رفتن به مطلب

شهیار قنبری


ارسال های توصیه شده

Taranehsarayan-43.jpg

 

 

شهیار قنبری، که برخی نا آگاهانه و به اشتباه او را شهریار می نامند، فرزند هنر پیشه محبوب و خواننده ی قدیمی حمید قنبری است. او در ششم مرداد ماه ۱۳۲۹ در تهران در خانواده ای هنرمند و هنر دوست در خیابان فخر آباد، سه راه ژاله به دنیا آمد.

در نوجوانی در اطلاعات کودکان آن زمان داستان های کوتاه می نوشت و گه گاه اشعار کوتاهی می سرود و برای نو جوانان نمایشنامه می ساخت. برای ادامه تحصیل در رشته ی ادبیات راهی کیمبریج انگلستان شد و از آنجایی که به سینما هم علاقه ای وافر داشت به خصوص در رشته ی کار گردانی سینما، در آن زمینه نیز به تحصیل پرداخت و پس از بازگشت به ایران در رشته ی مورد علاقه ی خود مشغول به فعالیت شد. او همچنین به حیطه ی ترانه سرایی پا نهاد و در مجله اطلاعات جوانان داستان هایی توام با طنز و نیز اشعار مختلفی به چاپ رساند.

کم کم گرایش شهیار به ترانه سرایی بیشتر شد و اولین ترانه ی خود را با نام معروف ستاره آی ستاره برای گوگوش ساخت. ولی اولین ترانه اش که با صدای گوگوش از رادیو پخش شد ترانه ی زیبای دیگری به نام دیگه اشکم واسه من ناز می کنه بود.

شهیار همچنان به سرودن ترانه های مختلف ادامه داد. او با ترانه سرایان دیگر، از نظر سوژه ها، مضمون ها و واژه های تازه و نو آوری هایی که در کارش داشت متفاوت بود و در ترانه، دگرگونی جدیدی خلق نمود.

وقتی ترانه ی بوی خوب گندم، قصه ی دو ماهی، جمعه ها و ترانه ی معروف حرف، را گفت شهرتی چشم گیر یافت.

 

ترانه ی بوی گندم اولین کار شهیار با زنده یاد واروژان بود. ترانه ای که شهیار به خاطر سرودنش راهی زندان شد.

 

این واقعه ی شوم که حاکی از فشار ها و خفقان تحمیلی بر دگراندیشان در آن روزها می باشد، هرگز از اوراق تاریخ موسیقی و ترانه ی ایران زمین پاک نخواهد شد. در ارتباط با برنامه های رادیو تلویزیونی، شهیار برنامه ای به نام آوای موسیقی برای رادیو می ساخت و در تلویزیون نیز گوینده و ترانه نویس برنامه ی زنگوله ها بود.

هنگامی که شهیار در اوج شهرت بود، از سوی رئیس شورای موسیقی از او دعوت به عمل آمد تا در شورای شعر و ترانه عضویت پیدا کند. اعضای شورا در آن زمان اساتید و شعرای صاحب نامی چون عماد خراسانی، ابراهیم صهبا، فریدون مشیری، سیمین بهبهانی و یکی دو نفر از شعرای برجسته ی دیگر بودند، و شهیار برای مدت دو سال به عنوان جوان ترین ترانه سرای عضو این شورا فعالیت نمود. شهیار ترانه های زیادی سرود و سبک ترانه های او شیوه ای ویژه داشت و تشبیهاتی که در اشعار خود به کار می برد، مورد تایید اساتید فن قرار می گرفت.

اردلان سرافراز، ترانه سرای شهیر، شهیار قنبری را سرآغاز ترانه ی نوین ایران نامیده است. شهیار اولین بار در کودکی، در فیلم چهره ی آشنا که به کار گردانی حسن خردمند ساخته شد در نقش کودکی ۴ ساله ظاهر شد. در سال ۱۳۵۴، در فیلم دیگری به نام خانه خراب به کار گردانی نصرت کریمی نقش جوان اول فیلم را بازی کرد و در سال ۱۳۵۵ فیلم شام آخر را که خود کارگردان و فیلمنامه نویس آن بود ساخت. موسیقی متن فیلم از زنده یاد واروژان بود و سرشناس ترین چهره های آن عبارت بودند از: زنده یاد پرویز فنی زاده، و عزیزانی چون محمدعلی کشاورز و نوری کسرایی و بالاخره آخرین فیلم شهیار هجرت نام داشت که قبل از عزیمتش به خارج از کشور ساخته شد.

آخرین کارهای شهیار قبل از هجرتش به آن سوی آبها، عبارت بودند از: یک مجموعه ی شعر خوانی به نام یک دهان آواز سرخ و دو کتاب به نام های درخت بی زمین و دریا در من که دومی با سانسور شدید در ایران مواجه شد. او همچنین مجموعه ای از شعر و ترانه با نام پیشمرگانه ها در ایران ضبط کرد که بعدها در پاریس منتشر شد.

آثار شهیار در غربت شامل شش آلبوم با صدای خود او است به نام های صدای درخت بی زمین، در مهرآباد، سفرنامه، برهنگی، قدغن و Rewind me in Paris, I love you.

شهیار در چند سال گذشته چند برنامه تلویزیونی اجرا کرده است و همین امر موجب شده که اکثر مردم به ویژه نسل های جدید با چهره ی این هنرمند ارزشمند نیز آشنا شوند. شهیار قنبری از دوستان دوره ی کودکی گوگوش است و پس از مراجعت گوگوش به صحنه ی هنر این دوست دیرینه نیز به یاری او شتافت و در آلبوم های آخرین خبر و منیفست او را یاری داد. چهار ترانه از آلبوم آخرین خبر گوگوش را شهیار قنبری سروده است. این چهار ترانه عبارتند از: اتاق من، چله نشین، آخرین خبر و دلکوک که یک از یک زیباترند. بلافاصله بعد از انتشار آلبوم آخرین خبر، آلبوم جدید مهرداد آسمانی به نام عکس فوری منتشر شد که تمام ترانه های آنرا نیز شهیار قنبری سروده بود. تمام ۸ ترانه ی آلبوم منیفست را نیز شهیار قنبری سروده است.

شعر های سنگین و در عین حال زیبا و دلنشین شهیار را هر خواننده ای نمی تواند به راحتی لمس و پیام آن را به شنونده یا بیننده منتقل نماید. او در طنزی در این باره می گوید: تنها خاصیتی که شعر خوانی این افراد دارد این است که هیچ خاصیتی ندارد! او گوگوش را می ستاید که در شعر خوانی و ترانه خوانی بیشترین اثر را به شنونده و بیننده القاء می نماید.

گفته شده است که ترانه های آلبوم منیفست اوج زیبائی و کمال کارهای شهیار قنبری است و در واقع این شاعر فرهیخته و ارزشمند، در این آلبوم، زیبائی کلام را در بیان پیام خود، به نهایت رسانیده است.

ترانه های نوین شهیار قنبری مملو از شادی ها، غم ها، بغض های در گلو شکسته و زمزمه های عاشقانه ی چهار نسل است. صدای جاویدان هنرمندانی چون داریوش، گوگوش و زنده یاد فرهاد پیام این ترانه ها را به لطافت قطره های شبنم و ترنم دانه های باران بر دلها نشانده است.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...