رفتن به مطلب

آموزش هایی که هرگز ندیدیم


p mehdi q

ارسال های توصیه شده

بازم سلام

 

خوبین؟:w16:

 

از نظر من اقتصاد در کشور ما یکی از مسائلی هست که کمترین آموزش روی اون انجام شده و یکی از دلایل بی کاری و ازدواج های دیر هنگام جوونها ،همین ندونستن علم اقتصاده

 

ما از وقتی که بچه بودیم بهمون گفتن بچه درس بخون ... درس نخونی باید بری حمالی!

 

هی خوندیم و خوندیم .. اگه یه مرور از دوران راهنمایی بکنیم ...میبینیم که چه مطالب علمی در زمینه ی فیزیک و شیمی و زیست شناسی مطالعه شده.. اما همینطور که بزرگ و بزرگ تر شده ایم یک کمبود رو در خودمون حس میکنیم

و اون عدم تونایی در کسب درآمده

ما همه در دوران راهنمایی قوطی کبریت ساختیم ! اما معلمامون به ما نگفتن حالا برید چند تا بسازید و به فامیلا و همسایه هاتو بفروشین

 

هیچ کس آموزش نداد که از چیزایی که میخونین باید زود استفاده کنید و ازش کسب در آمد کنید ... زود یعنی یک ماهه دیگه! نه 30 سال دیگه! اینو نگفتن .. چون خودشون بلد نبودن... اونا هم گناهی نداشتن.. اونا هم فقط یاد گرفته بودن بدون اینکه ازش استفاده ی مالی کنن

 

بچه ها فقط از پدر و مادرشون پول میگیرن و لوازم مورد استفاده شون رو میخرن.. اما هیچ کس به اونها یاد نداد که برید تولیدی یا عمده فروشی این لوازم رو پیدا کنید و به قیمت ارزون بخرین و بیاین به دوستاتون بفروشین

 

نتیجه ش اینه که خیلی از مغازه دار های امروز ما بلد نیستن که از کجا بخرن که ارزون تر براشون تموم شه .. در نتیجه گرون تر میفروشن! باور میکنید که بیشتر دلال ها درآمدشون به خاطر اینه که فروشندگان بلد نیستن که از کجا باید خرید کنن؟

 

خیلی از تولید کننده های امروز، کسایی هستند که از سن کم کارگری کردن.. یعنی از سن کم تجربه کردن و یاد گرفتن اصول رو .. اما همین پارامتر هم دیگه از خانواده های ایرانی حذف شده و دیگه کسی بچه شو از سن کم نمیفرسته شاگردی!

 

 

میشه شما هم در این زمینه با من هم صحبت شین؟:icon_redface:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

یه بخشی از حرفاتون رو قبول دارم اما در مورد بعضی از مسائل هم بستگی به هوش اقتصادی طرف داره قرار نیست که هر چیزی رو بگن شیوه درستش اینه که یه زمینه ای بچینن واست بقیه اش رو خودت بری.

کارگری کردن از سن کم به نظرم اصلا چیز خوبی نیست چون بچه باید تو بچگی از یچه بودنش لذت ببره. سن کارکردن و کسب تجربه اش هم میرسه اون موقع باید بچه توانایی اینو داشته باشه که خودشو ببنده وگرنه خیلی ها هستن از سنین کم کارگری کردن تا آخرین لحظه ای هم که کار میکردن بیشتر از یه کارگر نشدن:ws37:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
یه بخشی از حرفاتون رو قبول دارم اما در مورد بعضی از مسائل هم بستگی به هوش اقتصادی طرف داره قرار نیست که هر چیزی رو بگن شیوه درستش اینه که یه زمینه ای بچینن واست بقیه اش رو خودت بری.

کارگری کردن از سن کم به نظرم اصلا چیز خوبی نیست چون بچه باید تو بچگی از یچه بودنش لذت ببره. سن کارکردن و کسب تجربه اش هم میرسه اون موقع باید بچه توانایی اینو داشته باشه که خودشو ببنده وگرنه خیلی ها هستن از سنین کم کارگری کردن تا آخرین لحظه ای هم که کار میکردن بیشتر از یه کارگر نشدن:ws37:

 

من دقیقا از لفظ شاگردی استفاده کردم که فرقش با کارگری مشخص بشه .. شاگردی یعنی دیدن آموزش و مهارت ها برای درک بهتر از شرایط موجود .. البته باید این شاگردی کردن هم کاملا هدفمند باشه و خانواده با هدف خاصی بچه شون رو وارد یه آموزشی بکنن ..

 

بچه باید تو بچگیش بچگی کنه درست .. اما بخشی از زندگی هر فرد باید به آموزش صرف بشه و من گفتم که آموزش های تئوری کافی نیست برای اینکه کسی بتونه کسب درآمد کنه

 

اما به طور کلی شاگردی کردن هم یه بخشی از کاره ... اینکه دانش آموزان باید بتونن فکر کنن و از چیزایی که یاد میگیرن بتونن در آمد زایی کنن خیلی مهمه .. کی باید بهشون یاد بده اینا رو؟

 

در مورد هوش اقتصادی میشه بیشتر توضیح بدین؟ یعنی امکان داره کسی یاد نگیره که چطور باید یه فعالیت اقتصادی رو طرح ریزی کنه و بدون آموزش موفق باشه؟

  • Like 3
لینک به دیدگاه

موضوع قشنگیه.

با خوندن متن تاپیک به این فکر کردم که :

متاسفانه ارزش پولی کشورمون هر سال پائین تر میاد و توریست هم نداریم. اگه این دو تا ایراد بر طرف میشد , خیلی از بچه ها میتونستن با تولید صنایع دستی و فروش اون به توریست ها هم پول خوبی به جیب بزنند و هم اقتصاد رو بهتر درک میکردند. این کار تو ترکیه هست و اکثر مردم از این طریق به ثروت میرسند.

  • Like 6
لینک به دیدگاه
یه بخشی از حرفاتون رو قبول دارم اما در مورد بعضی از مسائل هم بستگی به هوش اقتصادی طرف داره قرار نیست که هر چیزی رو بگن شیوه درستش اینه که یه زمینه ای بچینن واست بقیه اش رو خودت بری.

کارگری کردن از سن کم به نظرم اصلا چیز خوبی نیست چون بچه باید تو بچگی از یچه بودنش لذت ببره. سن کارکردن و کسب تجربه اش هم میرسه اون موقع باید بچه توانایی اینو داشته باشه که خودشو ببنده وگرنه خیلی ها هستن از سنین کم کارگری کردن تا آخرین لحظه ای هم که کار میکردن بیشتر از یه کارگر نشدن:ws37:

 

در سیستم و طبق فرهنگ جامعه ما کار کردن در سنین پائین یعنی دست فروشی و شاگرد مکانیکی و قالیبافی.

اما در جوامع پیشرفته اینطور نیست.

 

مهم کسب مهارت اقتصادی و فراگیری روش های کسب درآمده. ولی متاسفانه در کشور ما هیچ گاه نمیشه در مسیر درست این قضیه گام برداشت. حالا عواملش هرچیزی که هست در عین اینکه مهمه اما بحث گسترده ای رو میطلبه.

 

در آمریکا نوجوانها هر چقدر هم که از خانواده های مرفهی باشند اقدام به کسب درآمد در کسب های کوچک و مناسب سنشان را آغاز میکنن. صرفا برای کسب مهارتهای کاری و کسب درآمد.

 

مراقبت از بچه های کوچک، پیشخدمتی در رستوران ها، نجات غریقی در استخرهای محلی و یا هرس کردن و رسیدگی به چمن های حیاط خانه ها، کار داوطلبانه در سرپناه های افراد بی خانمان، بیمارستان ها، و یا آشپزخانه هایی که غذای رایگان برای افراد بی بضاعت فراهم می کنند.

 

اینم قوانین کار نوجوانان در آمریکا:

ماده 79- به کار گماردن افراد کمتر از 15 سال تمام ممنوع است.

 

ماده 80- کارگری که سنش بین 15 تا 18 سال تمام باشد، کارگر نوجوان نامیده می شود و در بدو استخدام باید توسط سازمان تامین اجتماعی مورد آزمایشهای پزشکی قرارگیرد.

 

ماده 81- آزمایش های پزشکی کارگر نوجوان، حداقل باید سالی یکبار تجدید شود و مدارک مربوط در پرونده استخدامی وی ضبط گردد. پزشک درباره تناسب نوع کار با توانائی کارگر نوجوان اظهار نظر می کند و چنانچه کار مربوط را نامناسب بداند کارفرما مکلف است درحدود امکانات خود شغل کارگر را تغییر دهد.

 

ماده 82- ساعات کار روزانه کارگر نوجوان ، نیم ساعت کمترازساعات کارمعمولی کارگران است. ترتیب استفاده ازاین امتیاز با توافق کارگر وکارفرما تعیین خواهد شد.

 

ماده 83- ارجاع هرنوع کار اضافی و انجام کار درشب و نیز ارجاع کارهای سخت و زیان آور و خطرناک و حمل بار با دست، بیش ازحد مجاز و بدون استفاده از وسایل مکانیکی برای کارگر نوجوان ممنوع است.

 

ماده 84- درمشاغل و کارهائی که بعلت ماهیت آن یا شرایطی که کار درآن انجام می شود برای سلامتی یا اخلاق کار آموزان و نوجوانان زیان آور است، حداقل سن کار 18 سال تمام خواهد بود. تشخیص این امر با وزارت کار و امور اجتماعی است.

 

یه مطلب مهم دیگه اینکه فرهنگ ما برخی از کارها رو عیب میدونه. برای اینکه بیشتر متوجه بشید یه مثال میزنم. به فرض من مهندس مکانیک در گرایش سیالات هستم. اونطرف یه مهندس تاسیسات برای برطرف کردن یک مشکل فاضلابی تا خرخره میره تو لجن تا مشکل را به طور تخصصی موشکافی کنه و حل کنه (اینو دیدم که میگم). در حالی که کارگرهای صفر کیلومتر ما هم گاها حاضر به انجام این کارها نیستن.

 

حتی خانواده ها از روی دلسوزی به بچه هاشون اجازه نمیدن وارد بازار کار بشن و این همون دوستی خاله خرسه هست.

  • Like 6
لینک به دیدگاه

من هم متوجه شدم که چی فرمودید اما تو کشور ما چنین مسئله باید تو مدارس اجرا شه که اون هم به خاطر ضعف های بیشماری که این سیستم آموزشی داره عملا ممکن نیست مثلا تعطیلی پچنشنبه یکی از بدترین ضربه ها به این دانش آموزها خواهد زد.مهارت های فنی هم که تو دوران راهنمایی تو کتاب حرفه فن اومده بود یه سری آموزش های مقدماتی بود که اکثرا به صورت تئوری آموزش داده میشد. هدفم از گفتن این حرفا این بود که چنین چیزی عملا با سیستم آموزشی فعلی غیر ممکنه اما اگر بخوایم مثلا بچه رو برای آموزش بفرستیم بیرون چون محل هایی که برای آموزش بچه ها تو سنین پایین نداریم مجبوریم اونها بفرستیم به کارگاه ها و جاهای این چنینی چیزی که مشخصه اونجا هم مهد کودک نیست که بخوان از بچه نگهداری کنن و با ملاطفت باهاش برخود کنن در نتیجه از بچه کار میکشن که میرسیم به همون عمل کارگری...

  • Like 2
لینک به دیدگاه

دقیقا ابوالفضل جان درست میفرمایند .. تو کشور های پیشرفته این یک دغدغه ست که به فرزندان آموزش بدن که فکرشون رو چجوری به کار بگیرن که چطور پول در بیارن

 

یک کتاب هست به اسم بابای پولدار و بابای ندار .. در مورد اینه که یک پسری یه سری کتاب داره میخواد از اونا کسب در آمد کنه و کتابخونه ای در زیر زمین خونه شون دایر میکنه

اگر کسی نخونده پیشنهاد میکنم که یه نگاهی بهش بندازه .. تو گوگل اسم کتاب رو بزنین زود پیدا میشه

 

 

امیر رضای عزیز، شما هم دقیقا درست میفرمایین .. مشکل ما از مدارس شروع میشه ! همین پنچشنبه ها به جای تعطیلی میتونه یه کارگاه آموزشی هدفمند باشه ..

 

ما تو دانشگاه فقط و فقط میخوایم که دانشجویان پروژه انجام بدن و بیان ارائه بدن ... اما هیچ کس نمیخواد که اون پروژه چقدر میتونه درآمد زایی داشته باشه!

تو کشور ما متاسفانه جا افتاده که برای علم نباید ارزش مادی قائل شد! اما علمی که مورد نیاز کسی نباشه و مشکل کسی رو حل نکنه و مردم حاضر نباشن برای اون پول پرداخت کنن چه سودی به حال بشر داره؟

 

 

خیلی خوبه ما از همین تاپیک شروع کنیم و پیشنهاد بدیم که با آموزش هایی که دیدیم چطور میشه یه درآمد مستقل کسب کرد؟

منظور از در آمد مستقل اینه که ما نیاز نداشته باشیم کسی از ما حمایت کنه و خودمون بتونیم از مرحله ی تولید یا خدمات تا ارائه ی اون خدمت یا تولید مسائل رو حل و فصل کنیم

 

البته میتونیم در مورد کارهایی که قبلا میشده ازش درآمد زایی کرد و ما نکردیم هم صحبت کنیم

  • Like 2
لینک به دیدگاه

اولین قدم برای یک تولید موفق ... فروش موفقه

فروش موفق هم زمانی حاصل میشه که فرد بدونه خریدار به چی نیاز داره و همون کالا رو در اختیارش قرار بده

 

یه مثال میزنم که هر کس میتونه اینو انجام بده

 

مرحله ی اول:

ما شاید تو محیطی که هستیم با یک سری تولید کننده ها در تماس باشیم که یک محصولی رو دارن تولید میکنن ... اولین قدم اینه که یک قیمتی از محصولاتی که اونا دارن و میتونن به ما بدن در بیاریم

 

مرحله ی دوم:

به مغازه هایی که ممکنه اون نوع محصولات رو به فروش برسونن سر بزنیم و در مورد قیمت همون کالا پرس و جو کنیم

 

مرحله ی سوم:

اگر قیمتی که ما از تولید کننده داریم قیمتی مناسبی بود به مغازه دار پیشنهاد بدیم .. احتمال داره که مغازه دار از این قیمت و کیفیت کالا استقبال کنه

 

مرحله ی چهارم:

از هر 100 مغازه اگر یک مغازه با ما کنار بیاد و اگر ما با 1000 تا مغازه رایزنی کرده باشیم .. در حال حاضر ما پخش کننده ی یک محصول به 10 تا مغازه هستیم

 

مرحله ی پنجم:

ما با 1000 تا مغازه رابطه برقرار کردیم و میدونیم که اونها چه انتظاراتی دارن و چی باید بهشون بدیم تا راضی بشن

 

مرحله ی ششم :

دنبال تولید کننده های دیگری میگردیم که رضایت مشتریان ما رو بیشتر بتونن فراهم کنند

 

مرحله ی هفتم:

 

بعد از گشتن بین تولید کننده های مختلف احتمالا ما به کمبود هایی مواجه میشیم که هیچ کس به اونها نپرداخته

 

مرحله ی هشتم؟

ما میتونیم برای برطرف کردن اون کمبود ها یک تولیدی کوچک بزنیم

 

 

پ. ن: این چیزهایی که بیان کردم اصلا تئوری نیست .. من خودم شخصا در این مسیر دارم قدم برمیدارم .. در حال حاضر در مرحله ی چهارم و پنجم هستم البته کمی گسترده تر .. چون خودم دارم در بخش تولید هم کار میکنم .. ولی چیزی که برای هر کس مهمه اینه که بتونه تا مراحل بعدی رو ببینه و بدونه که راهش به کجا میرسه

  • Like 1
لینک به دیدگاه
اولین قدم برای یک تولید موفق ... فروش موفقهموافق نیستم . اولین قدم برای یک تولید موفق قیمت تمام شده است.

فروش موفق هم زمانی حاصل میشه که فرد بدونه خریدار به چی نیاز داره و همون کالا رو در اختیارش قرار بده

 

یه مثال میزنم که هر کس میتونه اینو انجام بده

 

مرحله ی اول:

ما شاید تو محیطی که هستیم با یک سری تولید کننده ها در تماس باشیم که یک محصولی رو دارن تولید میکنن ... اولین قدم اینه که یک قیمتی از محصولاتی که اونا دارن و میتونن به ما بدن در بیاریم

 

مرحله ی دوم:

به مغازه هایی که ممکنه اون نوع محصولات رو به فروش برسونن سر بزنیم و در مورد قیمت همون کالا پرس و جو کنیم

 

مرحله ی سوم:

اگر قیمتی که ما از تولید کننده داریم قیمتی مناسبی بود به مغازه دار پیشنهاد بدیم .. احتمال داره که مغازه دار از این قیمت و کیفیت کالا استقبال کنه

 

مرحله ی چهارم:

از هر 100 مغازه اگر یک مغازه با ما کنار بیاد و اگر ما با 1000 تا مغازه رایزنی کرده باشیم .. در حال حاضر ما پخش کننده ی یک محصول به 10 تا مغازه هستیم

 

مرحله ی پنجم:

ما با 1000 تا مغازه رابطه برقرار کردیم و میدونیم که اونها چه انتظاراتی دارن و چی باید بهشون بدیم تا راضی بشن

 

مرحله ی ششم :

دنبال تولید کننده های دیگری میگردیم که رضایت مشتریان ما رو بیشتر بتونن فراهم کنند

 

مرحله ی هفتم:

 

بعد از گشتن بین تولید کننده های مختلف احتمالا ما به کمبود هایی مواجه میشیم که هیچ کس به اونها نپرداخته

 

مرحله ی هشتم؟

ما میتونیم برای برطرف کردن اون کمبود ها یک تولیدی کوچک بزنیم

 

 

پ. ن: این چیزهایی که بیان کردم اصلا تئوری نیست .. من خودم شخصا در این مسیر دارم قدم برمیدارم .. در حال حاضر در مرحله ی چهارم و پنجم هستم البته کمی گسترده تر .. چون خودم دارم در بخش تولید هم کار میکنم .. ولی چیزی که برای هر کس مهمه اینه که بتونه تا مراحل بعدی رو ببینه و بدونه که راهش به کجا میرسه

کلا تولید کالا در ایران نمیتونه به صرفه باشه. چون قیمت تمام شده اون بسیار بالاست.

کار واسطه گری از تولید بهتره.

وقتی دولت هیچ برنامه ای برای حمایت از تولید کننده و مصرف کننده نداره , نمیشه موفق شد.

البته ممکنه انسان بتونه تو تهران اونم بصورت موقت موفق باشه ولی در دراز مدت امکان موفقیت صفره.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
کلا تولید کالا در ایران نمیتونه به صرفه باشه. چون قیمت تمام شده اون بسیار بالاست.

کار واسطه گری از تولید بهتره.

وقتی دولت هیچ برنامه ای برای حمایت از تولید کننده و مصرف کننده نداره , نمیشه موفق شد.

البته ممکنه انسان بتونه تو تهران اونم بصورت موقت موفق باشه ولی در دراز مدت امکان موفقیت صفره.

 

اگر کسی چیز قابل ارائه ای داشته باشه که مشکلی رو حل کنه .. قطعا خریدار داره

 

شما تجربه ای دارین در امر تولید و فروش؟

 

بله مشکلات هست اما:

مردم دارن از طریق همین تولید پول در میارن ... میخواین یه روز قرار بذاریم نشونتون بدم؟

  • Like 1
لینک به دیدگاه
اگر کسی چیز قابل ارائه ای داشته باشه که مشکلی رو حل کنه .. قطعا خریدار داره

 

شما تجربه ای دارین در امر تولید و فروش؟

 

بله مشکلات هست اما:

مردم دارن از طریق همین تولید پول در میارن ... میخواین یه روز قرار بذاریم نشونتون بدم؟

مهدی جان رشته تحصیلی من ( روانشناسی کار ) هست که الان دارم تو دوره دکترا تحصیل میکنم. اینکه عرض کردم حاصل چند سال تجربه ام هست که بعنوان مشاور کار , کسب کرده ام.

اینکه مردم کار میکنند و از همین طریق امرار معاش میکنند , موضوع درستی است. ولی الان شرایط طوری است که انسان نمیتونه به کارش اعتماد بکنه. تو اکثر بازدید هایی که من از شهرکهای صنعتی کل ایران داشتم , متوجه شدم که 60% کارخانه ها ورشکست شدن و 20% اونام فقط قادر به تامین هزینه هاشون هستند و بقیه شونم کارشونو نصف کاره تعطیل کردن.

کار سود آور معنیش اینه که انسان پس از یکدهه کار مداوم بتونه سرمایه شو برداشت بکنه و کارشم تو بورس باشه.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
مهدی جان رشته تحصیلی من ( روانشناسی کار ) هست که الان دارم تو دوره دکترا تحصیل میکنم. اینکه عرض کردم حاصل چند سال تجربه ام هست که بعنوان مشاور کار , کسب کرده ام.

اینکه مردم کار میکنند و از همین طریق امرار معاش میکنند , موضوع درستی است. ولی الان شرایط طوری است که انسان نمیتونه به کارش اعتماد بکنه. تو اکثر بازدید هایی که من از شهرکهای صنعتی کل ایران داشتم , متوجه شدم که 60% کارخانه ها ورشکست شدن و 20% اونام فقط قادر به تامین هزینه هاشون هستند و بقیه شونم کارشونو نصف کاره تعطیل کردن.

کار سود آور معنیش اینه که انسان پس از یکدهه کار مداوم بتونه سرمایه شو برداشت بکنه و کارشم تو بورس باشه.

 

 

میشه یه بار موضوع تاپیک رو نگاه کنید؟ ما داریم در مورد کمبود ها صحبت میکنیم

خیلی از ورشکستگی ها به خاطر اینه که مدیران صنایع اصلا این کاره نیستند!

 

چون نیازها سنجیده نمیشه و تولید میشه ...

بله خیلی از امکانات هم نیست و ما نداریم

 

اما حالا که نداریم هیچ کاری نکنیم؟ و بعد از یه پستی که من زدم بیایم بگیم که فایده نداره؟

 

تو کارآفرینی که شما آموزش میدین آیا اولین پارامتری که آموزش میدن نگاه مثبت نیست؟

  • Like 1
لینک به دیدگاه
میشه یه بار موضوع تاپیک رو نگاه کنید؟ ما داریم در مورد کمبود ها صحبت میکنیم

خیلی از ورشکستگی ها به خاطر اینه که مدیران صنایع اصلا این کاره نیستند!

 

چون نیازها سنجیده نمیشه و تولید میشه ...

بله خیلی از امکانات هم نیست و ما نداریم

 

اما حالا که نداریم هیچ کاری نکنیم؟ و بعد از یه پستی که من زدم بیایم بگیم که فایده نداره؟

 

تو کارآفرینی که شما آموزش میدین آیا اولین پارامتری که آموزش میدن نگاه مثبت نیست؟

تو کار تولید و کارآفرینی نگاه مثبت کارائی نداره.

چیزی که مهم هست تفکر سیستمی (Systems Thinking) است که در ایران کسی معنیشم نمیدونه.

پیشنهاد میکنم شما و دوستان این مقوله ( مهندسی ارزش ) را از اینترنت سرچ کنید و مطالعه فرمائید . کلیه نیاز ها و پیش نیاز ها در قالب مهندسی ارزش تحلیل و بررسی شده و فکر میکنم مطالعه اش به شما کمک کنه.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
بازم سلام

 

میشه شما هم در این زمینه با من هم صحبت شین؟:icon_redface:

 

علیک سلام،

 

بنظریکی از دلایل آشنا نبودن با قوانین بدیهی اقتصاد ،اینه که بعد از انقلاب کلا با اقتصاد و سرمایه گذاری و سرمایه داری مخالف بودن . وجود این رویکرد باعث میشه هیچ توجهی به مسائل اقتصادی و آموزشهای اقتصادی نباشه.

دلیل دومش هم اینه که در رسانه ها و مجلات و کلا اطلاعات اقتصادی و....،هیچ وقت حرف راست زده نمیشده،و هیچوقت مسائل شفاف نبوده و همیشه همه چیز وارونه نمایش داده می شده.

قدم اول اینه که شفاف سازی صورت بگیره وتا این شفاف سازی نباشه اقتصاد ما رشد نمیکنه و به تبع اون کسی هم از اقتصاد سر در نخواهد آورد.

دلائل دیگه هم وجود داره مثل اتکا به نفت و ....که اگر مجالی بود گفتگو میکنیم.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

دوستان عزیزم، همه از مشکلات کلان مملکت رو با خبرن .. یکم از این بحثا خودمون رو خارج کنیم و بیام به مسائل شخصی تر بپردازیم

 

تو این شرایط هم میشه خیلی کارا کرد...

 

متاسفانه بچه های تحصیل کرده همش تو تئوری ها هستن و قبل از لمس کردن به قول قدیمی ها خاک خوردن تو کار، نتیجه گیری میکنن

چیزهایی که ما در دانشگاه به صورت تئوری خوندیم چه در زمینه ی صنعت و چه در زمینه ی مدیریت به خاطر زیر ساخت هایی که وجود نداره اصلا کاربردی هم نداره! باید رفت وارد شد و کم کم با توجه به ساختار موجود ایده های جدید مطابق با دانسته ها داد

یکم بیایم تو واقعیت .. تو این وضعیت چی کار باید کرد؟ آیا باید سرو گذاشت رو بالشو از گرسنگی مرد؟

 

ما خودمون تو 5 ماه اول امسال فروش محصولاتمون به کمترین حد ممکن رسیده بود! شاید هفته ای ده میلیون هم فروش نداشتیم .. اما اینقد مدیر عاملمون تلاش کرد و با روحیه ادامه داد که الان خدا رو شکر وضعیت دوباره برگشته و فروش تقریبا 50 برابر شده! ... این در حالیه که من خودم تو اون پنچ ماه نا امید شده بودم و همه چی رو تموم شده میدونستم .. اما تجربه و درک صحیح از بازار توسط مدیر عامل باعث شد که آّب از آب تکون نخوره ..

 

انرژِی مثبت باعث موفقیت میشه .. حتی در بدترین شرایط!

 

فقط لازمه ش اینه که یکم این انرژی ها رو در جهت حرکت کردن صرف کرد .. آیه یاس خوندن فقط اسباب ناراحتی خود و اطرافیانه

  • Like 1
لینک به دیدگاه
علیک سلام،

 

بنظریکی از دلایل آشنا نبودن با قوانین بدیهی اقتصاد ،اینه که بعد از انقلاب کلا با اقتصاد و سرمایه گذاری و سرمایه داری مخالف بودن . وجود این رویکرد باعث میشه هیچ توجهی به مسائل اقتصادی و آموزشهای اقتصادی نباشه.

.

 

این دقیقا یکی از مشکلات اساسیه ! همیشه پولدار شدن و تلاش هایی که به سرمایه دار شدن میرسه بد جلوه داده شده .. در حالی که یک کسب و کار مداوم معمولا با اصول اقتصادیه صحیح دووم میاره .. پس خیلی قابل تقدیره

  • Like 1
لینک به دیدگاه
دوستان عزیزم، همه از مشکلات کلان مملکت رو با خبرن .. یکم از این بحثا خودمون رو خارج کنیم و بیام به مسائل شخصی تر بپردازیم

 

تو این شرایط هم میشه خیلی کارا کرد...

 

متاسفانه بچه های تحصیل کرده همش تو تئوری ها هستن و قبل از لمس کردن به قول قدیمی ها خاک خوردن تو کار، نتیجه گیری میکنن

چیزهایی که ما در دانشگاه به صورت تئوری خوندیم چه در زمینه ی صنعت و چه در زمینه ی مدیریت به خاطر زیر ساخت هایی که وجود نداره اصلا کاربردی هم نداره! باید رفت وارد شد و کم کم با توجه به ساختار موجود ایده های جدید مطابق با دانسته ها داد

یکم بیایم تو واقعیت .. تو این وضعیت چی کار باید کرد؟ آیا باید سرو گذاشت رو بالشو از گرسنگی مرد؟

 

فقط لازمه ش اینه که یکم این انرژی ها رو در جهت حرکت کردن صرف کرد .. آیه یاس خوندن فقط اسباب ناراحتی خود و اطرافیانه

 

باید به تحقیق توسعه،کیفیت و بازاریابی توجه بشه،

 

هرچند یه سرکار که گرفته بشه بازم یه سر دیگش بر میگرده به مسائل خرد و کلان مملکتی و حکومتی.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

من یه جدول از شغل های چهار تا از شهرک های صنعتی اطراف تهران رو گذاشتم .. که بزرگترین شهرک های صنعتی ایران هستن

همینطور که دیده میشه اکثر واحد های ما مربوط به صنایع فلزی و ریخته گری میشه ... که البته صنایع ریخته گری کار ریخته گری همون صنایع فلزی رو انجام میده .. و این دو باهم در ارتباط هستند

اما همین صنایع فلزی که در این جدول زده شده ... فقط تعدادشون به همین مقدار نیست ... یعنی این تعداد کارخانه فقط قطعات درشت رو تولید میکنن و قطعات ریزشون رو از تولیدی های کوچک تر میخرن .. از پیچ و مهره گرفته تا هر نوع اتصالات دیگه ای

این صنایع فلزی در حال حاظر وضعیت خوبی هم دارن از نظر فروش و کار کردن ..

یعنی اگه یه پیچ خوب تولید کنید .. حتما کلی خریدار داره... ولی خب این هم روش خواست خودشو داره که با چه برنامه ی زمان بندی و با چه روشی باید به همون تولید پیچ هم رسید

میتونید روش بیشتر کار کنید:icon_gol:

 

[TABLE=width: 98%]

[TR]

[TD]ردیف[/TD]

[TD]گروه کاری[/TD]

[TD]زیر گروه[/TD]

[TD]تعداد در شهرک علی آباد[/TD]

[TD]تعداد در شهرک عباس آباد[/TD]

[TD]تعداد در شهرک شمس آباد[/TD]

[TD]تعداد در شهرک اشتهارد[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]1[/TD]

[TD]ریخته گری[/TD]

[TD]فولاد، چدن، آلومینیوم، برنج، برنز، روی، مس[/TD]

[TD]10[/TD]

[TD]7[/TD]

[TD]7[/TD]

[TD]2[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]2[/TD]

[TD]فلزی[/TD]

[TD]پیچ و مهره، مفتول، میزاتو، قطعات پرسی و کششی،مصنوعات آلومینومی،فروآلیاژ، سمانتاسیون، ماشین کاری، شیرآلات، نورد سرد و گرم ، فورج سرد و گرم[/TD]

[TD]11[/TD]

[TD]8[/TD]

[TD]5[/TD]

[TD]2[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]3[/TD]

[TD]مجموعه سازی[/TD]

[TD]چیلر، اتوکلاو، دیگ موتورخانه، سردخانه، ترانس جوش، کارگاه بتون سازی، یخ سازی، یخچال فریزر، بخاری خودرو، پرس، خم کن، قطعات موتور سیکلت، جرثقیل، قالب فلزی و تزریقی، پرس، تفلون، کتری و سماور، کمپرسور باد خودرو، گیره فلزی، شات بلاست[/TD]

[TD]4[/TD]

[TD]8[/TD]

[TD]8[/TD]

[TD]1[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]4[/TD]

[TD]پلیمری[/TD]

[TD]انواع کیسه، ظروف یکبار مصرف، تجهیزات آبکاری، بطری، درب بطری، قطعات لاستیکی و پلاستیکی خودرو، تایرتوپر، چراغ و آژیر، قطعات کامپوزیت، پروفیلpvc، پلی کرافت[/TD]

[TD]4[/TD]

[TD]3[/TD]

[TD]5[/TD]

[TD]8[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]5[/TD]

[TD]عمرانی و پوشش کانی غیر فلزی[/TD]

[TD]ساخت سوله، قطعات بتونی، موزائیک، سنگ، سنگ آنتیک، آجرنسوز، لووردراپه و پوشش پنجره[/TD]

[TD]1[/TD]

[TD]1[/TD]

[TD]8[/TD]

[TD]0[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]6[/TD]

[TD]برق[/TD]

[TD]تابلوبرق، آرمیچر، دینام، ترانس، بردالکترونیک خودرو ،خازن صنعتی، ترانس مهتابی[/TD]

[TD]1[/TD]

[TD]6[/TD]

[TD]2[/TD]

[TD]0[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]7[/TD]

[TD]شیمیایی[/TD]

[TD]کودماکرو، بهداشتی، رزین، رنگ و لعاب سرامیک، رنگ پودر و آبشار، رنگ صنعتی و ساختمانی، تینر، چربی گیر، چسب چوب[/TD]

[TD]1[/TD]

[TD]2[/TD]

[TD]2[/TD]

[TD]7[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]8[/TD]

[TD]غذایی[/TD]

[TD]سوسیس و کالباس، کیک، آلوچه و لواشک، لبنیات، آبنبات[/TD]

[TD]1[/TD]

[TD]3[/TD]

[TD]0[/TD]

[TD]1[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]9[/TD]

[TD]سلولزی[/TD]

[TD]مبلمان اداری، تجهیزات چوبی منزل و دکوراسیون، کارتن سازی[/TD]

[TD]1[/TD]

[TD]2[/TD]

[TD]2[/TD]

[TD]1[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]10[/TD]

[TD]نساجی[/TD]

[TD]تریکو، نخ، رنگ نخ، رنگ پارچه[/TD]

[TD]1[/TD]

[TD]2[/TD]

[TD]0[/TD]

[TD]1[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]11[/TD]

[TD]شیشه[/TD]

[TD]بلور و کریستال، قالب شیشه[/TD]

[TD]1[/TD]

[TD]0[/TD]

[TD]2[/TD]

[TD]0[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

 

 

این بحث کاملا مربوط میشه به گفتگوی آزاد .. چون هیچ مبحث فنی مطرح نمیشه ... صرفا گفتگو و هفکریه

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...