Mahnaz.D 61917 ارسال شده در 17 بهمن، 2012 چیشــد سیگـآری شدی؟ یـه شـب بــآرون میــومد خیلی تنهـــآ بـــودم چیشـــد که تَرک کــردی؟ یـه شـب بــآرون میــومد دیگه تنهـــآ نبــودم چیشــد دوبـــآره الکــل و سیگــآر رو شروع کردی؟ یـه شـب بــآرون میــومد دوبـــآره تنهـــآ شــده بــودم چیشــد کــه اینجــآ بستریــت کــردن؟ یـه شـب بــآرون میــومد خیلی تنهـــآ بـــودم تــو خیــآبون دیدمش اون تنهـــآ نبـــود 11
sam arch 55879 ارسال شده در 18 بهمن، 2012 عجب بَد طعمی دارد این لعنتی! می رود و می سوزاند نایی را که دیگر گذرگاه هوا نیست! گذرگاه دود است و خاکستر.... دودی که دل را دودی کرده و خاکسترش را پس می دهد با چاشنی سرفه!! 10
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 19 بهمن، 2012 بي ســــــــيگار كه مي شوم اندكــــــــــي، فقط اندكـــــــي پول خرج مي كــــــــنم و دوباره سيـــــــــگار دارم امــــــــا جواني ام كــــــوه غرورم را خـــــــــرج كرده ام هنــــــــــوز تو را نــــــدارم ...!! 6
mani24 29665 ارسال شده در 19 بهمن، 2012 رویای تو نخ سیگاری حسرت نبودنت خاکستر سيگارم ته کشید ... این سیگار نامرد خیلی زود سوزاند قلبم را نبودنت لبم را ... آتش سیگاره به ته رسیده همانجارا که تو بوسیده بودی ... :( 6
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 19 بهمن، 2012 یقه بالا میدهیم دستها در جیب سیگار به ته رسیده میان ِ لب به دیوار تکیه میدهیم نه که کارآگاه باشیم یا عضو مافیا نه بدبختیم 5
mani24 29665 ارسال شده در 20 بهمن، 2012 به اِحســــــــاساتت بیاموز نَفـــــــس نکشد، هــَـــــوای دلها آلـــــــوده است .. اینــــــجا ... فاصــــلـ ه یک عشــق با عشق بعدی یک نـَـخ سیـــــــگار است !! برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4
Strelitzia 17128 ارسال شده در 20 بهمن، 2012 فکرش را هم نمیکردم روزی سیگار بکشم حالا… سالهاست که سیگار مرا میکشد چای… مرا میریزد آینه… سراغ دندان هایم را میگیرد حال ریه ام را می پرسد من… به ناچار با موهایم ور میروم… 4
Strelitzia 17128 ارسال شده در 20 بهمن، 2012 اولین بار بود که از سیـگار متنفر شدم وقتی لبانت بوی سیـگار میداد من میدانستم که تو سیـگار نمیکشی! 4
Strelitzia 17128 ارسال شده در 20 بهمن، 2012 چقدر شبیه سیگار تو هستم.. آتشم زدی ... روشنم کردی... پکم زدی... دود شدم خاکستر شدم... دیگه آخرهاشه دارم تموم میشم...... سیگار پشت سیگار خودم را دود میکنم .... 6
Strelitzia 17128 ارسال شده در 20 بهمن، 2012 خاكستر سيگارم را از پنجره به بيرون مي ريزم... آي آدم ها... دنياي شما زير سيگاري من است... 5
Strelitzia 17128 ارسال شده در 20 بهمن، 2012 [h=6] مــن سـرد [/h] [h=6]هــوا ســرد[/h] [h=6]بــــرف ســرد[/h] [h=6]زمســتان سـرد[/h] [h=6]تــو بــا مــن ســرد[/h] [h=6]دنیـای مــن ســرد[/h] [h=6]همــه چــی ســرد ! [/h] [h=6]ولــی سیــــــــگارم گــــــرم ، [/h] [h=6]ایــن تضــاد ، بـرای یه لحـــظه مــرا بـه آرامــــش میـبـرد...[/h] 6
mani24 29665 ارسال شده در 20 بهمن، 2012 این عادت آدم هاست سیگار کامش را که داد ،زیر پا لهش میکنند !!! 8
Mahnaz.D 61917 ارسال شده در 22 بهمن، 2012 بچه که بودم نقاشی میکشیدم بزرگتر شدم از هیجان جیغ میکشیدم فهمیدم چه خبره دور و برم ، درد کشیدم حالا دیگه نه درد میکشم نه جیغ نه نقاشی !!! سیگار میکشم … 8
sam arch 55879 ارسال شده در 23 بهمن، 2012 ترک کرده است بانوی روزگار.... به خاطر یک عهد و پیمان..... ولی طبق یک تبصره شکست عهدش را.... گفت....برای همین روزها گذاشته بودم آن تبصره ی کذایی را... که دیگر ار حد گذشته.....خط قرمزم شکست... 7
mani24 29665 ارسال شده در 23 بهمن، 2012 پــــس از مـــــــرگ ، روی عکـــســـــــم ،روی قــــبــــرم ننـــــوســیــد جـــوان نـــــاکـــــام مـــن خــیـــلی از ســیگــارم کـــام گــرفـــتــم بــد نامــنــش نکــنیــد سیــگـــار را ..... 5
azarafrooz 14221 ارسال شده در 24 بهمن، 2012 به سیگار پک میزنم ... تلخی نیکوتین شبیه بوسه های توست .... دود غلیظ در مقابل چشمانم رقص مرگ را تداعی میکند ... تو چه کرد ه ای با من ؟؟؟؟؟ از تو فرار کنم یا از سیگار ؟؟؟؟ نه سیگار بهتر است ... تو را آرام آرام در میان دود غلیظ به هوا میفرستم ... شاید با تمام شدنش تو هم در خاطم تمام شدی.......! کسی چه میداند ؟ 6
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 26 بهمن، 2012 طعم سیگار لایت در حمام طعم یک لب زدن به گیلاسی بحث من با تو بر سر یک تخت پشت قلیان شاه عباسی تو به فکر پیانو در باران حجمی از خانه را صدا می برد عشق بین من و تو جریان داشت حال ملکول ها به هم می خورد صندل صورتی درون اتاق روی اعصاب من قدم می زد خواب بودم و سرنوشتم را قرص خواب آورم رقم می زد صبح تا ظهر مثل یک طباخ شعر در دیگ آب پز کردن ظهر تا شب برای هم خوابی روکش تخت را عوض کردن بالش خیس مشترک یعنی اشک باریدم و ذخیره شده به خیالت که شوری دریاست به خیالت تنت جزیره شده بارش یک پیاز در چشمم سوزش دیگ داغ در قلبم عشق یک لحظه اتفاق افتاد مثل آوار زلزله در بم طعم سیگار لایت در حمام گریه کردم به زیر بارش دوش عشق یعنی بلوند کردن مو عشق یعنی لباس خواب بپوش زندگی بی شناسنامه ی هم با خودم قهر ،از خودش دلسرد کاش جای شکنجه دادن من روی یک مبل راحتم می کرد 3
پاییزان 3604 ارسال شده در 26 بهمن، 2012 در شعرم سیگاری آتش می زنم تا آخرین رویایم را..... دود کنم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1
ارسال های توصیه شده