رفتن به مطلب

اغتشاش آرام در جدل با فضای شهری در آثار کریستو و ژان کلود


moein.s

ارسال های توصیه شده

bh76jai44wflepv6ew8l.jpg

 

کریستو Christo Vladimirov Javacheff هنرمند بلغارستانی متولد سال 1935 است که هم اکنون در حدود 40 سال از دوران همکاری و مشارکت او و همسرش ژان کلود Jeanne-Claude Denat de Guillebon در اجرای پروژه‎های اصطلاحا "لند آرت"شان در زمینه‎ی هنر محیطی و بسته‎بندی شگفت انگیزی که به انجام رسانده‎اند می گذرد. آثار او منحصر به یک جا و در یک مقوله و حوزه‎ی خاص نبوده و در در اقصی نقاط دنیا و در پارک ها، ساختمان ها، و معابر و مکان‎های عمومی پراکنده است و به لحاظ اندازه نیز در انواع ابعاد و اشکال طراحی و اجرا شده اند.

 

کریستو در آثارش با پوشاندن و پیچاندن اشیاء مختلف و مبل و صندلی، انسان و آسمان خراش‎های غظیم الجثه و ماشین‎ها و پل‎ها و بناهای تاریخی و دشت و اقیانوس و کوه‎ها و دشتی پوشیده با چترهای رنگین زرد و آبی به عنوان سمبلی نمادین از اتحاد شرق و غرب و نیز بازآفرینی نمادین دیوار چین، نه با آجر که این بار با دیواری بادبانی شکل از پارچه‎ی سفید که با ناپایداری و سبکی و موقتی بودن خود در تضاد و تقابل با آن دیواره‎ی عظیم و پیچ در پیچ و ماندگار گوئی که آن همه عظمت و سنگینی را به سخره می‎گیرد...

 

شاید بتوان گفت که مفهوم "ابهام" معنا و حس غالب منتقل شونده در مجموعه‎ی آثار آن‎‎ها است. و این مفهوم را در اشکال و صورت‎های مختلف به نمایش می‎گذارند و نیز این حقیقت را که «اشیاء و پدیده‎ها لزوما آنچه که می‎نمایند نیستند» و با لفاف پیچ کردن آنها فضایی وهم آلود و آشنایی زدایی شده از شیء یا مکان آشنا و بارها دیده شده‎ی دیروزی به بیننده‎ی اثرشان ارائه می‎دهند و ماهیت شیء را در هم می‎ریزند چه به لحاظ ماده‎ی اولیه سازنده‎ی آن که این بار جایش را به لفاف پارچه و پلاستیک می‎دهد و چه به لحاظ کاربردی آن بنا یا شیء که دیگر نه به عنوان یک ساختمان یا پل یا کلیسا که مکانی بوده و حجمه‎ای از اشیاء و افراد را به منظور انجام پاره‎ای از فعالیت‎های تعریف شده در بر می گرفته است که این بار صرفا تحت عنوان یک «فرم» به نمایش می‎گذارد. فرمی با تمام پیچیدگی‎ها و وهم آلودگی، زوایای پیدا و پنهانش و نور و تاریکی‎های منتشر و فرم های اتفاقی پدید آمده در پیرامون سطوح بسته بندی شده‎اش.

y3550bdf1tmcxi2ty92y.jpeg

باور شخصی کریستو بر این است که هنر نباید صرفا محدود به گروهی مخاطب خاص و انگشت شمار و یا محبوس در پس دیوارهای موزه‎ها و گالری‎ها و نیز همچون کالایی قابل خرید و فروش باشد که باید به مردم امکان تجربه‎ی زیستی و حضور در پیرامون آثار هنری پراکنده در متن بافت شهری و در خارج از نهاد موزه را داد. و در این میان تخیل و سلیقه‎ی عمومی را به چالش کشید و پرورش داد. آثار او معمولا بصورت موقت و در طی چندین هفته و در برخی موارد به صورت دائمی و در مقیاس و ابعادی بعضا حیرت انگیز و گسترده در معرض بازدید عمومی قرار می‎گیرند که این موارد با اجاره یا به عبارتی امانت گرفتن زمین، سازه، و فضاهای عمومی از پل‎ها تا بناهای تاریخی و مجسمه‎ها و غیره صورت می‎گیرد...

 

 

آثار او همچون نفسی عمیق در ریه‎های دود آلوده‎ی زندگی روزمره‎ی شهری جاری می‎شوند و در این میان وقفه‎ای و فاصله‎ای می‎اندازند در این ریتم تکرار و تکرار شونده‎ی روزمرگی‎ها و نیز شکلی از مداخله‎اند در مسیر هر روزی و به این لحاظ می‎توان آنها را صورتی از «اغتشاش آرام» و در هم ریزش نظم عبوس و سیمانی شهری دانست. چنین نیرویی هر یک از بینندگان را به حرکت در پیرامون و ارتباط با اثر هنری می‎کشاند اثری که جزیی از محیط و در کنار آن‎هاست نه چیزی جدا شده و دور از دست که ملموس و در همان محیط همیشگی است. با این تفاوت که این بار بدین نحو آشنائی زدایی گردیده است و از منظری دیگر بدان نگاه شده است.

 

 

آثار آنها در نمایشگاه و موزه هایی در آمریکا، استرالیا، اروپا و اسرائیل به چشم می‎خورند. و نیز در مجموعه دائمی موزه هنر مدرن، موزه هنر ویتنی آمریکا در نیویورک، گالری تیت در لندن، موزه آمستردام، گالری هنر در بوفالو قابل مشاهده هستند.

 

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...