رفتن به مطلب

خ س ت ه . . .


- Nahal -

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 261
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

خسته ام از آرزوها،

آرزوهای شعاری

شوق پرواز مجازی،

بال های استعاری

لحظه های کاغذی را

روز و شب تکرار کردن

خاطرات بایگانی

زندگی های اداری

با نگاهی دل شکسته

چشم های پینه بسته

خسته ام از چشم انتظاری،

خسته از درهای بسته

سقف های سرد و سنگین،

پله های رو به پایین،

دست های سرد و بی روح.

آسمان های اجاری

صندلی های خمیده

میز های صف کشیده

خنده های لب پریده

گریه های اختیاری

خسته ام از بی قراری

پارک های این حوالی

پرسه های بی خیالی.....

  • Like 13
لینک به دیدگاه

خسته است احوال روزگارم در روزهایی که حسرت دارم برای خنده هایی که گذشته اند...

گذشته اند و می گذرند در حال از جلوی چشمانم مثل یک آپارات سیار...

 

از این پرده خسته شدم....بریم فیلم بعد..

  • Like 7
لینک به دیدگاه

خسته اما با لبخند...

خسته اما با امید...

با امید فرداهای بهتر به خانه بر میگردیم...

 

(تیتراژ اول برنامه به خانه بر میگردیم)عاشق این شعرم من...

  • Like 7
لینک به دیدگاه

بیدار باش...

بس است

چقدر میخوابی.

دیگر خسته نشده ای...

بس است....دیگر بس است...

من در بیداری عاشقت شدم تو هنوز خوابی..

من در بیداری تو را شریک خود کردم.تو هنوز خوابی..

بیدار باش...

بیدار شو..

کم کم دارد چشم هایم کم سو میشود از انتظار نشستن و تو را ندیدن...

تو مانند سرابی که همیشه خیالی ست در پشت یک واقعیت محال...

من دیگر خسته شدم از این بیداری و انتظار کشیدن

میخوابم برای همیشه..

تو بیدار میشوی و حسرت یک لحظه بیداری من را میکشی...

حسرت یک لحظه بیدار بودن با هم را...

اما افسوس که دیگر دیر شده....

من میخوابم...

تو بیدار باش...

  • Like 7
لینک به دیدگاه

خَــسته اَمــ

 

بَـسـ کــه پـنهان کــردَمـ ـ

 

دُوسـتــ داشـتنـتـ رآ

 

مَنـ بـدهـ کـارَم بـ ـه دلـ ــم

 

بـخـآ طـرتـمامــ لـحظـه هـایـیــ کـــِ

 

مَحـ ـکـومَش کَـردمــ بـــه سُــکـوتــــ

  • Like 7
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

خدایا....

می خواهم اعتراف کنم !

خسته ام ....

من امانت دار خوبی نیستم ,

"مرا" از من بگیر....مال خودت !

من نمی توانم نگهش دارم ...!!!

  • Like 10
لینک به دیدگاه

هندوانه ای گذاشته ای زیر بغلم ای روزگار....

دستانم طاقت تحمل این همه اضافه بار را ندارد...

 

دیگر خ س ت ه شدم از این همه سادگی...

تو همیشه مرا با یک آبنبات چوبی فریب می دهی....

 

دیگر خ س ت ه شدم...

  • Like 7
لینک به دیدگاه

با توام ، با توخــــــــدا..

یک کمی معجزه کن

چند تا دوست برایم بفرست...

پاکتی از کلمه

جعبه ای از لبخند...

 

نامه ای هم بفرست

کوچه های دل من باز خلوت شده است...

قبل از اینکه برسم

دوستــی را بردند

یک نفر گفت به من: باز دیر آمده ای .... دوست قسمت شده است

با توام با تو خدا ....

یک دل قلابی ...

یک دل خیلی بد... چقدر می ارزد؟ ....

من که هرجا رفتم جار زدم : شده این قلب حراج ... بدوید... یک دل مجانی

قیمتش یک لبخند.... به همین ارزانــــی

هیچ وقت اما... هیچ کس قلب مرا قرض نکرد...

هیچ کس دل نخرید...

 

با توام... با تو؛ خـــــدا...

پس بیا... این دل من ... مال خودت...

من که دیگر رفتم اما...

ببر این دل را...

دنبال خودت

  • Like 8
لینک به دیدگاه

فریدون مشیری:

تنها،

غمگین،

نشسته با ماه.در خلوت ساکت شبانگاه.

اشکی به رخم دوید،ناگاه

روی تو شکفت در سرشکم .

 

دیدم که هنوز عاشقم ،اه!

  • Like 6
لینک به دیدگاه

لی لی مي گيرم

از روی خستگی هايم بپرم

 

اما خانه های اين بازی

 

آنقدر بزرگ است

 

كه فقط بايد پر داشت!

 

تا بتوان

 

از خانه ای به خانه ای پريد..

 

قاسم بحرانی

  • Like 6
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...