moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۹۱ حتی تصورش هم عجیبوغریب است؛ اینکه از کسی مثل تیمور که اهالی سه قاره را از دم تیغ گذراند، پسری به عمل بیاید (شاهرخ) که یک مکتب هنری پدید آورد (مکتب مینیاتور هرات)، یک شاهکار معماری بسازد (مسجد گوهرشاد که به نام همسرش است) و یک فرزند دانشمند داشته باشد (الغبیگ) که جزء عجایب و نوادر تاریخ باشد. اما این اتفاق واقعا افتاده است. شاهرخ میرزا و گوهرشاد خاتون، همه آن کارها را کرده و درعینحال پسری را بزرگ کردهاند که الان اسمش روی یک حفره در ماه است، آن هم به پاس خدمات علمی متعددی که این پسر انجام داد و پیشرفتهایی که در دانش نجوم به دست آورد. از شهر سمرقند باید رفت بیرون. چهار کیلومتری جاده تاشکند که برویم میدان سرسبزی است که در آن مجسمه الغبیگ به حالت ایستاده و تمامقامت در حالتی که دست در زیر محاسن گذاشته و سخت به تفکر فرو رفته، دیده میشود. اینجا محل رصدخانه معروف اوست. میدان را که دور بزنیم، پشت میدان، پلههای سنگی ما را به موزه کوچک دوطبقهای میرساند که به نام الغبیگ است. در آنجا وسایل مختلفی به نمایش گذاشته شده که شامل ابزارآلات ستارهشناسی و بیوگرافی دانشمندانی همچون خواجه نصیرالدین طوسی، ابن سینا، قوشچی، الغبیگ، خیام و ... است. وجه اشتراک همه این موضوعات متفرقه، یک چیز است؛ عشق به نجوم و ستارگان. [h=2]یک زندگی[/h] 795 تا 853 هجری قمری / 772 تا 828 هجری خورشیدی / 1393 تا 1449 میلادی. اینها سالشمار عمر الغبیگ میرزا، فرزند شاهرخ و نوه تیمور گورکانی است. الغبیگ در سلطانیه در شمال غربی ایران به دنیا آمد. مادرش گوهرشاد از شاهزادگان ایرانی بود و اجداد پدریاش از مغولهای ساکن سمرقند. به تشویق پدر، الغبیگ از همان کودکی مشغول یادگیری هنر و از جمله خوشنویسی شد. اما او هیچ وقت مثل برادرش بایسنقر در این هنر شهرتی به هم نزد. قرار بود شهرت جای دیگری سراغ او را بگیرد. الغبیگ 16ساله بود که پدرش شاهرخ به ماوراءالنهر لشکر کشید و خلیل سلطان، پسرعموی الغبیگ و نوه تیمور را شکست داد و بعد حکومت سمرقند را به الغبیگ داد. الغبیگ از سال 811 قمری به بعد در سمرقند ماند و فقط گاهی به عنوان مهمان به دربار پدر میآمد. الغبیگ، مثل خوشنویسی به مملکتداری هم علاقهای نداشت. او در سمرقند مدرسهای برای آموزش علوم و فنون تأسیس کرد و بهترین استادان را در آنجا بهکار تدریس گمارد. رصدخانه عظیم و مجهزی ساخت که بنا به عقیده کارشناسان، یکی از بهترین رصدخانههای جهان اسلام بوده است. داخل این رصدخانه خود الغبیگ همراه با دانشمندان بزرگ آن زمان مانند غیاثالدین جمشید کاشانی مشغول رصد و تحقیقات علمی شد و با همکاری آنها زیجی را که شامل دقیقترین جداول ستارهشناختی و مثلثاتی آن عصر بود پدید آورد که به زیج سلطانی معروف است.او در سمرقند با برادرانش، بایسنقر در هرات و ابراهیم در شیراز که جملگی هنرمند بودند، درباره شعر فارسی مکاتبه میکرد. او اشعار نظامی گنجوی را به اشعار امیر خسرو دهلوی که بایسنقر میپسندید، ترجیح میداد. به شاهنامه علاقه داشت. در اقدام برادرش بایسنقر به جمعآوری شاهنامه، او یکی از مشوقهای برادر بود.الغبیگ، عاقبت بعد از عمری اشتغال به درس و بحث، پس از دو سال درگیری با پسرش عبداللطیف، عاقبت در 853 قمری به دست او کشته شد. جداول زیج برای دانستن موقعیت و رصد کردن اجرام سماوی، تعیین طول روز و شب، تهیه تقویمها، جهتیابی و دیگر مقاصد اخترشناسی کاربرد داشت [h=2]کارنامه علمی الغبیگ[/h] الغبیگ با اینکه یک سیاستمدار بود؛ اما فقط یک پنجم از اوقات خود را صرف امور دولتی میکرد و بقیه را در تحقیقات علمی و مطالعات علمی و تاریخی میگذراند. الغبیگ در ریاضیات مهارت داشت. محاسباتی برای به دست آوردن سینوس زاویه انجام داده و موفق شده است که سینوس یک درجه را با دقت یک بر 1012 حساب کند. معمولا الغبیگ را یکی از ریاضیدانان برجسته قرون وسطی و دانشمندان علم نجوم به حساب میآورند. به جز یادداشتهای شخصی، الغبیگ در سمرقند یک مدرسه ساخت که در آن ریاضیات تدریس میشد و 60 دانشمند را که بیشترشان متخصص در علوم ریاضی بودند برای تدریس در آن دعوت کرد. وجود این دانشمندان، به الغبیگ این امکان را هم داد تا یک رصدخانه در سمرقند بسازد. ساخت رصدخانه در 823 شروع شد. پنج سال به طول انجامید و در 841 رصد اجرام آسمانی در آن انجام شد. این رصدخانه، دومین رصدخانه بزرگ تاریخ ایران (بعد از رصدخانه مراغه که توسط خواجه نصیرالدین طوسی بنیان گذاشته شده بود) است. نتیجه رصد الغبیگ هم به شکل کتابی (به دو زبان فارسی و عربی) نوشته شد که به آن «زیج سلطانی» میگویند. زیج به کتابهایی گفته میشود که موقعیت اجرام آسمانی را در آن درج میکردند. این کتابها شامل اطلاعاتی در مورد زمان طلوع و غروب خورشید، ماه و سیارات و ستارههای مشهور در روزهای مختلف سال و برای یک محل خاص بوده است که در قالب جدولهایی تنظیم میشد. جداول زیج برای دانستن موقعیت و رصد کردن اجرام سماوی، تعیین طول روز و شب، تهیه تقویمها، جهتیابی و دیگر مقاصد اخترشناسی کاربرد داشت. زیج سلطانی، اولین فهرست دقیق ستارهها بعد از «زیج ایلخانی» بود که دو قرن قبل از آن در رصدخانه مراغه تهیه شده بود. زیج سلطانی حاوی مشخصات محل قرارگیری 992 ستاره است. [h=2]روزگار رصدخانه[/h] بعد از قتل الغبیگ، پسر او با هدایت متعصبان شهر، رصدخانه پدر را تخریب کرد. ولی چهار قرن بعد، در سال 1908 یک باستانشناس روس به نام ویاتکین، از طریق وقفنامهای که محل دقیق رصدخانه را ذکر کرده بود توانست محل رصدخانه را کشف کند و ساختار قبلی آن بازسازی شد. در کاوشهای باستانشناسی ویاتکین یکی از ابزارهای نجومی رصدخانه که قوسی برای معین کردن ظهر شرعی است به طور دست نخورده و کامل پیدا شد. طبق اطلاعات مندرج در کتابهای تاریخ، در رصدخانه الغبیگ دانشمندان بزرگی شاغل به کار بودند. اما معروفترین دانشمند رصدخانه، غیاثالدین جمشید کاشانی (متوفای 832 قمری) است. این فیزیکدان، ریاضیدان و اخترشناس برجسته ایرانی که در مغرب به الکاشی (al-kashi) شهرت دارد، در عمر کوتاه خود آلات رصدی دقیقی اختراع کرد، به تکمیل و تصحیح روشهای قدیمی انجام چهار عمل اصلی حساب پرداخت و روشهای جدید و سادهتری برای آنها اختراع کرد که امروزه همه از آن روشها استفاده میکنیم. کاشانی بیشتر از 50 رساله نوشت. کتاب ارزشمند او با نام «مفتاحالحساب» کتابی درسی، درباره ریاضیات مقدماتی است که تا یک قرن پیش در ایران و اروپا تدریس میشد متن اصلی زیج سلطانی را هم او نوشت و دیگران آن را تکمیل کرده یا شرح دادند. این کتاب «سلّم السماء» نام دارد که به معنای نردبان آسمان است. در سال 1388 سریالی با همین نام «نردبان آسمان» به کارگردانی محمدحسین لطیفی ساخته شد و ماجرای رصدخانه معروف الغبیگ و کاشانی و دیگران را تصویر کرد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده