رفتن به مطلب

بیوگرافی بازیگران ایرانی****


Mohammad Aref

ارسال های توصیه شده

زندگی نامه پرویز پرستویی

 

parviz_parastoyi150_40.jpg

 

(پرویز پرستویی) بازیگری است که پله‌های ترقی را یکی‌یکی پیموده. بدون اغراق او یکی از معدود بازیگران تئاتر، تلویزیون و سینمای کشور است که در تمامی ژانرها و نقش‌هایش به زیبایی هر چه تمام‌تر، بیننده را مسحور خود می‌‌کند... از او نقش‌های طنز دیده‌ و لذت برده‌ایم، همچنین نقش‌های جدی دیده‌ایم و به بازیگری‌اش غبطه خورده‌ایم.

 

پرویز پرستویی در سال 1334 در روستای چارلی از توابع بخش کبودرآهنگ، یکی از شهرهای استان همدان دیده به جهان گشود... پدرش کشاورز بود و زمانی که پرویز سه ساله بود، به تهران کوچ کرد... اوضاع مالی زندگی پرستویی بزرگ، به شکلی بود که در جنوب شهر تهران در منطقه دروازه‌غار یک خانه اجاره‌ای اختیار کرد.

 

پرویز که بزرگ‌تر شد، روزها با بچه‌های کوچک آن محله در کوچه پس‌کوچه‌های دروازه‌غار بازی می‌‌کرد.

 

بچه که بود عاشق تلویزیون بود، اما آن زمان تنها در قهوه‌خانه محله‌شان، تلویزیون بود که آنجا هم از ورود بچه‌ها جلوگیری می‌‌کردند... اما پرویز از پشت شیشه‌های قهوه‌خانه محو تماشای تلویزیون می‌‌شد.

 

بچه که بود عاشق معرکه‌گیری بود، پس بچه‌ها را به دور خود جمع می‌‌کرد و برای آنان حرف می‌‌زد و گاهی اوقات هم نمایش بازی می‌‌کرد... ماه محرم که می‌‌شد شبیه‌خوانی می‌‌کرد.

 

او عاشق عزاداری در ایام محرم است، او آن زمان‌ها را هیچ‌گاه فراموش نمی‌‌کند. زمانی که به کلاس اول دبستان رفت، دبستان (صالحیه اسلامی) در کوچه گمرک را... او همزمان با تحصیل از آنجا که دوست داشت کمک خرج خانواده باشد، کار می‌‌کرد.

 

از این‌رو پس از اتمام کلاس‌های مدرسه، بلافاصله به سرکار می‌‌رفت و از آنجا که علاقه زیادی به بازیگری داشت، شب‌ها به تئاتر لاله‌زار می‌‌رفت.... کمی که بزرگ‌تر شد با تلاش شبانه‌روزی‌ خود موفق شد خانه‌ای در منطقه ترمینال جنوب برای خانواده‌اش بخرد... آن سالها جو محله‌های جنوب شهر، جو درستی نبود و اعتیاد بیداد می‌‌کرد.

 

از این‌رو به ورزش رو آورد و خود را به باشگاه کارگران کشاند. مرحوم (مهراب شاهرخی) از سبک بازی او خوشش آمد و وی را به عنوان دروازه‌بان تیم جوانان انتخاب کرد... اما فعالیت هنری: به تشویق مدیر دبیرستانش، (خوشبخت) وارد گروه نیایش شد و فعالیت‌های هنری خود را آغاز کرد و خیلی زود به مرکز هنری نازی‌آباد راه پیدا کرد و در آنجا زیر نظر (پرویز احمدی‌نژاد) تئاتر را فرا گرفت.

 

در سال 49 بود که با بهرام بیضایی آشنا شد و سر از گروه نمایش او درآورد و همان سال اولین نقش خود را در تئاتر (ماجرای یک محل) ایفا کرد. از طرفی آشنایی او با بهزاد فراهانی باعث شد که به گروه (کوچ) برود.

 

اوج کارهای تئاتر وی در سال 52 بود، یعنی همان سالی که دیپلم گرفت. او در نمایش‌های چشم برابر چشم، شبی در حلبی‌آباد، پتک و خانه روشن، به بازی پرداخت و سپس پله‌های ترقی را به همین شکل طی کرد، تا جایی که در سال 54 برای حضور در نمایش (تسلیم شدگان)، جایزه نقش اول را دریافت کرد. پس از انقلاب او تمامی وقت خود را برای سینما و تلویزیون گذاشت و بارها برنده جوایز سیمرغ بلورین جشنواره فجر شد...

 

اما بد نیست بدانید که وی در سال 1360 در دادگستری تهران مشغول به کار شد. پرستویی در همان سال ازدواج کرد، حاصل ازدواج او دو فرزند است... وی پس از مدتی کار در دادگستری را رها کرد و به مدت 12 سال کارمند اداره تئاتر شد.

 

پرویز پرستویی برادر شهید است. در سال 1362 با شهادت برادرش، پیشنهاد بازی در فیلم (دیار عاشقان) را پذیرفت و راهی سرپل‌ذهاب شد.

 

بد نیست بدانید که پرویز پرستویی در گوشه‌ای از این شهر بزرگ، خانه‌ای دو و نیم طبقه‌ای دارد که پایین آن مغازه پدر است. در نیم طبقه برادر و همسرش، در طبقه اول والدین و در طبقه دوم خودش زندگی می‌‌کند... پرستویی با مطبوعات میانه خوبی دارد، اما از گفتگو فراری است، از طرفی تلفن همراهش همیشه در دسترس است...

 

بزرگ‌ترین خصوصیت او این است که با غرور، قیافه گرفتن و این جور حرف‌ها، بیگانه است.شهرت او به خاطر بازی در فیلم‌هایی چون ليلي با من است، بید مجنون، مارمولک و آژانس شیشه‌ای است.

 

پرستویی برندهٔ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد از جشنوارهٔ فجر سال ۱۳۷۹ (۱۹۹۸ میلادی) نیز هست.همچنین او اولین جوانی بود که در تاریخ جشنواره فیلم فجر جایزه سیمرغ را گرفت،او در ۲۸ سالگی برای بازی در فیلم دیارعاشقان از جشنواره دوم فجر در سال ۱۳۶۲ سیمرغ گرفت.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 76
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

زندگینامه لیلا حاتمی

 

لیلا حاتمی متولد مهر ماه سال ۱۳۵۱ در تهران . فرزند زهرا و علی حاتمی که هر دو از هنرمندان سینمای ایران هستند . بازیگر و دارای مدرک تحصیلی دیپلم . و پدرش مرحوم عباس علی حاتمی فارغ التحصیل کارگردانی سینما در سال ۱۳۲۳متولد شد و در سال ۱۳۷۵ به رحمت ایزدی پیوست که در سمتهای تهیه . تولید . صحنه و لباس . فیلمنامه و کارگردانی در سینما فعالیت داشته ...... و همسرش علی مصفا بازیگر و کارگردان است .

 

در رشتهٔ ریاضی فیزیک در تهران دیپلم گرفت. برای ادامهٔ تحصیل به لوزان سوئیس رفت.

 

در دانشگاه پلی تکنیک در رشتهٔ برق شروع به تحصیل کرد.

 

تحصیل در این رشته را پس از دو سال نیمه کاره رها کرد و به دانشگاه لوزان، سوئیس رفت و آن‌جا ادبیات فرانسه خواند. به علت بیماری پدرش در ۱۳۷۵ تحصیل را نیمه کاره رها کرد و به ایران بازگشت.

 

در سال 1378 با علی مصفا ازدواج کرد.از آن پس در تهران زندگی می‌کند. وی دارای دو فرزند به نامهای مانی و عسل است.

 

زندگی حرفه‌ای

اولین حضورش در سینما در نقش کودکی کمال‌الملک (در فیلم "کمال الملک" به کارگردانی پدرش علی حاتمی) بود. در سال ۱۳۷۰ در فیلم دلشدگان که آن هم ساختهٔ پدرش علی حاتمی بود ایفای نقش کرد و پس از آن در ۱۳۷۵ برای اولین بار در یک کار سینمایی در فیلمی که کارگردان‌اش پدرش نبود ( فیلم لیلا از داریوش مهرجویی) نقش یک زن نازا را ایفا کرد و برای آن دیپلم افتخار جشنواره فیلم فجر را گرفت.

 

فیلم موفق دیگر او آب و آتش بود که در آن نقش یک زن روسپی (مریم) را به خوبی اجرا کرد. بازی آتیلا پسیانی زوج و پسر عموی مریم از نکات درخشان دیگر فیلم بود. او در بیشتر فیلم هایش نقش زنی از طبقات بالای اقتصادی یا فرهنگی جامعه، با روحیه خونسرد و شخصیت مستقل و محکم را بازی کرده است.

 

جوایز

* ۱۳۷۵- برنده‌ دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم لیلا.

* ١٣٨٠- جایزهٔ بهترین بازیگر نقش زن در پنجمین جشن خانهٔ سینما برای بازی در فیلم آب و آتش.

* ١٣٨١ (۲۰۰۲)- جایزهٔ بهترین بازیگر نقش اوّل زن از جشنواره فیلم مونترال، کانادا برای بازی در فیلم ایستگاه متروک گرفت. (اولین جایزه جهانی)

* ۱۳۸۷-برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم بی‌پولی

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

زندگینامه محمدرضا فروتن

 

محمد رضا فروتن متولد 1347 تهران است.فروتن متاهل و دارای مدرک لیسانس روانشناسی بالینی از دانشگاه آزاد است. او بازیگری را از سال 73 و با فیلم هدف آغاز کرد آخرین بندر در همان سال وفاتح و ماه و خورشید در سال 74 و 75 کارهای بعدی او بود که در هیچکدام جزو بازیگران اصلی نبود.فروتن در سال 75 با بازی در قسمت تماشاخانه سریال سر نخ به عرصه تلویزیون پا گذاشت.

 

اما مهمترین حادثه دوران بازیگری او را باید بازی در فیلم مرسدس مسعود کیمیائی دانست.کیمیائی در مرسدس بار دیگر یک بازیگر بزرگ به سینمای ایران معرفی کرد این فیلم که در سال 76 اکران شد باعث شد فروتن مورد توجه قرار گیرد تا برای بازی در قرمز توسط فریدون جیرانی انتخاب شود. قرمز جیرانی در سال 77 در سینماهای کشور غوغای فراوان به پا کرد و فروتن با این فیلم به اوج شهرت رسید و برنده جایزه بهترین بازیگر مرد از هفدهمین جشنواره فیلم فجر شد.

 

محمد رضا فروتن در این فیلم در کنار هدیه تهرانی ایفاگر نقش عاشقی بود که از فرط عشق به جنون رسیده بود. او در این فیلم در نقش عاشق آنقدر عالی بود که گزینه اول کارگردانها برای فیلمهای حسی شد.

 

بازی در دو فیلم دو زن تهمینه میلانی و فریاد مسعود کیمیائی از دیگر آثار فروتن در سال 77 بوداما فروتن سال 78 را با بازی در سه فیلم سیاسی آغاز کرد.بازی در متولد ماه مهر احمدرضا درویش در نقش بسیجی عاشق,بازی در اعتراض کیمیائی در نقش دانشجوی سیاسی و بازی در زیر پوست شهر رخشان بنی اعتماد کارنامه فوق درخشان فروتن در این سال بود.

 

بازی در این فیلم که یکی از بزرگترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران است او را هنرمندتر جلوه داد. فروتن بازی در نمایش رمئو و زولیت در سال 79 به کارگردانی علی رفیعی را تجربه کرد تا در صحنه تئاتر هم یک ستاره باشد.

 

او سپس بازی در فیلم تک نفره شب یلدا را تجربه کرد. بازی سحر آمیز فروتن در این فیلم باعث شد این فیلم کم خرج تبدیل به شاهکار پوراحمد شود.فروتن برای بازی در این فیلم برنده دو جایزه از پنجمین جشن خانه سینما وپنجمین جشن مجله دنیای تصویر بعنوان بازیگر نقش اول مرد شد.

 

رقص با رویا در سال 80 و بر باد رفته و مجموعه تلویزیونی روزهای بیاد ماندنی کارهای فروتن در سال 81 بودند او همچنین در یکی از پر ستاره ترین فیلم سالهای اخیر ایران یعنی ملاقات با طوطی ایفای نقش کرد.

 

او در این فیلم در کنار مهتاب کرامتی, میترا حجار, ایرج نوذری, مرجان شیرمحمدی, ماهایا پطروسیان, شهاب حسینی ,ناديا گلچين, داوود رشیدی و مهناز افشار ودیگر بازیگران مطرح این فیلم ایفای نقش کرد.ملاقات با طوطی به کارگردانی علیرضا داوود نژاد در سال 81 ساخته شد.

 

روز ولنتاین هم کار فروتن است که به کارگردانی همایون اسعدیان در سال 81 ساخته می شود.

 

محمد رضا فروتن به اعتراف همگان جزو بازیگران بی نظیر سینمای ایران است که بازی او در نقشهای حسی فوق العادست.شاید سینمای ایران کمترچنین ستاره ای را به خود دیده باشد.

 

فروتن در اعتراض وقتی از مبارزه سیاسی حرف می زند از یک رهبر و سیاستمدار هیچ کم ندارد و وقتی حرف از عشق می زد همگان عشق او را باور می کنند و وقتی از فقر سخن می گفت همه تحت تاثیر قرار می گیرند و یا در قرمز بیننده را بین دو راهی عشق و جنون قرار می دهد و در پایان فیلم هیچکس از این دو راهی خارج نمی شود.

 

اساسا ذات بازی فروتن اینگونه او هر جوری بخواهد تماشاگر را بازی می دهد و هر چه بخواهد بگوید تماشاگر باور می کند و همین باعث شده تماشاگران حرفه ای سینما عاشق کارهای او باشند.

 

بی شک نگین و بهترین بازی فروتن در شب یلداست جائی که او به تنهائی آنچنان صحنه را پر می کند که هیچکس جای خالی سایر بازیگران را خالی نمی بیند.تماشاگر هیچگاه از دیدن او خسته نمی شود بلکه از تنهائی او لذت می برد.بازی در دو فیلم با ارزش تاریخ سینمای ایران یعنی دوزن و زیر پوست شهر او را ماندگارتر کرده است. در این سالهای اخیر هم فروتن فیلمهای متفاوتی را بازی کرده است.

 

از جمله: فیلم تجاری بازنده به کارگردانی قاسم جعفری.که باز هم زوج او با میترا حجار را در این فیلم می بینیم.زوجی که چندین سال پیش پر سر و صدا ترین زوج سینمایی ایران بودندکه بازهم نقشی حسی به فروتن داده شده است..

 

دو فیلم طنز یعنی مجردها ی اصغر هاشمی و نوک برج کیومرث پور احمد.البته در سال 1382 سربازان جمعه را بازی کرد تا در کنار افرادی چون بهروز وثوقی و فرامرز قریبیان،فریبرز عرب نیا،استاد عزت الله انتظامی،فرامرز صدیقی،محمد علی فردین،ایرج راد ،بهرام رادان و داریوش ارجمند و البته احمد نجفی قرار بگیرد که چهار بار در فیلمهای کیمیایی بازی کرده است.در سال 83 فیلمی به نام شاه خاموش اکران شد که به نظر می رسید خلاصه ای از همان روزهای بیاد ماندنی باشد.

 

امسال نیز فیلمهای خاص فروتن را دیدیم .فیلمهایی با محتوای عالی.باغهای کندلوس به کارگردانی ایرج کریمی و به آهستگی به کارگزدانی مازیار میری.او در به آهستگی یک نقش متفاوت را برگزیده که اگر اشتباه نکنم جایزه ی بهترین بازیگر مرد در جشنواره ی بین الملل فجر پارسال از آن او شد.وقتی همه خواب بوندند فیلمی زیبا،بازهم خاص و پر محتواست که هم اکنون اکران می شود.

 

این فیلم به کارگردانی فریدون حسن پور است.در ان فروتن در نقش یک ناتوان ذهنی را بر عهده دارد. محمد رضا فروتن با کمترین گریمها متفاوت ترین نقشها را بازی کرده و اتفاقا بسیار خوب این کار را به انجام رسانده است.

 

خود او معتقد است از بازی در فیلمهای ملاقات با طوطی و هشت پا پشیمان است ولی از نوک برج و مجردها خیر. همچنین ابراز علاقه ی خود را برای بازی در فیلمهای طنز و فیلمهای تاریخی ابراز کرده است.

 

به او برای بازی در فیلمهایی همچون دوئل و آتش بس هم پیشنهاد داده اند ولی او رد کرده است.

 

او پنج سال پیش با سحر ابراهیمی ثابت ازدواج کرده و هنوز فرزندی ندارد.پاسداران مکان زندگی اوست.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

زندگینامه محمدرضا شریفی نیا

 

sharifi_niya150_40.jpg

 

شریفی‌نیا در ۲۵ خرداد ماه ۱۳۳۴ در تهران ایران زاده شد. او دارای مدرک کارشناسی تربیت بدنی است. او با بازیگر سینمای ایران آزیتا حاجیان ازدواج کرد و آنها دارای دو دختر شدند که هر دو بازیگر هستند: مهراوه شریفی‌نیا و ملیکا شریفی‌نیا.

 

شریفی‌نیا برای اولین بار با بازی در نقش بسیار کوتاهی (استاد دانشگاه) در فیلم پری (داریوش مهرجویی، ۱۳۷۳) دیده شد.

 

اما قبل از آن و در سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۲ مشغول بازی در نقش ولید در مجموعه تلویزیونی امام علی (داود میرباقری) بود که با پخش این مجموعه در سال ۱۳۷۵ مطرح و شناخته شد. پس از پری آدم برفی (داود میرباقری، ۱۳۷۳) را بازی کرد که این فیلم به مدت سه سال توقیف شد.

 

محمد رضا شریفی‌نیا علاوه بر بازی در فیلمهای سینمایی و مجموعه‌های تلویزیونی سمتهای دستیار کارگردان، برنامه ریز، عکاس را هم برعهده داشت.

 

وی در ۱۲ آمرداد ۱۳۸۸ در مراسم تنفيذ رياست جمهوري محمود احمدی نژاد شركت نمود که واکنشهایی را در بین مردم بهمراه داشت

لینک به دیدگاه

زندگینامه محمدرضا گلزار

 

mohamad_golzar150_40.jpg

 

تاريخ تولد 1354 محل تولد تهران مدرک تحصيلي: ليسانس مکانيک محمدرضا گلزار ساکن محله انديشـــه مي باشد يک برادر کوچکتر و يک خواهر و برادر بزرگتردارد مجرد و فارغ الاتحصيل رشته مهند سي مکانيک است در زمينهاي موسيقي و سينما و تبليغات فعايت مي کند به ورزشهاي واليبال , اسکي , شنا علاقه دارد و در حال حاضر کاپيتان تيم واليبال هنرمندان مي باشد گيتاريست سابق گروه آريان بود ه و در نواختن گيتار , ارگ , پرکاشن مهارت دارد از غذا ها قرمه سبزي و ماکاروني را دوست دارد.

 

خودرو او يک BMW مشكي است رنگ هاي مورد علاقه او قهوه اي، سفيد، كرم و مشكي است قبل از اينکه به سينما بيايد، نوازنده بود و به عنوان گيتاريست با گروه آريان همکاري مي کرد. آشنايي اتفاقي اش با ايرج قادري باعث مي شود تا در فيلم سام و نرگس بازي کند.

 

پس از سام و نرگس که در آن نقش جواني را بازي مي کرد که در آستانه اعدام مورد عفو قرار مي گيرد . براي بازي در زمانه به کارگرداني حميد رضا صلاحمند (79) انتخاب مي شود که يک اثر فوق العاده ضعيف بود .

 

بالاي شهر پايين شهر (80) ساخته اکبر خامين هم يک اثر شکست خورده بود، اما فريدون جيراني با شام آخر در سال 80 موفقيت بهتري برايش فراهم مي کند فيلم با بازي کتايون رياحي گلزار و هاينه توسلي به فروش فوق العاده اي دست پيدا مي کند .

 

محمدرضا گلزار در سال 81 همزمان در سه فيلم ظاهر مي شود، چشمان سياه كه همکاري دوباره او با ايرج قادري به شمار مي رفت، بوتيك و زهر عسل. بوتيك اولين ساخته بلند «حميد نعمت الله» فيلمي است كه از شخصيت پردازي ها و رابطه سازي هاي موفق و ديالوگ هايي موجز، به تاثيرگذاري عميق رسيده است و برنده سيمرغ بلورين بهترين فيلم اول از بيست و دومين جشنواره فيلم فجر است.

 

او هر چه پيش مي رفت بهتر مي شد هر چند اين بهتر شدن را کمتر کسي مي ديد، گلزار در بوتيک يکي از بهترين بازيهايش را ثبت کرد.

 

شخصيت درون گرا معصوم و دوست داشتني جهان در بوتيک با بازي آرام و کنترل شده گلزار مفهوم پيدا کرد او در اين فيلم نشان داد مثل هر بازيگر خوب ديگري مي تواند در سکوت بازي کند بدون آنکه در حرکاتش تصنع و اغراق ديده شود بعضي از منتقدها با ديدن بازي او در بوتيک اميدوارد شدند که دوره تازه کاري گلزار شروع شده است دوره اي که او بتواند با بازي در نقش هاي متفاوت مخالفانش را متقاعد کند که ماندنش در سينما دليلي فراتر از چهره اش دارد.

 

او حتي در زهر عسل که جزو کارهاي اوليه اش است نقشش را با کمترين ايراد بازي کرده هر چند بازي اش در اين فيلم بي نقص نيست، اما تفاوت بازي اش در اين فيلم با فيلم هاي پايين شهر بالاي شهر و سام و نرگس نشان مي دهد که او در همان دوره صاحب معيار شده و تشخيص مي داده که بازي خوب چيست و در بيشتر موارد توانسته با شناخت نقش اجراي قابل قبولي از آن داشته باشد.

 

سال 82 در دو فيلم کما کنار امين حيايي بازي خوبي ارائه مي دهد و اکران 13 گربه روي شيرواني که از مضمون و ساختار بسيار متفاوت در سينماي فانتزي بهره مي برد ، همراه مي شود با رفتن او از ايران ، شايعاتي قوت مي گيرند مبني بر اين که ديگر باز نمي گردد ، اما پس از مدتي مي آيد ولي ديگر شايعات کار خود را کرده بودند .

 

او در سال ۱۳۸۷ ممنوع التصویر شد، اما این اولین ممنوع التصویری او نبود. گلزار رکورد ممنوع التصویر شدن در ایران را به خود اختصاص داده‌است. وی با سابقهٔ ورزش ای که داشت مربی بدن ساز تیم ارتعاشات صنعتی شد

لینک به دیدگاه

زندگینامه الناز شاکردوست

 

shaker_dust150_40.jpg

 

الناز شاكردوست در سال 1363 در يكي از محله هاي تهران چشم به دنيا گشود..در دوران دبستان عاشق بازيگري شد.دانشجوي تئاتراز دانشكده هنرو معماري دانشگاه تهران است. با بازی در فیلم « گل یخ » ساخته کیومرث پوراحمد به سینما آمد و ظرف کمتر از یک سال در پنج فیلم سینمایی نقش آفرینی کرد. تفاوت بازی او در دو فیلم « گل یخ » و « مجردها » نشان از توانایی های او دارد.

 

شاکردوست در « بی وفا » اولین ساخته منتقد قدیمی سینما - اصغر نعیمی - بهترین بازی کارنامه سینمایی اش را به نمایش گذاشت. كلاً انساني عجيبي است. عاشق فوتبال است شبيه بازيگري ! مادر خود را بسيار دوست دارد. و عجيب ترين نكته در زندگي او دوست صميمي اوست. بله دوست صميمي او گوهر خير انديش است كه حداقل 30 سال از او بزرگتر است. به طور اتفاقي وارد سينما شد.

 

به گفته كيومرث پوراحمد وقتي دنبال يك بازيگر حدوداً 20 ساله ميگشته كه الناز رو ديده و از بازي وي كه در آن موقع در تئاتر بازي مي كرده خوشش آمده و او را در فيلم گل يخ به عنوان بازيگر نقش اول بازي داده است. بازي هاي مختلف و نقش هاي مختلف كه از او ديديم او را يك بازيگر باهوش و با استعداد معرفي كرده است.

 

بازي هاي متفاوت نظير يك دختر پولدار در عروس فراري ... يك دختر شل و ول در مجردها(واقعا فوق العاده بود)... يك دختر نسل سومي در چه كسي امير را كشت (بازي او در اين فيلم عالي بود. بسيار بهتر از نيكي كريمي . مهناز افشار و...)و بازي بسيار زيباي او در فيلم بي وفا(به عنوان يك دختر پايين شهري كه شايد هيچ بازيگري نمي توانست اين نقش را به اين خوبي بازي كند).

 

در اين سه سال و تا سن 22 سالگي بازي در 11 فيلم يك آمار فوق العاده براي يك بازيگر است. منتقدين بسياري از همان اول از بازي او تعريف كرده اند.

 

حتي هنرمنداني مانند مرحوم منوچهر نوذري از بازي وي تعريف كرده اند. همچنين مهدي فخيم زاده كارگردان خوب كشورمان عنوان كرده است كه الناز شاكردوست به زودي بهترين بازيگر سينماي ايران خواهد شد

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

زندگینامه بهرام رادان

 

bahram_radan150_40.jpg

 

بهرام رادان روز هشتم اردیبهشت ۱۳۵۸ در شهر تهران متولد شد.او فرزند اخر خانواده بود و یک خواهر و یک برادر قبل از او متولد شده بودند. بهرام بزرگ شده و اهل محله زعفرانیه است.خواهر و برادر او در همان کودکی بهرام برای ادامه تحصیل به امریکا رفته اند.

 

بهرام هم در ۱۵ سالگی به امریکا رفت اما پس از یک سال به ایران برگشت و به خانواده خود گفت که در مملکت خودم موفق می شوم. هشت بار دوران دبیرستان مدرسه عوض کرد که چهار بارش سال چهارم بود. دوران دبستان و در مدرسه(شهید فرهنگیان) گذراند.

 

دوران راهنمایی را در (هجرت) اما دوران دبیرستان به علت شیطنت هر نیمه سال تحصیلی در یک مدرسه.بهرام سال ۱۳۷۶ به خدمت سربازی رفت بعد از گرفتن دیپلم.در ۰۶ تهران نیروی زمینی ارتش خدمت کرده است.در سال ۱۳۷۸ بعد از او مدن از سربازی در کنکور شرکت کردو قبول شد در رشته مدیریت.

 

در همین سال بهرام در اولین فیلمش شور عشق که پر فوش ترین فیلم ان سال شد بازی کرد. بهرام اردیبهشتی است خصلت های مرد اردیبهشتی: زاده وبزرگ شده و ساکن زعفرانیه است. تنها زندگی می کند برادر و خواهرش در امریکا زندگی می کنند.

 

یک سال مقیم امریکا بوده و نمانده و برگشته. لیسانس مدیریت بازرگانی از دانشگاه ازاد. زیاد اهل رفیق بازی نیست با عده محدودی معاشرت می کند.

 

هرگز تجدید نیاورده. در مدرسه از درس مثلثات متنفر بوده.

 

بر عکس عاشق تاریخ و جغرافی. هنوز هم با دوستان دبیرستان در ارتباط. اهل مصاحبه و جنجال نیست.

 

مجرد.

 

عاشق سفر.در میان کشور ها اسپانیا و فرانسه را خیلی دوست دارد

لینک به دیدگاه

زندگینامه نیکی کریمی

 

niki_karimi150_40.jpg

 

اصليت خانواده‌اش ، بر مي‌گردد به شهرستان تفرش در استان مركزي ، پدرومادرش مثل همه والدين ايراني به فرزندانشان عشق مي‌ورزد، نام پدر همايون و مادر توران است، ثمره ازدواج اين دو، سه فرزند مي‌‌باشد، دو دختر و يك پسر... در يك روز پاييزي برابر با نوزدهم آبان‌ماه سال 1350 (دهم نوامبر 1971) نيكي كريمي در تهران ديده به جهان گشود...

 

مي گويد: فرزند بزرگ خانواده‌ام و پس از من، سه سال بعد خواهري در خانواده كريمي متولد شد كه نامش را نازنين گذاشتند، كه حالا براي خودش يك خانم وكيل است و پس از او پسري در خانواده‌مان به دنيا آمد كه نامش خشايار است، او در رشته روان‌شناسي تحصيل مي‌كند.

 

نيكي كريمي از دوران گذشته مي‌گويد: مدرسه‌هاي رازي در دبستان، جهان كودك در مقطع راهنمايي و همچنين دبيرستان هدف، مكان‌هاي تحصيلي من بود... پس از اخذ ديپلم تجربي، به آمريكا رفتم و يك سال در آنجا، طراحي لباس خواندم، اما عشق به ايران باعث بازگشت من شد، آن زمان تصميم من قطعي بود، مي‌خواستم بازيگر شوم...

 

كريمي از آن دوران ياد مي‌‌كند: «راستش را بخواهيد در دوران بچگي، زياد درسخوان نبودم. البته تجديد هم مي‌آوردم، يادم مي‌آيد يك‌بار در كلاس اول دبيرستان در درس عربي، نمره بدي آوردم، در رياضي هم تجديد آوردم، اما شيمي و زبان انگليسي‌ام، بسيار خوب بود، به خصوص زبان كه به هم‌كلاسي‌هايم،درس ياد مي‌‌دادم. اما هيچ‌گاه در كلاسي مردود نشدم. ولي هر سال يك تجديد را در دبيرستان مي‌آوردم.

 

حال و حوصله كلاس‌هاي جغرافي و رياضي را اصلا نداشتم، بيشتر اوقات هم به بهانه بيماري سر اين كلاس‌ها حاضر نمي‌شدم، ياد آن روزها بخير.» هر بچه‌اي در اين سنين آرزو دارد كه بزرگ شد، شغلي آبرومند براي خودش انتخاب كند، آقا پسرها معمولا مي‌گويند مي‌خواهيم، خلبان، مهندس، دكتر و دختر خانم‌ها هم مي‌‌گويند مي‌خواهيم پرستار، خانم دكتر، دندانپزشك و... شويم.

 

اما نيكي كريمي؛ «بيشتر به نويسندگي فكر مي‌كردم، كريمي مثل خيلي ديگر از بچه‌ها در اين كره خاكي، در دوران كودكي‌اش علاقه وافري به كارتون داشت «تن‌تن، سندباد و علي‌بابا، خانواده دكتر ارنست و... كارتون‌هاي مورد علاقه‌ام بود. ضمن اينكه از كودكي علاقه شديدي به ترجمه داشتم.»

 

تشويق‌هاي پدر

تمام فرزندان، زماني كه بزرگ مي‌شوند، مشوقي دارند و اين مشوق‌ها از اعضاي خانواده هستند و البته گاهي اوقات هم معلم‌ها، اما مشوق نيكي كريمي چه كسي بود؟ «مادر اوايل مخالف بازيگر شدن من بود، اما پدر از من حمايت مي‌كرد و سرانجام مادر هم موافقت خود را با بازيگري اعلام كرد.»

 

كريمي خاطرات ديگري را به ياد مي‌آورد «در دوران دبيرستان، يك تئاتر مدرسه‌اي داشتيم كه در خود مدرسه بارها آن را اجرا كرديم و مورد استقبال قرار گرفت، يادم مي‌‌آيد آن زمان تئاتري اجرا مي‌كرديم كه نامش «فروغ» بود، اين تئاتر آن چنان مورد استقبال قرار گرفت كه به دبيرستان‌هاي مختلف مي‌رفتيم و آن را به نمايش مي‌گذاشتيم.»

 

اما چه شد كه او به بازيگري رو آورد؟ «علاقه به بازيگري از كودكي در وجود من بود، كتاب‌هاي زيادي مي‌خواندم كه بيشترشان رمان بود، خودم را جاي شخصيت اصلي داستان مي‌گذاشتم و از همان زمان بود كه علاقه به بازيگري در وجود من رشد كرد و من هم سعي كردم آن را پرورش دهم و اين‌گونه شد كه به بازيگري رو آوردم.»

1189950837497639cd4f-c576-4273-91b3-b85c89af4fe4.jpg

ورزش

نيكي كريمي در دوران دبيرستان، تنها به بازيگري علاقه نداشت، او به ورزش هم مي‌پرداخت. «فوتبال را دوست دارم، طرفدار تيم خاصي نيستم، اما تيم ملي را خيلي دوست دارم و سعي مي‌كنم كه بازي‌هاي تيم ملي را ببينم، دوست دارم، ايران، هميشه برنده شود، در سطح باشگاهي بايد بگويم، سايپا را به خاطر علي دايي دوست دارم.

 

او شخصيت جالبي دارد و فعل خواستن را به درستي صرف كرده است، دايي مربي بسيار باشعوري است و تجربيات زيادي از سال‌ها بازي در تيم ملي و آلمان به همراه دارد.» نيكي كريمي به تنيس و شنا هم علاقه زيادي دارد و هنوز هم به اين دو ورزش مي‌پردازد.

 

«تنيس را به صورت اختصاصي بازي مي‌كنم و به پيشرفت‌هاي قابل توجهي هم رسيده‌ام، در رشته كرال سينه شنا هم در 15 سالگي در آموزشگاه‌هاي تهران اول شدم، هنوز آن كاپ قهرماني را دارم.» كريمي هم مثل هر ايراني ديگر، گل خداداد عزيزي به استراليا با پاس علي دايي را هيچ‌گاه از ياد نمي‌برد.

 

درست آموختن

نيكي كريمي در فيلم‌هاي زيادي ايفاي نقش كرده است، اولين فيلم او بازي در «وسوسه» بود و سپس «عروس»، همان فيلمي كه او و ابوالفضل پورعرب را به اوج شهرت در سينماي پس از انقلاب رساند. او در بين فيلم‌هايش بازي در سارا را خيلي دوست دارد، مي‌گويد: «فكر كنم بهترين فيلم داريوش مهرجويي هم بود، البته بايد به پري هم اشاره كنم.» كريمي بازيگري را با دل و جان دوست دارد.

 

«به نظر من هر بازيگري بايد از خود شناخت داشته باشد، چرا كه هر بازيگري مي‌تواند نقشي را به خودش نزديك و سپس به همان اندازه آن را از خود دور كند كه اين امر بسيار پيچيده است. بازيگر مي‌تواند، يك موجود جديد را پرورش دهد و آن را به وجود بياورد. اين قانون بازيگري است و اگر كسي چنين حسي نداشته باشد، نمي‌تواند به موفقيتي برسد.»

 

نيكي كريمي مي‌گويد: «من بازيگري را با علاقه‌اي كه به ادبيات و هنر سينما دارم، به طور آگاهانه انتخاب كردم، فكر نمي‌كنم، من چيزي را طي مدت بازيگري‌ام از دست داده باشم، در هر فيلمي كه بازي و يا كارگرداني مي‌كنم، به دنبال آموختن هستم، هر نقشي براي من تجربه جديدي دارد، هر نقشي براي من لذت جديدي دارد.

 

انسان‌هايي به موفقيت مي‌رسند كه سعي مي‌كنند درست بياموزند و از توانايي‌هاي خود نهايت استفاده را ببرند.» اما نيكي سينماي ايران، اعتقادهاي جالب ديگري هم در زمينه بازيگري دارد «من در انتخاب نقش‌هايم هميشه از خود وسواس به خرج مي‌دهم، اما چند فيلمي هستند كه انتخاب براي بازي در آنها اشتباه بود، اعتراف مي‌كنم به خاطر پول در آنها بازي كردم. گرچه بايد بگويم طي سال‌ها بازيگري،براي من نقش و كارگردان مهم‌تر از پول بوده است.»

 

ستاره ماندگار

خيلي از اصحاب سينما چنين باوري دارند، «نيكي كريمي جزو معدود بازيگراني است كه توانسته بيش از يك دهه، يك ستاره ماندگار در سينماي ايران بماند و در اين عرصه در زمينه‌هاي مختلف هنري فعاليت مستمر داشته باشد» اما نيكي كريمي چه اعتقادي دارد؟ «به نظر من هيچ آدمي نبايد تنها روي يك كار متمركز بماند، هر آدمي بايد شخصيت دروني خودش را كشف كند، به نظر من، انسان‌ها، رنگ‌هاي مختلفي دارند كه بايد روي هر كدام از اين رنگ‌ها كار كنند.»

 

فيلمسازي

او در سال‌هاي اخير سه فيلم ساخت، «داشتن يا نداشتن»، كه يك فيلم كوتاه بود و دو فيلم بلند به نام‌هاي «يك شب» و «چند روز بعد»... تمامي فيلم‌هاي اين فيلمساز جوان، حرف‌هاي زيادي براي گفتن دارد، او در آينده مي‌خواهد فيلمسازي را به شكل جدي‌تري ادامه دهد.

 

«بايد از جايي آغاز مي‌شد، زماني كه بازيگري را آغاز كردم، چيزي نمي‌دانستم، اما رفته رفته شروع به ياد گرفتن كردم، در زمينه کارگرداني هم، اوضاع به همين شكل است، بايد رفته‌رفته ياد بگيري، تمام سعي‌ام را كرده‌ام كه توانم را به طور تمام و كمال ارائه دهم. تا جايي كه در توان دارم، تلاش كنم، براي هر چه بهتر شدن...

 

من در فيلم‌هايي كه ساختم روي فيلمنامه‌ها، خيلي كار كردم، براي مثال در فيلم «داشتن يا نداشتن» كه موضوع آن ارتباط داشت با زوجي كه بچه‌دار نمي‌شدند، به خاطر نوشتن فيلمنامه، خيلي مصاحبه و تحقيق كردم، به خصوص با آنهايي كه به خاطر بچه‌دار نشدن از يكديگر جدا شدند، تحقيق كردم و در پايان به نظرم فيلم خوبي از آب در آمد، در داستان «يك شب» هم سعي كردم واقعيت‌ها را مقابل دوربين ببرم.

 

در داستان «يك شب»، موضوع عشق در بيشتر فيلم ديده مي‌‌شود، نقش دكتر در اين فيلم به خود من بسيار نزديك بود، به خصوص از لحاظ كلامي...» بحث به عشق كشيده شد، عشق از نظر نيكي كريمي چيست؟ «يعني انسان‌ها از عشق‌هاي زميني جدا شوند و به عشق واقعي كه خداوند است، نزديك‌تر شوند، ما بايد ابتدا عاشق خودمان باشيم، عاشق استعدادهايمان، ما بايد وجود خداوند را در خودمان پيدا كنيم و عشق واقعي يعني همين...» نيكي كريمي از زندگي‌اش راضي است؟ «خدا را شكر، به هر چه مي‌خواستم رسيدم، او تلاش‌هاي مرا بي‌جواب نگذاشت و از خدا سپاسگزارم.»

 

به نظر من سينما آموختني‌هاي فراواني دارد، شخصا به يادگيري در عرصه‌هاي مختلف علاقه‌مند هستم و هميشه عطش يادگيري دارم. تلفن همراهش را هميشه پاسخ مي‌دهد، برخلاف خيلي از بازيگران كه يا روي پيامگير است و يا خاموش مي‌كنند.

 

به وقت و زمان اهميت زيادي مي‌دهد، اصولا فرد با برنامه‌اي در زندگي است. از بدقولي هميشه فاصله مي‌گيرد. مطالب پس از صفحه‌بندي به‌منزل نيكي كريمي فرستاده شده، تا او به مطالعه آن بپردازد و نظرات خود را اعمال كند. فيلم جديد نيكي كريمي به نام «چند روز بعد» روانه بخش مسابقه آسيايي جشنواره توكيو شد. اين جشنواره از 28 مهر تا 6 آبان به طول مي‌انجامد. گرچه آخرين فيلم او در جشنواره‌هاي موزه هنرهاي زيباي آتلانتا، جشنواره هنگ‌كنگ و شيكاگو به نمايش در آمد.

 

چند روز بعد براساس طرحي از خود نيكي كريمي و به قلم شادمهر راستين است. اين فيلم داستان زني به نام شهرزاد با بازي خودش را به تصوير مي‌كشد كه بايد يك تصميم مهم در زندگي‌اش بگيرد. در چنين زماني او مي‌خواهد زندگي در تهران را تجربه كند...

 

از ديگر بازيگران اين فيلم بايد به نيلوفر خوش‌خلق همسر امين حيايي در نقش غزاله، احسان اماني در نقش تابش، بهزاد دوراني در نقش حجتي، عليرضا انوش‌فر در نقش رضا و حسام نوراني در نقش محمود اشاره داشت.

 

آخرين فيلمي كه نيكي كريمي مقابل دوربين آن رفته، نامش سپيده‌دم مي‌باشد كه به احتمال زياد نام آن تغيير خواهد كرد. كارگرداني اين فيلم برعهده شهرام شاه‌حسيني است.

 

نيكي كريمي دو فيلم در نوبت اكران دارد؛ جعبه موسيقي و سه زن. معيارهايم براي انتخاب نقش، تاثيرگذاري آن بر روي بيننده است، نقشي كه براي تماشاچي باوركردني باشد. ضمن اين‌كه خودم به آن نقش اعتقاد داشته باشيم. بازي در فيلم عروس را خيلي دوست داشتم. دوست دارم دوباره آن نقش را بازي كنم. مي‌گويند در بچگي، بسيار گوشه‌گير بود، حتي اگر مهماني خانوادگي هم مي‌رفت، خودش را با كتاب‌هايش سرگرم مي‌كرد.

 

اعتقاد دارد كه هنرمندان بايد از زندگي شخصي‌شان مراقبت كنند و هر انساني كه مشهور مي‌شود بايد حواسش جمع باشد و به اين رفتار نبايد گفت: غرور... غرور با بي‌ادبي تفاوت دارد. او به همه انسان‌ها احترام مي‌گذارد و محال است كه به كسي بي‌احترامي كند.

 

براي انتقاد، ارزش قائل است، به اين شرط كه چه كسي از او انتقاد ‌كند. اما اگر انساني سواد انتقاد نداشته باشد، به آن توجه نمي‌كند.

 

در دنياي هنر، از بازي آل‌پاچينو و مريل استريب خوشش مي‌آيد و در دنياي كارگرداني، به كارهاي استيون اسپيلبرگ و مارتين اسكورسيزي علاقه وافري دارد. از ناعدالتي‌ها، دلش مي‌گيرد و از انسان‌هايي هم كه حق افراد را مي‌‌خورند، خوشش نمي‌آيد.

 

اعتقادش اين است: همه هنرها، وابسته به هم هستند، هنرمند بايد به همه علاقه‌هايش در زمينه‌هاي مختلف بپردازد و پيش برود.

 

كسي كه كار هنري مي‌كند، هيچ‌گاه زندگي عادي ندارد.مي‌گويد: به همين خاطر هيچ چيزي كهنه و تكراري نمي‌شود، زماني كه در پشت دوربين و جلوي آن هستيم، در حال ياد گرفتن هستيم و هيچ‌گاه دچار كسالت و بيهودگي نمي‌‌شويم.

 

كريمي هميشه سعي مي‌كند مسئوليت‌هايش را به درستي انجام دهد، انسان باوفا و با اراده‌اي است، گرچه خيلي‌ها مي‌گويند او بسيار زود عصباني مي‌شود، اما نمي‌شود از مهرباني او به سادگي گذشت. بايد اشاره داشت كه نيكي كريمي يك انسان كاملا جدي است

لینک به دیدگاه

زندگینامه امین حیایی

 

amin_hayayi150_40.jpg

 

امین حیایی متولد ۱۹ خرداد ۱۳۴۹ در قیطریه تهران است، او فرزند بزرگ خانواده است، برادر کوچکتر او امید نام دارد که در کار های مربوط به موسیقی فعالیت میکند، نام همسر او نیلوفر خوش خلق است و آنها دارای یک پسر به نام دارا حیایی میباشند، امین مادرش را تک ستاره ی زندگیش میداند وبه او علاقه ی شدیدی دارد، مادرش معلم است وپدرش شغل آزاد دارد.

 

رنگ مورد علاقه ی او سبز است، به بازی بازیگرانی نظیر ال پاچینو و عزت ...انتظامی علاقه دارد، والیبال و موج سواری ورزش های مورد علاقه ی او هستند، یک خواهر زاده به نام امیر علی دارد که او را بسیار دوست می دارد، دایی امین نیز از نقاشان ایران محسوب میشود.

 

به قول رضا رشید پور (در برنامه ی عبور شیشه ای از همان بچگی نیز پولساز بوده است به این ترتیب که بچه های همسایگان را در پارکینگ منزل جمع می کرد وبا چوب وحلب وپارچه نمایش به راه می انداخت وپانتومیم اجرا می کرد در ضمن بلیط های این نمایش به گفته ی خودش دانه ای یک قران بوده است.)

 

امین حیایی از میان بازیگران زن سینما ی ایران با هدیه تهرانی و مهناز افشار راحت است، محمد رضا گلزار نیز یکی از دوستان صمیمی او در عرصه ی سینما است.

 

اولین تجربه ی سینمایی او دو همسفر به کارگردانی اصغر هاشمی است که ثریا قاسمی او را کشف و به این کارگردان معرفی نمود در ضمن امین حیایی زندگی هنری خود را مدیون اوست. از سال ۱۳۷۰ وارد عرصه ی هنر شده است، شروع کار طنز او با فیلم عروس خوش قدم است ۸ یا ۹ سال است که هم گیتار می نوازد وهم میخواند، نوازندگی را بیشتر از خوانندگی دوست داردو در فیلم بوی بهشت بالاجبار نقش یک خواننده را بازی کرد.

 

 

در سال ۱۳۷۳ با پرویز پرستویی در فیلم آپارتمان همبازی شد، برای بازی در فیلم زن زیادی به کارگردانی تهمینه میلانی برنده ی سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد شد، نقش مکمل عروس خوش قدم برای او کاندیداتوری جشن خانه ی سینما را برایش به ارمغان آورد وهم چنین نقش اصلی دختر ایرونی که با بازی روانش جایزه ی حافظ جشن دنیای تصویر را از آن خود کرد از نظر او زیاد بازی کردن اشکالی ندارد زیرا دوران اوج و سرحالی یک بازیگر چندان طولانی نیست پس بهتر است از این سال های طلایی نهایت استفاده را بکنی!

 

می گوید سعی میکنم در هر فیلمی بهترین بازی ام را ارائه دهم تا فیلم در گیشه با فروش خوبی روبرو شود وخیلی به این موضوع که امین حیایی بازیگر بفروشی است اعتقاد ندارم (که البته این هم از فروتنی وتواضع ایشان است )می گوید از پیری نمی ترسم پیری هم جزئی از زندگی است و فکر میکنم دوران شیرینی باشد وکسانی که میخواهند پیری من را ببینند به فیلم شام عروسی مراجعه کنند امین می گوید کلاه پهلوی سریالی ماندگار خواهد شد زیرا تیم بازیگری آن حرفه ای وکارگردان توانمندی دارد، امین بیشتر اوقات وقت رفتن به سینما را ندارد ومنتظر می ماند تا سی دی آنها به بازار بیاید البته سی دی مجاز فیلم ها و بعد آن را از تلویزیون منزل تماشا میکند، ابتدا قرار بود امین حیایی نقش ناصر ملک را در فیلم قرمز بازی کند وحتی فیلم قرمز تا دو هفته با بازی او فیلمبرداری شد.

 

اما سرانجام امین حیایی به دلیل بیماری از این فیلم کنار کشید و حدود ده سال بعد با فریدون جیرانی کارگردان فیلم قرمز در سه فیلم جداگانه ی ستاره ها کار کرد تا به امروز دو کاست با صدای خودش روانه ی بازار کرده است فروش میلیاردی اخراجی ها او را به یکی از پولساز ترین بازیگران مرد سینمای ایران تبدیل کرد، می گوید اگر سی دی غیر مجاز اخراجی ها وارد بازار نمی شد این فیلم به راحتی در تهران سه میلیارد تومان می فروخت، محمد رضا شریفی نیا از حضور او در بیشتر فیلم های سینمایی استفاده میکند .

 

خیلی ها می گفتند او به درد بازیگری نمی خورد اما در حال حاضر حیایی یکی از گرانترین بازیگران سینمای ایران است که به خاطر پرکاری‌اش عملا به پر در آمد ترین بازیگر سینمای ایران تبدیل شده است

لینک به دیدگاه

زندگینامه مهناز افشار

 

mahnaz_afshar150_40.jpg

 

۲۱ خرداد ۱۳۵۶ در تهران به دنیا آمد و متولد سال مار است در کودکی خیلی شیطنت می کرد و همیشه دوست داشت بوفه دار مدرسه باشد یک بار بخاطر شیطنت های فراوانش دو روز از مدرسه اخراج شد عاشق آتاری مخصوصا بازی دزد و پلیس بود به تماشای کارتون علاقه فراوانی داشت و از سیندرلا، صدویک سگ خالدار،پلنگ صورتی، مورچه و مورچه خوار، سند باد، باربا پاپا، بامزی، هاچ زنبور عسل، خانواده دکتر ارنست و جودی ابوت بعنوان کارتونهای دوست داشتنی کودکی اش یاد میکند .

 

رشته تحصیلی اش در دبیرستان علوم تجربی بود و برای ادامه تحصیل بمدت چهار سال در یک موسسه غیر انتفاعی به تحصیل در رشته تدوین پرداخت بازیگری برایش از تلویزیون و با مجموعه تلویزیونی ((عشق گمشده)) در سال ۱۳۷۶ آغاز شد.

 

با فیلم (( دوستان )) به کارگردانی علی حاتمی در سال ۱۳۷۷ به سینما راه یافت به اتفاق محمد رضا گلزار با حضور در فیلمهای (( کما))، (( زهر عسل))، (( ۱۳ گربه روی شیروانی))، (( تله)) ، (( آتش بس)) و ( ( کلاغ پر)) به نوعی میتوان گفت که یک زوج هنری تشکیل داده بودند. شایان ذکر است که فیلمهای یاد شده همگی از پر فروشهای زمان خود بوده اند .

 

به اعتقاد او بازی رئال خیلی سخت تر از انواع دیگر است

در حالیکه مخاطبان سینما به دیدن وی در فیلم هایی که صرفا گیشه را مد نظر داشتند عادت کرده بودند با ایفای نقش کوتاهی در فیلم “سالاد فصل” نشان داد که توانایی هایش بسیار بیشتر از حضور صرف در این فیلمهاست و با بازی در (( آتش بس)) مهر تاییدی بر این مدعا زد برای قبول یا رد یک پیشنهاد با تهمینه میلانی ، فریدون جیرانی و محمدرضا شریفی نیا همیشه مشورت میکند.

 

اعتقادی به داشتن مدیر برنامه ندارد

حضور در “دعوت” حاتمی کیا را برای خودش اتفاق بزرگی میداند و از این اتفاق ابراز خوشحالی میکند قرار بود در سریال “شمس العماره” به کارگردانی سامان مقدم ایفای نقش نماید اما از حضور در این کار تلویزیونی انصراف داد.

 

دلیل این انصراف جراحی دهان و لثه ذکر شد در سالهای اخیر از او بعنوان پولسازترین سینمای ایران یاد شده و حضورش در هر فیلم با فروش خوبی مواجه بوده است در میان ورزشها به اسکی و شنا علاقه دارد و به آنها می پردازد و البته والیبال هم جزء ورزشهای مورد علاقه ی اوست.

 

در بیشتر نقشهایی که بازی کرده به ارائه کاراکتر یک دختر شوخ و اجتماعی و برون گرا می پردازد کاراکترهای خاکستری را به نقشهای کاملا مثبت و کاملا منفی ترجیح میدهد و معتقد است خاکستری بودن یک کاراکتر کمک میکند که تماشاگر تا انتهای فیلم برود و منتظر کشف جدیدی باشد همیشه دوست داشت نقشهای متفاوت و عجیب غریب بازی کند و می گوید: “آرزویم این است که نقش آنتونی کویین در گوژ پشت نتردام را بازی کنم “

 

تبریک تولد بهترین شادباشی است که تاکنون شنیده است و به معنای واقعی تولد را دوست دارد خود را خیلی شکمو میداند و غذا خوردن را هم دوست دارد و می گوید: “به نظرم دست پختم عالی است چون به دلیل شکمو بودنم برای غذا پختن وقت می گذارم و طعم غذا هم برایم اهمیت فراوانی دارد”

 

غذاهای مورد علاقه اش لوبیا پلو و ماکارونی است و به خاطر همین علاقه این غذاها را خیلی خوب می پزد در زندگی همه چیز را فقط از خدا میخواهد و بس مدتی شوی لباس داشت اما به خاطر وقت گیر بودنش از این کار صرف نظر کرد در سینما به قسمت و اتفاقات ناشی از آن که برای آدمها رخ میدهند اعتقاد دارد و می گوید “من معتقدم که مسیرم مشخص شده است” در کودکی از کارهای سخت که هیجان زیادی داشت لذت میبرد و به همین دلیل هیچوقت دوست نداشت دکتر یا مهندس شود بلکه میخواست راننده کامیون باشد .

 

در فاجعه کشتار مردم غزه به دست سربازان رژیم صهیونیستی ضمن ابراز همدردی با مردم ستمدیده فلسطین بخشی از دستمزد خود را برای بازی در فیلم “پسر آدم ، دختر حوا” را به کودکان بی پناه غزه اختصاص داد.

 

از نظر او هیتلر بی رحم ترین و منفور ترین آدم دنیا است

پس از اینکه بازی در فیلم “اممشب شب مهتابه” را به پایان رساند در آفریقای جنوبی فیلم کوتاهی با عنوان “سیاه و سفید” پیرامون زندگی نلسون ماندلا ساخت که در آن موضوع آپارتاید را مورد توجه قرار داده است اگر قرار باشد برای معرفی دنیا به فضایی ها یک فیلم را انتخاب کند آن فیلم “اشکها و لبخندها” خواهد بود عاشق تزیینات منزل است و دوست دارد .

 

هر چند سال یکبار فضای جدیدی برای خانه طراحی کند همیشه وقتی فیلمهای خودش را می بیند احساس می کند راضی نیست و انگار خودش را در فیلمها دوست ندارد.

 

در اسفند ۱۳۸۶ در حمایت از کودکان کار بخشی از دستمزد یکی از فیلمهای خود را به آموزش این کودکان هدیه کرد اعتقاد دارد که اتفاقهای خوب برایش دیر رخ داده اند اما با این حال خوشحال است که پله پله جلو میرود و پیشرفت میکند .

 

جنگ را ترسناک ترین پدیده در دنیا می داند در تنها دوره برگزاری مراسم زرشک زرین سینمای ایران فیلم” شور عشق” جایزه زرشک زرین را دریافت کرد.

 

وی که در این فیلم بازیگر نقش اول بود اعتقاددارد اختصاص یافتن زرشک زرین به “شور عشق” باعث شد که فیلم دیده شود پول را خیلی دوست دارد و شاید عجیب باشد که به خرج کردنش – چه برای خودش و چه اطرافیانش- هم علاقمند است.

 

تا قبل از حضور در فیلم “دعوت” تجربه اسب سواری نداشت و برای ایفای نقشی که در این فیلم داشت قبل از هر کاری به سوار کاری رفت چندی پیش در گفتگویی از دو فیلم نامه داستانی خبر داد که آنها را برای دل خودش مقابل دوربین خواهد برد با دیدن فیلمهای خود همیشه فکر میکند که میتوانست بهتر بازی کند و این شاید از سخت گیری زیاد اوست .

 

از فیلمهای “سالاد فصل” ، “آتش بس” و “دعوت” بعنوان فیلمهای متفاوت و ارزشمند کارنامه هنری خود یاد میکند تا قبل از بازی در “سالاد فصل” همیشه در فیلمهای عامه پسند و در سینمای بدنه حضور داشت و بازی اش چندان دیده نمی شد و صرفا بخاطر چهره اش مطرح شده بود مانی حقیقی وقتی بازی افشار را در سالاد فصل دید از او برای حضور در “کارگران مشغول کارند” دعوت کرد از تهمینه میلانی یاد گرفته است که باید با کودک در درون به صلح رسید

 

” بازگشت به آینده “را تخیلی ترین فیلم دنیامیداند تا جایی که سینما و امکانات آن اجازه میدهد دوست دارد نقشهایی را بازی کند که جای کار بیشتری داشته باشند و علاقه ای به نقشهای معمولی ندارد .

 

تعریفی که مهناز افشار از خودش دارد چنین است: آدمی با میلیون ها صفت خوب و بد ولی اگر حمل بر خودخواهی نباشد خونگرم است و به دوستانش تا جایی که در توانش باشد محبت میکند و توقع محبت ندارد .

 

تا زمانیکه کسی اذیتش نکند و به اصطلاح پا روی دمش نگذارد مشکلی با هیچکس ندارد

لینک به دیدگاه

زندگینامه ترانه علیدوستی

 

tarane_alidust150_40.jpg

 

ترانه علیدوستی فرزند حمید علیدوستی، فوتبالیست قديمي و مربي تيم ملي فوتبال جوانان (در سال 1387)؛ 22 دي ماه سال 1362 به دنيا آمد. وی داراي ديپلم كامپيوتر است و پس از گذراندن یک دوره کلاس‌های فیلمنامه نویسی با فیلم من، ترانه 15 سال دارم، فعالیت در سینما را آغاز کرد. ترانه موفق شد با اولین فیلم دوران زندگی‌اش خوش بدرخشد تا جایی که کمتر از یک ماه چند جایزه مطرح سینمایی به خود اختصاص داد.

 

برخي از افتخارات هنري ترانه عليدوستي:

 

  • سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیستمین جشنواره فیلم فجر
  • بهترین بازیگر زن از پنجاه و پنجمین جشنواره فیلم لوکارنو (سوئیس)
  • برگزیده منتقدان به عنوان بهترین بازیگر نقش اول زن
  • برگزیده جشنواره فیلم آبادان

 

روند موفقیت‌های او با فیلم دومش؛ شهر زیبا، ادامه یافت و ثابت کرد که در این رشته موفق است. ترانه پس از تجربه‌هاي موفق سينمايي‌اش، بازي در عرصه تئاتر را نیز با نمایش فنز تجربه كرد. این نمایش که با استقبال بسیاری رو به رو شد توانایی او در صحنه تئاتر را اثبات کرد.

 

از میان صدها نفری که برای نقش من ترانه ... تست داداند، فردی انتخاب شد که نام خودش هم ترانه است. او تنها برادرش را در روز چهارشنبه سوری از دست داد، آن هم درست در زمانی که مشغول بازی در فیلمی به همین نام بود.

 

برخي از آثار هنري ترانه عليدوستي:

 

  • درباره الي: اصغر فرهادی، 1387
  • ترديد: واروژ كريم مسيحي، 1387
  • کنعان: ماني حقيقي، 1386
  • چهارشنبه سوری: اصغر فرهادي، 1384
  • شهر زیبا: اصغر فرهادي، 1382
  • من ترانه ۱۵ سال دارم: رسول صدرعاملی، ۱۳۸۰

لینک به دیدگاه

زندگینامه مهتاب کرامتی

 

mahtab_keramati150_40.jpg

 

مهتاب کرامتی (زاده ۲۵ مهر ۱۳۴۹ در تهران) بازیگر زن سینمای ایران است. او در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن مکمل را برای بازی در فیلم بیست به‌دست آورد.فارغ التحصيل رشته ميکروبيولوژي از دانشگاه آزاد اسلامي در سال 1373. گذراندن دوره کلاس‌هاي کارگاه آزاد بازيگري زيرنظر امين تارخ. همسر بابک رياحي‌پور (آهنگساز - نوازنده گيتار).

 

زندگی‌نامه

مهتاب کرامتی درسال ۱۳۴۹ متولد شد و تحصیلاتش را در رشته میکروبیولوژی با مدرک کارشناسی از دانشگاه آزاد اسلامی به پایان رساند. دوره را در کلاسهای آزاد بازیگری می‌گذراند و همان جا برای ایفای نقش هلن در فیلم - مجموعه مردان آنجلس انتخاب می‌شود.

 

کرامتی با همین مجموعه شناخته می‌شود ولی نمی‌تواند از این موقیعت استفاده مناسبی کند . سال ۱۳۷۷ در مردی از جنس بلور به کاگردانی سعید سهیلی ایفای نقش می‌کند که نمی‌تواند درخششی برایش محسوب شود . سال پس از آن در فیلم مومیایی ۳ و مرد بارانی بازی می‌کند .

 

اولین فیلم کمدی خوش ساخت با بازی پرویز پرستویی بود که جای کار چندانی برای او به نقش یک دلال عتیقه نداشت و دومین فیلم به کارگردانی ابوالحسن داوودی با بازی ابوالفضل پور عرب بود که در آن ایفاگر نقش یک وکیل بود .

 

کرامتی برای همین کاندیدای دریافت جایزه از هجدهمین جشنواره فیلم فجر می‌شود . سال ۱۳۷۹ را درحالی به پایان برد که یک مجموعه تلویزیونی و یک فیلم سینمایی را به کارنامه اش اضافه کرده بود.

 

مریم مقدس باز هم یک اثر تاریخی مذهبی به کارگردانی شهریار بحرانی بو.د که به صورت فیلم /مجموعه تلویزیونی ساخته شد و بهشت از آن تو تجربه‌ای متفاوت از علیرضا داوود نژاد بود که بازی خوب کرامتی به آن جلوه داد.

 

سال ۸۰ تنها به بازی در مجموعه تلویزیونی خاک سرخ می‌پردازد که اولین تجربه تلویزیونی حاتمی کیا محسوب می‌شود . او نقش یک زن جنوبی که به دنبال دخترش می‌گردد برای دومین بار رویاروی پرویزپرستویی قرار می‌گیرد که شاید تا به امروز بهترین بازی کرامتی در یک اثر محسوب می‌شود .

 

پس از در سال ۸۱ در اکشن ملاقات با طوطی همراه با ماهایا پطرسیان و محمد رضا فروتن ظاهر می‌شود که دومین همکاری او علیرضا داوودنژاد محسوب می‌شود . شاه خاموش در سال بعد به کارگردانی همایون شهنواز تجربه ناموفقی تاریخی بود و نتوانست هیچ موفقیتی چه از لحاظ تجاری و چه از لحاظ هنری برای او در پی داشته باشد.

 

هشت پا حاصل سومین همکاری او با علیرضا داوود نژاد می‌باشد. پس از آن در همکاری با سیروس الوند رستگاری در هشت و بیست دقیقه رابازی می‌کند که در آن باشهاب حسینی و بهرام رادان همبازی است

لینک به دیدگاه

زندگینامه مهران مدیری

 

mehran_modiri150_40.jpg

 

متولد دی ماه سال 1340، پدر و مادرش اراكی هستند اما او در تهران به دنیا آمد. • پدرش كارمند وزارت نیرو است و مهران آخرین فرزند یك خانواده شش نفره، او سه برادر بزرگ تر از خود دارد.

بزرگ ترین برادرش از پیانیست های قابل است و برادر دومش نقاش و گرافیست. در خانواده مدیری هنر اهمیت فراوانی دارد.

از پنج سالگی با موسیقی آشنا شد و از 12 سالگی تنها به موسیقی كلاسیك گوش می داد. او یكی از كامل ترین آرشیوهای موسیقی كلاسیك را دارد.

در كودكی زیاد شر و شور نبود اما بسیار كنجكاو بود، به طوری كه در غیاب برادرش به اتاق او می رفت و تمام كتاب های نقاشی اش را زیر و رو می كرد.

برادر نقاشش (حمید) در سوئد زندگی می كند. هنر و ادب موجب شد تا مهران تاثیر فراوانی از او بگیرد.

اولین تئاتر زندگیش را در دبستان بازی كرد. او در این تئاتر نقش لوطی را به خوبی ایفا كرد تا نشان بدهد كه هنر در خونش است.

همواره به دنبال تجربه و مطالعه بود به طوری كه آشنایی با كارهای «سالواتور دالی» تاثیر زیادی بر روی او گذاشت كه آثار آن هنوز هم در مهران مشهود است.

در شانزده سالگی جذب تئاتر شد و اولین كار حرفه ای اش را تمرین كرد اما این كار هرگز بر سر صحنه نرفت اما موجب شد تا او بیشتر با تئاتر آشنا شود.

همه با حضورش در عرصه هنر موافق بودند. هنوز هم اعضای خانواده اش بهترین كارشناسان و منتقدان كارهایش هستند.

با مدرك دیپلم علوم انسانی سال 1361 به رادیو رفت و در این رسانه ملی به فعالیت پرداخت.

مدت شش، هفت سال گوینده و بازیگر یكی از مجموعه های پرطرفدار رادیو به نام «داستان شب» بود.

همزمان با كار رادیو از فعالیت های تئاتر غافل نمی شد و چند نمایش را به روی صحنه داشت، كار گویندگی باعث كامل شدن صدای او شد.

سال 1366 اولین تئاتر طنزش را بازی كرد. این تئاتر كه «پانسیون» نام داشت در تئاتر مولوی روی صحنه رفت.

در اواخر 1371 در نمایشی در نیاوران، نصرا... رادش، سلیمانی فرد و صیادی را كشف كرد كه بعدها در بسیاری از كارها با او همكاری داشتند.

گروه مدیری به سرعت به شهرت رسید. در سال 1372 با داریوش كاردان اولین برنامه نوروزی خود را ساخت.

در سال 1373 طنز متفاوت «ساعت خوش» را ساخت كه با استقبال فراوانی از سوی مردم روبه رو شد.

ساعت خوش یكی از بهترین و پربیننده ترین برنامه های طنز تلویزیونی شد اما به دلیل مشكلاتی كه به وجود آمد برنامه تعطیل شد.

با وجود دامن زدن مطبوعات به حاشیه ها مدیری هرگز اسیر حواشی مطبوعات و شایعه های فراوان نشد و كارش را ادامه داد.

از ساعت خوش به بعد دور مطبوعات را خط كشید و بسیار كم مصاحبه كرد. او هنوز هم از مطبوعات دلخور است.

فیلم دیدار ساخته محمدرضا هنرمند هم كه قبل از ساعت خوش با بازی مهران مدیری ساخته شده بود پاسوز «ساعت خوش» شد و به موقع اكران نشد.

اوایل دهه 70 از رادیو به تلویزیون رفت و در تلویزیون اولین كارهای او «نشانه های نور» و «باغ گیلاس» بودند.

مردم كه تا آن زمان با صدای او آشنا بودند در باغ گیلاس با چهره اش نیز آشنا شدند. او در این سریال تا حدودی به شهرت رسید.

در سال 1371 وارد سینمای حرفه ای شد. در «دیگه چه خبر» دستیار طراح صحنه بود و عضو گروه كارگردانی تهمینه میلانی.

با نوروز «77» دوباره به جعبه جادویی برگشت اولین تصویرش را مردم بعد از پنج سال نشناختند و موهایش كاملا سفید شده بود.

با جنگ 77 توانست 85 درصد مردم ایران را پای تلویزیون بنشاند. نبوغ او در عدم تكرار خود و نوآوری های پایان ناپذیرش است.

علت موفقیت او ارائه شیوه جدید مجری گری و بازیگری و حضور توامان نقش و واقعیت است، با یك دوربین غوغا كرد و به شیوه تئاتری كار را بدون قطع می گرفت.

اولین كسی است كه طرح برنامه های نود قسمتی و روتین را اجرا كرد. او اعتقاد دارد باید با مردم صادق و روراست بود.

هنوز هم خیلی ها از سوژه ها و ایده های او كپی برداری می كنند. مدیری در موسیقی و خوانندگی هم دستی بر آتش دارد. حتی كنسرت هم اجرا كرده و تیتراژ شب های برره و باغ مظفر را خودش خوانده است.

او اولین برنامه سازی است كه پشت صحنه كارهایش را به مردم نشان داد.

صداقت را بزرگ ترین صفت آدمی می داند. او معتقد است چرا مردم نباید حقایق، اشتباهات و تپق های ما را ببینند.

متاهل است و صاحب یك پسر و یك دختر است.

در كارش بسیار جدی است و برای كارش زمان می گذارد به طوری كه در طول یك كار كمتر می تواند به خانواده اش سر بزند و آنها را ببینند.

سال 1378 اولین كاست دكلمه او به بازار موسیقی آمد.

«از روی سادگی» اولین آلبوم پاپش بود كه در سال 1378 به بازار آمد و با استقبال طرفدارانش روبه رو شد.

آشنایی با حمید و مجید آقاگلیان زندگی حرفه ای او را عوض كرد و با پاورچین به خلق شاهكاری بدون تكرار رسید.

با جایزه بزرگ در نوروز 1384 ثابت كرد توان مدیریت هر كاری را دارد.

تنها بازیگر و سازنده تاریخ نمایش ایران است كه صرف نامش در اثری، مردم را پای تلویزیون میخكوب می كند. حضور در كنار او مبدل به رمز موفقیت خواهد شد

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

زندگینامه پوریا پورسرخ

 

pur_sorkh150_40.jpg

 

متولد ساعت 4 صبح روز چهارم تيرماه 1356 است.او در محله جردن تهران متولد شده و بزرگ شده همانجاست و فرزند اول خانواده است.دو خواهر و يک برادر کوچکتر از خود دارد که هر سه نفر انها دانشجو هستند.مادرش معلم زبان است و پدرش بازنشسته شرکت نفت مي باشد.مجرد است و به اين زوديها هم قصد ازدواج ندارد.بسيار به کانون گرم خانواده اش مي بالد و به خوبي از خانواده اش ياد مي کند.در خانواده پورسرخ همه داراي تحصيلات عاليه هستند.خواهرها و برادر پورسرخ مثل خوداو مجرد هستند.

 

دوران کودکي

پوريا در کودکي بسيار شروشيطان بوده.البته با همه اين تفاسير درسهايش عالي بوده.از بس که درسهايش خوب بود به سادگي وارد دانشگاه شد.او بر خلاف عقيده والدينش رشته تحصيلي اش را خودش انتخاب کرد.علاقه زياد او نسبت به رشته تحصيلي اش انقدر بود که بعد از گذراندن چند ترم وارد بازار کار شد.حتي بعد ازاخذ مدرک کارشناسي ارشد مدتي را براي کار به خارج از کشور رفت و همزمان به تحصيل هم ادامه داد.

 

از انجا که پدرش در شرکت نفت بوده دوران دبستان را در شهرهاي مختلف به خصوص شهرهاي جنوبي بوده است.در دوران راهنمايي در مدرسه شهيد باهنر تهران و دوران دبيرستان را در مدرسه رازي گذرانده است.دوران ليسانسش را در رشته اصلاح نباتات دانشگاه شيراز که در اخرين سال تحصيلي رتبه سوم را به دست اورده است.دوران فوق ليسانس را در تهران و رشته فيزيولوژي گياهي گذراند که باز هم با رتبه سوم,فارغ التحصيل شد.

 

کيس مناسب براي ازدواج

پورسرخ به تازگي در حال واردشدن به دهه سوم زندگي خود است.او هنوز هم مجرد است و به همراه خانواده اش و برادر و خواهرهايش در جردن زندگي مي کند.هنوزبراي ازدواج تصميمي نگرفته,علت اصلي اين تصميم را هم شرايط فعلي مدشده در بين جوانان اعلام مي کند.

 

به نظر او در دوره اي که مد شده اتومبيل شما چيست؟منزلتان کجاست؟کجا مسافرت مي رويد و اين سوالها بين دختر و پسرها مد شده ادم به اسودگي نمي تواند کيس مناسب خود را پيدا کند.پوريا مي گويد:به محض اين که کيس مناسبم را پيدا کنم و از همه جهات ببينم که با هم هماهنگي و تفاهم داريم مطمين باشيد که معطل نخواهم کرد.به نظر او که در محله جردن تهران مي نشيند اصلا مرزبندي های شمال شهرو پایین شهر بی معنی است.

 

پشتکار در کار

او قبل از ان که در سریال وفا بازی کند,همزمان با ورودش به مقطع دکترا پیشنهاد بازی در سریال تلویزیونی فرار بزرگ را پذیرفت و با این کار وارد حرفه بازیگری شد.پوریا به خاطر این که هم درس می خواند و هم کارش را که به رشته تحصیلی اش مربوط بوده را انجام می داد و ازسوی دیگر وارد عرصه بازیگری شده بود شبانه روز وقت گذاشت تا بتواند به خوبی از عهده کارهایش براید.به قول خودش حتی در 24 ساعت وقت کم می اورد اما پشتکارش واقعا عالی و مثال زدنی بود.

 

شانس بزرگ زندگی

در اواخر سال1384 پیشنهاد بازی در سریال((وفا)) را به سفارش اقای لطیفی پذیرفت.شخصیت ژوبین پناهی انقدر برای او جذاب بود که نتواند نه بگوید.به نظر پوریا سپردن نقش ژوبین به او یکی از شانس های بزرگ زندگی اش بود.به خاطر بازی در سریال وفا چندین ماه درگیر این پروژه بود.حتی دو ماه را در لبنان سپری کرد.

 

با پخش سریال وفا زندگی او وارد مرحله تازه ای شد.خیلی زود عکسها و پوسترهای او در همه جا پخش شد.اسم او یک شبه بر سر زبانها افتاد و به اوج رسید.البته این اتفاق فرخنده باعث شد تمام فعالیت های قبل از عیدش مثل تحصیل و کارش مختل شود.البته باید گفت هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد.

 

فقط مهندسی کشاورزی

پوریا شاگرد بسیار درسخوان و زرنگی بوده در سال 1374 یک بار در کنکور تجربی شرکت کرده و قبول شد اما حرف و حدیث ها تازه شروع شد.با این که پوریا فوق العاده درسخوان بوده خیلی ها شرکت در کنکور تجربی او را به خاطر ضعف در درس های ریاضی و فیزیک می دانستند.

 

پوریا به اصرار خانواده و به خاطر ثابت کردن ادعاهای دروغ اطرافیان در کنکور ریاضی هم شرکت کرد و در رشته مهندسی عمران هم قبول شد.پوریا حتی در کنکور پزشکی دوبار شرکت کرد و برای اثبات شایستگی هایش با امتیاز بالاتر از رشته تحصیلی اش قبول شد.با وجود مخالفت خانواده با رشته تحصیلی اش توانست انها را مجاب کند که با ادامه رشته تحصیلی مورد علاقه اش موافقت کنند.پدر و مادر پوریا به شدت مخالف ادامه تحصیل او در رشته مهندسی کشاورزی بودند.

 

بی انضباط ترین

با وجود درسخوان بودن پوریا به هیچ عنوان بچه ارام و سربه زیری نبوده تا انجا که عالم و ادم را از دست خود عاصی کرده بود اما درسخوان بودن او مانع از برخورد اولیای مدرسه با او می شد.به جز جغرافیا انضباط همه درسهایش در حد عالی بود.پوریا در تمام دوران تحصیلش از جغرافیا گریزان بود به حدی که یک بار مجبور شد با تک ماده قبول شود.

 

با وجود ان که همیشه در درسهایی مثل فیزیک و ریاضی و شیمی و مثلثات و هندسه 20 می گرفت در دوران دبیرستان رشته تجربی را انتخاب کرد.او در تمام دوران تحصیلی اش از شاگردان ممتاز به شمار می رفت و کمترین نمره های کارنامه اش همان نمره های انضباط بوده که با ارفاق اولیا مدرسه و به خاطر کم نشدن معدلش 17 و 18 می شده است.

 

تلاش شبانه روزی

با وجود همزمانی تحصیل و کار و بازیگری پوریا هرگز شانه خالی نکرد.حتی به خاطر ادامه تحصیل دو سال را خارج از کشور و با شرایط مدرن امروزی گذراند.در سال 1382 به تهران بازگشت با وجود کار و تحصیل و موفقیت در مقطع کارشناسی ارشد و پرداختن به شغل بازیگری و فشار کار و تحصیل مردانه ایستاد وبا پشتکار شخصی اش زیر فشار درس و هنر مقاومت کرد و توانست از عهده همه موارد به خوبی براید.او هیچ وقت حاضر نشد یکی از کار و هنر و تحصیل را کنار بگذارد و به خاطر موفقیت در همه موارد شبانه روز وقت گذاشت.

لینک به دیدگاه

زندگینامه شهاب حسینی

 

shahab_hoseini150_40.jpg

 

سید شهاب‌الدین حسینی تنکابنی (زاده ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران) بازیگر سینما و تلویزیون ایرانی است.سید شهاب الدین حسینی تنکابنی ،درسال1352 در تهران متولد شد. تحصیلات دانشگاهی او دررشته روانشناسی دانشگاه تهران بود که آن را به قصد مهاجرت به کانادا ناتمام و پا به عرصه ی هنر گذاشت.

 

کارخود را با تئاتر دانشجویی و سپس گویندگی رادیو آغاز کرد.سپس در برنامه‌ای به نام "اکسیژن" درتلویزیون ظاهرشد.

 

در چند برنامه ی دیگر هم مانند بر پا بر پا,به رنگ صبح، سایه روشن و... به عنوان مجری حضورداشت، تا اینکه با سریال خانواده محبوب پس از باران پا به عرصه بازیگری گذاشت. او سالهای بعد هم به صورت موازی هم به کار بازیگری و هم اجرا پرداخت که در هر دو زمینه موفق بود.

 

وی بخاطر بازی در فیلمهای سینمایی واکنش پنجم و شمعی در باد مورد توجه قرار گرفت، تا اینکه درسال 86 برای فیلم محیا از جشنواره بین المللی فیلم فجر، موفق به کسب دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد، و در سال 87 در همین جشنواره برای فیلم سوپراستار سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرد. وی همچنین در فیلم درباره الی بازی درخشانی از خود نشان داد.

 

حسینی به همراه چندی از دوستانش و همچنین برادرش سید مهدی حسینی، گروه موسیقی هفت را تاسیس کردند. تا کنون چهار مجموعه آهنگ از این گروه منتشر شده است که شهاب حسینی در آلبوم یک و دو به دکلمه پرداخته و درآلبوم سه و چها رخوانندگی را نیز محک زده است.

 

او فرزند ارشد خانواده است و یک برادر و دو خواهر دارد.

 

سال 1374 با همسرش ازدواج کرد ودر سال 1382صاحب پسری به نام محمد امین شد

لینک به دیدگاه

زندگینامه کتایون ریاحی

 

kataun_riyahi150_40.jpg

 

کتایون ریاحی زاده (۱۳۴۰)، بازیگر، سینما و تلوزیون ایرانی متولد تهران و از پدر و مادری شیرازی -گیلانی تباراست.پدر وی اردشیر ریاحی پزشک مرجع ارتوپد بیمارستان چمران در شهر شیراز و مادرش گیتی ریاحی خواهر شهلا ریاحی بازیگر گیلانی تبار دوران قدیم سینمای ایران است. وی همچنین کارشناس ادبیات و مردم‌شناسی است. علیرضا ریاحی از دیگر بازیگران سینما در ایران برادر کتایون ریاحی است.

 

حرفه

ریاحی با نویسندگی برای کودکان آغاز و با فیلم «خبرچین» به سینما آمد. اما فیلم در نیمه راه متوقف شد و او برای بازی در فیلم «پاییزان» انتخاب شد.

 

در آن زمان در سینما چندان موفق نبود اما با بازی در مجموعه «پدرسالار» توانست خود را مطرح کند و حضور او در مجموعه‌های «روزهای زندگی» و بویژه زنجیره تلویزیونی «پس از باران» از او چهره محبوبی ساخت. ریاحی موفق شد در مجموعه‌های «پس از باران» و «شب دهم» بازی بسیار زیبایی ارائه دهد.

 

او پس از پنج سال دوری از سینما با بازی در شام آخر مهم‌ترین و زیباترین بازی دوران زندگی خود را به معرض نمایش گذاشت و برای بازی در همین فیلم نامزد جایزه بهترین بازی نقش اول زن از بیستمین جشنواره فیلم فجر شد. «این زن حرف نمی‌زند» دیگر فیلمی بود که توانایی‌های کتایون ریاحی را به رخ همگان کشید. ریاحی برای بازی در این فیلم هم کاندید جایزه از هفتمین جشن خانه سینما شد.

 

کناره‌گیری از بازیگری

کتایون ریاحی در خرداد ۱۳۸۸ طی یاداشتی به سایت سیمافیلم، کناره‌گیری خود از دنیای بازیگری را اعلام کرد.

لینک به دیدگاه

زندگینامه لیلا اوتادی

 

leila_otadi150_40.jpg

 

ليلا اوتادي متولد سال 1362 و فارغ التحصيل رشته معماري از دانشگاه تهران است. بازيگري در عرصه تئاتر نقطه شروع كار هنري او بوده و چند سالی است كه در اين عرصه فعاليت مي كند. اولين بار چهره او را در يك فيلم سينمايي ديديم كه نقش كوتاهي داشت، در فيلم «چشمان سياه» ، اما ماه رمضانی که گذشت او را در سريال «آخرين گناه» در نقش «آوا» ديديم.

از او مي پرسم: «شما با تجربه يك فيلم سينمايي، كار تصويري را شروع كرديد.

 

كار تلويزيوني نسبت به كار سينمايي چه تفاوتهايي برايتان داشت كه به سريالهاي تلويزيوني روي آورديد؟

مي گويد: «تفاوت كار سينمايي با تلويزيوني خيلي زياد است. سينما وجوه خاص خودش را دارد اما اين كه من بعد از يك فيلم سينمايي به بازي در يك سريال روي آوردم، بيشتر به اين خاطر بود كه مخاطب تلويزيون با مخاطب سينما متفاوت است.

 

سينما مخاطبان محدودي دارد، علاوه بر اين ديدها هم نسبت به سينما و تلويزيون متفاوت است. به عقيده من گاهي سراغ كار تلويزيوني رفتن هم براي بازيگر بد نيست.»

 

مي پرسم چه نظري در مورد نقشهاي منفي و مثبت داري؟

مي گويد: «فكر مي كنم نقشهاي مثبت و منفي تفاوتي با هم ندارد، مهم اين است كه بازيگر از پس نقش، خوب بربيايد و خوب كارش را اجرا كند، اما اين كه مي گويند نقش مثبت و منفي، براي من به شخصه هيچ وقت تفاوتي با هم نداشته اند.» قبول كردن يك نقش با همه فراز و فرودهايش القاي حسي خاص را در بازيگر مي طلبد.

 

وقتي از اوتادي در اين مورد مي پرسم با تأكيد مي گويد: «فكر مي كنم به لحاظ ذهني بازيگر حسي مي تواند با كارش هماهنگ شود، اما من ترجيح مي دهم كه علاوه بر حس، تكنيك را هم در كار در نظر بگيرم. من خيلي از نظر حسي با نقش ارتباط برقرار نمي كنم، بلكه سعي مي كنم نقشم را با منطق در ذهنم تحليل و مسائلي كه به لحاظ روانشناختي در نقش ديده مي شود را براي خودم باز كنم.

 

در انتخاب نقش هم اين مسأله را لحاظ مي كنم، مي پرسم چطور؟

مي گويد: «بهترين نكته فيلمنامه است، بعد كارگردان و در نهايت نقش كه براي هر نقش هم مطالعه در مورد آدمهايي كه به آن شخصيت و نقش نزديكترند، مي تواند به بازيگر براي رسيدن به آن شخصيت كمك كند و اين مسائل برايم اهميت خاصي دارند».

 

از اوتادي مي پرسم به نقش مقابل و بازيگري كه اين نقش را ايفا مي كند چقدر اعتماد مي كند؟

مي گويد: «سعي مي كنم كه اعتمادم خيلي بالا باشد. هر بازيگري اوايل كار دوست دارد با كساني كار كند كه حرفه اي هستند و تجربه زيادي دارند. من خوشبختانه در اين زمينه شانس بزرگي داشتم و اصولاً كار با حرفه اي ها آرامش بازيگر را تضمين مي كند». از آنجا كه اوتادي تجربه كار در تئاتر هم داشته از او مي پرسم در مورد تئاتر چطور فكر مي كند. مي گويد: «تئاتر كاري زنده است و كار زنده تمركز رواني زيادي را مي طلبد. چون در اين فضا نه تكرار و نه كات وجود دارد.

 

بازيگر بايد يك بار بازي كند، آن هم خوب و بدون نقص!» اوتادي را در سريال «آخرين گناه» در نقش «آوا» ديده بوديم.

 

از او در مورد اين نقش مي پرسم، مي گويد: «اولين نكته اي كه بايد بگويم اين است كه براي كارهاي مناسبتي هيچ وقت كل فيلمنامه را آماده نداريم، اما من چكيده اي از كار را خواندم و تقريباً مي دانستم كه چه اتفاقي قرار است براي اين نقش بيفتد. بعدها هم كه حدود نصف فيلمنامه آماده شد، همه بازيگران سريال اين فيلمنامه را خواندند و همه با اعتماد به كار، از اين حيث كه پاياني شايسته خواهد داشت نقشها را قبول كرديم.

 

با توجه به اين كه كارهاي مناسبتي فيلمنامه كاملي ندارند، بازيگر و عوامل سريال استرس زيادي را تحمل مي كنند. ولي با اين وجود ما اين استرس را نداشتيم و از اين بابت خيال همه براي كار كردن راحت بود.

 

تجربه كار با آقاي سهيلي براي همه، خصوصاً براي من بسيار شيرين و لذت بخش بود.

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

زندگینامه شیلا خداداد

 

shila_khodadad150_40.jpg

 

در 14 آبان‌ 1359 به‌ دنيا آمدم‌. مجرد و تنها فرزند خانواده‌ هستم و خيلي‌ اتفاقي‌ توسط مسعود كيميايي‌ وارد سينما و بازيگري‌ شدم‌ و در كناربزرگان اين‌ عرصه‌ حضور پيدا كردم‌. تا به‌ حال‌ در فيلم‌هاي‌ اعتراض‌، آبي‌، عيسي‌ مي‌آيد، قلبهاي ‌ناآرام‌ و مجموعه‌ تلويزيوني‌ «مسافري‌ از هند» بازي‌ كرده‌ام‌ و در حال‌ حاضر دانشجوي‌ ترم‌ آخرمهندسي‌ شيمي هستم‌ و بيست واحد بيشتر ندارم‌ تا درسم‌ تمام‌ شود. بعد از آن‌ تصميم‌ دارم‌ درباره ‌پيشنهادهايي‌ كه‌ پيرامون‌ بازي‌ در چند فيلم ‌تلويزيوني‌ و سينمايي‌ به‌ من‌ شده‌، فكر كنم‌ و به‌ آنها پاسخ‌ دهم.

 

ديگر دختر هندي‌ نمي‌شوم

عقيده‌ دارم‌ كه‌ يك‌ بازيگر اگر با يك‌ نقش‌ رابطه‌خوبي‌ با بيننده‌ پيدا كند، ديگر هيچ‌ دليلي‌ وجود ندارد كه‌ به پيشنهادهاي‌ مشابه‌ پاسخ‌ مثبت‌ بدهد و حالا من‌ مي‌خواهم‌ اين‌ كار را انجام بدهم‌ و اگرپيشنهاد نقش‌هاي‌ مشابه‌ «سيتا» را داشته‌ باشم‌، پاسخ‌ من‌ به‌ آنها منفي‌ است‌ و نمي‌خواهم‌ ديگر درهيچ‌ پروژه‌اي‌ نقش‌ دختر هندي‌ را بازي‌ كنم‌ و حالا مي‌خواهم‌ بازي‌ در نقش‌ يك‌ دختر ايراني‌ را هم‌ تجربه‌ كنم.

 

از مردمفراري‌ نيستم

يك‌ بازيگر معروف‌ اگر مي‌خواهد در كار خود پيشرفت‌ كند، بايد آدم‌ انتقادپذيري‌ باشد و من ‌اين‌ موضوع‌ را به‌ خوبي‌ مي‌دانم‌. در بعضي‌ مواقع ‌وقتي‌ با مردم‌ روبه‌رو مي‌شوم‌، آنها از من‌ مي‌پرسند كه‌ «چرا ديگركمتر به‌ تلويزيون ‌مي‌آيي‌» و يا «مي‌خواهي‌ از مردم‌ فراري‌ باشي‌» كه‌ در جواب‌آنها بايد نكته‌اي‌ را گوشزد كنم‌ و آن ‌اين‌ كه‌ اصلا اين‌ طور نيست چون‌ عقيده‌ دارم‌ اگربه‌ اينجا رسيده‌ام‌، با حمايت‌هاي‌ همين‌ مردم ‌بوده‌ است‌; چرا كه‌ بدون‌ آنها نمي‌توانستم‌ به‌جايي‌ برسم‌ . درباره‌ اينكه‌ كمتر در تلويزيون‌حضور پيدا مي‌كنم‌ نيز بايد بگويم‌ از من‌ دعوت‌ نمي‌شود تا به‌ آنجا بروم.

 

رشته‌ رياضي‌ مي‌خواندم

براي‌ دوره‌ دبيرستان‌ رشته‌ رياضي‌ را انتخاب‌كردم‌; چون‌ عاشق‌ اين‌ رشته‌ بودم‌ و بعد هم‌ ديپلم‌تجربي گرفتم‌ و معدل‌ ديپلمم بالاتر از 17 بود و اگر از خود تعريف‌ نكرده‌ باشم‌، هميشه‌ در درسهايم‌ موفق‌ بودم‌. در سال‌ سوم‌ دبيرستان‌شاگرد اول‌ شدم و در سال‌ هفتاد و هشت هم‌ ديپلم‌ گرفتم‌ و همان‌ طور كه‌ در بالا هم‌ گفتم‌، دانشجوي‌ ترم‌ آخرمهندسي‌ شيمي‌ هستم‌ و اجازه‌ نمي‌دهم‌ شغلم‌ با درس‌ خواندنم‌ تداخل‌ پيدا كند; چون‌ براي‌ من‌ درس‌ در درجه‌ اول‌ قرار داشته‌ و اهميت ‌دو چنداني‌ نسبت‌ به‌ بازيگري‌ دارد.

 

کارگردانهاي‌ بزرگ

تا اين‌ لحظه‌ هنوز هيچ‌ پيشنهادي‌ براي‌ بازي‌ درفيلم‌ها و سريالهاي‌ طنز به‌ من‌ نشده‌ است‌، اما دوست‌ دارم‌ كه‌ يك‌ بار هم بازي‌ در اين‌ سوژه‌ را تجربه‌ كنم‌. البته‌ دلم‌ مي‌خواهد براي‌ يك‌ بار هم‌ كه‌ شده‌ در فيلم‌هاي‌ كارگردانان‌ بزرگي‌ چون‌ بيضايي‌، مهرجويي‌، جيراني‌، ميلاني‌ و بني‌ اعتماد بازي‌ كنم ‌.

 

استقلالي‌ دوآتشه‌ام

نه‌ به‌ فوتبال‌ علاقه‌ دارم‌ و نه‌ واليبال‌، ولي‌ عاشق ‌تيم‌ استقلال‌ هستم‌ و در حقيقت‌ خانواده‌ام‌ مرا مجبور كردند تا طرفدار آبي‌پوشان ‌باشم‌، البته‌ دردربي‌ 56 فكر مي‌كردم‌ كه‌ استقلال‌ برنده‌ شد، اما پرسپوليس‌ در نيمه‌ اول‌ خيلي‌ خوب‌ بازي‌ كرد. به‌هر حال‌ يك‌ استقلالي تمام‌ عيار هستم‌.

 

شايد خواننده‌ شدم

نمي‌دانم‌ در سال‌ جديد چه‌ موفقيت‌هايي‌ رادر پيش‌ رو دارم‌، ولي‌ شايد طعم‌ خوانندگي‌ را هم‌ در سال‌ 83 بچشم‌; چون‌ از چند گروه‌ تازه‌ تاسيس‌ موسيقي‌ پيشنهاد دارم‌ و آنها از من‌خواستند تا در كنسرتهايشان‌ دكلمه‌ كنم‌. اگرپيشنهاد آنها منطقي‌ بود، در روزهاي‌ آينده‌ شايد با قراردادي‌ عضو گروهاي‌ موسيقي‌ شوم

لینک به دیدگاه

زندگینامه نیوشا ضغیمی

 

niusha_zaghimi150_40.jpg

 

نیوشا ضیغمی فارغ التحصیل روانشناسي كودك و متولد 18 تیر سال 1359 تازگی ها نامزد کرده که همسرش در کار هنری فعالیت ندارد.دوره بازيگري كانون سينما گران جوان با سریال «در چشم باد»مسعو جعفری جوازانی در سال 1382 کار حرفه ای را آغاز کرد.

 

یک سال بعد با بازی در فیلم«تر دست»محمد علی سجادی و کار با این کارگردان با تجربه به او بازیگری را بیشتر آموخت تا این باعث شد که محمد علی سجادی نام اورا در کنار بازیگرهای مورد علاقه اش قرار دهد.

 

بعد از تجربه «تردست » محمدعلی سجادی او را برای بازی در فیلم «شوریده» در اواخر سال 1383 انتخاب کرد. نیوشا ضیغمی با بازی در فیلم «شوریده » گامی بزرگ در سینما برداشت و با حضور در جشنواره 24 فیلم فجر باعث شد نامزد دریافت تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن شود و با هدیه تهرانی رقابت کند.که خودش گوشه ایی از موفقیتش را بازی در فیلم «شوریده» و همکار اش با محمدعلی سجادی می داند.

 

«مواجهه » که در جشنواره 24 فیلم فجر هم حضور داشت باعث شد تا داوران جشنواره تبهر جالبی روی نیوشا داشته باشند و او را جز بازیگران حرفه ایی قرار دهند.

 

«اخراجی ها » بدلیل حضور بازیگران بزرگ خانه درس بزرگی برای نیوشا ضیغمی بود.که پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را با بازی در فیلم مسعود ده نمکی یدک می کشد. نیوشا ضیغمی در سال 1385 بازی خود رادر «پارک وی » به اتمام رساند. «پارک وی » مطمئنا یکی از کارهای ارزشمند او ست به خاطر کار کردن با کارگردان بزرگی همچون فریدون جیرانی.

 

اما نیوشا زیاد در بازی در این فیلم راضی نیست چون در زمان منتاژ فیلم سکانس های خوب نیوشا را خذف کر ده بودند. اما در جشنواره 25 فیلم فجر هم حضور خوبی داشت با سه فیلم «پارک وی » «اخراجی ها » و «گناه من» که در این فیلم با حمید گودرزی همبازی بوده است که در این میان کار ده نمکی یعنی «اخراجی ها» با استقبال مردم روبرو شد ودر ایام عید در حال اکران است که در آن فیلم که تنها فیلم اکران شده از اوست حضور درخشانی داشته است و از نظر خیلی از سینماگران آینده روشنی در انتظار اوست.

 

همیشه می دانستم و اعتقاد داشتم که مرز بین داشتن و نداشتن ، تصمیمی و اراده ایست استوار. پس خواستم که بروم.

 

راه سخت بود ، باید بسیار می آموختم و تجربه می کردم باید از خودم کس دیگری می ساختم ، اما عشق ، عشق رسیدن به هدف هر روز در من پر رنگ تر شد. عشق و اراده به یاریم آمدند تا به هدف نزدیک شوم و هر روز به شکرانه این عشق تلاش می کنم قدمی به سوی راههای بزرگتر بردارم ، مبارزه کنم و امیدوار باشم...

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...