رفتن به مطلب

استاندارد حسابداری


moein.s

ارسال های توصیه شده

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

هدف صورتهای مالی

هدف صورتهای مالی ارائه اطلاعات تلخیص شده و طبقه بندی شده درباره وضعیت مالی،عملكرد مالی و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری است كه برای طیفی گسترده از استفاده كنندگان صورتهای مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع شود.صورتهای مالی همچنین نتایج ایفای وظیفه مباشرت مدیریت یا حسابدهی آنها را در قبال منابعی كه در اختیارشان قرار گرفته است،نشان می دهد.به منظور دستیابی به این هدف در صورتهای مالی یك واحد تجاری اطلاعاتی درباره موارد زیر ارائه میشود:

الف)دارائیها

ب)بدهیها

ج)حقوق صاحبان سرمایه

د)درآمدها

ه)هزینه ها

و)جریانهای نقدی

این اطلاعات همراه با سایر اطلاعات مندرج در یادداشتهای توضیحی استفاده كنندگان صورتهای مالی را در پیش بینی جریانهای نقدی آتی واحد تجاری و خصوصأ در زمانبندی و اطمینان از توانایی آن در ایجاد وجه نقد كمك می كند. مسئولیت صورتهای مالی

مسئولیت تهیه صورتهای مالی با هئیت مدیره یا سایر اركان اداره كننده واحد تجاری است.

اجزای صورتهای مالی

مجموعه كامل صورتهای مالی شامل اجزای زیر است:

الف)صورتهای مالی اساسی:

1.ترازنامه

2.صورت سود و زیان

3.صورت سود وزیان جامع

4.صورت جریان وجوه نقد

ب)یادداشتهای توضیحی

ملاحظات كلی

تداوم فعالیت:

*مدیریت در زمان تهیه صورتهای مالی باید توان ادامه فعالیت واحد تجاری را ارزیابی كند صورتهای مالی باید بر مبنای تداوم فعالیت تهیه شود مگر اینكه مدیریت قصد انحلال یا توقف عملیات واحد تجاری را داشته باشد یا عملأ ناچار به انجام این كار شود.در مواری كه مدیریت از رویدادها و شرایطی آگاهی یابد كه ممكن است ابهام اساسی نسبت به توانایی فعالیت واحد تجاری ایجاد كند، این ابهام باید افشا شود.چنانچه صورتهای مالی بر مبنای تداوم فعالیت تهیه نشود این واقعیت باید همرا ه با مبنای تهیه صورتهای مالی و اینكه چرا واحد تجاری فاقد تداوم فعالیت تلقی شده است،افشا شود.

*تداوم فعالیت به معنای ادامه فعالیت واحد تجاری در آینده قابل پیش بینی است.یعنی در تهیه و ارائهخ صورتهای مالی هیچ قصد یا الزامی به انحلال واحد تجاری یا كاهش قابل توجه در حجم عملیات واحد تجاری فرض نمی شود.

*مدیریت برای ارزیابی تداوم فعالیت تمام اطلاعات موجود در خصوص آینده قابل پیش بینی(حداقل 12 ماه پس از تاریخ ترازنامه) رابررسی می كند میزان این بررسی به واقعیات مو جود در هر مورد بستگی دارد درمواردی كه واحد تجاری دارای سابقه سود آوری است و به آسانی به منابع مالی دسترسی دارد نتیجه گیری درباره مناسب بودن كاربرد مبنای تداوم فعالیت برای واحد تجاری می تواند بدون تجزیه و تحلیل تفصیلی امكان پذیر باشد.در غیر اینصورت برای ارزیابی تداوم فعالیت ممكن است بررسی مواردی از قبیل عوامل مؤثر بر سود آوری جاری و مورد انتظار،جدول زمانی بازپرداخت بدهیها و منابع بالقوه تأمین مالی ضروری باشد.

 

 

مبنای تعهدی

به استثنای اطلاعات مربوط به جریانهای نقدی واحد تجاری باید صورتهای مالی خود را بر مبنای تعهدی تهیه كند.

در مبنای تعهدی معاملات و سایر رویدادها در زمان وقوع (و نه در زمان دریافت و پرداخت وجه نقد)شناسایی و در اسناد و مدارك حسابداری ثبت می شود و در صورتهای مالی دوره های مربوط انعكاس می یابد.بسیاری از هزینه ها بر مبنای رابطه مستقیم مخارج تحمل شده با درآمدهای تحصیل شده در صورت سود و زیان شناسایی می شود(تطابق هزینه و درآمد)در هر صورت كاربرد مفهوم تطابق شناخت اقلامی را در ترازنامه كه با تعریف دارائیها یا بدهیها انطباق ندارد،مجاز نمی شمرد.

ثبات رویه در نحوه ارائه

نحوه ارائه و طبقه بندی اقلام صورتهای مالی از یك دوره به دوره بعد نباید تغییر كند مگر در مواردی كه:

الف)تغییری عمده در ماهیت عملیات واحد تجاری یا تجدید نظر در نحوه ارائه صورتهای مالی حاكی از این باشد كه تغییر مزبور به ارائه مناسبتر معاملات یا سایر رویدادها منجر شود یا

ب)تغییری در نحوه ارائه، به موجب یك استاندارد حسابداری الزامی شود.

به موقع بودن

چنانچه صورتهای مالی ظرف مدت معقولی بعد از تاریخ ترازنامه در اختیار استفاده كنندگان قرار نگیرد،مفید بودن آن كاهش می یابد.واحد تجاری باید صورتهای مالی خود را حداكثر ظزف مهلت مقرر در قوانین و مقررات مربوط منتشر كند.عواملی نظیر پیچیدگی عملیات واحد تجاری دلیل كافی برای خودداری از گزارشگری به موقع محسوب نمی شود.

ترازنامه

ترازنامه باید حداقل حاوی اقلام اصلی زیر باشد:

الف)داراییهای ثابت مشهود

ب)داراییهای نامشهود

ج)سرمایه گذاریها

د)موجودی مواد و كالا

ه)حسابها و اسناد دریافتنی تجاری و سایر حسابها و اسناد دریافتنی

و)موجودی نقد

ز)حسابها و اسناد پرداختنی تجاری و سایر حسابهاو اسناد پرداختنی

ح)ذخیره مالیات

ط)ذخیره مزایای پایان خدمت كاركنان

ی)بدهیهای بلند مدت

ك)سهم اقلیت

ل)سایر اندوخته ها

این استاندارد ترتیب یا شكل ارائه اقلام تعیین نمی كند این بند از استاندارد تنها فهرست آن گروه از اقلام اصلی را ارائه می كند كه به لحاظ ماهیت یا كاركرد به اندازه ای با یكدیگر متفاوتند كه ارائه جداگانه آنها در ترازنامه ضرورت می یابد.در موارد زیر اقلام اصلی یاد شده تعدیل می شود:

الف)هرگاه استاندارد حسابداری دیگری ارائه جداگانه یك قلم را در ترازنامه الزامی كند، یا زمانی كه مبلغ،ماهیت یا كاركرد یك قلم به گونه ای باشد كه ارائه جداگانه آن به ارائه مطلوب وضعیت مالی واحد تجاری كمك كند آن قلم به اقلام اصلی اضافه می شود و

ب)شرح یا ترتیب درج اقلام ممكن است با توجه به ماهیت واحد تجاری و ماهیت معاملات آن و به منظور فراهم آوردن اطلاعات لازم جهت درك كلی وضعیت مالی واحد تجاری تعدیل شود.

واحد تجاری باید موارد زیر را در ترازنامه یا در یادداشتهای توضیحی افشا كند:

الف)برای هر یك از طبقات شهام:

1.تعداد سهام مصوب

2.تعداد سهام منتشر شده و میزان سرمایه پرداخت شده

3.ارزش اسمی هر سهم

4.حقوق،مزایا و محدودیت های مربوط و

5.سهام واحد تجاری كه در مالكیت واحدهای تجاری فرعی و وابسته است.

ب)مبالغ دریافتی بابت افزایش سرمایه قبل از ثبت قانونی آن

ج)صرف سهام

د)ماهیت و موضوع هر یك از اندوخته ها و

ه)مبالغ منظور شده در صورتهای مالی بابت سود سهام پیشنهادی.

صورت سود و زیان

صورت سود وزیان باید حداقل حاوی اقلام اصلی زیر باشد:

الف)درآمدهای عملیاتی

ب)هزینه های عملیاتی

ج)سود و زیان عملیاتی

د)هزینه های مالی

ه)سایر درآمدها و هزینه های غیر عملیاتی

و)مالیات بر درآمد

ز)سود یا زیان فعالیتهای عادی

ح)اقلام غیر مترقبه

ط)سهم اقلیت

ی)سود یا زیان خالص

صورت سود وزیان جامع و تغییرات حقوق صاحبان سرمایه

الزامات مربوط به نحوه ارائه صورت سود و زیان جامع و تغییرات حقوق صاحبان سرمایه و موارد افشای مربوط در استاندارد حسابداری شماره 6 با عنوان گزارش عملكرد مالی تشریح شده است كه در آینده ارائه خواهد شد.

 

صورت جریان وجوه نقد

الزامات مربوط به نحوه ارائه صورت جریان وجوه نقد و موارد مربوط در استاندارد حسابداری شماره 2 به عنوان صورت جریان وجوه نقد تشریح شده است.طبق استاندارد مذكور اطلاعات مربوط به جریانهای نقدی مبنایی را برای ارزیابی توان واحد تجاری در ایجاد وجه نقد و نیاز واحد تجاری در استفاده بهینه از جریانهای نقدی فراهم می آورد كه برای استفاده كنندگان صورتهای مالی مفید است.

یادداشتهای توضیحی

اطلاعات زیر باید در یادداشتهای توضیحی واحد تجاری افشا شود:

الف)تصریح اینكه صورتهای مالی بر اساس استاندارد حسابداری تهیه شده است.

ب)رویه های حسابداری اعمال شده در خصوص معاملات و رویدادهای با اهمیت.

ج)مواردی كه افشای آنها طبق استانداردهای حسابداری الزامی شده و در بخش دیگری از صورتهای مالی ارائه نشده است و

د)موارد دیگری كه در صورتهای مالی اساسی ارائه نشده است لیكن افشای آنها برای ارائه مطلوب ضرورت دارد.

یادداشتهای توضیحی باید به نحوی منظم ارائه شود. هر قلم مندرج در ترازنامه،صورت سودوزیان،صورت سودوزیان جامع و صورت جریان وجوه نقد باید به یادداشتهای توضیحی مربوط عطف داده شود.

برای كمك به درك صورتهای مالی و مقایسه آن با صورتهای مالی واحد های تجاری دیگر،یادداشتهای توضیحی عمومأ به ترتیب زیر ارائه می شود:

الف)تصریح اینكه صورتهای مالی طبق استاندارد های حسابداری تهیه شده است

ب)مبنا یا مبانی اندازه گیری و رویه های حسابداری مورد استفاده

ج)اطلاعات تكمیلی درباره اقلام ارائه شده در صورتهای مالی اساسی به ترتیب صورتهای مالی و به ترتیب اقلام اصلی ارائه شده در آنها و

د) سایر موارد افشا،شامل:

1.بدهیهای احتمالی،تعهدات و سایر اطلاعات مالی و

2.اطلاعات غیر مالی.

افشای رویه های حسابداری

موارد زیر باید در بخش اهم رویه های حسابداری یادداشتهای توضیحی تشریح شود:

الف)مبنا یا مبانی اندازه گیری مورد استفاده در تهیه صورتهای مالی و

ب)كلیه رویه های حسابداری لازم برای درك مناسب صورتهای مالی.

سایر موارد افشا

واحد تجاری باید موارد زیر را نیز در یادداشتهای توضیحی افشا كند:

الف)اقامتگاه و شكل حقوقی واحد تجاری،كشور محل فعالیت آن و نشانی مركز ثبت شده(یا محل اصلی فعالیت چنانچه متفاوت از كشور محل اقامت)

ب)شرحی از ماهیت عملیات واحد تجاری و فعالیتهای اصلی آن.

ج)نام واحد تجاری اصلی و واحد تجاری اصلی نهایی گروه و

د)تعداد كاركنان در پایان دوره یا میانگین تعداد آنها طی دوره.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

اطلاعات‌ تاریخی‌ مربوط‌ به‌ جریان‌ وجوه نقد می‌تواند در قضاوت‌ نسبت‌ به‌ مبلغ‌، زمان‌ و میزان‌ اطمینان‌ از تحقق‌ جریانهای‌ وجوه نقد آتی‌ به‌ استفاده‌كنندگان‌ صورتهای‌ مالی‌ كمك‌ كند. اطلاعات‌ مزبور، بیانگر چگونگی‌ ارتباط‌ بین‌ سودآوری‌ واحد تجاری‌ و توان‌ آن‌ جهت‌ ایجاد وجه نقد و درنتیجه‌ مشخص‌كننده‌ كیفیت‌ سود تحصیل‌ شده‌ توسط‌ واحد تجاری‌ است‌. علاوه‌ براین‌، تحلیل‌گران‌ و دیگر استفاده‌كنندگان‌ اطلاعات‌ مالی‌ اغلب‌ به‌ طور رسمی‌ یا غیر رسمی‌ مدلهایی‌ را برای‌ ارزیابی‌ و مقایسه‌ ارزش‌ فعلی‌ جریانهای‌ وجه نقد آتی‌ واحدهای‌ تجاری‌ به‌ كار می‌برند. اطلاعات‌ تاریخی‌ مربوط‌ به‌ جریان‌ وجوه نقد می‌تواند جهت‌ كنترل‌ میزان‌ دقت‌ ارزیابیهای‌ گذشته‌ مفید واقع‌ شود و رابطه‌ بین‌ فعالیتهای‌ واحد تجاری‌ و دریافتها و پرداختهای‌ آن‌ را نشان‌ دهد.

اگرچه‌ صورت‌ جریان‌ وجوه نقد اطلاعاتی‌ را درباره‌ جریانهای‌ وجه نقد واحد تجاری‌ طی‌ دوره‌ مالی‌ مورد گزارش‌ ارائه‌ می‌كند، لیكن‌ اطلاعات‌ مزبور جهت‌ ارزیابی‌ جریانهای‌ آتی‌ وجـه نقـد كفایت‌ نمی‌كنـد. برخی‌ جریانهـای‌ وجـه نقـد ناشـی از معاملاتی‌ است‌ كـه‌ در دوره‌های‌ مالی‌ قبل‌ رخ‌ داده‌ و بعضاً انتظار می‌رود منجر به‌ جریانهای‌ وجه نقد دیگری‌ در یكی‌ از دوره‌های‌آتی‌ گردد. بدین‌ لحاظ‌ برای‌ ارزیابی‌ جریانهای‌ وجه نقد آتی‌، صورت‌ جریان‌ وجوه نقد معمولاً باید توأم‌ با صورتهای‌ عملكرد مالی‌ و ترازنامه‌ مورد استفاده‌ قرار گیرد.اطلاعات‌ ارائه‌ شده‌ در صورت‌ جریان‌ وجوه نقد در مقایسه‌ با صورتهای‌ جریان‌ وجوه‌ مبتنی‌ بر تغییر در سرمایه‌ در گردش‌ دارای‌ مزایای‌ زیر است‌:

الف.صورتهای‌ جریان‌ وجوه‌ مبتنی‌ بر تغییر در سرمایه‌ در گردش‌، ممكن‌ است‌ تغییرات‌ مرتبط‌ با نقدینگی‌ و تداوم‌ فعالیت‌ را پنهان‌ كند. برای‌ مثال‌، كاهش‌ قابل‌ ملاحظه‌ در وجه نقد موجود ممكن‌ است‌ به‌ خاطر افزایش‌ در موجودی‌ مواد و كالا یا بدهكاران‌ پنهان‌ بماند. بدین‌ ترتیب‌، واحدهای‌ تجاری‌ ممكن‌ است‌ علی‌رغم‌ گزارش‌ افزایش‌ در سرمایه‌ در گردش‌، دچار مشكل‌ نقدینگی‌ شوند. به‌گونه‌ای‌ مشابه‌، كاهش‌ در سرمایه‌ در گردش‌ لزوماً بیانگر كمبود نقدینگی‌ و خطر توقف‌ فعالیت‌ واحد تجاری‌ نیست‌.

ب.كنترل‌ وجوه نقد، یك‌ ویژگی‌ معمول‌ فعالیت‌ تجاری‌ است‌ و یك‌ تكنیك‌ تخصصی‌ حسابداری‌ به‌ شمار نمی‌رود. بدین‌ لحاظ‌ جریان‌ وجوه نقد مفهومی‌ است‌ كه‌ در مقایسه‌ با تغییرات‌ در سرمایه‌ در گردش‌ از درك‌ و پذیرش‌ بیشتری‌ برخوردار است‌.

ج.در مدلهای‌ ارزیابی‌ واحدهای‌ تجاری‌، وجه نقد به عنوان‌ یك‌ داده‌ مستقیم‌ كاربرد دارد و لذا جریانهای‌ تاریخی‌ وجه نقد می‌تواند در این‌ گونه‌ موارد كه‌ اطلاعات‌ مربوط‌ به‌ جریان‌ وجوه‌ مبتنی‌ بر تغییر در سرمایه‌ درگردش‌ فاقد كاربرد است‌، مورد استفاده‌ قرار گیرد.

د‌.صورتهای‌ جریان‌ وجوه‌ مبتنی‌ بر تغییر در سرمایه‌ در گردش‌ عمدتاً متكی‌ به‌ تفاوت‌ اقلام‌ دو ترازنامه‌ واحد تجاری‌ است‌ و درنتیجه‌ حاوی‌ اطلاعات‌ جدیدی‌ نیست‌ و تنها اطلاعات‌ موجود را با آرایش‌ متفاوتی‌ ارائه‌ می‌كند. صورت‌ جریان‌ وجوه نقد و یادداشتهای‌ توضیحی‌ مربوط‌ متضمن‌ اطلاعاتی‌ است‌ كه‌ در صورتهای‌ جریان‌ وجوه‌ مبتنی‌ بر تغییرات‌ در سرمایه‌ در گردش‌ افشا نمی‌شود.

تعاریف‌

اصطلاحات‌ ذیل‌ در این‌ استاندارد با معانی‌ مشخص‌ زیر بكار رفته‌ است:

*وجه نقد‌: عبارت‌ است‌ از موجودی‌ نقد و سپرده‌های‌ دیداری‌ نزد بانكها و مؤسسات‌ مالی‌ اعم از ریالی‌ و ارزی‌ (شامل‌ سپرده‌های‌ سرمایه‌گذاری‌ كوتاه‌مدت‌ بدون‌ سررسید) به‌ كسر اضافه‌ برداشتهایی‌ كه‌ بدون‌ اطلاع‌ قبلی‌ مورد مطالبه‌ قرار می‌گیرد.

*جریـان‌ وجه نقد‌: عبارت‌ است‌ از افزایش‌ یـا كاهش‌ در مبلـغ‌ وجه نقد ناشی از معاملات‌ با اشخاص‌ حقیقی‌ یا حقوقی‌ مستقل‌ از شخصیت‌ حقوقی‌ واحـد تجـاری‌ و ناشی از سایـر رویدادها.

*فعالیتهای‌ عملیاتی‌‌: عبارت ‌از فعالیتهای اصلی‌ و مستمر مولد درآمد عملیاتی‌ واحد تجاری‌ است‌.

*فعالیتهای‌ سرمایه‌گذاری‌‌: عبارت‌ است‌ از تحصیل‌ یا واگذاری‌ سرمایه‌گذاریهای‌ كوتاه‌مدت‌ و بلندمدت‌، داراییهای‌ ثابت‌ مشهود و داراییهای‌ نامشهود و نیز پرداخت‌ و وصول‌ تسهیلات‌ اعطایی‌ به‌ اشخاص‌ مستقل‌ از واحد تجاری‌ غیر از كاركنان‌ .

*فعالیتهای‌ تأمین‌ مالی‌: عبارت‌ از فعالیتهایی‌ است‌ كه‌ منجر به‌ تغییرات‌ در میزان‌ و تركیب‌ سرمایه‌ و استقراضهای‌ واحد تجاری‌ (بجز اضافه‌ برداشتهای‌ منظور شده‌ در محاسبه‌ وجه نقد)، گردد.

*جریانهای‌ وجه نقد ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌‌: در این‌ استاندارد شامل‌ جریانهای‌ نقدی‌ ورودی‌ و خروجی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ به‌ شرح‌ تعریف‌ مندرج‌ در همین‌ بند و نیز آن‌ دسته‌ از جریانهای‌ نقدی‌ است‌ كه‌ ماهیتاً به‌ طور مستقیم‌ قابل‌ ارتباط‌ با سایر طبقات‌ جریانهای‌ نقدی‌ صورت‌ جریان‌ وجوه نقد نباشد .

*جریانهای‌ نقدی‌ استثنایی‌: به‌ آن‌ دسته‌ از جریانهای‌ ورودی‌ و خروجی‌ وجه نقد اطلاق‌ می‌شود كه‌ دارای‌ اهمیت‌ نسبی‌ است‌، از فعالیتهای‌ عادی‌ واحد تجاری‌ ناشی‌ می‌شود و اقلامی‌ را در بر می‌گیرد كه‌ به منظور ارائـه‌ تصویری‌ مطلوب‌ از انعطاف‌ پذیری‌ واحد تجاری‌، افشای‌ جداگانه‌ آنها به‌ لحاظ‌ استثنایی‌ بودن‌ ماهیت‌ یا وقوع‌ ضرورت‌ می‌یابد. این‌ اقلام‌ لزوماً با اقلام‌ استثنایی‌ مندرج‌ در صورت‌ سود و زیان‌ ارتباط‌ ندارد.

*جریانهای‌ نقدی‌ غیرمترقبه‌‌: به‌ آن‌ دسته‌ از جریانهای‌ ورودی‌ و خروجی‌ وجه نقد اطلاق‌ می‌شود كه‌ دارای‌ اهمیت‌ نسبی‌ است‌، از رویدادهای‌ خارج‌ از فعالیتهای‌ عادی‌ واحد تجاری‌ ناشی‌ می‌شود و اقلامی‌ را در برمی‌گیرد كه‌ به منظور ارائه‌ تصویری‌ مطلوب‌ از انعطاف‌ پذیری‌ واحد تجاری‌، افشای‌ جداگانه‌ آنها به‌ لحاظ‌ غیر مترقبه‌ بودن‌ ماهیت‌ یا وقوع‌ آنها ضرورت‌ می‌یابد. این‌ اقلام‌ معمولاً با اقلام‌ غیر مترقبه‌ مندرج‌ در صورت‌ سود و زیان‌ ارتباط‌ دارد .

وجه نقد

وجه نقد در این‌ استاندارد تنها به‌ موجودی‌ نقد و سپرده‌های‌ دیداری‌ نزد بانكها و مؤسسات‌ مالی‌ اعم از ریالی‌ و ارزی‌ (شامل‌ سپرده‌های‌ سرمایه‌گذاری‌ كوتاه‌مدت‌ بدون‌ سررسید) اطلاق‌ می‌گردد. در مواردی‌ كه‌ اضافه‌ برداشت‌ در حساب‌جاری‌ مجاز باشد (مثلاً اضافه‌ برداشت‌ در حسابهای‌ بانكی‌ خارج‌ از كشور توسط‌ واحد تجاری‌)،مانده‌ اضافه‌برداشتهایی‌ كه‌ بدون‌ اطلاع‌ قبلی‌ مورد مطالبه‌ قرار گیرد باید از مبلغ‌ مذكور كسر گردد. ویژگی‌ دیداری‌ بودن‌ در مورد اقلام‌ تشكیل‌دهنده‌ وجه نقد بدین‌ معنی‌ است‌ كه‌ این‌ اقلام‌ بدون‌ اطلاع‌ قبلی‌ قابل‌ برداشت‌ یا مطالبه‌ باشد. سپرده‌های‌ سرمایه‌گذاری‌ بلندمدت‌ وجه نقد تلقی‌ نمی‌شود، زیرا هدف‌ از نگهداری‌ آنها تحصیل‌ سود است‌. هرگاه‌ برای‌ تسویه‌ اضافه‌ برداشتهای‌ بانكی‌ مهلتی‌ تعیین‌ شده‌ باشد درصورتی‌ می‌توان‌ آنها را در محاسبه‌ وجه نقد منظور كرد كه‌ مهلت‌ مزبور از یك‌ روز كاری‌ تجاوز نكند.

طبقه‌بندی‌ جریانهای‌ نقدی‌ و نحوه‌ ارائه‌ صورت‌ جریان‌ وجوه نقد

صورت‌ جریان‌ وجوه نقد باید منعكس‌ كننده‌ جریانهای‌ نقدی‌ طی‌ دوره‌ تحت‌ سرفصلهای‌ اصلی‌

زیر باشد:

* فعالیتهای‌ عملیاتی‌،

* بازده‌ سرمایه‌گذاریها و سود پرداختی‌ بابت‌ تأمین‌ مالی‌،

*مالیات‌ بر درآمد،

*فعالیتهای‌ سرمایه‌گذاری‌، و

*فعالیتهای‌ تأمین‌ مالی‌.

در ارائـه‌ جریانهای‌ نقدی‌، رعایت‌ ترتیب‌ سرفصلها به‌ شرح‌ بالا و نیز ارائـه‌ جمع‌ جریانهای‌ نقدی‌ منعكس‌ شده‌ در هر سرفصل‌ و جمع‌ كل‌ جریانهای‌ نقدی‌ قبل‌ از سرفصل‌ فعالیتهای‌ تأمین‌ مالی‌ ضرورت‌ دارد.

صورت‌ جریان‌ وجوه نقد همچنین‌ باید شامل‌ صورت‌ تطبیق‌ مانده‌ اول‌ دوره‌ و پایان‌ دوره‌ وجه نقد باشد. صورت‌ تطبیق‌ مزبور باید هرگونه‌ تفاوتهای‌ ارزی‌ ناشی از مانده‌های‌ وجه نقد ارزی‌كه‌ به‌ سود و زیان‌ منظور شده‌ است‌ منجمله‌ تفاوتهای‌ ارزی‌ ناشی از تسعیر جریانهای‌ نقدی‌ واحدهای‌ تجاری‌ فرعی‌ خارجی‌ به‌ نرخهایی‌ غیر از نرخ‌ تاریخ‌ ترازنامه‌ و سایر گردشهای‌ مربوط‌ را نشان‌ دهد .

گزارش‌ جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌

مبلغ‌ جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌، یكی‌ از شاخصهای‌ اصلی‌ ارزیابی‌ این‌ موضوع‌ است‌ كه‌ عملیات‌ واحد تجاری‌ تا چه‌ میزان‌ به‌ جریانهای‌ وجه نقد كافی‌ جهت‌ بازپرداخت‌ وامها، نگهداشت‌ توان‌ عملیاتی‌ واحد تجاری‌ و پرداخت‌ سود سهام‌ منجر شده‌ و انجام‌ سرمایه‌گذاریهای‌ جدید را بدون‌ تمسك‌ به‌ منابع‌ مالی‌ خارج‌ از واحد تجاری‌ میسر كرده‌ است‌. ارائه‌ اطلاعات‌ درباره‌ جزئیات‌ جریانهای‌ نقدی‌ عملیاتی‌ تاریخی‌، در كنار سایر اطلاعات‌، برای‌ پیش‌بینی‌ جریانهای‌ نقدی‌ آتی‌ مفید خواهد بود.

فعالیتهای‌ عملیاتی‌ عبارت‌ از فعالیتهای‌ اصلی‌ مولد درآمد عملیاتی‌ واحد تجاری‌ است‌. فعالیتهای‌ مزبور متضمن‌ تولید و فروش‌ كالا و ارائـه‌ خدمات‌ است‌ و هزینه‌ها و درآمدهای‌ مرتبط‌ با آن‌ در تعیین‌ سود یا زیان‌ عملیاتی‌ درصورت‌ سود و زیان‌ منظور می‌شود. جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ اساساً دربرگیرنده‌ جریانهای‌ ورودی‌ و خروجی‌ نقدی‌ مرتبط‌ با فعالیتهای‌ مزبور است‌. مثالهایی‌ از جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ به‌ شرح‌ زیر است‌:

الف.‌دریافتهای‌ نقدی‌ حاصل از فروش‌ كالا و ارائـه‌ خدمات‌.

ب.دریافتهای‌ نقدی‌ حاصل از حق‌ امتیاز، حق‌الزحمه‌، كارمزد و سایر درآمدهای‌ عملیاتی‌.

ج.پرداختهای‌ نقدی‌ به‌ فروشندگان‌ كالا و خدمات‌.

د.پرداختهای‌ نقدی‌ به‌ كاركنان‌ واحد تجاری‌ یا از جانب‌ آنها.

ﻫ.دریافتها و پرداختهای‌ نقدی‌ یك‌ شركت‌ بیمه‌ بابت‌ حق‌ بیمه‌ها، خسارات‌، مستمریها و سایر پرداختهای‌ بیمه‌ای‌.

و.دریافتها و پرداختهای‌ مرتبط‌ با قراردادهای‌ منعقد شده‌ با اهداف‌ تجاری‌ و عملیاتی‌.

ز.پرداختهای‌ نقدی‌ بابت‌ مزایای‌ پایان‌ خدمت‌ كاركنان‌ و هزینه‌ سازماندهی‌ مجدد.

واحدهای‌ تجاری‌ باید جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ را با بكارگیری‌ یكی‌ از روشهای‌ زیر گزارش‌ كنند:

الف.روش‌ مستقیم‌ كه‌ به موجب‌ آن‌ ناخالص‌ وجوه نقد دریافتی‌ و پرداختی‌ بر حسب‌ طبقات‌ عمده‌ افشا می‌شود، مگر در مورد جریانهای‌ نقدی‌ عملیاتی‌ مورد اشاره‌ در بندهای‌ 36 و 38 كه‌ برمبنای‌ خالص‌ گزارش‌ می‌شود، یا

ب.روش‌ غیرمستقیم‌ كه‌ به موجب‌ آن‌ سود یا زیان‌ عملیاتی‌ با انجام‌ تعدیلات‌ زیر به‌ خالص‌ جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ تبدیل‌ می‌شود:

*اثر معاملات‌ و رویدادهایی‌ كه‌ دارای‌ ماهیت‌ غیر نقدی‌ است‌، و

*اثر اقلامی‌ كه‌ در محاسبه‌ سود یا زیان‌ عملیاتی‌ دوره‌ جاری‌ منظور شده‌ باشد، لیكن‌ جریانهای‌ نقدی‌ مرتبط‌ با آنها در دوره‌های‌ قبل‌ حادث‌ شده‌ یا در دوره‌های‌ آینده‌ حادث‌ خواهد شد و بالعكس‌.

مزیت‌ اصلی‌ روش‌ مستقیم‌ این‌ است‌ كه‌ دریافتها و پرداختهای‌ نقدی‌ عملیاتی‌ را نشان‌ می‌دهد. اطلاع‌ از منابع‌ مشخص‌ دریافتهای‌ نقدی‌ و مقاصد مربوط‌ به‌ پرداختهای‌ نقدی‌ انجام‌ شده‌ در دوره‌های‌ گذشته‌ می‌تواند در براورد جریانهای‌ نقدی‌ آتی‌ مفید واقع‌ شود، لیكن‌ ممكن‌ است‌ در برخی‌ موارد، منافع‌ حاصل از ارائـه‌ اطلاعات‌ به‌ استفاده‌كنندگان‌ بدین‌ شیوه‌، بر هزینه‌های‌ تهیه‌ و ارائـه‌ این‌ اطلاعات‌ توسط‌ واحد تجاری‌ فزونی‌ نداشته‌ باشد، لذا این‌ استاندارد كاربرد روش‌ مستقیم‌ را الزامی‌ نمی‌داند. با این‌حال‌ در شرایطی‌كه‌ مزایای‌ اطلاعات‌ ارائه‌ شده‌ در روش‌ مستقیم‌ بر هزینه‌های‌ تهیه‌ این‌ اطلاعات‌ فزونی‌ داشته‌ باشد، به منظور ارائـه‌ اطلاعات‌ مفید، استفاده‌ از روش‌ مستقیم‌ توصیه‌ می‌شود.

مزیت‌ اصلی‌ روش‌ غیرمستقیم‌ این‌ است‌ كه‌ تفاوت‌ بین‌ سود عملیاتی‌ و جریان‌ وجه نقد ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ به‌ گونه‌ برجسته‌ای‌ نشان‌ داده‌ می‌شود. بسیاری‌ از استفاده‌كنندگان‌ صورتهای‌ مالی‌ معتقدند كه‌ چنین‌ صورتی‌ در ارائـه‌ تصویری‌ از كیفیت‌ سود واحد تجاری‌، حائز اهمیت‌ اساسی‌ است‌. برخی‌ سرمایه‌گذاران‌ و بستانكاران‌، جریانهای‌ نقدی‌ آتی‌ را از طریق‌ تخمین‌ سود آتی‌ و انجام‌ تعدیلاتی‌ در رابطه‌ با اقلام‌ با ماهیت‌ غیرنقدی‌ و نیز اقلام‌ مبتنی‌بر تعهدی‌ عمل‌ كردن‌ درآمد و هزینه‌ براورد می‌كنند و از این‌ رو ، اطلاعات‌ مربوط‌ به‌ تعدیلات‌ مزبور در دوره‌های‌ گذشته‌ می‌تواند در براورد تعدیلات‌ آتی‌ مفید واقع‌ شود.

بازده‌ سرمایه‌گذاریها و سود پرداختی‌ بابت‌ تأمین‌ مالی‌

به موجب‌ این‌ استاندارد، ارائـه‌ خالص‌ جریان‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌ نباید تحت‌ تأثیر ساختار سرمایه‌ واحد تجاری‌ قرار گیرد و بدین‌ ترتیب‌ پرداختهای‌ مرتبط‌ با سود و كارمزد تأمین‌ مالی‌ باید جداگانه‌ نشان‌ داده‌ شود و نیز نحوه‌ ارائـه‌ صورت‌ جریان‌ وجوه نقد باید تا حد امكان‌ با سایر صورتهای‌ مالی‌ اساسی‌ از جمله‌ صورت‌ سود و زیان‌ هماهنگی‌ داشته‌ باشد. براین‌ اساس‌، به‌ استثنای‌ مورد مندرج‌ در بند 30 ، كلیه‌ مبالغ‌ دریافتی‌ و پرداختی‌ در رابطه‌ با سود سهام‌، درآمد سرمایه‌گذاری‌ و سود و كارمزد تأمین‌ مالی‌ معمولاً در سرفصل‌ جداگانه‌ای‌ با عنوان‌ ” بازده‌ سرمایه‌گذاریها و سود پرداختی‌ بابت‌ تأمین‌ مالی‌“ طبقه‌بندی‌ می‌شود.

نمونه‌ اقلامی‌ كه‌ تحت‌ سرفصل‌ ”بازده‌ سرمایه‌گذاریها و سود پرداختی‌ بابت‌ تأمین‌ مالی‌“ ارائه‌ می‌شود، به‌ شرح‌ زیر است:

الف‌.جریانهای‌ نقدی‌ ورودی‌:

*سود و كارمزد دریافتی‌، و

*سود سهام‌ دریافتی ‌شامل ‌سودسهام‌ دریافتی‌ از شركتهای‌سرمایه‌پذیری‌كه‌ سرمایه‌گذاری‌ در آنها به‌ روش‌ ارزش‌ ویژه‌ در حسابها انعكاس‌ یافته‌ است‌.

 

ب‌.جریانهای‌ نقدی‌ خروجی‌:

*سود و كارمزد پرداختی‌ (اعم از اینكه‌ به‌ حساب‌ دارایی‌ تحصیل‌ شده‌ یا به‌ هزینه‌ دوره‌ منظور شده‌ باشد)،

*سود سهام‌ پرداختی‌، و

*حصه‌ای‌ از اقساط‌ اجاره‌ به‌ شرط‌ تملیك‌ پرداختی‌ كه‌ هزینه‌ تأمین‌ مالی‌ محسوب می‌شود.

مالیات‌ بر درآمد

جریانهای‌ نقدی‌ مرتبط‌ با مالیات‌ بر درآمد برای‌ اغلب‌ استفاده‌كنندگان‌ صورتهای‌ مالی‌ دارای‌ اهمیتی‌ ویژه‌ است‌. باتوجه‌ به‌ دلایل‌ زیر به موجب‌ این‌ استاندارد، مجموع‌ جریانهای‌ نقدی‌ مرتبط‌ با مالیات‌ بر درآمد تحت‌ سرفصل‌ جداگانه‌ای‌ درصورت‌ جریان‌ وجوه نقد انعكاس‌ می‌یابد :

الف.تفكیك‌ جریانهای‌ نقدی‌ مربوط‌ به‌ مالیات‌ بر درآمد برحسب‌ فعالیتهای‌ به‌ وجود آورنده‌ آن‌ (عملیاتی‌، سرمایه‌گذاری‌ و تأمین‌ مالی‌) اغلب‌ برمبنایی‌ اختیاری‌ امكان‌پذیر است‌ كه‌ این‌ نحوه‌ تخصیص‌ اطلاعات‌ مفیدی‌ ارائه‌ نمی‌كند.

ب‌.جریانهای‌ مرتبط‌ با مالیات‌ بر درآمد معمولاً در یك‌ جریان‌ منفرد تبلور می‌یابد و جریانهای‌ ورودی‌ و خروجی‌ جداگانه‌ای‌ تشكیل‌ نمی‌دهد. بدین‌ لحاظ‌ تخصیص‌ آنها به‌ سایر سرفصلهای‌ اصلی‌ صورت‌ جریان‌ وجوه نقد، لزوماً اطلاعات‌ مورد انتظار را در مورد جریانهای‌ نقدی‌ واقعی‌ واحد تجاری‌ فراهم‌ نمی‌آورد.

فعالیتهای‌ سرمایه‌گذاری‌

جریانهای‌ نقدی‌ منظور شده‌ تحت‌ سرفصل‌ ” فعالیتهای‌ سرمایه‌گذاری‌“ مشتمل‌بر جریانهای‌ مرتبط‌ با تحصیل‌ و فروش‌ سرمایه‌گذاریهای‌ كوتاه‌مدت‌، سرمایه‌گذاریهای‌ بلندمدت‌ و داراییهای‌ ثابت‌ مشهود و داراییهای‌ نامشهود و نیز پرداخت‌ و وصول‌ تسهیلات‌ اعطایی‌ به‌ اشخاص‌ مستقل‌ از واحد تجاری‌ بجز كاركنان‌ می‌باشد. نمونه‌هایی‌ از جریانهای‌ نقدی‌ مرتبط‌ با فعالیتهای‌ سرمایه‌گذاری‌ به‌ شرح‌ زیر است:

الف.جریانهای‌ نقدی‌ ورودی‌ :

*دریافتهای‌ نقدی‌ حاصل از فروش‌ سرمایه‌گذاری‌ در سهام‌ یا اوراق‌ مشاركت‌ سایر واحدهای‌ تجاری‌.

*دریافتهای‌ نقدی‌ حاصل از فروش‌ داراییهای‌ ثابت‌ مشهود و داراییهای‌ نامشهود.

*دریافتهای‌ نقدی‌ مرتبط‌ با اصل‌ سپرده‌های‌ سرمایه‌گذاری‌ بلندمدت‌ بانكی‌.

*دریافتهای‌ نقدی‌ حاصل از وصول‌ اصل‌ وامهای‌ پرداختی‌ به‌ سایر اشخاص‌ شامل‌ وصول‌ قرض‌الحسنه‌ پرداختی‌.

ب‌.جریانهای‌ نقدی‌ خروجی‌ :

*پرداختهای‌ نقدی‌ جهت‌ تحصیل‌ سرمایه‌گذاری‌ در سهام‌ یا اوراق‌ مشاركت‌ سایر واحدهای‌ تجاری‌.

*پرداختهای‌ نقدی‌ جهت‌ تحصیل‌ داراییهای‌ ثابت‌ مشهود و داراییهای‌ نامشهود. این‌ پرداختها شامل‌ پرداختهای‌ مرتبط‌ با مخارج‌ توسعه‌ منظور شده‌ به‌ دارایی‌ و نیز ساخت‌ دارایی‌ ثابت‌ مشهود توسط‌ واحد تجاری‌ است‌.

*سپرده‌گذاری‌ نزد بانكها در قالب‌ سپرده‌های‌ سرمایه‌گذاری‌ بلند مدت‌.

*وامهای‌ نقدی‌ پرداختی‌ به‌ سایر اشخاص‌ شامل‌ قرض‌الحسنه‌.

فعالیتهای‌ تأمین‌ مالی‌

جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ تأمین‌ مالی‌ شامل‌ دریافتهای‌ نقدی‌ از تأمین‌ كنندگان‌ منابع‌ مالی‌ خارج‌ از واحد تجاری‌ (شامل‌ صاحبان‌ سرمایه‌) و بازپرداخت‌ اصل‌ آن‌ است‌. افشای‌ جداگانه‌ جریانهای‌ نقدی‌ مزبور جهت‌ پیش‌بینی‌ جریانهای‌ نقدی‌ آتی‌ لازم‌ به منظور ایفای‌ تعهدات‌ به‌ تأمین‌ كنندگان‌ منابع‌ مالی‌ واحد تجاری‌ مفید است‌. نمونه‌هایی‌ از جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ تأمین‌ مالی‌ به‌ شرح‌ زیر است‌:

الف.جریانهای‌ نقدی‌ ورودی‌ :

*دریافتهـای‌ نقـدی‌ حاصل از صـدور سهـام‌.

*دریافتهـای‌ نقـدی‌ حاصل از صـدور اوراق‌ مشاركت‌، وامهـا و سایر تسهیلات‌ كوتاه‌ مدت‌ و بلند مدت‌.

 

ب.جریانهای‌ نقدی‌ خروجی‌ :

*بازپرداخت‌ اصل‌ اوراق‌ مشاركت‌، وامها و سایر تسهیلات‌ دریافتی‌.

*پرداخت‌ حصه‌ اصل‌ اقساط‌ اجاره‌ به‌ شرط‌ تملیك‌.

*پرداخت‌ هرگونه‌ مخارج‌ (بجز سود تضمین‌شده‌ و كارمزد پرداختی‌ بابت‌ تأمین‌ مالی‌) در رابطه‌ با اخذ تسهیلات‌ مالی‌، صدور سهام‌ و اوراق‌ مشاركت‌ و سایر راههای‌ تأمین ‌مالی‌.

دریافتها و پرداختهای‌ نقدی‌ با ماهیت‌ تأمین‌ مالی‌ از یا به‌ واحدهای‌ سرمایه‌پذیری‌ كه‌ سرمایه‌گذاری‌ در آنها به‌ روش‌ ارزش‌ ویژه‌ در حسابها انعكاس‌ یافته‌ است‌ به‌ طور جداگانه‌ تحت‌ همین‌ سرفصل‌ اصلی‌ نمایش‌ می‌یابد.

گزارش‌ جریانهای‌ نقدی‌ بر مبنای‌ خالص‌

جریانهای‌ نقدی‌ ناشی از فعالیتهای‌ عملیاتی‌، سرمایه‌گذاری‌ و تأمین‌ مالی‌ زیر را می‌توان‌ برمبنای‌ خالص‌ گزارش‌ كرد :

الف.دریافتها و پرداختهای‌ نقدی‌ از جانب‌ مشتریان‌، هنگامی‌ كه‌ جریانهای‌ نقدی‌ عملاً بیانگر فعالیتهای‌ مشتری‌ باشد و نه‌ واحد تجاری‌ .

ب‌.پرداختهای‌ نقدی‌ دررابطه‌ با اقلامی‌ كه‌ گردش‌ آنها سریع‌، مبلغ‌ آنها قابل‌ ملاحظه‌ و سر رسید اولیه‌ آنها حداكثر سه‌ ماه‌ باشد .

لینک به دیدگاه

نابر تعریف‌ ‌، درآمد عبارت‌ است‌ از افزایش‌ در حقوق‌ صاحبان‌ سرمایه‌ بجز مواردی‌ كه‌ به‌ آورده‌ صاحبان‌ سرمایه‌ مربوط‌ می‌شود. مفهوم‌ درآمد، هر دو گروه‌ ” درآمد عملیاتی‌“ و ” درآمد غیرعملیاتی“ را در برمی‌گیرد. درآمـد عملیاتی‌ عبـارت‌ از درآمدی‌ است‌ كـه‌ از فعالیتهای‌ اصلی‌ و مستمر واحد تجاری‌ حاصل‌ می‌گردد و با عناوین‌ مختلفی‌ از قبیل‌ فروش‌، حق‌الزحمه‌، سود تضمین‌ شده‌، سود سهام‌ و حق امتیاز مورد اشاره‌ قرار می‌گیرد.

مبحث‌ اصلی‌ در حسابداری‌ درآمد عملیاتی‌ عمدتاً معطوف‌ به‌ تعیین‌ زمان‌ شناخت‌ درآمد عملیاتی‌ است‌. درآمد عملیاتی‌ زمانی‌ شناسایی‌ می‌شود كه‌ شواهد كافی‌ مبنی‌بر وقوع‌ یك‌ جریان‌ آتی‌ ورودی‌ منافع‌ اقتصادی‌ وجود داشته‌ باشد (یعنی‌ جریان‌ منافع‌ اقتصادی‌ مرتبط‌ با درآمد عملیاتی‌ به‌ درون‌ واحد تجاری‌ محتمل‌ باشد) و این‌ منافع‌ را بتوان‌ به‌گونه‌ای‌ اتكاپذیر اندازه‌گیری‌ كرد. در این‌ استاندارد، درآمـد عملیاتی‌ حاصل از موارد زیر مطرح‌ نمی‌شود:

الف.سود سهام‌ حاصل از سرمایه‌گذاریهایی‌ كه‌ به‌ روش‌ ارزش‌ ویژه‌ به حساب‌ گرفته‌ می‌شود،

ب‌.پیمانهای‌ بلندمدت‌ (رجوع‌ شود به‌ استاندارد حسابداری‌ شماره‌ 9 با عنوان‌ حسابداری‌ پیمانهای‌ بلندمدت‌)،

ج.قراردادهای‌ اجاره‌،

د.كمكهای‌ بلاعوض‌ و سایر كمكهای‌ مشابه‌ دولتی‌ (رجوع‌ شود به‌ استاندارد حسابداری‌ شماره‌ 10 با عنوان‌ حسابداری‌ كمكهای‌ بلاعوض‌ دولت‌)،

ﻫ.قراردادهای‌ بیمه‌ در شركتهای‌ بیمه‌،

و.افزایش‌ طبیعی‌ حیوانات‌ پرورشی‌ و محصولات‌ كشاورزی‌ و جنگلی‌،

ز.استخراج‌ مواد معدنی‌، و

ح. تغییر ارزش‌ سایر داراییهای‌ جاری‌ از قبیل‌ سرمایه‌گذاریها (در مؤسسات‌ تخصصی‌ سرمایه‌گذاری‌) یا سرمایه‌گذاری‌ در املاك‌ در واحدهای‌ تجاری‌ كه‌ به‌ خرید و فروش‌ املاك‌ اشتغال‌ دارند.

تعاریف‌

اصطلاحات‌ ذیل‌ در این‌ استاندارد با معانی‌ مشخص‌ زیر بكار رفته‌ است‌:

*درآمد عملیاتی‌: عبارت‌ است‌ از افزایش‌ در حقوق‌ صاحبان‌ سرمایه‌، بجز موارد مرتبط‌ با آورده‌ صاحبان‌ سرمایه‌، كه‌ از فعالیتهای‌ اصلی‌ و مستمر واحد تجاری‌ ناشی‌ شده‌ باشد.

*ارزش‌ منصفانه‌‌: مبلغی‌ است‌ كه‌ خریداری‌ مطلع‌ و مایل‌ و فروشنده‌ای‌ مطلع‌ و مایل‌ می‌توانند در معامله‌ای‌ حقیقی‌ و در شرایط‌ عادی‌، یك‌ دارایی‌ را در ازای‌ مبلغ‌ مزبور با یكدیگر مبادله‌ كنند.

 

مبالغی‌ كه‌ به‌ نمایندگی‌ از طرف‌ اشخاص‌ ثالث‌ (از قبیل‌ برخی‌ مالیاتها) وصول‌ می‌شود، به‌ افزایش‌ حقوق‌ صاحبان‌ سرمایه‌ منجر نمی‌گردد و لذا درآمد عملیاتی‌ محسوب‌ نمی‌شود. به‌گونه‌ مشابه‌، در مورد كارگزاران‌، مبالغ‌ ناخالص‌ دریافتی‌ یا دریافتنی‌ به‌ افزایش‌ حقوق‌ صاحبان‌ سرمایه‌ منجر نمی‌گردد و لذا تنها مبلغ‌ حق‌العمل‌ یا كارمزد، درآمد عملیاتی‌ محسوب‌ می‌شود.

اندازه‌گیری‌ درآمد عملیاتی‌

درآمد عملیاتی‌ باید به ارزش‌ منصفانه‌ مابه‌ازای‌ دریافتی‌ یا دریافتنی‌ اندازه‌گیری‌ شود.

مبلغ‌ درآمد عملیاتی‌ حاصل از یك‌ معامله‌ معمولاً طبق‌ توافقی‌ كه‌ بین‌ واحد تجاری‌ و خریدار یا استفاده‌كننده‌ از دارایی‌ به‌ عمل‌ می‌آید، تعیین‌ می‌شود. این‌ مبلغ‌ به ارزش‌ منصفانه مابه‌ازای‌ دریافتی و دریافتنی‌ با احتساب‌ تخفیفات‌ تجاری‌ اندازه‌گیری‌ می‌شود.

در بسیاری‌ حالات‌، مابه‌ازای‌ مربوط‌، به‌ شكل‌ وجه‌ نقد یا معادل‌ آن‌ می‌باشد و مبلغ‌ درآمد عملیاتی‌ همان‌ مبلغ‌ وجه‌ نقد دریافتی‌ است‌. با این حال‌، هرگاه‌ جریان‌ ورودی‌ وجه‌ نقد به‌ آینده‌ موكول‌ شود، به‌ گونه‌ای‌ كه‌ طبق‌ قرارداد منعقده‌ بین‌ فروشنده‌ و خریدار و یا ضوابط‌ معمول‌ فروشنده‌، مبلغی‌ اضافه‌ بر بهای‌ فروش‌ نقدی‌ كالا یا خدمات‌ دریافت‌ شود، در این حالت‌ ارزش‌ منصفانه‌ مابه‌ازای‌ مربوط‌، بهای‌ فروش‌ نقدی‌ است‌ و مبلغ‌ اضافه‌ دریافتی‌ درآمد عملیاتی‌ فروشنده‌ محسوب‌ نمی‌شود، بلكه‌ باید باتوجه‌ به‌ محتوای‌ تجاری‌ معامله‌ تحت‌ عنوان‌ ” درآمد تأمین‌ مالی‌“ به طور جداگانه‌ نمایش‌ یابد.

هرگاه‌ كالاها یا خدمات‌ در قبال‌ كالاها یا خدمات‌ دیگری‌ كه‌ از لحاظ‌ ماهیت‌ و ارزش‌ مشابه‌ باشد مبادله‌ گردد، این‌ مبادله‌ به عنوان‌ معامله‌ای‌ درآمدزا تلقی‌ نمی‌شود. برای مثال‌ می‌توان‌ از مبادله‌ شیر توسط‌ دو شركت‌ تولیدكننده‌ محصولات‌ لبنی‌ جهت‌ تأمین‌ به‌ موقع‌ تقاضای‌ مشتریان‌ در حوزه‌ توزیع‌ محصولاتشان‌ اشاره‌ كرد. چنانچه‌ كالا یا خدمات‌ غیر مشابه‌ مبادلـه شود، این‌ مبادله‌ به عنوان‌ معامله‌ای‌ درآمدزا تلقی‌ می‌گردد. در این حالت‌ درآمد عملیاتی‌ به ارزش‌ منصفانه‌ كالاها یا خدمات‌ دریافتی‌ پس‌ از تعدیل‌ از بابت‌ سرك‌ نقدی‌ اندازه‌گیری‌ می‌شود. هرگاه‌ ارزش‌ منصفانه‌ كالاها یا خدمات‌ دریافتی‌ را نتوان‌ به‌گونه‌ای‌ اتكاپذیر اندازه‌گیری‌ كرد، درآمد عملیاتی‌ به ارزش‌ منصفانه‌ كالاها یا خدمات‌ واگذار شده‌ پس‌ از تعدیل‌ از بابت‌ سرك‌ نقدی‌، اندازه‌گیری‌ می‌شود.

فروش‌ كالا

درآمد عملیاتی‌ حاصل‌ از فروش‌ كالا باید زمانی‌ شناسایی‌ شود كه‌ كلیه‌ شرایط‌ زیر تحقق‌ یافته‌ باشد:

الف.واحد تجاری‌ مخاطرات‌ و مزایای‌ عمده‌ مالكیت‌ كالای‌ مورد معامله‌ را به‌ خریدار منتقل‌ كرده‌ باشد،

ب‌‌.واحد تجاری‌ هیچ‌ دخالت‌ مدیریتی‌ مستمر درحدی‌ كه‌ معمولاً با مالكیت‌ همراه‌ است‌ یا كنترل‌ مؤثری‌ نسبت‌ به‌ كالای‌ فروش‌ رفته‌ اعمال‌ نكند،

ج‌.مبلغ‌ درآمد عملیاتی‌ را بتوان‌ به‌ گونه‌ای‌ اتكاپذیر اندازه‌گیری‌ كرد،

د‌.جریان‌ منافع‌ اقتصادی‌ مرتبط‌ با معامله‌ فروش‌ به‌ درون‌ واحد تجاری‌ محتمل‌ باشد، و

ﻫ‌. مخارجی‌ را كه‌ درارتباط‌ با كالای‌ فروش‌ رفته‌ تحمل‌ شده‌ یا خواهد شد بتوان‌ به‌ گونه‌ای‌ اتكاپذیر اندازه‌گیری‌ كرد.

اگر واحد تجاری‌ بخش‌ عمده‌ای‌ از مخاطرات‌ و مزایای‌ مالكیت‌ را حفظ‌ كند، معامله‌ مربوط‌، فروش‌ تلقی‌ نمی‌گردد و لذا درآمدی‌ از بابت‌ آن‌ شناسایی‌ نمی‌شود. این‌ امر ممكن‌ است‌ در حالات‌ مختلفی‌ اتفاق‌ بیفتد. نمونه‌هایی‌ از مواردی‌ كه‌ واحد تجاری‌ ممكن‌ است‌ مخاطرات‌ و مزایای‌ عمده‌ مالكیت‌ را حفظ‌ كند به‌ شرح‌ زیر است‌:

الف.زمانی‌ كه‌ واحد تجاری‌ تعهداتی‌ را درارتباط‌ با عملكرد غیر مطلوب‌ مورد معامله‌ كه‌ توسط‌ مفاد ضمانت‌نامه‌ كالای‌ فروش‌ رفته‌ پوشش‌ نیافته‌ باشد، به‌ عهده‌ بگیرد،

ب‌.زمانی‌ كه‌ دریافت‌ درآمد عملیاتی‌ مربوط‌ به‌ یك‌ فروش‌ خاص‌، مشروط‌ به‌ تحصیل‌ درآمد توسط‌ خریدار از محل‌ فروش‌ كالای‌ مورد معامله‌ باشد،

ج‌.زمانی‌ كه‌ ارسال‌ كالای‌ مورد معامله‌ متضمن‌ خدمات‌ نصب‌ باشد، لیكن‌ خدمات‌ نصب‌ كه‌ بخش‌ عمده‌ای‌ از مبلغ‌ قرارداد را تشكیل‌ می‌دهد، توسط‌ واحد تجاری‌ به‌‌طور كامل‌ انجام‌ نشده‌ باشد، و

د.زمانی‌ كه‌ خریدار حق‌ فسخ‌ معامله‌ را براساس‌ مفاد قرارداد داشته‌ باشد و واحد تجاری‌ در مورد احتمال‌ برگشت‌ كالای‌ فروش‌ رفته‌ مطمئن‌ نباشد.

برای‌ شناخت‌ درآمد عملیاتی‌، محتمل‌ بودن‌ جریان‌ منافع‌ اقتصادی‌ مرتبط‌ با معامله‌ به درون‌ واحد تجاری‌ شرط‌ اساسی‌ است‌. در برخی‌ موارد، تا زمان‌ دریافت‌ مابه‌ازا یا رفع‌ ابهام‌ در این‌ زمینه‌، ممكن‌ است‌ جریان‌ ورودی‌ منافع‌ اقتصادی‌ محتمل‌ نباشد. برای مثال‌، هرگاه‌ خروج‌ مبالغ‌ مابه‌ازای‌ حاصل از فروش‌ در یك‌ كشور خارجی‌ منوط‌ به‌ صدور مجوز دولت‌ آن‌ كشور باشد، در مورد جریان‌ ورودی‌ منافع‌ اقتصادی‌ مرتبط‌ با فروش‌ مذكور ابهام‌ وجود دارد، لذا تنها پس‌ از صدور مجوز خروج‌ وجوه‌، ابهام‌ برطرف‌ و درآمد عملیاتی‌ شناسایی‌ می‌شود. با این حال‌، هرگاه‌ در مورد قابلیت‌ وصول‌ بخشی‌ از درآمد عملیاتی‌ شناسایی‌ شده‌ قبلی‌ ابهام‌ به‌ وجود آید، مبلغ‌ غیرقابل‌ وصول‌ یا مبلغی‌ كه‌ بازیافت‌ آن‌ غیر محتمل‌ است‌، به‌ جای‌ اینكه‌ به عنوان‌تعدیل‌ درآمد عملیاتی‌ شناسایی‌ شده‌ قبلی‌ به حساب‌ گرفته‌ شود، به حساب‌ هزینه‌ منظور می‌گردد.

درآمد عملیاتی‌ و هزینه‌های‌ مرتبط‌ با یك‌ معامله‌ یا رویداد به طور همزمان‌ شناسایی‌ می‌شود. این‌ فرایند، عموماً ” تطابق‌ درآمد و هزینه‌“ نامیده‌ می‌شود. هزینه‌ها، ازجمله‌ هزینه‌ تضمین‌ كالای‌ فروش‌ رفته‌ و سایر مخارجی‌ كه‌ پس‌ از حمل‌ كالا ممكن‌ است‌ واقع‌ شود، در صورتی‌ كه‌ سایر شرایط‌ شناخت‌ درآمد برقرار باشد، معمولاً به‌ گونه‌ای‌ اتكاپذیر قابل‌ اندازه‌گیری‌ است‌. با این‌حال‌، هرگاه‌ هزینه‌ها را نتوان‌ به‌ گونه‌ای‌ اتكاپذیر اندازه‌گیری‌ كرد، درآمد عملیاتی‌ را نمی‌توان‌شناسایی‌ كرد. در چنین‌ شرایطی‌، هرگونه‌ مابه‌ازای‌ دریافتی‌ به عنوان‌ بدهی‌ شناسایی‌ می‌شود.

ارائـه‌ خدمات‌

هرگاه‌ ماحصل‌ معامله‌ای‌ را كه‌ متضمن‌ ارائـه‌ خدمات‌ است‌ بتوان‌ به‌گونه‌ای‌ اتكاپذیر براورد كرد، درآمد عملیاتی‌ مربوط‌ باید با توجه‌ به‌ میزان‌ تكمیل‌ آن‌ معامله‌ شناسایی‌ شود. ماحصل‌ معامله‌، زمانی‌ به‌گونه‌ای‌ اتكاپذیر قابل‌ براورد است‌ كه‌ همه‌ شرایط‌ زیر احراز شده‌ باشد:

الف‌.جریان‌ منافع‌ اقتصادی‌ مرتبط‌ با معامله‌ به‌ درون‌ واحد تجاری‌ محتمل‌ باشد،

ب‌.مبلغ‌ درآمد عملیاتی‌ را بتوان‌ به‌ گونه‌ای‌ اتكاپذیر اندازه‌گیری‌ كرد،

ج‌‌.میزان‌ تكمیل‌ معامله‌ به‌ گونه‌ای‌ اتكاپذیر قابل‌ اندازه‌گیری‌ باشد، و

د‌.مخارجی‌ كه‌ درارتباط‌ با ارائـه‌ خدمات‌ تحمل‌ شده‌ یا خواهد شد، به‌گونه‌ای‌ اتكاپذیر قابل‌ اندازه‌گیری‌ باشد .

 

شناخت‌ درآمد عملیاتی‌ براساس‌ میزان‌ تكمیل‌ كار، اغلب‌ روش‌ درصد تكمیل‌ نامیده‌ می‌شود. ضوابط‌ اعمال‌ روش‌ مزبور، مشتمل‌ بر نحوه‌ تعیین‌ میزان‌ تكمیل‌ كار در استاندارد حسابداری‌ شماره‌ 9 با عنوان‌ حسابداری‌ پیمانهای‌ بلندمدت‌ تشریح‌ شده‌ است‌.

در مورد شناخت‌ درآمد عملیاتی‌ حاصل از ارائـه‌ خدمات‌ نیز، محتمل‌ بودن‌ جریان‌ ورودی‌ منافع‌ اقتصادی‌، شرط‌ اساسی‌ است‌. با این حال‌، درصورت‌ وجود ابهام‌ در مورد قابلیت‌ وصول‌ بخشی‌ از درآمد عملیاتی‌ شناسایی‌ شده‌ قبلی‌، مبلغ‌ غیر قابل‌ وصول‌ یا مبلغی‌ كه‌ بازیافت‌ آن‌ دیگر محتمل‌ نیست‌، به عنوان‌ هزینه‌ و نه‌ به‌ صورت‌ تعدیل‌ درآمد شناسایی‌ شده‌ قبلی‌، در حسابها منظور می‌شود.

برای‌ اینكه‌ بتوان‌ ماحصل‌ یك‌ معامله‌ را به‌ گونه‌ای‌ اتكاپذیر براورد كرد، معمولاً لازم‌ است‌ واحد تجاری‌ از یك‌ سیستم‌ داخلی‌ بودجه‌بندی‌ و گزارشگری‌ مالی‌ مؤثر برخوردار باشد. واحد تجاری‌، براوردهای‌ درآمد عملیاتی‌ را همزمان‌ با ارائه‌ خدمات‌ بررسی‌ و در صورت‌ لزوم‌ آن‌ را تغییر می‌دهد. با این حال‌ این‌ واقعیت‌ كه‌ شرایط‌ حاكم‌ ممكن‌ است‌ تجدید نظر ادواری‌ براوردها را ایجاب‌ كند، لزوماً بدین‌ معنی‌ نیست‌ كه‌ ماحصل‌ معامله‌ را نمی‌توان‌ به‌ گونه‌ای‌ اتكاپذیر براورد كرد. یك‌ واحد تجاری‌ عموماً پس‌ از توافق‌ در مورد شرایط‌ زیر با طرفهای‌ دیگر معامله‌ قادر به‌ انجام‌ براوردهای‌ اتكاپذیر است‌:

الف.حقوق‌ قابل‌ اعمال‌ هریك‌ از طرفین‌ در مورد خدماتی‌ كه‌ قرار است‌ ارائه‌ یا دریافت‌ شود،

ب.مابه‌ ازایی‌ كه‌ قرار است‌ مبادله‌ شود، و

ج.نحوه‌ و شرایط‌ تسویه‌.

 

هرگاه‌ ارائـه‌ خدمات‌، متضمن‌ انجام‌ تعداد نامشخصی‌ از عملیات‌ طی‌ یك‌ دوره‌ زمانی‌ معین‌ باشد، درآمد عملیاتی‌ به‌ روش‌ خط‌ مستقیم‌ طی‌ آن‌ دوره‌ زمانی‌ شناسایی‌ می‌شود، مگر این‌ كه‌ طبق‌ شواهد موجود، روش‌ دیگری‌ كه‌ درآمد عملیاتی‌ دوره‌ را بهتر منعكس‌ كند، وجود داشته‌ باشد. هرگاه‌ یك‌ فعالیت‌ خاص‌ در مقایسه‌ با سایر عملیات‌ از اهمیت‌ ویژه‌ای‌ برخوردار باشد، شناخت‌ درآمد عملیاتی‌ تا زمان‌ اجرای‌ آن‌ فعالیت‌ خاص‌ به تعویق‌ می‌افتد.

سود تضمین‌ شده‌، درآمد حق امتیاز و سود سهام‌

درآمدهای‌ عملیاتی‌ ناشی‌ از استفاده‌ دیگران‌ از داراییهای‌ واحد تجاری‌ كه‌ متضمن‌ سود

تضمین‌ شده‌، درآمد حق امتیاز و سود سهام‌ است‌ باید براساس‌ معیارهای‌ مندرج‌ در بند زیر به شرط‌ تحقق‌ شرایط‌ زیر شناسایی‌ شود:

الف.جریان‌ منافع‌ اقتصادی‌ مرتبط‌ با معامله‌ به‌ درون‌ واحد تجاری‌ محتمل‌ باشد، و

ب‌.مبلغ‌ درآمد عملیاتی‌ را بتوان‌ به‌ گونه‌ای‌ اتكاپذیر اندازه‌گیری‌ كرد.

 

درآمد عملیاتی‌ مذكور در بند بالا باید با توجه‌ به‌ مبانی‌ زیر شناسایی‌ شود:

الف .سود تضمین‌ شده‌ براساس‌ مدت‌ زمان‌ و باتوجه‌ به‌ مانده‌ اصل‌ طلب‌ و نرخ‌ مربوط‌،

ب.درآمد حق امتیاز طبق‌ محتوای‌ قرارداد مربوط‌، و

ج‌.سود سهام‌ حاصل از سرمایه‌گذاریهایی‌ كه‌ به‌ روش‌ ارزش‌ ویژه‌ ثبت‌ نشده‌ است‌، در زمان‌ احراز حق‌ دریافت‌ توسط‌ سهامدار، به‌ استثنای‌ سود سهام‌ حاصل از سرمایه‌گذاری‌ در واحدهای‌ تجاری‌ فرعی‌ و وابسته‌.

درآمد عملیاتی‌ مرتبط‌ با سود سهام‌ در زمان‌ احراز حق‌ دریافت‌ توسط‌ سهامدار شناسایی‌ می‌شود. در برخی‌ شرایط‌، مثلاً، در مواردی‌ كه‌ سود سهام‌ از محل‌ اندوخته‌ها یا سود انباشته‌ مصوب‌ پیش‌ از تحصیل‌ سرمایه‌گذاری‌ اعلام‌ می‌شود، این‌ گونه‌ مبالغ‌ معرف‌ بازیافت‌ بخشی‌ از بهای‌ تمام‌ شده‌ سرمایه‌گذاری‌ است‌ و درآمد محسوب‌ نمی‌شود. به بیان‌ دیگر، بهای‌ تمام‌شده‌ سرمایه‌گذاری‌ تنها هنگامی‌ بابت‌ سود سهام‌ دریافتی‌ یا دریافتنی‌ كاهش‌ داده‌ می‌شود كه‌ سود سهام‌ مزبور مازاد بر سهم‌ شركت‌ سرمایه‌گذار از سودهای‌ مصوب‌ شركت‌ سرمایه‌پذیر پس‌ از تحصیل‌ سرمایه‌گذاری‌ باشد.

محتمل‌ بودن‌ جریان‌ ورودی‌ منافع‌ اقتصادی‌ شرط‌ اساسی‌ شناسایی‌ سود تضمین‌ شده‌، درآمد حق امتیاز و سود سهام‌ به عنوان‌ درآمد عملیاتی‌ است‌. با این حال‌، هرگاه‌ درخصوص‌ قابلیت‌ وصول‌ مبلغی‌ كه‌ قبلاً به عنوان‌ درآمد عملیاتی‌ شناسایی‌ شده‌، ابهامی‌ به‌ وجود آید مبلغ‌ غیر قابل‌ وصول‌ یا مبلغی‌ كه‌ بازیافت‌ آن‌ دیگر محتمل‌ نیست‌، به عنوان‌ هزینه‌ دوره‌ و نه‌ به‌ صورت‌ تعدیل‌ درآمد عملیاتی‌ 0شناسایی‌ شده‌ قبلی‌، در حسابها منظور می‌شود.

لینک به دیدگاه

پیشگفتار

 

(1) استاندارد حسابداری شماره 4 با عنوان ذخایر، بدهیهای احتمالی و داراییهای احتمالیکه در تاریخ تیرماه 1385 توسط مجمع عمومی سازمان حسابرسی تصویب شده است جایگزین استاندارد حسابداری شماره 4 با عنوان حسابداری پیشامدهای احتمالی مصوب 1379 می‌شود و الزامات آن در مورد صورتهای مالی که دوره مالی آنها از تاریخ 1/1/1385 و بعد از آن شروع می‌شود، لازم‌الاجراست.

 

دلیل تجدید نظر در استاندارد

(2) این تجدید نظر با هدف هماهنگی بیشتر با استانداردهای بین‌المللی حسابداری و بهبود استاندارد قبلی، انجام شده است.

تغییرات اصلی

(3) در این استاندارد، عنوان ” ذخایر، بدهیهای احتمالی و داراییهای احتمالی“ جایگزین عنوان ” پیشامدهای احتمالی“ شده است.

(4) در استاندارد جدید تعاریفی برای ذخیره، بدهی احتمالی و دارایی احتمالی ارائه شده است اما در استاندارد قبلی تنها پیشامد احتمالی تعریف شده بود.

(5) در استاندارد قبلی، ایجاد بدهی یا کاهش دارایی در اثر رویدادهای آتی به سه گروه ” محتمل“، ” ممکن“ و ” بعید“ تقسیم شده بود. در استاندارد جدید تعهدات محتمل در قالب ” ذخیره“ تعریف شده است و تعهدات ممکن و بعید نیز در زمره ” بدهیهای احتمالی“ تلقی شده است.

(6) در این استاندارد محاسبه ارزش فعلی برای شناسایی ذخیره در صورت با اهمیت بودن اثر ارزش زمانی پول، الزامی شده است.

(7) در استاندارد جدید، الزاماتی در مورد قراردادهای زیانبار و مخارج تجدید ساختار ارائه گردیده است.

 

هدف

1 . هدف این استاندارد اطمینان از بکارگیری معیارهای شناخت و مبانی اندازه‌گیری مناسب در مورد ذخایر، بدهیهای احتمالی و داراییهای احتمالی و نیز افشای اطلاعات کافی در یادداشتهای توضیحی برای درک بهتر ماهیت، زمان‌بندی و مبلغ آنها توسط استفاده‌کنندگان صورتهای مالی می‌باشد.

دامنه کاربرد

2 . این استاندارد باید توسط کلیه واحدهای تجاری برای حسابداری ذخایر، بدهیهای احتمالی و داراییهای احتمالی، به استثنای موارد زیر، بکار رود:

الف. قراردادهایی که به موجب آن هیچ یک از طرفین به تعهدات خود عمل نکرده‌اند یا هر‌ دو طرف طبق قرارداد بخشی از تعهداتشان را متناسباً انجام داده‌اند، مگر در مواردی که قرارداد زیانبار باشد، و

ب . آنچه که مشمول سایر استانداردهای حسابداری است.

3 . چنانچه استاندارد حسابداری دیگری نوع خاصی از ذخایر، بدهیهای احتمالی و داراییهای احتمالی را مورد بحث قرار ‌دهد، واحد تجاری باید آن استاندارد را بکار برد. به عنوان مثال، موارد خاصی از ذخایر در استانداردهای زیر مطرح شده است:

الف. پیمانهای بلندمدت (به استاندارد حسابداری شماره 9 با عنوان حسابداری پیمانهای بلند‌مدت مراجعه شود)،

ب . اجاره‌ها (به استاندارد حسابداری شماره 21 با عنوان حسابداری اجاره‌ها مراجعه شود). با توجه به اینکه استاندارد حسابداری شماره 21 حاوی الزامات خاصی برای اجاره‌های عملیاتی زیانبار نیست، این استاندارد در چنین مواردی کاربرد دارد، و

 

ج . فعالیتهای بیمه عمومی (به استاندارد حسابداری شماره 28 با عنوان فعالیتهای بیمه عمومی مراجعه شود).

 

4 . بعضی از مبالغی که با آن همانند ذخیره برخورد می‌شود ممکن است مربوط به شناخت درآمد باشد. برای مثال، مواردی‌که واحد تجاری در مقابل دریافت حق اشتراک، خدمات تعمیر خودرو ارائه می‌کند. این استاندارد با شناخت درآمد سروکار ندارد. استاندارد حسابداری شماره 3

با عنوان درآمد عملیاتی، شرایط شناخت درآمد عملیاتی را مشخص می‌کند و رهنمودی عملی برای بکارگیری معیارهای شناخت ارائه می‌دهد. این استاندارد الزامات استاندارد حسابداری شماره3 را تغییر نمی‌دهد.

5 . این استاندارد، ذخایر را به عنوان بدهیهایی تعریف کرده است که زمان تسویه و یا تعیین مبلغ آن توأم با ابهام نسبتاً قابل توجه می‌باشد. اصطلاح ” ذخیره“ در مورد اقلامی از قبیل کاهش ارزش داراییها و مطالبات مشکوک‌الوصول نیز بکار می‌رود. این اقلام مبلغ دفتری داراییها را تعدیل می‌کند و مشمول این استاندارد نیست.

6 . این استاندارد در مورد ذخیره تجدید ساختار (شامل عملیات متوقف شده) کاربرد دارد. هنگامی‌که تجدید ساختار منطبق با تعریف عملیات متوقف شده باشد، طبق استاندارد حسابداری شماره 6 با عنوان گزارش عملکرد مالی، موارد افشای بیشتری ضرورت دارد.

تعاریف

7 . اصطلاحات ذیل در این استاندارد با معانی مشخص زیر بکار رفته است :

• ذخیره : نوعی بدهی است که زمان تسویه و یا تعیین مبلغ آن توأم با ابهام نسبتاً قابل توجه است.

• بدهی : عبارت از تعهد انتقال منافع اقتصادی توسط واحد تجاری، ناشی از معاملات یا سایر رویدادهای گذشته است.

• رویداد تعهد آور : رویدادی است که تعهدی قانونی یا عرفی ایجاد می‌کند به‌گونه‌ای که واحد تجاری ملزم به تسویه آن باشد.

• تعهد قانونی : تعهدی است که از قرارداد یا الزامات قانونی ناشی می‌شود.

• تعهد عرفی : تعهدی است ناشی از اقدامات واحد تجاری در مواردی که واحد تجاری با توجه به نحوه عمل خود در گذشته، سیاستهای اعلام شده یا آئین‌نامه‌های جاری کاملاً مشخص، به سایر اشخاص نشان داده است که مسئولیتهای‌ خاصی را خواهد پذیرفت، و در نتیجه، واحد تجاری انتظاری بجا برای آنها ایجاد کرده است که مسئولیتهای خود را ایفا خواهد کرد.

 

• بدهی احتمالی :

الف. تعهدی غیرقطعی است که از رویدادهای گذشته ناشی می‌‌شود و وجود آن تنها ازطریق وقوع یا عدم وقوع یک یا چند رویداد نامشخص آتی که بطور کامل در کنترل واحد تجاری نیست،تأیید خواهد شد، یا

ب . تعهدی فعلی است که از رویدادهای گذشته ناشی می‌شود اما بدلایل زیر شناسایی نمی‌شود:

1 . خروج منافع اقتصادی برای تسویه تعهد محتمل نیست.

2 . مبلغ تعهد را نمی‌توان با قابلیت اتکای کافی اندازه‌گیری کرد.

 

• دارایی احتمالی : یک دارایی غیرقطعی است که از رویدادهای گذشته ناشی می‌شود و وجود آن تنها از طریق وقوع یا عدم وقوع یک یا چند رویداد نامشخص آتی که بطور کامل تحت کنترل واحد تجاری نیست، تأیید خواهد شد.

• قرارداد زیانبار : قراردادی است که مخارج غیرقابل اجتناب آن برای ایفای تعهدات ناشی از قرارداد، بیش از منافع اقتصادی مورد انتظار آن قرارداد است.

• تجدید ساختار : برنامه‌ای است که توسط مدیریت طراحی و کنترل می‌شود و در دامنه فعالیت واحد تجاری و یا شیوه انجام آن فعالیت، تغییرات با اهمیتی ایجاد می‌کند.

 

ذخایر و سایر بدهیها

8 . ذخایر را می‌توان از سایر بدهیها مانند حسابهای پرداختنی تجاری و سایر حسابها و اسناد پرداختنی متمایز کرد، زیرا در‌مورد زمان تسویه ویا مبلغ آن ابهام وجود دارد. حسابهای پرداختنی تجاری، بدهی بابت کالاها و خدمات دریافت شده‌ای است که صورتحساب آن دریافت گردیده یا با فروشنده در مورد مبلغ و زمان پرداخت مابه‌ازای آن توافق شده است. بنابراین وجه تمایز اصلی حسابهای پرداختنی تجاری با ذخایر این است که مبلغ آن با توجه به صورتحساب و زمان پرداخت آن نیز از طریق توافق با فروشنده مشخص می‌گردد. گروهی دیگر از بدهیها بابت کالاها یا خدمات دریافت شده‌ای است که صورتحساب آن دریافت نشده یا به طور رسمی با فروشنده در مورد مبلغ و زمان تسویه آن توافق نشده است. در بعضی موارد برای تعیین مبلغ یا زمان تسویه بدهیهایی از قبیل بدهی مربوط به آب و برق مصرف شده تا پایان دوره مالی که صورتحساب آن هنوز دریافت نشده است و نیز بدهیهای دیگری از قبیل مالیات عملکرد، انجام برآورد لازم است، اما میزان ابهام در رابطه با این بدهیها به مراتب کمتر از ذخایر است. اگرچه در عمل اصطلاح ذخیره برای این نوع بدهیها نیز استفاده می‌شود، اما اصطلاح ذخیره در این استاندارد برای بدهیهایی بکار می‌رود که با تعریف مندرج در این استاندارد انطباق داشته باشد. ذخیره تضمین کالا، ذخیره پاکسازی محیط زیست، ذخیره دعاوی حقوقی و ذخیره مزایای پایان خدمت، نمونه‌هایی از این‌گونه بدهیهاست.

رابطه بین ذخایر و بدهیهای احتمالی

9 . اگرچه برآورد ذخایر به‌دلیل نامشخص بودن زمان تسویه و یا مبلغ آن توأم با احتمال است اما اصطلاح ” احتمالی“ در این استاندارد در‌مورد بدهیها و داراییهایی بکار می‌رود که شناسایی نمی‌شود، زیرا وجود آنها تنها از طریق وقوع یا عدم وقوع یک یا چند رویداد نامشخص آتی که بطور کامل تحت کنترل واحد تجاری نیست، تأیید می‌گردد. بعلاوه، اصطلاح ”‌ بدهی احتمالی“ برای بدهیهایی بکار می‌رود که معیارهای شناخت را احراز نمی‌کنند.

10 . این استاندارد موارد زیر را از هم متمایز می‌کند:

الف. ذخایـر : بعنوان بدهی شناسایی می‌شود (با فرض اینکه برآورد اتکاپذیر قابل انجام باشد)، زیرا تعهدات فعلی است و ضرورت خروج منافع اقتصادی برای تسویه این تعهدات محتمل است.

 

ب . بدهیهای احتمالی : بعنوان بدهی شناسایی نمی‌شود، زیرا:

1 . تعهدات احتمالی است و وجود تعهد فعلی واحد تجاری که منجر به خروج منافع اقتصادی می‌شود، باید تأیید گردد، یا

2 . تعهدات فعلی است که معیارهای شناخت مندرج در این استاندارد را ندارند (زیرا خروج منافع اقتصادی برای تسویه تعهد، محتمل نیست یا برآورد اتکاپذیر مبلغ تعهد امکان‌پذیر نمی‌باشد).

شناخت ذخایـر

 

11 . ذخیره باید در صورت احراز معیارهای زیر شناسایی شود:

الف . واحد تجاری تعهدی فعلی (قانونی یا عرفی) دارد که در نتیجه رویدادی در گذشته ایجاد شده است،

ب . خروج منافع اقتصادی برای تسویه تعهد محتمل باشد ، و

ج . مبلغ تعهد به‌گونه‌ای اتکاپذیر قابل برآورد باشد.

اگر این شرایط احراز نگردد، هیچ ذخیره‌ای نباید شناسایی شود.

 

تعهد فعلی

12 . در موارد بسیار نادر، وجود تعهد فعلی روشن نیست. در این موارد، چنانچه با در نظر گرفتن تمام شواهد در دسترس، احتمال وجود تعهد فعلی در تاریخ ترازنامه بیشتر باشد، چنین فرض می‌شود که یک رویداد گذشته تعهد فعلی را بوجود آورده است.

13 . در اغلب موارد روشن است که آیا رویداد گذشته منجر به تعهدی فعلی شده است یا خیر. در مواردی نادر مانند یک دعوی حقوقی ممکن است در مورد اینکه رویدادهای خاصی واقع شده یا اینکه آن رویدادها منجر به تعهد فعلی شده است، اختلاف نظر وجود داشته باشد. در این موارد واحد تجاری با در نظر گرفتن تمام شواهد در دسترس شامل نظرات کارشناسان، وجود تعهد فعلی را در تاریخ ترازنامه مشخص می‌کند. شواهد مورد نظر شامل شواهد بیشتری است که از طریق رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه فراهم شده است. براساس این شواهد:

الف. اگر احتمال وجود تعهد فعلی در تاریخ ترازنامه بیشتر باشد، واحد تجاری ذخیره شناسایی می‌کند (به شرط اینکه معیارهای شناخت احراز گردد)، و

ب . در صورتی که به احتمال زیاد، تعهد فعلی در تاریخ ترازنامه وجود نداشته باشد، واحد تجاری یک بدهی احتمالی را افشا می‌کند، مگر اینکه امکان خروج منافع اقتصادی بعید باشد (به بند76 مراجعه شود).

 

رویداد گذشته

14 . رویداد گذشته‌ای که منجر به تعهد فعلی شود، رویداد تعهدآور نامیده می‌شود. برای اینکه رویدادی تعهدآور تلقی شود، لازم است واحد تجاری هیچ راه کار عملی جز تسویه تعهد ایجاد شده ناشی از این رویداد نداشته باشد. این وضعیت تنها در موارد زیر واقع می‌شود:

الف . الزام قانونی برای تسویه تعهد وجود داشته باشد، یا

ب . در مورد تعهد عرفی، هنگامی‌که رویداد مورد نظر (که ممکن است ناشی از اقدام واحد تجاری باشد) انتظاراتی بجا مبنی بر ایفای تعهد واحد تجاری در اشخاص دیگر ایجاد کند.

15 . صورتهای مالی با وضعیت مالی واحد تجاری در پایان دوره گزارشگری و نه وضعیت احتمالی آن در آینده سر و کار دارد. بنابراین، برای مخارجی که در آینده جهت انجام فعالیتهای آتی تحمل می‌شود، ذخیره‌ای شناسایی نمی‌شود. تنها بدهیهایی در ترازنامه شناسایی می‌شود که در تاریخ ترازنامه وجود داشته باشد.

16 . تنها تعهداتی که ناشی از رویدادهای گذشته و مستقل از اقدامات آتی واحد تجاری است، بعنوان ذخیره شناسایی می‌شود. نمونه چنین تعهداتی شامل جرایم یا مخارج پاکسازی تخریب غیرقانونی محیط زیست است که تسویه هر دو، صرفنظر از اقدامات آتی واحد تجاری، منجر به خروج منافع اقتصادی خواهد شد. همچنین، واحد تجاری برای مخارج برچیدن تأسیسات نفتی، به میزان تعهد خود برای جبران خسارات وارده قبلی ذخیره شناسایی می‌کند. از سوی دیگر، واحد تجاری ممکن است بدلیل ضرورتهای تجاری یا الزامات قانونی، مایل یا ملزم باشد تا مخارجی را برای انجام فعالیت به روش خاص در آینده تحمل کند (برای مثال، نصب *****های تصفیه در یک کارخانه سیمان). از آنجا که واحد تجاری می‌تواند از طریق اقدامات آتی (مثل تغییر روش عملیات) از مخارج آتی اجتناب کند، بنابراین تعهد فعلی برای آن مخارج ندارد و ذخیره‌ای نیز شناسایی نمی‌کند.

17 . تعهد همیشه مستلزم وجود طرف دیگری است که تعهد نسبت به وی ایفا می‌شود. با این حال، مشخص بودن هویت طرف تعهد لازم نیست و تعهد ممکن است نسبت به عموم باشد. چون تعهد همیشه مستلزم تقبل تکلیف در‌قبال طرف دیگری است، بنابراین تصمیم مدیریت اجرایی یا هیئت مدیره، به تعهد عرفی در تاریخ ترازنامه منجر نمی‌شود مگر اینکه قبل از تاریخ ترازنامه تصمیم به گونه‌ای کاملاً مشخص به اطلاع اشخاص تحت تأثیر تصمیم رسیده باشد و در آنها انتظاراتی بجا مبنی بر ایفای مسئولیت توسط واحد تجاری ایجاد کرده باشد.

18 . رویدادی که در زمان وقوع ایجاد تعهد نمی‌کند، ممکن است مدتی بعد بدلیل تغییر قانون و یا اقدام واحد تجاری (برای نمونه، صدور یک اطلاعیه عمومی) که منجر به ایجاد تعهد عرفی می‌شود، تعهدی ایجاد ‌کند. بعنوان مثال، ممکن است زمانی که محیط زیست تخریب می‌شود، تعهدی برای جبران آن وجود نداشته باشد. اما ایجاد چنین خسارتی هنگامی به رویداد تعهدآور تبدیل می‌شود که قانون جدیدی جبران خسارت موجود را الزامی کند یا واحد تجاری مسئولیت جبران خسارت را درمقابل عموم بپذیرد به گونه‌ای که تعهدی عرفی ایجاد شود.

19 . یک طرح یا لایحه قانونی پیشنهادی، تنها در صورتی به ایجاد تعهد منجر می‌شود که تصویب آن تقریباً قطعی باشد. برای مقاصد این استاندارد، با چنین تعهدی همانند تعهد قانونی برخورد می‌شود. شرایط متفاوت حاکم بر تصویب قوانین سبب می‌شود تا تعیین یک رویداد واحد که حاکی از قطعیت یافتن تصویب قانون باشد، غیرممکن شود. در بسیاری موارد، تا زمانی که قانون تصویب نشود، حصول اطمینان از قطعیت یافتن تصویب قانون غیرممکن است.

محتمل بودن خروج منافع اقتصادی

20 . برای اینکه بدهی شرایط شناخت را احراز کند نه تنها وجود تعهد فعلی، بلکه محتمل بودن خروج منافع اقتصادی برای تسویه آن تعهد نیز ضروری است. در این استاندارد، خروج منافع اقتصادی درصورتی محتمل تلقی می‌شود که احتمال وقوع رویداد بیش از عدم وقوع آن باشد. چنانچه وجود تعهد فعلی محتمل نباشد، واحد تجاری آن را به عنوان بدهی احتمالی افشا می‌کند مگر اینکه امکان خروج منافع اقتصادی بعید باشد (به بند 76 مراجعه شود).

21 . درصورت وجود تعدادی تعهد مشابه (مثل ضمانت‌نامه‌های محصول یا قراردادهای مشابه)، محتمل بودن خروج منافع اقتصادی لازم برای تسویه، با درنظر گرفتن مجموع تعهدات هرگروه تعیین می‌شود. اگر چه ممکن است احتمال خروج منافع اقتصادی برای هر یک از اقلام به‌طور جداگانه کم باشد، ولی خروج منافع اقتصادی برای تسویه مجموع تعهدات آن گروه محتمل است. دراین‌گونه موارد (و درصورت احراز معیارهای شناخت) ذخیره شناسایی می‌شود.

برآورد اتکاپذیر تعهد

22 . استفاده از برآورد در تهیه صورتهای مالی امری اساسی است و اتکاپذیری آن را خدشه‌دار نمی‌کند. این امر بویژه درمورد ذخایر مصداق دارد که ماهیتاً نسبت به اکثر اقلام ترازنامه ابهام بیشتری دارد. بجز در موارد بسیار نادر، واحد تجاری قادر است طیفی از نتایج ممکن را مشخص کند و بنابراین می‌تواند برای شناخت ذخیره، تعهد را به‌گونه‌ای اتکاپذیر برآورد کند.

23 . در موارد بسیار نادر که تعیین مبلغ بدهی از طریق برآورد اتکاپذیر میسر نیست، این بدهی به‌عنوان بدهی احتمالی افشا می‌شود (به بند 76 مراجعه شود).

بدهیهای احتمالی

24 . واحد تجاری نباید بدهی‌ احتمالی را شناسایی کند.

25 . بدهی احتمالی افشا می‌شود، مگر اینکه امکان خروج منافع اقتصادی بعید باشد.

26 . چنانچه واحد تجاری مشترکاً و متضامناً درقبال یک تعهد مسئولیت داشته باشد، آن بخش از تعهد که انتظار می‌رود توسط سایر اشخاص ایفا شود بعنوان بدهی احتمالی محسوب می‌شود. واحد تجاری تنها برای بخشی از تعهد که خروج منافع اقتصادی برای تسویه آن محتمل است، ذخیره شناسایی می‌کند، بجز در شرایط بسیار نادر که نتوان برآورد اتکاپذیر انجام داد.

27 . وضعیت بدهیهای احتمالی ممکن است نسبت به آنچه که در ابتدا انتظار می‌رفت، تغییر کند. بنابراین، بدهیهای یادشده بطور مداوم ارزیابی می‌شود تا تعیین گردد که آیا خروج منافع اقتصادی محتمل شده است یا خیر. چنانچه خروج منافع اقتصادی آتی برای اقلامی‌که قبلاً به عنوان بدهی احتمالی تلقی شده‌اند، محتمل شود، در صورتهای مالی دوره‌ای که میزان احتمال در آن تغییر می‌کند، ذخیره شناسایی می‌شود (مگر در شرایط بسیار نادری که برآورد اتکاپذیر ممکن نباشد).

داراییهای احتمالی

28 . واحد تجاری نباید دارایی احتمالی را شناسایی کند.

29 . داراییهای احتمالی معمولاً از رویدادهای برنامه‌ریزی نشده یا غیرمنتظره‌ای ناشی می‌شود که ورود منافع اقتصادی به واحد تجاری را ممکن می‌سازد. برای مثال، می‌توان به ادعایی که واحد تجاری ازطریق مراحل قانونی پیگیری می‌کند اما پیامد آن نامشخص است، اشاره کرد.

30 . داراییهای احتمالی در صورتهای مالی شناسایی نمی‌شود، زیرا ممکن است منجر به شناخت درآمدی ‌شود که هرگز تحقق نیابد. با این‌حال، زمانی‌که تحقق درآمد تقریباً قطعی باشد، دارایی مربوط احتمالی نیست و شناسایی می‌شود.

31 . دارایی احتمالی زمانی افشا می‌شود که ورود منافع اقتصادی محتمل باشد.

32 . داراییهای احتمالی بطور مداوم ارزیابی می‌گردد تا اطمینان حاصل شود که تغییرات آن به‌نحو مناسب در صورتهای مالی منعکس شده است. چنانچه ورود منافع اقتصادی تقریباً قطعی باشد، دارایی و درآمد مربوط در صورتهای مالی دوره‌ای که تغییر در آن رخ داده است، شناسایی می‌شود. همچنین در صورتی که ورود منافع اقتصادی محتمل شود واحد تجاری داراییهای احتمالی را افشا می‌کند.

 

ادامه دارد....

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...