15 عاملی که باعث عدم پیشرفت و تیره روزی ملت ها می شود!

[Army.of.onE 711]

دروغگویی و فریبکاری و شخصیت پرستی و خرافه پرستی.... از نظر واژه در اسلام رد شدن.

 

اما جایگزینش رو واژه هایی مثل تقیه و جزیه و توسل به اولی الامر و اطاعت محض از او و چسبیدن به ضریح واسه شفا و.... گرفتن.

 

فقط واژه ها مثلا تغییر کردن، ولی باطن کردار هیچ تغییری نکرده. :icon_razz:

 

تقیه!!!؟؟؟؟؟جزیه؟؟؟؟!!!!!!!میشه ارتباط اینا رو به ما بگید.

تقیه:«تقیه» در اصطلاح شیعیان و اهل سنت به آن معنی است که یک فرد مسلمان برای نجات جان خود از انجام برخی اعمال پرهیز کند؛ به عنوان نمونه اگر مسلمانی در برابر کفار قرار گیرد وخطر جانی او را تهدید کند می‌تواند مسلمان بودن خویش را پنهان کند.

 

جزیه:به معنی مالیات و خراج است ودر اسلام خراجی است که از اهل کتاب گرفته می‌شود تا در قلمرو اسلامی جان و مالشان حفظ شود(بدون حذفیات از ویکی پدیا)

 

اطاعت از کسی که رهبری سیاسی و دینی ملتی رو به عهده داره مگه موردی داره؟

 

یه سری از مسائل هم مثل چسبیدن و چسباندن و اینجور چیزها ساخته دست عوامه...

[aminvo 346]

از متن خوبتون خیلی ممنون، عوامل خیلی خوبی ذکر شده بود، ولی بعضی از این عوامل کاربرد دو طرفه دارند، یعنی همانند داستان کارد آشپزخانه هست و خیار و آدم کشی. می تواند باعث پیشرفت شود اگر توسط مسئولین و افرادی که در نگرش های افراد جامعه تاثیر مستقیم دارند به درستی استفاده شود. مثل شخصیت پرستی که می تونه به قهرمان پروری منجر بشه و باعث ایجاد تفکر ملی گرایانه و ..... در مردم بشه.

 

موارد یاد شده هم اکثرا به هم زنجیره وار پیوسته هستند و به قول شاعر، خشت اول چون نهد معمار کج/ تا ثریا می رود دیوار کج. درست هست که این موارد می تونه بزرگترین عامل عقب موندگی جامعه باشه، ولی باید دید عوامل به وجود اومدن این عوامل چی هست؟؟ چی باعث شد که در کشور ما بدین صورت تفکر بشه که دروغ گفتن، همانند آسانسور است برای رسیدن به طبقه آخر به جای پله و مواردی مشابه که تقریبا همه مرتکب می شویم و به خوبی آگاهیم.

 

من فکر می کنم که یکی از مهمترین عامل های این مشکلات بی سوادی هست، بی سوادی نه به منظور داشتن تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی هست، به منظور نداشتن آگاهی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی از شرایط جامعه و نداشتن آگاهی از بازخورد رفتارهای ناشی از فقدان این آگاهی هاست که منجر به وجود آمدن این گونه رفتار های میشود و این امر باتلاق گونه به صورتی ادامه پیدا می کند که هرچه جامعه دست و پا می زند که رهایی یابد، بیشتر فرو رود و البته این دست و پا زدن با استفاده از مواردهایی است که در متن اولیه تاپیک آورده شده است. پس بهترین راه حل میزان افزایش مطالعه جامعه با استفاده از ابزار تشویق به مطالعه و تبلیغ های آگاهانه در راستای افزایش علاقه به مطالعه آزادانه هست. در این صورت هست که جامعه ای می تواند خود را از موارد یاد شده نجات داده و گامی به سوی پیشرفت بردارد نه اینکه دیگر جوامع و ملل ها از بیرون نظارگر مردم حاضر در باتلاق بوده و تصمیم بگیرند که کی آنها را نجات دهند یا چه زمانی به سرعت غرق شدن آنها کمک کنند.