shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۹۱ سلام بر شما دوستان عزیز گفتم حالا که ماه رمضون هست و بالاخره یا روزه هستیم یا یه روزهایی بودیم یجا جمع بشیم و از خاطرات روزه خوریهامون و روزه شکستنیهامون و این مدل روزه داریهامون بگیم.. اولیش و خودم میگم: . . . . 11 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۹۱ خب یادمه وقتی دبستانی بودیم و جومون آلوده بود ماه رمضون افتاده بود موقع سال تحویل آقا ما یعنی من و آبجی بزرگتراز من روزه بودیم و دم موقع سال تحویل بود خلاصه اون موقع ها فکرمیکردیم اگر روزه مونو بشکنیم میریم جهنم و ازاین حرفها..خلاصه یکم میترسیدیم:icon_pf (34): دیگه آخر کار با اصرار بابام و داداشم و تقریبا با زور با یه شکر پنیر روزه مونو باز کردیم و سالمون و تحویل کردیم.. ................ کلا دلخوشی از ماه رمضون ندارم:icon_razz: یکی دوسال بعدش هم وسط ماه رمضون بابام فوت کرد و دیگه روزه نگرفتیم هیچ کدوممون ............ البته بعدشم دیگه فوقش تا دوسال بعد گرفتم بعدم گذاشتمش کنار آخه توانائیشو ندارم.. 12 لینک به دیدگاه
panisa 12132 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۹۱ وقتی که پنجم ابتدایی بودم روزه (کله گنجشکی)گرفته بودم،ورزش داشتیم همه رفتن صورتشونو بشورن چون نمیتونستن آب بخورن، من نیز به همراه بچه ها رفتم صورتمو بشورم اما شیطون گولم زد و واستادم همه برن بعد گفتم هیچکس که نیست یکم آب بخورم کلی مشغول آب خوردن بودم که یهوووو خانوممون اومد و گفت مگه روزه نداشتی :icon_pf (34): و منم اینجوری شدم و گفتم ببخشید خانوم یادم نبود 10 لینک به دیدگاه
Alireza Hashemi 33392 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۹۱ جدا روزه داری هم خاطره داره!!! خیلی کم تو این مملکت عصاب خوردی داریم روزه ام که بگیریم دهن خودمونو بیشتر آسفالت کنیم؟؟ یعنی از 5 صبح تا 8 شب چیزی نخوری بعد جالبه له له بزنی واسه یه تیکه مرغی که یه جا 1000 تومن ارزون تر باشه 3 ساعت تو اون صف وایسی بعد بیای واسه افطار مثل این قحطی زده ها تو 4 ساعت هرچی تو کل روز نخوردی رو جبران کنی ...همه اینا واسه رضای خداست؟؟ نه شما همین که تو ایران به دنیا اومدی خدا ازت راضیه .. به حای این کارا به فکر نخریدن گوشت و مرغی باشید که واسه خیلی از بدبختها 12 ماه سال روزه داری واسشون حساب نشه خاطره من از ماه رمضون افسوس به حال اونایی که فکر میکنن یه جرعه آب بوخورن میرن جهنم:icon_pf (34): 9 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ آتی زمان جاهلیت و گفتم.. بچه باشی زمان ماها هم یجورهایی تفریح بود .. الان که ظلم خالص به بدنه و عالم و آدمه.. مثلا همش تو فکر این هستی که یادت بره روزه ای و بری یه چیزی بخوری.. 5 لینک به دیدگاه
Alireza Hashemi 33392 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ از اولشم واسه من نداشته همش عذاب بود شبیه هندی هاییم حالا چون تویی یه خاطره میگم یادمه دوران دانشجویی بودیم ماه رمضون شد دو روز اولش و گفتیم بعد دیگه بیخیال شدیم روزای بعد و نمیگرفتیم سر کلاس بودیم دقیق یادم نیست اخلاق اسلامی بود معارف بود چی بود خلاصه حواسمون نبود داشتیم شِپ شِپ آدامس میخوردیم بادم میکردیم اساسی یهو استاد درسمون که آخوند بود برگشت گفت نخور آدامس و روزتو باطل میکنه...جدی جدیااا...یهو کل کلاس ترکید هرکی یه تیکه ای مینداخت ...استاد چه فکری کردی این الان روزه باشه ...اون یکی میگفت استاد..ر..دی...یکی میگفت غورتش نمیده باطل نمیکنه خلاصه استاده فهمید چه سوتی داده ...گفت شوخی کردم ولی شما ..که من بودم گمشو برو بیرون 5 لینک به دیدگاه
M.P.E.B 4852 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۱ بذار منم يه خاطره خوشمزه بگم سال اولي كه رفتم سركار هنو يكي دوهفته نگذشته بود كه ماه رمضون شد رئيسمم گفت بخاطر ماه رمضون يك ساعت زودتر تعطيل ميشيد منم خوشااااااااااال:hapydancsmil: درشركت را قفل مي كرديم و غذامونو ميخورديم بعدم يه آب پشتش ميكرديم و تموم كل روز هم خسته و بيحال مثلا روزه ايم... يه روز كه با همكار محترم مشغول خوردن چيپس و ماست موسير بوديم يه دفعه ديديم يكي محكم درميزنه فرصت جمع كردن بساط چيپس و اينا نبود تازه بوش هم پيچيده بود تو اتاق در را باز كردم ديدم رئيس هس:icon_pf (34): گفت بَه بَه منو باش فكر كردم شما روزه ميگيرين و زودتر تعطيلتون كردم از سال بعدش ديگه خبري از تعطيلي زودتر نبود:icon_razz: 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده