رفتن به مطلب

خ س ت ه . . .


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

آری ,

آدم کم کم خیلی خسته میشود ,

خسته از مشقت هایش ...

خسته از قلم پَرَش ...

قلم می افتد ,

ثبت شد .

 

ساموئل بکت

  • Like 23
  • پاسخ 261
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

این آدمی زاد

 

گاهی

 

از زندگی

 

گاهی

 

از بهار

 

گاهی

 

از پاییز

 

گاهی از شروع دوباره

 

خسته می شود . . .

  • Like 16
ارسال شده در

خسته ام از آرزوها،

آرزوهای شعاری

شوق پرواز مجازی،

بال های استعاری

لحظه های کاغذی را

روز و شب تکرار کردن

خاطرات بایگانی

زندگی های اداری

با نگاهی دل شکسته

چشم های پینه بسته

خسته ام از چشم انتظاری،

خسته از درهای بسته

سقف های سرد و سنگین،

پله های رو به پایین،

دست های سرد و بی روح.

آسمان های اجاری

صندلی های خمیده

میز های صف کشیده

خنده های لب پریده

گریه های اختیاری

خسته ام از بی قراری

پارک های این حوالی

پرسه های بی خیالی.....

  • Like 13
ارسال شده در

و تو خسته تر از آن بودی

که حتی

بیاندیشی

چقدر،

دوستت دارم.....

  • Like 15
ارسال شده در

سپيــداري خستــه ام!

 

در مــن، بپيــچ . . .

 

 

پژمان الماسی نیا

  • Like 15
ارسال شده در

خسته که باشی

 

بهانه گیر می شوی

 

از همه ....

 

حتی

 

خودت ....

  • Like 15
ارسال شده در

خسته و کلافه

 

پشت خنده هایی که

 

پر از درد اند پنهان می شوم ....

  • Like 13
ارسال شده در

خسته است احوال روزگارم در روزهایی که حسرت دارم برای خنده هایی که گذشته اند...

گذشته اند و می گذرند در حال از جلوی چشمانم مثل یک آپارات سیار...

 

از این پرده خسته شدم....بریم فیلم بعد..

  • Like 7
ارسال شده در

خسته اما با لبخند...

خسته اما با امید...

با امید فرداهای بهتر به خانه بر میگردیم...

 

(تیتراژ اول برنامه به خانه بر میگردیم)عاشق این شعرم من...

  • Like 7
ارسال شده در

خسته ام ، فردا نگاهت را برایم پست کن

یک بغل حال هوایت را برایم پست کن

گوشم از آواز غمگین سکوت شب پر است

لطفا آن لحن صدایت را برایم پست کن...

  • Like 6
ارسال شده در

بیدار باش...

بس است

چقدر میخوابی.

دیگر خسته نشده ای...

بس است....دیگر بس است...

من در بیداری عاشقت شدم تو هنوز خوابی..

من در بیداری تو را شریک خود کردم.تو هنوز خوابی..

بیدار باش...

بیدار شو..

کم کم دارد چشم هایم کم سو میشود از انتظار نشستن و تو را ندیدن...

تو مانند سرابی که همیشه خیالی ست در پشت یک واقعیت محال...

من دیگر خسته شدم از این بیداری و انتظار کشیدن

میخوابم برای همیشه..

تو بیدار میشوی و حسرت یک لحظه بیداری من را میکشی...

حسرت یک لحظه بیدار بودن با هم را...

اما افسوس که دیگر دیر شده....

من میخوابم...

تو بیدار باش...

  • Like 7
ارسال شده در

خَــسته اَمــ

 

بَـسـ کــه پـنهان کــردَمـ ـ

 

دُوسـتــ داشـتنـتـ رآ

 

مَنـ بـدهـ کـارَم بـ ـه دلـ ــم

 

بـخـآ طـرتـمامــ لـحظـه هـایـیــ کـــِ

 

مَحـ ـکـومَش کَـردمــ بـــه سُــکـوتــــ

  • Like 7
  • 2 هفته بعد...
ارسال شده در

خدایا....

می خواهم اعتراف کنم !

خسته ام ....

من امانت دار خوبی نیستم ,

"مرا" از من بگیر....مال خودت !

من نمی توانم نگهش دارم ...!!!

  • Like 10
ارسال شده در

هندوانه ای گذاشته ای زیر بغلم ای روزگار....

دستانم طاقت تحمل این همه اضافه بار را ندارد...

 

دیگر خ س ت ه شدم از این همه سادگی...

تو همیشه مرا با یک آبنبات چوبی فریب می دهی....

 

دیگر خ س ت ه شدم...

  • Like 7
ارسال شده در

دمش گرم، باران را میگویم،

به شانه ام زدو گفت: میدانم خسته ای،

امشب را تو استراحت کن، من بجایت میبارم

  • Like 8
ارسال شده در

با توام ، با توخــــــــدا..

یک کمی معجزه کن

چند تا دوست برایم بفرست...

پاکتی از کلمه

جعبه ای از لبخند...

 

نامه ای هم بفرست

کوچه های دل من باز خلوت شده است...

قبل از اینکه برسم

دوستــی را بردند

یک نفر گفت به من: باز دیر آمده ای .... دوست قسمت شده است

با توام با تو خدا ....

یک دل قلابی ...

یک دل خیلی بد... چقدر می ارزد؟ ....

من که هرجا رفتم جار زدم : شده این قلب حراج ... بدوید... یک دل مجانی

قیمتش یک لبخند.... به همین ارزانــــی

هیچ وقت اما... هیچ کس قلب مرا قرض نکرد...

هیچ کس دل نخرید...

 

با توام... با تو؛ خـــــدا...

پس بیا... این دل من ... مال خودت...

من که دیگر رفتم اما...

ببر این دل را...

دنبال خودت

  • Like 8
ارسال شده در

فریدون مشیری:

تنها،

غمگین،

نشسته با ماه.در خلوت ساکت شبانگاه.

اشکی به رخم دوید،ناگاه

روی تو شکفت در سرشکم .

 

دیدم که هنوز عاشقم ،اه!

  • Like 6
ارسال شده در

خسته ام از بغض . . .

 

نیاز به بغض شکن دارم . . .

  • Like 7
ارسال شده در

لی لی مي گيرم

از روی خستگی هايم بپرم

 

اما خانه های اين بازی

 

آنقدر بزرگ است

 

كه فقط بايد پر داشت!

 

تا بتوان

 

از خانه ای به خانه ای پريد..

 

قاسم بحرانی

  • Like 6
ارسال شده در

معمایی شدم

حل ناشدنی،

مانند جدول کنار خیابان

 

از کنارم عبور میکنند آدمها

 

همین...!!!...

 

بهونه راد

  • Like 8

×
×
  • اضافه کردن...