.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۱ تا مفصل توی آن جشن عزیز و با شکوه با غذا و میوه ی آن جشن افطاری کنید البته خیلی نباید هول و پرخور بود ها پیش فامیل مقابل آبروداری کنید 4 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۱ در حلقه ی رندان به دنبال چه می گردید؟! جز درد دل چیزی در این گونه مراکز نیست با گردن ما شد مثل"باریک تر از مو" صد بار گفتیم این طرف ها یک مبارز نیست! 4 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۱ تو را با تیغ الماس آفریدند شبیه شیشه حساس آفریدند برای آنکه از سرما نمیری تو را در بندرعباس آفریدند 4 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۱ دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز! مرا شراب فرحبخش و یار حور سرشت! شود فراهم اگر، نیست آرزوی بهشت 4 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۱ تو کوچه ، غوغا میکنند و دعوا چهار تا یوسف سر یک زلیخا! 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۱ - آمد از پرده به مجلس عرقش پاك كنيد تا نگويند حريفان كه چرا خيس آمد! - سالها دل طلب جام جم از ما ميكرد! بي خبر بود كه ما مشترك كيهانيم 3 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ من نگام دربدر تو تو حواست پیش بنزه کاش از اول میدونستم توی چشمای تو لنزه 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ فاطمه خانوم یعنی ما فقط به طنز علاقه داریم همه بايد به يك طرف بروند تا شود رد عليرضا قزوه شعرهايش در ابتدا بودند يك مجلد عليرضا قزوه چاپ آثار او پس از چندي شد مجدد عليرضا قزوه نيست جايي و نيست ارگاني كه نباشد عليرضا قزوه شك ندارم كه بيش تر از صد شغل دارد عليرضا قزوه 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۱ هر آن کس را که دیدی هست دلشاد بدور از نالــــــــــــه و اندوه و فریــاد بـدان فرزنـد ایشان نیــــست راهـــی پـدرجـان ، سوی دانشـــــــــگاه آزاد 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۱ در متن اگر با ارجمندی نسبتی باشد لبخند چیزی جز تبسم در پرانتز نیست جز شکوه کردن نیست آن هم شکوه با اطناب طنزی که در آن فرصت لبخند موجز نیست 2 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ تو سبزی دائما ، زردی نداری همیشه گرمی و سردی نداری زنی و تا ابد در خصلت خویش زبانم لال ، نامردی نداری 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ یکی گشته ز بیکاری در این جمع می کند فوت پی در پی شمع 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ عجیب واقعه ای و غریب حادثه ای كه برق خانه ی بنده نرفته باز آمد! 2 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ دال ندارم میشود با نون من شعری دهم ؟ آخ چه گفتم پول ندارم ... نان گران است بی خیال .. میشود بی پول و نون با آب تنها سر کنم تا جان دهم ؟ فی البداهه بود 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ من زوجم و تو فردی ، این شهر جای ما نیست در این دیار سربی ، یک استکان، هوا نیست معشوقه های این شهر بر چهره، ماسک دارند، درد و غم و مرض هست، یک جرعه ی دوا نیست فرهاد آسم دارد ، خسرو، سیاه سرفه احوال عاشقان نیز، چندی ست روبِرا نیست "اطفال و سالمندان" در خانه ها اسیرند هیچ آدمی به فکرِ شیرین بینوا نیست 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۱ تو درآن سوی تنبلی کردی انقلابات مخملی کردی با توام ای جوان مسئله دار دست از روستای ما بردار درس پر زرق و برق می خوانی رفته ای غرب و شرق می خوانی تربیت رفته پاک از یادت حاجی ام هست جد و ابادت 2 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۹۱ تا مفصل توی آن جشن عزیز و با شکوه با غذا و میوه ی آن جشن افطاری کنید:(50): البته خیلی نباید هول و پرخور بود ها پیش فامیل مقابل آبروداری کنید 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۹۱ در خانه ما ز نیک و بد چیزی نیست جز ننگی و پاره ای نمد چیزی نیست از هر چه پزند نیست غیر از سودا وز هر چه خورند جز لگد چیزی نیست عبیدزاکانی 2 لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۱ تنم باشد کبود از لنگه کفشی و یا از ناخن همچــــــون درفشی! زنم بهر سلامت -جای ورزش- کشد دائم ســــــرم جیغ بنفشی!! لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ تنم باشد کبود از لنگه کفشی و یا از ناخن همچــــــون درفشی! زنم بهر سلامت -جای ورزش- کشد دائم ســــــرم جیغ بنفشی!! ياد آن روز كه آزاد ز غمها بودم تك و تنها بودم زن و فرزند ببستند مرا با زنجير من گرفتم تو نگير بودم آن روز من از طايفه دّرد كشان بودم از جمع خوشان خوشي از دست برون رفت و شدم لات و فقير من گرفتم تو نگير اي مجرد كه بود خوابگهت بستر گرم بستر راحت و نرم زن مگير ؛ ار نه شودخوابگهت لاي حصير من گرفتم تو نگير بنده زن دارم و محكوم به حبس ابدم مستحق لگدم چون در اين مسئله بود از خود مخلص تقصير من گرفتم تو نگير من از آن روز كه شوهر شده ام خر شده ام خر همسر شده ام مي دهد يونجه به من جاي پنير من گرفتم تو نگير لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده