Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آبان، ۱۳۹۱ چیشــد سیگـآری شدی؟ یـه شـب بــآرون میــومد خیلی تنهـــآ بـــودم چیشـــد که تَرک کــردی؟ یـه شـب بــآرون میــومد دیگه تنهـــآ نبــودم چیشــد دوبـــآره الکــل و سیگــآر رو شروع کردی؟ یـه شـب بــآرون میــومد دوبـــآره تنهـــآ شــده بــودم چیشــد کــه اینجــآ بستریــت کــردن؟ یـه شـب بــآرون میــومد خیلی تنهـــآ بـــودم تــو خیــآبون دیدمش اون تنهـــآ نبـــود 11 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آبان، ۱۳۹۱ عجب بَد طعمی دارد این لعنتی! می رود و می سوزاند نایی را که دیگر گذرگاه هوا نیست! گذرگاه دود است و خاکستر.... دودی که دل را دودی کرده و خاکسترش را پس می دهد با چاشنی سرفه!! 10 لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آبان، ۱۳۹۱ بي ســــــــيگار كه مي شوم اندكــــــــــي، فقط اندكـــــــي پول خرج مي كــــــــنم و دوباره سيـــــــــگار دارم امــــــــا جواني ام كــــــوه غرورم را خـــــــــرج كرده ام هنــــــــــوز تو را نــــــدارم ...!! 6 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آبان، ۱۳۹۱ رویای تو نخ سیگاری حسرت نبودنت خاکستر سيگارم ته کشید ... این سیگار نامرد خیلی زود سوزاند قلبم را نبودنت لبم را ... آتش سیگاره به ته رسیده همانجارا که تو بوسیده بودی ... :( 6 لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آبان، ۱۳۹۱ یقه بالا میدهیم دستها در جیب سیگار به ته رسیده میان ِ لب به دیوار تکیه میدهیم نه که کارآگاه باشیم یا عضو مافیا نه بدبختیم 5 لینک به دیدگاه
پیرهاید 10193 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آبان، ۱۳۹۱ خدا را به کشیدن یک پاکت سیگار دعوت می کنم لعلکم تفلحون 8 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۹۱ به اِحســــــــاساتت بیاموز نَفـــــــس نکشد، هــَـــــوای دلها آلـــــــوده است .. اینــــــجا ... فاصــــلـ ه یک عشــق با عشق بعدی یک نـَـخ سیـــــــگار است !! برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۹۱ فکرش را هم نمیکردم روزی سیگار بکشم حالا… سالهاست که سیگار مرا میکشد چای… مرا میریزد آینه… سراغ دندان هایم را میگیرد حال ریه ام را می پرسد من… به ناچار با موهایم ور میروم… 4 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۹۱ اولین بار بود که از سیـگار متنفر شدم وقتی لبانت بوی سیـگار میداد من میدانستم که تو سیـگار نمیکشی! 4 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۹۱ چقدر شبیه سیگار تو هستم.. آتشم زدی ... روشنم کردی... پکم زدی... دود شدم خاکستر شدم... دیگه آخرهاشه دارم تموم میشم...... سیگار پشت سیگار خودم را دود میکنم .... 6 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۹۱ خاكستر سيگارم را از پنجره به بيرون مي ريزم... آي آدم ها... دنياي شما زير سيگاري من است... 5 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۹۱ [h=6] مــن سـرد [/h] [h=6]هــوا ســرد[/h] [h=6]بــــرف ســرد[/h] [h=6]زمســتان سـرد[/h] [h=6]تــو بــا مــن ســرد[/h] [h=6]دنیـای مــن ســرد[/h] [h=6]همــه چــی ســرد ! [/h] [h=6]ولــی سیــــــــگارم گــــــرم ، [/h] [h=6]ایــن تضــاد ، بـرای یه لحـــظه مــرا بـه آرامــــش میـبـرد...[/h] 6 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۹۱ این عادت آدم هاست سیگار کامش را که داد ،زیر پا لهش میکنند !!! 8 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۱ بچه که بودم نقاشی میکشیدم بزرگتر شدم از هیجان جیغ میکشیدم فهمیدم چه خبره دور و برم ، درد کشیدم حالا دیگه نه درد میکشم نه جیغ نه نقاشی !!! سیگار میکشم … 8 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آذر، ۱۳۹۱ ترک کرده است بانوی روزگار.... به خاطر یک عهد و پیمان..... ولی طبق یک تبصره شکست عهدش را.... گفت....برای همین روزها گذاشته بودم آن تبصره ی کذایی را... که دیگر ار حد گذشته.....خط قرمزم شکست... 7 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آذر، ۱۳۹۱ پــــس از مـــــــرگ ، روی عکـــســـــــم ،روی قــــبــــرم ننـــــوســیــد جـــوان نـــــاکـــــام مـــن خــیـــلی از ســیگــارم کـــام گــرفـــتــم بــد نامــنــش نکــنیــد سیــگـــار را ..... 5 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آذر، ۱۳۹۱ به سیگار پک میزنم ... تلخی نیکوتین شبیه بوسه های توست .... دود غلیظ در مقابل چشمانم رقص مرگ را تداعی میکند ... تو چه کرد ه ای با من ؟؟؟؟؟ از تو فرار کنم یا از سیگار ؟؟؟؟ نه سیگار بهتر است ... تو را آرام آرام در میان دود غلیظ به هوا میفرستم ... شاید با تمام شدنش تو هم در خاطم تمام شدی.......! کسی چه میداند ؟ 6 لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۱ طعم سیگار لایت در حمام طعم یک لب زدن به گیلاسی بحث من با تو بر سر یک تخت پشت قلیان شاه عباسی تو به فکر پیانو در باران حجمی از خانه را صدا می برد عشق بین من و تو جریان داشت حال ملکول ها به هم می خورد صندل صورتی درون اتاق روی اعصاب من قدم می زد خواب بودم و سرنوشتم را قرص خواب آورم رقم می زد صبح تا ظهر مثل یک طباخ شعر در دیگ آب پز کردن ظهر تا شب برای هم خوابی روکش تخت را عوض کردن بالش خیس مشترک یعنی اشک باریدم و ذخیره شده به خیالت که شوری دریاست به خیالت تنت جزیره شده بارش یک پیاز در چشمم سوزش دیگ داغ در قلبم عشق یک لحظه اتفاق افتاد مثل آوار زلزله در بم طعم سیگار لایت در حمام گریه کردم به زیر بارش دوش عشق یعنی بلوند کردن مو عشق یعنی لباس خواب بپوش زندگی بی شناسنامه ی هم با خودم قهر ،از خودش دلسرد کاش جای شکنجه دادن من روی یک مبل راحتم می کرد 3 لینک به دیدگاه
پاییزان 3604 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۱ در شعرم سیگاری آتش می زنم تا آخرین رویایم را..... دود کنم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده