محمــد 4415 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۱ فکر کن شب اول قبر نکیر و منکر میان واسه سوال پرسیدن: اونا: به چی اعتقاد داری؟ من: ها؟ -گفتم به چی اعتقاد داری؟ -من وقت این کارها رو ندارم! ولمون کن بابا ما رو هم سیخ میفرستن جهنم! اول راه تو صف کلی آدم معروف میبینی! فکر کن همه اونجان،تمام این هنرمندان منحرف هالیوودی، خوانندهها بازیگرها! عکس، امضا…کلی از دوستهام رو هم احتمال زیاد تو صف میبینم. به هر حال میریم جهنم…. یه ساختمون هفت طبقه که طبقه آخرش پنتهاوسه!! آقا هر شب بزن و بکوبو برقص! هر شب کنسرت، پارتی!! حالی به حولی! دورت پر آتیشه، همه جا داره فلش میزنه ! هوا هم گرمه دیگه همه جا پر آتیش، همه بدنها برنزه میشه، هیکلها آب میشه، میشه توپ! احتمالاً ملت هم لباس کم تنشون دیگه، فکر کن کلی درو داف کنارت دارن با بدنهای برنزه وول میزنن، تعداد زیاده و جا کم همه تو هم میلولن. تو هم یواشیکی دودر میزنی میری طبقات بالا تر که آدم های معروف هستند. وای فکرشو بکن! فکر کن وسط کلی آدم معروفی، حالا یه سیخ داغ هم بکنن توت مگه چی میشه؟ اون موقع اصلاً نمیفهمی بابا! مثلاً تو پشت سر جنیفر لوپز تو صفی که آهن داغ بریزن تو حلقت، خوب معلومه داری کجا رو نگاه میکنی… حواست به چیه! اصلاً درد رو حس نمی کنی! بعد چند ماه همه چیعادی میشه برات… حالا مثلاً بری بهشت در کنار رود شیر کم چرب در جوار حاج آقا بشینی یه سی چهل تا حوری با ابروهای به هم پیوسته هم دورت زرزر کنن… بابا کل حال اونوره، در جوار بانو کاترین زتا جونز، بریتنی… چه میدونم دیگه همه اونجان. ما هم که تا آخر عمر اونجاییم بالاخره یه چیزی از اینا به ما میرسه دیگه! به هر حال من ترجیحآً میرم جهنم، شما نمیاید؟ 17 لینک به دیدگاه
Peyman 16150 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۱ جنیفر و آنجلینا و بریتنی و اینا اولویت من نیستن من فقط حواسم هست ببینم فاطی رجبی کجا رفت، من برم تو اون یکی ! ولی شما احتمال اینو هم بده که این خواهرا دمه مرگی یُهو توبه کن، اسلام بیارن و خلاصه برن یه جا دیگه ! بعد می ری جهنم، پشت سر ا.ن. واستادی، یهو قیر می ریزن. اونوقته که می سوزه ! 12 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۱ جنبه طنز داره . اما اونجا اصلا اونارو نمیشناسیی و درگیر خودتی 3 لینک به دیدگاه
parsamir 596 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۱ طنز خنده داری بود اما برای یه لحظه منو به فکر اون شب انداخت,چه شب سختی در پیش دارم 3 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۱ این تاپیک منو یاد سخنی از آنی دیلارد انداخت: روزی یک اسكیمو که هیچ پیامبری برای او در قطب نیامده از کشیشی پرسید: اگر من چیزی درباره خدا و گناه ندانم آیا بازهم به جهنم میروم؟ كشیش گفت: نه، اگر ندانی نمی روی. اسكیمو گفت: پس چرا می خواهی این ها را به من بگویی؟ . . . . نسل انسان اینهمه رنج و بدبختی و بلای طبیعی و... را تحمل میکند، اما باز هم میترسد که در آتشی به طور جاودان نسوزد، آنهم در خشم موجودی که....... ای کاش آدم ها کمی آدم هارو رها میکردن، بس است زجر دادن و ترساندن. 15 لینک به دیدگاه
Sophist 808 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۱ گویند که دوزخی بود عاشق و مست قولی است خلاف دل در آن نتوان بست گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود فردا باشد بهشـت همچون کف دست 3 لینک به دیدگاه
محمــد 4415 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۱ ای بابا چه آدم معتقدی باشی چه نباشی در آخر میری جهنم یا بهشت چرا که حاج آقا محلمون این موضوعات رو بهمون گوشزد کرده:5c6ipag2mnshmsf5ju3 2 لینک به دیدگاه
desinger.bardia 2114 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۱ ای بابا منم که نمیخوام بیام جهنم ولی با زور میفرستنم پس طبیعیش میکنمو میگم خوشم میاد و خودم اومدم جهنم............. 3 لینک به دیدگاه
fateme-bay 1232 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ جهنم...بهشت... واژه های نامانوسی هستن... با اینکه زیاد در مورد هر جفتشون خزعولات شنیدیم خدایی گاهی میگم: خدایا..یعنی بهشت یعنی جایی که هرچی بخوای هست..میگن فقط کافیه از ذهنت بگذره که فلان چیزو میخوای یهو می بینی آمادست یا نهرها از زیر درختانش جاریست...هوری ها همه جا وول میزنن... خلاصه همه فکرایی که دنیاپرستا توی همین دنیا واسه خودشون میخوان رو خدا واسه آدمای خوب اون دنیا آماده کرده.. به نظرم خیلی احمقانه میاد... ... گاهی احساس میکنم بهشت و جهنم...مکان نیستند...قابل لمس نیستند نظر من اینکه: بهشت یعنی: خدا بهت توجه کنه...ببینتت...حتی اگر در سخترین شرایط باشی...بتونی وجودش رو در کنارت احساس کنی...چه این دنیا چه اون دنیا و جهنم یعنی اینکه تنها امیدت که خدا بوده...حالا هرچی..احساس کنی..از دست رفته...نیست یه حس خلا داشته باشی...حس اینکه خیلی خیلی تنهایی...و این حس تنهایی با انسان های اطرافت پر نمیشه..از بین نمیره... .. کاش اینقدر مسائل رو باهم قاطی نمیکردن...اون دنیا توی جهنم...اگه تشنه بشی زغوم میریزن توی حلقت آتیش میریزن توی دهنت... نمیدونم ما آدما چرا وقتی از یه چیزی سر در نمیاریم هی میخوایم در موردش زر بزنیم..چرا از هرچی بدمون میاد..یا آرزوش رو داریم به جهنم و بهشت نسبت میدیم خیلی وقتا توی همین دنیا...زندگی به کاممون از زهر هم تلخ تره... و اندک زمان های هم میخوام بگم...اون بهشت و جهنمی که ازش صحبت میکنن...منظور همین زندگی دنیای ماست که در تنهایی ها...غم و اندوه...تلخی ها..ناکامی ها میشه جهنم و وقتی زندگی به کاممون باشه...انگار اینجا بهشته ... .. من همیشه به خدا میگم: خدایا....من میدونم انقدر کارای بدم زیاده که هرگز نمیتونم حتی با پارتی بازی هم برم بهشت... و میدونم جام وسط وسط جهنمه اما اگه میشه منو نه ببر بهشت نه ببر جهنم.... من سالها بدون تو...در جایی زندگی کردم که آدمای اطرافم ادعای رابطه نزدیک با تو داشتن...ادعای نایب تو بر زمین بودن رو داشتن... خدایا.. دلم میخواد منو ببری پیش خودت میخوام بگم اگه بدونم من در قعر جهنم باشم و بدونم که تو منو داری می بینی...هوام رو داری من حاضرم سالیان سال...تا آخر دنیا در جهنم زندگی کنم تا در بهشتی باشم که تو منو نبینی.. و پر از آدمایی باشه که سالها زندگی دنیا رو واسه خودشون سخت و گاهی عجیب و غریب کردن تا به بهشت تو برسن. 4 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ فک نمیکنم جهنم اینقد خوش بگذره هااااااااااااا 2 لینک به دیدگاه
محمــد 4415 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ ای بابا منم که نمیخوام بیام جهنم ولی با زور میفرستنم پس طبیعیش میکنمو میگم خوشم میاد و خودم اومدم جهنم............. احسنت یک همشفر پیدا شد با هم دیگه میریم با دافای جهنمی عشق و حال:icon_pf (17): 1 لینک به دیدگاه
archshaden 1168 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ یادمه وقتی ابتدایی بودم. یه معلم قرآن داشتیم خدا خیرش بده چنان از بهشت و جهنم حرف میزد انگار خودش یه دور رفته بود اونجا. چنان وحشتناک درباره جهنم میگفت باور کنین برا یه بچه دبستانی واقعا ترسناک بود. من تا چند سال کابوس جهنمو میدیدیم. اگه اون چیزای که میدیدم واقعیت داشته باشه اونجا فقط به فکر خودتی به دیگران توجهی نداری. حساب کنین همین بیرون بودن مو. نتیجه این میشه تو جهنم به موامون آویزونمون میکنن.حالا یه چیزی کیا قرار برن بهشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اخه اون جور که تو ذهن ما کردن همه جهنمی هستیم. 6 لینک به دیدگاه
محمــد 4415 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ جهنم...بهشت... واژه های نامانوسی هستن... با اینکه زیاد در مورد هر جفتشون خزعولات شنیدیم خدایی گاهی میگم: خدایا..یعنی بهشت یعنی جایی که هرچی بخوای هست..میگن فقط کافیه از ذهنت بگذره که فلان چیزو میخوای یهو می بینی آمادست یا نهرها از زیر درختانش جاریست...هوری ها همه جا وول میزنن... خلاصه همه فکرایی که دنیاپرستا توی همین دنیا واسه خودشون میخوان رو خدا واسه آدمای خوب اون دنیا آماده کرده.. به نظرم خیلی احمقانه میاد... ... گاهی احساس میکنم بهشت و جهنم...مکان نیستند...قابل لمس نیستند نظر من اینکه: بهشت یعنی: خدا بهت توجه کنه...ببینتت...حتی اگر در سخترین شرایط باشی...بتونی وجودش رو در کنارت احساس کنی...چه این دنیا چه اون دنیا و جهنم یعنی اینکه تنها امیدت که خدا بوده...حالا هرچی..احساس کنی..از دست رفته...نیست یه حس خلا داشته باشی...حس اینکه خیلی خیلی تنهایی...و این حس تنهایی با انسان های اطرافت پر نمیشه..از بین نمیره... .. کاش اینقدر مسائل رو باهم قاطی نمیکردن...اون دنیا توی جهنم...اگه تشنه بشی زغوم میریزن توی حلقت آتیش میریزن توی دهنت... نمیدونم ما آدما چرا وقتی از یه چیزی سر در نمیاریم هی میخوایم در موردش زر بزنیم..چرا از هرچی بدمون میاد..یا آرزوش رو داریم به جهنم و بهشت نسبت میدیم خیلی وقتا توی همین دنیا...زندگی به کاممون از زهر هم تلخ تره... و اندک زمان های هم میخوام بگم...اون بهشت و جهنمی که ازش صحبت میکنن...منظور همین زندگی دنیای ماست که در تنهایی ها...غم و اندوه...تلخی ها..ناکامی ها میشه جهنم و وقتی زندگی به کاممون باشه...انگار اینجا بهشته ... .. من همیشه به خدا میگم: خدایا....من میدونم انقدر کارای بدم زیاده که هرگز نمیتونم حتی با پارتی بازی هم برم بهشت... و میدونم جام وسط وسط جهنمه اما اگه میشه منو نه ببر بهشت نه ببر جهنم.... من سالها بدون تو...در جایی زندگی کردم که آدمای اطرافم ادعای رابطه نزدیک با تو داشتن...ادعای نایب تو بر زمین بودن رو داشتن... خدایا.. دلم میخواد منو ببری پیش خودت میخوام بگم اگه بدونم من در قعر جهنم باشم و بدونم که تو منو داری می بینی...هوام رو داری من حاضرم سالیان سال...تا آخر دنیا در جهنم زندگی کنم تا در بهشتی باشم که تو منو نبینی.. و پر از آدمایی باشه که سالها زندگی دنیا رو واسه خودشون سخت و گاهی عجیب و غریب کردن تا به بهشت تو برسن. روزی مردی در خواب دید که مرده و پس از گذشتن از پلی به دروازه بهشت رسیده است . دربان بهشت به مرد گفت برای ورود به بهشت باید مثلا صد امتیاز داشته باشید . کار های خوبی که در دنیا انجام دادید بگوید تا من به شما امتیاز بدهم. مرد گفت : من با همسرم ازدواج کردم و ۵۰ سال با او به خوبی و مهربانی رفتار کردم و به او خیانت نکردم. فرشته گفت : این سه امتیاز مرد گفت : من در تمام طول عمرم به خدا اعتماد داشتم و حتی دیگران را هم به این راه راست هدایت می کردم . فرشته گفت : این هم ۲ امتیاز مرد باز ادامه داد به کودکان بی سرپرست نیز کمک کردم و فرشته گفت : این هم ۲ امتیاز مرد در حالی که گریه می کرد گفت : با این وضع من هرگز نمی توانم وارد بهشت شوم مگر اینکه خداوند لطف و رحمت اش را شامل من کند . فرشته لبخندی زد و گفت : بله تنها راه ورود بشر به بهشت موهبت الهی است و اکنون این لطف شامل حال شما شد و اجازه ورود به بهشت برایتان صادر شد . از این داستان تاریخی و مکتوب در تمام کتاب ها نتیجه می گیریم ورود به جهنم و بهشت دست خداست یعنی شما برین کل عمر خودتون ثواب کنید توبه کنید گناه کنید آدم بکشید و خلاصه هر کار خوب و بدی انجام بدین در آخر اگر خدا خواست میبرتون بهشت اگر هم نخواست میبرتون جهنم حالا در این تایپیک تعیین کنید دوست دارین کجا برین؟ بهشت یا جهنم 3 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ از این داستان تاریخی و مکتوب در تمام کتاب ها نتیجه می گیریم ورود به جهنم و بهشت دست خداست یعنی شما برین کل عمر خودتون ثواب کنید توبه کنید گناه کنید آدم بکشید و خلاصه هر کار خوب و بدی انجام بدین در آخر اگر خدا خواست میبرتون بهشت اگر هم نخواست میبرتون جهنم حالا در این تایپیک تعیین کنید دوست دارین کجا برین؟ بهشت یا جهنم اینکه همون سیستم دیکتــاتوری مطلقه شد که. کلا این تفکرات ارباب رعیتی از ریشه باید بخشکد، خیلی سخته ولی اگر این باورها بخشکه، مردم توجیه بشن آمار جنگ و بدبختی و فساد و... از بین میره. هرچند خیلی بعیده. 3 لینک به دیدگاه
محمــد 4415 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ فک نمیکنم جهنم اینقد خوش بگذره هااااااااااااا اتفاقاً خیلی هم خوش میگذره حالا خودت بودن در کنار کدوم یکی از اینا رو ترجیح میدی؟ این بهشتی همیشه در صحنه مبارزه با کفر یا این پرد پیت خوشکله پسر همسایمون که قرار باهم به جهنم بریم؟ لینک به دیدگاه
محمــد 4415 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ یادمه وقتی ابتدایی بودم. یه معلم قرآن داشتیم خدا خیرش بده چنان از بهشت و جهنم حرف میزد انگار خودش یه دور رفته بود اونجا. چنان وحشتناک درباره جهنم میگفت باور کنین برا یه بچه دبستانی واقعا ترسناک بود. من تا چند سال کابوس جهنمو میدیدیم. اگه اون چیزای که میدیدم واقعیت داشته باشه اونجا فقط به فکر خودتی به دیگران توجهی نداری. حساب کنین همین بیرون بودن مو. نتیجه این میشه تو جهنم به موامون آویزونمون میکنن.حالا یه چیزی کیا قرار برن بهشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اخه اون جور که تو ذهن ما کردن همه جهنمی هستیم. منم یادمه معلممون اون موقع بهمون می گفت اگه پیرهن آستین کوتاه بپوشین میرین جهنم حالا بماند در مورد جهنم چی گفت ولی به نظر من ما که چه بخوایم و چه نخوایم در آخر میریم جهنم پس بهتره این دنیا را برای خودمون بهشت کنیم اون دنیا را جهنم 1 لینک به دیدگاه
محمــد 4415 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ اینکه همون سیستم دیکتــاتوری مطلقه شد که. کلا این تفکرات ارباب رعیتی از ریشه باید بخشکد، خیلی سخته ولی اگر این باورها بخشکه، مردم توجیه بشن آمار جنگ و بدبختی و فساد و... از بین میره. هرچند خیلی بعیده. (انعام ،57) حكم و فرمان تنها از آن خدا است هست میگن آدم یه چیزی را از جای دیگه میبینه یاد میگیره یادم رفت چی بود منظورم اینه که آره بزرگترا دیکتاتور ترن و ما به کوچیکترا که زاده ی بزرگترا هستیم گیر دادیم ( چی گفتم) مثلا کسی نیست به خدا بگه الله جون چرا خودت و فرشتگانت فنا شدنی نیستی و ما بندگان ساخته شده از گل رو برای مصیبت کشیدن ساخته ای که در این دنیا کار نیک انجام بدیم و در آخر بریم بهشت الله جان چرا همه چیزای خوبت را برای خودت و بنده های خودت میخوای؟ پس ما را آفریدی آدم نقش بد رو واست بازی کنیم؟ اون چیز قرمزه رو هم که گفتی موافقم 2 لینک به دیدگاه
fateme-bay 1232 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ اینکه همون سیستم دیکتــاتوری مطلقه شد که. کلا این تفکرات ارباب رعیتی از ریشه باید بخشکد، خیلی سخته ولی اگر این باورها بخشکه، مردم توجیه بشن آمار جنگ و بدبختی و فساد و... از بین میره. هرچند خیلی بعیده. اگه قرار بود بخشکه که..دیگه حساب و کتابی وجود نداشت به نظرم روزی که مردم دنیا به این نتیجه برسن که همه مثل هم هستن و همه آزادن...اون روز واقعا بهشته .. راستی گفتی دیکتاتوری مطلقه یاد ... مطلقه کشور خودمون افتادم چقدر ملت ما اسیر توهمات یه عده شدن طوری که خودشون هم باور کردن... فکر کنم راه دور و درازی به اندازه عمر همه انسان ها مونده تا ریشه کنی همه توهمات و خرافات چه فایده...عمر ما که هدر رفته 3 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ الله جون چرا خودت و فرشتگانت فنا شدنی نیستی و ما بندگان ساخته شده از گل رو برای مصیبت کشیدن ساخته ای که در این دنیا کار نیک انجام بدیم و در آخر بریم بهشت الله جان چرا همه چیزای خوبت را برای خودت و بنده های خودت میخوای؟ پس ما را آفریدی آدم نقش بد رو واست بازی کنیم؟ اون چیز قرمزه رو هم که گفتی موافقم آفرینش، هدف از خلقت، مشکل اینجاست ما میخواهیم پیدایش جهان رو با پیدایش ابزار توسط خودمون مقایسه کنیم. برای همین مدام دنبال سازنده و هدف از ساختن و صفت های آدمی هستیم. روزها فکر من اینست و همه شب سخنم ......... که چرا غافل از احوال دل خویشتنم ز کجا آمده ام ، آمدنم بهر چه بود ؟ .................. به کجا میروم آخر؟ ننمائی وطنم چقدر ملت ما اسیر توهمات یه عده شدن طوری که خودشون هم باور کردن... فکر کنم راه دور و درازی به اندازه عمر همه انسان ها مونده تا ریشه کنی همه توهمات و خرافات چه فایده...عمر ما که هدر رفته منم در جوانی فکر میکردم عمر ما هدر رفت. ولی گیریم هدر نمیرفت، گیریم غرق لذت بودیم و دنیا هیچمان هم نبود، در روز آخر مطئن باش همه یکی هستند. بعضی وقت ها شیرینی مبارزه خیلی بهتر از شیرینی شامپاین و کاباره و تفریح هست، حتی از پشت مونیتور. 3 لینک به دیدگاه
fateme-bay 1232 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ منم در جوانی فکر میکردم عمر ما هدر رفت. ولی گیریم هدر نمیرفت، گیریم غرق لذت بودیم و دنیا هیچمان هم نبود، در روز آخر مطئن باش همه یکی هستند. بعضی وقت ها شیرینی مبارزه خیلی بهتر از شیرینی شامپاین و کاباره و تفریح هست، حتی از پشت مونیتور. با این که خیلی دلم میخواد یه دست فحش حسابی خارمار بدم به اونایی که این بلا رو سرمون آوردن بعدم جفت پا برم تو دهنشون... ولی باهات موافقم...حداقل این جوری زندگیمون زیاد به بطالت نمیگذره... البته درصدش خیلی خیلی کمه 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده