alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اردیبهشت، ۱۳۹۲ ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده ی ما رو انیس و مونس شد تقدیم به setare.blue 13اردیبهشت92 21:48 هنگام تنگ دستی در عیش کوش و مستی که این کیمیای هستی قارون کند گدار را تقدیم به hasti1988 13اردیبهشت92 21:49 10 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اردیبهشت، ۱۳۹۲ آرامش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا تقدیم به shahdokht *1983* و mim-shimi و IEMAN و NYC و آرتاش:icon_gol::icon_gol: 13 اردیبشهت 92 21:56 10 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اردیبهشت، ۱۳۹۲ میروم شاید فراموشت کنم........................با فراموشی هم آغوشت کنم میروم از رفتن من شاد باش.......................از عذاب دیدنم آزاد باش گرچه تو تنها تر از من میروی.......................آرزو دارم ولی عاشق شوی آرزو دارم بفهمی درد را..............................تلخی برخوردهای سرد را ~ سوده ~......بهار92 ساعت 21:57 تقدیم به انجمن نواندیشان 15 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اردیبهشت، ۱۳۹۲ به خاطر بسپاریم حضور هیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست... خداوند در هر حضوری رازی را برای کمال ما پنهان کرده است، خوشا به حال ما اگر آن راز را دریابیم. تقدیم به داداشِ گلم امین (Mr.101)که هیچ وقت منو از یاد نبرد حتی وقتی که من به یادش نبودم... سحرنازـــ 92/2/13 ساعت: 22.22 13 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اردیبهشت، ۱۳۹۲ سرتا قدم وجود حافظ در عشق نهال حیرت آمد تقدیم به - Nahal - 13 اردیبهشت 92 22:37 12 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اردیبهشت، ۱۳۹۲ آدم های خوبِ قصـــه هــای مــــن! دلــتنـــگـــتان میشوم. حــجــــمش را میـــخـــواهـــیـــــد؟؟؟؟ خـــدا را تــصـور کنــیـــــد...! دوسِتـــــون دارم تقدیــــم به: سارای عزیــــز(نهال) ــ ســـودیِ نازم ـــ آریودختِ گل ــ زهـــرا آپامه ــ الهه ـــ فریـــماه(آرتاش) حمــــیــد شهرسازــ حـــمیـــــد تــکروــ علی مکانیـــک ـــ مهـــدی پــاور ـــ هــادی ناصــح ســـحـــرنــاز ــ 92/2/13 ساعت:22.50 18 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اردیبهشت، ۱۳۹۲ عاشقان نقطه ی پرگار وجودند ولی عشق داند که در این دایره سرگردانند تقدیم به F|UID و Valentina و panisa :icon_gol: 13 اردیبهشت92 22:46 16 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اردیبهشت، ۱۳۹۲ یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور تقدیم به Pantalasa 13 اردیبهشت 92 23:50 15 لینک به دیدگاه
not found 16275 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اردیبهشت، ۱۳۹۲ می نویسم برای تو! برای تو که مرا صمیمانه پذیرفتی. برای تو که لحظه هایمان را باهم سپری کردیم. گفتیم .... خندیدیم .... برای تو که بی ریا گفتی از خودت و صمیمانه شنیدی از من. برای تو که منِ واقعیم را از لابلای پست های دختر بازیگوش سربه هوا شناختی و لحظه ای هرچند کوتاه همدم و همکلامم شدی. برای تو که معنی سکوتم را فهمیدی ... برای تو که میدانی یکی از مخاطبانم هستی. زندگی کوتاهتر از آنست که به خصومت بگذرد وقلبها گرامی تر از آنند که بشکنند در ستیز روزگار آنچه که بدست می آید پایدار نمی ماند و آنچه از دست رفت با اشک جبران نمی شود فردا طلوع خواهد کرد؛ حتی اگر ما نباشیم .... بــــدرود:icon_gol: هانیه_ جمعه 13 اردیبهشت 92 14 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اردیبهشت، ۱۳۹۲ دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند تقدیم به lorena:icon_gol: 14 اردیبهشت 92 5:30 7 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اردیبهشت، ۱۳۹۲ من ملک بودم فردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خراب آبادم تقدیم به شاروک 14 اردیبهشت 92 7:17 13 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اردیبهشت، ۱۳۹۲ ای غایب از نظر به خدا می سپارمت جانم بسوختی و به دل دوست دارمت تقدیم به فرنوش خادمی و F SH.67 و One gear:icon_gol::icon_gol: 14 اردیبهشت 92 9:46 11 لینک به دیدگاه
raz-raz 3612 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اردیبهشت، ۱۳۹۲ :icon_gol::icon_gol: :icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol: 9 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اردیبهشت، ۱۳۹۲ من ملک بودم فردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خراب آبادم تقدیم به شاروک 14 اردیبهشت 92 7:17 تورا یاد میدارم "همه هنگام"، نه چون نیما که می گوید؛ "شباهنگام"... تقدیم به بهترین و با اخلاق ترین پســـــر انجمن alimec دلم برای یک نفر تنگ است . . . نه میدانم نامش چیست و نه میدانم چه می کند حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم . . . رنگ موهایش را نمی دانم لبخندش را هم ندیده ام . . . فقط میدانم که باید باشد و نیست ! *********************************** همیشه جای خالیت حس خواهد شد .... 14 اردیبهشت 1392 ساعت :13:03 12 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اردیبهشت، ۱۳۹۲ مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد تقدیم به همه دوستان خودم تو انجمن دوست داشتنی نواندیشان که اسمشون جا موند 1000 تا 14 اردیبهشت 92 22:50 8 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اردیبهشت، ۱۳۹۲ سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی تقدیم به آریودخت 13 اردیبهشت 92 14:51 دست خودم نیست به گمانم دست تو است که می تواند مرا با یک سلام خشک و خالی به آینده امیدوار کند ! با احترام تقدیم به علی عزیز 8 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اردیبهشت، ۱۳۹۲ میدانی!دلم میخواهد باران ببارد خیابان باشد؛ آدمها نباشند؛ چتری نباشد؛ فقط تو باشی و دستانت. نگاهم کنی آب شوم از حرارت نفس هایت و باران خنکم کند. میدانی! دستان تو که باشند ؛ همه چیز آرام و دلنشین است. همین که کنارم زیر نوازش آرام قطرات باران قدم بزنی دنیایی است که ؛ تمام دنیای من است بدرود 16 اردیبهشت 1392 مانی 5 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اردیبهشت، ۱۳۹۲ يه قدم تو ،يه قدم من يه دل از تو، يه دل از من واي چه احساس قشنگي من و تو هميشه با هم وقته يک ديدار تازه توي يک صبح صميمي با تموم بي قراري زير عکس يادگاري مي نويسم با وفا ، يار شکيبا من براي تو مي خونم با يه حس پاک و زيبا عشقي مثل عشق مجنون پاکي مثل دل ليلي عشق نيلوفري من برای نرگس دختری از دیار تنگستان 5 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اردیبهشت، ۱۳۹۲ قرارمان همینجا باشد اینجا خانه ی دلتنگیهای من اینجا میعادگاه عاشقانه های من اینجا آرامگه من است من خواهم نوشت و تو آزادی بیایی و بخوانی و بنویسی یا بیایی و بخوانی و ننویسی و جاری خواهی شد در نوشته های من و قلبت خواهد تپید در واگویه هایم و تو در پی نوازشهایم سر بر زانوانم خواهی نهاد و من بوسه ها خواهم دزدید از لبان شیرینت وقتی در میان نوازشهایم مستِ مست شدی و خواهی دید اینگونه برای همیشه تو را خواهم داشت بی گله و شکایت از نبودنت من با قلمم تو را آنگونه که میخواهم می آفرینم و دوباره همچون روزهای زیبایمان .... خودِ ِ خودِ عشق خواهی شد یادت هست؟ همانکه دل از من ربود همانکه همه ی زندگی اش بودم و هنوز همه ی زندگی من است همانکه چون کوه استوار ایستاده بود تا ابد !! و هنوز چون کوه استوار ایستاده ام تا ابد همانکه بی من نمیتوانست باشد و هنوز بی او نمیتوانم باشم دوباره خواهم آفرید بیاو ببین من میشوم خالق و تو میشوی مخلوق دوباره نوازشت خواهم کرد و تو بوسه خواهی کاشت بر گونه ام و خورشید چشمانم خواهد درخشید قرارمان همینجا خانه ی دلتنگیهایم برای بانوی شماره 1 ادبیات Nahal 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اردیبهشت، ۱۳۹۲ عشـــــــقم مال تو... بیا سند داشته هایمان را به نام هم کنیم.. مالکیت نگاه و لبخند شیرینت مال مـــــن.. تمـــــــام عشقـم مـــال تـــو.. به شاروک (فاطمه عزیز) 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده