ملی ایران کرد. او در زمان خود یکی از اولین خوانندگان پاپ و خوش چهره ترین هنرمند در سالهای جوانی بود.

 

عارف قبل از خوانندگی به شغل معلمی اشتغال داشت و هر روز از تهران به قزوین برای تدریس مراجعت می‌کرد، چندی بعد عارف در حین بازگشت از قزوین تصادف می‌کند و بشدت مصدوم می‌شود بطوریکه ماهها خانه نشین می‌شود و مادرش بتنهایی از او مراقبت می‌کند. بعد از بهبود ی نسبی، عارف به اداره فرهنگ قزوین مراجعه کرده و ماجرای تصادف و مصدومیت خود را به مسئولین شرح می‌دهد، که البته مسولین وقت ادعای عارف را قبول نکرده و باسردی با او برخورد می‌کنند و فعالیت و اشتغالش را بحالت تعلیق در می‌آورند. عارف مغموم و ناراحت به تهران باز می‌گردد. ولیکن چه کسی انتظار آنرا داشت که این اتفاق شوم ماجرای زندگی عارف را تغییر بدهد و ایشان را به دنیای هنر و خوانندگی برده و او را به شهرت برساند.

عارف در اولین حضورش در تلویزیون با دختری ایرانی- آشوری آشنا شد که باهم قطعه‌های زیادی از موسیقی را اجرا کردند که می‌توان «هفت آسمون» را نام برد. عارف بعدها با خوانندگانی همچون پوران، هایده، دلکش، الههو رامش قطعاتی از موسیقی را برگزار کرد. از بهترین آهنگهایی که عارف با هایده برگزار کردند می‌توان به «وقتی تو هستی، آسمون پر از نوره...»اشاره کرد.

 

از معروفترین کارهای عارف می‌توان به «دریای نور» اشاره کرد که هنوز بین ایرانیان مشهور می‌باشد. همچنین یکی از معروف ترین خوانندگان برای فیلمها می‌باشد، از این فیلمها می‌توان به فیلم سطان قلبها (با کارگردانی مرحوم محمدعلی فردین( را نام برد. عارف همچنین در ۶ فیلم هم ایفای نقش و هنرنمایی کرده‌است.

 

aref3.jpg

 

در سال۱۳۴۹ خورشیدی(۱۹۷۰م) بود که از طرف مجله جوانان عارف و گوگوش را به عنوان برترین خوانندگاه پاپ برگزیدند، همچنین در همان سال بود که از طرف مجله زن روز عارف را مرد سال در بین آنهمه سیاستمدار [ از جمله بزرگ مرد تاریخ سیاست هویدا را می‌توان نام برد ]، شاعر، خواننده و … انتخاب کردند.

 

عارف جوایز زیادی را دریافت کرده که در سال ۱۹۷۴ به علت خواندن آهنگی در بین بازیهای آسیای از سوی مقامات عالی رتبه کشور (محمدرضا شاه) مدالی دریافت نمود. عارف کنسرت باشکوهی در برابر ۱۰۰،۰۰۰ نفر ایرانی و دیگر مقامات عالی رتبهٔ خارجی برگزار کرد که این کنسرت همانند اولین کنسرت خارجی عارف در شهر نیویورک بود که در جشن دویستمین سال استقلال آمریکا برگزار شده بود.

 

پس از انقلاب :

عارف در سال ۱۹۷۹ (اوایل انقلاب ایران) همراه با خانواده ایران را ترک کرد، ابتدا او برای ۳ سال در لندن اقامت گزید و بعد از آن به لوس انجلس رفت و سپس به دبی نقل مکان کرد (که آلان در انجا زندگی می‌کند ) .

 

وی دارای ۳ دختر است که در اروپا و امریکا زندگی می‌کنند. او هم چنین یک پسر داشت که به دلیل سرطان لوزالمعده در گذشت.

 

در سال‌های اخیر عارف یکی از اعضای فعال در گروههای سنتی، کلاسیک، و پاپ می‌باشد. عارف در سال ۱۹۹۶ با همکاری همسرش شرکتی به نام Rfaye باز کردند که بیشتر آلبومهای عارف و دیگر خوانندگان مشهوری هم چون هایده، مازیار آنجا تکثیر می‌شدند.

 

عارف تا به حال ۸۰۰ آواز خوانده که از مشهورترین آهنگ‌ها می‌توان به کبوتر چاهی، مرد غمگین، پل‌های شکسته، قصَه نارنج طلا، قلب چوبی، ناز ناز یارم، سایه تنها، آدم برفی، مادر بزرگ، قصه غصه‌ها، قلب طلا، کاشکی، داش غلام، دختردریاها، دختر رویایی، آتش به جون گرفته، قربون هرچی خوشگله، رویا، پونه، طلسم آرزوها، کوکب سرخ، غروب آرزوها و...؛ و آلبوم‌های متعدداز جمله ماه و پلنگ، روزگار غربیست نازنین، آینه در آینه و قصر طلا و... را نام برد.

اخرین موزیک عارف با نام اگه نباشی با همراهی رضا نادری می‌باشد که در تاریخ ۲۰ می ۲۰۱۲ منتشر شد.

 

همچنین عارف در ۶ فیلم به نام‌های [ قربون هرچی خوشگله (سال ۱۳۵۲) ]، [ازدواج ایرانی (سال ۱۳۴۷) ]، [ عشق آفرین (۱۳۴۸) ]، [ ساقی (سال ۱۳۴۹) ]، [ بزن بریم دزدی (سال ۱۳۵۳) ] و [ آینه زمان (سال ۱۳۴۹) ] ایفای نقش کرد.

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

فرهاد مهراد

 

 

cuq8xk6bn94t8fqypn.jpg

 

فرهاد مِهراد ۲۹ دی ۱۳۲۲ در تهران متولد شد. پدرش رضا مهراد، کاردار ایران در کشورهای عربی بود. فرهاد تا ۸ سالگی که به همراه خانواده به تهران بازگشت در عراق زندگی می‌کرد. برادر بزرگ فرهاد ویولن می‌نواخت. یکی از دوستان برادرش متوجه علاقهٔ فرهاد به موسیقی می‌شود و از خانواده فرهاد می‌خواهد که سازی برای او تهیه کنند. با اصرار برادرش یک ویولن‌سل برای او تهیه می‌کنند و تمرینات فرهاد آغاز می‌شود. ولی عمر تمرینات ویولن‌سل از ۳ جلسه فراتر نرفت.

 

 

بعد از ترک تحصیل در کلاس یازدهم با یک گروه نوازندهٔ ارمنی آشنا می‌شود و با استفاده از سازهای آنان به صورت تجربی نواختن را می‌آموزد و مدتی بعد به عنوان نوازندهٔ گیتار در همان گروه شروع به فعالیت می‌کند. فرهاد دو سال نیز به انگلستان رفت و در آنجا با موسیقی پاپ آن سال‌های انگلستان آشنا شد.

 

پس از بازگشت به ایران فرهاد اولین اجرای موسیقی خود را در هتل ریمبو در خیابان ایرانشهر تهران اجرا کرد. سپس به اجرای برنامه در رستوران کوچینی ادامه داد و در آنجا به فرهاد بلک‌کَتس مشهور شد. در این دوران به خواندن آوازهایی از گروه‌های معروف موسیقی آن زمان از جمله بیتل‌ها، الویس پریسلی، و ری چارلز می‌پرداخت. در همین دوره ترانهٔ «اگه یه جو شانس داشتیم» را برای دوبلهٔ فیلم بانوی زیبای من خواند که در فیلم استفاده شد.

 

در سال ۱۳۴۸ فرهاد برای ترانهٔ «مرد تنها» (با آهنگ اسفندیار منفردزاده و شعر شهیار قنبری) در فیلم رضا موتوری (به کارگردانی مسعود کیمیایی) آواز خواند. این ترانه در سال ۱۳۴۹ هم‌زمان با اکران فیلم به شکل صفحهٔ موسیقی منتشر شد. در ۱۳۵۰ ترانهٔ «جمعه» (کار منفردزاده و قنبری) را برای فیلم خداحافظ رفیق (به کارگردانی امیر نادری)، در ۱۳۵۱ ترانهٔ «خسته» را برای فیلم زنجیری، و در ۱۳۵۶ ترانهٔ «سقف» (کار منفردزاده و ایرج جنتی عطایی) را برای فیلم ماهی‌ها در خاک می‌میرند خواند.

 

 

در همین سال‌ها(اوایل دههٔ ۱۳۵۰) فرهاد با دختری به نام مونیکا آشنا شد و با او ازدواج کرد اما سرانجام این ازدواج جدایی بود. بعدها یعنی در اواخر همین دهه فرهاد با پوران گلفام ازدواج کرد و تا پایان عمر با او زندگی کرد.

 

تا سال ۱۳۵۷ و انقلاب ایران کنسرت‌های فراوانی داد.

 

پس از انقلاب :

 

یک روز بعد از انقلاب در ایران یعنی در روز 23 بهمن 1357 مرحوم «سیاوش کسرایی» ترانه «وحدت» را به اسفندیار منفردزاده می سپارد و در همان روز صدای فرهاد در ستایش آزادی و آزادگی در تلویزیون ملی طنین انداز شد.

 

پس از انقلاب مدت‌ها از کار منع شد تا بالاخره در ۱۳۶۹ آلبوم خواب در بیداری را منتشر کرد که چند ترانهٔ فارسی و چند ترانهٔ انگلیسی داشت. در این نوار فرهاد پیانو هم می‌نواخت و بعضی از آهنگ‌ها را هم خود ساخته بود. در ۱۳۷۴ نیز اولین کنسرت بعد از انقلابش را در کلن اجرا کرد.

 

در ۱۳۷۶ آلبوم وحدت او نیز منتشر شد که شامل ترانه‌های دههٔ ۱۳۵۰ او بود. در ۱۳۷۷ توانست در هتل شرق تهران کنسرت اجرا کند و آلبوم برف را نیز منتشر کرد.

 

 

 

سال‌های پایانی و بیماری

 

 

پس از انتشار آلبوم «برف» »، فرهاد درصدد تهیه آلبومی با نام «آمین» بود که ترانه‌هایی از کشورها و زبان‌های مختلف را در بر می‌گرفت. اما از مهرماه ۱۳۷۹ بیماری او جدی شد. فرهاد به بیماری هپاتیت سی مبتلا بود و در نتیجهٔ عوارض کبدی ناشی از آن در خرداد ۱۳۸۱ برای درمان به لیل در فرانسه رفت و در ۹ شهریور همان سال پس از مدتی اغما در بیمارستان، در سن ۵۹ سالگی درگذشت و در ۱۳ شهریور در گورستان تیه در پاریس دفن شد. پس از درگذشت فرهاد، مجموعه آثارو فیلم مستندیاز او منتشر شد.

 

 

 

y1r22n5aydzp57qrie6.jpg

 

آلبوم‌ها

 

 

 

  • اسیر شب
  • آئینه‌ها (مسخ) - موسیقی: حسن شماعی‌زاده - شعر: اردلان سرفراز
  • هفته خاکستری - موسیقی: واروژان - شعر: شهیار قنبری
  • وحدت - موسیقی: اسفندیار منفردزاده
  • فنجان چای (بیکلام)
  • عکس العمل
  • ققنوس
  • Alba
  • خواب در بیداری
  • برف - موسیقی: فرهاد و فریدون شهبازیان
  • فرهاد ۱۵۹ - مجموعه کامل آثار فرهاد
  • بازم صدای نی میاد(لطفعلی خان)
  • از دورها

لینک به دیدگاه
  • 4 هفته بعد...

مهستی

 

kl6is0koecaj3jgegvq.jpg

افتخار دده‌بالا با نام هنری مهستی (زاده ۲۵ آبان ۱۳۲۵ - مرگ ۴ تیر ۱۳۸۶) خواننده ایرانی موسیقی سنتی و پاپ و خواهر خوانندهٔ ایرانی هایده است و از او با عناوینی چون بانوی آواز گلها و دلها یاد می‌شود. وی کمی پیش از انقلاب از ایران خارج شد ابتدا به بریتانیا و سپس برای همیشه به آمریکا رفت و تا زمان مرگ در آن کشور زندگی می‌کرد. بیشتر آثاری که او پس از انقلاب اجرا کرد در قالب ترانه‌های پاپ بود.

 

 

مهستی در ۲۵ آبان ۱۳۲۵ در تهران زاده شد. از خوانندگان موسیقی اصیل و همچنین پاپ ایرانی است. پرویز یاحقی استعداد خوانندگی او را در نوجوانی کشف کرد. خواهر او نیز یکی از بزرگ‌ترین خوانندگان موسیقی پاپ ایران یعنی هایده است. هایده از مهستی بزرگتر بود، اما مهستی زودتر از خواهر خود پا در وادی هنر گذاشت. وی نام خود را از مهستی گنجوی شاعر ایرانی وام گرفته بود.

 

در سال ۲۰۰۵ میلادی، آکادمی جهانی هنر، ادبیات و رسانه از وی برای بیش از ۳۵ سال فعالیت در زمینه موسیقی سنتی و پاپ ایرانی تقدیر به عمل آورد.

در ابتدا خانواده وی نسبت به آواز خوانی او اظهار بی میلی می‌کردند چراکه در آن دوران خوانندگی برای یک زن مناسب تلقی نمی‌گردید. با توجه به فشار خانواده مهستی تصمیم گرفت که با تصویر جدیدی از زن خواننده ایرانی پا به عرصه بگذارد. مهستی همواره خود را خواننده ای معرفی می کرد که به ارزش های خانوادگی احترام می گذارد.

 

شروع کار مهستی در سن ۱۹ سالگی برنامهٔ گلها برنامه شماره ۴۲۰ و با خواندن ترانه‌ای به نام آن که دلم را برده خدایا ساختهٔ بیژن ترقی در سبک موسیقی کلاسیک ایرانی بوده‌است . اما پس از طی زمان و همراه با گرایش عمومی برای موسیقی پاپ بخصوص در دوران پس از انقلاب اسلامی ایران آهنگ‌هایی نیز در این سبک اجرا نمود.

 

مهستی کمی پیش از انقلاب از ایران خارج شد ابتدا به انگلستان و سپس برای همیشه به آمریکا رفت و تا زمان مرگ در آن کشور زندگی می‌کرد. بیشتر آثاری که وی پس از انقلاب اجرا کرد در قالب ترانه‌های پاپ بود.

 

با گروه کثیری از ترانه‌سازان ایرانی در سبک‌های گوناگون، از پرویز یاحقی و علی تجویدی و اسدالله ملک گرفته تا انوشیروان روحانی، صادق نجوکی، محمد حیدری و منوچهر چشم‌آذرو با ترانه سرایانی چون بیژن ترقی،تورج تگهبان،لیلا کسری(هدیه),هما میرافشار,همایون هشیارنژاد و ژاکلین همکاری داشت. بیشتر کارهای او در حدود ۶۰ اثر ازجهانبخش پازوکی است.

 

در آلبوم آخر مهستی (از خدا خواسته) نیز شادمهر عقیلی عهده‌دار موسیقی و تنظیم کار با ترانه‌هایی سروده مریم حیدرزاده بوده‌است.

از وی بیش از ۳۵ آلبوم برجای مانده‌است :

 

  • آشفته
  • اسیر
  • آوازک
  • از خدا خواسته
  • بزم
  • بزم بهار
  • بیگانه
  • دلداده
  • قسم
  • گل گندم
  • گل امید
  • گل‌های رنگارنگ
  • حقیقت
  • همیشه عاشق
  • همیشه سبز
  • هوای یار
  • هوای عاشقی
  • لبخند
  • مستی
  • مهمان
  • موج
  • مسافر
  • نامه
  • اوج صدا
  • سراب عشق
  • سپیده‌دم
  • تقدیر
  • ترانه سال
  • تو بزن تا من برقصم
  • ضیافت
  • از خدا خواسته

زندگی شخصی:

مهستی دوبار ازدواج کرد، ولی هر دوی ازدواج‌ها منتهی به طلاق شده است. از ازدواج اول با کورس ناظمیان صاحب دختری به نام سحر است. ازدواج دوم ایشان هم با بهرام سنندجی صاحب کارخانهٔ کفش بوده‌ است . مهستی از تنها دختر خود دو نوه به نام‌های ناتاشا و ناتالی دارد.

 

مهستی تا حدود چهار سال بیماری خود را از اطلاع عامه مردم پنهان نگاه داشته بود. اما تحت شیمی درمانی خفیف قرار گرفته بود. پزشکان به او هشدار داده بودند که در صورت مداوا با دز بالاتر که مورد نیاز، شرایط وی می‌باشد، امکان ایجاد مشکل در صدای او وجود خواهد داشت. با این وجود در نوروز ۱۳۸۶ که قرار بود کنسرتی در دبی انجام دهد. به علت ظهور مجدد علایم بیماری، در بیمارستانی در آن شهر بستری شد و فوراً به لس آنجلس بازگشت و در برنامه تلویزیونی در مصاحبه با نادره سالار پور،دختر برادر خود، به همراه با پزشک خانوادگی،حضور پیدا کردند و اعلام کردند که به بیماری سرطان مبتلاست و باید پرتو درمانی شود. بدین منظور پس از انجام مداوا به همراه دخترش به شمال کالیفرنیا رفت۰

 

بعد از چهار سال بیماری سرطان روده بزرگ در سنتا روزای کالیفرنیا ی شمالی در ساعت ۷:۵۲ صبح مورخ ۴/تیر/۱۳۸۶ خورشیدی درگذشت.

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

حسن شماعی زاده

hasan_shamaeizadeh2.jpg

 

 

حسن شماعی‌ زاده آهنگساز و خواننده ی نوآور، صاحب سبک و پر آوازه ی موسیقی پاپ ایرانی است . او پس از ۱۳۵۷، به همراه خانواده اش ساکن آمریکا است و در آنجا به آهنگسازی و خوانندگی، مشغول است

حسن شماعی زاده در سال ۱۳۲۱ در اصفهان زاده شد . به خاطر استعداد ذاتی و توانایی بالای هنری، خیلی زود از ۱۳ سالگی در ارکستر یکی از تئاترهای اصفهان، به عنوان نوازنده کار هنری اش را آغاز کرد . در ۱۶ سالگی پس از پایان دوران دبیرستان برای پیشرفت در زمینه ی موسیقی و رسیدن به جایگاه بهتر به تهران آمد

در سال ۱۳۴۵ وارد راديو شد و همزمان در اركسترهاي جاز، پاپ و جوانان شروع به كار كرد و همزمان با چندين اركستر اسپانيایی همكاری نمود و در كلاب‌های شبانه تهران نيز به نوازندگی پرداخت.

 

آغاز آهنگسازی

حسن شماعی زاده در سال ۱۳۵۱ آهنگسازی را آغاز کرد . آنچه برای او در آهنگسازی از آغاز مهم بوده است، ساختن ملودی های زیبا و به یاد ماندنی است. حسن شماعی زاده بلافاصله پس از آغاز آهنگسازی به دلیل نبوغ فراوان در نوشتن ملودی های زیبا و ماندگار، توانست جایگاه ویژه ای میان آهنگسازان زمان خود پیدا کند . جایگاهی که باعث شد بسیاری از خوانندگان مطرح آن زمان، دنبال این باشند که آهنگی از ساخته های او را بخوانند . خوانندگان بزرگی مانند گوگوش، داریوش، ابی، ستار، فرهاد مهرادو ...

بی شک او به دلیل ساخت آثار بسیار فاخر، ماندگار و بسیار پر مخاطبش در پیش از سال ۱۳۵۷، یکی از بزرگترین آهنگسازان تاریخ موسیقی پاپ ایران به شمار می رود که آهنگهای او بر جریان موسیقی پاپ چه در قبل از ۱۳۵۷ و چه پس از آن تاثیرگذار بوده است . او تا امروز بیش از ۶۰۰ آهنگ ساخته است . مجموعه ای بزرگ که ۱۵۰ آهنگ از این مجموعه، از آهنگهای داغ و پر مخاطب زمان خود بوده است . او رکورد دار آهنگسازی بیشترین آهنگ های داغ در میان آهنگسازان ایرانی است . او بسیاری از این آهنگهای پر مخاطب را برای بهترین خوانندگان ایرانی ساخته است .

از جمله ی این آهنگ ها، می توان به بهترین آهنگ های ستاره ی موسیقی پاپ ایران، گوگوش اشاره کرد . ترانه ی حماسی و رُمانتیک "جاده" در سال ۱۹۷۳ و ترانه ی "کوه" از جمله ی این آهنگهای پر مخاطب و ماندگار هستند.

[h=2]آغاز خوانندگی[/h]حسن شماعی زاده خوانندگی را از سال ۱۹۷۳ آغاز کرد و با نخستین آهنگ خود تمام مردم ایران او را به عنوان خواننده ای بزرگ شناختند . نخستین ترانه ای که او خواند "مرداب" نام داشت، ترانه ای که پر طرفدارترین ترانه ی زمان خود شد و یکی از ماندگارترین ترانه های تاریخ موسیقی ایران .

شماعی زاده آهنگ "مرداب" را بر روی ترانه ای از اردلان سرفراز نوشت و خواند . این آهنگ در همان سال آمار فروش یک صفحه ی موسیقی در ایران را جا به جا کرد و به فروش تاریخی ۱۰۰ هزار نسخه ای در سراسر ایران دست پیدا کرد . عددی که برای جمعیت ایران آن سالها بسیار زیاد است و این رکورد فروش جز با هنر سازندگان این ترانه ی همیشه ماندگار به دست نمی آمد .

او در خوانندگی بسیار خوش درخشید و پس از مرداب، ترانه های بسیار پر مخاطب دیگری را ساخت و خواند . "اقاقی" یکی از این ترانه ها است که در سال ۱۹۷۵ با آهنگی ساخته ی خودش خواند و با استقبال فراوان مردم رو به رو شد . شماعی زاده در یک نظر سنجی که در سال ۱۳۵۴ از سوی مجله ی زن روز، با شرکت مردم و کارشناسان موسیقی برگزار شد، بهترین خواننده ی مرد سال شد و در همان نظر سنجی با رای حدود ۵۰ هزار نفر بهترین آهنگساز سال شناخته شد، در حالی که در همان نظر سنجی جهانبخش پازوکی با حدود ۲۵ هزار رای، نفر دوم شد .

 

 

 

[h=2]گروه شماعی زاده، اردلان سرفراز، گوگوش[/h]Googoosh_shameezadeh_sarfaraz.jpg

 

 

بی شک یکی از مهمترین و موفق ترین گروه های تاریخ موسیقی ایران تا امروز، گروهی بود که در آن اردلان سرفراز ترانه می نوشت، حسن شماعی زاده موسیقی و ملودی برای ترانه خلق می کرد و گوگوش به عنوان بهترین بانو خواننده ی موسیقی پاپ، این ترانه ها را با صدای خود جاودانه می ساخت .

بعضی از این ترانه ها را زنده یاد وارژان تنظیم می کرد . برای نمونه می توان از ترانه های "مرداب" ، "گنجشکای خونه" و "دو پنجره" نام برد که از ساخته های مشترک شماعی زاده و سرفراز بود و واروژان آنها را تنظیم کرد و با صدای گوگوش جز ترانه های همیشه ماندگار موسیقی ایران شد .

در مجموع این گروه در حدود ۳۰ ترانه را از خود به یادگار گذاشته اند ."کولی" ، "جاده" ، "کیه کیه" ، "دو راهی" ، "کوه" ، "بمون تا بمونم" ، "غریب آشنا" و"مرداب"،"کویر"،"گنجشکای خونه"و...برخی از کارهای جاودانه ی این سه هنرمند بزرگ است .

[h=2]موسیقی فیلم[/h]

حسن شماعی زاده یکی از پرکارترین آهنگسازان پیش از انقلاب و پس از انقلاب تا کنون بوده است و با توجه به نوع آهنگسازی او و توانایی بالای هنری او، ساختن موسیقی فیلم از سوی او در پیش از انقلاب امری دور از ذهن نیست . اما آنچه پایگاه داده های سینمایی ایران نشان می دهد این است که او تنها در ۳ فیلم به عنوان نوازنده حضور داشته است و این می تواند شاید به دلیل همان دشمنی های پنهانی دیگران با او باشد که پیشتر به آن اشاره شد

این سه فیلم عبارتند از :

 

۱- خوشگلا عوضی گرفتین (۱۳۵۳) به کارگردانی خسرو پرویزی که آنچه اطلاعات مربوط به فیلم نشان می دهد این است که شماعی زاده تنها نوازنده ی این فیلم نبوده است، چون نامی از آهنگساز نیامده است و به جای آن ما نام اردلان سرفراز و گوگوش را می بینیم و پس شماعی زاده در این فیلم به عنوان آهنگساز حضور داشته است.

2- باغ بلور (۱۳۵۷) به کارگردانی ناصر محمدی

3- امشب اشکی می ریزد(۱۳۵۷) به کارگردانی منوچهر مصیری

 

 

[h=2]آلبوم‌ها به عنوان آهنگساز و خواننده[/h]۲۰۰۹ - صدای زاینده رود (بی کلام)

۲۰۰۶ - آوازه خوان نه آواز

۲۰۰۲ - دوشیزه خانوم

۲۰۰۱ - مروارید

۱۹۹۸ - پرستش

۱۹۹۷ - پرواز و عشق

۱۹۹۶ - آخرین سوار

۱۹۹۳ - یه دختر دارم شاه نداره

۱۹۹۲ - آتیش روی خاکستر

۱۹۹۱ - ساعت هفت شب

۱۹۹۰ - گل

۱۹۸۸ - زنده و عشق

۱۹۸۷ - قاصدک

۱۹۸۶ - دختر مردم

۱۹۸۵ - کوچ

۱۹۸۵ - کمتر کمتر

۱۹۸۴ - بیشتر بیشتر

۱۹۸۲ - گلهای خیس

۱۹۸۱ - گل آفتابگردان

۱۹۸۰ - آواز پرواز

۱۹۷۸ - مهمانی

۱۹۷۷ - طلای کاغذی

۱۹۷۷ - بومی

۱۹۷۶ - اقاقی

۱۹۷۶ - بعد از تو

۱۹۷۵ - ده

۱۹۷۴ - اسم تو

۱۹۷۴ - اجاق

۱۹۷۳ - سفر

۱۹۷۳ - مرداب

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

فریدون فروغی

 

r8ny8y334p6z9ydyzlp.jpg

 

فریدون فروغی صاحب حنجره پر توان پاپ كه تا كنون به مانند او نیامده درنهم آبان سال ۱۳۲۹ در تهران دیده به جهان گشود.

او فرزند آخر پدر ومادری بود كه در عطش فرزند پسر سوخته بودند.خانواده او با هنربیگانه نبودند به مثال پدرش تار میزد وشعر می گفت.در كودكی پیانو وجاز را آموخت واولین ساز او به عبارتی درام بود.

همكاری او با شهیار قنبری و اسفندیار منفرد زاده به كلوپ های ماركیز و كاكوله بر میگردد.همكاری او در سینما به زمان بازگشت خسرو هریتاش از آمریكا برمیگردد هریتاش قصد ساخت فیلمی متفاوت دارد كه به دنبال عوامل دلخواه تورج شعبانخانی و فریدون را می یابد.سال ۱۳۴۹ فیلم آدمك هریتاش بادو قطعه آدمك و پروانه من با موسیقی شعبانخانی و اشعار لعبت والا اكران میشود.

فریدون فروغی به شهرت می رسد هر چند به او خرده می گرفتند كه صدای فرهاد را تقلید می كند اما مجبور نبود زیر سایه خواننده محبوبش ری چارلز نابینا قرار بگیرد.در عرض دو سال بعد چندین ترانه را اجرا میكند كه شاخص ترین آنها ترانه نیاز است كه از شهیار قنبری است وبا موسیقی منفرد زاده.

 

اما در ادامه فعالیت فروغی در سینما او همكاری هایی با ذكریا هاشمی برای فیلم زن باكره واجرای ترانه نیاز با آهنگ منفرد زاده وشعر شهیار قنبری كه منجر به تغییراتی درنام اثر می شوند كه ابتدا نامش نماز بود و امضا تعهدی به ساواك .

در سال ۱۳۵۱ فتنه چكمه پوش ساخته همایون بهادران دومین فیلم سینمایی بودكه فروغی بر تیتراژ آن ترانه ای به همین عنوان اجرا كرد.

سال بعد تنگنا ساخته امیر نادری با ملودیهای شورانگیز منفرد زاده صدای فروغی را بر تیتراژ داشت.

در همان سال ۵۲ به كافه كازبا در شیراز دعوت شده و بیش از یكسال به اجرای برنامه پرداخت و عشقی بی سرانجام را تجربه كرد. سال بعد به خواهش فرزان دلجو بازیگر جوان سینما برای فیلم یاران میخواند.

در ۱۳۵۴ملودیهای ماهی خسته را كه پیشتر با شعری از خود آهنگساز ویلیام خنو خوانده این بار با شعری از شهیار قنبری وتنظیم واروژان اجرا میكند. این ترانه ابتدا قرار بود توسط داریوش اقبالی اجرا شود ولی به زندان افتادن او و قنبری و منفرد زاده به فروغی سپرده شد.

بین سالهای ۵۰تا ۵۸ ترانه های ماندگاری چون كوچه شهردلم-مردن شاپركها-هوای تازه گرفتار-خاك-غم تنهایی-زندون دل-قوزك پا-مردغریب وسال قحطی منتشر می شود كه این

آخری باعث به زندان افتادن او می شود.

در این سالها او دو ازدواج بی سرانجام را تجربه می كند كه در اولین با گلی فتوره چی ازدواج كرد كه بیش از دو سال طول نكشید ونزدیك به چهار سال بعد هم با سوسن معادلیان

دومین وآخرین ازدواجش را تجربه كرد كه بیشتر از سه سال دوام نیاورد.

 

سال۵۷ بین ماندن ورفتن دلیلی بر رفتن نمی بیند ودرگرماگرم حوادث چندین كار تازه از او چون اشك حباب-روسپی وقریه منتشر می شودو حتی آلبومی به نام باآغازی نو

كه یك اجرای زنده كوچك بود وترانه های بحث انگیزی چون طاهره- شیاد-حقه -رزمندگان و طلوع خونین در آن اجرا شده بودبه بازار آمد كه ترانه های اكثر آنها سروده فرهنگ قاسمی

دوست وهمكار همیشگی فروغی بود.

 

بیست و هشتمین ترانه ای كه با صدای او اوج گرفت یار دبستانی بود كه منصور تهرانی برای تیتراژ فیلمش بنام از فریاد تا ترور شعر وآهنگ آن را نوشته بود ولی به جای فروغی كه ممنوع الصدا شده وباید صدا از تیتراژ حذف شود جمشید جم دوباره آنرا می خواند وروی صدای فروغی نه تنها در فیلم بلكه درتمام فروشگاهها وخانه ها مهر ممنوع زده میشود.

فروغی به كنج خانه مادرش در همان ساختمان یك طبقه واقع در بزرگراه رسالت تا آخر پناه میبرد و دو بار به زندان می افتد تا اینكه سفرش به دبی در سال۶۵ او را

تا پای پیوستن به هنرمندان دور از وطن پیش برد ولی راضی به رفتن نشد.

 

در پاییز سال۷۸ در جزیره كیش در رستوران هتل آنا دوستدارانش سرانجام بعد از سالها مجوز شنیدن صدای او را گرفتند.

سالن این رستوران ۲۰۰ صندلی داشت وفریدون در دو نوبت هر بار ۴۵ شب آنجا برنامه داشت. كنسرت ده روزه اش در سالن حافظ دانشگاه كیش هم با استقبال روبرو شد هر چند

آنجا هم با ۳۰۰صندلی در خور شان فروغی نبود.

 

در سال۷۹ موسیقی پایانی فیلم دختری بنام تندر به كارگردانی آشتیانی پور با صدای او وشعر می تراود مهتاب نیما یوشیج بر پرده بود. پیش از این هم كیومرث پوراحمد نمی تواند برای فیلم گل یخ با داستانی پیرامون خواننده ای محكوم به سكوت مجوز حضور او را به عنوان بازیگر بگیرد.

 

در دوران خاموشی حتی آلبوم آماده او بنام توحید در وصف حضرت علی (ع)با بی مهری مسوولان مواجه شد. درچنین اوضاعی فریدون خسته و سرخورده این بار كاملا ناامید میشود. تا سرانجام در جمعه سیزدهم مهرماه ۱۳۸۰ قوزك پایش یارای رفتن كه نه تاب ماندن هم نداشت وپس از او مادرپیرش هم به او پیوست وبعد شوهر خواهرش پروانه كه هر سه را در روستای قرقرك اشتهارد كرج به خاك سپردند.

 

یاد و نامش زنده باد.

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

ستار

e4kcmoc2s92oq0zu1ho.jpg

 

ستار (با نام اصلی عبدالحسن ستارپور) خواننده پاپ ایرانی در آبان ماه ۱۳۲۸ در تهران متولد شد. دوران نوجوانی خود را مثل بسیاری ازهنرمندان و ورزشکاران در محله شهباز تهران گذرانیده است وی از همان دوران کودکی چالاک وخوش قریحه بود و به زمینه های مختلف ورزشی وهنری بسیارعلاقه مندبود و مخصوصا به فوتبال علاقه زیادی داشت ودرتیم های فوتبال بازی میکرد حتی بعدها درجوانی و میانسالی نیزهمچون ورزش بسیار فعال بود.

 

ستار تحصیلات خود را در دبستان و دبیرستان اقبال به اتمام رساند و لیسانسش را در رشته اقتصاد بین المللی ازمدرسه عالی بازرگانی دریافت نمود.

استعداد ذاتی ستار صدای دلنشین و تسلط و مهارت او در موسیقی سنتی و پاپ ایرانی به او کمک کرد و او را به یکی از محبوب ترین چهره های تاریخ موسیقی ایران تبدبل نمود . شهرت و محبوبیت ستار در سن ۲۲ سالگی با خواندن ترانه ی خانه به دوش که بر اساس سریال خانه به دوش( مراد برقی ) به کارگردانی و بازیگری پرویز کاردان بود آغاز گشت و آن چنان اوج گرفت که نام او را برای همیشه در تاریخ موسیقی ایران جاودانه کرد . ستار از خوانندگان معروف بسیاری از برنامه های رادیویی و تلویزیونی شد و جزء خوانندگان خانواده ی سلطنتی ایران گشت . وی حدود 350 آهنگ و ترانه اجرا نموده است که بسیاری از آنها در زمره ی آثار ماندگار موسیقی ایران است به عنوان مثال می توان به ترانه های گل سنگم ، شازده خانم ، همسفر ، گل پونه و صدای بارون اشاره کرد.

ستار از جمله نخستین خوانندگانی بود که پیش از انقلاب به طور رسمی از سوی دولت پادشاهی برای اجرای برنامه به کشورهای دیگر فرستاده شد و‌ در طول تمام مدت انقلاب و تاکنون، ستار تنها خوانندهٔ ایرانی است که هنوز به دربارها و جشن‌های رسمی دولت‌های دیگر دعوت می‌شود.

ستار اولین خوانندهٔ ایرانی بود که با خوانندگان کشورهای دیگر در یک سالن برنامه اجرا کرد که از مهمترین این برنامه‌ها، می‌توان به کنسرت ستار با گروه بانی ام در دههٔ هشتاد و در شهر لندن اشاره نمود. یکی دیگر از فعالیت‌های بین‌المللی ستار، ضبط یک آلبوم باخوانندهٔ اسرائیلی عیدان رایخل است. این خواننده حتی در یک پیام ویدئویی از ستار نام می‌برد و از وی تشکر می‌کند.

یکی از افتخارات زندگی هنری ستار این است که از بخش روابط عمومی انستیتوی بین المللی عالیه (IFSI) شاخه ی مطالعات معاصر به پاس تلاش و هنرمندی در عرصه ی موسیقی به خصوص موسیقی ایران موفق به دریافت دکترای افتخاری رشته ی موسیقی شد .

ستار در سال 1978 میلادی به ایالات متحده ی امریکا مهاجرت کرد ودر لس آنجلس ساکن شد .سپس با خانمی که دودختر2و8 ساله شیناوشیدا)داشت ازدواج کرد وپس ازمدتی ستار پدردختری به اسم شیلا گشت .

وب سایت رسمی ستار او را به عنوان "a true Persian music icon"( شمایل شایسته ی موسیقی ایرانی ) معرفی کرده است و در جایی دیگر می گوید دوستان و خانواده اش او را "the Persian Frank Sinatra"( فرانک سیناترای ایرانی ) می نامند .

ستار بر خلاف برخی خوانندگان دیگر همچون داریوش، ابی، گوگوش، لیلا فروهر و تعدادی دیگر تجربه بازی در فیلمی را ندارد. هر چند بنا به گفتهٔ خود وی پیشنهادهای زیادی در این زمینه به ستار می‌شود و حتی یکی از این پیشنهادها که قرار بود ستار در آن به ایفای نقش دانشجویی بپردازد خیلی جدی می‌شود ولی این اتفاق صورت نمی‌گیرد. اما صدای ستار در آن دوران در تعدادی از فیلم‌ها و سریال‌ها پخش شد. فعالیت‌های او در این عرصه محدود می‌شود به دو سریال و هشت فیلم.

فیلمها :

۱۳۵۷ - امشب اشکی می‌ریزد

۱۳۵۶ - گل‌های کاغذی

۱۳۵۵ - گر برگی نریزد

۱۳۵۵ - شام آخر

۱۳۵۵ - وقتی که آسمان بشکافد

۱۳۵۴ - مرد ناآرام

۱۳۵۴ - هیچ کسی بابا نمیشه

۱۳۵۳ - مراد برقی و هفت دخترون (خانه بدوش)

۱۳۴۷ - گرداب گناه

آلبوم‌های منتشر شده ستار:

همسفر ۱۳۵۰

دلتنگی۱۳۵۳

شام آخر۱۳۵۴

شازده خانوم ۱۳۵۵

صدای بارون ۱۳۵۶

عید شما مبارک ۱۳۵۹

اشک ۱۳۶۰

مستی ۱۳۶۱

رقیب ۱۳۶۱

بانی ۱۳۶۳

شب عشق (مشترک با هایده و مهستی و ابی) 1364

بی عشق هرگز۱۳۶۵

گل پونه ۱۳۶۷

قدم رنجه ۱۳۶۹

ضیافت ۱۳۷۰

تک خال ۱۳۷۰

ایران ایران ۱۳۷۱

سکه طلا ۱۳۷۱

نمیذارم بری ۱۳۷۲

فصل پنجم ۱۳۷۲

دو پرنده ۱۳۷۴

گل گندم ۱۳۷۴

ارمغان ۱۳۷۵

حکایت ۳

کوچه

گلایه ۱۳۸۰

ستاره بازی ۱۳۸۱

گلهای غربت ۱۳۸۲

گل بانو ۱۳۸۵

دوستان ۱۳۸۷

تک اهنگ‌ها :

سیمین بری همراه با ارسین خواننده ترک

الههناز

پروانگی

برای با تو بودن

گمشده

چشمهای تو

هموطن

خواب نما

خونه

مردم. ستار. شماعی‌زاده. هلن

شمع نیمه جون

زندگی

خدایا تا کی

غریب

افسانه هستی

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

کوروش یغمایی

 

1zrrawiml6qve1x4kni1.jpg

کوروش یغمایی از معدود نوازندگان و خوانندگان ایرانی است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ از ایران خارج نشد اگرچه پخش صدای او در ایران به مدت هفده سال ممنوع بود ، اما او به فعالیت موسیقی در ایران ادامه داد. کوروش یغمایی بانی و بنیانگذار موسیقی سبک راک در ایران است به همین دلیل به وی لقب پدر و سلطان راک ایران داده شدهاست. کوروش یغمایی موسیقی راک را همگام با بانیان این نوع موسیقی در جهان یعنی گروههای رولینگ استونز و بیتلز وارد ایران کرد و موسیقی راک ایرانی را بنیان نهاد. در این راه برادرانش کامران و کامبیز یغمایی نیز با وی همراه بودند. کوروش یغمایی در شاهرود و در خانواده ای به دنیا آمد که بیش از یک سده به ادب و هنر در منطقه کویر مشهور بودند، از جمله این بزرگان یغمای جندقی و حبیب یغمایی از شاعران بنام ایران زمین هستند. زادگاه پدری او شهری کویری و زیبا در استان اصفهان بنام خور و بیابانک است که شهری است با مردمانی با فرهنگ که اکثر آنها با شعر و شاعری پیوندی ناگسستنی دارند. خانواده یغمایی در همان سالهای کودکی اش به تهران آمدند تا کوروش دوران طلایی عمر خود را تا به حال در این شهر سپری کند.

پدرش وقتی او تنها 8 سال داشت برایش سنتور خرید و کوروش نیز برای احترام به انتخاب خانواده شروع به یادگیری سنتور نمود و حتی به مراحل حرفه ای هم رسید. در 12 سالگی شروع به نواختن گیتار که همواره علاقه خاصی به آن داشت کرد. نکته جالب در مورد سلطان راک این است که در هیچ زمینه ای استاد نداشت و خود به تنهایی نواختن را آموخت. او دارای مدرک لیسانس جامعه شناسی از دانشگاه ملی است. او در 20 سالگی ازدواج کرد که حاصل این ازدواج 3 فرزند بنام های کاوه، کامیل و ساتگین است که هر 3 قدم در راه پدر گذاشتند و امروز از بهترین های موسیقی ایران هستند.

در سال آخر دانشگاه (رشته جامعه شناسی) اولین کار حرفه ای خود را در زمینه آهنگ سازی - ارکستراسیون - نوازندگی و خوانندگی با ترانه گل یخ (شعر از مهدی اخوان لنگرودی دوست و همکلاسی اش) آغاز نمود. آثار کورش به ویژه گل یخ بر اساس دارا بودن استاندارد های جهانی به خارج از مرزهای ایران نفوذ کرد و با اجرا های جدیدی در کشورهای مختلف ارائه گردید.

از سال 1358 به مدت 17 سال پخش صدای کورش ممنوع شد. او در این مدت ابتدا در زمینه داستان های کودکان (کتاب و نوار) و ارائه آلبوم دیار (ارکستراسیون آواهای محلی ایران برای ارکستر بزرگ بدون آواز) و در ادامه با تدریس گیتار زندگی را میگذرانید. پس از هفده سال اولین آلبوم با آواز او با نام سیب نقره ای ارائه گردید. پس از چندی آلبوم های دیگری از وی با نام های ماه و پلنگ - گرگ های گرسنه (موسیقی فیلم) - کابوس - آرایش خورشید - تفنگ دسته نقره منتشر شد.

 

آثار کوروش یغمائی:

 

گل یخ ( مجموعه کارهای قبل از انقلاب تا سال 1357 )

 

1- مسافر شهر باران

2- ریحان = محلی

3- خار= شعر از مانی ترانه سرای قدیمی که در یک حادثه رانندگی کشته شد.

4- گل یخ = شعر از مهدی اخوان لنگرودی

5- انتظار

6- عاشقانه

7- سراب تو= شعر از اردلان سرفراز

8- پاییز

9- شیرین جون = محلی

10- دل داره پیر میشه

11- هوار هوار= محلی

12- لیلا = محلی

13- تن چوبی

 

 

 

پرنده مهاجر

 

1- پرنده مهاجر

2- میشل

3- دختر بهار

4- وطن

5- عشق ایران

6- زندگی و مرگ

7- پدر

8- بی کلام پرنده مهاجر

 

 

 

گرگهای گرسنه ( سال تولید 1369 )

 

این آلبوم شامل موسیقی متن فیلمی به همین نام به کارگردانی سیروس مقدم و بازی محمد صالح علاء و افسانه بایگان است.

 

 

 

سیب نقره ای ( سال تولید 1372 )

 

1- سیب نقره ای= شعر از استاد حسن منزوی

2- من همه تو= شعر از استاد حسین منزوی

3- سرانجام شعر= شعر از استاد مشفق کاشانی

4- پرواز= شعر از پیرایه یغمایی

5- دوستی= شعر از استاد مشفق کاشانی

6- راز دل= شعر از سعدی شیرازی

آهنگهای بخش اول این آلبوم در سال ۱۳۷۲و قطعه راز دل در سال ۱۳۶۶ ضبط شده اند.

 

 

 

ماه و پلنگ ( سال انتشار 1374 )

 

1- در دست گلی دارم= شعر از استاد حسین منزوی

2- آبادم و خرابم= شعر از استاد حسین منزوی

3- کوچه= شعر از استاد فریدون مشیری

4- سالهای کودکی= شعر از زینعلی

5- کاروان= بدون کلام

6- ایران= شعر از استاد حسین منزوی

7- دور باطل= شعر از استاد حسین منزوی

8- مهرورزان= شعر از حافظ

9- ماه و پلنگ= شعر از استاد حسین منزوی

 

درمورد قطعه ماه و پلنگ این توضیح لازم است که دکلمه ابتدای قطعه با صدای استاد حسین منزوی است.

 

 

 

کابوس ( سال انتشار 1378 )

 

1- مرد خاکستری= شعر از استاد حسین منزوی

2- کابوس= شعر از علیرضا دلاور

3- فاجعه = شعر از استاد حسین منزوی

4- قطعه بدون کلام

5- پنجره ای رو به صبح= شعر از علیرضا دلاور

6- تل خاکستری= شعر از استاد حسین منزوی

7- قهر افیون = شعر از استاد حسین منزوی

8- میشناسیدم= شعر از استاد حسین منزوی

 

 

 

 

آرایش خورشید ( مجموعه کارهای محلی استاد کوروش یغمایی )

 

1- هوار هوار=اجرای جدید

2- تو بیو

3- درنه جان

4- ریحان= اجرای جدید

5- مستم مستم

6- شکار آهو

7- بارون بارونه

8- سرکوی دوست

9- کلات

 

 

 

تفنگ دسته نقره ( سال انتشار 1381 )

 

 

1- تفنگ دسته نقره= شعر از استاد نوذر پرنگ

2- قصه = شعر از استاد نوذر پرنگ

3- سرنوشت = شعر از استاد نوذر پرنگ

4- انسان فرشته = شعر از استاد حسین منزوی

5- غمناک = شعر از استاد نوذر پرنگ

6- خیابان = شعر از استاد حسین منزوی

7- باغ = شعر از استاد نوذر پرنگ

8- دنیاها و فاصله ها = شعر از استاد نوذر پرنگ

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

مرجان

 

 

zmoyn2nnznvtnxof5h5.jpg

شهلا صافی ضمیر در سال ۱۳۲۷ در تهران متولد شد. او پس از اتمام تحصیلات متوسطه با مهدی علی محمدی (گوینده رادیو و دوبلور) ازدواج کرد. وی در سن ۲۱ سالگی برای نخستین بار در فیلم دنیای پر امید به کارگردانی احمد شیرازی بر پرده سینما ظاهر شد. او پس از جدایی از همسر خود ( مهدی علی محمدی ) با فریدون ژورک ازدواج کرد. در آن زمان چون شهلا صافی ضمیر با نام شهلا معروف شده بود، نام هنری مرجان را برای خود برگزید.

 

مرجان از هنرمندانی است که در آغاز بازیگر سینما بوده و در فیلم‌های بسیاری بازی کرده‌است. در آن زمان خواننده‌هایی چون عهدیه در فیلم‌ها با وی ترانه می‌خواندند. مرجان متوجه صدای خوب خود می‌شود و با خواندن ترانه «کویر دل» که پیش‌تر آژدا پکان آن را به ترکی اجرا کرده بود، بسیار معروف شد و با شرکت در شوهای تلویزیونی محبوبیت و معروفیت وی صد چندان شد. وی پس از خواننده شدن سینما را رها کرد و در فیلمی بازی نکرد. پس از انقلاب در ایران ماند و در نهایت با گذشت چند سال از ایران خارج شد

پس از انقلاب

 

مرجان از خواننده‌های ایرانی دوره پیش از انقلاب ۱۳۵۷ است که پس از ۲۶ سال بعد از انقلاب برای نخستین بار با اجرای برنامه هنری در اجتماع بزرگ کنگره ایرانیان در واشنگتن حضور پیدا کرد. مرجان آهنگی به نام «رهایی» درباره خیزش‌های مردمی در ایران خوانده است. ملودی این آهنگ توسط مرجان، ترانه توسط همسرش فریدون ژورک و تنظیم توسط پرویز رحمان پناه انجام شده است.

 

 

فیلمهای که مرجان در ان ها بازی کرده است:

۱ - تكيه بر باد ۱۳۵۷

۲ - تنها حامي ۱۳۵۵

۳ - مادر جونم عاشق شده ۱۳۵۵

۴ - چشم انتظار ۱۳۵۴

۵ - زيباي پررو ۱۳۵۴

۶ - هم قسم ۱۳۵۴

۷ - همت ۱۳۵۴

۸ - آقا مهدي وارد مي شود ۱۳۵۳

۹ - جوانمرد ۱۳۵۳

۱۰ - سلام بر عشق ۱۳۵۳

۱۱ - هرجايي ۱۳۵۳

۱۲ - سالومه ۱۳۵۲

۱۳ - سراب ۱۳۵۲

۱۴ - قربون هرچي خوشگله ۱۳۵۲

۱۵ - كيفر ۱۳۵۲

۱۶ - خانواده سركار غضنفر ۱۳۵۱

۱۷ - ضعيفه ۱۳۵۱

۱۸ - قدير ۱۳۵۱

۱۹ - كاكل زري ۱۳۵۱

۲۰ - مردان خليج ۱۳۵۱

۲۱ - مردي در طوفان ۱۳۵۱

۲۲ - مرغ تخم طلا ۱۳۵۱

۲۳ - هميشه قهرمان ۱۳۵۱

۲۴ - دلقك ها ۱۳۵۰

۲۵ - شكار انسان ۱۳۵۰

۲۶ - غلام ژاندارم ۱۳۵۰

۲۷ - قلاب ۱۳۵۰

۲۸ - از ياد رفته ۱۳۴۹

۲۹ - سكه شانس ۱۳۴۹

۳۰ - دنياي پر اميد ۱۳۴۸

آلبوم‌ها

 

آلبوم کویر دل: آهنگ‌ها:

  • کوير دل
  • گمشده
  • قصه
  • کی صدا کرد منو
  • من همينم
  • سکه ماه
  • خونه خالی
  • پرنده تنها
  • شوخ
  • قمری
  • تکيه بر باد
  • حسود
  • خاطره‌ها (بازخوانی آهنگ‌های قدیمی(

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

شهرام شب پره

dyeffss95xgh3m2kwx0.jpg

شهرام شب پره ۱۶ اسفند ۱۳۲۶ در تهران به دنیا آمد،شهرام هنگامی که تنها ۱۳ سال داشت، فعالیت موسیقی خود را به عنوان نوازنده ساز درامز آغاز کرد و پس از آن در در ۱۷ سالگی گروه «شورشیان» را به همراه ابراهیم حامدی (ابی) و سیاوش قمیشی تشکیل داد. در سال ۱۳۴۳ به عنوان خواننده در متل قوی تهران شروع به کار کرد و به خاطر سبک خاصی که در خوانندگی داشت خیلی زود به شهرت دست یافت.

 

9ggn5tnsbka3xoubr61f.jpg

(شهرام در کنار ابی)

 

بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷ شهرام شب پره به همراه خیلی از خوانندگان دیگر به خارج از ایران و لس آنجلس رفت و کار هنری خود را در آن جا ادامه داد، او تاکنون با خوانندگان مشهوری همچون گوگوش، لیلا فروهر و شهره و ناهید همکاری داشته و علاوه بر ارائه آلبوم‌های بسیار، خوانندگانی را نیز شناسایی و به موسیقی پاپ ایران معرفی کرده‌است.

شهرام شب پره در تبلیغات و وب‌گاه رسمیش، خود را پادشاه موسیقی پاپ فارسی-ایرانی می‌داند.

 

آلبومها :

 

طپش (۲۰۰۸)

آتش (۲۰۰۶)

دنیا (۲۰۰۱)

شهر عشق (۱۹۹۹)

قصه (۱۹۹۵)

تابستان ۹۴ (۱۹۹۴)

تابستان ۹۲ (۱۹۹۲)

شاگرد اول (۱۹۹۰)

خجالتی (۱۹۸۹)

شاپرک (۱۹۸۷)

مدرسه (۱۹۸۶)

طلسم (۱۹۸۶)

هیچ کجا ایران نمیشه (۱۹۸۶)

دیدار (۱۹۸۰)

گرگ و بره (۱۹۸۰)

ریتم شب (۱۹۸۰)

باغ الفبا (۱۹۸۰)

دیار (۱۹۸۰)

 

فعالیت در سینما :

 

شهرام شبپره در فیلمهای زیر به عنوان هنرپیشه شرکت داشته است:

 

بوی گندم

علفهای هرز

ماهیها در خاک میمیرند

شب غریبان

عروس دجله

 

 

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

ابی (ابراهیم حامدی)

 

ebiii.jpg

ابراهیم حامدی متخلص به " ابی" در ۲۹ خرداد سال ۱۳۲۸ در میدان فوزیه تهران دیده به جهان گشود.

او در اوان نوجوانی به استعدادهای خویش در خواندن پی برد و شروع به خواندن در یک گروه دوستانه به نام sun boys کرد و خواندن در باشگاهها و کاخ های جوانان را آغاز کرد و پس از چند سال ، در آغاز جوانی اولین ترانه ی مستقل خود را اجرا کرد . این اثر ترانه ای بود با نام "عطش" از ساخته های " استاد حسین واثقی "برای فیلمی با همین عنوان. "ابی" این ترانه را با چنان قدرت و زیبایی اجرا کرد که توجه بسیاری را به خود جلب کرد.

 

 

ابی به این ترتیب پا به عرصه ی ترانه گذاشت و آغازگر سبکی تازه در ترانه نوین ایران شد. او با اتکا بر صدای توانمند و بی نظیرش پا به عرصه پر فراز و نشیب ترانه گذاشت. او از همان روزهای اول و آثار نخستینش نشان داد که حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و می تواند تأثیر به سزایی در شکلگیری ترانه نوین ایران که آن روزها چند سالی بیشتر از عمرش نمی گذشت داشته باشد.

دومین ترانه او ترانه ای بود اعتراضی به نام "چرا" ، با شعر "مسعود هوشمند" و آهنگ "استاد حسین واثقی " که به سبک و شیوه ای بسیار زیبا توسط او خوانده شد. اما سومین آهنگی که "ابی" اجرا کرد و به گفته خودش باعث معروفیت او شد ترانه ای به نام "شب" بود با "شعر "اردلان سرفراز" و آهنگ "منصور ایران نژاد " که در شوی "میخک نقره ای" زنده یاد "فریدون فرخزاد" به گوش مردم رسید. این ترانه به خاطر شعر و موسیقی قوی و همچنین اجرای عالی خواننده بسیار مورد توجه قرار گرفت و همگان را به تحسین واداشت.

 

ابی در همین دوران با شهبال و شهرام شبپره آشنا شد و با ایشان شروع به همکاری در گروهی کرد که در آن روزگار یکی از بهترین گروههای موسیقی در ایران بود. بله او مدتی با گروه Black cats همکاری کرد و شبهای بسیاری را در کاباره ی "کوچینی" به روی صحنه رفت و تجربه کسب کرد . اما پس از مدتی فعالیت خود را با این گروه قطع کرد و کارش را به صورت مستقل و به تنهایی ادامه داد .

واین آغاز کار هنرمندی بود که فریادش تبدیل به صدای در گلو خفه شده مردم ایران شد.

 

"ابی" کارش را با همین سبک و سیاق ادامه داد ودر طول سالهای پیش از انقلاب ده ها ترانه اجرا کرد. که این ترانه ها در سالهای بعد از انقلاب در قالب چهار آلبوم منتشر شد . این آلبومها به ترتیب "تپش" ، "نازی ناز کن" ،"شب زده" و"کوه یخ" نام داشت. او در این چهار آلبوم آثاری جاویدان از بهترین ترانه سرایان و آهنگسازان ایران را اجرا کرد .

ابی همچنان در آن سالها بر روی تعداد زیادی از فیلمها ترانه خواند و سکانسهایی ماندگار از تلفیق هنر کارگردانان ، بازیگران و صدای "ابی" ساخته شد.

 

از جمله فیلمهایی که "ابی" برای آنها ترانه خواند می توان به فیلمهای : عطش ، هیاهو ، تپش ، کندو ، ذبیح ، قاصدک ، بت شکن ، گل های کاغذی ، شب زخمی ، خاکستری ، باغ بلور ، تهمت ، بر فراز آسمانها و بوی گندم اشاره نمود. همچنین او در زمینه بازیگری هم یک بار خود را آزمود و در فیلم "بوی گندم" ایفای نقش کرد .

"

ابی" دو سال پیش از انقلاب برای اجرای یک سری کنسرت در آمریکا از ایران خارج و به دلیل شکل گرفتن انقلاب در ایران در آمریکا ماندگار شد .

 

ابراهیم حامدی در سالهای سخت و سنگین غربت نیز قدمی از راه خود پا پس نکشید و خود را در بازار غیر مسیول "لوس آنجلس" رها نکرد و با سختی زیاد به انجام کار درست با ترانه سرایان و آهنگسازان مسیول و نام آشنا ادامه داد. او در طول سالهای غربت تا به امروز دوازده آلبوم منتشر کرده است که به ترتیب انتشار عبارتند از : با تو ، غریبه ، خلیج ، ستاره دنباله دار ، معلم بد ، اتل متل ، ستاره های سربی ، عطر تو ، پیر ، تاج ترانه ، طلوع کن و شب نیلوفری

.

" ابی" در تمامی این سالها چه قبل و چه بعد از انقلاب و از همان کارهای آغازین خود و در طول سالهای غربت هیچگاه مسیولیت خود را نسبت به ایران و وضعیت مردم آن فراموش نکرده است و همیشه ترانه های ملی و میهنی و ترانه های معترض را در کنار ترانه های عاشقانه اجرا کرده و به سمع دوستداران صدایش رسانده است . ترانه هایی چون : چرا ، شب ، پاینده باد ایران ، روستایی ، هم غصه ، پیر ، خلیج فارس ، گل سرخ ، خانه سرخ ، خورشید بی حجاب ، نون و پنیر و سبزی ، اتل متل ، معلم بد ، طلوع کن ، هلا ، درخت ، سیاه پوشها و چندین و چند ترانه دیگر از این دست. او با انتخاب و اجرای این آثار نشان داده که نسبت به مردم و میهنش چه احساس ناب و خالصی دارد و اوج این احساس را در ترانه "خلیج فارس" که بی شک یکی از زیباترین آثار خلق شده در تاریخ ترانه نوین ایران می باشد مشاهده می کنیم ترانه ای که در زمان اجرایش توسط "ابی" اشک لذت و غرور و میهن پرستی را بر دیگان هر ایرانی جاری می سازد .

 

ابی در اجرای کنسرت نیز به موفقیتهای بسیاری دست یافته و درهای سالنهای بزرگ و مشهور در جهان را به روی ایرانیان باز کرده و با اتکا بر توان بالای صدایش در اجراهای زنده و همچنین ترانه های خاطره ساز و محبوبش سالانه هزاران ایرانی را در این سالنها در اقصی نقاط جهان گرد هم می آورد و برایشان از "عشق" می خواند . از جمله سالنهای نامداری که ابی در آنان برنامه اجرا کرده می توان به این سالنها اشاره کرد :

 

یونیورسال آمفی تیاتر (لوس آنجلس) ، شراین آدوتوریوم (محل برگزاری مراسم اسکار) ، گریک تیاتر (لوس آنجلس) ، کندی سنتر (واشنگتن) ، اپرای سیدنی (همراه با ارکستر سمفونی سیدنی ) ، سالن سلطنتی نوبل (استکهلم ) ، کویین آمفی تیاتر (ونکوور) ، گلوین (سالن بین المللی سوید ) ، فیلارمونیک برلن (برلین) ، گلف دبی (سالن بین المللی دبی) ، اویشن کلاب (سالن بین المللی دبی ) ، کنسرت هاوس (یوتبوری) و ...

"ابی" در تمام دوران هنری اش با بهترین ترانه سرایان و آهنگسازان ایران همکاری داشته و بهترین آثار آنان را اجرا نموده است . شاید از اصلی ترین دلایل موفقیت او و ماندگار شدن آثار او در طول بیش از سی سال همین همکاری هاست ، که حاصلش خلق ترانه هایی ماندگار در ترانه نوین ایران می باشد . از جمله بزرگانی که "ابی" با آنها همکاری داشته است می توان به ترانه سرایانی چون : ایرج جنتی عطایی ، اردلان سرفراز ، شهیار قنبری ، لیلا کسری(هدیه)، منصور تهرانی ، زویا زاکاریان ، هما میر افشار و غیره اشاره کرد و از آهنگسازانی چون زنده یاد واروژان ، بابک بیات ، فرید زلاند ، سیاوش قمیشی ، محمد شمس ، اسفندیار منفرد زاده ، شادمهر عقیلی و ... نام برد .

"ابی" آوازخوانی ست مردمی که از دل مردم ایران زاده شده است. او با احترام به گوش و هوش مردم ایران در طول سی و پنج سال کار هنری اش و با قبول سنگینی مسیولیتی که بر دوش دارد و با تلاش و پشتکار زیاد وبا خلق آثاری که در گوشت و خون مردم ایران جای گرفته است و همچنین شخصیت هنری محبوبی که دارد توانسته دل بسیاری از ایرانیان را بدست آورد و این ارتباط با جوانان در ایران به حدی است که نام "ابی" بر دیوارهای دورافتاده ترین روستاهای ایران نیز به عنوان خواننده محبوب آنان نقش بسته و این نشان از اوج موفقیت و محبوبیت یک هنرمند است.

آلبومها

تپش ...۱۹۷۴

نازی ناز کن ...۱۹۷۶

شب‌زده ...۱۹۷۷

کوه یخ ...۱۹۸۷

با تو ...۱۹۸۸

غریبه ...۱۹۸۹

پیر ...۱۹۸۹

خلیج ...۱۹۹۰

ستارهٔ دنباله‌دار ...۱۹۹۳

معلم بد ...۱۹۹۳

اتل متل ...۱۹۹۴

ستاره‌های سربی ...۱۹۹۵

عطر تو ...۱۹۹۶

تاج ترانه ...۱۹۹۷

طلوع کن ...۱۹۹۹

شب نیلوفری ...۲۰۰۳

حسرت پرواز ...۲۰۰۶

حس تنهایی ...۲۰۱۱

لینک به دیدگاه
  • 2 ماه بعد...

داریوش

 

rbmg0roc87m1vmo4nemx.jpg

 

بدون شک او پدیده ای درتاریخ موسیقی ایران است،ترانه های داریوش از خواسته ها و افکار مردم ایران در سه دهه اخیر متاثر گشته.داریوش افسانه است.اویکی از هزاران خواننده ایست که در دوران معاصر چون ستاره میدرخشد.ترانه های او در ارتباطی نزدیک با رنج و خوشی زندگی متداول ایرانیان است،مردمانی سختی کشیده و دوستدار آزادی. او با بیانی ژرف و بدور از اغراق به بیان احساسات ایرانیان می پردازد. موسیقی او همانند شعراش دارای نظم است،احساسات ژرف و عمیق،از اینرو ترانه های داریوش درقلب مردم جای دارد.

 

داريوش در ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ (۴ فوريه ۱۹۵۱) در تهران به دنيا آمد. پدرش, محمود اقبالي, از ملاکان آذربايجان بود. او دوران کودکي خود را در شهر ميانه, زادگاه پدر و ماردش گذراند, در همان دوران کودکي تنها خواهرش را, گيتي که ۵ سال بيش نداشت, از دست داد و اين حادثه موجب تيرگي هايي در رابطه پدر و مادرش شد اولين بار صحنه را در ۹ سالگي, در مدرسه شهر آرا, به مناسبت جشني تجربه کرد .

 

داریوش تحصیلات راهنمایی را در مدرسه فارابی کرج گذراند . یکی از معلمانش که آذری زبان بود، برنامه هایی در سالن های ورزشی ترتیب می داد که داریوش در آن سالن ها ایفای نقش می کرد مدتی بعد داریوش به تهران آمد و در دبیرستان مدائن تحصیلاتش را ادامه داد، چندی نگذشت که به خاطر انشای خیلی صادقانه اش از مدرسه اخراج شد . بعد این موضوع به دبیرستان آزادگان نارمک رفت . داریوش 2

سال از تحصیلاتش را در دبیرستان شاپور شهر سنندج گذراند و هنوز هم یادگاری داریوش بر روی یکی از درخت های سنندج موجود است بعد از اتمام درس، کارخوانندگی را به صورت حرفه ای آغاز کرد اولین ترانه ای داریوش که در 17 سالگی اجرا شد ترانه " پیمان شکسته " بود که ساخته خود داریوش و شعر زیبای علی گزرسه بود، درسال 1349 زمانیکه داریوش 19 ساله شد به طور رسمی کار خوانندگی را با ترانه همیشه جاوید " به من نگو دوست دارم " آغاز کرد .

 

آغاز کار حرفه ای :

داریوش توسط آقای حسن خیاط باشی راهی تلویزیون شد و با آقای فرشید رمزی که در آن زمان کارگردان تلویزیون بود شروع به همکاری کرد . از آنجایی که در آن زمان مملکت پارتی بازی بود، داریوش را به خاطر یه سری مسائل از تلویزیون اخراج کردند، در آن موقع شاید تنها یکی دو آهنگ از داریوش پخش شده بود . بعد از آن با ایرج جنتی عطائی آشنا شد و با او به راهش ادامه داد . بعد از ایرج با هنرمندانی چون حسن شماعی زاده (آهنگساز چشم من، دستای تو و ...) ،بابک بیات (آهنگسازخونه ،بن بست و ...)، بابک افشار ( آهنگساز آلبوم نفرین نامه ) و اردلان سرفراز و مهمتر از همه به قول داریوش استاد تمام خواننده ها " پرویز مقصدی " که پایه گذار موسیقی نوین در ایران بود ، همکاری کرد .

گروه شش و هشت : داریوش با کیوان و افشین گروه شش و هشت را تشکیل دادند، ترانه های (شیطنت، چه خوبه آدم همیشه و یاد اون روزهای شاد) مربوط به این گروه می باشد . بهانه هاي استقلال طلبي و فعاليت فردي و تمايل به کسب عنوان و اشتهار به عنوان يک خواننده ي منفرد, دلايل جدايي از گروه سه نفره به دنبال داشت.( لازم به ذکر است که کيوان و افشين همواره به عنوان گروه ۲ نفره به فعاليت خود ادامه دادند.) پس از جدايي از گروه ۳ نفره که به سبک ۶/۸ مي خوانندند, داريوش شروع به خواندن ترانه هاي ملايم تر کرد, که در اين ميان ترانه ي " به من نگو دوست دارم " متولد شد و به شکلي بي سابقه و دور از ميزان تصور و انتظار, ميان مردم گل کرد و پس از آن داريوش به عنوان يک خوانده ي جوان, موفق به کسب هويت شد!

 

زندان :

داریوش در سال 1351 زمانی که 22 ساله بود به خاطر خوندن ترانه های (بوی گندم، بن بست، جنگل، علی کنکوری و خونه) باعث بر انگیخته شدن خشم نظام شاهنشاهی شد و به زندان قصر افتاد ساواک برای مدتی بدجوری پاپیچش شد و در سن 23 سالگی دوباره به زندان اوین افتاد برای داریوش قابل قبول نبود که به خاطر یک سری آهنگ و ترانه باید مورد باز پرسی قرار گیرد . داریوش به خاطر خوندن این ترانه ها 2 سال و 2 ماه در زندان بود که 6 ماه را در سلول انفرادی سپری کرد .

داریوش علت محبوبیت خود را چنین بیان میکند : سعی کردم خودم باشم، صادق باشم، سعی کردم با مردم رو راست باشم، و این همان رازی است که می تواند هرکس را در قلب های مردم جای دهد

 

اسید پاشی :

پاشیدن اسید روی داریوش هنرمند محبوب ایران مدتی تیتر اصلی روزنامه ها و مجلات شده بود داریوش در این باره چنین می گوید : یادمه روی صحنه بودم و داشتم ترانه ی نفرین نامه رو می خوندم که یک دفعه احساس کردم که صورتم گرم شده بعد که متوجه شدم دیدم زنی با یک لیوان آبجو خوری روی صورتم اسید پاشیده خوشبختانه در مجاورت با هوا خاصیت اسید کم شده و آسیب جدی بر من وارد نشد، نمی دونم این عشق بود، نفرت بود، چی بود که این زن رو مجبور به این کار کرد.

 

بازیگری :

داریوش در هنر بازیگری سینما نیز فعالیتی هر چند کم اما ماندگار داشته و در این میان صدای او زینت بخش بسیاری از فیلمها ی آن دوران بوده و در بسیاری از مواقع آهنگهای او از خود فیلم ماندگار تر شده است .

یاران...1353

فریاد زیر آب.....1356

داريوش ترانه ي زندوني , که جزو ترانه هاي سياسي او به شمار ميآيد, را براي فيلم گذر اکبر و زهره را براي فيلم رهايي خواند.

 

مهاجرت :

پس از انقلاب دیگر عرصه ای برای داریوش و هنرش نبود . البته او بخاطر معالجه صدمات ناشی از اسید پاشی به خارج از ایران رفته بود و در زمان انقلاب در ایران حضور نداشت . پس از آن نیز به ایران بازنگشت . و در مهر ماه ۱۳۵۷ (۱۹۷۸) به انگلستان و به شهر برموس نقل مکان کرد و پس از دوسال اقامت در آنجا به دعوت احمد محمود عازم آمریکا شد.

او سالها به همراه همسر دومش (فیروزه که خیلی هم او را دوست داشت ) و دخترش ( بیتا ) در ایالت کالیفرنیا امریکا زندگی کرد. جالب است بدانید داریوش سه بار ازدواج کرده اما به گفته خودش تنها یک بار عاشق شده و آن هم مربوط می شود به زمان جوانی او و پیش از انقلاب که دختر مورد علاقه اش در حادثه رانندگی از بین می رود و ترانه (شقایق) را در غم او می خواند و باز هم به گفته خودش هر بار که این ترانه را اجرا می کند با تمام وجود می خواند اما هیچ گاه نتوانسته مثل بار اول بخواند .

به هر حال داریوش در حال حاضر به همراه همسر سومش ( ونوس ) در فرانسه و در منطقه ای از پاریس زندگی میکند . اما تقریبا هر ماه برای دیدن دخترش بیتا ( که پیش مادرش فیروزه زندگی میکند ) به لس آنجلس سفر میکند .

 

اعتیاد :

در دهه پنجاه خورشیدی با اسید پاشی به داریوش , وی مدتی در بیمارستان بستری شد. برای کاهش درد به وی مرفین داده می‌شد و تکرار این کار باعث شد تا وی گرفتار اعتیاد به مواد مخدر شود. به گفته خود داریوش تا قبل از این ماجرا آشنایی وی با مواد مخدر اندک بوده است. پس از سال‌ها اعتیاد وی سرانجام تصمیم به ترک می‌گیرد و به کمک متخصصان موفق می‌شود اعتیاد را ترک کند.

سال 2000 :

داریوش کارش را ادامه داد تا اینکه از 2000 گفت سال 2000 سالی که همه از همهمه های یکی شدن به من شدن روی می آوردند . ترانه سال 2000 که در آن زمان برای مردم غیر باور و همه زیر لب می گفتند: داریوش از چه میگوید...؟ از سقوط، از فرار، از شکفتن فلز آری غیر باور بود در زمانی که اوج محبت بود از سال 2000 بگویی، آری به شب های پر از قصه رسیدیم به سال 2000 وقتی که سال میلادی داشت ورق می خورد، بودند کسانی که ترانه 2000 را زمزمه میکردند آن لحظه بر داریوش چه گذشت ...؟ اما بر خلاف تصور سال2000میلادی برای داریوش شروعی دوباره بود، بهتر بگویم تولدی دوباره داریوش در این سال توانست از دست اعتیاد خلاص شود، بیماری که چندین سال دامن گیر او بود اعتیاد بیماری که امروزه دامن گیر جامعه ما شده، در مورد اعتیاد سخن گفتن زیاد است از سال 2000 داریوش دامنه ی فعالیت خود را وسیع تر نموده و به حمایت از هموطنان دردمندش، که از بیماری اعتیاد رنج می بردند، سازمان مرکز بهبودی ایرانیان را، همراه یاران دیگرش تأسیس نمو د. با پایه گذاری بنیاد آینه و عضویت در سازمان عفو بین الملل، فعالیت های اجتماعی او گسترده تر گردید . او در این راستا می کوشد تا با پیام بهبودی و ارائه آگاهی، پیشگیریی و مبارزه با همه آسیب های اجتماعی، بخصوص بیماری اعتیاد، فضایی سالم برای هموطنان در آتش نشسته سرزمینش بوجود آورد . گفته می‌شود از زمان تأسیس بنیاد آینه تاکنون نزدیک به ۴۰ هزار نفر ترک اعتیاد کرده‌اند. داریوش تصمیم به گسترش کار خود می گیرد و برنامه آینه را در تلویزیون های 24 ساعته ادامه می دهد وی همچنین در همایش‌ها و کنفرانس‌های متعدد ترک اعتیاد شرکت کرده است.

 

جوایز و افتخارات :

جایزه سیمون و رونالد رایت بابت حمایت از حقوق اقلیت سال ۲۰۰۵ -

نشان صلح در فستیوال فیلم، موسیقی و رسانه‌های تصویری بحرین –

جایزه بین‌المللی شر به خاطر فعالیت های پیوسته در ارتباط با اعتیاد و معضلات اجتماعی

 

آلبومها:

صدایم کن

به من نگو دوستت دارم

بن بست

سال ۲۰۰۰

نیستی

نفرین نامه

جنگل

چشم من

پرنده مهاجر

فریاد زیر آب

ندیم

نازنین

معشوق

همین جاست

سفره سین

مسبب

نون و پنیر و سبزی

زندونی

بچه‌های ایران

آشفته بازار امان از...

آهای مردم دنیا

گل بیتا

رومی

دوباره می‌سازمت وطن

راه من

معجزه خاموش

دنیای این روزای من

انسان

معشوق همین جاست ۲

 

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

هایده

 

9gde41c0fhcgpfhnbh.jpg

 

 

معصومه دده بالا با نام هنری هایده، (۲۱ فروردین ۱۳۲۱ - ۳۰ دی ۱۳۶۸) خواننده ایرانی با صدای کنترآلتو است که بیست و یک سال در زمینه موسیقی دستگاهی و موسیقی پاپ ایرانی فعالیت داشت.

هایده، آنگونه که خود به کرات در چندین مصاحبه متذکر شده است، تحت تاثیر صدای پر قدرت و شیوه آوازخوانی دلکش، خواننده صاحب سبک و بلند آوازه ان دوران، روی به عالم موسیقی آورد.

هايده از سال 1345 فراگيري موسيقي و آوازخواني را نزد موسيقيدان معروف علي تجويدي آغاز کرد. تجويدي در ميان آهنگسازان ايراني، معروف شده است به "کاشف صداهاي ناب"! البته صدا ها راکشف کرده، پرورش داده، معرفي کرده، ولي چند صباحي نگذشته که آن ها را از دست داده است. يا خودشان به راه ديگر، غالبا راه کاباره، رفته اند و يا "رنود" آنها را از او به غنيمت گرفته اند. هايده به گمان از آخرين کشفيات درخشان تجويدي باشد. شانسي که هايده آورده، اين بوده که تجويدي آهنگ تازه اي را در "مخالف سه گاه" و در پيوند با شعري برانگيزاننده از "رهي معيري" آماده اجرا داشته است. اين ترانه با زير و بالاهايي که دارد، معرف دقيقي براي صداي گسترده و پر توان هايده شده و صداي هايده نيز متقابلا ترانه "تجويدي - معيري" را تاثير بيشتر بخشيده است.

 

متن اين ترانه که "آزاده" نام دارد، آخرين کار موسيقائي " رهي معيري" است که در تب بيماري آن را سروده و کمتر در يک سال پس از آن، در آبان ماه سال 1347 درگذشت.

ترانه نشان مي دهد که رهي، در بستر مرگ به تنها چيزي که برايش باقي مانده بود، مي نازيده است به آزادگي:

 

- "يارب چو من افتاده اي کو؟ / افتاده آزاده اي کو؟/

تا رفته از جانم برون، سوداي هستي/ آزاده ام، آزاده از غوغاي هستي/

گلبانگ مستي آفرين/ هم چون رهي سر دادهام من/

مرغ شباهنگم ولي/ در دام غم افتاده ام من/

خندان لب و خونين مگير/ مانند جام بادهام/ آزاده ام من!..."

 

تجويدي در گفتگويي گفته : "آزاده را هيچ خواننده ديگري نمي توانست چون هايده با چنين وسعت صدايي بخواند ... هايده با خواندن اين ترانه و چند ترانه ديگر که من به او دادم، توانست تحولي در ترانه خواني و آواز خواني ايجاد کند و تاثيرات تازه اي در موسيقي سنتي به وجود بياورد "

هايده، پس از آزاده، چند ترانه ديگر نيز از تجويدي خواند و بعد سر و کارش به کاباره افتاد، از او جدا شد و به موسيقي به اصطلاح "مردمي"، نزديکتر شد. محمد حيدري، جهانبخش پارزکي، صادق نوجوکي و انوشيروان روحاني آهنگسازان ديگري بودند که صداي رساي هايده را در اجراي ترانه هاي خود به کار گرفتند. همان قدر که اين ها در راه "مردمي" شدن به هايده ياري رسانيدند، او نيز با صداي پر جاذبه خود سبب سکه شدن کار آن ها شد!

هایده در شهریور ۱۳۵۷ چندین ماه پیش از پیروزی انقلاب ایران را به مقصد بریتانیا ترک کرد. او تا پایان عمر از این رویداد به عنوان تلخ‌ترین خاطره زندگی خود یاد می‌کرد

هایده از ۱۳۶۱ در لس آنجلس به فعالیت ادامه داد. مهاجرت به "شهر فرشتگان" (لس آنجلس) پس از انقلاب کار را ديگر يکسره کرد. مهاجران مخاطب موسيقي آن قدر خسته و شکسته بودند که ديگر به ارزشها نمي انديشند و تنها "تفريح و سرگرمي" مي خواستند. سرمايه نيز در جايي به کار مي افتاد که مخاطب انبوه داشته باشد. بر بستري چنين تنيده از "تفريح و تجارت" موسيقي معروف به "لس آنجلسي" به دنيا آمد و بيشتر خوانندگان مهاجر از جمله هايده را نيز به خدمت خود درآورد.

 

اين حرف، بدان معنا نيست که در ترانه هاي غربتي هايده هيچ گوشه با ارزش دلنوازي وجود ندارد. در وهله اول بايد به جنس صداي ناب و کمياب او انديشيد که در همه بازمانده هايش يکسان مانده است، در اين دنياي "بي صدائي" و "بد صدائي" خود، نفس ارزش است!

 

هايده در اين هشت نه سالي که در مهاجرت به سر برد، دست کم توانست بخواند. اگر در ايران مانده بود سرنوشتي بهتر از "پريسا" و "هنگامه اخوان" پيدا نمي کرد که هنوز که هنوز است نمي توانند، آزادانه - و براي همگان - بخوانند، با آن که به دامنشان، پيرايه ابتذال نبسته اند!

هایده در روز ۲۰ ژانویه ۱۹۹۰ برابر با ۳۰ دی ماه۱۳۶۸ فردای اجرای کنسرت در باشگاه کازابلانکا در حومه سان فرانسیسکو، بر اثر سکته قلبی درگذشت.

 

آلبوم‌ها

 

در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ آثار هایده در ایران به صورت صفحه گرامافون و نوار کاست منتشر شد. بیشتر این آثار و همچنین کارهایی که هایده در دهه ۱۹۸۰ در آمریکا خواند، در دهه ۱۹۹۰ و همچنین ۲۰۰۰ از نو روی سی‌دی منتشر شدند. قرار دادن ترانه‌های او در سی‌دی‌ها اغلب از نظم ویژه‌ای پیروی نمی‌کند. دو آلبوم پایانی هایده «ای زندگی سلام» و «سوگند» رسماً به شکل آلبوم روی نوار و سی‌دی منتشر شده‌اند. نام سی‌دی‌های منتشر شدهٔ دیگر از هایده که بیشتر نام یکی از ترانه‌های سی‌دی را بر خود دارند عبارتند از:

روزای روشن

خراباتی

پادشه خوبان

خداحافظ

شب عشق

فریاد

گل‌واژه

آزاده

بزن تار

رفتم

شانه‌هایت را برای گریه

آشنایی

بلبلی که خاموش شد

ناشنیده‌ها

اومدنت محاله

دشتستانی

بزم نوروز ۱۳۶۴

سه سی‌دی نیز از ترانه‌های هایده همراه با معین، ویگن و مهستی به نام‌های «گل‌های غربت»، «همخونه» و «اوج صدا» منتشر شده‌است.

لینک به دیدگاه
  • 4 هفته بعد...

گوگوش

 

9rakizynfcmfgdpzmlu.jpg

گوگوش نام دخترِ بهار، فایقه است ، فایقه آتشین ، اما از همان کودکی ، گوگوش صدایش کردند و گوگوش، نامی ارمنی ست . پدرش صابر آتشین ، از آذربایجان ایران بود و مادرش از آذربایجان شوروی و دوستان شان، یعنى کسانی که از مهاجرین بودند بیش تر ارمنی – مسیحى بودند و اسم هایى چون نینوش ، مینوش و گوگوش بین شان بسیار مرسوم بود و به همین دلیل پدرش ، اسم گوگوش را برای دخترک زیبا انتخاب کرد و قصدشان این بود که در شناسنامه هم گوگوش باشد اما ثبت احوال این اجازه را نداد.گوگوش بر طبق تاریخى که در شناسنامه اش ثبت شده ، هیجدهم بهمن ماه سال 1329به دنیا آمد اما خود می گوید که بنابر گفته ی مادرش روز پانزدهم اردیبهشت به دنیا آمده بنابراین گوگوش تنها هنرمندی است که برای دوستدارانش هم تولدِ بهاره دارد و هم تولد زمستانه.دخترک زیبا در خیابان سرچشمه ی تهران به دنیا آمد . پدرش درتهران و شهرهای بزرگ و کوچک ، برنامه های هنری اجرا می کرد.

 

دو ساله بود که همراه پدر به روی صحنه رفت ، اما نه برای آوازخواندن ، پدرش آکروبات می کرد و وقتی حس کرد که دخترک می تواند روی پا بایستد از او به عنوان پارتنر استفاده کرد به این ترتیب که پایههای دو صندلی را روی هم می گذاشت و دخترک را روی صندلی بالایى می نشاند و صندلی پایینى را گاهی با چانه و گاهی هم با دندان بلند می کرد.یک بار در حین اجرای برنامه ، صندلی از چانه اش لیز خورد ودختر کوچولو از بالای صندلی به پایین پرت شد اما بین زمین و هوا ، پدرش موهای دخترک را گرفت و از افتادنش به پایین جلوگیرى کرد بعد از این ماجرا ، گوگوش دیگر بالای صندلی نرفت.در همان سنِ دو ساله گی ، اگر صفحه ای را یکى دو بار گوش می داد می توانست مثل خود خواننده بخواند و زیر و بم آهنگ را رعایت کند ، شعرِ ترانه را هم زود از بر می شد .پدرش می گفت : استعدادی در این بچه بودکه من می دانستم روزی شکوفه می کند و به گُل می نشیند. وقتی گوگوش دوساله بود ، صابر آتشین از همسرش جدا شد و سرپرستی گوگوش و برادر کوچک ترش را به عهده گرفت .

به این ترتیب ، گوگوش و برادرش با پدرشان زندگی می کردند و به همین دلیل ، هر جا که صابر آتشین برنامه داشت گوگوش هم حضور داشت و به طور مداوم ، برنامه های خواننده های معروف آن زمان مثل دلکش پوران ، غزال و آقای جبلی را می دید و آواز خواندن آنها را به زیبایى تقلید می کرد. صابر آتشین وقتی این استعداد را در گوگوش دید تصمیم گرفت که دخترک زیبا را روی صحنه بگذارد .گوگوش کوچولو ، سه ساله بود ، کوچک تر از آن بود که حس کند روی صحنه برنامه اجرا می کند به همین دلیل وقتی که بزرگ تر شد، صحنه برایش عادی شد ، روی صحنه احساس می کرد که در خانه اش است ... گوگوش می گوید:

»یادمه که از همان بچه گی ، جلوی تماشاگرها بی آن که خودمو ببازم برنامه اجرا می کردم ، توی یک پادگان نظامی اون همه آدم نشسته بود و من خیلى راحت خوندم ، همه تعجب کرده بودند از اون سال ها تا حالا ، با شنونده ها و تماشاگران بسیاری رو به رو بودم.»بدین ترتیب ، دخترک سه ساله روی صحنه رفت که آواز بخواند ،اما کوچولوتر از آن بود که قدش به میکروفن برسد به همین دلیل زیر پایش یک صندلی گذاشتند ، اما باز هم قدش به میکروفن نمی رسید و آن قدرخودش را بالا می کشید که به میکروفن برسد.

گوگوش سه ساله، روی صحنه، ترانه های دلکش ، پوران ، مرضیه و مصطفی پایان را ماهرانه تقلید می کرد خودش می گوید که معنی کلمات رانمی فهمیدم ، فقط می خواندم. از همان زمان در کارش به موفقیت چشم گیری دست یافت و دستمُزدش ، چند برابرِ دست مُزد پدر شد . تا مدتی با پدرش دو نفری برنامه اجرا میکردند ، اما بعد پدرش به مرور کارش را کنار گذاشت و گوگوش از سنِ چهارساله گی به شکلِ رسمی نان آورِ خانه شد.به این ترتیب ، هر شب روی صحنه رفتن و آواز خواندن و اجرای برنامه در شهرهای مختلف ادامه پیدا کرد . در سال های بعد که زمان مدرسه رفتن بود ، اولین بار کلاس اول را در مدرسه ی دل شاد در خیابان مولوی تهران شروع کرد صبح ها به مدرسه می رفت و عصر ها برنامه اجرا می کرد و تا ساعت دوازده ی شب بیدار بود چنان که وسط های شب در هر جایى که برنامه داشت وقتی خوابش می بُرد ، نوبت برنامه اش که می رسید از خواب بیدارش می کردند و روی صحنه می رفت .

 

دختر کوچولوی هنرمند وقتی به شش ساله گی رسید پدرش برای بار سوم ازدواج کرد که این ازدواج تاثیر زیادی بر زنده گی گوگوش گذاشت و تا روزِازدواج خودِ گوگوش ، با این خانم یعنى همسرِ پدرش یا به عبارتی ، نامادری ، زندگی می کرد .نامادری گوگوش صاحب دو پسر شد که یکى از این پسرها را گوگوش کوچولو که خود بچه ای بیش نبود ، بزرگ کرد دخترک زیبا ، با وجودِ سن کم ، هم مدرسه می رفت ، هم شب ها برنامه اجرا می کرد و زمانی هم که در خانه بود مسئول مراقبت از بچه و انجام برخی از کارهای خانه بود.

 

ادامه ی تحصیل برای گوگوش بسیار دشوار بود ، چون مجبور بود تکلیف های مدرسه اش را پشت صحنه ی مکانی که برنامه داشت انجام دهد ، شب ها دیر می خوابید و صبح زود هم باید بیدار می شد و به مدرسه می رفت و این از عهده و توان بچه ای در سن و سال او خارج بود ، به همین دلیل ، در مدرسه زنگ اول را خواب بود.معلم ها که شرایط او را می دانستند به او اجازه می دادند که زنگ اول را سر کلاس بخوابد . در عین حال، مجبور بود برای اجرای برنامه با پدرش به شهر های مختلف سفر کند و به همراه این همه مشغله بازیگرِ فیلم های سینمایى هم بود با این مشکلات و دشواری ها ، تحصیلات ابتدایى را به هر زحمتی بود تمام کرد اما فعالیت های هنری به او این فرصت را ندادکه به تحصیلاتش ادامه دهد و به ناچار مدرسه را ترک کرد اما زبان انگلیسى را خیلى خوب یاد گرفت.

خبرنگار مجله ی امید ایران ، در همان روزها می نویسد :» سردبیر ، ناگهانی و با عجله از من خواسته بود که رپرتاژ مفصلی از گوگوش تهیه کنم و به همین دلیل ، شبانه به پشت صحنه ی تئاتر رفتم . گوگوش در کنارِ آینه ، پشت میزى نشسته بود و با دست چپ ، مشغول مشق نوشتن بود و در همان جا، من گفت و گو را شروع کردم . درست در لحظه ای که مدیرِ تئاتر به او اخطار کرد : گوگوش نوبت توست او با عجله روی سن رفت و از پی آن صدای دست زدن ها و ابرازِ احساسات مردم را شنیدم و دیگر هیچ ... »

پنج سال بعد از این گفت و گو ، مجله ی امید ایران در گفت و گوی دیگری که با گوگوش داشت می نویسد :«وقتی وارد اتاق گوگوش شدم داشت با عروسک هایش بازی می کرد وصدای یک خواننده ی اسپانیولی به گوش می رسید و من بی اختیار به یاد ملاقات گذشته مان افتادم ، پنج سال پیش و پشت صحنه ی تئاتر... از اتاق او حرف بزنیم : یک اتاق کوچک و تمیز و قشنگ بود ، در سمت راست ، تخت خواب ودر مقابل ، کمد لباس هایش قرار داشت و بعد از آن آلبوم های عکس و عروسک ها و عکس های خودش که به گوشه و کنارِ دیوارها آویزان کرده و بعد کلکسیون قوطی سیگار و یک عکسِ اختصاصی و حقیقی از حضرت امیرالمومنین که می گفت از موزه ی پاریس برای او فرستاده شده وبعد میز غذا خوری و یکى دو صندلی ، اتاقی ساده و مشغول کننده بود. آدم هر چه بیش تر می خواست ، بیش تر می جست . مخصوصن در قفسه ی کتاب ها و مجلاتش ، همه چیز پیدا می شد و معلوم بود گوگوش در اوقات فراغت یا کتاب می خواند و یا مجله و بعد از این ها صفحه هایى از خوانندگان اسپانیولی که نماینده ی روحیه ی جوان و پُر هیجان و غمگین گوگوش است.»

 

سینما

گوگوش در هفت ساله گی ، اولین فیلم سینمایى خود را بازی کرد . در این فیلم که بیم و امید نام داشت گوگوش هفت ساله ، ایفاگرِ نقش اول فیلم بود و بعد از آن ، فیلم فرشته ی فراری که باز هم عهده دارِ نقش اول بود.در اوایل بازیگری اش ، گفت و گوی مفصلی با گوگوش در مجله ی امیدایران سال 1345 به چاپ رسید و این در حالی بود که گوگوش فقط در چهار فیلم ، بیم و امید ، فرشته ی فراری ، پرتگاه مخوف و شیطون بلا بازی کرده بود.

گوگوش در همان زمان ها می گفت :

« من بازیگرى را بیش تر از هرکاری دوست دارم و فکر می کنم در سینما موفق تر از جاهای دیگرم اما درحال حاضر ، سینمای فارسی نمی تواند به طور باید و شاید از من استفاده کند تا زمانی که بخل و حسد در بین کارگردان و تهیه کننده و هنرپیشه های معروف وجود دارد وضع از این بهتر نمی شود .

«وقتی از او در موردِ بازیگران مورد علاقه اش سوال می کنند ، پاسخ می دهد : «آذر شیوا ، شهلا و پوری بنایى خیلى خوب بازی می کنند و آرمان یک هنرمند واقعی ست .»صابر آتشین سرپرست کارهای دخترش بود و او بود که قرارداد می بست که گوگوش در چه فیلمى بازی کند . خودش نمی دانست چه کسی نقش مقابلش را ایفا خواهد کرد ؟ قصه ی فیلم چیست ؟ ... پدرش قرارداد می بست و دخترک اجرا می کرد و به همین دلیل در آن سال ها ، در هر نوع فیلمی بازی کرد کمدی ، سوزناک ، نقش بچه ها ... اولین فیلمی را که خودش پسندید و مایل بود در آن بازی کند فیلم طلوع بود ... گوگوش در مدت فعالیت هنریش در سی و یک فیلم بازی کرد که دوفیلم به نام های حاجی فیروز و مرد کرایه ای در آخرین مراحل نیمه تمام رها شدند و هرگز به نمایش در نیامدند . اینک گوگوش از میان همه ی فیلم هایش ، فقط بی تا را دوست دارد.«اطلاعات مربوط به فیلم «بی تا» را می توانید رد بخش فیلم شناسی گوگوش ببینید»

 

جشنواره ی سینمایى سپاس

فیلم بی تا، به کارگردانی ی هژیر داریوش و نویسندگی گلی ترقی و بازی زیباى گوگوش در سال 1351 اکران شد .بازی چشم گیر و جذاب گوگوش دراین فیلم باعث شد که جشنواره ی سینمایى سپاس که هر ساله در ایران برگزار می شد او را به عنوان بهترین بازیگرِ زن سال انتخاب کند و آن سال جایزه ی جشنواره ی سپاس به گوگوش تعلق گرفت.

 

نخستین ترانه

گوگوش در سن پانزده ساله گی ، اولین ترانه ی مستقل خود را بهنام شهرزاد قصه گو اجرا کرد .آهنگ این ترانه را هنرمند صاحب نام حسن شماعی زاده ساخته بود که در واقع ، اولین تجربه های حسن شماعی زاده در زمینه ی آهنگ سازی بود .حسن شماعی زاده از زمانی که هفده یا هیجده سالش بود در اصفهان با ارکسترگوگوش کلارینت می زد .

 

نخستین پرواز

گوگوش در شانزده ساله گی برای اجرای برنامه به خارج از ایران سفرکرد ، به امریکا ، لندن ... این مسافرت ، اولین پرواز به کشورهای خارجی بود ...

گوگوش در این باره می گوید :

«من خیلی اشتیاق این مسافرت را داشتم که با موفقیت فوق العاده ای هم توام بود .ایرانى های مقیم امریکا و لندن از من استقبال فوق العاده ای به عمل آوردند روی هم رفته دراین مسافرت بیست و پنج روزه ، پنج برنامه اجرا کردم تنها بدی این مسافرت این بود که وقت محدود بود و مجبور بودیم زود برگردیم. »«در امریکا برای ما برنامه ی بازدید از استودیوهای فیلم برداری هالیوود و آشنایى با هنرپیشه گان ترتیب داده بودند و حتی دو پیشنهاد خیلی جالب برای ما رسید یکی کمپانی مترو گلدن مایر و دیگر کمپانی برادران وارنر متاسفانه هر دو بی جواب ماند .در یک فرصت کوتاه ، وارن بیتى را در هتل هیلتون دیدم و چند دقیقه ای با هم صحبت کردیم و از من خواهش کرد که برایش آواز بخوانم ، خواندم و خیلى خوشش آمد.» برنامه ی جالبی که گوگوش در این مسافرت ها اجرا کرد و مورد استقبال قرار گرفت این بود که هر آهنگی را از هر کشوری می خواند ، لباس مخصوص همان کشور را به تن می کرد آهنگ های هندی ، اسپانیولی ، عربی ، ایرانى ...

برای اجرای هر آهنگی ، لباس های مخصوص آن سرزمین را می پوشید.

وقتی خبرنگار مجله ی امیدایران از او در باره ی بزرگ ترین آرزویش پرسید ، گوگوش هفده ساله پاسخ داد :

«بزرگ ترین آرزوی من ، پرواز به کشورهای خارج است.»

 

نخستین ازدواج

گوگوش در همین هفده ساله گی با محمود قربانی آشنا شد و این آشنایى در هیجدهم بهمن ماه سال 1346 به ازدواج انجامید . هیجدهم بهمن ، در واقع روز تولد گوگوش نیز بود.

در آبان ماه سال 1347 گوگوش ، مادر شد ، مادری هیجده ساله ، و نام پسرش را کامبیز گذاشت.بعد از ازدواج ، گوگوش همراه همسرش به امریکا رفت و در سالن پالادیوم هالیوود کنسرتی برگزار کرد که حدود هزار و اندی مهمان ایرانى و خارجی در این کنسرت حضور داشتند که با توجه به تعداد ایرانیان مقیم لس انجلس در آن سال ها ، رقم قابل توجهی بود. پس از باز گشت به ایران ، اولین ترانه ای که گوگوش اجرا کرد و به شکل صفحه به بازار عرضه شد ترانه ای بود به نام قصه ی وفا با شعر ایرج جنتی عطایى و آهنگ پرویز مقصدی ... و بعد با ترانه ی ستاره آی ستاره همکاری خود را با شهیار قنبری آغاز کرد ... ستاره آی ستاره ، نخستین ترانه ی شهیار قنبری بود که از رادیو پخش شد.

بدین ترتیب ، دوره ی جدیدى از زندگی هنری گوگوش آغاز شد دوره ای که با هنرمندانی چون شهیار قنبری ، اردلان سرفراز ، ایرج جنتی عطایى ، بابک افشار ، پرویز مقصدی پرویز اتابکی ، اسفندیار منفرد زاده ، حسن شماعی زاده و واروژان همکاری کرد. سال 1350 ، تحولی نو در ترانه رخ داد و آن میلاد ترانه ی نوین ایران بود . این موج نوی ترانه در ایران ، با ترانه ی «قصه ی دو ماهی» شهیار قنبری آغاز شد که با صدای زیباى گوگوش به خانه ها رفت و گُل کرد.

 

صحنه های جهانی

در زمینه ی فعالیت های گوگوش در عرصه ی بین المللی ، توسط محمود قربانی با شخصی به نام جورج کریسمس قراردادی بسته شد که او به عنوان مدیرِ برنامه های گوگوش ، کار خود را در این زمینه آغاز کرد و این اولین بار بود که یک هنرمند ایرانی ، مدیر برنامه ای در این سطح داشت و همین کار ، مقدمه ی قراردادی شد با کمپانی باکلی Barclay که مدیر آن ادی باکلی بود این قرارداد در پاییز سال 1970 امضاء شد. با درخواست این کمپانی ، گوگوش باید در پاریس اقامت می کرد تا توسط معلم های مخصوص آموزش های لازم را می دید.گوگوش با همسر و پسرش به پاریس رفت و هشت ماه در این شهر اقامت داشت و در طی این مدت موارد مربوط به صحنه و لهجه ی فرانسوی را آموخت و پس از این مدت توانست دو ترانه ی فرانسوی را به گونه ای اجرا کند که به راستی تشخیص این که خواننده غیر فرانسوی است مشکل بود . وقتی صفحه ای که این دو ترانه ی فرانسوی را در پشت و روی خود داشت به بازار آمد گوگوش در فستیوال میدم کن که یک جشنواره ی موسیقى بود شرکت کرد.

 

فستیوال میدم کن

شرکت کردن گوگوش در فستیوال کن ، یک واقعه ی بزرگ در زندگی هنری او بود . در این فستیوال ، خواننده های بزرگ دنیا از امریکا و اروپا شرکت داشتند و این فستیوال سه شب ادامه داشت و برنامه ی گوگوش در شب سوم بود . در این فستیوال ، پورى بنایى نیز همراه گوگوش بود.کمپانی بارکلی براى تبلیغ صفحه ی گوگوش ، یک ماشین بزرگ صفحه پُرکُنی را در مقابلِ در ورودی فستیوال قرار داده بود که همان جا صفحه را پُر کرده و به مردم می داد . در شب فستیوال ، گوگوش بسیار مورد توجه قرار گرفت و صفحه ی طلایى جایزه ی فستیوال میدم کن در سال 1971 به گوگوش تعلق گرفت و این جایزه در کنار جایزه ها و یادبودهای باکلی ، موسسه ی پخش صفحه ی پاریس قرار گرفت.

 

فستیوال سن رمو

دومین قرارداد خارجی گوگوش با کمپانی RCA بود . این کمپانی می خواست در زمینه ی تکثیر صفحه های گوگوش قرارداد ببندد اما گوگوش با کمپانی بارکلی قرارداد داشت و امکان بستن قرارداد باRCA ممکن نبود و همین موجب شد که کمپانیRCA قرارداد گوگوش را از کمپانی بارکلی خرید و گوگوش برای انجام قرارداد باRCA با همسر و پسرش به ایتالیا رفت. در ایتالیا قرار بر این شد که گوگوش باید هر ترانه را به پنج زبان زنده ی دنیا اجرا کند و این در قدرت و توانایى گوگوش بود که حتی بدون این که زبانی را بلد باشد می توانست ترانه را به آن زبان به بهترین شکل اجرا کند. در همین زمان نیز در ایران ، صفحه های مجله ها همه به گوگوش اختصاص داشت و همه بی صبرانه منتظرِ بازگشت گوگوش به ایران بودند. در استودیوى کمپانیRCA دوازده آهنگ فستیوال سن رمو را انتخاب کردند و گوگوش همه ی آن ها را به زبان انگلیسى خواند و بعد دو آهنگ JBeityو Sixttonliev به زبان ایتالیایى ساخته شد که قرار شدگوگوش این دو ترانه را به پنج زبان اجرا کند. در این زمان ، همه ی نشریات ایتالیا در باره ی گوگوش و فعالیت هایش می نوشتند. گوگوش با خانواده اش ، یک بارِ دیگر به ایران سفر کرد که با استقبال بی نظیر هم وطنانش رو به رو شد و نماینده گی پخش دو ترانه ی ایتالیایى گوگوش نیز به کریم چمن آرا ، مدیر شرکت بتهوون واگذار شد. گوگوش بعد از اقامت سه ماهه در ایران ، به سببِ قراردادش بهایتالیا باز گشت در حالی که مارتیک و آندرانیک نیز به عنوان اعضای ارکسترش همراه او بودند در همین دوره بود که گوگوش برای اجرای برنامه برای سفارت ایران در امریکا ، به امریکا دعوت شدو برنامه ای بسیار موفق را اجرا کرد.

 

فستیوال کانتاجیرو

گوگوش پس از بازگشت به ایتالیا در فستیوال کانتاجیرو شرکت کرد .این فستیوال هر شب در یک شهر ایتالیا بر پا می شد و یک فستیوال سراسری بود. در طول پنج شب آخر فستیوال ، گوگوش بسیار خوش درخشید به طوری که صفحه ی گوگوش به زبان ایتالیایى ، پرفروش ترین صفحه ی ایتالیا شد . آهنگ معروف آی بیلیو ، ترانه ی معروف همین فستیوال است که گوگوش در حالی که موهای بلندش را خیلی کوتاه کرده بود و با یک لباس ویژه که طراحی آن از خودش بود این ترانه را اجرا کرد.

بعد از این فستیوال ، گوگوش به مدت دو ماه به ایران باز گشت وبا اجرای برنامه های بی نظیر و ترانه های زیبا در اوج قرار گرفت و موهای کوتاهش در ایران به مدل موی گوگوشی معروف شد و مردم تا سال ها، موهای خود را مدل «گوگوشی»کوتاه می کردند ... هنوز هم به آن مدل مو ، گوگوشی می گویند.گوگوش پس از دو ماه اقامت در ایران به ایتالیا بازگشت تا صفحه ی سی و سه دور فستیوال سن رمو را پُر کند . این صفحه ی سی و سه دورکه به آنLP می گفتند به دو زبان ایتالیایى و اسپانیش بود. آهنگ فستیوال سن رمو ، توسط گوگوش و یک خواننده ی معروف ایتالیایى به نام نیکلا دیباری به ایتالیایى خوانده شد و همان آهنگ برای کشورهای اسپانیش زبان هم ، به زبان اسپانیش خوانده شد. در سفر گوگوش به تونس ، رئیس جمهور تونس ، مدال درجه ی یک هنر را به گوگوش اهدا کرد. بعد از این دوره گوگوش به ایران بازگشت و ترانه های زیبا و ماندگار خود را اجرا کرد ... در همین دوره ، بین گوگوش و محمود قربانی اختلاف به وجود آمد و به دنبال آن بعد از پنج سال زنده گی مشترک از هم جدا شدند. پس از جدایى ، گوگوش در ایران ماند ، وقتی از او پرسیدند که آن فستیوال ها و سفرهای خارجی چه شد ؟ گوگوش پاسخ داد : «می خواهم گوگوش ایرانى باشم تا میری ماتیو ی دوم فرانسه یا پتی پراوای دوم ایتالیا.»

 

ملکه ی زیبایى

با مرور همه ی این رویدادها ، به سال 1353 می رسیم ... در این سال ، رفراندومی از سوی مجله ی جوانان صورت گرفت با عنوان ملکه ی زیبایى خواننده ها ... این رفراندوم با رای مردم ، ملکه یزیبایى آواز خوانان را انتخاب می کرد ... در این سال گوگوش از طرف مردم به عنوان ملکه ی زیبایى آواز خوانان انتخاب شد.

 

محبوب ترین آواز خوان زن

در همین دوره ، از طرف دو مجله ی هفتگی جوانان و زن روز، هر ساله رفراندومی برگزار می شد که در این رفراندوم ها محبوب ترین آواز خوانان زن و مرد سال در دو گروه پاپ و سنتی از طرفِ مردم انتخاب می شدند .در همه ی سال هایى که این رفراندوم برگزار می شد ، گوگوش هر سال به عنوان محبوب ترین آواز خوان زن انتخاب می شد.هم چنین رفراندومی هم با عنوان بهترین ترانه ی سال برگزار می شد که در این رفراندوم هم بارها ترانه هایى که گوگوش اجرا کرده بود به عنوان بهترین ترانه ی سال برگزیده شد.

 

ازدواج دوم

هم چنین ، در این سال ، سوژه ی داغ نشریات دو نام گوگوش و بهروز وثوقی بود ... این دو در تاریخ بیست و چهارم آبان ماه سال 1354 ازدواج کردند ازدواجی بسیار ساده و بی سرو صدا که فقط چند تن از دوستان بسیار نزدیک شان در مراسم عقد حضور داشتند.گوگوش علاوه بر آواز خواندن و بازیگری سینما ، به فعالیت های هنری دیگری نیز مشغول بود مانند برنامه های تلویزیونى و رادیویى و شوهای مختلف.

 

برنامه های تلویزیونی

چشمک : گوگوش چندین سال پیاپی ، مجری برنامه ی چشمک بود.برنامه ی چشمک که یک برنامه ی موسیقى بود به کارگردانی فرشید رمزی ، از پُر بیننده ترین برنامه های تلویزیونى بود که عصر های جمعه پخش می شد.

رنگارنگ : این برنامه نیز در زمان خود از موفق ترین برنامه های هنری تلویزیون بود که عصرهای جمعه از شبکه ی دوم تلویزیون پخش می شد. برنامه ی رنگارنگ از سال 1355 آغاز شد و تا سال 1357 ادامه داشت. این برنامه به مناسبت های ویژه ، از شکل اصلی خود خارج می شد و مفصل تر و جالب تر به مردم ارائه می شد. در همه ی برنامه های ویژه ی رنگارنگ ، گوگوش مجری برنامه بود.

پنجره ها : این برنامه در سال 1356 ، جمعه شب ها پخش می شد و برنامه ای بسیار موفق بود ...گوگوش در این برنامه علاوه بر خواندن ترانه ،در تکه های نمایشى نیز بازی می کرد .

شبکه ی صفر : این برنامه کاری از حسن خیاط باشی بود که در سال 1357 ، جمعه شب ها از تلویزیون ملی ایران پخش می شد و بیننده گان بی شماری نیز داشت .دراین برنامه که طنزی جذاب و دیدنى بود ، گوگوش هم نقشِ منشی مهندس بیلى را بازی می کرد و هم به اجرای ترانه می پرداخت.

 

برنامه ی رادیویی

از برنامه های رادیویى ، می توان به برنامه ای به نام رادیو تعطیلی اشاره کرد که هر هفته صبح های جمعه از رادیو پخش می شد و طرفداران بی شماری نیز داشت . گوگوش و زنده یاد منوچهر نوذری ، مجریان برنامه بودند . این برنامه کاری از شاهرخ نادری بود.علاوه بر برنامه های رادیویى و تلویزیونی ، گوگوش مجری شوها وبرنامه های هنری و اجتماعی مختلفی نیز بود. یکى از این برنامه ها که هر ساله در هتل هیلتون تهران برگزار می شد، مراسم انتخاب دخترشایسته ی ایران بود . این مسابقه ، از طرف مجله ی هفته گی زن روز برگزار می شد و گوگوش در سال های 1355 ، 1356 و 1357 مجری این مسابقه ی بزرگ بود .«اطلاعات مربوط به شوهای تلویزیونی و برنامه های رادیویی گوگوش را می توانید در بخش Show ببینید»

 

آخرین ترانه ها

آخرین ترانه هایى که از گوگوش در زمان قبل از انقلاب ضبط شد دو ترانه بود یکى ترانه ای به نام روزِ خوب بود ، با شعر زویا زاکاریان و دیگر ، ترانه ای به نام نعمت عشق که هر دو ترانه از کمپانی آونگ بود. ترانه ی نعمت عشق ، ترانه ی عاشقانه ای است با شعر محمد صالح علا و آهنگ صادق نوجوکی که ماجرای آن داستان عاشقانه ی پدر و مادر آهنگ ساز این ترانه است که محمد صالح علا بعد از شنیدن آن این شعر را گفت و ترانه ی نعمت عشق ساخته شد. مجله ی جوانان در سال 1356 ، مطلبی در مورد این ترانه ی عاشقانه چاپ کرده بود.« اطلاعات مربوط به ترانه ی نعمت عشق را می توانید در بخش گوگوش میوزیک ببینید»

فصل تو ، فصل شکفتن

گوگوش از نظر اخلاقی ، انسانی ساده و وارسته است ، بزرگ ترین حُسن او این است که خودش است و بسیار دل رحم و مهربان و دل سوز است.

زویا زاکاریان همکار و دوست نزدیک گوگوش ، در باره اش می گوید : »مارتیک ما را به هم معرفی کرد ، به هم نگاه کردیم ، دست دادی مو از سر رسم و عادت لبخندی زدیم و هر دو هم زمان گفتیم : خوش وقتم . نشستیم رو به روی هم ، این گوگوشی نبود که من در برنامه های تلویزیونى دیده بودم این دخترک هزار بار مهربان تر و دوست داشتنی تر ازخواننده ی محبوب کشور ما بود .لطف کودکانه اش ، آدم رااز مقوله ی ترانه و موسیقی و آواز جدا می کرد و می بُرد تا ته طراوت پنج و شش ساله گی و نازک تر و شفاف تر از آن بود که به تحلیل قلم خبرنگاران نشریه ی زنانه و آن روزنامه ی مردانه و آن یکى مجله ی همگان در بیاید ...

راویان اخبار برای فروش کالای خود ، دوست داشتند او را در زنده گی خصوصی ، زنی افسرده و مظلوم و ستم کشیده معرفی کنند.خوب گویا ما مشرقی ها ، همه چیز را از دریچه ی ترحم و دل سوزی زیباتر می بینیم اما او نه مظلوم بود و نه مغبون ، زیرا هر کسی که به او با ناخالصی و سوء نیت نزدیک می شد خودش در درجه ی اول لطمه می دید یا ضرر می کرد دوست نداشت کسی او را بزرگ تر از آن چه که هست به مردم معرفی کند.او هرگز برای خودش رزومه های کتبی و شفاهی و مدرکِ تحصیلى دروغین نتراشید .پرونده ی بی نیازی و آزاده گی اش بالاتر از قله های این اطوارهای نازل و معمولی پرواز می کرد و هیچ وقت هم با وصله زدن خودش به دامن این و آن گروه سیاسی و آن دسته ی بزمی و یا رزمی برای هنرش حمایت کننده نتراشید ، قدش بلندتر از آن بود که شخصیتى یا گروهی بتواند برایش سرسایه شود. آن وقت این سروِ هنر و این کوهِ اعتماد به نفس ، صد و پنجاه وهشت سانتی متر قد و چهل و پنج کیلو وزن بیش تر نداشت.جالب ترین و مهم ترین خاصیت گوگوش از نظرِ من ، قوه ی تمیز او در کار هنریش بود . گوگوش اَوَلن فرق بین عشق ورزیدن به هنر و شهوت را به درستی می دانست عشق به معنی تلاش مداوم از راه درست برای پیشرفت ، و شهوت به معنیِ انجام هر کاری و رفتن به هر جایى به هر قیمت برای کسب شهرت . گوگوش ، عشق را تا بی نهایت داشت و شهوت ورزیدن در هنر را از وجودش ریشه کن کرده بود.»

 

ازدواج سوم

گوگوش در سال 1356 ، با آقایى به نام همایون مصداقی که صاحبِ چندین شرکت بیمه بود آشنا شد و بعد از مدتی با وی ازدواج کرد. تا چندین ماه قبل از انقلاب و در روزهای حکومت نظامی در ایران ، که کارهای هنری و به ویژه موسیقى تعطیل بود گوگوش به همراه همسرشبه فرانسه رفت و بعد از آن به سویس رفت که به پسرش که در آن جا درس می خواند سر بزند. پس از چندی ، برای افتتاح یک کلاب به لس انجلس دعوت شد که اقامت شان در لس انجلس دو ماه و نیم طول کشید و در همان زمان نیز نظام حاکم بر ایران دچار دگرگونی شد . جریانات کمپ دیوید ، رفتن شاه فقید از ایران ، بسته شدن فرودگاه مهرآباد و ورود خمینى به ایران باعث شد که اوضاعِ ایران به کُلی تغییر یابد و به دنبال این تغییر ودگرگونی ، گوگوش که در لس انجلس به سر می بُرد دچار نوعی بلاتکلیفى شد . از طرفی ، نه پولی به همراه خود آورده بود که با آن زنده گی خود را بگذراند و همه ی اموالش در ایران بود و نه می توانست به ایران باز گردد ومثل سابق برنامه اجرا کند ، چون در نظام جدید حاکم بر ایران آواز خواندن برای خانم ها به کُلی ممنوع بود و با هنرمندان رژیم گذشته به خصوص باخانم های آواز خوان رفتار خوبی نمی شد و عین حال ، اطرافیانش به او می گفتند که اگر به ایران برگردی اعدام خواهی شد. این دلایل سبب شد که گوگوش در لس انجلس بماند و بدین ترتیب ، یک شب اجرای برنامه در کلاب تازه افتتاح شده ، به پانزده برنامه کشیده شد و این درحالی بود که حتی دست مزدش را نیز نپرداختند. گوگوش و همسرش به ناچار ، با یاری یکى از دوستان شان به نیویورک رفتند و دو ماه و نیم هم در نیویورک اقامت داشتند و در این جا گوگوش با یک تصمیم ناگهانی ، قصد باز گشت به ایران را کرد و بدون این که به فکر عواقب این کار باشد به ایران باز گشت.

امان از روز ِ بی روزن

پس از ورود گوگوش به ایران ، به سفارش یکى از همکارانش به نام مسعود فرد منش که آن روزها شغل بسیار مهمی در فرودگاه مهرآباد داشت بدون این که به او آزاری برسانند از فرودگاه به منزل مادرش رفت چون خانه ی شخصی اش را به خوابگاه دانشجویان واگذار کرده بودند. اوایل سال 1358، گوگوش به زندانِ اوین احضار شد ، نه تنها گوگوش ، بلکه چندین هنرمند دیگر نیز به همراه او توسط اطلاعیه ای که در روزنامه های کیهان و اطلاعات چاپ شده بود برای باز جویى احضارشدند.این بازجویى ها چهار بار پشت هم اتفاق افتاد تا این که درآخرین بازجویى که بعد از تعطیلات نوروز 1359 بود از گوگوش تعهد گرفتند که تحت هیچ شرایطى فعالیت هنری نداشته باشد ، و به عبارتی ، صدا ، تصویر و حضورش قدغن شد. بعد از این ماجرا ، یک بار دیگر هم به کمیته ی هفت حوض نارمک احضار شد و باز هم بار دیگر به دایره ی منکرات احضارش کردند به ساختمانی در خیابان وُزرا . پس از بازجویى ، یک ماه در زندان به سربُرد که این دوره ی زندان ، با بازجویى های مکرر شبانه همراه بود از ساعت نه شب تا سه نیمه شب. پس از رهایى از زندان ، زنده گی گوگوش در روزهای جنگ و پس از آن در سکوت و انزوا سپری می شد و بعد از دوازده سال زندگی مشترک با همایون مصداقی ، در سال 1368 از هم جدا شدند.

در این دوران که گوگوش در ایران به سر می بُرد ، قرار شد که درامریکا فیلم و سریالی بر اساس زنده گی گوگوش ساخته شود که حتی سناریوی آن را یکى از معروف ترین چهره های تلویزیون ایران نوشته بود و با کامبیز پسر گوگوش هم در این زمینه صحبت و مذاکره شده و مقدمات کار نیز فراهم شده بود ، اما بنا به دلایل مختلف این فیلم و سریال ساخته نشد.

 

تاجیکستان

مردم تاجیکستان ، علاقه ی زیادی به گوگوش دارند و مداوم کارهای هنری و زنده گی او را دنبال می کنند این عشق به گوگوش تا جایى ست که آقای امامعلی رحمانف ، رییس جمهور تاجیکستان ،روز تولد گوگوش را در تاجیکستان روزِ ملی اعلام کرد و در این روز جشن های ملی در سراسر تاجیکستان برپا می شود و تلویزیون ملی تاجیکستان ، برنامه های ویژه ای به مناسبت میلاد گوگوش پخش می کند.در سال 1369 ، آقای محی الدین عالم پور از تاجیکستان ، به دلیلِ عشقِ مردمش به گوگوش به ایران آمد شاید که بتواند گوگوش راپیدا کند و خبری از او برای مردم تاجیکستان تهیه کند. آقای عالم پور پس از جست و جو و تلاش بسیار ، گوگوش را دید و پس از سال ها ، مصاحبه ای با این هنرمند بزرگ انجام داد و عکس های جدیدی از او گرفت و به مردم تاجیکستان پیشکش کرد.وی زمانی که به تاجیکستان بازگشت ، این مصاحبه را به صورت کتابی به نام مسافر راه عشق منتشر کرد. یک سال بعد ، کتاب دیگری از آقای عالم پور در باره ی زنده گی گوگوش منتشر شد با نام روزگار تلخ و شیرین گوگوش که این کتاب مورداستقبال شدید مردم تاجیکستان و فارسی زبانان آسیای میانه قرار گرفت .آقای عالم پور ، در زمستان سال 1995 میلادى به ضرب گلوله ی فردی ناشناس ، از دنیا رفت . روحش شاد.

 

وقت خوش پرواز

گوگوش هم چنان در سکوت و انزوای خویش زنده گی می کرد تا این که درسال 1370 با مسعود کیمیایى کارگردان صاحب نام سینماى ایران ، ازدواج کرد و پس از نُه سال که از زنده گی مشترک شان می گذشت اتفاق تازه ای در زنده گی اش رُخ داد.یک شرکت فیلم سازی در ایران ، از طریق مسعود کیمیایى، پیشنهاد بازی در فیلم به او داد .گوگوش تعهد کرده بود که هیچ گونه فعالیت هنری نداشته باشد اما قرار نبود که این فیلم ها در ایران تهیه شود.گوگوش پیشنهاد بازی در فیلم را پذیرفت و قرارداد بازی در چهارفیلم بسته شد . تهیه کننده ی فیلم ها به گوگوش گفت که باید بیرون از ایران کار کنیم تا جلوی مزاحمت ها و اشکالاتی که می تواند پیش بیایدگرفته شود ، گفت ، بهتر است این جا نباشیم کار را تمام می کنیم و این ها را درمقابل عملِ انجام شده قرار می دهیم ، یعنی همان کاری که برای دیگر هنرمندان قدیمی کرده بودند بعد از بسته شدن قرار داد فیلم ، صحبت کنسرت را پیش کشیدند و قرار داد کنسرت نیز در ایران بسته شد و گوگوش بعد از پرداخت مبلغ مالیاتی که به وزارت دارایى بدهکار بود موفق به گرفتن گذرنامه شد. هدایت فیلم ، بعد از امضای قرارداد ، خود را کنار کشید و گوگوش را به شخصی به نام منوچهر خوش زبان سپرد .خوش زبان ابتدا با نام دیگری به گوگوش معرفی شد با این شرح که ، این آقا در کانادا اقامت دارند و امور مربوط به سفر ما را انجام می دهند.

گوگوش در این باره می گوید : «من اولین بار او را در مقابل اداره ی گذرنامه دیدم ، آمده بود که به گفته ی خودش ، پاسپورت مرا بگیرد و همان روز برای گرفتن ویزا به سفارت کانادا ببرد ، بعد ها خبردار شدم که به جای من در پاسپورتم امضا کرده ، یعنى نوشته بود گوگوش ... در حالی که امضای من گوگوش نیست ، بعد هم با پاسپورت من رفته بود به پاریس تا برای برگزاری ی کنسرت قرارداد ببندد و بعد از دو سه روز هم برگشته بود ایران. بعدها که در کانادا بودیم یک آقایى به نام عباس ، سرو صدایش در آمد که گوگوش از طرف جمهوری اسلامی آمده و قبلش هم می خواستند با من قرارداد ببندند که من این کار را نکردم .بعد از سر وصدای این آقا در پاریس بود که من فهمیدم آقای خوش زبان به جای رفتن به سفارت کانادا به فرانسه رفته وپاسپورت مرا هم نشان این و آن داده که ببینید گوگوش دارد می آید واین هم پاسپورتش.« گوگوش در برابر عمل های انجام شده ی زیادی قرار گرفت . بعد از رسیدن به کانادا ، توسط یکی از دوستان دوره ی کودکی مسعود کیمیایى که همسرش یک وکیل امریکایى بود ، قرارداد فارسی که در ایران بسته شده بود را به انگلیسی برگرداندند و در ترجمه ی انگلیسی ، بعضی از موارد قرارداد هم تغییر کرد و قراردادی برای پنجاه و دو کنسرت در یک سال بسته شد.

گوگوش در بین اجرای کنسرت ها ، برای بازی در قیلم ، به همراه شوهرش مسعود کیمیایى به کوبا رفتند و دو ماه در آن جا بودند تا این که تهیه کننده ی فیلم خبر داد که اجازه ی ساخت فیلم را نمی دهند و به این ترتیب ، موضوع فیلم و بازی گوگوش در آن منتفی شد.

گوگوش در بدو ورودش به کانادا ، آلبومی به نام زرتشت ضبط کرد که آهنگ های این آلبوم در ایران ضبط شده بود اما صدای گوگوش برای این آلبوم درکانادا ضبط شد. این آلبوم توسط منوچهر خوش زبان با کمپانی به نام کیااینترتینمنت به بازار عرضه شد. کمپانی کیا اینترتینمنت ، چندی بعد به نوا مدیا تغییر نام داد !! گوگوش در طول یک سال و چند ماه ، کنسرت های با شکوه اش را در امریکا ،کانادا ، اروپا و دوبی اجرا کرد

گوگوش در غربت نیز گرفتار آدم های نا بکار و قرار دادهای عجیب و غریب شد و از سال 2003 تا 2005 باز هم در سرزمینى دیگر و به نوعی دیگر آواز خواندن او قدغن شد .

سرانجام در تابستان سال 2005 ، صدای گوگوش برای بار دوم آزادشد و گوگوش در هفدهم سپتامبر سال2005 کنسرت بسیار با شکوهی در سالن فروم لس انجلس برگزار کرد.

گوگوش از سال 2003 تا 2005 سه آلبوم ترانه به دوست داران خود پیشکش کرد.

گوگوش دو نوه ی زیبا به نام های دارا و مایا دارد و مایا کوچولو ، شباهت زیادی به کودکی گوگوش عزیز دارد.

 

آلبوم‌ها

پیش از انقلاب

 

 

  • مسبب (همراه با داریوش)
  • نیمهٔ گمشدهٔ من
  • فصل تازه
  • همسفر
  • جاده
  • مرداب
  • کویر
  • کوه
  • اگه بمونی، اگه نمونی
  • پل
  • ستاره آی ستاره
  • من و گنجشکای خونه
  • لحظهٔ بیداری
  • در امتداد شب
  • دو ماهی
  • دو پنجره
  • شناسنامه ۱
  • شناسنامه ۲

پس از انقلاب

  • آلبوم آخرین خبر: آهوی عشق – دلکوک – اتاق من و…
  • ۱۳۸۵ - مانیفست -شامل ترانه‌های: آی مردم مردم – نجاتم بده و…
  • ۱۳۸۷ - شب سپید – شامل ترانه‌های: اینترنشنال مدلی – شب سپید – مدلی همصدا – شک می‌کنم – طلاق و…
  • ۱۳۸۹ - حجم سبز – شامل ترانه‌های: آبی – باران-باغ بی برگی – دلم خواست -سزاوار-شب بی من – صدای سبز عش ق- گریه کنم یا نکنم – من و گنجیشکا- من همون ایرانم
  • آلبوم کیو کیو بنگ بنگ (شامل یک ترانه)
  • ۱۳۹۱ - اعجاز – شامل آهنگ‌های نازنین بیقرار، اعجاز، برای من، حس مبهم، نمی دونی، نگوبدرود، بهشت، بی من و تو، نقطهٔ پایان، هیاهو (۱۳۹۱-۲۰۱۲)

 

 

فیلم‌ها

 

  • ۱۳۵۷ - امشب اشکی می‌ریزد
  • ۱۳۵۶ - در امتداد شب کارگردان: پرویز صیاد. دیگر بازیگران: سعید کنگرانی - محبوبه بیات، ناصر ممدوح، جهانگیر فروهر
  • ۱۳۵۵ - نازنین
  • ۱۳۵۵ - ماه عسل دیگر بازیگران: جمشید مشایخی، بهروز وثوقی، حمیده خیرابادی، رضا کرم رضایی
  • ۱۳۵۴ - همسفر دیگر بازیگران: بهروز وثوقی، حمیده خیرابادی، رضا کرم رضایی
  • ۱۳۵۴ - شب غریبان دیگر بازیگران: شهرام شب پره، آرمان، جلال
  • ۱۳۵۳ - ممل آمریکایی دیگر بازیگران: بهروز وثوقی، حمیده خیرآبادی
  • ۱۳۵۱ - بی‌تا کارگردان: هژیر داریوش دیگر بازیگران: عزت الله انتظامی، پروانه معصومی
  • ۱۳۵۰ - احساس داغ دیگر بازیگران: ایرج رستمی، اسدالله یکتا
  • ۱۳۵۰ - قصاص دیگر بازیگران: ملک مطیعی، پوری بنایی، فیروزه
  • ۱۳۵۰ - آسمون بی ستاره دیگر بازیگران: منوچهر وثوق، جمشید مشایخی، صابر آتشین،سپهرنیا
  • ۱۳۴۹ - پنجره دیگر بازیگران: بهروز وثوقی، توران، جهانگیر فروهر
  • ۱۳۴۹ - جنجال عروسی دیگر بازیگران: رئوفی، مرتضی احمدی، گیتی فروهر
  • ۱۳۴۹ - طلوع دیگر بازیگران: جمشید مشایخی، فخری خوروش
  • ۱۳۴۸ - گناه زیبایی دیگر بازیگران: علی آزاد، اسدالله یکتا، لیلا فروهر
  • ۱۳۴۷ - شب فرشتگان دیگر بازیگران: کتایون، گیل، نادره، صابر آتشین
  • ۱۳۴۷ - سه دیوانه دیگر بازیگران: |سپهرنیا، رئوفی، جهانگیر فروهر
  • ۱۳۴۷ - ستاره هفت آسمون
  • ۱۳۴۶ - دروازه تقدیر دیگر بازیگران: فروزان، همایون، لیلا فروهر، ایران قادری، ایرج رستمی
  • ۱۳۴۶ - چهار خواهر دیگر بازیگران: شهلا، لیلا فروهر، شهین
  • ۱۳۴۶ - گنج و رنج دیگر بازیگران: شهین، صابر آتشین
  • ۱۳۴۶ - در جستجوی تبهکاران دیگر بازیگران: علی آزاد، محمد فرزین
  • ۱۳۴۵ - گدایان تهران دیگر بازیگران: فردین، ایمانوردی، ظهوری، همایون، پوران، سپهرنیا
  • ۱۳۴۵ - حسین کرد دیگر بازیگران: ناصر ملک مطیعی، منوچهر نوذری، نادره، منوچهر وثوق، صابر آتشین، ظهوری
  • ۱۳۴۵ - فیل و فنجان دیگر بازیگران: همایون، دلیله نمازی
  • ۱۳۴۴ - شیطون بلا دیگر بازیگران: همایون، دلیله نمازی، داریوش طلایی (بازیگر)
  • ۱۳۴۲ - پرتگاه مخوف دیگر بازیگران: جلال، حیدر صارمی، دلیله نمازی
  • ۱۳۳۹ - بیم و امید دیگر بازیگران: محسن مهدوی، غلامحسین مفیدی
  • ۱۳۳۹ - فرشته فراری دیگر بازیگران: احمد فهمی، صابر آتشین، احمد قدکچیان

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

فرامرز اصلانی

 

6p9fhaek0xqvy84jjihq.jpg

 

فرامرز اصلانی خواننده ، نوازنده و آهنگساز متولد ۱۳۳۱ در تهران است .

او ترانه ‌ها و موسیقی‌ اش را عمدتا خود می نویسد و آن را به همراه سبك مخصوص گیتار و آوازش اجرا می‌كند.

 

وی پس از پایان تحصیلات به روزنامه‌ نگاری پرداخت و مقالات بسیاری را به زبان های انگلیسی و فارسی منتشر كرد.سپس به ایران بازگشت و فعالیت خود را یكی از دو روزنامه معتبر انگلیسی آن سال ‌ها در ایران به نام "Tehran Journal" آغاز کرد.در سال 1977 او مورد توجه رئیس كمپانی CBS در تهران قرار گرفت و نخستین مجموعه از آثار موسیقی خود را تحت عنوان "دل مشغولی‌ها" به همراه كمپانی CBS منتشر كرد،كه به سرعت توانست جزو پرفروش ترین آثار موسیقی در آن سال قرار گیرد.

 

پس از انقلاب سال 1979 او به همراه خانواده‌اش ایران را ترك کرد و در انگلستان سكنی گزید.

در آنجا به طور همزمان فعالیت‌های مطبوعاتی و موسیقی‌ اش را پی گرفت.

هر دو فرزند او به نام‌های فدرا و ركسانا نیز مثل پدر در حوزه موسیقی فعالیت می‌كنند.

یکی از مهم ‌ترین آثار اصلانی که در ایران هم به شهرت فراوانی رسید آلبوم "روزهای ترانه و اندوه" بود.

 

صدا و تکنیک خوانندگی او از دیگر خواننده‌های هم‌ نسل خود متفاوت است.

صدایش از بخش درونی حنجره به نرمی ادا می‌شود که در آخر ممتد و لرزان می‌شود. همچنین گاهی فراز و فرودهایی به صدای خود می دهد، اصلانی این کار را به بهترین شکل انجام میدهد.

خواننده ای که شعر هایش را یا خود می سراید و یا از شعرای ناب ایران زمین انتخاب میکند.

موسیقی فرامرز اصلانی در داخل ایران اجازه پخش ندارد، اما برخی آهنگ‌های او از جمله "الا ای آهوی وحشی کجایی" با شعری از حافظ بارها از رادیوی جمهوری اسلامی ایران پخش شده‌ است.

 

آثار

روزهای ترانه و اندوه

به یاد حافظ

دل مشغولی ها

رومی ( با داریوش و رامش )

خط سوم

 

لینک به دیدگاه
  • 4 هفته بعد...

حمیرا

 

04o5gjq0sdkvtetpq9np.jpg

پروانه امیرافشاری در ۱۳۲۳در تهران به دنیا آمد. وی از خانواده بانفوذ و سرشناس امیرافشاری که اصالتی آذری دارند می‌باشد. پدر ایشان مالک ۱۵۰ شهر و روستا در منطقه شرق ایران و توابع طالقان بودند. از همان کودکی حمیرا خانه آنها به افتخار افراد بانفوذ حکومتی شاهد مراسم بزرگ با حضور هنرمندان نامی آن زمان مثل قمرالملوک وزیری روح انگیز بنان ملوک ضرابی و … بود که همین انگیزه اولیه دختر خانواده برای رو آوری به آواز شد .

حمیرا به دور از چشم پدر و با تشویق همسر روشن فکر و تازه از آلمان بازگشته خودبا نام نویسی در تست صدا در شورای رادیو آن زمان حیرت و تحسین اعضا شورا را سبب شد و پس از آن تحت تعلیم استاد علی تجویدی و بانو ملوک ضرابی قرار گرفت.

در سن ۲۰ سالگی به یک خواننده تمام عیار تبدیل شد. در همان سن آوازی را در دستگاه سه گاه با آهنگسازی علی تجویدی و شعری از بیژن ترقی به نام صبرم عطا کن را اجرا کردند که در کتاب ترانه‌های ماندگار این اثر به ثبت رسیده است .وی به علت مخالفت پدر با نام مستعار حمیرا فعالیت حود را آغاز کرد اما پدر وی صدای دختر خود را می‌‌شناسد و اینکه آوازه خوان بودن دختر خود را دور از شان خانوادگی خود می بیند همه صفحات موجود در بازار تهران را خریداری کرده و در خانه خود انبار می کند و طلاق دختر خود را از همسرش می‌‌گیرد و به مدت یک سال دختر خود در خانه زندانی می‌‌کند.

بعد یک سال در طی یک سفر اروپایی که برای جناب امیرافشاری پیش می‌‌آید حمیرا که از حمایت مادر خود برخوردار بود به کار خود ادامه می‌دهد(توضیح : دومین اثر مشترک حمیرا ، تجویدی و ترقی ترانه ایست به نام ” سرگردان” در گوشه ی موالیان ازگوشه های مهجور دستگاه همایون . پشیمانم بعدا ساخته شد که به دلیل مدولاسیون زیبایی که از همایون به سه گاه تغییر مقام می دهد و باز میگردد باعث تحول عظیمی در موسیقی سنتی ایرانی می‌شود. منبع مطالب داخل پرانتز : سخنان زنده یاد استاد تجویدی)

پدر وی با آگاهی از اثر جدید دختر خود وی را از خانه طرد و از ارث محروم می‌‌کند. بعد از آن وی مدتی را در خانه پسرعمویش که همسر وی هما میرافشار ترانه سرای معروف بود به سر برد تا آنکه با استاد پرویز یاحقی ازدواج می‌‌کند. صدای ایشان قابلیت سوبرآنو از ابتدا تا اوج را دارد که از کمیاب‌ترین نوع صداها می‌‌باشد .ایشان مدت شش یا هفت سال همسر آهنگساز به نام ایرانی پرویز یاحقی بودند که در این دوره زناشویی آثار ماندگاری با شعرهایی ار بیژن ترقی و آهنگ های از یاحقی همچون مرانفریبی هدیه عشق بهار نورسیده مراتنها نگذاری پنجره‌ای به باغ گل و … اجرا کرده است.

وی بعد از انقلاب چند ماه در زندان به سر برد و با پرداخت مالیاتی معادل سی هزار دلار آزاد شد همسر سوم وی که تا جر کراوات بود بعد از انقلاب عملا بیکار شد و بیمهری وی به حمیرا روز به روز بیشتر شد.

حمیرا تا اواسط سال شصت خورشیدی در ایران ماند و بعد از گذراندن مزاحمت های فراوان در تهران به یکی از شهرهای شمالی نقل مکان کرد ولی نتاسفانه باز از طرف عناصر تندرو مورد اذیت و آزار قرار می گرفت لذا به ناچار بی آنکه مورد حمایت همسرش باشد به تنهایی و بصورت ناشناس با گریم در قالب یک پیرزن زشت رو با دختر دو ساله اش به نام هنگامه از مرز پاکستان از ایران خارج شد و از آنجا به اسپانیا و بعد از آن به کاستاریکا در امریکای مرکزی رفت. وی در کاستاریکا دچار افسردگی شدید شد. به صورتی که مدت یک سال تحت درمان روان پزشک بود. شوهر وی در این میان بدون توجه به همسر و فرزندش مستقیما به امریکا مهاجرت کرد .

حمیرا با کمک همسر پسر عمویش هما میرافشار به ایالت کالیفرنیا مهاجرت و با حمایت احمد مسعود کار هنری خود را از سر گرفت .و در سال هفتاد و هشت خورشیدی به تومور مغزی دچار شد که به صورت معجزه آسایی از اتاق عمل نجات یافت .وی همینک در شهر لوس آنجلس زندگی می‌‌کند.

نوع صدا و سبک موسیقایی

صدای ایشان دارای قابلیت سوپرانو را دارد که از نوع کمیاب ترین صداها می باشد. با تکیه بر نظر اساتید اهل فن حمیرا از محدود هنرمندانی ست که یک شبه ره صد ساله را پیموده است و با ارائه یک اثر با نام صبرم عطا کن تمامی هنرمندان شهرت یافته پیش از خود همچون عصمت باقرپور مشهور به دلکش و اشرف السادات مرتضوی مشهور به مرضیه و خاطره پروانه و هنگامه اخوان و پریسا را در سایه قرار داده و سبک نوی در موسیقی سنتی ایران که بعدها توسط اساتید موسیقی اصیل به نام حمیرایسم مشهور شد را در موسیقی کلاسیک رو به افول دهه چهل خورشیدی پایه گذاری کندو طراوت و تازگی خاصی به موسیقی سنتی ایران ببخشدو مهم‌تر از آن توانسته اند در طول چهل سال فعالیت هنری همیشه در اوج بمانند و جز چند سوپراستار مطرح موسیقی ایران باشند .

 

آهنگسازان

برخی از آهنگسازان نامی که با وی همکاری نموده اند عبارت‌اند از: استاد علی تجویدی – استاد پرویز یاحقی – استاد اسدالله ملک – استاد کامل علی پور – استاد محمد حیدری – استاد محمدجلیل عندلیبی – حسن شماعی زاده – بابک رادمنش – کاظم رزازان – صادق نوجوکی – استاد فضل الله توکل – استاد انوشیروان روحانی.

ترانه سرایان و شاعران آثار

حافظ – مولوی – بابا طاهر عریان – استاد رهی معیری – استاد بیژن ترقی – هما میرافشار – لیلا کسری مشهور به هدیه – جلیلی بیدار – عماد خراسانی – کمال خجند – گلچین معانی – معینی کرمانشاهی

لیست آثارکلاسیک ماندگار

(استاد تجویدی : صبرم عطا کن ، سرگردان ، پشیمانم ، بادلم مهربان شو، دنبال دل ، دیگر چه خواهی، شهنشاها، وقتی که عشق میاد، بازم آفتابی میشه ، دور از دیار ) به یاد روح انگیز . بگو چه بگویم . . مرانفریبی . هدیه عشق – بهار نورسیده بهار عشق من – محبت – ساز خاموش – دل خونه – محمد – درویشان – از دست عشق- بی وفایی – الهی بمیری –به خاطر تو – آهنگ محبت – می عاشقانه – گلهای تازه شماره ۱۴۵ با هم خوانی استاد محمودی خوانساری. و…

لیست آثار ماندگار پاپ

دریا کنار – پیرت بسوزه عاشقی – سرگردان – ده بهار – بی قرار – شمال – کوچ – امید – اینه دنیا – عالم عشق -هم زبونم باش – مسافر غریبه – ای دادبیداد – چوبکاری -در جستجو

لینک به دیدگاه
  • 2 ماه بعد...

لیلا فروهر

 

ogj5t1g3rjzpv0kz1eig.jpg

 

لیلا فروهر ستاره موزیک و سینمای ایران در چهارم اسفند ماه سال 1337 در شهر اصفهان و در خانواده ای هنرمند دیده به جهان گشود. پدرش جهانگیر فروهر اشراف زاده بود که به ارزشهای اشرافی پشت پا زد و وارد عرصه هنر و سینما شد . او در بیش از 80 فیلم سینمای ایران به ایفای نقش پرداخت .

 

مادرش فرنگیس فرحزادی نیز از بازیگران سینمای ایران به شمار می رود . لیلا از بدو تولد دوران کودکیش را با گامهای کوچکش در کنار پدر و مادر و نامهای بزرگ تاتر ایران همچون ارحام صدر بر تاتر سپاهان اصفهان سپری کرد . او در سال 1344 با فیلمهای “مراد و لاله ” و “خروس جنگی ” وارد سینمای ایران شد و با سن و سال کمی که داشت از پرکارترین هنرمندان ایران بشمار میرفت تا جایی که به او لقب ” کودک خردسال سینمای ایران ” را دادند.از درخشانترین فیلمهای لیلا فروهر میتوان به فیلم “سلطان قلبها” به کارگردانی محمد علی فردین اشاره کرد.بازی درخشان و هنرمندانه لیلا با همه کودکیش در این فیلم اعث شد فردین جشن تولد 9 سالگی لیلا را در سندیکای هنرمندان برایش برزار کند جشنی که لیلا از آن به عنوان بهترین هدیه زندگی خود یاد می کند . او تا سال 1358 در بیش از 45 فیلم سینمای ایران به ایفای نقش پرداخت.

لیلا در نوجوانی در محضر استاد تاجبخش به تعلیم آواز و سه تار پرداخت و در سن 14 سالگی جاودانه ترین اثرش را به نام “شمیم” با ارکستری 40 نفری و در کاباره میامی اجرا نمود و آغازگر راهی شد که تابه امروز ادامه دارد.

 

پس از انقلاب در نوامبر 1986 از ایران خارج شد و فعالیت هنری خود را در خارج از کشور با یاری خواهرش ” فریبا فروهر ” آغاز نمود. لیلا فروهر تا به امروز بیش از 20 آلبوم ترانه به بازار عرضه کرده و صدها کنسرت موفق در سراسر دنیا اجرا نموده که از باشکوترین و به یادماندنی ترین کنسرتهایش می توان به شب سوم اگست 2003 در سالن کداک تیتر اشاره کرد.شبی که همگان آن را به نام شب لیلا فروهر در دفتر خاطرات خود ثبت نمودند.

 

لیلا فروهر از معدود کسانیست که توانایی اجرای چندین سبک مختلف موسیقی را دارد. به همان زیبایی که ترانه های پاپ میوزیک می خواند به همان زیبایی آثار اصیل ایرانی را اجرا می کند و توانایی اجرای ترانه به زبانهای مختلف دنیا را دارد.او در سال 1996 آلبومی به نام “Plant Of Harmony” را بازار عرضه کرد که به بیش از 9 زبان ترانه اجرا نموده از جمله ارمنی،انگلیسی،ایتالیایی،عربی، افغانی،اسرائیلی،ترکی ، یونانی و ترانه های فولکلور ایرانی …

 

لیلا هنرپیشه قدرتمندیست ، او با استیج و نور و صدا از کودکی آشناست و استعداد بی نظیری در اجرای برنامه های زنده دارد….

 

لیلا فروهر در 19 آگست 2004 بر روی کشتی عشق آغاز زندگی مشترکش با یک ایرانی موفق و یک چهره آشنا و محبوب و مطرح ایرانی با اسی نبی جشن گرفت و تا به امروز زندگی با عشق را همراه با همسر و خانواده اش سپری می کند

 

فعالیت در تاتر:

1341 شروع بازیگری:

خروس جنگی(1344)

بخشی از فیلم شناسی:

مراد و لاله(1344)

چرخ فلک(1346)

دروازه تقدیر (1346)

چهار خواهر(1346)

سلطان قلبها(1347)

گناه زیبایی(1348)

لیلی و مجنون(1349)

میهمان(1356)

باغ بلور(1357)

 

آلبومهای لیلا فروهر(در آمریکا) :

Caltex Records Releases

1989: Hedieh (with Shahram Solati)

1991: Shaans

1995: Tapesh

1996: Saraab

1997: Love Songs

1997: Planet Of Harmony

1997: Dance Beat

1997: Attal Mattal (with Ebi)

1998: Love Story

1999: Didar (with Shahram Shabpareh)

1999: Yek Samado Do Leila (soundtrack from the play "Yek Samado Do Leila")

2000: Tasvir

2001: Story Of Yours, Story Of Mine

2003: Live In Concert At The Kodak Theatre

2005: A Kiss

Taraneh Record Releases

1993: Hamsafar

1994: Do Parandeh

Pars Video Releases

1988: Makhmal-e-Naaz

1998: Ghahremaanaane Vatan(with Andi and Dariush)

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

معین

wri5kutna38dmme35qu9.jpg

 

 

نصرالله معین (زاده ۱۳۲۶ در نجف آباد اصفهان) خواننده سرشناس پاپ ایرانی است. او بیشتر با نام معین شناخته می‌شود. وی هم‌اکنون مقیم آمریکا است و در شهر سانتا روزا، کالیفرنیا زندگی می‌کند.

 

زندگینامه

 

وی در خانواده‌ای ۱۳ نفره همراه با ۴برادر و۷ خواهر بزرگ شد. خانواده‌ای که از نظر مالی در سطحی متوسط قرار داشتند. معین همچون دیگر ستارگان به نام موسیقی کشور از همان دوران کودکی علاقه خود را به آواز، در خواندن قران و اشعار شعرای نامی ایرانی نشان داده بود.

 

معین در سن ۱۸ سالگی نزد بزرگترین اساتید آواز آن زمان همچون استاد تاج اصفهانی و استاد حسن کسایی به یادگیری گوشه‌ها و دستگاه‌های آواز ایرانی پرداخت.

دیری نگذشت که نام معین نه تنها در اصفهان بلکه در میان علاقه مندان به موسیقی در سراسر ایران شنیده می‌شد. وابستگی بیش از حد معین به زادگاهش سبب شد تا وی نتواند همزمان با دیگر خوانندگان هم سن و سال خود که در آن موقع در تهران مشغول بودند کار کند. همین مسئله باعث شد تا معین اولین کار خود را در سال ۱۳۵۹ با عنوان ""یکی را دوست میدارم"" روانه دنیای موسیقی کند. اما نکته مهم این بود که یکی را دوست میدارم با ترانه‌ای از مسعود امینی و آهنگی از معین آنچنان در میان مردم جا باز کرد که این اثر پس از مدتی کوتاه از مرز‌های ایران گذشت و توسط خوانندگان ایرانی که پس از انقلاب به امری مهاجرت کرده بودند خوانده شد.

هایده ، ابی و عارف از جمله معروف ترین این افراد بودند.

 

معین یک شبه راهی را که بسیاری برای ان سال‌ها کار کرده بودند پیموده بود و اینک به آوازه خوانی نامی تبدیل شده بود. معین پس از انقلاب و حتی بعد از اجرای اولین کار خود همچنان به علت وابستگی‌های خویش در ایران مانده بود، اما دیگر چاره‌ای جز ترک وطن نداشت.

 

معین به سال ۱۳۶۰ ایران را با هدف رسیدن به آمریکا به مقصد اسپانیا ترک کرد. شاید بهترین خاطره از این ماجرا ترانه ""حیران"" سروده اردلان سرفراز است که در همان سال‌های انقلاب و اوج گیری معین به وی تقدیم شد. که درآن اردلان پس از صحبت از اوضاع موجود در کشور پس از انقلاب به صدای معین اشاره می‌کند که در این تنهایی مطلق فقط دست تو بر در زد و از خروج اجباری معین از کشور می‌گوید (این ترانه بعدها توسط معین با اهنگی از خودش خوانده شد).

معین مدتی در اسپانیا اقامت داشت ودر آنجا به اجرای برنامه در کلوپ‌ها پرداخت. پس از مدتی و به کمک دوستان خود و همچنین همکاری خانم هایده راهی آمریکا شد تا معین وارد مرحله دیگری از کار هنری خود شود. مرحله‌ای که باید دور از وطن در دیار غربت سپری می‌شد.

 

معین در سال ۱۳۶۲ اولین آلبوم مستقل خود را با نام "می‌پرستم" از شرکت ترانه راهی بازار کرد. می‌پرستم با ترانه زیبایی از معین و آهنگ کاظم رزازان به همراه دیگر آهنگ‌های البوم توانست تا فروش بالایی را برای اولین البوم معین داشته باشد. معین در کنار هایده تشکیل یک زوج هنری بسیار حرفه‌ای را داده بودند و البوم "گل‌های غربت" با صدای این دو توانست پرفروش ترین آلبوم سال شود اما این زوج هنری با فوت هایده از میان رفت، که این مسئله ضربه‌ای جبران ناپذیر به موسیقی ایرانی وارد کرد. معین یک بار دیگر توانست با آلبوم پریچه در سال ۱۳۶۴ با اهنگ‌هایی از فرید زولاند و بیژن مرتضوی

پرفروش ترین آلبوم سال را منتشر کند. پریچه اثری ماندگار از معین با ترانه‌ای از اردلان سرفراز که به یاد مادر سروده شده بود.

 

معین در سال ۱۳۶۸ در سن ۳۸ سالگی با خانمی ایرانی در آمریکا ازدواج کرد. وی در همان سال آلبوم "صبحت بخیرعزیزم" را روانه بازار کرد. دوسال بعد یعنی در سال ۱۳۷۰ اولین فرزند معین متولد شد ، و شاید تاثیر ترانه زیبای پریچه سبب شد تا معین نام دخترش را پریچهر بگذارد . در همان سال آهنگ "سکه" به عنوان هدیه نوروزی معین پخش شد، و پس از ان آلبوم "تولد عشق" را راهی دنیای موسیقی کرد. بی شک ماندگار ترین ترانه این البوم اثر((میلاد)) است . ترانه‌ای بی نظیر از همایون هوشیار نژاد در کنار آهنگی از حسن شماعی زاده سبب شد تا معین یک بار دیگر هنر خود را به رخ بکشاند.

 

معین در سال ۱۳۷۴ از همسر خود جدا شد، و تا مدتی در تنهایی به سر برد. وی در سال ۱۳۷۸ مجددا ازدواج می‌کند اما این بار با خانمی کانادایی به نام پانته آ ، که حاصل ان دختری دیگر به نام ستاره بود . انتشار البوم" پرواز" در سال ۱۳۷۹ پرواز شکوهمندانه دیگری بود برای معین در آسمان هنر ایرانی . ۱۳۸۱ انتشار البوم "لحظه‌ها" ، آلبومی که در سطحی فوق العاده و بالاتر از موسیقی زمان خویش منتشر شده بود اثر لحظه‌ها با آهنگی خاص و کاملا حرفه‌ای از حسن شماعی زاده و آوای معین کار را به اثری ماندگار در موسیقی ایرانی تبدیل کرد . بی شک در آن زمان کسی نمی‌دانست برای شنیدن آلبوم بعدی معین باید چیزی در حدود شش سال انتظار بکشد .

 

معین یک بار دیگر در سال ۱۳۸۲ طعم تلخ جدایی را چشید و از همسر خود طلاق گرفت. وی در همین سال‌ها یکی از برادران خویش (فتح الله) را نیز از دست داد . این جریانات سبب شد تا نزدیک به یک سال از موسیقی کناره گیری کند . در اواخر سال ۱۳۸۳ معین شرایط روحی خود را بدست آورد و برای انتشار آلبوم بعدی خود آماده شد. در این میان حجم بالای کارهای ارائه شده به معین و مسائل دیگر از جمله حساسیت معین برای ارائه آلبوم ماندگار دیگر سبب شد تا انتشار آن مرتبا به تعویق بیافتد . اما معین در این میان ۳ کار از آلبوم خود به نام‌های خوشبینی ، طلوع و بت پرست را منتشر کرد .

 

پاییز سال ۱۳۸۶انتشار البوم طلوع . معین دوباره برگشته بود با کارهایی رویایی و..... آلبومی با همکاری اساتیدی چون بابک بیات ، فضل الله توکل ، صادق نوجوکی ، کاظم عالمی ، بابک رادمنش

 

آلبوم ها

 

طلوع (۲۰۰۷ / ۱۳۸۶)

لحظه‌ها (۲۰۰۲ / ۱۳۸۱)

پرواز (۲۰۰۰ / ۱۳۷۹)

معما (۱۹۹۸ / ۱۳۷۷)

پنجره (۱۹۹۷ / ۱۳۷۶)

تولد عشق (۱۹۹۶)

گلهای غربت (۱۹۹)

مسافر (۱۹۹۵)

نماز (۱۹۹۲)

خاطره 7 (همراه شهره صولتی) (۱۹۹۲)

صبحت بخیر عزیزم (۱۹۹ / ۱۳۶۸)

پریچهر (۱۹۹۲)

به تو می اندیشم (۱۹۹۰)

اصفهان (۱۹۹۰)

عاشق تر از من چه کسی

بی بی گل ۱۹۸۸

کعبه ۱۹۸۸

سفر

آرزو ۱۹۸۷

هوس (۱۹۸۵)

ترانه سال (همراه هایده و مهستی)

یار دگر

می پرستم (۱۳۶۲)

یکی را دوست می دارم (۱۹۸ / ۱۳۵۹)

لینک به دیدگاه
  • 4 هفته بعد...

سیاوش قمیشی

 

78gj53m1q1vjtqclqn74.jpg

 

سیاوش قمیشی (زادهٔ ۲۱خرداد ۱۳۲۴، دزفول) ترانه‌سرا، خواننده و آهنگساز ایرانی مقیم لس‌آنجلس است. قمیشی تاکنون بیش از ۱۸ آلبوم موسیقی منتشر کرده‌است. او دارای مدرک کارشناسی ارشد موسیقی در رشته جاز کلاسیک است.

 

سیاوش قمیشی کوچکترین فرزند خانوادهٔ خویش است و در دزفول بدنیا آمد. قمیش نام منطقه‌ای نزدیک به دزفول است که اصلیت پدرش (مصطفی قمیشی) به آنجا باز می‌گردد. سیاوش در سن ۹ ماهگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت نمود. در کودکی به پیانو و گیتار علاقه داشت و نواختن آن‌ها را آموخت. در ۱۳ سالگی برای اولین بار در هتل قو با ارکستر چند اجرا انجام داد. در ۱۴ سالگی اوّلین آهنگ خود را با نام «ای قایقران به کجا می‌روی» را برای ضیاء خوانندهٔ معروف آن سال‌ها ساخت.

 

در همان سال به لندن نزد خواهر و برادرهایش مهاجرت نمود. بعد از اخذ مدرک دیپلم وارد دانشگاه سلطنتی موسیقی لندن شد و از آنجا با مدرک کارشناسی ارشد موسیقی در رشته جاز کلاسیک، فارغ التحصیل شد. در سال‌های بعد در چند گروه موسیقی شروع به فعالیت نمود. قمیشی در سن ۲۵ سالگی به تهران بازگشت. در ایران با همکاری شهرام شب‌پره و همایون جلالی در گروه‌های موسیقی مختلفی شروع به کار کرد.

 

در سال ۱۳۵۷ و پس از انقلاب ایران (۱۳۵۷) به همراه تعداد زیادی از هنرمندان مختلف از ایران به لس‌آنجلس مهاجرت نمود. در سال ۱۳۶۱ اولین آلبوم که که تلفیقی از آهنگ‌های گذشته بود منتشر شد. پس از آن او تا مدت‌ها به کار آهنگسازی روی آورد و در سال ۱۳۷۱ با همکاری مسعود فردمنش آلبوم حکایت را منتشر کرد. او پس از آن تاکنون ۱۶ آلبوم دیگر منتشر کرد.

 

 

آهنگسازی برای دیگران

وی برای خوانندگانی چون ابی، احمدرضا نبی‌زاده ، افشین مقدم، اندی، بتی، داریوش، ستار، ضیاء، شاهرخ، شهرام شب‌پره، شهرام صولتی، شهره صولتی،حبیب،معین ،شهریار، عارف، فرزین، لیلا فروهر، مارتیک، منصور، مهرداد، ناهید , هومن گنجور و فیروزه نیز آهنگ‌هایی ساخته‌است.

بسیاری از ترانه‌هایی که سیاوش قمیشی، آهنگسازی آن‌ها را بر عهده داشته است، دارای تنظیم متفاوتی نسبت به ترانه‌های همزمان خود بوده‌اند. حال و هوای موسیقی راک، جاز، بلوز و ترنس در اکثر کارهای او مشهود است.

سیاوش قمیشی در یکی از مصاحبه‌های خود با شبکه پی ام سی گفت: موزیک پاپ ایران تنها تحت تاثیر ویگن بوده و در جایی دیگر به این نکته اشاره کرد که در سنین نوجوانی ویگن برای اولین بار روش کوک کردن گیتار را به او آموخته است.

 

آلبوم های استودیویی

یادگاری ۱۳۸۹

رگبار ۱۳۸۷

غروب تا طلوع (ریمیکس) ۱۳۸۶

روزهای بی‌خاطره ۱۳۸۵

بی‌سرزمین‌تر از باد ۱۳۸۲

نقاب ۱۳۸۱

حادثه ۱۳۸۰

شکوفه‌های کویری ۱۳۷۹

قاب شیشه‌ای ۱۳۷۷

قصهٔ امیر ۱۳۷۶

هوای خانه ۱۳۷۵

قصهٔ گل و تگرگ ۱۳۷۴

شهر زیبای خورشید ۱۳۷۴

تاک ۱۳۷۳

خواب بارون ۱۳۷۲

حکایت ۱۳۷۱

فرنگیس ۱۳۵۳

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...