mani24 29665 ارسال شده در 12 اسفند، 2012 امروز آمدی که خداحافظی کنی رد شد شبیه رهگذری باد، از درخت آرام سیبِ کوچکی افتاد از درخت افتاد پیشِ پای تو، با اشتیاق گفت: ای روستای شعر تو آباد از درخت، امسال عشق سهم مرا داد از بهار آیا بهار سهم ترا داد، از درخت؟ امشب دلم شبیه همان سیب تازه است سیبی که چید حضرت فرهاد از درخت کی میشود که سیب غریبِ نگاه من با دستِ گرم تو شود آزاد از درخت چشمان مهربان تو پرباد از بهار همواره رهگذار تو پرباد از درخت امروز آمدی که خداحافظی کنی آرام سیب کوچکی افتاد از درخت! 7
S a d e n a 11333 ارسال شده در 14 اسفند، 2012 چقدر دقیقه ها سنگین میگذرند... این سکوت آرام و قرار را از من ربوده... گویی فریادی در راه است... دلم چون پرنده ای خود را به دیوارهای غم گرفته تنم می کوبد... 8
"nazanin" 3610 ارسال شده در 16 اسفند، 2012 ستاره ها گریه را آغاز میکنند سرنوشت و روزگار جدایی راساز میکنند گلها برای تو ناز می کنند آنها دارند برای تو راز ونیاز می می کنند همه دنیا میدونند اگه بری بر نمیگردی حتی پشت سرت را نگاه نکردی نه گریه ستاره هارا دیدی نه اشکهای مرا نه صدای سرنوشت را شنیدی نه صدای مرا نه راز ونیاز گلها را دیدی نه عجز معصومانه ونیاز مرا نه صدای شکستن غرور درختها شنیدی نه صدای شکستن پر از رمز وراز مرا تو آرزوی خوب ما را گرفتی اما همه ما دوستت داریم برایت آرزوی خوشبختی می کنیم گرچه تو را نداریم 7
S a d e n a 11333 ارسال شده در 16 اسفند، 2012 به خداحافظی تلخ تو سوگند، نشد که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد لب تو میوه ی ممنوع ولی لب هایم هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند، نشد با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد هر کسی در دل من جای خودش را دارد جانشین تو در این سینه خداوند نشد خواستند از تو بگویند شبی شاعرها عاقبت با قلم شرم نوشتند: نشد! 6
آریودخت 43941 ارسال شده در 16 اسفند، 2012 شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد چگونه بگذرم از عشق ، از این دلبستگی هایم ؟ چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟ 6
sam arch 55879 ارسال شده در 21 اسفند، 2012 سلامِ آخرت بویِ خداحافظی می داد... اما من دستمالِ ندیدن گرفتم بر حسِ بویایی ام... تا حس نکنم تا چند لحظه ی دیگر... تو خود خواسته من را از خود محروم می کنی... 4
mani24 29665 ارسال شده در 13 فروردین، 2013 هر زمان که بخواهی از کنارت خواهم رفت تا بفهمی چه باشم چه نباشم ، عاشقم هر کجا باشم در قلبم خواهی ماند و به عشق تو، با یاد تو، با عکسهای تو، با مهری که از تو در دلم جا مانده زنده خواهم ماند... تا زمانی که نفس میکشی ، نفس میکشم به عشق نفسهایت که هر نفس آرامش من است ، هر نفس امیدی برای زندگی عاشقانه ی من است وقتی نیستی گرچه سخت است سرکردن با اشکهایی که میرزد از چشمانم اما این عشق تو است که به من شوق اشک ریختن را ، شوق غم و غصه لحظه های دور از تو بودن ، 2
آریودخت 43941 ارسال شده در 13 فروردین، 2013 پر از یاد تو پره خاطره ، چشام هر شب از نبودت پره اگه قلب من واست میزنه ، اگه بی چشات دلم میشکنه خداحافظ تو ، با اینکه هنوزم میمیرم برات ، خداحافظ تو میسوزونتم آتیش خاطرات ، خداحافظ تو تا قلبم به تنهایی عادت کنه ، تا اشکم به چشمام خیانت کنه خداحافظ تو ، خداحافظ تو قرارمون نبود تنها بری تو ، قرارمون نبود بی تو بمونم قرارمون نبود فاصله باشه ، قرارمون نبود بی تو بخونم خداحافظ تو ، با اینکه هنوزم میمیرم برات خداحافظ تو ، میسوزونتم آتیش خاطرات خداحافظ تو ، تا قلبم به تنهایی عادت کنه تا اشکم به چشمام خیانت کنه خداحافظ تو 3
mani24 29665 ارسال شده در 13 فروردین، 2013 چقدر زود تمام شد! چقدر زود تمام شد روز های قشنگی که من کودکانه فکر میکردم تا ابد ادامه خواهند داشت! چه خیال خامی! خداحافظ...................... 4
s.z.e 811 ارسال شده در 13 فروردین، 2013 سلام ای غروب غریبانه دل سلام ای طلوع سحرگاه رفتن سلام ای غم لحظه های جدایی خداحافظ ای شعر شبهای روشن خداحافظ ای شعر شبهای روشن خداحافظ ای قصه عاشقانه خداحافظ ای آبی روشن عشق خداحافظ ای عطر شعر شبانه خداحافظ ای همنشین همیشه خداحافظ ای داغ بر دل نشسته تو تنها نمی مانی ای مانده بی من تو را می سپارم به دلهای خسته تو را می سپارم به مینای مهتاب تو را می سپارم به دامان دریا اگر شب نشینم اگر شب شکسته تو را می سپارم به رویای فردا به شب می سپارم تو را تا نسوزد به دل می سپارم تو را تا نمیرد اگر چشمه واژه از غم نخشکد اگر روزگار این صدا را نگیرد خداحافظ ای برگ و بار دل من خداحافظ ای سایه سار همیشه اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم خداحافظ ای نوبهار همیشه 2
mani24 29665 ارسال شده در 13 فروردین، 2013 خداحافظ... آخرین کلامی که از تو شنیدم و باز قصهی تلخ جاده و آن راه بلند... که تو را از خلوت من می ربود آسمان می گریست شیشه ها می گریستند و من مبهوت رفتنت در پس شیشه های مه آلود بغض دردناکم را بلعیدم دیوانه وار خندیدم و تو را بدرقه کردم... 2
mani24 29665 ارسال شده در 14 فروردین، 2013 بـــیا ..... بــا هــم تمــامـش کنــیم ! شـــایــد .. بـه بـــهانـه ی خــداحــافــظی مــــــرا بـــــوســیدی !! 4
- Nahal - 47858 ارسال شده در 14 فروردین، 2013 دور مي شوي دور دور دور دست ميكشم روي شيشه هاي غم گرفته ي عبور رفته اي سفر پشت كوه هاي خاطره بي خيال من تلخ مي شوم تلخ تلخ تلخ باورش نميكنم؛ رفتن تو فال من! ياسمن رضاييان 5
mani24 29665 ارسال شده در 14 فروردین، 2013 نگران نباش ! بـرو …خداحافظ برای آتش دل شکسته ی من هم ، آبی پیدا میشود … شاید مثل همیشه ، اشکـهــای مــــادرم ! 6
"nazanin" 3610 ارسال شده در 14 فروردین، 2013 زیباترین غزل به خدا میسپارمت دست تمام قافیهها میسپارمت یک کاسه آب، سینی و قرآن و بغض من دست خلوص سبز دعا میسپارمت دنیای قشنگ خاطرات منی و من با این غزل به خاطرهها میسپارمت اینجا طلوع بغض مرا رنج میدهد دست غروب بغض گشا میسپارمت دستی تکان ندادی و رفتی تمام شد هر جا که میروی؛ به خدا میسپارمت 4
mani24 29665 ارسال شده در 14 فروردین، 2013 خیالم در انتظار آمدنت خیس شود بهتر از آنست که چشمانم را باز کنم و خشکسالی نیامدنت را در پژمردن نرگس ها ببینم این روز ها که می گذرد بیشتر به نبودن هایت فکر می کنم یاد و خیال بودنت ....در پس کوچه های ذهنم پنهان می شوند این روز ها که می گذرد دست هایم را برای خودم در جیب هایم نگه می دارم خجالت کشیدم بس که در هوا به انتظار دست هایت نگاهشان داشتم دلگیر نشو! تو هنوز هم پر رنگ ترین تصویر روز های منی هنوز هم لبخندت اجازه ی زندگیست این روز ها که می گذرد در خیالم جای خالیت نقش می بندد! 5
sam arch 55879 ارسال شده در 17 فروردین، 2013 سلام و خداحافظم یکی شد.... این میان حسرت یک دل سیر دیدن نگاهت بر دلم ماند... 6
mani24 29665 ارسال شده در 21 فروردین، 2013 رفتـن کسـی کـه لایـق نیسـت .... نـعمـتاسـت نـه فـاجـعه !! خداحافظ برو 4
- Nahal - 47858 ارسال شده در 23 فروردین، 2013 هرچه برایت دست تکان دادم دیگر تو نبودی هرچه برایت نامه نوشتم شعر گفتم و سوغات از سفر برایت آوردم تو نبودی هرگز فکر نمیکردم مرگ اینقدر به من نزدیک باشد که همهی معمولیها باشند اما تو نباشی حافظ ایمانی 4
mani24 29665 ارسال شده در 10 اردیبهشت، 2013 گاهی با یک قطره دریا میشه... گاهی با یک کلام قلبی آسوده میشه... گاهی با یک کلمه انسان نابود میشه... گاهی با یک بی مهری دلیـــــــــــ میشکنه... مراقب بعضی یک ها باشیم در حالی که ناچیزند همه چیزند!!!!!!!!!!! 2
ارسال های توصیه شده